اقسام و انواع علم کداماند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخدهنده = )
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpeg\|' به 'ر = $1.jpeg|تپس|') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخدهنده = )) |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین صدیقی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین صدیقی؛ | ||
| تصویر = 11981.jpeg| | | تصویر = 11981.jpeg | ||
| پاسخدهنده = کاظم صدیقی|صدیقی]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[کاظم صدیقی]]''' در کتاب ''«[[سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (کتاب)|سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا]]{{ع}}»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[کاظم صدیقی]]''' در کتاب ''«[[سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (کتاب)|سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا]]{{ع}}»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«علم در یک تقسیم به دو نوع حصولی و حضوری تقسیم میشود. علوم حصولی در واقع تصاویری است که از عالم در ذهن انسان وجود دارد. آشنایی انسان با عالم خارج از طریق تصویرهایی است که از آن در ذهن دارد. و الا خود عالم به عینه در درون انسان وجود ندارد. حسهای مختلف انسان تصاویری را که از عالم خارج دریافت میکند، به درون وی میدهد. درون انسان این تصاویر را به صورت مفهوم یا تصویر یا... بایگانی میکند. بدین ترتیب انسان با وجود یا اثر شیء در خارج تماس وجودی ندارد. بلکه با عکسهای عالم مفاهیم موجودات عالم آشناست و همه استفادهای که از علوم و دانشهای روز میبرد، همه از طریق انعکاس تصاویر عالم خارج در درون خود است. این علم را علم حصولی میگویند. علمی که در آن ذهن با مفاهیم کار دارد. اما علم حضوری علمی است که عالم نه تصویر بلکه خود وجود و حقیقت شیء را نزد خود داشته باشد. چنین علمی علم حضوری است. نمونه علم حضوری علم انسان به دانش و داراییهای علمی خود است. علم انسان به علم خودش علم حضوری است، چرا که حقیقت علم و دانش انسان نزد خود اوست. برخلاف علم انسان به عالم خارج و موجودات عالم. حقیقت عینی و خارجی خورشید نزد انسان نیست. به عنوان مثال آنچه به عنوان علم انسان به خورشید نزد انسان موجود است حقیقت علمی و عکسی از خورشید است که وجود خارجی خورشید. وجود واقعی خورشید با انسان کیلومترها فاصله دارد. بلکه اگر حقیقت خورشید نزد انسان میبود، انسان را میسوزاند و ذوب مینمود. به زبان ساده یعنی انسان طاقت تحمل وجود اشیاء خارجی را در درون خود ندارد. بلکه فقط عکسی، تصویری و مفهومی از آنها میگیرد و از طریق تصاویرشان با آنها آشنا میشود و ارتباط برقرار میکند»<ref>[[سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (کتاب)|سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا]]{{ع}}؛ ص۱۵۱.</ref>. | ::::::«علم در یک تقسیم به دو نوع حصولی و حضوری تقسیم میشود. علوم حصولی در واقع تصاویری است که از عالم در ذهن انسان وجود دارد. آشنایی انسان با عالم خارج از طریق تصویرهایی است که از آن در ذهن دارد. و الا خود عالم به عینه در درون انسان وجود ندارد. حسهای مختلف انسان تصاویری را که از عالم خارج دریافت میکند، به درون وی میدهد. درون انسان این تصاویر را به صورت مفهوم یا تصویر یا... بایگانی میکند. بدین ترتیب انسان با وجود یا اثر شیء در خارج تماس وجودی ندارد. بلکه با عکسهای عالم مفاهیم موجودات عالم آشناست و همه استفادهای که از علوم و دانشهای روز میبرد، همه از طریق انعکاس تصاویر عالم خارج در درون خود است. این علم را علم حصولی میگویند. علمی که در آن ذهن با مفاهیم کار دارد. اما علم حضوری علمی است که عالم نه تصویر بلکه خود وجود و حقیقت شیء را نزد خود داشته باشد. چنین علمی علم حضوری است. نمونه علم حضوری علم انسان به دانش و داراییهای علمی خود است. علم انسان به علم خودش علم حضوری است، چرا که حقیقت علم و دانش انسان نزد خود اوست. برخلاف علم انسان به عالم خارج و موجودات عالم. حقیقت عینی و خارجی خورشید نزد انسان نیست. به عنوان مثال آنچه به عنوان علم انسان به خورشید نزد انسان موجود است حقیقت علمی و عکسی از خورشید است که وجود خارجی خورشید. وجود واقعی خورشید با انسان کیلومترها فاصله دارد. بلکه اگر حقیقت خورشید نزد انسان میبود، انسان را میسوزاند و ذوب مینمود. به زبان ساده یعنی انسان طاقت تحمل وجود اشیاء خارجی را در درون خود ندارد. بلکه فقط عکسی، تصویری و مفهومی از آنها میگیرد و از طریق تصاویرشان با آنها آشنا میشود و ارتباط برقرار میکند»<ref>[[سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (کتاب)|سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا]]{{ع}}؛ ص۱۵۱.</ref>. |