اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۹۲: خط ۹۲:
:::::#آنها در [[نبرد]] جهانی، [[فرماندهان سپاه]] [[امام]] {{ع}} می‌باشند و نه رزمندگانی ساده.
:::::#آنها در [[نبرد]] جهانی، [[فرماندهان سپاه]] [[امام]] {{ع}} می‌باشند و نه رزمندگانی ساده.
::::::[[امام]] {{ع}} تنها به آنان بسنده نخواهد کرد بلکه همان طور که در [[روایات]] آمده "در [[مکه]] می‌ماند تا تعداد یارانش به ده هزار نفر برسد، آنگاه به سوی [[مدینه]] حرکت می‌کند" و طبق روایتی دیگر "آنگاه که ده هزار نفر نزد او گرد آمدند، دیگر معبودی جز [[خدا]] بر روی [[زمین]] باقی نخواهد ماند". [[روایات]] از تعیین مدت حضور [[امام]] {{ع}} در [[مکه]] [[سکوت]] کردهاند؛ هر چند از مجموع قراین به نظر می‌رسد این حضور بیش از یک هفته نخواهد شد»<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>.
::::::[[امام]] {{ع}} تنها به آنان بسنده نخواهد کرد بلکه همان طور که در [[روایات]] آمده "در [[مکه]] می‌ماند تا تعداد یارانش به ده هزار نفر برسد، آنگاه به سوی [[مدینه]] حرکت می‌کند" و طبق روایتی دیگر "آنگاه که ده هزار نفر نزد او گرد آمدند، دیگر معبودی جز [[خدا]] بر روی [[زمین]] باقی نخواهد ماند". [[روایات]] از تعیین مدت حضور [[امام]] {{ع}} در [[مکه]] [[سکوت]] کردهاند؛ هر چند از مجموع قراین به نظر می‌رسد این حضور بیش از یک هفته نخواهد شد»<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله مصباح یزدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله مصباح یزدی؛
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
:::::#'''[[فروتنی]] در برابر [[مؤمنان]] و گردن‌فرازی در مقابل [[کافران]]:''' علامت این [[عشق]] [[پاک]] طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ در برابر [[مؤمنان]] متواضع و فروتنند و در مقابل [[کافران]] گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل [[ایمان]]، چنان [[تواضع]] دارند که گویا [[بنده]] ایشانند. در برابر [[مؤمنان]] به هیچ [[وجه]] انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر [[مؤمنان]]، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل [[کافران]]، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج [[عزت]] و [[قدرت]] و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. [[وعده الهی]] در این [[آیه]] نورانی و [[معجزه]] آمیز، از [[ظهور]] خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای [[باطنی]] و روحی خبر می‌دهد که هم [[محبوب]] [[خدا]]، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو [[ویژگی]] قلبی، [[رازی]] [[نهان]] بین عاشق و [[معشوق]] است که بیگانگان از آن [[آگاهی]] ندارند؛ اما کسانی که این دو [[ویژگی]] قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در [[رفتار]] و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}؛ <ref>خاضع و فروتن در برابر مؤمنان</ref>؛ ۲. {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ <ref>عزتمند و مقتدر در برابر کافران.</ref>. این تجلی {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} است که در برابر هیچ [[قدرت]] [[شیطانی]] [[خضوع]] نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که [[روح]] والایش به اقیانوس بیکران [[قدرت]] الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از [[قدرت]] خدایی و عنایت [[اولیای الهی]] است. اینان تحت عنایت‌های خاص [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[امامان]]{{عم}} و در صدر ایشان، تحت [[ولایت]] خاص [[امام عصر]]{{ع}} قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت [[دشمنان]]، [[خم]] به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس [[شکست]] و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن [[کافران]] هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با [[قدرت]] بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و [[محبوب]] او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
:::::#'''[[فروتنی]] در برابر [[مؤمنان]] و گردن‌فرازی در مقابل [[کافران]]:''' علامت این [[عشق]] [[پاک]] طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ در برابر [[مؤمنان]] متواضع و فروتنند و در مقابل [[کافران]] گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل [[ایمان]]، چنان [[تواضع]] دارند که گویا [[بنده]] ایشانند. در برابر [[مؤمنان]] به هیچ [[وجه]] انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر [[مؤمنان]]، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل [[کافران]]، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج [[عزت]] و [[قدرت]] و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. [[وعده الهی]] در این [[آیه]] نورانی و [[معجزه]] آمیز، از [[ظهور]] خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای [[باطنی]] و روحی خبر می‌دهد که هم [[محبوب]] [[خدا]]، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو [[ویژگی]] قلبی، [[رازی]] [[نهان]] بین عاشق و [[معشوق]] است که بیگانگان از آن [[آگاهی]] ندارند؛ اما کسانی که این دو [[ویژگی]] قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در [[رفتار]] و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}؛ <ref>خاضع و فروتن در برابر مؤمنان</ref>؛ ۲. {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ <ref>عزتمند و مقتدر در برابر کافران.</ref>. این تجلی {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} است که در برابر هیچ [[قدرت]] [[شیطانی]] [[خضوع]] نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که [[روح]] والایش به اقیانوس بیکران [[قدرت]] الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از [[قدرت]] خدایی و عنایت [[اولیای الهی]] است. اینان تحت عنایت‌های خاص [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[امامان]]{{عم}} و در صدر ایشان، تحت [[ولایت]] خاص [[امام عصر]]{{ع}} قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت [[دشمنان]]، [[خم]] به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس [[شکست]] و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن [[کافران]] هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با [[قدرت]] بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و [[محبوب]] او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
:::::#'''[[نهراسیدن از سرزنش‌ها]]:''' نشانه دیگر این مردان الهی این است که در [[جهاد]] فی [[سبیل الله]]، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: {{متن قرآن|يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>؛ [[مجاهده]] فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آنها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الهی ملامتی در کار نباشد، این [[آیه]] برای چه بود؟! شیعیانی [[مخلص]] همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و [[شکنجه]] شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از [[ولایت]] مولایشان [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ستایش]] او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و [[عاقبت]] به [[شهادت]] رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار [[شیعیان]] واقعی [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امام]] زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام [[وظیفه]] و اظهار [[حق]]، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش [[دوستان]] نیز نهراسیم. خیلی راحت است که [[انسان]] به دست [[دشمنان]] [[ترور]] و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت [[دوستان]] است. کسانی که [[خداوند]]، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش [[دوستان]] نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و [[فتنه]] جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف [[قرآن]] و [[معارف]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[رفتار]] می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، [[انسان]] نه [[علوی]] می‌شود و نه [[حسینی]]»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۷۷ - ۱۸۳.</ref>.
:::::#'''[[نهراسیدن از سرزنش‌ها]]:''' نشانه دیگر این مردان الهی این است که در [[جهاد]] فی [[سبیل الله]]، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: {{متن قرآن|يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>؛ [[مجاهده]] فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آنها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الهی ملامتی در کار نباشد، این [[آیه]] برای چه بود؟! شیعیانی [[مخلص]] همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و [[شکنجه]] شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از [[ولایت]] مولایشان [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ستایش]] او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و [[عاقبت]] به [[شهادت]] رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار [[شیعیان]] واقعی [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امام]] زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام [[وظیفه]] و اظهار [[حق]]، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش [[دوستان]] نیز نهراسیم. خیلی راحت است که [[انسان]] به دست [[دشمنان]] [[ترور]] و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت [[دوستان]] است. کسانی که [[خداوند]]، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش [[دوستان]] نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و [[فتنه]] جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف [[قرآن]] و [[معارف]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[رفتار]] می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، [[انسان]] نه [[علوی]] می‌شود و نه [[حسینی]]»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۷۷ - ۱۸۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
:::::#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "هر کس حرکت کند در همان ساعت به حضور او می‌رسد و هر کسی در رختخواب خود بماند و حرکت نکند از بسترش ناپدید می‌شود. اینها کسانی هستند که [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره آنان فرموده است: "آنها، مفقودان از بستر هستند"<ref>{{عربی|" فَمَنْ‏ كَانَ‏ ابْتُلِيَ‏ بِالْمَسِيرِ وَافَى‏ فِي‏ تِلْكَ‏ السَّاعَةِ وَ مَنْ‏ لَمْ‏ يُبْتَلَ‏ بِالْمَسِيرِ فُقِدَ مِنْ‏ فِرَاشِهِ‏ وَ هُوَ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ{{ع}}الْمَفْقُودُونَ مِنْ فُرُشِهِمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۴، باب ۲۰، حدیث ۶.</ref>.
:::::#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "هر کس حرکت کند در همان ساعت به حضور او می‌رسد و هر کسی در رختخواب خود بماند و حرکت نکند از بسترش ناپدید می‌شود. اینها کسانی هستند که [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره آنان فرموده است: "آنها، مفقودان از بستر هستند"<ref>{{عربی|" فَمَنْ‏ كَانَ‏ ابْتُلِيَ‏ بِالْمَسِيرِ وَافَى‏ فِي‏ تِلْكَ‏ السَّاعَةِ وَ مَنْ‏ لَمْ‏ يُبْتَلَ‏ بِالْمَسِيرِ فُقِدَ مِنْ‏ فِرَاشِهِ‏ وَ هُوَ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ{{ع}}الْمَفْقُودُونَ مِنْ فُرُشِهِمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۴، باب ۲۰، حدیث ۶.</ref>.
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "در هنگام [[ظهور]]، [[جوانان]] [[شیعه]] در حالی که بر پشت بام‌ها خوابیده‌اند، بدون وعده قبلی، صبح هنگام در [[مکه]] حاضر می‌شوند"<ref>{{عربی|" بَيْنَا شَبَابُ‏ الشِّيعَةِ عَلَى‏ ظُهُورِ سُطُوحِهِمْ نِيَامٌ إِذْ تَوَافَوْا إِلَى صَاحِبِهِمْ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ فَيُصْبِحُونَ بِمَكَّةَ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۶، باب ۲۱، حدیث ۱۱.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۶۵-۳۷۰.</ref>.
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "در هنگام [[ظهور]]، [[جوانان]] [[شیعه]] در حالی که بر پشت بام‌ها خوابیده‌اند، بدون وعده قبلی، صبح هنگام در [[مکه]] حاضر می‌شوند"<ref>{{عربی|" بَيْنَا شَبَابُ‏ الشِّيعَةِ عَلَى‏ ظُهُورِ سُطُوحِهِمْ نِيَامٌ إِذْ تَوَافَوْا إِلَى صَاحِبِهِمْ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ فَيُصْبِحُونَ بِمَكَّةَ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۶، باب ۲۱، حدیث ۱۱.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۶۵-۳۷۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
:::::*[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای آن حضرت مردانی است که گویا دل‌های ایشان [[پاره‌های آهن]] است، هیچ‌گاه در آن دل‌ها شکی در [[ذات خدا]] نیامده و مخلوط به [[شک]] نگشته، از سنگ محکم‌تر و سخت‌تر هستند، اگر بر کوه‌ها حمله کنند کوه‌ها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر این‌که او را خراب کنند، گویا بر اسب‌های ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب [[امام]]{{ع}} می‌مالند و به این‌ عمل [[تبرک]] می‌جویند و بر گرد او احاطه می‌کنند و بر اطراف او می‌چرخند تا او را به [[جان]] خود در جنگ‌ها حفظ کنند و آن‌چه او [[اراده]] کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را [[کفایت]] کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمی‌خوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز [[زنبور عسل]] در کندوی خود، شب‌ها را بر روی پاهای خود به [[عبادت]] می‌گذرانند و صبح می‌کنند بر بالای اسبان، در شب‌ها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در [[مقام]] [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] از [[امام]]{{ع}}، مطیع‌تر از کنیز برای آقای خود. دل‌های ایشان مانند چراغ، گویا آن دل‌ها قندیل‌هایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از [[خشیت]] [[خدا]] در [[بیم]] و ترسند و در [[دعا]] درخواست [[شهادت]] می‌کنند و تمنا می‌کنند که در [[راه خدا]] کشته شوند، شعار ایشان {{عربی|"يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن‏"}} است (ای خونخواهان [[حسین]]) هرگاه به راه افتند [[رعب]] در جلو ایشان به‌قدر مسیر یک ماه حرکت کند، [[خداوند]]، [[امام]] را به ایشان [[نصرت]] خواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و نیز آن حضرت فرمود: "گویا نظر می‌کنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]]، [[اصحاب]] او در برابر او چنان به حال [[خضوع]] و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، می‌بینم که زاد و توشه‌هاشان تمام گشته و جامه‌هاشان کهنه شده، اثر [[سجود]] بر پیشانی‌هاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دل‌های ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده می‌شود، هیچ فردی از ایشان نمی‌کشد مگر [[کافر]] یا [[منافق]] را، [[خداوند]] در کتاب خود ایشان را به "توسم" [[وصف]] کرده فرموده: {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ}}<ref> سوره حجر، ۷۵.</ref> یعنی ایشان اهل تفرس و [[صاحب]] فراستند، (پس به فراست خود [[مؤمن]] را از [[مشرک]] و [[منافق]] می‌شناسند، پس نمی‌کشند مگر [[مشرکان]] [[منافق]] را)"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.</ref>.
:::::*[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای آن حضرت مردانی است که گویا دل‌های ایشان [[پاره‌های آهن]] است، هیچ‌گاه در آن دل‌ها شکی در [[ذات خدا]] نیامده و مخلوط به [[شک]] نگشته، از سنگ محکم‌تر و سخت‌تر هستند، اگر بر کوه‌ها حمله کنند کوه‌ها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر این‌که او را خراب کنند، گویا بر اسب‌های ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب [[امام]]{{ع}} می‌مالند و به این‌ عمل [[تبرک]] می‌جویند و بر گرد او احاطه می‌کنند و بر اطراف او می‌چرخند تا او را به [[جان]] خود در جنگ‌ها حفظ کنند و آن‌چه او [[اراده]] کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را [[کفایت]] کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمی‌خوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز [[زنبور عسل]] در کندوی خود، شب‌ها را بر روی پاهای خود به [[عبادت]] می‌گذرانند و صبح می‌کنند بر بالای اسبان، در شب‌ها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در [[مقام]] [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] از [[امام]]{{ع}}، مطیع‌تر از کنیز برای آقای خود. دل‌های ایشان مانند چراغ، گویا آن دل‌ها قندیل‌هایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از [[خشیت]] [[خدا]] در [[بیم]] و ترسند و در [[دعا]] درخواست [[شهادت]] می‌کنند و تمنا می‌کنند که در [[راه خدا]] کشته شوند، شعار ایشان {{عربی|"يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن‏"}} است (ای خونخواهان [[حسین]]) هرگاه به راه افتند [[رعب]] در جلو ایشان به‌قدر مسیر یک ماه حرکت کند، [[خداوند]]، [[امام]] را به ایشان [[نصرت]] خواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و نیز آن حضرت فرمود: "گویا نظر می‌کنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]]، [[اصحاب]] او در برابر او چنان به حال [[خضوع]] و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، می‌بینم که زاد و توشه‌هاشان تمام گشته و جامه‌هاشان کهنه شده، اثر [[سجود]] بر پیشانی‌هاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دل‌های ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده می‌شود، هیچ فردی از ایشان نمی‌کشد مگر [[کافر]] یا [[منافق]] را، [[خداوند]] در کتاب خود ایشان را به "توسم" [[وصف]] کرده فرموده: {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ}}<ref> سوره حجر، ۷۵.</ref> یعنی ایشان اهل تفرس و [[صاحب]] فراستند، (پس به فراست خود [[مؤمن]] را از [[مشرک]] و [[منافق]] می‌شناسند، پس نمی‌کشند مگر [[مشرکان]] [[منافق]] را)"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.</ref>.
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "آن حضرت [[سیصد و سیزده]] تن را به آفاق [[زمین]] می‌فرستد و دست بر پشت و سینه‌های ایشان می‌کشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمی‌مانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.</ref>. [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} به [[علی بن ابراهیم بن مهزیار]] فرمود: "پدرم فرمود: گویا می‌بینم تو را که بیرق‌های زرد و علم‌های سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و پرچم‌ها می‌وزد در مابین حطیم و زمزم و گویا می‌بینم که بیعت‌های پشت سر یکدیگر و صفای [[ولایت]] و [[دوستی]] بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشته‌ها و می‌بینم دست دادن کف‌ها را به تو برای [[بیعت]] در اطراف [[حجر الاسود]]، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که [[خداوند]] ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره [[ولایت]] و [[تربت]] نفیسه، دل‌های ایشان [[مقدس]] و منزه گشته از چرک [[نفاق]] و مهذب شده از [[پلیدی]] شقاق (مخالفت‌ورزی) طبع‌های ایشان برای [[دین]] نرم، و خوهای ایشان از [[دشمنی]] ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، [[فطرت]] ایشان برای [[فضل]] شکفته و درخشنده، [[دیانت]] دارند به [[دین حق]] و [[اهل حق]]، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات [[امت‌ها]] به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که [[بیعت]] و [[تبعیت]] کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخه‌های او بر اطراف [[دریاچه طبریه]] آویزان شده و سایه افکنده (در آن‌جاست که [[سفیانی]] کشته می‌شود) پس در آن وقت صبح [[حق]] تلألؤ کند و [[تاریکی]] [[باطل]] منجلی شود و [[خداوند]] طغیان را به سبب تو بشکند و [[خرد]] سازد و معالم [[ایمان]] را برگرداند"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۶۱.</ref>.
::::::[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "آن حضرت [[سیصد و سیزده]] تن را به آفاق [[زمین]] می‌فرستد و دست بر پشت و سینه‌های ایشان می‌کشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمی‌مانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.</ref>. [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} به [[علی بن ابراهیم بن مهزیار]] فرمود: "پدرم فرمود: گویا می‌بینم تو را که بیرق‌های زرد و علم‌های سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و پرچم‌ها می‌وزد در مابین حطیم و زمزم و گویا می‌بینم که بیعت‌های پشت سر یکدیگر و صفای [[ولایت]] و [[دوستی]] بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشته‌ها و می‌بینم دست دادن کف‌ها را به تو برای [[بیعت]] در اطراف [[حجر الاسود]]، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که [[خداوند]] ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره [[ولایت]] و [[تربت]] نفیسه، دل‌های ایشان [[مقدس]] و منزه گشته از چرک [[نفاق]] و مهذب شده از [[پلیدی]] شقاق (مخالفت‌ورزی) طبع‌های ایشان برای [[دین]] نرم، و خوهای ایشان از [[دشمنی]] ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، [[فطرت]] ایشان برای [[فضل]] شکفته و درخشنده، [[دیانت]] دارند به [[دین حق]] و [[اهل حق]]، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات [[امت‌ها]] به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که [[بیعت]] و [[تبعیت]] کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخه‌های او بر اطراف [[دریاچه طبریه]] آویزان شده و سایه افکنده (در آن‌جاست که [[سفیانی]] کشته می‌شود) پس در آن وقت صبح [[حق]] تلألؤ کند و [[تاریکی]] [[باطل]] منجلی شود و [[خداوند]] طغیان را به سبب تو بشکند و [[خرد]] سازد و معالم [[ایمان]] را برگرداند"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۶۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
::::#'''[[شناخت حضرت مهدی]]{{ع}}:''' [[پیامبر خاتم]]{{صل}}:{{عربی|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}}: "[[بنده]] [[خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود، مگر این که [[خداوند متعال]]، [[رسول]] او تمام [[اهل بیت]] او به ویژه [[امام]] زمانش را بشناسد" <ref>{{عربی|" لَا يَكُونُ‏ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى‏ يَعْرِفَ‏ اللَّهَ‏ وَ رَسُولَهُ‏ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ‏ وَ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}}: "هر آن که [[نفس]] خود را برای [[عبادت]] [[خداوند متعال]] به [[تلاش]] وکوشش وا دارد، در حالی که امامی‌ از سوی [[خداوند متعال]] برای خویش برنگزیده باشد؛ عمل او به درگاه الهی پذیرفته نمی‌شود" <ref>{{عربی|" كُلُ‏ مَنْ‏ دَانَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ‏ وَ لَا إِمَامَ‏ لَهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ فَسَعْيُهُ‏ غَيْرُ مَقْبُولٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۳.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} : "بالاترین و گوارا ترین مرحله برای وجود [[انسان]] که بازکننده درهای امور است، [[رضایت]] [[خداوند متعال]] به [[اطاعت از امام]]، سپس از [[شناخت]] اوست"{{عربی|" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ‏ وَ مِفْتَاحُهُ‏ وَ بَابُ‏ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ‏ تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالى الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ‏ بَعْدَ مَعْرِفَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
::::#'''[[شناخت حضرت مهدی]]{{ع}}:''' [[پیامبر خاتم]]{{صل}}:{{عربی|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}}: "[[بنده]] [[خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود، مگر این که [[خداوند متعال]]، [[رسول]] او تمام [[اهل بیت]] او به ویژه [[امام]] زمانش را بشناسد" <ref>{{عربی|" لَا يَكُونُ‏ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى‏ يَعْرِفَ‏ اللَّهَ‏ وَ رَسُولَهُ‏ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ‏ وَ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}}: "هر آن که [[نفس]] خود را برای [[عبادت]] [[خداوند متعال]] به [[تلاش]] وکوشش وا دارد، در حالی که امامی‌ از سوی [[خداوند متعال]] برای خویش برنگزیده باشد؛ عمل او به درگاه الهی پذیرفته نمی‌شود" <ref>{{عربی|" كُلُ‏ مَنْ‏ دَانَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ‏ وَ لَا إِمَامَ‏ لَهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ فَسَعْيُهُ‏ غَيْرُ مَقْبُولٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۳.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} : "بالاترین و گوارا ترین مرحله برای وجود [[انسان]] که بازکننده درهای امور است، [[رضایت]] [[خداوند متعال]] به [[اطاعت از امام]]، سپس از [[شناخت]] اوست"{{عربی|" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ‏ وَ مِفْتَاحُهُ‏ وَ بَابُ‏ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ‏ تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالى الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ‏ بَعْدَ مَعْرِفَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
::::#'''[[داشتن اخلاق نیکو]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} : {{عربی|" مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاق‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.</ref> {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>  خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ }}<ref> و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ می‌زنند و نماز را بر پا می‌دارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمی‌گردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.</ref> [[اطاعت]] [[امام مهدی|امام]]{{ع}} [[امام باقر]]{{ع}}: {{عربی|" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ‏ وَ مِفْتَاحُهُ‏ وَ بَابُ‏ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ‏- تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالى‏- الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ‏ بَعْدَ مَعْرِفَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.</ref>.
::::#'''[[داشتن اخلاق نیکو]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} : {{عربی|" مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاق‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.</ref> {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>  خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ }}<ref> و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ می‌زنند و نماز را بر پا می‌دارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمی‌گردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.</ref> [[اطاعت]] [[امام مهدی|امام]]{{ع}} [[امام باقر]]{{ع}}: {{عربی|" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ‏ وَ مِفْتَاحُهُ‏ وَ بَابُ‏ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ‏- تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالى‏- الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ‏ بَعْدَ مَعْرِفَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«آن چه موجب [[برازندگی]] و [[برگزیدگی]] [[یاران]] خاص حضرت شده، وجود خصوصیات و اوصاف غبطه برانگیزی است که توجه به آن، بسی آموزنده و در ابعاد فردی و اجتماعی قابل تأمل است. [[یاران]] حضرت، هم از بعد جسمانی، نیرومند و پرتوان‌اند و هم در بعد معنوی، مجهز به [[سلاح]] [[ایمان]] و [[تقوی]] و دارای [[قدرت]] و [[اراده]] نافذ هستند؛ به طوری که بر انبوه مشکلات فائق می‌آیند و خواسته‌های [[رهبر]] و پیشوای خویش را بی‌کم و کاست به [[اجرا]] می‌گذارند. آن چه موجب درخشش [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌شود، [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] کامل آنان از [[دستورات]] [[امام]] {{ع}} و ثبات و پایمردی بی‌نظیر آنان در پیشبرد اهداف حضرت، در آن شرایط حساس دوران آغازین [[ظهور]] است. [[یاران مهدی]] {{ع}} انسان‌هایی خودساخته، [[شجاع]]، دریادل و نیرومند ی‌اند و هیچ کسی در برابر آنان، تاب [[مقاومت]] ندارد. [[امام جواد]] {{ع}} از قول اجداد طاهرینش از [[رسول خدا]] {{صل}} قاطعیت و [[اطاعت]] پذیری [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را چنین بیان کرده است: "آنان با [[سختی]] و [[تلاش]] در پی انجام [[فرمان]] مولای خویش است"<ref>{{عربی|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِه‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۱.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} در توصیف [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "گویا می‌بینم که [[قائم]] {{ع}} با [[یاران]] خویش در [[نجف]] نزدیک [[کوفه]] حضور دارند، آثار [[سجده]] در پیشانی آنان نمایان است؛ شیران روز و زاهدان شب‌اند، دل‌های‌شان از شدت [[ایمان]] همانند پاره آهن‌اند هریک از آنان [[توانمندی]] چهل مرد را دارند، هیچ کدام آنان جز [[منافق]] و [[کافر]] را نمی‌کشند"<ref>{{عربی|"كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ{{ع}}وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ كَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّيْرَ فَنِيَتْ أَزْوَادُهُمْ وَ خَلَقَتْ ثِيَابُهُمْ مُتَنَكِّبِينَ قِسِيَّهُمْ قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرَ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يُعْطِيهِمْ صَاحِبُهُمُ التَّوَسُّمَ لَا يَقْتُلُ أَحَدٌ مِنْهُمْ إِلَّا كَافِراً أَوْ مُنَافِقاً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۸۷.</ref>؛ بر پایه گزارش [[ابی بصیر]]، [[امام صادق]] {{ع}} در بیان [[صلابت]] و [[شهامت]] آنان چنین فرمود: "این گفتار [[حضرت لوط]] به قومش که {{عربی|اندازه=155%| {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}<ref>ای کاش من در برابر شما توانائی داشتم یه به سوی رکن شدیدی ماوی داشتم؛ سوره هود، آیه ۸۰.</ref> مقصودش جز این نبود که نیروی [[حضرت قائم]] {{ع}} و [[یاران]] او را [[آرزو]] داشت، همان استوانه‌هایی [[استواری]] که هرکدام نیروی چهل مرد را دارد و دل‌های آنان از شدت [[ایمان]] سخت‌تر از پاره‌های آهن‌اند و اگر بر کوه‌های آهن بگذرند، آن را متلاشی می‌کنند! آنان در [[حمایت]] از [[دین خدا]]، هرگز شمشیرها را در نیام نمی‌برند تا خدای بزرگ از آنان [[خشنود]] گردد"<ref>{{عربی|" مَا كَانَ قَوْلُ لُوطٍ{{ع}}لِقَوْلِهِ‏  {{متن قرآن| لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيدٍ}}  إِلَّا تَمَنِّياً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ‏ {{ع}} وَ لَا ذَكَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَيُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِيدِ لَقَلَعُوهَا وَ لَا يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۷۴؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۵۶۹؛ نور الثقلین، ج۲، ص۳۸۸؛ ینابیع الموده، ج۳، ص۲۴۲.</ref>؛ از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] است که در [[تأویل]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً}}<ref>و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است؛ سوره اسراء، آیه ۵.</ref>؛ گروهی از [[بندگان]] خویش را که جنگاورانی رزمنده و با [[صلابت]] بودند بر سر شما فرستادیم. سپس فرمود: این [[بندگان]] سخت مقاوم و با [[صلابت]]، [[حضرت قائم]] و [[یاران]] جنگاور او هستند"<ref>{{عربی|" ثُمَّ قَالَ وَ هُوَ الْقَائِمُ وَ أَصْحَابُهُ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ"}}؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۷.</ref>؛ از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} نیز [[نقل]] شده است: "آن گاه [[خداوند متعال]] گروهی را که مانند ابرهای پاره پاره متفرق بوده‌اند جمع و بین آنها [[دوستی]] [[حاکم]] می‌کند. آنان از احدی نمی‌ترسند و از این که کسی به جمع آنها وارد، به آنها اضافه شود، خوشحال نمی‌شوند. زیرا آنان فقط فریفته [[امام]] خویش‌اند و بود و نبود اشخاص دیگر برای آنان مهم نخواهد بود. تعداد آنها به عدد [[اصحاب]] [[بدر]] است. نه کسی از پیشینیان بر آنان سبقت می‌گیرد و نه کسی از آیندگان موقعیت آنان را در می‌یابد! آنان به تعداد [[اصحاب طالوت]] پیامبرند که همراه با او از نهر گذشتند"<ref>{{عربی|" فَيَجْمَعُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ قَوْماً قَزَعُ كَقَزَعِ السَّحَابِ، يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ، لا يَسْتَوْحِشُونَ إِلَى أَحَدٍ، وَ لَا يَفْرَحُونَ بِأَحَدٍ، يُدْخِلُ فِيهِمْ عَلَى عِدَّةُ أَصْحَابِ بَدْرٍ، لَمْ يَسْبِقُهُمْ الْأَوَّلُونَ وَ لَا يدركهم الْآخَرُونَ، وَ عَلَى عَدَدِ أَصْحَابِ طَالُوتَ الَّذِينَ جاوزوا مَعَهُ النَّهَرِ "}}؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۱۰۰.</ref>؛ روشن است که شدت عمل و انعطاف ناپذیری [[یاران مهدی]] {{ع}} نه از روی [[خشونت]] و بی‌رحمی، بلکه مبتنی بر [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> نوعی شدت آمیخته با [[رحمت]] و عطوفت است. شدت در مقابل [[دشمنان]] بی‌رحم و عطوفت و [[مهربانی]] در برابر سایر خلق [[الله]]. لذا از نظر وجهه اجتماعی، آنان از بیشترین [[محبوبیت]] در میان [[مردم]] و [[جامعه]] برخوردارند. طبق [[نقل]] [[روایات]]، همه [[اصحاب]] [[مهدی]] {{ع}} جوان‌اند، مگر تعداد اندکی، هم چون [[سرمه در چشم]] یا نمک در غذا<ref>الغیبة، طوسی، ص۲۸۴؛ کنزالعمال، ج۱۴، ص۵۹۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۴.</ref>. در برخی [[روایات]]، [[یاران مهدی]] {{ع}} به شیران روز و نیایشگران [[شب زنده دار]] که [[دل]] هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] محکم و استوار است، توصیف شده‌اند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۸۶.</ref>. آنان رادمردانی هستند که جز [[شهادت]] در [[راه خدا]]، آرزوی دیگری ندارند و در برابر [[رهبر]] و مولایشان، سخت [[مطیع]] و فرمانبرند. ابهت و هیبت این [[جنگ]] جویان مصمم و فولادین، در [[دل]] [[دشمنان]] [[رعب]] می‌افکند و آنان را [[زمین]]گیر می‌کنند<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۱۴.</ref>. در راه انجام [[مأموریت]] خود، بسیار [[قاطع]] و نترس‌اند و از [[دشمن]] هراسی به [[دل]] راه نمی‌دهند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>. [[امام مهدی]] {{ع}} با چنین [[اصحاب]] و یارانی، [[اسلام]] را در سراسر [[گیتی]] [[حکم]] فرما و [[عدالت]] و [[دادگری]] را جایگزین [[ستم]] و [[بیداد]] می‌کند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص213 -217</ref>.
::::::«آن چه موجب [[برازندگی]] و [[برگزیدگی]] [[یاران]] خاص حضرت شده، وجود خصوصیات و اوصاف غبطه برانگیزی است که توجه به آن، بسی آموزنده و در ابعاد فردی و اجتماعی قابل تأمل است. [[یاران]] حضرت، هم از بعد جسمانی، نیرومند و پرتوان‌اند و هم در بعد معنوی، مجهز به [[سلاح]] [[ایمان]] و [[تقوی]] و دارای [[قدرت]] و [[اراده]] نافذ هستند؛ به طوری که بر انبوه مشکلات فائق می‌آیند و خواسته‌های [[رهبر]] و پیشوای خویش را بی‌کم و کاست به [[اجرا]] می‌گذارند. آن چه موجب درخشش [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌شود، [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] کامل آنان از [[دستورات]] [[امام]] {{ع}} و ثبات و پایمردی بی‌نظیر آنان در پیشبرد اهداف حضرت، در آن شرایط حساس دوران آغازین [[ظهور]] است. [[یاران مهدی]] {{ع}} انسان‌هایی خودساخته، [[شجاع]]، دریادل و نیرومند ی‌اند و هیچ کسی در برابر آنان، تاب [[مقاومت]] ندارد. [[امام جواد]] {{ع}} از قول اجداد طاهرینش از [[رسول خدا]] {{صل}} قاطعیت و [[اطاعت]] پذیری [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را چنین بیان کرده است: "آنان با [[سختی]] و [[تلاش]] در پی انجام [[فرمان]] مولای خویش است"<ref>{{عربی|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِه‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۱.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} در توصیف [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "گویا می‌بینم که [[قائم]] {{ع}} با [[یاران]] خویش در [[نجف]] نزدیک [[کوفه]] حضور دارند، آثار [[سجده]] در پیشانی آنان نمایان است؛ شیران روز و زاهدان شب‌اند، دل‌های‌شان از شدت [[ایمان]] همانند پاره آهن‌اند هریک از آنان [[توانمندی]] چهل مرد را دارند، هیچ کدام آنان جز [[منافق]] و [[کافر]] را نمی‌کشند"<ref>{{عربی|"كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ{{ع}}وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ كَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّيْرَ فَنِيَتْ أَزْوَادُهُمْ وَ خَلَقَتْ ثِيَابُهُمْ مُتَنَكِّبِينَ قِسِيَّهُمْ قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرَ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يُعْطِيهِمْ صَاحِبُهُمُ التَّوَسُّمَ لَا يَقْتُلُ أَحَدٌ مِنْهُمْ إِلَّا كَافِراً أَوْ مُنَافِقاً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۸۷.</ref>؛ بر پایه گزارش [[ابی بصیر]]، [[امام صادق]] {{ع}} در بیان [[صلابت]] و [[شهامت]] آنان چنین فرمود: "این گفتار [[حضرت لوط]] به قومش که {{عربی|اندازه=155%| {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}<ref>ای کاش من در برابر شما توانائی داشتم یه به سوی رکن شدیدی ماوی داشتم؛ سوره هود، آیه ۸۰.</ref> مقصودش جز این نبود که نیروی [[حضرت قائم]] {{ع}} و [[یاران]] او را [[آرزو]] داشت، همان استوانه‌هایی [[استواری]] که هرکدام نیروی چهل مرد را دارد و دل‌های آنان از شدت [[ایمان]] سخت‌تر از پاره‌های آهن‌اند و اگر بر کوه‌های آهن بگذرند، آن را متلاشی می‌کنند! آنان در [[حمایت]] از [[دین خدا]]، هرگز شمشیرها را در نیام نمی‌برند تا خدای بزرگ از آنان [[خشنود]] گردد"<ref>{{عربی|" مَا كَانَ قَوْلُ لُوطٍ{{ع}}لِقَوْلِهِ‏  {{متن قرآن| لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيدٍ}}  إِلَّا تَمَنِّياً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ‏ {{ع}} وَ لَا ذَكَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَيُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِيدِ لَقَلَعُوهَا وَ لَا يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۷۴؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۵۶۹؛ نور الثقلین، ج۲، ص۳۸۸؛ ینابیع الموده، ج۳، ص۲۴۲.</ref>؛ از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] است که در [[تأویل]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً}}<ref>و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است؛ سوره اسراء، آیه ۵.</ref>؛ گروهی از [[بندگان]] خویش را که جنگاورانی رزمنده و با [[صلابت]] بودند بر سر شما فرستادیم. سپس فرمود: این [[بندگان]] سخت مقاوم و با [[صلابت]]، [[حضرت قائم]] و [[یاران]] جنگاور او هستند"<ref>{{عربی|" ثُمَّ قَالَ وَ هُوَ الْقَائِمُ وَ أَصْحَابُهُ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ"}}؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۷.</ref>؛ از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} نیز [[نقل]] شده است: "آن گاه [[خداوند متعال]] گروهی را که مانند ابرهای پاره پاره متفرق بوده‌اند جمع و بین آنها [[دوستی]] [[حاکم]] می‌کند. آنان از احدی نمی‌ترسند و از این که کسی به جمع آنها وارد، به آنها اضافه شود، خوشحال نمی‌شوند. زیرا آنان فقط فریفته [[امام]] خویش‌اند و بود و نبود اشخاص دیگر برای آنان مهم نخواهد بود. تعداد آنها به عدد [[اصحاب]] [[بدر]] است. نه کسی از پیشینیان بر آنان سبقت می‌گیرد و نه کسی از آیندگان موقعیت آنان را در می‌یابد! آنان به تعداد [[اصحاب طالوت]] پیامبرند که همراه با او از نهر گذشتند"<ref>{{عربی|" فَيَجْمَعُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ قَوْماً قَزَعُ كَقَزَعِ السَّحَابِ، يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ، لا يَسْتَوْحِشُونَ إِلَى أَحَدٍ، وَ لَا يَفْرَحُونَ بِأَحَدٍ، يُدْخِلُ فِيهِمْ عَلَى عِدَّةُ أَصْحَابِ بَدْرٍ، لَمْ يَسْبِقُهُمْ الْأَوَّلُونَ وَ لَا يدركهم الْآخَرُونَ، وَ عَلَى عَدَدِ أَصْحَابِ طَالُوتَ الَّذِينَ جاوزوا مَعَهُ النَّهَرِ "}}؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۱۰۰.</ref>؛ روشن است که شدت عمل و انعطاف ناپذیری [[یاران مهدی]] {{ع}} نه از روی [[خشونت]] و بی‌رحمی، بلکه مبتنی بر [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> نوعی شدت آمیخته با [[رحمت]] و عطوفت است. شدت در مقابل [[دشمنان]] بی‌رحم و عطوفت و [[مهربانی]] در برابر سایر خلق [[الله]]. لذا از نظر وجهه اجتماعی، آنان از بیشترین [[محبوبیت]] در میان [[مردم]] و [[جامعه]] برخوردارند. طبق [[نقل]] [[روایات]]، همه [[اصحاب]] [[مهدی]] {{ع}} جوان‌اند، مگر تعداد اندکی، هم چون [[سرمه در چشم]] یا نمک در غذا<ref>الغیبة، طوسی، ص۲۸۴؛ کنزالعمال، ج۱۴، ص۵۹۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۴.</ref>. در برخی [[روایات]]، [[یاران مهدی]] {{ع}} به شیران روز و نیایشگران [[شب زنده دار]] که [[دل]] هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] محکم و استوار است، توصیف شده‌اند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۸۶.</ref>. آنان رادمردانی هستند که جز [[شهادت]] در [[راه خدا]]، آرزوی دیگری ندارند و در برابر [[رهبر]] و مولایشان، سخت [[مطیع]] و فرمانبرند. ابهت و هیبت این [[جنگ]] جویان مصمم و فولادین، در [[دل]] [[دشمنان]] [[رعب]] می‌افکند و آنان را [[زمین]]گیر می‌کنند<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۱۴.</ref>. در راه انجام [[مأموریت]] خود، بسیار [[قاطع]] و نترس‌اند و از [[دشمن]] هراسی به [[دل]] راه نمی‌دهند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>. [[امام مهدی]] {{ع}} با چنین [[اصحاب]] و یارانی، [[اسلام]] را در سراسر [[گیتی]] [[حکم]] فرما و [[عدالت]] و [[دادگری]] را جایگزین [[ستم]] و [[بیداد]] می‌کند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص213 -217</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:
::::#بعضی از آنان [[اصحاب]] موسایند.  
::::#بعضی از آنان [[اصحاب]] موسایند.  
::::#بعضی از آنان [[اصحاب کهف]] و اصابه [[راستین]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} هستند. و سرانجام انسان‌های ولا و وارسته‌ای هستند که [[خداوند]] به وسیله آنان [[حجت]] خود را [[نصرت]] و [[یاری]] داده و [[دین]] خود را در همه جا گسترش می‌دهد»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۳۱ - ۲۳۵.</ref>.
::::#بعضی از آنان [[اصحاب کهف]] و اصابه [[راستین]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} هستند. و سرانجام انسان‌های ولا و وارسته‌ای هستند که [[خداوند]] به وسیله آنان [[حجت]] خود را [[نصرت]] و [[یاری]] داده و [[دین]] خود را در همه جا گسترش می‌دهد»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۳۱ - ۲۳۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
:::::#'''[[خداشناس]] واقعی‌‌‌:''' از [[امام علی]] {{ع}} در ضمن حدیثی [[نقل]] است که فرمود: "... و لکن در [[طالقان]] مردانی [[مؤمن]] خواهند آمد که به [[خداوند]] [[معرفت]] واقعی دارند و آنان [[انصار]] [[امام مهدی|مهدی]] در [[آخرالزمان]] می‌باشند"<ref>همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.</ref>.
:::::#'''[[خداشناس]] واقعی‌‌‌:''' از [[امام علی]] {{ع}} در ضمن حدیثی [[نقل]] است که فرمود: "... و لکن در [[طالقان]] مردانی [[مؤمن]] خواهند آمد که به [[خداوند]] [[معرفت]] واقعی دارند و آنان [[انصار]] [[امام مهدی|مهدی]] در [[آخرالزمان]] می‌باشند"<ref>همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.</ref>.
:::::#'''شیران روز و زاهدان شب‌‌‌:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی راجع به [[اصحاب]] [[امام مهدی|قائم]] [[نقل]] است که فرمود: "... گویا من نظر می‌کنم به [[امام مهدی|قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] [[کوفه]]... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند..."<ref>همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.</ref>.
:::::#'''شیران روز و زاهدان شب‌‌‌:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی راجع به [[اصحاب]] [[امام مهدی|قائم]] [[نقل]] است که فرمود: "... گویا من نظر می‌کنم به [[امام مهدی|قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] [[کوفه]]... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند..."<ref>همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۴۵: خط ۲۴۵:
:::::*اما بین [[یاران خاصّ]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[یاوران]] آن حضرت یک تفاوت عمده وجود دارد و آن اینکه: [[سیصد و سیزده]] نفر [[اصحاب]] و [[یاران خاص]] و به تعبیر [[امام علی]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} "پرچمداران"  [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هستند و هریک از آنها نقش عظیمی در [[فرماندهی سپاه]] و گشودن [[شهرها]] و اداره امور و... دارند. در حالی که [[یاران]] عام آن حضرت- یاوران- [[مؤمنان]] صالحی‌اند که به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در [[مکه]] و غیر آن ملحق می‌شوند. زیر پرچمش گرد می‌آیند و با [[دشمنان]] [[خدا]] و [[پیامبر خدا ]]{{صل}} می‌جنگند. بیشتر [[یاران خاصّ]] حضرت در سن جوانیاند و بزرگسالان در میان آنان کم هستند. این [[یاران]] دارای افکاری متحد و دیدگاه‌هایی یکنواخت بوده و دلهایشان به هم پیوسته است. [[امام علی]]{{ع}} در این باره فرموده است: "همانا [[یاران قائم]] {{ع}} همگی جوانند و پیر در میانشان نیست، مگر به اندازه [[سرمه در چشم]] یا به [[قدر]] نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ‏ فِي‏ الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.</ref>. در آنان اختلافی در [[اندیشه]] و [[رأی]] و یا گفتار نتوان یافت. گویی همه ایشان دارای [[دل]] و [[اندیشه]] و زبانی واحدند. از تنهایی هراسی ندارند؛ چرا که انسانی که با خدای عز و جل مرتبط باشد، هرگز هراس ندارد و تنها آرزویشان این است که در [[راه خدا]] [[شهید]] شوند. <ref> ر. ک: امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از ولادت تا ظهور، ص ۵۰۶- ۵۰۷.</ref>
:::::*اما بین [[یاران خاصّ]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[یاوران]] آن حضرت یک تفاوت عمده وجود دارد و آن اینکه: [[سیصد و سیزده]] نفر [[اصحاب]] و [[یاران خاص]] و به تعبیر [[امام علی]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} "پرچمداران"  [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هستند و هریک از آنها نقش عظیمی در [[فرماندهی سپاه]] و گشودن [[شهرها]] و اداره امور و... دارند. در حالی که [[یاران]] عام آن حضرت- یاوران- [[مؤمنان]] صالحی‌اند که به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در [[مکه]] و غیر آن ملحق می‌شوند. زیر پرچمش گرد می‌آیند و با [[دشمنان]] [[خدا]] و [[پیامبر خدا ]]{{صل}} می‌جنگند. بیشتر [[یاران خاصّ]] حضرت در سن جوانیاند و بزرگسالان در میان آنان کم هستند. این [[یاران]] دارای افکاری متحد و دیدگاه‌هایی یکنواخت بوده و دلهایشان به هم پیوسته است. [[امام علی]]{{ع}} در این باره فرموده است: "همانا [[یاران قائم]] {{ع}} همگی جوانند و پیر در میانشان نیست، مگر به اندازه [[سرمه در چشم]] یا به [[قدر]] نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ‏ فِي‏ الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.</ref>. در آنان اختلافی در [[اندیشه]] و [[رأی]] و یا گفتار نتوان یافت. گویی همه ایشان دارای [[دل]] و [[اندیشه]] و زبانی واحدند. از تنهایی هراسی ندارند؛ چرا که انسانی که با خدای عز و جل مرتبط باشد، هرگز هراس ندارد و تنها آرزویشان این است که در [[راه خدا]] [[شهید]] شوند. <ref> ر. ک: امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از ولادت تا ظهور، ص ۵۰۶- ۵۰۷.</ref>
:::::*نکته جالب اینکه [[یاران خاصّ]] آن حضرت از مناطق مختلف [[جهان]] هستند. همین که امر [[ظهور]] حتمی شد، تمام آنها به [[قدرت الهی]]، در کمترین زمان ممکن و به گونه‌ای [[معجزه‌ آسا]]، به [[امام]] و مقتدای خود ملحق می‌شوند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۵۷- ۲۶۱.</ref>.
:::::*نکته جالب اینکه [[یاران خاصّ]] آن حضرت از مناطق مختلف [[جهان]] هستند. همین که امر [[ظهور]] حتمی شد، تمام آنها به [[قدرت الهی]]، در کمترین زمان ممکن و به گونه‌ای [[معجزه‌ آسا]]، به [[امام]] و مقتدای خود ملحق می‌شوند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۵۷- ۲۶۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۵۸: خط ۲۵۸:
::::#'''[[سپاهیان]] [[محبوب]]:''' [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "گویا [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را می‌بینم که سراسر [[زمین]] وآسمان را احاطه کرده اند وهیچ چیز در [[جهان]] نیست که فرمانبردار وتسلیم محض آنان نباشد. درندگان [[زمین]] وپرندگان شکاری نیز در پی خشنودی آنان هستند. آنان به قدری [[محبوبیت]] دارند که جایی از [[زمین]] بر جای دیگر فخر ومباهات می‌کند ومی‌گوید: امروز یکی از [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} بر من گام نهاد واز این جا گذشت"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۶۷۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۹۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷</ref>
::::#'''[[سپاهیان]] [[محبوب]]:''' [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "گویا [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را می‌بینم که سراسر [[زمین]] وآسمان را احاطه کرده اند وهیچ چیز در [[جهان]] نیست که فرمانبردار وتسلیم محض آنان نباشد. درندگان [[زمین]] وپرندگان شکاری نیز در پی خشنودی آنان هستند. آنان به قدری [[محبوبیت]] دارند که جایی از [[زمین]] بر جای دیگر فخر ومباهات می‌کند ومی‌گوید: امروز یکی از [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} بر من گام نهاد واز این جا گذشت"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۶۷۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۹۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷</ref>
::::#'''عاشقان [[شهادت]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} درباره ویژگی‌های [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} می‌فرماید: "آنان از [[ترس]] [[خدا]]، بیمناکند وآرزوی [[شهادت]] دارند. خواسته شان این است که در [[راه خدا]] کشته شوند. شعارشان‌ای خونخواهان [[امام حسین|حسین]]{{ع}} است. چون حرکت می‌کنند ورعب وترس از آنان در [[دل]] [[دشمن]] به فاصله یک ماه در حرکت است"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۴</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی؛ نجم‌الدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۷۶ - ۷۸.</ref>.
::::#'''عاشقان [[شهادت]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} درباره ویژگی‌های [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} می‌فرماید: "آنان از [[ترس]] [[خدا]]، بیمناکند وآرزوی [[شهادت]] دارند. خواسته شان این است که در [[راه خدا]] کشته شوند. شعارشان‌ای خونخواهان [[امام حسین|حسین]]{{ع}} است. چون حرکت می‌کنند ورعب وترس از آنان در [[دل]] [[دشمن]] به فاصله یک ماه در حرکت است"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۴</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی؛ نجم‌الدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۷۶ - ۷۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۷۸: خط ۲۷۸:
::::#'''[[اتحاد]] و [[همدلی]]:''' آنان، خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی را از خود دور کرده‌اند. همه چیز را برای [[هدف]] واحد می‌خواهند و زیر یک [[پرچم]] به [[قیام]] می‌پردازند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "ایشان، یکدل و هماهنگ هستند"<ref>یوم الخلاص، ص۲۲۳.</ref>
::::#'''[[اتحاد]] و [[همدلی]]:''' آنان، خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی را از خود دور کرده‌اند. همه چیز را برای [[هدف]] واحد می‌خواهند و زیر یک [[پرچم]] به [[قیام]] می‌پردازند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "ایشان، یکدل و هماهنگ هستند"<ref>یوم الخلاص، ص۲۲۳.</ref>
::::#'''[[زهد]] و [[پارسایی]]:''' [[امام علی]]{{ع}} در [[وصف]] [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} فرموده است: "او، از یارانش [[بیعت]] می‌گیرد که طلا و نقره‌ای نیندوزند و گندم و جویی [[ذخیره]] نکنند"<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.</ref> آنان، اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته اند؛ لذا مادیات و [[دنیا]] نباید آنان را از [[هدف]] باز دارد؛ بنابراین کسانی که با دیدن زرق و برق [[دنیا]]، چشم‌هایشان خیره شده و دل‌هایشان می‌لرزد، میان [[یاوران]] [[امام]]، جایی ندارند. البته نباید فراموش کرد که این حالات و ویژگی‌ها، یک باره در [[انسان]] متجلّی نمی‌شود و [[آدمی]]، به آنها متّصف نمی‌شود؛ بلکه باید سال‌ها برای تحصیل آنها [[تلاش]] کند؛ از این رو، [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در دوران [[غیبت]]، به [[سازندگی]] مشغول می‌شوند. یاور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در همه حال پیرو [[امام]] خود است و [[اطاعت]] از او را، سر لوحه زندگی خود قرار می‌دهد. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود:{{عربی|" %|"طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>خوشا به حال کسی که قائم [[اهل بیت]] مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۱۲۹</ref>. روشن است که بدون یار و یاور نباید [[منتظر]] حرکت و اقدامی‌ بود، هر چند برنامه و [[رهبر]] آماده باشد<ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: [[نصرت الله آیتی]]، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.</ref>»<ref>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، ص ۳۰ - ۳۶.</ref>.
::::#'''[[زهد]] و [[پارسایی]]:''' [[امام علی]]{{ع}} در [[وصف]] [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} فرموده است: "او، از یارانش [[بیعت]] می‌گیرد که طلا و نقره‌ای نیندوزند و گندم و جویی [[ذخیره]] نکنند"<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.</ref> آنان، اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته اند؛ لذا مادیات و [[دنیا]] نباید آنان را از [[هدف]] باز دارد؛ بنابراین کسانی که با دیدن زرق و برق [[دنیا]]، چشم‌هایشان خیره شده و دل‌هایشان می‌لرزد، میان [[یاوران]] [[امام]]، جایی ندارند. البته نباید فراموش کرد که این حالات و ویژگی‌ها، یک باره در [[انسان]] متجلّی نمی‌شود و [[آدمی]]، به آنها متّصف نمی‌شود؛ بلکه باید سال‌ها برای تحصیل آنها [[تلاش]] کند؛ از این رو، [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در دوران [[غیبت]]، به [[سازندگی]] مشغول می‌شوند. یاور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} در همه حال پیرو [[امام]] خود است و [[اطاعت]] از او را، سر لوحه زندگی خود قرار می‌دهد. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود:{{عربی|" %|"طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>خوشا به حال کسی که قائم [[اهل بیت]] مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۱۲۹</ref>. روشن است که بدون یار و یاور نباید [[منتظر]] حرکت و اقدامی‌ بود، هر چند برنامه و [[رهبر]] آماده باشد<ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: [[نصرت الله آیتی]]، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.</ref>»<ref>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، ص ۳۰ - ۳۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۹۵: خط ۲۹۵:
::::#'''[[زهد]] و ساده‌زیستی:''' [[زهد]] و ساده‌زیستی، زینت [[کارگزاران]] [[مهدی]] است. آرمانش رساندن [[جامعه]] به قله رفیع [[توحید]] و [[عدالت]] است و خوشکامی و نیک بختی را در [[آرامش]] دیگران می‌جویند. غذایشان ساده و لباسشان بی‌پیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود. با دردهای [[جامعه]] آشنا و رنج‌های [[بشر]] در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمی‌توانند تن به [[آسایش]] و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام [[مصلح]] [[جهان]] بر خویش نهند؛ چراکه آنکه با عشرت‌ طلبان همسو شود و [[دل]] در گرو [[آز]] و طمع بندد، نمی‌تواند مروج [[دین]] باشد و کارگزاری [[شایسته]] برای [[حکومت]] [[عدل]] و داد<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی [[حکومت]] [[اهل بیت]] بودند، می‌فرمود: "اینک، هنگام [[آرامش]] ماست. اگر به [[قدرت]] دست یابیم، همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. [[تواضع]] و [[فروتنی]] را پیشه سازیم و در ناگواری‌های روزگار شریک آنان باشیم، تا [[مردم]] از ما [[الگو]] گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در برابر پافشاری [[دوستان]] برای [[قیام]] و شتاب در خروج [[قائم]] فرمود: "چرا در [[خروج قائم]] شتاب می‌ورزید. به [[خدا]] [[سوگند]]، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در [[حکومت]] او، جنگیدن است و [[مرگ]] در سایه [[شمشیر]]<ref>{{عربی|" مَا تَسْتَعْجِلُونَ‏ بِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏‏‏ ‏"}}"}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.</ref>. ستمدیدگان [[جهان]]، [[آزادی]] خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر [[گیتی]] به یاریشان می‌شتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان می‌جویند و در پی دیدن نشانه‌های [[اخلاص]] و [[صداقت]] به درگاهش سر می‌سپارند. در [[حجاز]]، فرودستان و بینوایان در [[انتظار ]] [[ظهور مهدی]] لحظه می‌شمارند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.</ref> و در سایر سرزمین‌ها نیز، غیرمسلمانان برای رهایی از [[ستم]] [[بیدادگران]]، [[امام]] را می‌جویند به دست [[مهر]] او به آستان [[اسلام]]، پیشانی می‌سایند<ref>همان مدرک، ۸۵.</ref>.
::::#'''[[زهد]] و ساده‌زیستی:''' [[زهد]] و ساده‌زیستی، زینت [[کارگزاران]] [[مهدی]] است. آرمانش رساندن [[جامعه]] به قله رفیع [[توحید]] و [[عدالت]] است و خوشکامی و نیک بختی را در [[آرامش]] دیگران می‌جویند. غذایشان ساده و لباسشان بی‌پیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود. با دردهای [[جامعه]] آشنا و رنج‌های [[بشر]] در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمی‌توانند تن به [[آسایش]] و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام [[مصلح]] [[جهان]] بر خویش نهند؛ چراکه آنکه با عشرت‌ طلبان همسو شود و [[دل]] در گرو [[آز]] و طمع بندد، نمی‌تواند مروج [[دین]] باشد و کارگزاری [[شایسته]] برای [[حکومت]] [[عدل]] و داد<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی [[حکومت]] [[اهل بیت]] بودند، می‌فرمود: "اینک، هنگام [[آرامش]] ماست. اگر به [[قدرت]] دست یابیم، همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. [[تواضع]] و [[فروتنی]] را پیشه سازیم و در ناگواری‌های روزگار شریک آنان باشیم، تا [[مردم]] از ما [[الگو]] گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در برابر پافشاری [[دوستان]] برای [[قیام]] و شتاب در خروج [[قائم]] فرمود: "چرا در [[خروج قائم]] شتاب می‌ورزید. به [[خدا]] [[سوگند]]، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در [[حکومت]] او، جنگیدن است و [[مرگ]] در سایه [[شمشیر]]<ref>{{عربی|" مَا تَسْتَعْجِلُونَ‏ بِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏‏‏ ‏"}}"}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.</ref>. ستمدیدگان [[جهان]]، [[آزادی]] خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر [[گیتی]] به یاریشان می‌شتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان می‌جویند و در پی دیدن نشانه‌های [[اخلاص]] و [[صداقت]] به درگاهش سر می‌سپارند. در [[حجاز]]، فرودستان و بینوایان در [[انتظار ]] [[ظهور مهدی]] لحظه می‌شمارند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.</ref> و در سایر سرزمین‌ها نیز، غیرمسلمانان برای رهایی از [[ستم]] [[بیدادگران]]، [[امام]] را می‌جویند به دست [[مهر]] او به آستان [[اسلام]]، پیشانی می‌سایند<ref>همان مدرک، ۸۵.</ref>.
::::#'''[[نظم]] و انضباط:''' [[نظم]] در زندگی و کار، از ارزش‌های انسانی و از رموز کامیابی است. انسان‌های موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص، حرکت می‌کنند. انقلاب‌های رهایی‌بخش و سازمان‌یافته، کمتر با [[شکست]] روبه‌رو می‌شوند. [[پیامبر اسلام]]، سمبل [[نظم]] بود. در زندگی شخصی، اوقات خود را تقسیم می‌کرد و [[عبادت]] و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت، براساس نظمی روشن مشخص شده بود<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز، با [[نظم]] برد و به هنگامی [[مرگ]] [[فرزندان]] و [[پیروان]] خود را به [[نظم]] در کارها سفارش فرمود<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>. [[یاران]] [[امام زمان]] نیز، دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت]] جهانی‌اند. با این‌که روابط گرمی با [[مردم]] دارند، بسان پدر و [[فرزند]]، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است. از [[یاران امام]] برخی سمت نقابت و نمایندگی دارند<ref>فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.</ref>»<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۷۲ -۳۸۴.</ref>.
::::#'''[[نظم]] و انضباط:''' [[نظم]] در زندگی و کار، از ارزش‌های انسانی و از رموز کامیابی است. انسان‌های موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص، حرکت می‌کنند. انقلاب‌های رهایی‌بخش و سازمان‌یافته، کمتر با [[شکست]] روبه‌رو می‌شوند. [[پیامبر اسلام]]، سمبل [[نظم]] بود. در زندگی شخصی، اوقات خود را تقسیم می‌کرد و [[عبادت]] و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت، براساس نظمی روشن مشخص شده بود<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.</ref>. [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز، با [[نظم]] برد و به هنگامی [[مرگ]] [[فرزندان]] و [[پیروان]] خود را به [[نظم]] در کارها سفارش فرمود<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>. [[یاران]] [[امام زمان]] نیز، دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت]] جهانی‌اند. با این‌که روابط گرمی با [[مردم]] دارند، بسان پدر و [[فرزند]]، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است. از [[یاران امام]] برخی سمت نقابت و نمایندگی دارند<ref>فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.</ref>»<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۷۲ -۳۸۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۱۴: خط ۳۱۴:
::::::'''ویژگی چهارم:''' [[جهاد]] و [[مبارزه]] پی‌گیر با [[کفار]] و [[دشمنان]] [[اسلام]] است.
::::::'''ویژگی چهارم:''' [[جهاد]] و [[مبارزه]] پی‌گیر با [[کفار]] و [[دشمنان]] [[اسلام]] است.
::::::'''ویژگی پنجم:''' که بسیار مهم است، قاطعیت و پایمردی [[مؤمنان]] را بیان می‌کند که [[روح]] محافظه‌کاری و مجادله در آنها نیست، از عوام‌زدگی و محیطزدگی غوغای [[اکثریت]] [[منحرف]] و استهزاء آنها نمی‌هراسند، و با گام‌های استوار در [[صراط مستقیم]] حرکت می‌کنند و یاوه‌های [[چپ و راست]] در حرکت آنها تأثیری ندارد. و باید به آغاز [[آیه]] نیز توجه داشت که [[ارتداد]] و [[بیعت شکنی]] عده‌ای وجیه [[الله]]، آنها را سست و نگران نمی‌کند، آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمی‌دهند، [[امید]] به آینده دارند، چراکه خود آینده‌سازند و کمبودها آنها را سست و لرزان نمی‌کند. در میان این ویژگی‌ها، هرچند همه در جای خود از اهمیت بسیار برخوردارند، ولی این ویژگی پنجم از همه مهم‌تر به‌نظر می‌رسد. [[ابوذر غفاری]]، آن مرد نستوه و [[قاطع]] را در [[تاریخ]] با این [[لقب]] {{عربی|" لَا يَخَافَ‏ فِي‏ اللَّهِ‏ لَوْمَةَ لَائِم‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} می‌خوانند، می‌گوید: "[[پیامبر]] {{صل}} به من سفارش کرد که در [[راه خدا]] از یاوه‌سرایی یاوه‌سرایان و سرزنش‌کنندگان نهراسم"<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.</ref>. وقتی که [[حجر بن عدی]] آن بزرگ‌مرد [[خدا]] با یارانش به [[فرمان]] [[معاویه]] به [[شهادت]] رسیدند، [[امام حسین]]{{ع}} بزرگ‌ترین چهره انقلابی [[تاریخ]] به عنوان اعتراض به [[معاویه]] نوشت و در آن [[نامه]] بخصوص، این ویژگی حجر و یارانش را تذکر داد و نوشت: "تو کسانی را کشته‌ای که [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کردند، [[گناه]] را بزرگ می‌شمردند، "و لا یخافون فی [[الله]] لومة لآئم"؛ و در [[راه خدا]] از ملامت‌کنندگان نمی‌هراسیدند"<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۳۲-۱۳۴.</ref>.
::::::'''ویژگی پنجم:''' که بسیار مهم است، قاطعیت و پایمردی [[مؤمنان]] را بیان می‌کند که [[روح]] محافظه‌کاری و مجادله در آنها نیست، از عوام‌زدگی و محیطزدگی غوغای [[اکثریت]] [[منحرف]] و استهزاء آنها نمی‌هراسند، و با گام‌های استوار در [[صراط مستقیم]] حرکت می‌کنند و یاوه‌های [[چپ و راست]] در حرکت آنها تأثیری ندارد. و باید به آغاز [[آیه]] نیز توجه داشت که [[ارتداد]] و [[بیعت شکنی]] عده‌ای وجیه [[الله]]، آنها را سست و نگران نمی‌کند، آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمی‌دهند، [[امید]] به آینده دارند، چراکه خود آینده‌سازند و کمبودها آنها را سست و لرزان نمی‌کند. در میان این ویژگی‌ها، هرچند همه در جای خود از اهمیت بسیار برخوردارند، ولی این ویژگی پنجم از همه مهم‌تر به‌نظر می‌رسد. [[ابوذر غفاری]]، آن مرد نستوه و [[قاطع]] را در [[تاریخ]] با این [[لقب]] {{عربی|" لَا يَخَافَ‏ فِي‏ اللَّهِ‏ لَوْمَةَ لَائِم‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} می‌خوانند، می‌گوید: "[[پیامبر]] {{صل}} به من سفارش کرد که در [[راه خدا]] از یاوه‌سرایی یاوه‌سرایان و سرزنش‌کنندگان نهراسم"<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.</ref>. وقتی که [[حجر بن عدی]] آن بزرگ‌مرد [[خدا]] با یارانش به [[فرمان]] [[معاویه]] به [[شهادت]] رسیدند، [[امام حسین]]{{ع}} بزرگ‌ترین چهره انقلابی [[تاریخ]] به عنوان اعتراض به [[معاویه]] نوشت و در آن [[نامه]] بخصوص، این ویژگی حجر و یارانش را تذکر داد و نوشت: "تو کسانی را کشته‌ای که [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کردند، [[گناه]] را بزرگ می‌شمردند، "و لا یخافون فی [[الله]] لومة لآئم"؛ و در [[راه خدا]] از ملامت‌کنندگان نمی‌هراسیدند"<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۳۲-۱۳۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
خط ۳۵۵: خط ۳۵۵:
::::::ایشان درباره [[آیه]] اخیر که در [[روایت]] فوق ذکر شده است، از مرحوم [[طبرسی]] [[نقل]] می‌کند که بر اساس روایاتی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} منظور از [[امت معدوده]]، [[اصحاب]] [[مهدی]] {{ع}} است که عددشان سیصد و اندی نفر می‌باشد -به تعداد [[اصحاب]] بدر- که در روز [[ظهور]] [[امام]] در یک ساعت دور آن جناب جمع می‌شوند<ref>همانطور که قطعات ابرهای پاییزی دور هم جمع می‌‌شوند. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱ به نقل از: مجمع البیان، جلد ۵، صفحه ۱۴۴.</ref>.
::::::ایشان درباره [[آیه]] اخیر که در [[روایت]] فوق ذکر شده است، از مرحوم [[طبرسی]] [[نقل]] می‌کند که بر اساس روایاتی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} منظور از [[امت معدوده]]، [[اصحاب]] [[مهدی]] {{ع}} است که عددشان سیصد و اندی نفر می‌باشد -به تعداد [[اصحاب]] بدر- که در روز [[ظهور]] [[امام]] در یک ساعت دور آن جناب جمع می‌شوند<ref>همانطور که قطعات ابرهای پاییزی دور هم جمع می‌‌شوند. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱ به نقل از: مجمع البیان، جلد ۵، صفحه ۱۴۴.</ref>.
::::::ایشان در پاسخ سؤالی درباره [[ظهور امام زمان]] {{ع}} می‌گوید: «از [[خواص]] آن حضرت سیصد و شصت نفر در حضور آن حضرت مجتمع می‌گردند. مرحوم استاد ما [[قاضی]] می‌‌فرمود: که در این حال حضرت به آنها مطلبی می‌گویند که همه آنها در اقطار عالم متفرق و منتشر می‌‌گردند؛ و چون همه آنها دارای طی‌‌الارض هستند، تمام عالم را تفحص می‌کنند و می‌فهمند که غیر از آن حضرت کسی دارای [[مقام ولایت مطلقه]] الهیه، [[مأمور]] به [[ظهور]] و [[قیام]] و حاوی همه گنجینه‌های [[اسرار]] الهی و [[صاحب الامر]] نیست. در این حال همه به [[مکه]] مراجعت می‌کنند و به آن حضرت [[تسلیم]] می‌شوند و [[بیعت]] می‌‌نمایند».<ref>علامه پس از ذکر مطلب فوق ادامه می‌دهد که مرحوم قاضی رضوان الله علیه می‌فرمود من می‌دانم آن کلمه‌‌ای را که حضرت به آنها فرمود و همه از دور آن حضرت متفرق شدند چه بود. و من در روایت دیدم که حضرت صادق {{ع}} می‌‌فرمایند: من آن کلمه را می‌‌دانم. مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶؛ رساله لب اللباب (طبع جدید)، صفحه ۲۷۷.</ref> »<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۲۷-۲۳۴.</ref>.
::::::ایشان در پاسخ سؤالی درباره [[ظهور امام زمان]] {{ع}} می‌گوید: «از [[خواص]] آن حضرت سیصد و شصت نفر در حضور آن حضرت مجتمع می‌گردند. مرحوم استاد ما [[قاضی]] می‌‌فرمود: که در این حال حضرت به آنها مطلبی می‌گویند که همه آنها در اقطار عالم متفرق و منتشر می‌‌گردند؛ و چون همه آنها دارای طی‌‌الارض هستند، تمام عالم را تفحص می‌کنند و می‌فهمند که غیر از آن حضرت کسی دارای [[مقام ولایت مطلقه]] الهیه، [[مأمور]] به [[ظهور]] و [[قیام]] و حاوی همه گنجینه‌های [[اسرار]] الهی و [[صاحب الامر]] نیست. در این حال همه به [[مکه]] مراجعت می‌کنند و به آن حضرت [[تسلیم]] می‌شوند و [[بیعت]] می‌‌نمایند».<ref>علامه پس از ذکر مطلب فوق ادامه می‌دهد که مرحوم قاضی رضوان الله علیه می‌فرمود من می‌دانم آن کلمه‌‌ای را که حضرت به آنها فرمود و همه از دور آن حضرت متفرق شدند چه بود. و من در روایت دیدم که حضرت صادق {{ع}} می‌‌فرمایند: من آن کلمه را می‌‌دانم. مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶؛ رساله لب اللباب (طبع جدید)، صفحه ۲۷۷.</ref> »<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۲۷-۲۳۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین ملکی راد؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین ملکی راد؛
خط ۳۷۴: خط ۳۷۴:
:::::#[[اقتدار]]: یکی از [[ویژگی‌های یاران امام مهدی]]{{ع}} که در [[روایات]] بر آن تأکید شده، [[اقتدار]] در برابر [[دشمنان]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "وقتی امر ما فرا رسد و [[مهدی]] ما [[قیام]] کند، هر یک از [[یاران]] او قوی‌تر از شیر و برّنده‌تر از نیزه‌اند؛ [[دشمن]] را زیر قدم‌هایشان می‌گذارند و با دست‌های خود از پا در می‌آورند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۷۲.</ref>.  
:::::#[[اقتدار]]: یکی از [[ویژگی‌های یاران امام مهدی]]{{ع}} که در [[روایات]] بر آن تأکید شده، [[اقتدار]] در برابر [[دشمنان]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "وقتی امر ما فرا رسد و [[مهدی]] ما [[قیام]] کند، هر یک از [[یاران]] او قوی‌تر از شیر و برّنده‌تر از نیزه‌اند؛ [[دشمن]] را زیر قدم‌هایشان می‌گذارند و با دست‌های خود از پا در می‌آورند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۷۲.</ref>.  
::::::امیرالمؤمنین علی{{ع}} در این باره می‌فرمایند: "[[اصحاب]] [[مهدی]]{{ع}} مانند شیرهایی‌اند که از جنگل بیرون آمدهاند، قلب‌های آنان تکه‌های آهن است، اگر بخواهند کوهی را از جا درآورند، از جا در می‌آورند. روش و [[لباس]] یکسانی دارند، مثل اینکه همه از یک پدرند"<ref>کورانی، علی، معجم احادیث الامام المهدی، ج۳، ص۹۴.</ref>»<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۹۳</ref>.
::::::امیرالمؤمنین علی{{ع}} در این باره می‌فرمایند: "[[اصحاب]] [[مهدی]]{{ع}} مانند شیرهایی‌اند که از جنگل بیرون آمدهاند، قلب‌های آنان تکه‌های آهن است، اگر بخواهند کوهی را از جا درآورند، از جا در می‌آورند. روش و [[لباس]] یکسانی دارند، مثل اینکه همه از یک پدرند"<ref>کورانی، علی، معجم احادیث الامام المهدی، ج۳، ص۹۴.</ref>»<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۹۳</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
خط ۳۸۶: خط ۳۸۶:
:::::#'''شیران روز و زاهدان شب:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی راجع به [[اصحاب قائم]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: گویا من نظر می‌کنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] [[کوفه]]... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند...<ref>همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶</ref>.
:::::#'''شیران روز و زاهدان شب:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی راجع به [[اصحاب قائم]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: گویا من نظر می‌کنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] [[کوفه]]... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند...<ref>همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶</ref>.
:::::#'''برخورداری از [[تأیید الهی]]:''' [[طبرسی]] در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: تا اینکه [[خداوند]] مردی را در [[آخرالزمان]] برمی انگیزاند... او را به ملائکه‌اش تأیید کرده و انصارش را حفظ خواهد نمود<ref>همان، ج ۵۲، ص ۲۸‌۰، ح ۶</ref>»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۵۹۹.</ref>.
:::::#'''برخورداری از [[تأیید الهی]]:''' [[طبرسی]] در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: تا اینکه [[خداوند]] مردی را در [[آخرالزمان]] برمی انگیزاند... او را به ملائکه‌اش تأیید کرده و انصارش را حفظ خواهد نمود<ref>همان، ج ۵۲، ص ۲۸‌۰، ح ۶</ref>»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۵۹۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۰۰: خط ۴۰۰:
:::::#فرمان‌بردار اویند؛ [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "خوشا به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در روزگار غیبتش، [[منتظر]] [[ظهور]] او و در روزگار ظهورش، فرمان‌بردار اویند. آنان، اولیای الهی‌اند که نه بیمی در آنهاست و نه اندوهگین می‌شوند"<ref>کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.</ref>.
:::::#فرمان‌بردار اویند؛ [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "خوشا به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در روزگار غیبتش، [[منتظر]] [[ظهور]] او و در روزگار ظهورش، فرمان‌بردار اویند. آنان، اولیای الهی‌اند که نه بیمی در آنهاست و نه اندوهگین می‌شوند"<ref>کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.</ref>.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی دیگر، درباره برخی ویژگی‌های [[یاران امام مهدی]] {{ع}} می‌فرماید: "او گنجی در [[طالقان]] دارد که از طلا و نقره نیست و پرچمی که از زمان در هم پیچیده شدنش، باز نشده است و مردانی که دل‌هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است. [[شک]] در ذات [[خداوند]]، با آنان در نمی‌آمیزد و از سنگ، سخت‌ترند. اگر بر کوه‌ها حمله‌ور شوند، آنها را از میان برمی‌دارند، با پرچم‌هایشان آهنگ شهری نمی‌کنند، جز آن که ویرانش می‌نمایند، بر اسبانشان مانند تیزرو هستند و برای تبرک‌جویی، دست به زین اسب او می‌کشند و گرداگرد او را می‌گیرند تا وی را در جنگ‌ها با [[جان]] خود، حفظ کنند و در آنچه از ایشان می‌خواهد، کفایتش می‌کنند. مردانی‌اند که شب نمی‌خوابند و در نمازهایشان مانند زنبور، زمزمه و ناله می‌کنند، شب‌ها بر سر انگشتان پای خود می‌ایستند و صبح‌ها بر اسبانشان می‌نشینند. زنده‌نگهدارانِ شب و شیران روزند. آنان در [[اطاعت]] از او، از کنیز در برابر آقایش فرمان‌بردارترند، و به روشناییِ چراغ‌اند، گویی که در دل‌هایشان مشعل افروخته‌اند. آنان از [[بیم]] [[خدا]] بیمناک‌اند، [[شهادت]] را در دعایشان می‌طلبند و [[آرزو]] دارند که در [[راه خدا]] کشته شوند. شعارشان، "یا لَثارات الحسین" است. هنگامی که حرکت می‌کنند، هراس از آنها به فاصله یک ماه راه، جلویشان حرکت می‌کند. به سوی مولایشان با شتاب روان می‌شوند و [[خداوند]]، [[امام]] را با ایشان [[یاری]] می‌دهد<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.</ref><ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۱۱۴-۱۱۶.</ref>.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی دیگر، درباره برخی ویژگی‌های [[یاران امام مهدی]] {{ع}} می‌فرماید: "او گنجی در [[طالقان]] دارد که از طلا و نقره نیست و پرچمی که از زمان در هم پیچیده شدنش، باز نشده است و مردانی که دل‌هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است. [[شک]] در ذات [[خداوند]]، با آنان در نمی‌آمیزد و از سنگ، سخت‌ترند. اگر بر کوه‌ها حمله‌ور شوند، آنها را از میان برمی‌دارند، با پرچم‌هایشان آهنگ شهری نمی‌کنند، جز آن که ویرانش می‌نمایند، بر اسبانشان مانند تیزرو هستند و برای تبرک‌جویی، دست به زین اسب او می‌کشند و گرداگرد او را می‌گیرند تا وی را در جنگ‌ها با [[جان]] خود، حفظ کنند و در آنچه از ایشان می‌خواهد، کفایتش می‌کنند. مردانی‌اند که شب نمی‌خوابند و در نمازهایشان مانند زنبور، زمزمه و ناله می‌کنند، شب‌ها بر سر انگشتان پای خود می‌ایستند و صبح‌ها بر اسبانشان می‌نشینند. زنده‌نگهدارانِ شب و شیران روزند. آنان در [[اطاعت]] از او، از کنیز در برابر آقایش فرمان‌بردارترند، و به روشناییِ چراغ‌اند، گویی که در دل‌هایشان مشعل افروخته‌اند. آنان از [[بیم]] [[خدا]] بیمناک‌اند، [[شهادت]] را در دعایشان می‌طلبند و [[آرزو]] دارند که در [[راه خدا]] کشته شوند. شعارشان، "یا لَثارات الحسین" است. هنگامی که حرکت می‌کنند، هراس از آنها به فاصله یک ماه راه، جلویشان حرکت می‌کند. به سوی مولایشان با شتاب روان می‌شوند و [[خداوند]]، [[امام]] را با ایشان [[یاری]] می‌دهد<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.</ref><ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۱۱۴-۱۱۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۱۸: خط ۴۱۸:
:::::#'''[[نظم]] و [[انضباط‍‌]]''': [[یاران]] حضرت دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت]] جهانی‌اند و کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند<ref>چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۸۳</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۷۶۴.</ref>.
:::::#'''[[نظم]] و [[انضباط‍‌]]''': [[یاران]] حضرت دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت]] جهانی‌اند و کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند<ref>چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۸۳</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۷۶۴.</ref>.
:::::*«"[[خیر الفوارس]]" به‌معنای "[[بهترین]] سوارکاران" است. از صفات [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است که در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰ (به نقل از چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۷۸.).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۳۱۰.</ref>.
:::::*«"[[خیر الفوارس]]" به‌معنای "[[بهترین]] سوارکاران" است. از صفات [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است که در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰ (به نقل از چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۷۸.).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۳۱۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۲۶: خط ۴۲۶:
| پاسخ = آقای '''[[حیدر کامل ]]'''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[حیدر کامل ]]'''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::« از [[ابی یحیی حکیم بن سعد]]، [[نقل]] شده که گفت: شنیدم [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: "[[یاران امام مهدی|اصحاب قائم]] [[جوان]] هستند، نه پیر؛ مگر مانند سرمه دور چشم یا نمک در توشه سفر، که کمترین توشه، نمک است"<ref>{{عربی|" عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} قَالَ: أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.</ref>؛ و نیز از [[محمد بن سعید]] [[روایت]] شده که: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمودند: "[[اصحاب]] [[صاحب]] این امر، محفوظ هستند و اگر از [[دنیا]] بروند، [[خداوند]] اصحابش را به او ملحق خواهد نمود و آنان همان کسانی هستند که [[خدای عزوجل]] درباره آنان گفته است: آنان کسانی هستند که به ایشان، کتاب، حکومتو [[نبوت]] دادیم. پس اگر به آن [[کافر]] گردند، قومی را بر پاسداری از آن می‌گماریم که هرگز به آن [[کافر]] نخواهد شد. آنان همان کسانی هستند که [[خداوند]] در مورد آنان گفته است: ای کسانی [[ایمان]] آورده‌اید! هر کس که از شما از [[دین]] خود برگردد، [[خداوند]] به زودی قومی را خواهد آورد که آنان [[خدا]] را [[دوست]] دارند و [[خدا]] نیز انان را [[دوست]] دارد. آنان نسبت به اهل [[ایمان]] فروتن و نسبت به [[کافران]] سرسخت هستند. در [[راه خدا]] [[جهاد]] می‌نمایند و از سرنش هیچ نکوهش‌گری نمی‌هراسند، این [[فضل]] خداست که به هر کس بخواهدف می‌دهد و [[خداوند]] [[گشایش]] دهنده داناست"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ صَاحِبَ‏ هَذَا الْأَمْرِ مَحْفُوظٌ لَهُ لَوْ ذَهَبَ النَّاسُ جَمِيعاً أَتَى اللَّهُ لَهُ بِأَصْحَابِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏  {{متن قرآن|فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ}} ‏  وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِيهِمْ‏  {{متن قرآن|فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ}}  ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.</ref>»<ref>[[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص 259 -260.</ref>.
::::::« از [[ابی یحیی حکیم بن سعد]]، [[نقل]] شده که گفت: شنیدم [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: "[[یاران امام مهدی|اصحاب قائم]] [[جوان]] هستند، نه پیر؛ مگر مانند سرمه دور چشم یا نمک در توشه سفر، که کمترین توشه، نمک است"<ref>{{عربی|" عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} قَالَ: أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.</ref>؛ و نیز از [[محمد بن سعید]] [[روایت]] شده که: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمودند: "[[اصحاب]] [[صاحب]] این امر، محفوظ هستند و اگر از [[دنیا]] بروند، [[خداوند]] اصحابش را به او ملحق خواهد نمود و آنان همان کسانی هستند که [[خدای عزوجل]] درباره آنان گفته است: آنان کسانی هستند که به ایشان، کتاب، حکومتو [[نبوت]] دادیم. پس اگر به آن [[کافر]] گردند، قومی را بر پاسداری از آن می‌گماریم که هرگز به آن [[کافر]] نخواهد شد. آنان همان کسانی هستند که [[خداوند]] در مورد آنان گفته است: ای کسانی [[ایمان]] آورده‌اید! هر کس که از شما از [[دین]] خود برگردد، [[خداوند]] به زودی قومی را خواهد آورد که آنان [[خدا]] را [[دوست]] دارند و [[خدا]] نیز انان را [[دوست]] دارد. آنان نسبت به اهل [[ایمان]] فروتن و نسبت به [[کافران]] سرسخت هستند. در [[راه خدا]] [[جهاد]] می‌نمایند و از سرنش هیچ نکوهش‌گری نمی‌هراسند، این [[فضل]] خداست که به هر کس بخواهدف می‌دهد و [[خداوند]] [[گشایش]] دهنده داناست"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ صَاحِبَ‏ هَذَا الْأَمْرِ مَحْفُوظٌ لَهُ لَوْ ذَهَبَ النَّاسُ جَمِيعاً أَتَى اللَّهُ لَهُ بِأَصْحَابِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏  {{متن قرآن|فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ}} ‏  وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِيهِمْ‏  {{متن قرآن|فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ}}  ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.</ref>»<ref>[[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص 259 -260.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۴۹: خط ۴۴۹:
:::::#'''[[روحیه]] [[جهاد]] و [[مبارزه]]:''' یکی از عوامل [[نزول]] [[نصرت الهی]]، [[جهاد]] و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: "با آنان بجنگید تا [[خدا]] آنان را به دست شما [[عذاب]] و رسوایشان کند و شما را [[پیروزی]] بخشد"<ref>{{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ}} «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند» سوره توبه، آیه ۱۴.</ref>. [[روحیه]] جهادی یکی از صفات انصارالمهدی است که [[قرآن]] در‌ این‌باره می‌فرماید: "... آنان نسبت به [[مؤمنان]]، نرم و [[فروتن]] و در برابر [[کافران]]، سرسخت و قاطع‌اند. در [[راه خدا]] [[جهاد]] میکنند و از ملامت هیچ ملامت‌کننده‌ای نمی‌هراسند"<ref>{{متن قرآن|...أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ}} «در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>.
:::::#'''[[روحیه]] [[جهاد]] و [[مبارزه]]:''' یکی از عوامل [[نزول]] [[نصرت الهی]]، [[جهاد]] و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: "با آنان بجنگید تا [[خدا]] آنان را به دست شما [[عذاب]] و رسوایشان کند و شما را [[پیروزی]] بخشد"<ref>{{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ}} «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند» سوره توبه، آیه ۱۴.</ref>. [[روحیه]] جهادی یکی از صفات انصارالمهدی است که [[قرآن]] در‌ این‌باره می‌فرماید: "... آنان نسبت به [[مؤمنان]]، نرم و [[فروتن]] و در برابر [[کافران]]، سرسخت و قاطع‌اند. در [[راه خدا]] [[جهاد]] میکنند و از ملامت هیچ ملامت‌کننده‌ای نمی‌هراسند"<ref>{{متن قرآن|...أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ}} «در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>.
:::::#'''[[اصلاح]] گری در [[جامعه]]:''' [[منتظر حقیقی]] که خواستار فراگیری [[توحید]] در [[جهان]] و [[همراهی]] با [[مصلح جهانی]] است، باید از [[روحیه]] [[اصلاح]] گری برخوردار باشد که تجلّی عینی این [[روحیه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. [[یاران امام مهدی]]{{ع}} باید با [[امر و نهی]] چه در [[عصر غیبت]] چه در [[عصر ظهور]] به [[اصلاح جامعه]] بپردازند. یکی از مفاد عهدنامه [[امام مهدی]]{{ع}} با کارگزارانشان در آغاز [[قیام]]، [[التزام]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>[[محمد علی کریمی|کریمی، محمد علی]]، [[آیا ظهور نزدیک است ۳ (کتاب)|آیا ظهور نزدیک است]]، ص ۳۱-۳۴.</ref>.
:::::#'''[[اصلاح]] گری در [[جامعه]]:''' [[منتظر حقیقی]] که خواستار فراگیری [[توحید]] در [[جهان]] و [[همراهی]] با [[مصلح جهانی]] است، باید از [[روحیه]] [[اصلاح]] گری برخوردار باشد که تجلّی عینی این [[روحیه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. [[یاران امام مهدی]]{{ع}} باید با [[امر و نهی]] چه در [[عصر غیبت]] چه در [[عصر ظهور]] به [[اصلاح جامعه]] بپردازند. یکی از مفاد عهدنامه [[امام مهدی]]{{ع}} با کارگزارانشان در آغاز [[قیام]]، [[التزام]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>[[محمد علی کریمی|کریمی، محمد علی]]، [[آیا ظهور نزدیک است ۳ (کتاب)|آیا ظهور نزدیک است]]، ص ۳۱-۳۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۵۹: خط ۴۵۹:
::::::دو ویژگی که [[استاد مطهری]] در [[کلام]] خویش برای [[یاران]] [[امام]] برشمرده است، [[عبادت]] شبانه و [[تلاش]] روزانه آن‌هاست. به گفته [[فضیل بن یسار]]: {{عربی|" رِجَالٌ‏ لَا يَنَامُونَ‏ اللَّيْلَ‏ لَهُمْ‏ دَوِيٌ‏ فِي‏ صَلَاتِهِمْ‏ كَدَوِيِ‏ النَّحْلِ‏ يَبِيتُونَ‏ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ ‏‏‏‏"}}<ref>المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>، مردانی که سبک خوابند و در [[نماز]] بسان [[زنبور عسل]]، زمزمه‌کنان". [[امام]] در سفر و حضر، [[جنگ]] و [[صلح]] [[یاران]] را به [[تعبد]] و [[تضرع]] سفارش می‌کند تا مقصد فراموش نگردد و پیروزی‌های پیاپی، آنان را به [[غفلت]] و [[غرور]] دچار نسازد. همواره [[پیروزی]] را از جانب [[خدا]] ببینند و [[مناجات]] و [[نماز]] را کلید [[نصرت]] او. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|" حَتَّى إِذا صَعِدَ النَّجَفِ قَالَ لِأَصْحَابِهِ: تَعْبُدُوا لَيْلَتِكُمْ هَذِهِ، فيبيتون بَيْنَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدُ، يَتَضَرَّعُونَ إِلَى اللَّهِ‏‏‏‏"}}<ref>المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.</ref>؛ چون برفراز [[نجف]] برآید، به [[یاران]] خطاب کند: امشب را به [[عبادت]] به روز آورید. آنان برخی در [[رکوع]] و برخی در [[سجده]] شب را به سحر می‌رسانند و به درگاه [[خدا]] [[تضرع]] می‌کنند". نیز [[امام محمد باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "گویا، [[قائم]] و یارانش را در [[نجف اشرف]] می‌نگرم، و توشه‌هایشان به پایان رسیده و لباس‌هایشان مندرس گشته است. جای سجده‌ بر پیشانیشان نمایان است. شیران روزند و [[راهبان]] شب"<ref>المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷.</ref>.
::::::دو ویژگی که [[استاد مطهری]] در [[کلام]] خویش برای [[یاران]] [[امام]] برشمرده است، [[عبادت]] شبانه و [[تلاش]] روزانه آن‌هاست. به گفته [[فضیل بن یسار]]: {{عربی|" رِجَالٌ‏ لَا يَنَامُونَ‏ اللَّيْلَ‏ لَهُمْ‏ دَوِيٌ‏ فِي‏ صَلَاتِهِمْ‏ كَدَوِيِ‏ النَّحْلِ‏ يَبِيتُونَ‏ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ ‏‏‏‏"}}<ref>المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>، مردانی که سبک خوابند و در [[نماز]] بسان [[زنبور عسل]]، زمزمه‌کنان". [[امام]] در سفر و حضر، [[جنگ]] و [[صلح]] [[یاران]] را به [[تعبد]] و [[تضرع]] سفارش می‌کند تا مقصد فراموش نگردد و پیروزی‌های پیاپی، آنان را به [[غفلت]] و [[غرور]] دچار نسازد. همواره [[پیروزی]] را از جانب [[خدا]] ببینند و [[مناجات]] و [[نماز]] را کلید [[نصرت]] او. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|" حَتَّى إِذا صَعِدَ النَّجَفِ قَالَ لِأَصْحَابِهِ: تَعْبُدُوا لَيْلَتِكُمْ هَذِهِ، فيبيتون بَيْنَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدُ، يَتَضَرَّعُونَ إِلَى اللَّهِ‏‏‏‏"}}<ref>المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.</ref>؛ چون برفراز [[نجف]] برآید، به [[یاران]] خطاب کند: امشب را به [[عبادت]] به روز آورید. آنان برخی در [[رکوع]] و برخی در [[سجده]] شب را به سحر می‌رسانند و به درگاه [[خدا]] [[تضرع]] می‌کنند". نیز [[امام محمد باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "گویا، [[قائم]] و یارانش را در [[نجف اشرف]] می‌نگرم، و توشه‌هایشان به پایان رسیده و لباس‌هایشان مندرس گشته است. جای سجده‌ بر پیشانیشان نمایان است. شیران روزند و [[راهبان]] شب"<ref>المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷.</ref>.
::::::[[یاران مهدی]] مردان عبادتند و [[نیایش]]، شیران روز و نیایش‌گران شب. آن هم نه عبادتی عادت‌گونه و یا چون [[پرستش]] مزدوران و تاجران، بلکه [[نیایش]] عارفانه و پاکبازانه. [[روح]] [[بندگی]] و [[راز]] و نیاز با جانشان در هم آمیخته است. همواره خود را در محضر [[خدا]] می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای [[غفلت]] نمی‌ورزند. از [[ترس]] [[خدا]]، نیمه شب چونان مادران [[فرزند]] مرده می‌گریند و شب زنده‌داران و روزه‌دارانند. ویژگی دیگری که استاد برای [[اصحاب]] حضرت [[حجت]] می‌شمرد این است که "آنان هم‌چون شیرند"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، انسان کامل، ص ۱۰۱.</ref>.[[یاران امام مهدی]]، دلیرمرد و جنگاوران میدان [[نبرد]] هستند. دل‌هایی چون پولاد دارند و از انبوه [[دشمن]]، هراسی به [[دل]] راه نمی‌دهند. [[ایمان]] به [[هدف]]، همه وجودشان را تسخیر کرده و [[عشق]] به [[خاندان پیامبر]] [[اسلام]] {{صل}}، به بازوانشان قوت بخشیده است. [[شجاعت]] بی‌مانندشان، ترسی را بر دل‌های مستکبران چیره ساخته که پیشاپیش، راه گریز پیش می‌گیرند. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "گویا آنان را می‌نگرم، سیصد و اندی مرد، بر بلندای [[نجف]] ایستاده‌اند، دل‌هایی چون پولاد دارند. در هر سو، تا مسافت یک ماه راه، [[ترس]] بر دل‌های [[دشمنان]] سایه می‌افکند"<ref>المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.</ref>»<ref>[[محترم شکریان|شکریان، محترم]]، [[مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)|مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]، ص.</ref>.
::::::[[یاران مهدی]] مردان عبادتند و [[نیایش]]، شیران روز و نیایش‌گران شب. آن هم نه عبادتی عادت‌گونه و یا چون [[پرستش]] مزدوران و تاجران، بلکه [[نیایش]] عارفانه و پاکبازانه. [[روح]] [[بندگی]] و [[راز]] و نیاز با جانشان در هم آمیخته است. همواره خود را در محضر [[خدا]] می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای [[غفلت]] نمی‌ورزند. از [[ترس]] [[خدا]]، نیمه شب چونان مادران [[فرزند]] مرده می‌گریند و شب زنده‌داران و روزه‌دارانند. ویژگی دیگری که استاد برای [[اصحاب]] حضرت [[حجت]] می‌شمرد این است که "آنان هم‌چون شیرند"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، انسان کامل، ص ۱۰۱.</ref>.[[یاران امام مهدی]]، دلیرمرد و جنگاوران میدان [[نبرد]] هستند. دل‌هایی چون پولاد دارند و از انبوه [[دشمن]]، هراسی به [[دل]] راه نمی‌دهند. [[ایمان]] به [[هدف]]، همه وجودشان را تسخیر کرده و [[عشق]] به [[خاندان پیامبر]] [[اسلام]] {{صل}}، به بازوانشان قوت بخشیده است. [[شجاعت]] بی‌مانندشان، ترسی را بر دل‌های مستکبران چیره ساخته که پیشاپیش، راه گریز پیش می‌گیرند. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "گویا آنان را می‌نگرم، سیصد و اندی مرد، بر بلندای [[نجف]] ایستاده‌اند، دل‌هایی چون پولاد دارند. در هر سو، تا مسافت یک ماه راه، [[ترس]] بر دل‌های [[دشمنان]] سایه می‌افکند"<ref>المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.</ref>»<ref>[[محترم شکریان|شکریان، محترم]]، [[مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)|مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]، ص.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۷۳: خط ۴۷۳:
::::::نتیجه این بینش عمیق، [[عشق]] و [[محبت]] و [[اطاعت از امام]] است. [[امام صادق]] {{ع}} دراین‌باره می‌فرماید: آنان برای [[تبرک]]، بر زین اسب [[امام]] دست می‌کشند و در میان رزم، گردش می‌چرخند و با [[جان]] خود، از او محافظت می‌کنند و [[اطاعت]] آنان از [[امام]]، از فرمان‌برداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است... و [[آرزو]] می‌کنند که در [[راه خدا]] به [[شهادت]] برسند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۰۸: {{عربی|یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه}}</ref> و <ref>در [[روایات]] ویژگی‌های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک‌دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می‌توانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصل‌نامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی {{ع}}، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود {{ع}}، تهران</ref> [[شهدا]] هم جزو [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} هستند؛ در [[روایات]] [[رجعت]] بیان شده است که [[مؤمنین خالص]] که از [[دنیا]] رفته‌اند، برمی‌گردند<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸</ref> مثلاً در [[روایات]] آمده: [[امام حسین]] {{ع}} و [[یاران]] باوفایش [[رجعت]] می‌کنند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۵۶</ref>.
::::::نتیجه این بینش عمیق، [[عشق]] و [[محبت]] و [[اطاعت از امام]] است. [[امام صادق]] {{ع}} دراین‌باره می‌فرماید: آنان برای [[تبرک]]، بر زین اسب [[امام]] دست می‌کشند و در میان رزم، گردش می‌چرخند و با [[جان]] خود، از او محافظت می‌کنند و [[اطاعت]] آنان از [[امام]]، از فرمان‌برداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است... و [[آرزو]] می‌کنند که در [[راه خدا]] به [[شهادت]] برسند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۰۸: {{عربی|یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه}}</ref> و <ref>در [[روایات]] ویژگی‌های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک‌دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می‌توانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصل‌نامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی {{ع}}، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود {{ع}}، تهران</ref> [[شهدا]] هم جزو [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} هستند؛ در [[روایات]] [[رجعت]] بیان شده است که [[مؤمنین خالص]] که از [[دنیا]] رفته‌اند، برمی‌گردند<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸</ref> مثلاً در [[روایات]] آمده: [[امام حسین]] {{ع}} و [[یاران]] باوفایش [[رجعت]] می‌کنند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۵۶</ref>.
::::::یارانی که همراه [[امام زمان]] هستند، در اوج [[تربیت]] [[نفس]] خویش، به پایگاهی رسیده‌اند که تصور آن مشکل است. ایشان در بحران تضادها و کشمکش‌های مادی [[حاکم]] بر [[اجتماع بشری]]، خودشان را نگه می‌دارند و هیچ موقع تابع [[هواهای نفسانی]] خود و دیگران نمی‌شوند. هیچ کاری را به [[دلیل]] سود مادی انجام نمی‌دهند. در هر کاری [[خدا]] و [[مصالح]] افراد و [[جامعه]] را مدنظر خود قرار می‌دهند. به [[دلیل]] رسیدن به این مرحله، [[امام]] آنها را برای همراهی خود، [[انتخاب]] می‌کند و به مقامی می‌رسند که همیشه همراه [[امامان]]د. در واقع عمل ایشان، سبب رسیدن به [[جایگاه]] و [[مقام]] همراهی [[امام]] می‌شود»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۴۲۲.</ref>.
::::::یارانی که همراه [[امام زمان]] هستند، در اوج [[تربیت]] [[نفس]] خویش، به پایگاهی رسیده‌اند که تصور آن مشکل است. ایشان در بحران تضادها و کشمکش‌های مادی [[حاکم]] بر [[اجتماع بشری]]، خودشان را نگه می‌دارند و هیچ موقع تابع [[هواهای نفسانی]] خود و دیگران نمی‌شوند. هیچ کاری را به [[دلیل]] سود مادی انجام نمی‌دهند. در هر کاری [[خدا]] و [[مصالح]] افراد و [[جامعه]] را مدنظر خود قرار می‌دهند. به [[دلیل]] رسیدن به این مرحله، [[امام]] آنها را برای همراهی خود، [[انتخاب]] می‌کند و به مقامی می‌رسند که همیشه همراه [[امامان]]د. در واقع عمل ایشان، سبب رسیدن به [[جایگاه]] و [[مقام]] همراهی [[امام]] می‌شود»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۴۲۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۸۹: خط ۴۸۹:
::::#'''[[اتحاد]] و [[همدلی]]:''' آنان، خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی را از خود دور کرده‌اند و همه چیز را برای [[هدف]] واحد می‌خواهند و زیر یک [[پرچم]] به [[قیام]] می‌پردازند. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} می‌فرماید: "ایشان، یک [[دل]] و هماهنگ هستند"<ref>روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۲۲۳.</ref>.
::::#'''[[اتحاد]] و [[همدلی]]:''' آنان، خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی را از خود دور کرده‌اند و همه چیز را برای [[هدف]] واحد می‌خواهند و زیر یک [[پرچم]] به [[قیام]] می‌پردازند. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} می‌فرماید: "ایشان، یک [[دل]] و هماهنگ هستند"<ref>روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۲۲۳.</ref>.
::::#'''[[زهد]] و [[پارسایی]]:''' [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در [[وصف]] [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} فرموده است: " او، از یارانش [[بیعت]] می‌گیرد که طلا و نقره ای پس انداز نکنند و گندم و جویی [[ذخیره]] نکنند<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.</ref>"»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۵.</ref>.
::::#'''[[زهد]] و [[پارسایی]]:''' [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در [[وصف]] [[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} فرموده است: " او، از یارانش [[بیعت]] می‌گیرد که طلا و نقره ای پس انداز نکنند و گندم و جویی [[ذخیره]] نکنند<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.</ref>"»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۰۷: خط ۵۰۷:
:::::*[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[وصف]] آنان فرموده است: "آنان [[بهترین]] [[امت]] من هستند" <ref>{{عربی|"  أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.</ref>. و در سخنی دیگر [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرموده است: "پدر و مادرم فدای گروه اندکی باد که در [[زمین]] ناشناخته‌اند!"<ref>{{عربی|" فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.</ref>
:::::*[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[وصف]] آنان فرموده است: "آنان [[بهترین]] [[امت]] من هستند" <ref>{{عربی|"  أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.</ref>. و در سخنی دیگر [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرموده است: "پدر و مادرم فدای گروه اندکی باد که در [[زمین]] ناشناخته‌اند!"<ref>{{عربی|" فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.</ref>
:::::*البتّه [[یاوران]] [[امام مهدی]]{{ع}} طبق لیاقت و شایستگی‌ها در رده‌های مختلف قرار می‌گیرند. در [[روایات]] آمده است که آن حضرت علاوه بر ۳۱۳ نفر یار ویژه که اعضای اصلی [[قیام]] را تشکیل می‌دهند، از لشکری ده هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم [[مؤمنان]] [[منتظر]] به [[یاری]] او خواهند شتافت»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.</ref>.
:::::*البتّه [[یاوران]] [[امام مهدی]]{{ع}} طبق لیاقت و شایستگی‌ها در رده‌های مختلف قرار می‌گیرند. در [[روایات]] آمده است که آن حضرت علاوه بر ۳۱۳ نفر یار ویژه که اعضای اصلی [[قیام]] را تشکیل می‌دهند، از لشکری ده هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم [[مؤمنان]] [[منتظر]] به [[یاری]] او خواهند شتافت»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پرسمان ویژگی یاران امام مهدی}}
{{پرسمان ویژگی یاران امام مهدی}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش