پرش به محتوا

رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخ‌دهنده = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
خط ۲۳: خط ۲۳:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله مصباح یزدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله مصباح یزدی؛
| تصویر = 11196.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
| تصویر = 11196.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4931 قرآن‌شناسی]»'' در این‌باره گفته است:
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4931 قرآن‌شناسی]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در این آیه در برابر {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ}} عبارت {{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}} قرار گرفته که یکی حالت روحی و مرتبط با تمایلات است و دیگری مسئله فکری و ذهنی است که با عقل پیوند دارد. این نوع بیان، به ارتباط و تأثیر و تأثّرِ بعد فکری انسان با بعد گرایشی و قلبی او اشاره دارد. افرادی که از نظر تمایلات قلبی منحرف باشند، به طور طبیعی به دنبال شناخت حقیقت نیستند و برای آنان دستیابی به هواها و منافع شخصی و گروهی و سوژه‌های مختلف و مخالفت با مخالفان خود، اهمیت دارد و به این صورت، نقطه مقابل راسخان در علم قرار می‌گیرند. از سوی دیگر، [[راسخان در علم]] که برای دریافت حقایق، چنان که باید، می‌کوشند و با ابزارهای شناخت و دریافت‌های خود به دقت برخورد می‌کنند، به طور طبیعی حقیقت طلبی و دقت علمی را بر تمایلات خویش حاکم ساخته و تمایلات خود را در جهت کشف حقایق به کار می‌بندند و تابع حقایق قرار می‌دهند.
::::::«در این آیه در برابر {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ}} عبارت {{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}} قرار گرفته که یکی حالت روحی و مرتبط با تمایلات است و دیگری مسئله فکری و ذهنی است که با عقل پیوند دارد. این نوع بیان، به ارتباط و تأثیر و تأثّرِ بعد فکری انسان با بعد گرایشی و قلبی او اشاره دارد. افرادی که از نظر تمایلات قلبی منحرف باشند، به طور طبیعی به دنبال شناخت حقیقت نیستند و برای آنان دستیابی به هواها و منافع شخصی و گروهی و سوژه‌های مختلف و مخالفت با مخالفان خود، اهمیت دارد و به این صورت، نقطه مقابل راسخان در علم قرار می‌گیرند. از سوی دیگر، [[راسخان در علم]] که برای دریافت حقایق، چنان که باید، می‌کوشند و با ابزارهای شناخت و دریافت‌های خود به دقت برخورد می‌کنند، به طور طبیعی حقیقت طلبی و دقت علمی را بر تمایلات خویش حاکم ساخته و تمایلات خود را در جهت کشف حقایق به کار می‌بندند و تابع حقایق قرار می‌دهند.
خط ۳۹: خط ۴۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| تصویر = 120129.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
| تصویر = 120129.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید امین موسوی|موسوی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[راسخان در علم]] کسانی هستند، که بر خوردار از [[دانش استوار]] و حقیقی‌اند، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد و دانشی است که خدا بر صفحه قلب خاصان از بندگانش که [[پیامبران]] و [[امام|امامان‌اند]] تابانیده، چنانکه از [[حضرت صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده {{عربی|« نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه‏‏»}}<ref>راسخان در دانش ما هستیم و ما به تأویل قرآن آگاهیم؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۳.</ref>. آری تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با [[دانش]] همه دانشمندان تفاوت دارد. [[دانش]] [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} است که تا قیامت ثابت است؛ زیرا [[دانش]] آنان [[علم الهی|الهی]] و [[علم لدنی|لدنی]] و بر اساس [[شهود قلبی|مشاهده صادقانه قلب]] آنان نسبت به حقایق است. و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و اسرار ظاهر و باطن هستی خطا نمی‌کنند<ref>حسین انصاریان اهل بیت عرشیان فرش‌نشین، ص۵۳۵-۵۳۶.</ref>.
::::::«[[راسخان در علم]] کسانی هستند، که بر خوردار از [[دانش استوار]] و حقیقی‌اند، دانشی که تغییر و تحول در آن راه ندارد و دانشی است که خدا بر صفحه قلب خاصان از بندگانش که [[پیامبران]] و [[امام|امامان‌اند]] تابانیده، چنانکه از [[حضرت صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده {{عربی|« نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِيلَه‏‏»}}<ref>راسخان در دانش ما هستیم و ما به تأویل قرآن آگاهیم؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۳.</ref>. آری تنها دانشی که دگرگونی نمی‌یابد و با [[دانش]] همه دانشمندان تفاوت دارد. [[دانش]] [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} است که تا قیامت ثابت است؛ زیرا [[دانش]] آنان [[علم الهی|الهی]] و [[علم لدنی|لدنی]] و بر اساس [[شهود قلبی|مشاهده صادقانه قلب]] آنان نسبت به حقایق است. و بی‌تردید چنین قلب‌هایی هرگز در تماشای حقایق و یافتن واقعیت‌ها و اسرار ظاهر و باطن هستی خطا نمی‌کنند<ref>حسین انصاریان اهل بیت عرشیان فرش‌نشین، ص۵۳۵-۵۳۶.</ref>.
خط ۵۸: خط ۶۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
| تصویر = 11270.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]]]
| تصویر = 11270.jpg
| پاسخ‌دهنده = داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«در آیات قرآن از گروهی به عنوان [[راسخان در علم]] یاد شده که این افراد دانش ویژه‌های به تفسیر قرآن دارند. همچنین صاحبان حکمت افرادی دارای درایت و فهم ویژه می‌باشند که بخشی از دانش آنان مرتبط با علوم دینی است، [[راسخان در علم]]، کسانی هستند که در برابر شبهات گرفتار تردید در باورهای خود نمی‌شوند در آیه‌ای که به مدح آنان اشاره شده، آیات قرآن به دو دسته تقسیم شده است: آیات محکم که مرجع و اساس برای فهم آیات قرآن است و آیات متشابه که باید با توجه به محکمات تفسیر شوند؛ در ادامه این آیه آمده است که عده‌ای از افراد که در قلبهای آنان انحرافاتی است، به آیات متشابه تمسک می‌کنند تا فتنه انگیزی کرده و تأویل‌هایی مطابق خواست خود از آیات ارائه کنند، در فراز پایانی این آیه آمده است که تأویل آیات را جز خدا و بنابر برخی تفاسیر [[راسخان در علم]] نمی‌دانند. تأویل مصدر باب تفعیل از ماده "أول" است مشهورترین معنا برای این ماده"رجوع" است که وقتی به باب تفعیل می‌رود معنای "بازگرداندن" را می‌رساند. اگر چه معانی اصطلاحی مختلفی برای تأویل بیان شده است به نظر می‌رسد معنای جامعتر و دقیقتر همان است که با معنای لغوی آن تناسب دارد. "تأویل بازگرداندن یک چیز به غایت مقصود از آن است" با توجه به همین معنا است که قرآن کریم مراجعه به حکم خداوند و پیامبرش را به هنگام اختلاف، بهترین تأویل معرفی می‌کند واین مراجعه به هدف و غایت مطلوب است. تأویل آیات متشابه نیز به معنای بازگردان آنها به معنایی که مقصود بوده است، تأویل رؤیا، به معنای بازگرداندن آن به هدف مقصود از آن است و تأویل یک فعل، تحقق هدف و غایت مطلوب و مقصود ازآن است. مفسران در این که چه کسانی به علم تأویل دسترسی دارند، اختلاف دارند. برخی این علم را مختص خداوند می‌دانند و برخی دانش تأویل را علاوه بر خداوند متعال، در اختیار [[راسخان در علم]] می‌دانند، علت این اختلاف به اختلاف در تفسیر این بخش از آیه یاد شده باز می‌گردد: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ]]}} <ref> آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> برخی از مفسران {{متن قرآن|الرَّاسِخُونَ}} را عطف به {{متن قرآن|اللَّهُ}} دانسته و چنین معنا کرده‌اند: کسی تأویل آن را نمی‌داند، مگر خداوند و [[راسخان در علم]] که می‌گویند... بنابراین تفسیر، [[راسخان در علم]] به تأویل آیات متشابه آگاهند، در مقابل عده‌ای از مفسران معتقدند که این دو جمله از هم جدا بوده و علم به تأویل مختص خداوند است بنابر‌این دیدگاه "وَ" در جمله {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}} علامت عطف نیست؛ بلکه ابتدای جمله‌ای مستقل است که در آن سخن [[راسخان در علم]] نقل شده است که با آن که از تأویل این آیات آگاه نیستند، می‌گویند: ما به همه آن ایمان آوردیم همه از طرف پروردگارِ ماست منحصر دانستن تأویل قرآن به خداوند متعال قابل پذیرش نیست؛ زیرا:  
::::::«در آیات قرآن از گروهی به عنوان [[راسخان در علم]] یاد شده که این افراد دانش ویژه‌های به تفسیر قرآن دارند. همچنین صاحبان حکمت افرادی دارای درایت و فهم ویژه می‌باشند که بخشی از دانش آنان مرتبط با علوم دینی است، [[راسخان در علم]]، کسانی هستند که در برابر شبهات گرفتار تردید در باورهای خود نمی‌شوند در آیه‌ای که به مدح آنان اشاره شده، آیات قرآن به دو دسته تقسیم شده است: آیات محکم که مرجع و اساس برای فهم آیات قرآن است و آیات متشابه که باید با توجه به محکمات تفسیر شوند؛ در ادامه این آیه آمده است که عده‌ای از افراد که در قلبهای آنان انحرافاتی است، به آیات متشابه تمسک می‌کنند تا فتنه انگیزی کرده و تأویل‌هایی مطابق خواست خود از آیات ارائه کنند، در فراز پایانی این آیه آمده است که تأویل آیات را جز خدا و بنابر برخی تفاسیر [[راسخان در علم]] نمی‌دانند. تأویل مصدر باب تفعیل از ماده "أول" است مشهورترین معنا برای این ماده"رجوع" است که وقتی به باب تفعیل می‌رود معنای "بازگرداندن" را می‌رساند. اگر چه معانی اصطلاحی مختلفی برای تأویل بیان شده است به نظر می‌رسد معنای جامعتر و دقیقتر همان است که با معنای لغوی آن تناسب دارد. "تأویل بازگرداندن یک چیز به غایت مقصود از آن است" با توجه به همین معنا است که قرآن کریم مراجعه به حکم خداوند و پیامبرش را به هنگام اختلاف، بهترین تأویل معرفی می‌کند واین مراجعه به هدف و غایت مطلوب است. تأویل آیات متشابه نیز به معنای بازگردان آنها به معنایی که مقصود بوده است، تأویل رؤیا، به معنای بازگرداندن آن به هدف مقصود از آن است و تأویل یک فعل، تحقق هدف و غایت مطلوب و مقصود ازآن است. مفسران در این که چه کسانی به علم تأویل دسترسی دارند، اختلاف دارند. برخی این علم را مختص خداوند می‌دانند و برخی دانش تأویل را علاوه بر خداوند متعال، در اختیار [[راسخان در علم]] می‌دانند، علت این اختلاف به اختلاف در تفسیر این بخش از آیه یاد شده باز می‌گردد: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ]]}} <ref> آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> برخی از مفسران {{متن قرآن|الرَّاسِخُونَ}} را عطف به {{متن قرآن|اللَّهُ}} دانسته و چنین معنا کرده‌اند: کسی تأویل آن را نمی‌داند، مگر خداوند و [[راسخان در علم]] که می‌گویند... بنابراین تفسیر، [[راسخان در علم]] به تأویل آیات متشابه آگاهند، در مقابل عده‌ای از مفسران معتقدند که این دو جمله از هم جدا بوده و علم به تأویل مختص خداوند است بنابر‌این دیدگاه "وَ" در جمله {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}} علامت عطف نیست؛ بلکه ابتدای جمله‌ای مستقل است که در آن سخن [[راسخان در علم]] نقل شده است که با آن که از تأویل این آیات آگاه نیستند، می‌گویند: ما به همه آن ایمان آوردیم همه از طرف پروردگارِ ماست منحصر دانستن تأویل قرآن به خداوند متعال قابل پذیرش نیست؛ زیرا:  
خط ۱۱۳: خط ۱۱۶:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین منصورآبادی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین منصورآبادی؛
| تصویر = 11880.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد منصورآبادی|منصورآبادی]]]]
| تصویر = 11880.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد منصورآبادی|منصورآبادی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد منصورآبادی]]''' در کتاب ''«[[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|راسخان در علم از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد منصورآبادی]]''' در کتاب ''«[[راسخان در علم از دیدگاه فریقین (کتاب)|راسخان در علم از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در این‌باره که آیا [[راسخان در علم]] فقط معصومین هستند یا این عنوان علما را هم شامل می‌شود دو نظر عمده وجود دارد. اول: [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} که جانشینان به حق ایشان می‌باشند به تنهایی راسخ در علم هستند و منحصراً عالم به [[تأویل]] بوده و به حقایق قرآن آگاه هستند. دوم: پیامبر {{صل}} و "ائمه {{عم}}" برترین راسخان در علم هستند و [[رسوخ در علم]] شامل سایر علما نیز می‌باشد. یادآوری می‌شود که دیدگاه برخی از علمایی که در این قسمت ذکر می‌شود ممکن است قبلاً به آن اشاره شده باشد. هرکدام از این دو قول قائلین و دلالیل خود را دارد که به بررسی آن خواهیم پرداخت:
::::::«در این‌باره که آیا [[راسخان در علم]] فقط معصومین هستند یا این عنوان علما را هم شامل می‌شود دو نظر عمده وجود دارد. اول: [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} که جانشینان به حق ایشان می‌باشند به تنهایی راسخ در علم هستند و منحصراً عالم به [[تأویل]] بوده و به حقایق قرآن آگاه هستند. دوم: پیامبر {{صل}} و "ائمه {{عم}}" برترین راسخان در علم هستند و [[رسوخ در علم]] شامل سایر علما نیز می‌باشد. یادآوری می‌شود که دیدگاه برخی از علمایی که در این قسمت ذکر می‌شود ممکن است قبلاً به آن اشاره شده باشد. هرکدام از این دو قول قائلین و دلالیل خود را دارد که به بررسی آن خواهیم پرداخت:
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش