وضعیت جهان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
وضعیت جهان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۲
، ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخهای دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخها و دیدگاههای متفرقه ==)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ | ||
| تصویر = 991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | |||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
::::::«آخرین [[حجّت]] [[پروردگار]]، [[غایب]] شد، تا پس از فراهم شدن زمینهها ظاهر شود و [[جهان]] را از پرتو هدایتهای مستقیم خود بهرهمند کند. [[بشریت]] میتوانست در [[دوران غیبت]]، به گونهای عمل کند که هر چه زودتر شرایط حضور [[امام]] را آماده سازد؛ ولی به سبب [[پیروی]] از [[شیطان]] و [[هوای نفس]] و دور ماندن از [[تربیت]] صحیح قرآنی و نپذیرفتن [[ولایت]] و [[رهبری]] [[معصوم]] به [[بیراهه]] رفت و هر روز بنای ستمی را در [[دنیا]] قرار داد و [[ظلم]] و [[تباهی]] را گسترده کرد. او با [[انتخاب]] این مسیر، به سرانجام بسیار بدی رسید؛ جهانی پر از [[ظلم و جور]]، [[فساد]] و [[تباهی]]، روزگاری تهی از امنیّت [[اخلاقی]] و روانی، حیاتی به دور از [[معنویت]] و [[پاکی]] و [[اجتماعی]] پر از تجاوزها و پایمال کردن [[حقوق]] زیر دستان، محصول عملکرد انسانهای [[دوران غیبت]] شد. واقعیتی که در [[کلام]] [[معصومان]] {{عم}} از قرنها قبل، [[پیش بینی]] شده و تصویر سیاه آن، ترسیم گشته بود. [[امام صادق]]{{ع}} به یکی از [[یاران]] خود فرمود: "هنگامی که ببینی [[ظلم و ستم]] فراگیر شده، [[قرآن]] فراموش گشته و از روی [[هوا و هوس]] [[تفسیر]] گردیده، [[اهل باطل]] بر [[اهل حق]] پیشی گرفته، افراد با [[ایمان]] [[سکوت]] [[اختیار]] کرده، پیوند خویشاوندی بریده شده، [[چاپلوسی]] فراوان گشته، راههای خیر بدون رهرو و راههای شر مورد توجه عظیم قرار گرفته، [[حلال]]، [[حرام]] شده و [[حرام]] مجاز شمرده شده، سرمایههای عظیم در راه [[خشم]] [[خدا]] و [[فساد]] و ابتذال صرف گردیده، [[رشوه]] [[خواری]] در میان کارکنان [[دولت]] رایج شده، سرگرمیهای ناسالم چنان رواج پیدا کرده که هیچ کس جرأت جلوگیری آن را ندارد، شنیدن حقایق [[قرآن]] بر [[مردم]] گران آید، اما شنیدن [[باطل]] سهل و آسان باشد، برای غیر [[خدا]] به [[حج]] [[خانه خدا]] بشتابند، [[مردم]] سنگدل شوند [و عواطف بمیرد]، اگر کسی [[اقدام]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]] کند و به او توصیه میکنند که این کار [[وظیفه]] تو نیست، هر سال [[فساد]] و بدعتی نو پیدا شود، [هرگاه دیدی اوضاع [[مردم]] اینگونه شده] مراقب خویش باش و از [[خدا]] [[نجات]] و رهایی از این وضع ناهنجار را بخواه که [[فرج]] نزدیک است"<ref>کافی، ج ۸، ح ۷، ص ۳۶.</ref>. البته این تصویر سیاه از دوران [[پیش از ظهور]]، چهره غالب آن دوره است؛ چرا که در همین روزگار هستند [[دین]] باوران حقیقی که بر [[عهد]] خود با [[خداوند]] استوار میمانند و مرزهای [[اعتقاد]] خود را پاس میدارند و در [[فساد محیط]] مضمحل نمیشوند و [[سرنوشت]] خود را به فرجامزشت دیگران پیوند نمیزنند. اینها از [[بهترین]] [[بندگان خدا]] و [[شیعیان]] [[امامان]] [[نور]] هستند که در [[روایات]] فراوان، [[تمجید]] و [[ستایش]] شدهاند. اینان، هم خود [[پاک]] هستند و هم دیگران را به [[پاکی]] [[دعوت]] میکنند، چون نیک میدانند که میتوان از راه ترویج خوبیها و ساختن محیطی معطّر به عطر [[ایمان]]، [[ظهور امام]] خوبیها را پیش انداخته و مقدمات [[قیام]] و [[حکومت]] او را فراهم کرد، زیرا که زمانی [[قیام]] بر ضد بدیها ممکن است که [[مصلح]] [[موعود]] یاورانی [[صالح]] داشته باشد. بنابراین، جهانِ [[پیش از ظهور]] اگر چه دوران تلخی است، به دوره شیرین [[ظهور]]، پایان میگیرد و اگر چه روزگار [[فساد]] و [[ستمگری]] است، [[پاک]] بودن و دیگران را به خوبیها [[دعوت]] کردن، از [[وظایف]] حتمی [[منتظران]] است که در [[تعجیل فرج]] و [[قیام مهدی]] [[آل محمد]] {{صل}} تأثیر مستقیم دارد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۸۰ - ۱۸۱.</ref>. | ::::::«آخرین [[حجّت]] [[پروردگار]]، [[غایب]] شد، تا پس از فراهم شدن زمینهها ظاهر شود و [[جهان]] را از پرتو هدایتهای مستقیم خود بهرهمند کند. [[بشریت]] میتوانست در [[دوران غیبت]]، به گونهای عمل کند که هر چه زودتر شرایط حضور [[امام]] را آماده سازد؛ ولی به سبب [[پیروی]] از [[شیطان]] و [[هوای نفس]] و دور ماندن از [[تربیت]] صحیح قرآنی و نپذیرفتن [[ولایت]] و [[رهبری]] [[معصوم]] به [[بیراهه]] رفت و هر روز بنای ستمی را در [[دنیا]] قرار داد و [[ظلم]] و [[تباهی]] را گسترده کرد. او با [[انتخاب]] این مسیر، به سرانجام بسیار بدی رسید؛ جهانی پر از [[ظلم و جور]]، [[فساد]] و [[تباهی]]، روزگاری تهی از امنیّت [[اخلاقی]] و روانی، حیاتی به دور از [[معنویت]] و [[پاکی]] و [[اجتماعی]] پر از تجاوزها و پایمال کردن [[حقوق]] زیر دستان، محصول عملکرد انسانهای [[دوران غیبت]] شد. واقعیتی که در [[کلام]] [[معصومان]] {{عم}} از قرنها قبل، [[پیش بینی]] شده و تصویر سیاه آن، ترسیم گشته بود. [[امام صادق]]{{ع}} به یکی از [[یاران]] خود فرمود: "هنگامی که ببینی [[ظلم و ستم]] فراگیر شده، [[قرآن]] فراموش گشته و از روی [[هوا و هوس]] [[تفسیر]] گردیده، [[اهل باطل]] بر [[اهل حق]] پیشی گرفته، افراد با [[ایمان]] [[سکوت]] [[اختیار]] کرده، پیوند خویشاوندی بریده شده، [[چاپلوسی]] فراوان گشته، راههای خیر بدون رهرو و راههای شر مورد توجه عظیم قرار گرفته، [[حلال]]، [[حرام]] شده و [[حرام]] مجاز شمرده شده، سرمایههای عظیم در راه [[خشم]] [[خدا]] و [[فساد]] و ابتذال صرف گردیده، [[رشوه]] [[خواری]] در میان کارکنان [[دولت]] رایج شده، سرگرمیهای ناسالم چنان رواج پیدا کرده که هیچ کس جرأت جلوگیری آن را ندارد، شنیدن حقایق [[قرآن]] بر [[مردم]] گران آید، اما شنیدن [[باطل]] سهل و آسان باشد، برای غیر [[خدا]] به [[حج]] [[خانه خدا]] بشتابند، [[مردم]] سنگدل شوند [و عواطف بمیرد]، اگر کسی [[اقدام]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]] کند و به او توصیه میکنند که این کار [[وظیفه]] تو نیست، هر سال [[فساد]] و بدعتی نو پیدا شود، [هرگاه دیدی اوضاع [[مردم]] اینگونه شده] مراقب خویش باش و از [[خدا]] [[نجات]] و رهایی از این وضع ناهنجار را بخواه که [[فرج]] نزدیک است"<ref>کافی، ج ۸، ح ۷، ص ۳۶.</ref>. البته این تصویر سیاه از دوران [[پیش از ظهور]]، چهره غالب آن دوره است؛ چرا که در همین روزگار هستند [[دین]] باوران حقیقی که بر [[عهد]] خود با [[خداوند]] استوار میمانند و مرزهای [[اعتقاد]] خود را پاس میدارند و در [[فساد محیط]] مضمحل نمیشوند و [[سرنوشت]] خود را به فرجامزشت دیگران پیوند نمیزنند. اینها از [[بهترین]] [[بندگان خدا]] و [[شیعیان]] [[امامان]] [[نور]] هستند که در [[روایات]] فراوان، [[تمجید]] و [[ستایش]] شدهاند. اینان، هم خود [[پاک]] هستند و هم دیگران را به [[پاکی]] [[دعوت]] میکنند، چون نیک میدانند که میتوان از راه ترویج خوبیها و ساختن محیطی معطّر به عطر [[ایمان]]، [[ظهور امام]] خوبیها را پیش انداخته و مقدمات [[قیام]] و [[حکومت]] او را فراهم کرد، زیرا که زمانی [[قیام]] بر ضد بدیها ممکن است که [[مصلح]] [[موعود]] یاورانی [[صالح]] داشته باشد. بنابراین، جهانِ [[پیش از ظهور]] اگر چه دوران تلخی است، به دوره شیرین [[ظهور]]، پایان میگیرد و اگر چه روزگار [[فساد]] و [[ستمگری]] است، [[پاک]] بودن و دیگران را به خوبیها [[دعوت]] کردن، از [[وظایف]] حتمی [[منتظران]] است که در [[تعجیل فرج]] و [[قیام مهدی]] [[آل محمد]] {{صل}} تأثیر مستقیم دارد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۸۰ - ۱۸۱.</ref>. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ | ||
| تصویر = 1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | |||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«وقتی [[ظلم]] و [[تباهی]] چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن گاه که [[ستمگران]]، گستره [[زمین]] را جولانگه [[بدیها]] و نامردیها ساختهاند و [[مظلومان]] [[جهان]]، دستهای [[یاری]] خواهی را به [[آسمان]] گشودهاند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را میدرد و در ماه [[خدا]]، [[رمضان]]، [[ظهور]] [[موعود]] بزرگ را [[بشارت]] میدهد.<ref>الغیبه، نعمانی، باب ۱۴، ح ۱۷.</ref> قلبها به تپش میافتد و چشمها خیره میگردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از [[طلوع صبح]] [[ایمان]]، در پی راه چارهای هستند و [[منتظران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از هر کسی، سراغ کوی یار میگیرند و برای [[دیدار]] او و حضور در زمره [[یاوران]] او، سر از پا نمیشناسند. آن زمان، [[سفیانی]] که بر منطقه وسیعی مانند [[سوریه]]، [[اردن]] و [[عراق]] [[سلطه]] دارد، سپاهی را تجهیز میکند، تا با [[امام]] مقابله کند. [[لشکر]] [[سفیانی]] که در مسیر [[مکه]] به تعقیب [[امام]] پرداخته است، در محلی به نام [[بیدا]] به کام [[زمین]] میرود و نابود میشود.<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰.</ref>. پس از [[شهادت]] [[نفس زکیه]]، به فاصله کوتاهی، [[امام مهدی]]{{ع}} در سیمای مردی [[جوان]] در [[مسجد الحرام]] [[ظهور]] میکند، در حالی که پیراهن مبارک [[پیامبر]]{{صل}} را بر تن دارد و [[پرچم]] [[پیامبر]] را به دست گرفته است. او، به [[دیوار کعبه]] تکیه میزند و بین [[رکن و مقام]]، سرود [[ظهور]] را زمزمه میکند. پس از [[حمد]] و [[[[ثنای الهی]]]] و [[درود]] و [[سلام]] بر [[پیامبر]]{{صل}} و [[خاندان]] او میفرماید: "ای [[مردم]]! ما از خدای توانا [[یاری]] میطلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری میخوانیم. آن گاه خود و خاندانش را معرفی میکند و ندا میدهد: درباره رعایت [[حقوق]] ما، [[خدا]] را در نظر بگیرید. ما را در میدان [[عدالت گستری]] و [[ستم]] ستیزی تنها نگذارید و یاریمان کنید تا [[خدا]] شما را [[یاری]] کند{{عربی|" فَاللَّهَ اللَّهَ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ تَعَالَى"}} پس از پایان گرفتن سخنان [[امام]]، آسمانیان بر زمینیان [[سبقت]] میگیرند و [[فرشتگان]]، گروه گروه فرود میآیند و با [[امام]] [[بیعت]] میکنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها [[فرشته وحی]]، [[جبرئیل]] با [[امام]] دست [[همراهی]] میدهد. آن گاه ۳۱۳ ستاره زمینی که از نقاط مختلف عالم به سرزمین [[وحی]] آمدهاند بر گرد [[خورشید]] تابناک [[امامت]]، حلقه زده و [[پیمان]] وفاداری میبندند. این جریان سبز، جاری است، تا آن که ده هزار سرباز [[جان]] بر کف در اردوگاه [[امام]]{{ع}} حضور مییابند و با آن [[فرزند]] [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] میکنند.<ref>الغیبه، نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷.</ref> [[امام]]{{ع}} با خیل [[یاوران]]، [[پرچم قیام]] را برافراشته و به سرعت بر [[مکه]] و اطراف آن مسلط میشود و سرزمین [[پیامبر]] را از وجود نااهلان، [[پاک]] میکنند. آن گاه راهی [[مدینه]] میشود، تا سایه [[عدالت]] و مهر را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم [[عراق]] میشود. در [[عراق]]، با دو مشکل روبه رو میشود: | ::::::«وقتی [[ظلم]] و [[تباهی]] چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن گاه که [[ستمگران]]، گستره [[زمین]] را جولانگه [[بدیها]] و نامردیها ساختهاند و [[مظلومان]] [[جهان]]، دستهای [[یاری]] خواهی را به [[آسمان]] گشودهاند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را میدرد و در ماه [[خدا]]، [[رمضان]]، [[ظهور]] [[موعود]] بزرگ را [[بشارت]] میدهد.<ref>الغیبه، نعمانی، باب ۱۴، ح ۱۷.</ref> قلبها به تپش میافتد و چشمها خیره میگردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از [[طلوع صبح]] [[ایمان]]، در پی راه چارهای هستند و [[منتظران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از هر کسی، سراغ کوی یار میگیرند و برای [[دیدار]] او و حضور در زمره [[یاوران]] او، سر از پا نمیشناسند. آن زمان، [[سفیانی]] که بر منطقه وسیعی مانند [[سوریه]]، [[اردن]] و [[عراق]] [[سلطه]] دارد، سپاهی را تجهیز میکند، تا با [[امام]] مقابله کند. [[لشکر]] [[سفیانی]] که در مسیر [[مکه]] به تعقیب [[امام]] پرداخته است، در محلی به نام [[بیدا]] به کام [[زمین]] میرود و نابود میشود.<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰.</ref>. پس از [[شهادت]] [[نفس زکیه]]، به فاصله کوتاهی، [[امام مهدی]]{{ع}} در سیمای مردی [[جوان]] در [[مسجد الحرام]] [[ظهور]] میکند، در حالی که پیراهن مبارک [[پیامبر]]{{صل}} را بر تن دارد و [[پرچم]] [[پیامبر]] را به دست گرفته است. او، به [[دیوار کعبه]] تکیه میزند و بین [[رکن و مقام]]، سرود [[ظهور]] را زمزمه میکند. پس از [[حمد]] و [[[[ثنای الهی]]]] و [[درود]] و [[سلام]] بر [[پیامبر]]{{صل}} و [[خاندان]] او میفرماید: "ای [[مردم]]! ما از خدای توانا [[یاری]] میطلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری میخوانیم. آن گاه خود و خاندانش را معرفی میکند و ندا میدهد: درباره رعایت [[حقوق]] ما، [[خدا]] را در نظر بگیرید. ما را در میدان [[عدالت گستری]] و [[ستم]] ستیزی تنها نگذارید و یاریمان کنید تا [[خدا]] شما را [[یاری]] کند{{عربی|" فَاللَّهَ اللَّهَ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ تَعَالَى"}} پس از پایان گرفتن سخنان [[امام]]، آسمانیان بر زمینیان [[سبقت]] میگیرند و [[فرشتگان]]، گروه گروه فرود میآیند و با [[امام]] [[بیعت]] میکنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها [[فرشته وحی]]، [[جبرئیل]] با [[امام]] دست [[همراهی]] میدهد. آن گاه ۳۱۳ ستاره زمینی که از نقاط مختلف عالم به سرزمین [[وحی]] آمدهاند بر گرد [[خورشید]] تابناک [[امامت]]، حلقه زده و [[پیمان]] وفاداری میبندند. این جریان سبز، جاری است، تا آن که ده هزار سرباز [[جان]] بر کف در اردوگاه [[امام]]{{ع}} حضور مییابند و با آن [[فرزند]] [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] میکنند.<ref>الغیبه، نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷.</ref> [[امام]]{{ع}} با خیل [[یاوران]]، [[پرچم قیام]] را برافراشته و به سرعت بر [[مکه]] و اطراف آن مسلط میشود و سرزمین [[پیامبر]] را از وجود نااهلان، [[پاک]] میکنند. آن گاه راهی [[مدینه]] میشود، تا سایه [[عدالت]] و مهر را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم [[عراق]] میشود. در [[عراق]]، با دو مشکل روبه رو میشود: |