پرش به محتوا

دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
خط ۳۷: خط ۳۷:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| تصویر = 15207.jpg
| تصویر = 15207.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«به سند صحیح از [[عبدالله بن مسعود]] نقل شده که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{عربی|«لَا وَ لَكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏»}}<ref>«زنده بودن من برای شما خیر است، سخن می‌گویید و با شما سخن گفته می‌شود. و مرگ من نیز برای شما خیر است، چرا که اعمال شما بر من عرضه می‌شود، آنچه از خیر را در آن مشاهده کنم خدا را شکر می‌کنم، و آنچه از شرّ ببینم از خداوند برای شما طلب مغفرت می‌نمایم».</ref>.
::::::«به سند صحیح از [[عبدالله بن مسعود]] نقل شده که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{عربی|«لَا وَ لَكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏»}}<ref>«زنده بودن من برای شما خیر است، سخن می‌گویید و با شما سخن گفته می‌شود. و مرگ من نیز برای شما خیر است، چرا که اعمال شما بر من عرضه می‌شود، آنچه از خیر را در آن مشاهده کنم خدا را شکر می‌کنم، و آنچه از شرّ ببینم از خداوند برای شما طلب مغفرت می‌نمایم».</ref>.
::::::بخاری به طور مختصر و طبرانی به‌طور مفصّل از انس نقل کرده که گفت: چون در روز یمامه لشکر متوقف شد به ثابت بن قیس گفتم: آیا نمی‌بینی ای عمو، او را دیدم که حنوط می‌مالد. او گفت: هنگامی که با [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} بودیم این‌گونه نمی‌جنگیدیم. با اقران خود بد جور مقابله می‌کنید. بار الها من به تو پناه می‌برم از آنچه که اینها به‌جاآورده و انجام می‌دهند. آن‌گاه جنگید تا کشته شد. او زرهی نفیس داشت مسلمانی از بالای سرش گذشت و آن را برداشت. یکی از مسلمانان در خواب بود ثابت به خوابش آمد و به او گفت: من تو را به کاری وصیت می‌کنم و مبادا بگویی این خواب است و به آن عمل نکنی. من چون به قتل رسیدم زره مرا فلانی برداشت که منزلش دورترین منزل‌هاست، و کنار سایبان او اسبی است که رفت‌ و آمد می‌کند، و بر روی زره ظرفی سنگی است و روی آن اساس سفر. نزد خالد برو و بگو آن را از او بگیرد. و به ابوبکر بگو: فلان مقدار دین بدهکارم، و فلان چیز قیمتی دارم. آن مرد بیدار شد و به سراغ خالد آمد و به او خبر داد. او کسی را به سوی درع فرستاد و آن را آن‌گونه که گفته بود یافت. و خوابش را به ابوبکر نقل کرد، و او به وصیتش عمل نمود.
::::::بخاری به طور مختصر و طبرانی به‌طور مفصّل از انس نقل کرده که گفت: چون در روز یمامه لشکر متوقف شد به ثابت بن قیس گفتم: آیا نمی‌بینی ای عمو، او را دیدم که حنوط می‌مالد. او گفت: هنگامی که با [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} بودیم این‌گونه نمی‌جنگیدیم. با اقران خود بد جور مقابله می‌کنید. بار الها من به تو پناه می‌برم از آنچه که اینها به‌جاآورده و انجام می‌دهند. آن‌گاه جنگید تا کشته شد. او زرهی نفیس داشت مسلمانی از بالای سرش گذشت و آن را برداشت. یکی از مسلمانان در خواب بود ثابت به خوابش آمد و به او گفت: من تو را به کاری وصیت می‌کنم و مبادا بگویی این خواب است و به آن عمل نکنی. من چون به قتل رسیدم زره مرا فلانی برداشت که منزلش دورترین منزل‌هاست، و کنار سایبان او اسبی است که رفت‌ و آمد می‌کند، و بر روی زره ظرفی سنگی است و روی آن اساس سفر. نزد خالد برو و بگو آن را از او بگیرد. و به ابوبکر بگو: فلان مقدار دین بدهکارم، و فلان چیز قیمتی دارم. آن مرد بیدار شد و به سراغ خالد آمد و به او خبر داد. او کسی را به سوی درع فرستاد و آن را آن‌گونه که گفته بود یافت. و خوابش را به ابوبکر نقل کرد، و او به وصیتش عمل نمود.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش