رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۵
، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخدهنده = )
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخدهنده = )) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ | ||
| تصویر = 152046.jpg| | | تصویر = 152046.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید محمد بنیهاشمی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در وادی [[محبت]] قاعدهای وجود دارد که به وسیله آن میتوان شد و ضعف [[محبت]] را محک زد. آن قاعده این است که هر [[قدر]] [[محبت]] کسی در [[قلب]] [[انسان]] بیشتر و شدیدتر باشد، او خودش را بیشتر فراموش میکند و در عوض محبوبش در قلبش جای بیشتری باز میکند. به تعبیر دیگر: هر [[قدر]] دلبستگی محب به [[محبوب]] زیادتر شود، "خود" محب کنارتر میرود و بر عکس، هر چقدر خودش را بیشتر بخواهد، علاقهاش به محبوبش به همان اندازه کمتر است. بنابراین پایینترین درجه [[محبت]] این است که [[انسان]] محبوبش را برای نفعی که به حال او دارد، [[دوست]] بدارد و در واقع چون خودش را [[دوست]] دارد، محبوبش را هم [[دوست]] بدارد، بسیاری از افرادی که با هم [[دوست]] میشوند، چنین رابطهای با هم دارند، ولی هر [[قدر]] که [[دوستی]] آنها شدیدتر شود، خودشان و [[منافع]] خودشان را بیشتر فراموش میکنند و بیشتر به [[فکر]] [[دوست]] خود خواهند بود. ممکن است دو نفر با هم به گونه [[دوست]] باشند که هر کدام نسبت به دیگری یا فقط یکی از آنها چنین باشد، یعنی دوستش را برای [[منافع]] خودش نخواهد، بلکه او را به خاطر خود او [[دوست]] داشته باشد. | ::::::«در وادی [[محبت]] قاعدهای وجود دارد که به وسیله آن میتوان شد و ضعف [[محبت]] را محک زد. آن قاعده این است که هر [[قدر]] [[محبت]] کسی در [[قلب]] [[انسان]] بیشتر و شدیدتر باشد، او خودش را بیشتر فراموش میکند و در عوض محبوبش در قلبش جای بیشتری باز میکند. به تعبیر دیگر: هر [[قدر]] دلبستگی محب به [[محبوب]] زیادتر شود، "خود" محب کنارتر میرود و بر عکس، هر چقدر خودش را بیشتر بخواهد، علاقهاش به محبوبش به همان اندازه کمتر است. بنابراین پایینترین درجه [[محبت]] این است که [[انسان]] محبوبش را برای نفعی که به حال او دارد، [[دوست]] بدارد و در واقع چون خودش را [[دوست]] دارد، محبوبش را هم [[دوست]] بدارد، بسیاری از افرادی که با هم [[دوست]] میشوند، چنین رابطهای با هم دارند، ولی هر [[قدر]] که [[دوستی]] آنها شدیدتر شود، خودشان و [[منافع]] خودشان را بیشتر فراموش میکنند و بیشتر به [[فکر]] [[دوست]] خود خواهند بود. ممکن است دو نفر با هم به گونه [[دوست]] باشند که هر کدام نسبت به دیگری یا فقط یکی از آنها چنین باشد، یعنی دوستش را برای [[منافع]] خودش نخواهد، بلکه او را به خاطر خود او [[دوست]] داشته باشد. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛ | ||
| تصویر = 11434.jpg| | | تصویر = 11434.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد صابر جعفری]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ محمد صابر جعفری]]'''، در مقاله ''«[[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ محمد صابر جعفری]]'''، در مقاله ''«[[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[عشق]] با خود تلاش خستگی ناپذیر میآورد. آن که [[سستی]] میورزد [[عاشق]] نیست. و هرچه [[معشوق]] دلرباتر و [[دوست]] داشتنیتر باشد. با این نگرش، فرد میکوشد به گونهای [[رضایت]] [[امام]] خود که تبلور [[رضایت الهی]] است را به دست آورد. از سوی دیگر، میکوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون [[تقوی]] و [[ورع]] را برای او به عنوان [[منتظر]] بیان نمودهاند. "هرکس [[دوست]] دارد و خوشحال میشود که از [[اصحاب قائم]] باشد، پس [[منتظر]] باشد، [[ورع]] را سرلوحه [[اعمال]] خود قرار داده و [[محاسن اخلاق]] را در حال [[انتظار]] زینت [[جان]] خود سازد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب۱۱، ص۲۰۰.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۴۱</ref>. | ::::::«[[عشق]] با خود تلاش خستگی ناپذیر میآورد. آن که [[سستی]] میورزد [[عاشق]] نیست. و هرچه [[معشوق]] دلرباتر و [[دوست]] داشتنیتر باشد. با این نگرش، فرد میکوشد به گونهای [[رضایت]] [[امام]] خود که تبلور [[رضایت الهی]] است را به دست آورد. از سوی دیگر، میکوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون [[تقوی]] و [[ورع]] را برای او به عنوان [[منتظر]] بیان نمودهاند. "هرکس [[دوست]] دارد و خوشحال میشود که از [[اصحاب قائم]] باشد، پس [[منتظر]] باشد، [[ورع]] را سرلوحه [[اعمال]] خود قرار داده و [[محاسن اخلاق]] را در حال [[انتظار]] زینت [[جان]] خود سازد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب۱۱، ص۲۰۰.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیتگریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۴۱</ref>. |