پرش به محتوا

آیا امام علی علم غیب داشت؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخ‌دهنده = [[ +| پاسخ‌دهنده = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|تپس|100px|right|بندانگشتی| + | پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخ‌دهنده = [[ +| پاسخ‌دهنده = ))
خط ۵۲: خط ۵۲:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله جوادی آملی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله جوادی آملی؛
| تصویر = 769540432.jpg
| تصویر = 769540432.jpg
| پاسخ‌دهنده = [[عبدالله جوادی آملی]]]]
| پاسخ‌دهنده = عبدالله جوادی آملی]]]]
آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در مقاله ''«[http://www.bashgah.net/fa/content/show/89257 علم موروثی، علم لدنی، پیشگویی‌های امام علی] {{ع}}»'' در این‌باره گفته است:
آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در مقاله ''«[http://www.bashgah.net/fa/content/show/89257 علم موروثی، علم لدنی، پیشگویی‌های امام علی] {{ع}}»'' در این‌باره گفته است:
::::::*«[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در باب حوادث روزگار، با حضور و شهود و علم لدنی خود، گاهی بعضی از اخبار غیبی را برای مردم بازگو می‌کرد که در اینجا به نمونه‌هایی اشاره می‌شود.
::::::*«[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در باب حوادث روزگار، با حضور و شهود و علم لدنی خود، گاهی بعضی از اخبار غیبی را برای مردم بازگو می‌کرد که در اینجا به نمونه‌هایی اشاره می‌شود.
خط ۶۴: خط ۶۴:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. آیت‌الله امینی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. آیت‌الله امینی؛
| تصویر = 173589.jpg
| تصویر = 173589.jpg
| پاسخ‌دهنده = [[ابراهیم امینی]]]]
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم امینی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[ابراهیم امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::آیت‌الله '''[[ابراهیم امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«خبرهاى‌ غیبى‌ است که از [[على‌ بن ابى‌ طالب]]{{ع}} و سایر [[ائمه]]{{عم}} صادر شده و در کتاب‏ها موجود است، از بعض وقایع آینده خبر دادند که بعداً مطابق واقع در آمد و صدق گفتارشان ظاهر شد. نمونه‌‏هاى‌ فراوانى‌ از این قبیل اخبار براى‌ هر یک از [[ائمه]]{{عم}} در کتاب‏ها دیده مى‌‏شود. از باب نمونه به بعض آنها اشاره مى‌‏شود:
::::::«خبرهاى‌ غیبى‌ است که از [[على‌ بن ابى‌ طالب]]{{ع}} و سایر [[ائمه]]{{عم}} صادر شده و در کتاب‏ها موجود است، از بعض وقایع آینده خبر دادند که بعداً مطابق واقع در آمد و صدق گفتارشان ظاهر شد. نمونه‌‏هاى‌ فراوانى‌ از این قبیل اخبار براى‌ هر یک از [[ائمه]]{{عم}} در کتاب‏ها دیده مى‌‏شود. از باب نمونه به بعض آنها اشاره مى‌‏شود:
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| تصویر = 120129.jpg
| تصویر = 120129.jpg
| پاسخ‌دهنده = [[سید امین موسوی|موسوی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید امین موسوی|موسوی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«خبرهای غیبی فراوانی از [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در کتب حدیثی و تاریخی شیعه و سنی نقل شده است، به طوری که [[ابن ابی‌ الحدید]] گوید: [[حضرت علی]]{{ع}} اخبار غیبی بسیار فرموده و همگی صحیح بوده و اگر ما بخواهیم همه آنها را بیان کنیم باید جزوه‌های بسیاری به آن اختصاص دهیم و کتاب‌های سیره آن اخبار را به صورت مشروح آورده‌اند<ref>شرح نهج‌ البلاغه، ج۷، ص۵۰.</ref> که همه آنها حکایت از آگاهی گسترده و احاطه آن حضرت بر امور غیبی است و در بسیاری از این موارد روی جزئیات تکیه شده است که این به خوبی نشان از آن است که این خبرها از آگاهی به [[علم غیب]] سرچشمه گرفته است. در [[نهج‌ البلاغه]] در خطبه‌های متعددی اخبار غیبی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بیان شده است از جمله:
::::::«خبرهای غیبی فراوانی از [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در کتب حدیثی و تاریخی شیعه و سنی نقل شده است، به طوری که [[ابن ابی‌ الحدید]] گوید: [[حضرت علی]]{{ع}} اخبار غیبی بسیار فرموده و همگی صحیح بوده و اگر ما بخواهیم همه آنها را بیان کنیم باید جزوه‌های بسیاری به آن اختصاص دهیم و کتاب‌های سیره آن اخبار را به صورت مشروح آورده‌اند<ref>شرح نهج‌ البلاغه، ج۷، ص۵۰.</ref> که همه آنها حکایت از آگاهی گسترده و احاطه آن حضرت بر امور غیبی است و در بسیاری از این موارد روی جزئیات تکیه شده است که این به خوبی نشان از آن است که این خبرها از آگاهی به [[علم غیب]] سرچشمه گرفته است. در [[نهج‌ البلاغه]] در خطبه‌های متعددی اخبار غیبی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بیان شده است از جمله:
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛
| تصویر = 11355.jpg
| تصویر = 11355.jpg
| پاسخ‌دهنده = [[محمد حسن قدردان قراملکی]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد حسن قدردان قراملکی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن قدردان قراملکی]]'''، در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن قدردان قراملکی]]'''، در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[امام علی]]{{ع}} بارها به [[علم غیب]] خویش تصریح داشته است، چنان که می‌فرماید: {{عربی|«ألا و إنا أهل بیت من علم الله علمنا و بحکم الله حکمنا و من قول صادق سمعنا»}}<ref> «همانا ما خاندانی هستیم که علم خداوند متعال علم ما می‌باشد و به حکم خداوند متعال حکم می‌کنیم و از راستگویی سخن شنیده‌ایم».شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.</ref> در این حدیث حضرت، علم [[اهل بیت]] را به صورت شفاف از جانب خداوند توصیف و تأکید می‌کند که منبع علم و شنیدن ما قول صادق است که در آن هیچ احتمال خلاف و خطایی نیست. {{عربی|«أَلهَمَنِی اللهُ عَزَّوَجَلَّ عِلمَ ما فِیهِ»}}.<ref> «خداوند متعال دانش آنچه در آن است را به من الهام فرمود»[[بحار الأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]، ج ۲۶، ص۴.</ref> حضرت در خطبه دیگر تأکید می‌کند که به اموری که از دید مردم نهان است، علم و آگاهی دارد. {{عربی|«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِیَ عَنْکُمْ غَیْبُهُ»}}.<ref>«اگر نسبت به آنچه می‌دانم و از شما پوشیده مانده آگاهی بیابید»نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.</ref> در این خطبه حضرت به اموری که در سراپرده غیب است، مانند خبردادن از ظهور حجاج بن یوسف، اذعان می‌کند. حضرت با اتکا به علم غیب خویش از مردم می‌خواست پیش از آنکه حضرت را از دست بدهند از هر مسئله و نکته‌ای سؤال نمایند: {{عربی|«فَاسألُونی قبلَ أن تَفقِدُونی، فَوَالذی نَفسِی بِیَدِهِ لا تَسألُونِّی عن شَیءٍ فیما بَینَکُم و بینَ الساعَةِ، و لا عَن فئةٍ تَهدِی مِائةً و تُضِلُّ مِائةً إلاّ أنبَأتُکُم...»}}.<ref>«پس از من بپرسید قبل از آنی که دیگر مرا نیابید، سوگند به آنکه جانم در دست اوست، از هر چیزی که نزد شما تا روز قیامت وجود دارد، و نیز از گروهی که صد نفری را هدایت کنند و صد نفری را گمراه کنند نپرسید مگر آنکه شما را نسبت به آن آگاه سازم...»نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref> حضرت در این کلام خویش می‌فرماید: از هر نکته و رازی تا قیامت سؤال کنید به آن جواب خواهم داد. حضرت در خطبه دیگر بعد از درخواست از سؤال از همه چیز می‌فزاید که وی به راه‌های آسمان از راه‌های زمین آگاه‌تر است. [[امام علی]] {{ع}} در موارد متعدد به پیشگویی حوادث آینده - که در اصطلاح ملاحم تعبیر می‌شود- می‌پرداخت که از عهده هیچ کس بر نمی‌آید . اینجا می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: (۱): خبر دادن از ویرانی کوفه؛ (۲): خبر دادن از ویرانی و حمله به بصره؛ (۳): پیشگویی حاکمیت بنی امیه و انقراض آن؛ (۴): پیشگویی ظهور حجاج بن یوسف با عنوان «غلام ثقیف»؛ (۵): تعیین کشتار دو طرف مقابل در جنگ نهروان قبل از جنگ؛ (۶): پیشگویی حمله مغولان و جنایت آنها»<ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.</ref>.
::::::«[[امام علی]]{{ع}} بارها به [[علم غیب]] خویش تصریح داشته است، چنان که می‌فرماید: {{عربی|«ألا و إنا أهل بیت من علم الله علمنا و بحکم الله حکمنا و من قول صادق سمعنا»}}<ref> «همانا ما خاندانی هستیم که علم خداوند متعال علم ما می‌باشد و به حکم خداوند متعال حکم می‌کنیم و از راستگویی سخن شنیده‌ایم».شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.</ref> در این حدیث حضرت، علم [[اهل بیت]] را به صورت شفاف از جانب خداوند توصیف و تأکید می‌کند که منبع علم و شنیدن ما قول صادق است که در آن هیچ احتمال خلاف و خطایی نیست. {{عربی|«أَلهَمَنِی اللهُ عَزَّوَجَلَّ عِلمَ ما فِیهِ»}}.<ref> «خداوند متعال دانش آنچه در آن است را به من الهام فرمود»[[بحار الأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]، ج ۲۶، ص۴.</ref> حضرت در خطبه دیگر تأکید می‌کند که به اموری که از دید مردم نهان است، علم و آگاهی دارد. {{عربی|«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِیَ عَنْکُمْ غَیْبُهُ»}}.<ref>«اگر نسبت به آنچه می‌دانم و از شما پوشیده مانده آگاهی بیابید»نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.</ref> در این خطبه حضرت به اموری که در سراپرده غیب است، مانند خبردادن از ظهور حجاج بن یوسف، اذعان می‌کند. حضرت با اتکا به علم غیب خویش از مردم می‌خواست پیش از آنکه حضرت را از دست بدهند از هر مسئله و نکته‌ای سؤال نمایند: {{عربی|«فَاسألُونی قبلَ أن تَفقِدُونی، فَوَالذی نَفسِی بِیَدِهِ لا تَسألُونِّی عن شَیءٍ فیما بَینَکُم و بینَ الساعَةِ، و لا عَن فئةٍ تَهدِی مِائةً و تُضِلُّ مِائةً إلاّ أنبَأتُکُم...»}}.<ref>«پس از من بپرسید قبل از آنی که دیگر مرا نیابید، سوگند به آنکه جانم در دست اوست، از هر چیزی که نزد شما تا روز قیامت وجود دارد، و نیز از گروهی که صد نفری را هدایت کنند و صد نفری را گمراه کنند نپرسید مگر آنکه شما را نسبت به آن آگاه سازم...»نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref> حضرت در این کلام خویش می‌فرماید: از هر نکته و رازی تا قیامت سؤال کنید به آن جواب خواهم داد. حضرت در خطبه دیگر بعد از درخواست از سؤال از همه چیز می‌فزاید که وی به راه‌های آسمان از راه‌های زمین آگاه‌تر است. [[امام علی]] {{ع}} در موارد متعدد به پیشگویی حوادث آینده - که در اصطلاح ملاحم تعبیر می‌شود- می‌پرداخت که از عهده هیچ کس بر نمی‌آید . اینجا می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: (۱): خبر دادن از ویرانی کوفه؛ (۲): خبر دادن از ویرانی و حمله به بصره؛ (۳): پیشگویی حاکمیت بنی امیه و انقراض آن؛ (۴): پیشگویی ظهور حجاج بن یوسف با عنوان «غلام ثقیف»؛ (۵): تعیین کشتار دو طرف مقابل در جنگ نهروان قبل از جنگ؛ (۶): پیشگویی حمله مغولان و جنایت آنها»<ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.</ref>.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛
| تصویر = 6353525282.jpg
| تصویر = 6353525282.jpg
| پاسخ‌دهنده = [[سید جعفر حسینی|حسینی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید جعفر حسینی|حسینی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر حسینی]]''' در کتاب ''«[[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]»'' در این باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر حسینی]]''' در کتاب ''«[[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]»'' در این باره گفته است:
::::::«بدون شک [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از مسائل پنهان گذشته و اتفاقات آینده اطلاع دقیق و صحیح داشته است، آن هم نه از روی نتیجه‏‌گیری از مقدمات و علل ظاهری بلکه در اثر آموزشهای ربانی و بهره‏‌گیری از علوم نبوی که علمه شدید القوی و برای مردم بر حسب اقتضای مصلحت گوشه‏ای از آن علوم را بیان می‏کرد و قضاوتهای محیر العقول آن حضرت نمونه‏ای از آن است.  
::::::«بدون شک [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از مسائل پنهان گذشته و اتفاقات آینده اطلاع دقیق و صحیح داشته است، آن هم نه از روی نتیجه‏‌گیری از مقدمات و علل ظاهری بلکه در اثر آموزشهای ربانی و بهره‏‌گیری از علوم نبوی که علمه شدید القوی و برای مردم بر حسب اقتضای مصلحت گوشه‏ای از آن علوم را بیان می‏کرد و قضاوتهای محیر العقول آن حضرت نمونه‏ای از آن است.  
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
| تصویر = 11270.jpg
| تصویر = 11270.jpg
| پاسخ‌دهنده = [[داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]]]
| پاسخ‌دهنده = داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::« حدیث مدینه که به حد تواتر رسیده است و بیش از ۲۰۰ نفر از علمای [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند، اسامی‌پنجاه نفر از آنها در صفحات ۹۱۶ تا ۹۱۸ کتاب شبهای پیشاور آمده است. [[پیامبر|پیغمبر خدا]]{{صل}} این حدیث را در زمان‌ها و مکان‌های مختلف و به مناسبت‌های گوناگونی بیان کرده است [[پیامبر]]{{صل}} فرموده‌اند: {{عربی|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا‏»}}<ref> من شهر علم هستم و [[امام علی|علی]]{{ع}} دروازه این شهر است.</ref>. پس هر که قصد ورود به این شهر را دارد باید از دروازة آن وارد شود. چنانکه گذشت از آیات قرآن استفاده می‌شود: [[پیامبر]]{{صل}} که شهر علم است از علم [[غیب]] برخوردار می‌باشد. پس [[امام علی|علی]]{{صل}} هم که دروازه این شهر است از [[علم غیب]] برخوردار خواهد بود. اصل کامل حدیث را [[ابن مغازلی شافعی]] و بسیاری دیگر، از [[ابن عباس]] و [[جابر بن عبداالله انصاری]] نقل کرده‌اند. در این حدیث آمده است: [[پیامبر]]{{صل}} بازوی [[امام علی|علی]]{{ع}} را گرفت و فرمود: "این مرد امیر و رئیس نیکوکاران و قاتل کافران است. یاور او یاری شود و خوار کننده او خوار گردد. سپس صدای خود را بلند کرد و گفت: من شهر علم ام و علی دروازه آن است، پس هرکس که می‌خواهد از آن بهره برد، باید به سوی در ورودی آن یعنی [[امام علی|علی]]{{ع}} برود".
::::::« حدیث مدینه که به حد تواتر رسیده است و بیش از ۲۰۰ نفر از علمای [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند، اسامی‌پنجاه نفر از آنها در صفحات ۹۱۶ تا ۹۱۸ کتاب شبهای پیشاور آمده است. [[پیامبر|پیغمبر خدا]]{{صل}} این حدیث را در زمان‌ها و مکان‌های مختلف و به مناسبت‌های گوناگونی بیان کرده است [[پیامبر]]{{صل}} فرموده‌اند: {{عربی|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا‏»}}<ref> من شهر علم هستم و [[امام علی|علی]]{{ع}} دروازه این شهر است.</ref>. پس هر که قصد ورود به این شهر را دارد باید از دروازة آن وارد شود. چنانکه گذشت از آیات قرآن استفاده می‌شود: [[پیامبر]]{{صل}} که شهر علم است از علم [[غیب]] برخوردار می‌باشد. پس [[امام علی|علی]]{{صل}} هم که دروازه این شهر است از [[علم غیب]] برخوردار خواهد بود. اصل کامل حدیث را [[ابن مغازلی شافعی]] و بسیاری دیگر، از [[ابن عباس]] و [[جابر بن عبداالله انصاری]] نقل کرده‌اند. در این حدیث آمده است: [[پیامبر]]{{صل}} بازوی [[امام علی|علی]]{{ع}} را گرفت و فرمود: "این مرد امیر و رئیس نیکوکاران و قاتل کافران است. یاور او یاری شود و خوار کننده او خوار گردد. سپس صدای خود را بلند کرد و گفت: من شهر علم ام و علی دروازه آن است، پس هرکس که می‌خواهد از آن بهره برد، باید به سوی در ورودی آن یعنی [[امام علی|علی]]{{ع}} برود".
خط ۲۸۴: خط ۲۸۴:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. آقای دکتر ملازاده (عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. آقای دکتر ملازاده (عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث)؛
| تصویر = 11345.jpg
| تصویر = 11345.jpg
| پاسخ‌دهنده = [[محمد هادی ملازاده|ملازاده]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد هادی ملازاده|ملازاده]]]]
آقای دکتر [[محمد هادی ملازاده]] در مقاله ''«[[نقد کتاب عصای موسی در مسأله نفی آگاهی ائمه از جزئیات وفات خود (مقاله)|نقد کتاب عصای موسی در مسأله نفی آگاهی ائمه از جزئیات وفات خود]]»'' در این‌باره گفته‌است:
آقای دکتر [[محمد هادی ملازاده]] در مقاله ''«[[نقد کتاب عصای موسی در مسأله نفی آگاهی ائمه از جزئیات وفات خود (مقاله)|نقد کتاب عصای موسی در مسأله نفی آگاهی ائمه از جزئیات وفات خود]]»'' در این‌باره گفته‌است:
::::::«[[علامه خوئی]] در شرح نهج البلاغۀ خود، ذیل روایت مذکور در دلیل چهارم مطالبی را آورده است که خلاصۀ آن چنین است: [[معتزلی]] توضیحی دارد که دلالت می‌کند [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} به طور اجمالی از کیفیت قتل خود مطلع بودند؛ ولی به آن به تفصیل و از همه نظر علم نداشتند شارح بحرانی نیز از او تبعیت کرده و برای تأیید این نظر، آیۀ ۳۴ سورۀ لقمان را آورده است {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ]]}}<ref>«بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است».</ref>. بسیار جای تعجب است که چگونه این دو شارح معتقد بوده‌اند که آن حضرت به زمان و مکان شهادت خویش به طور تفصیلی آگاه نبوده‌اند؛ از جمله این روایات که: قبل از این که مرا از دست بدهید، از من سؤال کنید؛ قسم به کسی که نفس من به دست اوست، هیچ چیزی را که پس از شما و قبل از قیامت هست از من نمی‌پرسید؛ مگر اینکه شما را آگاه کنم و از هیچ گروهی که دسته‌ای صد نفره را هدایت کنند یا دسته‌ای صد نفره را گمراه کنند نمی‌پرسید؛ مگر آنکه شما را از جار زنندۀ آنها و رهبرشان و جلو برنده‌شان و محل اطراقشان و محل زمین گذاردن بارشان مطلع سازم و این که کدام یک از آنها کشته می‌شود و کدام یک (به مرگ عادی) می‌میرد... شارح بحرانی نیز –با اینکه از علمای امامیه است- چگونه دستش از اخباری کوتاه بوده است که عامه و خاصه نقل کرده‌اند دال بر آگاهی [[ائمه]] {{عم}} به وقت مرگشان و مرگ شیعیانشان؛ حال آنکه این اخبار قریب به تواتر بلکه متواتر معنوی‌اند....؟!
::::::«[[علامه خوئی]] در شرح نهج البلاغۀ خود، ذیل روایت مذکور در دلیل چهارم مطالبی را آورده است که خلاصۀ آن چنین است: [[معتزلی]] توضیحی دارد که دلالت می‌کند [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} به طور اجمالی از کیفیت قتل خود مطلع بودند؛ ولی به آن به تفصیل و از همه نظر علم نداشتند شارح بحرانی نیز از او تبعیت کرده و برای تأیید این نظر، آیۀ ۳۴ سورۀ لقمان را آورده است {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ]]}}<ref>«بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است».</ref>. بسیار جای تعجب است که چگونه این دو شارح معتقد بوده‌اند که آن حضرت به زمان و مکان شهادت خویش به طور تفصیلی آگاه نبوده‌اند؛ از جمله این روایات که: قبل از این که مرا از دست بدهید، از من سؤال کنید؛ قسم به کسی که نفس من به دست اوست، هیچ چیزی را که پس از شما و قبل از قیامت هست از من نمی‌پرسید؛ مگر اینکه شما را آگاه کنم و از هیچ گروهی که دسته‌ای صد نفره را هدایت کنند یا دسته‌ای صد نفره را گمراه کنند نمی‌پرسید؛ مگر آنکه شما را از جار زنندۀ آنها و رهبرشان و جلو برنده‌شان و محل اطراقشان و محل زمین گذاردن بارشان مطلع سازم و این که کدام یک از آنها کشته می‌شود و کدام یک (به مرگ عادی) می‌میرد... شارح بحرانی نیز –با اینکه از علمای امامیه است- چگونه دستش از اخباری کوتاه بوده است که عامه و خاصه نقل کرده‌اند دال بر آگاهی [[ائمه]] {{عم}} به وقت مرگشان و مرگ شیعیانشان؛ حال آنکه این اخبار قریب به تواتر بلکه متواتر معنوی‌اند....؟!
خط ۲۹۲: خط ۲۹۲:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۱. آقایان دکتر غفاری و دکتر باغبان‌زاده؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۱. آقایان دکتر غفاری و دکتر باغبان‌زاده؛
| تصویر = 245.jpg
| تصویر = 245.jpg
| پاسخ‌دهنده = [[محمد هادی غفاری|غفاری]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد هادی غفاری|غفاری]]]]
آقایان دکتر '''[[محمد هادی غفاری]]''' و دکتر '''[[محمد رضا باغبان‌زاده امشه]]'''، در مقاله ''«[[نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت (مقاله)|نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
آقایان دکتر '''[[محمد هادی غفاری]]''' و دکتر '''[[محمد رضا باغبان‌زاده امشه]]'''، در مقاله ''«[[نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت (مقاله)|نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::«در باب [[علم امام]] [[علی]]{{ع}}، متکلمان شیعه معتقدند ایشان عالم‌ترین شخص پس از [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است. آنها برای اثبات این ادعا، چنین استناد می‌کنند: [[علی]]{{ع}} از نظر حدس و ذکاوت بسیار قوی بود و به دلیل علاقه فراوان به یادگیری و مصاحبت همیشگی با [[رسول خدا]]{{صل}} به تعلیم از ایشان{{صل}} علاقه‌مند بود. وقتی کسی دارای این خصوصیات باشد، معلوم است که وی بعد از معلم خود داناتر از هر کسی خواهد بود. از این رو، پیامبر{{صل}} در حق علی{{ع}} فرمود: "قاضی‌ترین شما [[علی]]{{ع}} است"؛ و معلوم است که قضاوت به علوم بسیاری نیازمند است. تا جایی که بزرگان صحابه و تابعان در مسائلی که برای ایشان پیش می‌آمد به او مراجعه می‌کردند، سخن او را می‌پذیرفتند و از اجتهاد و رأی خود باز می‌گشتند. از سوی دیگر، دلیل دیگری که شیعیان به آن استناد می‌کنند، گفتار آن حضرت است که فرمود: "اگر زمینه فراهم می‌شد و من بر مسند می‌نشستم، برای اهل تورات با توراتشان و برای اهل قرآن با قرآنشان و میان اهل انجیل به انجیلشان و میان اهل زبور با زبورشان داوری می‌کردم. به خدا قسم هیچ آیه‌ای نازل نشده است در شب یا روز، دره یا کوه، مگر اینکه من بهتر از همه می‌دانم که درباره چه کسی و راجع به چه چیزی نازل شده است". این سخن دلالت بر آن دارد که [[حضرت]]{{ع}} به مجموع علوم الهی احاطه داشته است<ref>حلی، باب حادی عشر، ص ۱۰۷.</ref>»<ref>[[نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت (مقاله)|نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت]]، [[پژوهش‌نامه مذاهب اسلامی (نشریه)|دوفصلنامه پژوهش‌نامه مذاهب اسلامی]]، شماره ۵ ص ۷۰.</ref>.
::::::«در باب [[علم امام]] [[علی]]{{ع}}، متکلمان شیعه معتقدند ایشان عالم‌ترین شخص پس از [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است. آنها برای اثبات این ادعا، چنین استناد می‌کنند: [[علی]]{{ع}} از نظر حدس و ذکاوت بسیار قوی بود و به دلیل علاقه فراوان به یادگیری و مصاحبت همیشگی با [[رسول خدا]]{{صل}} به تعلیم از ایشان{{صل}} علاقه‌مند بود. وقتی کسی دارای این خصوصیات باشد، معلوم است که وی بعد از معلم خود داناتر از هر کسی خواهد بود. از این رو، پیامبر{{صل}} در حق علی{{ع}} فرمود: "قاضی‌ترین شما [[علی]]{{ع}} است"؛ و معلوم است که قضاوت به علوم بسیاری نیازمند است. تا جایی که بزرگان صحابه و تابعان در مسائلی که برای ایشان پیش می‌آمد به او مراجعه می‌کردند، سخن او را می‌پذیرفتند و از اجتهاد و رأی خود باز می‌گشتند. از سوی دیگر، دلیل دیگری که شیعیان به آن استناد می‌کنند، گفتار آن حضرت است که فرمود: "اگر زمینه فراهم می‌شد و من بر مسند می‌نشستم، برای اهل تورات با توراتشان و برای اهل قرآن با قرآنشان و میان اهل انجیل به انجیلشان و میان اهل زبور با زبورشان داوری می‌کردم. به خدا قسم هیچ آیه‌ای نازل نشده است در شب یا روز، دره یا کوه، مگر اینکه من بهتر از همه می‌دانم که درباره چه کسی و راجع به چه چیزی نازل شده است". این سخن دلالت بر آن دارد که [[حضرت]]{{ع}} به مجموع علوم الهی احاطه داشته است<ref>حلی، باب حادی عشر، ص ۱۰۷.</ref>»<ref>[[نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت (مقاله)|نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت]]، [[پژوهش‌نامه مذاهب اسلامی (نشریه)|دوفصلنامه پژوهش‌نامه مذاهب اسلامی]]، شماره ۵ ص ۷۰.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش