اگر امام حسن علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
اگر امام حسن علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۹
، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله صافی گلپایگانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله صافی گلپایگانی؛ | ||
| تصویر = 11466.jpg| | | تصویر = 11466.jpg | ||
| پاسخدهنده = لطفالله صافی گلپایگانی|صافی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین]»'' در اینباره گفتهاست: | ::::::آیتالله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
::::::«عمل معصوم با علم او به ماکان و مایکون و ماهوکائن، مثل: رفتن [[امام علی|حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} به مسجد و زهر خوردن [[امام حسن]] {{ع}} ، دلیل بر این است که در موضوع تکالیف علم و آن چه دخالت دارد و معتبر است، علم عادّی است، و علم امامت دخالت ندارد، و از این رو آن را معیار نمیگرفتند که با قضا و قدر الهی هم معارض نشود و اگر هم علم امامت دخالت داشت، به مسجد نمیرفتند و زهر را نمینوشیدند. پس با این اعمال امام نمیتوان ادلّه مطلقه علم امام را تقیید کرد، و عمل ایشان را مخالفت با نهی {{متن قرآن|وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ}} گرفت؛ که در موضوع آن تهلکه معلوم به علم عادّی و غیر امامت ملاحظه شده است. به عبارت دیگر: این افعال (رفتن به مسجد و زهر خوردن) خود به خود در این جا مورد استدلال نیست؛ چون وجه فعل معلوم نیست. باید به ادلّه دیگر مراجعه کرد. اگر آن ادلّه دلالت برعمومیّت علم امام کرد، از این عمل استفاده میشود که علمی که در توجّه تکالیف به امام دخالت دارد، علم امامت نبوده و علم عادّی است؛ و ادلّه چنان که با مراجعه به کتب حدیث و تواریخ معلوم میشود به همین نحو، یعنی عمومیّت علم امام دلالت دارد»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین، ج۱، ص۹۲].</ref>. | ::::::«عمل معصوم با علم او به ماکان و مایکون و ماهوکائن، مثل: رفتن [[امام علی|حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} به مسجد و زهر خوردن [[امام حسن]] {{ع}} ، دلیل بر این است که در موضوع تکالیف علم و آن چه دخالت دارد و معتبر است، علم عادّی است، و علم امامت دخالت ندارد، و از این رو آن را معیار نمیگرفتند که با قضا و قدر الهی هم معارض نشود و اگر هم علم امامت دخالت داشت، به مسجد نمیرفتند و زهر را نمینوشیدند. پس با این اعمال امام نمیتوان ادلّه مطلقه علم امام را تقیید کرد، و عمل ایشان را مخالفت با نهی {{متن قرآن|وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ}} گرفت؛ که در موضوع آن تهلکه معلوم به علم عادّی و غیر امامت ملاحظه شده است. به عبارت دیگر: این افعال (رفتن به مسجد و زهر خوردن) خود به خود در این جا مورد استدلال نیست؛ چون وجه فعل معلوم نیست. باید به ادلّه دیگر مراجعه کرد. اگر آن ادلّه دلالت برعمومیّت علم امام کرد، از این عمل استفاده میشود که علمی که در توجّه تکالیف به امام دخالت دارد، علم امامت نبوده و علم عادّی است؛ و ادلّه چنان که با مراجعه به کتب حدیث و تواریخ معلوم میشود به همین نحو، یعنی عمومیّت علم امام دلالت دارد»<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%201&option=com_mtree&task=readonline&link_id=1910&page=112&chkhashk=8BFB97E9CF&Itemid=&lang=fa معارف دین، ج۱، ص۹۲].</ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ | ||
| تصویر = مکارم شیرازی.jpg| | | تصویر = مکارم شیرازی.jpg | ||
| پاسخدهنده = ناصر مکارم شیرازی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در ''«[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=45929&pageindex=27&mid=320371 وبگاه رسمی خود]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در ''«[http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=45929&pageindex=27&mid=320371 وبگاه رسمی خود]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«شکی نیست که [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} کراراً از امور پنهانی مربوط به حال یا آینده خبر دادهاند، و به تعبیر دیگر دارای [[علم غیب]] بودند، قرآن مجید نیز در باره [[حضرت مسیح]] میگوید که یکی از معجزاتش آگاهی بر غیب و امور پنهانی بود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}<ref>«من از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید به شما خبر میدهم» سوره آل عمران آیه۴۹.</ref> البته اعتقاد به علم غیب درباره آنها بر مبنای مصداق آموختن از صاحب علم، [[امامان]] از [[پیامبر]] و [[پیامبر]] از خداوند بزرگ است، و به تعبیر دیگر همان گونه که همه چیز ما از سوی خداست، و در تمام شئون هستی خود نیازمند و وابسته به او هستیم، همچنین [[علم غیب]] [[پیامبر]] و [[امامان]] از سوی خدا و وابسته به علم اوست. لذا آگاهی از اسرار غیب، بالذات مخصوص خدا است و دیگران هر چه دارند بالعرض و از طریق تعلیم الهی میباشد و به همین دلیل محدود به حدودی است که او اراده میکند. بنابراین آنها همه امور را میدانند اما بالقوه نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند و اراده کنند چیزی از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام میکند، و یا قواعد و اصولی نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب میشود و میتوانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبی نزد آنها است که به آن مینگرند و از اسرار غیب با خبر میشوند، یا اینکه در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت بسط به آنها دست دهد از این اسرار با خبر میشوند، و در حالی که این اراده برگرفته شود و به اصطلاح حالت قبض حاصل گردد، این علوم موقتا پنهان میشود. | ::::::«شکی نیست که [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} کراراً از امور پنهانی مربوط به حال یا آینده خبر دادهاند، و به تعبیر دیگر دارای [[علم غیب]] بودند، قرآن مجید نیز در باره [[حضرت مسیح]] میگوید که یکی از معجزاتش آگاهی بر غیب و امور پنهانی بود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}<ref>«من از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید به شما خبر میدهم» سوره آل عمران آیه۴۹.</ref> البته اعتقاد به علم غیب درباره آنها بر مبنای مصداق آموختن از صاحب علم، [[امامان]] از [[پیامبر]] و [[پیامبر]] از خداوند بزرگ است، و به تعبیر دیگر همان گونه که همه چیز ما از سوی خداست، و در تمام شئون هستی خود نیازمند و وابسته به او هستیم، همچنین [[علم غیب]] [[پیامبر]] و [[امامان]] از سوی خدا و وابسته به علم اوست. لذا آگاهی از اسرار غیب، بالذات مخصوص خدا است و دیگران هر چه دارند بالعرض و از طریق تعلیم الهی میباشد و به همین دلیل محدود به حدودی است که او اراده میکند. بنابراین آنها همه امور را میدانند اما بالقوه نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند و اراده کنند چیزی از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام میکند، و یا قواعد و اصولی نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب میشود و میتوانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبی نزد آنها است که به آن مینگرند و از اسرار غیب با خبر میشوند، یا اینکه در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت بسط به آنها دست دهد از این اسرار با خبر میشوند، و در حالی که این اراده برگرفته شود و به اصطلاح حالت قبض حاصل گردد، این علوم موقتا پنهان میشود. |