وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۱
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخدهنده = [[ +| پاسخدهنده = )) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
::::::[[آیتالله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[آیتالله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[وظیفه]] ما در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} این است که [[منتظر فرج]] [[حضرت]وا] باشیم که این [[انتظار]]، [[برترین]] [[عبادت]] است: {{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>با فضیلتترین اعمال [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶، ح ۱، باب ۹.</ref>. [[ثواب]] [[انتظار فرج]] [[امام زمان]]، از [[ثواب]] [[روزه]] گرفتن و [[نماز خواندن]] و [[جهاد]] کردن در [[راه خدا]] بیشتر است. ما درباره این گونه [[روایات]]، [[فهم]] دقیق و کاملی نداریم. حتی در [[مقام]] تحلیل این [[روایات]]، به این نتیجه میرسیم که برای [[امیدوار]] نگه داشتن [[مردم]] است. درست نیست که با وجود این همه [[ظلم]] در [[دنیا]]، از [[انتظار فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} [[ناامید]] شویم: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>سوره بقره، ۲۱۴.</ref>؛ آیا [[گمان]] کردید داخل [[بهشت]] میشوید، بی آن که حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که [[گرفتاریها]] و ناراحتیها به آنها رسید و آن چنان ناراحت شدند که [[پیامبر]] وافرادی که با او [[ایمان]] آورده بودند، گفتند: "پس [[یاری]] [[خدا]] کی خواهد آمد؟!" [[آگاه]] باشید که [[یاری]] [[خدا]] نزدیک است. در جایی دیگر آمده است: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>تا آن گاه که رسولان مأیوس شدند و مردم گمان کردند به آنان دروغ گفته شده است. در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد؛ پس آنان را که خواستیم، نجات یافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار باز گردانده نمیشود؛ سوره یوسف، ۱۱۰.</ref>؛ این احساس [[یأس]] و [[ناامیدی]] در امتهای قدیم نیز وجود داشته است. وقتی ما [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشیم، در [[جامعه]] فعالیت میکنیم. وقتی [[انسان]] مأیوس شود و [[گمان]] کند که از دستش کاری برنمیآید، با [[خیال]] راحت به [[مرگ]] تن میدهد. کسی در [[دنیا]] هدفدار [[زندگی]] میکند که [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشد. راه استفاده از [[روایات]] این است که تمام [[روایات]]، و قراین آنها را با [[دلیل]]، از نظر [[سند]] بررسی کنیم؛ یعنی این که صدر و ذیل [[روایت]] را مورد دقت قرار دهیم و [[روایات]] مشابه دیگری را که در [[مقام]] و مکان دیگری وارد شده است، با آن تطبیق کنیم. مهمترین اصل استفاده از [[روایات]] این است که [[محکمات]] را فدای [[متشابهات]] نکنیم. دو سلسله از [[محکمات]] وجود دارند که از [[نص]] [[قرآن]]، [[نص]] [[سنت]]، [[روایت]] [[متواتر]] و [[روایات]] صحیح و دارای [[سند]] معتبر [[استنباط]] میشوند.ما باید در وهله اول، [[محکمات]] را بیابیم؛ سپس با توجه به آنها سراغ [[متشابهات]] [[روایات]] برویم»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۸۶ - ۸۹.</ref>. | ::::::«[[وظیفه]] ما در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} این است که [[منتظر فرج]] [[حضرت]وا] باشیم که این [[انتظار]]، [[برترین]] [[عبادت]] است: {{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>با فضیلتترین اعمال [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶، ح ۱، باب ۹.</ref>. [[ثواب]] [[انتظار فرج]] [[امام زمان]]، از [[ثواب]] [[روزه]] گرفتن و [[نماز خواندن]] و [[جهاد]] کردن در [[راه خدا]] بیشتر است. ما درباره این گونه [[روایات]]، [[فهم]] دقیق و کاملی نداریم. حتی در [[مقام]] تحلیل این [[روایات]]، به این نتیجه میرسیم که برای [[امیدوار]] نگه داشتن [[مردم]] است. درست نیست که با وجود این همه [[ظلم]] در [[دنیا]]، از [[انتظار فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} [[ناامید]] شویم: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>سوره بقره، ۲۱۴.</ref>؛ آیا [[گمان]] کردید داخل [[بهشت]] میشوید، بی آن که حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که [[گرفتاریها]] و ناراحتیها به آنها رسید و آن چنان ناراحت شدند که [[پیامبر]] وافرادی که با او [[ایمان]] آورده بودند، گفتند: "پس [[یاری]] [[خدا]] کی خواهد آمد؟!" [[آگاه]] باشید که [[یاری]] [[خدا]] نزدیک است. در جایی دیگر آمده است: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>تا آن گاه که رسولان مأیوس شدند و مردم گمان کردند به آنان دروغ گفته شده است. در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد؛ پس آنان را که خواستیم، نجات یافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار باز گردانده نمیشود؛ سوره یوسف، ۱۱۰.</ref>؛ این احساس [[یأس]] و [[ناامیدی]] در امتهای قدیم نیز وجود داشته است. وقتی ما [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشیم، در [[جامعه]] فعالیت میکنیم. وقتی [[انسان]] مأیوس شود و [[گمان]] کند که از دستش کاری برنمیآید، با [[خیال]] راحت به [[مرگ]] تن میدهد. کسی در [[دنیا]] هدفدار [[زندگی]] میکند که [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشد. راه استفاده از [[روایات]] این است که تمام [[روایات]]، و قراین آنها را با [[دلیل]]، از نظر [[سند]] بررسی کنیم؛ یعنی این که صدر و ذیل [[روایت]] را مورد دقت قرار دهیم و [[روایات]] مشابه دیگری را که در [[مقام]] و مکان دیگری وارد شده است، با آن تطبیق کنیم. مهمترین اصل استفاده از [[روایات]] این است که [[محکمات]] را فدای [[متشابهات]] نکنیم. دو سلسله از [[محکمات]] وجود دارند که از [[نص]] [[قرآن]]، [[نص]] [[سنت]]، [[روایت]] [[متواتر]] و [[روایات]] صحیح و دارای [[سند]] معتبر [[استنباط]] میشوند.ما باید در وهله اول، [[محکمات]] را بیابیم؛ سپس با توجه به آنها سراغ [[متشابهات]] [[روایات]] برویم»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۸۶ - ۸۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیت الله حکیم؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیت الله حکیم؛ | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
:::::#خود سازی و آماده کردن کامل [[نفس]] برای [[یاری امام]] {{ع}}، از راه [[تمسک]] [[راستین]] به [[قرآن و عترت]] و متخلق شدن به [[اخلاق]] [[ثقلین]] تا بدین وسیله از [[یاران]] [[حقیقی]] [[امام]] قرار گرفته، مصداق این فقره از [[حدیث شریف]] [[امام سجاد]] {{ع}} شود که فرماید: "آنان از [[شیعیان راستین]] ما هستند". و از نظر شخصیتی شرایط [[الهی]] و جهادی لازم برای [[یاری]] [[امام زمان]] {{ع}} را در راه تحقق [[اهداف الهی]] آن [[حضرت]] دارا باشد و این همان [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] از نقطه نظر فردیاست. | :::::#خود سازی و آماده کردن کامل [[نفس]] برای [[یاری امام]] {{ع}}، از راه [[تمسک]] [[راستین]] به [[قرآن و عترت]] و متخلق شدن به [[اخلاق]] [[ثقلین]] تا بدین وسیله از [[یاران]] [[حقیقی]] [[امام]] قرار گرفته، مصداق این فقره از [[حدیث شریف]] [[امام سجاد]] {{ع}} شود که فرماید: "آنان از [[شیعیان راستین]] ما هستند". و از نظر شخصیتی شرایط [[الهی]] و جهادی لازم برای [[یاری]] [[امام زمان]] {{ع}} را در راه تحقق [[اهداف الهی]] آن [[حضرت]] دارا باشد و این همان [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] از نقطه نظر فردیاست. | ||
:::::#فعالیت در جهت [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] از نقطه نظر [[اجتماعی]] از راه [[دعوت]] [[مردم]] به سوی [[دین خدا]] و [[تربیت]] [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[امیدوار]] کردن [[مردم]] به [[نهضت]] بزرگ آن [[حضرت]]. در [[حدیث شریف]] [[امام سجاد]] {{ع}} نیز در توصیف [[منتظران]] میبینیم: {{متن حدیث|«... وَ الدَّعاهُ اِلی دینِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ سِراً وَ جَهراً»}} ... آنانند که آشکارا و پنهانی [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فرا میخوانند. این فقره از [[حدیث]] به صورتی کاملًا گویا بر این مطلب تأکید دارد که [[منتظران]] باید در [[زمان غیبت]] علیرغم همه مشکلات، همواره بر حرکت مقدماتی خود برای [[ظهور حضرت مهدی]] [[پایداری]] کنند. حال اگر اوضاع مساعد بود به صورت آشکارا و در غیر این صورت، پنهانی به این کار مبادرت ورزند و بهانه [[سختی]] شرایط، هرگز مجوزی برای شانه خالی کردن از انجام این [[وظیفه]] [[واجب]] نخواهد بود. در پرتو آنچه تا کنون ذکر کردیم روشن میشود که [[انتظار حقیقی]] علیرغم [[سختی]] شرایط و [[ضرورت]] [[فداکاری]] در راه آن، در بر دارنده حرکتی سازنده و مستمر و [[آمادگی]] فردی و [[اجتماعی]] برای [[ظهور منجی]] [[منتظَر]] است. [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[قدس سره]] در فراز پایانی پیامی که در آخرین [[نیمه شعبان]] پیش از رحلتشان به مناسبت میلاد [[حضرت مهدی]] {{ع}} صادر نمودند، آوردهاند: "... [[سلام]] بر او، [[سلام]] بر [[منتظران واقعی]] او، [[سلام]] بر [[غیبت]] و [[ظهور]] او و [[سلام]] بر آنان که ظهورش را با [[حقیقت]] [[درک]] میکنند و از جام [[هدایت]] و [[معرفت]] او لبریز میشوند. [[سلام]] بر [[ملت]] بزرگ [[ایران]] که با [[فداکاری]] و [[ایثار]] و [[شهادت]] راه ظهورش را هموار میکنند ..".<ref>صحیفه نور ۲۱، ۱۰۷.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص ۲۶۰-۲۵۹.</ref>. | :::::#فعالیت در جهت [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] از نقطه نظر [[اجتماعی]] از راه [[دعوت]] [[مردم]] به سوی [[دین خدا]] و [[تربیت]] [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[امیدوار]] کردن [[مردم]] به [[نهضت]] بزرگ آن [[حضرت]]. در [[حدیث شریف]] [[امام سجاد]] {{ع}} نیز در توصیف [[منتظران]] میبینیم: {{متن حدیث|«... وَ الدَّعاهُ اِلی دینِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ سِراً وَ جَهراً»}} ... آنانند که آشکارا و پنهانی [[مردمان]] را به [[دین خدا]] فرا میخوانند. این فقره از [[حدیث]] به صورتی کاملًا گویا بر این مطلب تأکید دارد که [[منتظران]] باید در [[زمان غیبت]] علیرغم همه مشکلات، همواره بر حرکت مقدماتی خود برای [[ظهور حضرت مهدی]] [[پایداری]] کنند. حال اگر اوضاع مساعد بود به صورت آشکارا و در غیر این صورت، پنهانی به این کار مبادرت ورزند و بهانه [[سختی]] شرایط، هرگز مجوزی برای شانه خالی کردن از انجام این [[وظیفه]] [[واجب]] نخواهد بود. در پرتو آنچه تا کنون ذکر کردیم روشن میشود که [[انتظار حقیقی]] علیرغم [[سختی]] شرایط و [[ضرورت]] [[فداکاری]] در راه آن، در بر دارنده حرکتی سازنده و مستمر و [[آمادگی]] فردی و [[اجتماعی]] برای [[ظهور منجی]] [[منتظَر]] است. [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[قدس سره]] در فراز پایانی پیامی که در آخرین [[نیمه شعبان]] پیش از رحلتشان به مناسبت میلاد [[حضرت مهدی]] {{ع}} صادر نمودند، آوردهاند: "... [[سلام]] بر او، [[سلام]] بر [[منتظران واقعی]] او، [[سلام]] بر [[غیبت]] و [[ظهور]] او و [[سلام]] بر آنان که ظهورش را با [[حقیقت]] [[درک]] میکنند و از جام [[هدایت]] و [[معرفت]] او لبریز میشوند. [[سلام]] بر [[ملت]] بزرگ [[ایران]] که با [[فداکاری]] و [[ایثار]] و [[شهادت]] راه ظهورش را هموار میکنند ..".<ref>صحیفه نور ۲۱، ۱۰۷.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص ۲۶۰-۲۵۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
:::::*'''گام دوم: [[مودت]]''' البته [[مودت]] چیزی بالاتر از [[محبت]] است. به [[محبت]] عمیقی که [[انسان]] را به [[پیروی]] وا دارد، "[[مودت]]" میگویند. [[مودت]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[مزد رسالت]] آنها است: {{متن قرآن| ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است؛ سوره شوری، آیه: ۲۳.</ref> [[مزد رسالت]] و تشکر از [[صاحب]] [[نعمت]]، [[واجب]] است و زمان بردار نیست؛ یعنی در هر مکان و زمانی [[انسان]] باید از زحمات کسانی که بر او [[حق]] دارند، تشکر کند. اگر در [[صدر اسلام]]، [[مودت]] و [[محبت]] به [[اهل بیت]] به عنوان [[مزد رسالت]] [[واجب]] بوده است؛ الآن هم باید این مزد پرداخته شود؛ زیرا [[پیامبر]] بر گردن ما [[حق]] بسیاری دارد پس باید الآن نیز از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] کسی باشد تا ما به آن [[مودت]] داشته باشیم که او جز [[حضرت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} نیست. بر اساس [[نصّ]] [[روایات]]، [[عترت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[قرآن]] جدا نیست؛ زیرا [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] بارها فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نمیشوند". پس اکنون که [[قرآن]] هست باید اهل بیتی هم باشد و اگر [[امام مهدی|امام زمان]] نباشد بیش از ده قرن بین [[قرآن]] و [[اهل بیت]] فاصله میافتد، در حالی که یک لحظه هم نباید بین آنها جدایی باشد: {{عربی|" لَنْ يَفْتَرِقَا "}}<ref>اصول کافی، ج۴، ص۱۹۸.</ref> هرگز این دو "[[قرآن]] و [[عترت]]" از یکدیگر جدا نیستند. به عبارت دیگر، وقتی [[حجت]] بر [[مردم]] تمام است که هم [[رهبر معصوم]] و هم [[قرآن]] در بین [[مردم]] وجود داشته باشند در این صورت کلمه {{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ"}} نمیتواند درست باشد. | :::::*'''گام دوم: [[مودت]]''' البته [[مودت]] چیزی بالاتر از [[محبت]] است. به [[محبت]] عمیقی که [[انسان]] را به [[پیروی]] وا دارد، "[[مودت]]" میگویند. [[مودت]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[مزد رسالت]] آنها است: {{متن قرآن| ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است؛ سوره شوری، آیه: ۲۳.</ref> [[مزد رسالت]] و تشکر از [[صاحب]] [[نعمت]]، [[واجب]] است و زمان بردار نیست؛ یعنی در هر مکان و زمانی [[انسان]] باید از زحمات کسانی که بر او [[حق]] دارند، تشکر کند. اگر در [[صدر اسلام]]، [[مودت]] و [[محبت]] به [[اهل بیت]] به عنوان [[مزد رسالت]] [[واجب]] بوده است؛ الآن هم باید این مزد پرداخته شود؛ زیرا [[پیامبر]] بر گردن ما [[حق]] بسیاری دارد پس باید الآن نیز از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] کسی باشد تا ما به آن [[مودت]] داشته باشیم که او جز [[حضرت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} نیست. بر اساس [[نصّ]] [[روایات]]، [[عترت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[قرآن]] جدا نیست؛ زیرا [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] بارها فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نمیشوند". پس اکنون که [[قرآن]] هست باید اهل بیتی هم باشد و اگر [[امام مهدی|امام زمان]] نباشد بیش از ده قرن بین [[قرآن]] و [[اهل بیت]] فاصله میافتد، در حالی که یک لحظه هم نباید بین آنها جدایی باشد: {{عربی|" لَنْ يَفْتَرِقَا "}}<ref>اصول کافی، ج۴، ص۱۹۸.</ref> هرگز این دو "[[قرآن]] و [[عترت]]" از یکدیگر جدا نیستند. به عبارت دیگر، وقتی [[حجت]] بر [[مردم]] تمام است که هم [[رهبر معصوم]] و هم [[قرآن]] در بین [[مردم]] وجود داشته باشند در این صورت کلمه {{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ"}} نمیتواند درست باشد. | ||
:::::*'''گام سوم: [[اطاعت]]''' [[معرفت]] و [[مودت]] زمینه [[اطاعت]] است. در این باره به یک مثال توجه کنید. اگر شما به [[کودک]] خود بگویید: "من تو را [[دوست]] دارم"؛ او تقاصای خرید شیرینی یا لباسی از شما داشته باشد و شما بگویید "دوستت دارم ولی خرید [[ممنوع]]" آیا کودکتان این نوع [[دوستی]] را قبول میکند؟ مسلماً نه. حتی [[کودک]] هم [[دوستی]] بدون عمل را، از [[پدر]] و مادرش قبول نمیکند. [[محبت]] باید کامل باشد و [[انسان]] نباید محبتهای دیگر را در کنار [[محبت خدا]] و اولیای او قرار دهد. دختری از من سؤال کرد: "من [[خدا]] را [[دوست]] دارم، [[اهل بیت]] و [[نماز]] را هم [[دوست]] دارم؛ اما برای این که لاک ناخن را [[دوست]] دارم، [[نماز]] نمیخوانم؛ چون نمیتوانم وضو بگیرم پس با همان ناخنهای لاک زده [[نماز]] میخوانم و در برخی مواقع هم نمازم را نمیخوانم" این دختر علاقه به لاک را هم ردیف و برابر با علاقه به [[خدا]]، [[رسول]] و [[نماز]] گذاشته بود. به او گفتم: "اگر همسرت یک شب به خانه نیاید و بگوید که شما را [[دوست]] دارد، ولی بستنی را هم [[دوست]] دارد و چون دیشب یکی از [[رفقا]] او را برای صرف بستنی به خانه خود [[دعوت]] کرده و او نتوانسته به منزل بیاید؛ شما چقدر ناراحت میشوید؟ اگر علاقه به [[زیبایی]] ظاهری یک ناخن را بر علاقه به [[خالق]] همه زیباییها [[برتری]] بدهیم، توهین به خداست. اگر علاقه به [[گناه]] را بر علاقه به [[اهل بیت]] ترجیح بدهیم، توهین به [[اهل بیت]] است. همان طور که اگر شوهرتان علاقه به بستنی را بر علاقه به شما ترجیح دهد، توهین به شماست" بارها [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نیستند و شما اگر به هر دو [[تمسک]] کنید، [[گمراه]] نمیشوید" <ref>{{متن حدیث|" إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا"}}؛ تحف العقول، ص۵.</ref>. جمله {{عربی|" لَنْ تَضِلُّوا"}} به معنای آن است که هرگز [[گمراه]] نمیشوید. هر مسلمانی هر روز با [[خواندن]] سوره [[حمد]]، حداقل ده بار از [[خدا]] میخواهد که از [[گمراهان]] نباشد: {{متن قرآن| وَلاَ الضَّالِّينَ}}؛ یعنی از {{عربی|" لَنْ تَضِلُّوا"}}ها نباشد و این، یعنی از [[قرآن]] و [[اهل بیت]] جدا نباشد. پس ما در هر [[نماز]] از [[خدا]] میخواهیم جزء [[گمراهان]] و از کسانی نباشیم که بین [[قرآن]] و [[عترت]] جدایی انداخته اند و فقط به یکی از آنها [[باور]] دارند. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، این است که بر اساس جملاتی از [[زیارت جامعه کبیره]] مانند {{متن حدیث|" مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ "}} [[تمسک]] به [[اهل بیت]] [[تمسک]] به خداست {{متن قرآن|وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱.</ref> و [[تمسک]] به [[خدا]]، همانا راه مستقیم است؛ پس این که در [[نماز]] میگوییم: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}؛ راه مستقیم، [[تمسک]] به خداست و [[تمسک]] به [[خدا]] از راه [[تمسک]] به [[اهل بیت]] صورت میپذیرد. یک بار دیگر به این سطر توجه کنید: [[توسل]] به [[اهل بیت]] [[توسل]] به خداست و ما که در [[نماز]] میگوییم {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}؛ یعنی ما را از طریق [[تمسک]] به اولیای خودت [[هدایت]] کن!»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]، ص ۵۲ - ۵۸.</ref>. | :::::*'''گام سوم: [[اطاعت]]''' [[معرفت]] و [[مودت]] زمینه [[اطاعت]] است. در این باره به یک مثال توجه کنید. اگر شما به [[کودک]] خود بگویید: "من تو را [[دوست]] دارم"؛ او تقاصای خرید شیرینی یا لباسی از شما داشته باشد و شما بگویید "دوستت دارم ولی خرید [[ممنوع]]" آیا کودکتان این نوع [[دوستی]] را قبول میکند؟ مسلماً نه. حتی [[کودک]] هم [[دوستی]] بدون عمل را، از [[پدر]] و مادرش قبول نمیکند. [[محبت]] باید کامل باشد و [[انسان]] نباید محبتهای دیگر را در کنار [[محبت خدا]] و اولیای او قرار دهد. دختری از من سؤال کرد: "من [[خدا]] را [[دوست]] دارم، [[اهل بیت]] و [[نماز]] را هم [[دوست]] دارم؛ اما برای این که لاک ناخن را [[دوست]] دارم، [[نماز]] نمیخوانم؛ چون نمیتوانم وضو بگیرم پس با همان ناخنهای لاک زده [[نماز]] میخوانم و در برخی مواقع هم نمازم را نمیخوانم" این دختر علاقه به لاک را هم ردیف و برابر با علاقه به [[خدا]]، [[رسول]] و [[نماز]] گذاشته بود. به او گفتم: "اگر همسرت یک شب به خانه نیاید و بگوید که شما را [[دوست]] دارد، ولی بستنی را هم [[دوست]] دارد و چون دیشب یکی از [[رفقا]] او را برای صرف بستنی به خانه خود [[دعوت]] کرده و او نتوانسته به منزل بیاید؛ شما چقدر ناراحت میشوید؟ اگر علاقه به [[زیبایی]] ظاهری یک ناخن را بر علاقه به [[خالق]] همه زیباییها [[برتری]] بدهیم، توهین به خداست. اگر علاقه به [[گناه]] را بر علاقه به [[اهل بیت]] ترجیح بدهیم، توهین به [[اهل بیت]] است. همان طور که اگر شوهرتان علاقه به بستنی را بر علاقه به شما ترجیح دهد، توهین به شماست" بارها [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نیستند و شما اگر به هر دو [[تمسک]] کنید، [[گمراه]] نمیشوید" <ref>{{متن حدیث|" إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا"}}؛ تحف العقول، ص۵.</ref>. جمله {{عربی|" لَنْ تَضِلُّوا"}} به معنای آن است که هرگز [[گمراه]] نمیشوید. هر مسلمانی هر روز با [[خواندن]] سوره [[حمد]]، حداقل ده بار از [[خدا]] میخواهد که از [[گمراهان]] نباشد: {{متن قرآن| وَلاَ الضَّالِّينَ}}؛ یعنی از {{عربی|" لَنْ تَضِلُّوا"}}ها نباشد و این، یعنی از [[قرآن]] و [[اهل بیت]] جدا نباشد. پس ما در هر [[نماز]] از [[خدا]] میخواهیم جزء [[گمراهان]] و از کسانی نباشیم که بین [[قرآن]] و [[عترت]] جدایی انداخته اند و فقط به یکی از آنها [[باور]] دارند. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، این است که بر اساس جملاتی از [[زیارت جامعه کبیره]] مانند {{متن حدیث|" مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ "}} [[تمسک]] به [[اهل بیت]] [[تمسک]] به خداست {{متن قرآن|وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱.</ref> و [[تمسک]] به [[خدا]]، همانا راه مستقیم است؛ پس این که در [[نماز]] میگوییم: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}؛ راه مستقیم، [[تمسک]] به خداست و [[تمسک]] به [[خدا]] از راه [[تمسک]] به [[اهل بیت]] صورت میپذیرد. یک بار دیگر به این سطر توجه کنید: [[توسل]] به [[اهل بیت]] [[توسل]] به خداست و ما که در [[نماز]] میگوییم {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}؛ یعنی ما را از طریق [[تمسک]] به اولیای خودت [[هدایت]] کن!»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]، ص ۵۲ - ۵۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
:::::#در حال آمادهباش بودن و در پی [[ظهور]] [[حضرت]] بودن؛ | :::::#در حال آمادهباش بودن و در پی [[ظهور]] [[حضرت]] بودن؛ | ||
:::::#سفارش [[مردم]] یکدیگر را به [[صبر]]<ref>مکیال المکارم، ج ۲، بخش هشتم، ص ۱۸۱.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۳۴-۳۳۸.</ref>. | :::::#سفارش [[مردم]] یکدیگر را به [[صبر]]<ref>مکیال المکارم، ج ۲، بخش هشتم، ص ۱۸۱.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۳۴-۳۳۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۲: | ||
:::::#طرحها و برنامههای [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و به سمع جهانیان برسانند و [[ارزش]] و مزایای برنامههای خدایی را برای [[بشر]] اثبات کنند. افکار جهانیان را برای پذیرفتن [[قوانین]] خدایی آماده سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] و [[مبارزه با ظلم]] و [[بیدادگری]] را مهیا نمایند. اما افرادی که حل مشکلاتشان را از [[قوانین]] موضوعه بشری [[انتظار]] دارند و [[قوانین]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[اسلام]] را به طور کلی نادیده گرفتهاند، [[احکام اسلام]] را در مساجد و معابد محصور کرده و در بازار و اجتماعشان اثری از [[اسلام]] دیده نمیشود. انواع [[فساد]] و [[بیدادگری]] را مشاهده میکنند و به جز گفتن "[[خدا]] [[فرج]] [[امام زمان]] را نزدیک کند" عکسالعملی نشان نمیدهند. در [[علوم]] و صنایع، کاسه لیس دیگرانند. [[اختلافات]] داخلی و پراکندگی در بینشان حکفرماست، با اجانب میسازد، ولی با خودشان نمیسازند. | :::::#طرحها و برنامههای [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و به سمع جهانیان برسانند و [[ارزش]] و مزایای برنامههای خدایی را برای [[بشر]] اثبات کنند. افکار جهانیان را برای پذیرفتن [[قوانین]] خدایی آماده سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] و [[مبارزه با ظلم]] و [[بیدادگری]] را مهیا نمایند. اما افرادی که حل مشکلاتشان را از [[قوانین]] موضوعه بشری [[انتظار]] دارند و [[قوانین]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[اسلام]] را به طور کلی نادیده گرفتهاند، [[احکام اسلام]] را در مساجد و معابد محصور کرده و در بازار و اجتماعشان اثری از [[اسلام]] دیده نمیشود. انواع [[فساد]] و [[بیدادگری]] را مشاهده میکنند و به جز گفتن "[[خدا]] [[فرج]] [[امام زمان]] را نزدیک کند" عکسالعملی نشان نمیدهند. در [[علوم]] و صنایع، کاسه لیس دیگرانند. [[اختلافات]] داخلی و پراکندگی در بینشان حکفرماست، با اجانب میسازد، ولی با خودشان نمیسازند. | ||
::::::درباره چنین ملتی نمیتوان گفت که [[منتظر فرج]] [[آل محمد]] و [[نهضت]] [[مهدی]] [[موعود]] هستند. چنین افرادی برای تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] [[آمادگی]] ندارند، گرچه روزی صد مرتبه بگویند: الهم عجل فرجه الشریف. من این مطلب را از [[روایات]] [[انتظار فرج]] به خوبی میفهمم. به علاوه در [[روایات]] دیگر هم کم و بیش بدین موضوع اشاره شده است. از باب نمونه: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: خودتان را برای [[ظهور]] و [[نهضت]] [[قائم]] ما آماده سازید ولو به [[ذخیره]] کردن یک تیر باشد<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.</ref>»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref>. | ::::::درباره چنین ملتی نمیتوان گفت که [[منتظر فرج]] [[آل محمد]] و [[نهضت]] [[مهدی]] [[موعود]] هستند. چنین افرادی برای تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] [[آمادگی]] ندارند، گرچه روزی صد مرتبه بگویند: الهم عجل فرجه الشریف. من این مطلب را از [[روایات]] [[انتظار فرج]] به خوبی میفهمم. به علاوه در [[روایات]] دیگر هم کم و بیش بدین موضوع اشاره شده است. از باب نمونه: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: خودتان را برای [[ظهور]] و [[نهضت]] [[قائم]] ما آماده سازید ولو به [[ذخیره]] کردن یک تیر باشد<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.</ref>»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۶۶: | ||
::::::*[[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامههای خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پیگیری میکنند و از آنان بیخبر نمیمانند. | ::::::*[[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامههای خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پیگیری میکنند و از آنان بیخبر نمیمانند. | ||
::::::گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]]{{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را [[یاری]] کند و آنکه بینیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</ref> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینههای لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۴-۳۴۸.</ref>. | ::::::گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]]{{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را [[یاری]] کند و آنکه بینیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</ref> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینههای لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۴-۳۴۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۰۰: | خط ۳۰۰: | ||
:::::#'''[[صدقه]] و [[زیارت]] از طرف [[امام]] {{ع}}''': [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]] از اوصاف [[منتظران]] و دوستداران [[حقیقی]] [[امام مهدی]]{{ع}} است. اعمالی چون [[قرائت قرآن]]، [[حج]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[مرقد]] [[ائمه]] {{عم}} و هرکار خیر دیگری را میتوان به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] به جای آورد و ضمن اظهار ارادت و [[دوستی]] واقعی خود، یاد و نام او را همیشه در [[دل]] و [[جان]] خود زنده نگه داشت. [[سید ابن طاووس]] در [[کشف]] المحجة سفارش میکند: [[صدقه]] دادن از سوی آنجناب را، پیش از [[صدقه]] دادن از سوی خود و عزیزانت، قرار ده و [[دعا]] برای آن [[حضرت]] را، بر [[دعا کردن]] برای خودت مقدّم بدار و نیز در هرکار خیری که مایه وفای به [[حق]] آن [[حضرت]] است، آن بزرگوار را مقدّم بدار که سبب میشود به سوی تو توجّه فرماید و به تو [[احسان]] کند<ref>کشف المحجة، ص ۱۵۲</ref>. | :::::#'''[[صدقه]] و [[زیارت]] از طرف [[امام]] {{ع}}''': [[صدقه]] دادن برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]] از اوصاف [[منتظران]] و دوستداران [[حقیقی]] [[امام مهدی]]{{ع}} است. اعمالی چون [[قرائت قرآن]]، [[حج]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[مرقد]] [[ائمه]] {{عم}} و هرکار خیر دیگری را میتوان به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] به جای آورد و ضمن اظهار ارادت و [[دوستی]] واقعی خود، یاد و نام او را همیشه در [[دل]] و [[جان]] خود زنده نگه داشت. [[سید ابن طاووس]] در [[کشف]] المحجة سفارش میکند: [[صدقه]] دادن از سوی آنجناب را، پیش از [[صدقه]] دادن از سوی خود و عزیزانت، قرار ده و [[دعا]] برای آن [[حضرت]] را، بر [[دعا کردن]] برای خودت مقدّم بدار و نیز در هرکار خیری که مایه وفای به [[حق]] آن [[حضرت]] است، آن بزرگوار را مقدّم بدار که سبب میشود به سوی تو توجّه فرماید و به تو [[احسان]] کند<ref>کشف المحجة، ص ۱۵۲</ref>. | ||
:::::#'''[[تسلیم]] بودن و عدم تعیین وقت''': روزی مهزم به [[امام صادق]] {{ع}}، عرض کرد: فدایت شوم! خبر ده مرا از این امری که منتظرش هستیم کی خواهد بود؟ [[امام]] فرمود: ای مهزم! تعیین کنندگان وقت [[دروغ]] میگویند و عجله کنندگان هلاک میگردند و [[تسلیم]] شدگان نجاتاند<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.</ref>. همچنین در [[تفسیر]] آیه {{متن قرآن|أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ}}<ref>نحل آیه ۱</ref>، فرمود: این امر ما است، خدای عزّ و جل امر فرموده که در آن عجله نشود تا اینکه سه [[لشکر]] آن را تأیید کنند: [[فرشتگان]]، [[مؤمنان]] و [[رعب]]؛ [[خروج قائم]]، همانند [[خروج]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} خواهد بود ..<ref>الغیبة النعمانی، ص ۱۰۴</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۲۰۳، ۲۱۲.</ref>. | :::::#'''[[تسلیم]] بودن و عدم تعیین وقت''': روزی مهزم به [[امام صادق]] {{ع}}، عرض کرد: فدایت شوم! خبر ده مرا از این امری که منتظرش هستیم کی خواهد بود؟ [[امام]] فرمود: ای مهزم! تعیین کنندگان وقت [[دروغ]] میگویند و عجله کنندگان هلاک میگردند و [[تسلیم]] شدگان نجاتاند<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.</ref>. همچنین در [[تفسیر]] آیه {{متن قرآن|أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ}}<ref>نحل آیه ۱</ref>، فرمود: این امر ما است، خدای عزّ و جل امر فرموده که در آن عجله نشود تا اینکه سه [[لشکر]] آن را تأیید کنند: [[فرشتگان]]، [[مؤمنان]] و [[رعب]]؛ [[خروج قائم]]، همانند [[خروج]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} خواهد بود ..<ref>الغیبة النعمانی، ص ۱۰۴</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۲۰۳، ۲۱۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۱۹: | خط ۳۱۹: | ||
:::::#'''[[تزکیه]] و [[خودسازی]]''': پاکسازی درون از صفات پلید، و [[زیور]] دادن آن به وسیله [[اخلاق پسندیده]]، از جمله وظایفی است که در هر زمان [[واجب]] است، ولی یاد کردن آن به طور خصوص، در [[وظایف]] [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}}، از این جهت است که [[درک]] [[فضیلت]] صحبت او و قرار گرفتن در اعداد [[اصحاب]] آن جناب، بستگی به آن دارد. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: هرکس که [[دوست]] میدارد از [[اصحاب حضرت قائم]] {{ع}} باشد، میبایست [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید، در حالیکه [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش [[قائم]] {{ع}} به پا خیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است، پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا باد شما را ای گروه مشمول [[رحمت خدا]]<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۴۳۷</ref>. | :::::#'''[[تزکیه]] و [[خودسازی]]''': پاکسازی درون از صفات پلید، و [[زیور]] دادن آن به وسیله [[اخلاق پسندیده]]، از جمله وظایفی است که در هر زمان [[واجب]] است، ولی یاد کردن آن به طور خصوص، در [[وظایف]] [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}}، از این جهت است که [[درک]] [[فضیلت]] صحبت او و قرار گرفتن در اعداد [[اصحاب]] آن جناب، بستگی به آن دارد. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: هرکس که [[دوست]] میدارد از [[اصحاب حضرت قائم]] {{ع}} باشد، میبایست [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید، در حالیکه [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش [[قائم]] {{ع}} به پا خیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است، پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا باد شما را ای گروه مشمول [[رحمت خدا]]<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۴۳۷</ref>. | ||
::::::همچنین وظایفی از قبیل: اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن [[حضرت]]، حضور در مجالس حضرتش، درخواست [[معرفت]] او از [[خدا]]، اهتمام و تصمیم قلبی بر [[یاری]] وی، [[زیارت]] و [[سلام]] آن [[حضرت]] در هر مکان، هدیه [[ثواب]] [[نماز]] به آن جناب، [[دعوت]] [[مردم]] به او، [[دعا]] برای جلوگیری از نسیان یاد آن سرور، اهتمام در [[ادای حقوق]] [[برادران دینی]] و ...»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>. | ::::::همچنین وظایفی از قبیل: اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن [[حضرت]]، حضور در مجالس حضرتش، درخواست [[معرفت]] او از [[خدا]]، اهتمام و تصمیم قلبی بر [[یاری]] وی، [[زیارت]] و [[سلام]] آن [[حضرت]] در هر مکان، هدیه [[ثواب]] [[نماز]] به آن جناب، [[دعوت]] [[مردم]] به او، [[دعا]] برای جلوگیری از نسیان یاد آن سرور، اهتمام در [[ادای حقوق]] [[برادران دینی]] و ...»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۴۱: | خط ۳۴۱: | ||
:::::#'''حفظ پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]''' حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: "زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آنها خواهد بود، این است که باری تعالی به آنها ندا کرده و فرماید: "ای [[بندگان]] وای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا [[تصدیق]] کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده میدهم. شما [[بندگان]] و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما میپذیرم و از شما درمیگذرم و برای شما میبخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم میبارم و [[بلا]] را از آنها بگردانم. و اگر شما نبودید، بر آنها [[عذاب]] میفرستادم .... "<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵</ref>. | :::::#'''حفظ پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]''' حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: "زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آنها خواهد بود، این است که باری تعالی به آنها ندا کرده و فرماید: "ای [[بندگان]] وای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا [[تصدیق]] کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده میدهم. شما [[بندگان]] و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما میپذیرم و از شما درمیگذرم و برای شما میبخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم میبارم و [[بلا]] را از آنها بگردانم. و اگر شما نبودید، بر آنها [[عذاب]] میفرستادم .... "<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵</ref>. | ||
::::::شکی نیست [[امامان معصوم]]{{عم}} سخنی از نزد خود نمیگویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرمودهاند برگرفته از علومی است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و آن [[حضرت]] نیز از [[وحی الهی]] دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی میکند [[تجدید عهد]] هر [[روزه]] با آن [[یار]] سفر کرده است. در اینباره سفارش شده در پگاه هر روز، زانوی [[ادب]] در مقابل ساحت آن [[امام همام]] بر [[زمین]] نهاده به [[دستور امام]] [[صادق]]{{ع}} این عهدنامه را [[نجوا]] نماید که اگر [[چهل]] صبح چنین کند، [[امید]] است از [[یاران]] آن [[حضرت]] باشد؛ دعایی که اینگونه آغاز میشود: {{متن حدیث|"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّه..."}}<ref>کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص ۵۵۰؛ و نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۱۷ - ۴۲۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۷۴-۱۸۰.</ref>. | ::::::شکی نیست [[امامان معصوم]]{{عم}} سخنی از نزد خود نمیگویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرمودهاند برگرفته از علومی است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و آن [[حضرت]] نیز از [[وحی الهی]] دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی میکند [[تجدید عهد]] هر [[روزه]] با آن [[یار]] سفر کرده است. در اینباره سفارش شده در پگاه هر روز، زانوی [[ادب]] در مقابل ساحت آن [[امام همام]] بر [[زمین]] نهاده به [[دستور امام]] [[صادق]]{{ع}} این عهدنامه را [[نجوا]] نماید که اگر [[چهل]] صبح چنین کند، [[امید]] است از [[یاران]] آن [[حضرت]] باشد؛ دعایی که اینگونه آغاز میشود: {{متن حدیث|"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّه..."}}<ref>کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص ۵۵۰؛ و نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۱۷ - ۴۲۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۷۴-۱۸۰.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۵۶: | خط ۳۵۶: | ||
::::#'''[[رضایت]] خواهی [[امام]]:''' از دیگر [[لوازم معرفت]] [[امام زمان]]{{ع}} دغدغه [[رضایت]] مندی و اهتمام به جلب [[خشنودی]] آن [[حضرت]] است؛ زیرا بر اساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد. و خدا آمرزنده و مهربان است»؛ (سوره آل عمران، آیه ۳۱).</ref> اگر کسی در پی کسب [[رضایت الهی]] است، باید از [[حجت الهی]] [[تبعیت]] کند. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر شده، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر میزند، یکی از اسباب و بلکه تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناشایست آنهاست که از آنان [[انتظار]] نمیرود و ما آن را نمیپسندیم" <ref>{{متن حدیث|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ "}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref> نیز بما توصیه فرمود: "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که من موعظهها و سفارشهای لازم را نمودم و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است" <ref>{{متن حدیث|"وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ "}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>؛ از اینرو، [[پیروی]] از خواستههای [[امام]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به ایشان است؛ زیرا [[رضایت]] [[حضرت]]، تنها با [[تبعیت]] و پی جویی راه آن [[حضرت]] و آراستن به [[تقوی]] و [[اخلاق نیکو]]، میسر خواهد شد. | ::::#'''[[رضایت]] خواهی [[امام]]:''' از دیگر [[لوازم معرفت]] [[امام زمان]]{{ع}} دغدغه [[رضایت]] مندی و اهتمام به جلب [[خشنودی]] آن [[حضرت]] است؛ زیرا بر اساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد. و خدا آمرزنده و مهربان است»؛ (سوره آل عمران، آیه ۳۱).</ref> اگر کسی در پی کسب [[رضایت الهی]] است، باید از [[حجت الهی]] [[تبعیت]] کند. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر شده، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر میزند، یکی از اسباب و بلکه تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناشایست آنهاست که از آنان [[انتظار]] نمیرود و ما آن را نمیپسندیم" <ref>{{متن حدیث|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ "}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref> نیز بما توصیه فرمود: "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که من موعظهها و سفارشهای لازم را نمودم و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است" <ref>{{متن حدیث|"وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ "}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>؛ از اینرو، [[پیروی]] از خواستههای [[امام]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به ایشان است؛ زیرا [[رضایت]] [[حضرت]]، تنها با [[تبعیت]] و پی جویی راه آن [[حضرت]] و آراستن به [[تقوی]] و [[اخلاق نیکو]]، میسر خواهد شد. | ||
::::#'''[[دعا]] برای [[ظهور]] [[امام]]:''' از دیگر آثار مهم [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] نسبت به [[امام زمان]]{{ع}} [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است. مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست؛ بلکه آرزویی برآمده از [[قلب]] و [[عشق]] به [[امام]] است؛ یعنی هم چنان که [[امام زمان]]{{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزوهای [[انسان]] [[منتظر]] است، بزرگترین دغدغه [[انسان]] [[منتظر]] نیز باید تعجیل در [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نماید؛ زیرا [[جهان آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] میباشد و پیدایش هر پدیدهای مشروط به وجود شرایط و زمینههای آن است. طبق [[آموزههای دینی]]، [[دعا]] یکی از اسباب و عوامل تعجیل [[ظهور]] است؛ یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینههای آن میباشد و [[دعا]] یکی از اسباب آن و جزو سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت، در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]] تأکید و از آن به عنوان [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] یاد شده است. خود [[امام عصر]]{{ع}} نیز در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر فرمود، [[شیعیان]] را توصیه نمود که برای تعجیل در ظهورش بسیار [[دعا]] کنند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] میفرماید: "برای تعجیل امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید، زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref> {{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ "}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۲۸۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>؛ [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در روایتی، [[دعا]] برای تعجیل [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را یکی از نشانههای [[توفیق الهی]] برای [[شیعیان]] خاص و [[منتظران]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] ذکر نموده است. آن [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] چنین فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهد داشت که در آن، کسی از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] [[نجات]] نمییابد مگر این که [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم ثابت نماید و به [[دعا کردن]] برای ظهورش موفق کند"<ref>{{متن حدیث|"وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِه"}}؛ کشف الغمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی {{ع}}، ص۱۰۵.</ref>؛ این که در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت دوران [[غیبت]] را [[درک]] کنند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]]{{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیا]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، میباید تمامی توجهات و نگاهها به سوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خدا]] خواسته شود. در میان [[خواستهها]] نیز، تعجیل در [[ظهور]] [[حضرت]]، مهمترین خواسته و بلکه مقدم بر همه [[خواستهها]] باشد. بنابراین، امر [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} و تعجیل یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وابسته به [[قضای الهی]] است. در عین حال، ما نیز موظف به [[دعا]] هستیم و دعای ما نیز میتواند در تعجیل [[ظهور]] آن [[حضرت]] مؤثر باشد. مهم این است که [[دعا]] ناشی از خواست قلبی [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند؛ یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملاً در تسریع امر [[فرج]]، سهیم شوند و زمینه را برای پذیرش حرکت [[عدالت]] خواهانه [[امام عصر]]{{ع}} آماده نمایند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۲۳ - ۱۳۵.</ref>. | ::::#'''[[دعا]] برای [[ظهور]] [[امام]]:''' از دیگر آثار مهم [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] نسبت به [[امام زمان]]{{ع}} [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است. مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست؛ بلکه آرزویی برآمده از [[قلب]] و [[عشق]] به [[امام]] است؛ یعنی هم چنان که [[امام زمان]]{{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزوهای [[انسان]] [[منتظر]] است، بزرگترین دغدغه [[انسان]] [[منتظر]] نیز باید تعجیل در [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نماید؛ زیرا [[جهان آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] میباشد و پیدایش هر پدیدهای مشروط به وجود شرایط و زمینههای آن است. طبق [[آموزههای دینی]]، [[دعا]] یکی از اسباب و عوامل تعجیل [[ظهور]] است؛ یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینههای آن میباشد و [[دعا]] یکی از اسباب آن و جزو سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت، در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]] تأکید و از آن به عنوان [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] یاد شده است. خود [[امام عصر]]{{ع}} نیز در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر فرمود، [[شیعیان]] را توصیه نمود که برای تعجیل در ظهورش بسیار [[دعا]] کنند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] میفرماید: "برای تعجیل امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید، زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref> {{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ "}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۲۸۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>؛ [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در روایتی، [[دعا]] برای تعجیل [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را یکی از نشانههای [[توفیق الهی]] برای [[شیعیان]] خاص و [[منتظران]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] ذکر نموده است. آن [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] چنین فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهد داشت که در آن، کسی از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] [[نجات]] نمییابد مگر این که [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم ثابت نماید و به [[دعا کردن]] برای ظهورش موفق کند"<ref>{{متن حدیث|"وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِه"}}؛ کشف الغمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی {{ع}}، ص۱۰۵.</ref>؛ این که در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت دوران [[غیبت]] را [[درک]] کنند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]]{{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیا]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، میباید تمامی توجهات و نگاهها به سوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خدا]] خواسته شود. در میان [[خواستهها]] نیز، تعجیل در [[ظهور]] [[حضرت]]، مهمترین خواسته و بلکه مقدم بر همه [[خواستهها]] باشد. بنابراین، امر [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} و تعجیل یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وابسته به [[قضای الهی]] است. در عین حال، ما نیز موظف به [[دعا]] هستیم و دعای ما نیز میتواند در تعجیل [[ظهور]] آن [[حضرت]] مؤثر باشد. مهم این است که [[دعا]] ناشی از خواست قلبی [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند؛ یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملاً در تسریع امر [[فرج]]، سهیم شوند و زمینه را برای پذیرش حرکت [[عدالت]] خواهانه [[امام عصر]]{{ع}} آماده نمایند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۲۳ - ۱۳۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ | ||
خط ۳۶۷: | خط ۳۶۷: | ||
::::::بنابر این [[شیعه]] باید تلاش کند [[امام]] خویش را به خوبی بشناسد و در [[انتظار]] آن [[حضرت]] همواره ضمن حفظ [[آمادگی]] خود برای سربازی در رکاب آن [[حضرت]]، زبان و دلش در [[انتظار]] آن بزرگوار به دعاگویی و درخواست از [[خداوند]] مشغول باشد. [[امام زمان]] {{ع}} برای برپایی [[دین اسلام]] [[ظهور]] میکند بنابر این مهمترین [[انتظار]] ایشان از شیعیانش، انجام [[دستورات]] [[دین اسلام]] است»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۲۶.</ref>. | ::::::بنابر این [[شیعه]] باید تلاش کند [[امام]] خویش را به خوبی بشناسد و در [[انتظار]] آن [[حضرت]] همواره ضمن حفظ [[آمادگی]] خود برای سربازی در رکاب آن [[حضرت]]، زبان و دلش در [[انتظار]] آن بزرگوار به دعاگویی و درخواست از [[خداوند]] مشغول باشد. [[امام زمان]] {{ع}} برای برپایی [[دین اسلام]] [[ظهور]] میکند بنابر این مهمترین [[انتظار]] ایشان از شیعیانش، انجام [[دستورات]] [[دین اسلام]] است»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۲۶.</ref>. | ||
:::::*«نخستین [[وظیفه]] این است که [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] را آماده سازیم و از [[منتظران]] واقعیاش باشیم. [[اصلاح جامعه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، کاهش [[معاصی]] و [[تربیت]] نیرو برای [[حکومت]] آن بزرگوار میتواند زمینه ظهورِ آن [[حضرت]] را آماده سازد. تأسیس [[جمهوری اسلامی]] در [[ایران]] گامی در جهت [[آمادهسازی]] محیط برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] است. باید به گونهای عمل شود که یاد و نام آن [[حضرت]] غافل نشوند و در مشکلات به او روی آورند و بدانند که او [[حجت]] خداست و بر حال همه [[آگاه]] است. نیز [[وظیفه]] [[مردم]] است که برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]، [[صدقه]] بدهند، برای تعجیل در ظهورش [[دعا]] کنند، [[حج]] و [[اعمال]] خیر دیگر را به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] انجام دهند. نیز [[وظیفه]] [[شیعیان]] است که زیارتنامههایی را که برای آن [[حضرت]] وارد شده بخوانند، همیشه –به ویژه روز جمعه– به یاد او باشند و [[دعای ندبه]] را بخوانند. از دعای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ"}} و دعای {{متن حدیث|"اِلهی عَظُمَ الْبلاء"}} و سایر دعاهای مناسب [[غفلت]] نورزند و [[منتظر ظهور]] باشند»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۱.</ref>. | :::::*«نخستین [[وظیفه]] این است که [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] را آماده سازیم و از [[منتظران]] واقعیاش باشیم. [[اصلاح جامعه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، کاهش [[معاصی]] و [[تربیت]] نیرو برای [[حکومت]] آن بزرگوار میتواند زمینه ظهورِ آن [[حضرت]] را آماده سازد. تأسیس [[جمهوری اسلامی]] در [[ایران]] گامی در جهت [[آمادهسازی]] محیط برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] است. باید به گونهای عمل شود که یاد و نام آن [[حضرت]] غافل نشوند و در مشکلات به او روی آورند و بدانند که او [[حجت]] خداست و بر حال همه [[آگاه]] است. نیز [[وظیفه]] [[مردم]] است که برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]، [[صدقه]] بدهند، برای تعجیل در ظهورش [[دعا]] کنند، [[حج]] و [[اعمال]] خیر دیگر را به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] انجام دهند. نیز [[وظیفه]] [[شیعیان]] است که زیارتنامههایی را که برای آن [[حضرت]] وارد شده بخوانند، همیشه –به ویژه روز جمعه– به یاد او باشند و [[دعای ندبه]] را بخوانند. از دعای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ"}} و دعای {{متن حدیث|"اِلهی عَظُمَ الْبلاء"}} و سایر دعاهای مناسب [[غفلت]] نورزند و [[منتظر ظهور]] باشند»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۱.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۷۹: | خط ۳۷۹: | ||
:::::#'''[[انتظار]] [[فرج]]:''' همانگونه که از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شد، هرکس که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام]] باشد، باید [[منتظر]] باشد. بنابراین، یکی از [[وظایف]] [[مردم]] در دوره [[غیبت]]، [[انتظار]] [[فرج]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "[[برترین]] [[اعمال امت]] من، [[انتظار]] [[فرج]] ([[حضرت مهدی]]) از نزد [[خداوند]] عز و جل است"<ref>{{متن حدیث|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸.</ref>. | :::::#'''[[انتظار]] [[فرج]]:''' همانگونه که از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شد، هرکس که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام]] باشد، باید [[منتظر]] باشد. بنابراین، یکی از [[وظایف]] [[مردم]] در دوره [[غیبت]]، [[انتظار]] [[فرج]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "[[برترین]] [[اعمال امت]] من، [[انتظار]] [[فرج]] ([[حضرت مهدی]]) از نزد [[خداوند]] عز و جل است"<ref>{{متن حدیث|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸.</ref>. | ||
::::::آنچه از [[احادیث]] مذکور استفاده میشود، این است که ما، در عین عمل به [[تکالیف دینی]] خود، همیشه باید [[منتظر ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} باشیم و از [[رحمت]] واسعه [[الهی]] [[ناامید]] و مأیوس نگردیم. همین [[انتظار]]، خود، وظیفهای است مستقل که دوره [[غیبت]] را به دوره تلاش برای رسیدن به دوره [[حکومت]] سراسر [[عدل]] [[امام مهدی]] {{ع}} تبدیل میکند و [[ضعف]] و [[سستی]] و [[ناامیدی]] را از [[جامعه اسلامی]] دور میسازد»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷-۱۰۰.</ref>. | ::::::آنچه از [[احادیث]] مذکور استفاده میشود، این است که ما، در عین عمل به [[تکالیف دینی]] خود، همیشه باید [[منتظر ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} باشیم و از [[رحمت]] واسعه [[الهی]] [[ناامید]] و مأیوس نگردیم. همین [[انتظار]]، خود، وظیفهای است مستقل که دوره [[غیبت]] را به دوره تلاش برای رسیدن به دوره [[حکومت]] سراسر [[عدل]] [[امام مهدی]] {{ع}} تبدیل میکند و [[ضعف]] و [[سستی]] و [[ناامیدی]] را از [[جامعه اسلامی]] دور میسازد»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷-۱۰۰.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۹۰: | خط ۳۹۰: | ||
:::::#'''پاکسازی ([[جامعه]]):''' مقصود از پاکسازی [[مبارزه]] با مظاهر [[گناه]] و [[پلیدی]] است. [[منتظر]] باید تلاش کند [[جامعه]] را از [[ظلم و ستم]] [[پاک]] نماید و این شرط [[انتظار]] است. او باید برای [[رضای خدا]]، بر علیه [[زشتیها]] [[قیام]] نماید. "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} برای ما تعیین فرمودهاند عمل کنیم و صورتها را محتوای واقعی به آن بدهیم و الفاظ را معانی [[حقیقی]]، شاید این وصفی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است دنبال همین [[آیه شریفه]] که میفرماید که: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى}}<ref>بگو: شما را به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ: ۳۴/ ۴۶. </ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحدی که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص [[واحد]] است و همه قیامها باید دنبال آن [[قیام]] باشد. [[خدای تبارک و تعالی]] میفرماید که: من فقط یک [[موعظه]] دارم به شما {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ}} به [[امت]] بگو که فقط من یک [[موعظه]] دارم به شما و آن [[موعظه]] این است که [[قیام]] کنید و [[قیام]] لله باشد، [[قیام]] لله کنید. البته آن [[حضرت]] [[قیام]] لله میفرمایند و آن للهی که و آن خلوصی که برای ایشان هست برای دیگران نیست. لکن شیعههای بزرگوار آن [[حضرت]] هم باید [[پیروی]] از او بکنند در اینکه [[قیام]] کنند برای [[خدا]]"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. "به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم با این دستگاههای [[ظالم]] خصوصا دستگاههایی که با اساس مخالفند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام خمینی|حضرت امام]] همچنین درباره کسانی که میگویند: "من که دلم بیشتر نسوخته به [[اسلام]] از [[حضرت صاحب]] {{ع}}، خوب ایشان هم که میبینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟" میفرماید: "این اشخاص میخواهند از [[تکلیف]] شانه خالی کنند این [[منطق]] اشخاصی است که میخواهند از زیر بار دربروند. [[اسلام]] اینها را نمیپذیرد. [[اسلام]] اینها را به هیچ چیز نمیشمرد ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۸.</ref>. بر اساس [[ادله]] مربوط به [[امر به معروف و نهی از منکر]] باید بر علیه مظاهر [[فساد]] و [[پلیدی]] [[مبارزه]] کرد و زمینه را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم نمود<ref>آیهها و روایتها درباره امر به معروف و نهی از منکر زیاد است، از جمله آیههای: ۱۱۰ و ۱۱۴ سوره آل عمران.</ref>. | :::::#'''پاکسازی ([[جامعه]]):''' مقصود از پاکسازی [[مبارزه]] با مظاهر [[گناه]] و [[پلیدی]] است. [[منتظر]] باید تلاش کند [[جامعه]] را از [[ظلم و ستم]] [[پاک]] نماید و این شرط [[انتظار]] است. او باید برای [[رضای خدا]]، بر علیه [[زشتیها]] [[قیام]] نماید. "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} برای ما تعیین فرمودهاند عمل کنیم و صورتها را محتوای واقعی به آن بدهیم و الفاظ را معانی [[حقیقی]]، شاید این وصفی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است دنبال همین [[آیه شریفه]] که میفرماید که: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى}}<ref>بگو: شما را به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ: ۳۴/ ۴۶. </ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحدی که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص [[واحد]] است و همه قیامها باید دنبال آن [[قیام]] باشد. [[خدای تبارک و تعالی]] میفرماید که: من فقط یک [[موعظه]] دارم به شما {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ}} به [[امت]] بگو که فقط من یک [[موعظه]] دارم به شما و آن [[موعظه]] این است که [[قیام]] کنید و [[قیام]] لله باشد، [[قیام]] لله کنید. البته آن [[حضرت]] [[قیام]] لله میفرمایند و آن للهی که و آن خلوصی که برای ایشان هست برای دیگران نیست. لکن شیعههای بزرگوار آن [[حضرت]] هم باید [[پیروی]] از او بکنند در اینکه [[قیام]] کنند برای [[خدا]]"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. "به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم با این دستگاههای [[ظالم]] خصوصا دستگاههایی که با اساس مخالفند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام خمینی|حضرت امام]] همچنین درباره کسانی که میگویند: "من که دلم بیشتر نسوخته به [[اسلام]] از [[حضرت صاحب]] {{ع}}، خوب ایشان هم که میبینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟" میفرماید: "این اشخاص میخواهند از [[تکلیف]] شانه خالی کنند این [[منطق]] اشخاصی است که میخواهند از زیر بار دربروند. [[اسلام]] اینها را نمیپذیرد. [[اسلام]] اینها را به هیچ چیز نمیشمرد ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۸.</ref>. بر اساس [[ادله]] مربوط به [[امر به معروف و نهی از منکر]] باید بر علیه مظاهر [[فساد]] و [[پلیدی]] [[مبارزه]] کرد و زمینه را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم نمود<ref>آیهها و روایتها درباره امر به معروف و نهی از منکر زیاد است، از جمله آیههای: ۱۱۰ و ۱۱۴ سوره آل عمران.</ref>. | ||
:::::#'''[[آماده سازی]]:''' سومین [[وظیفه]] [[منتظر]] آنست که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور امام زمان]] و [[یاری]] او آماده نماید. "[[آمادگی]] و [[آماده سازی]]" از لوازم [[انتظار]] به معنای [[حقیقی]] کلمه است. "ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم. کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن [[حضرت]] {{ع}}"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۸.</ref>. "در بعضی [[روایات]]- که من حالا نمیدانم صحت و سقمش را- هست که یکی از چیزهای [[مستحب]] این است که [[مؤمنین]] در حال [[انتظار]] اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه اینکه اسلحه را بگذارند کنار و بنشینند [[منتظر]]. اسلحه داشته باشند برای اینکه با [[ظلم]] مقابله کنند، با [[جور]] مقابله کنند. [[تکلیف]] است، [[نهی از منکر]] است. به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲، به همین مضمون مراجعه شود به: همان، ج ۱۵، ص ۲۲.</ref>. در مورد آماده بودن [[منتظر]]، [[روایت]] زیر [[نقل]] میشود:{{متن حدیث|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ وَ يَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ "}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶.</ref>. پس صرف اینکه کسی بگوید من در [[انتظار]] [[حضرت مهدی]] هستم، او [[منتظر]] شناخته نمیشود، بلکه باید شرطهای سهگانه آن، یعنی [[خودسازی]]، پاکسازی و [[آمادهسازی]] را نیز تحصیل نماید. به عبارت دیگر، [[منتظر واقعی]] کسی است که خود را ساخته، برای پاکسازی [[جامعه]] از آلودگی تلاش و خود را برای [[یاری]] [[امام زمان]] آماده نموده است. این [[حقیقت]] [[انتظار]] در [[کلام]] [[امام خمینی]] است و این معنای از [[انتظار]] است که [[برترین]] [[اعمال]] و [[بهترین]] عبادتها است. "و اگر نظر شماها مثل نظر بعضی عامیهای [[منحرف]] آن است که برای [[ظهور]] آن بزرگوار باید کوشش در تحقق [[کفر]] و [[ظلم]] کرد و تا عالم را [[ظلم]] فراگیرد و مقدمات [[ظهور]] فراهم شود {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>"ما از خدا هستیم و ما بازگردنده به سوی او هستیم".</ref>"<ref>وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی، بخشی از بند "ع"؛ سوره بقره، آیه:۱۵۶</ref>»<ref>[[فرجالله هدایتنیا|هدایتنیا، فرجالله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص 367-371.</ref>. | :::::#'''[[آماده سازی]]:''' سومین [[وظیفه]] [[منتظر]] آنست که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور امام زمان]] و [[یاری]] او آماده نماید. "[[آمادگی]] و [[آماده سازی]]" از لوازم [[انتظار]] به معنای [[حقیقی]] کلمه است. "ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم. کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن [[حضرت]] {{ع}}"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۸.</ref>. "در بعضی [[روایات]]- که من حالا نمیدانم صحت و سقمش را- هست که یکی از چیزهای [[مستحب]] این است که [[مؤمنین]] در حال [[انتظار]] اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه اینکه اسلحه را بگذارند کنار و بنشینند [[منتظر]]. اسلحه داشته باشند برای اینکه با [[ظلم]] مقابله کنند، با [[جور]] مقابله کنند. [[تکلیف]] است، [[نهی از منکر]] است. به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲، به همین مضمون مراجعه شود به: همان، ج ۱۵، ص ۲۲.</ref>. در مورد آماده بودن [[منتظر]]، [[روایت]] زیر [[نقل]] میشود:{{متن حدیث|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ وَ يَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ "}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶.</ref>. پس صرف اینکه کسی بگوید من در [[انتظار]] [[حضرت مهدی]] هستم، او [[منتظر]] شناخته نمیشود، بلکه باید شرطهای سهگانه آن، یعنی [[خودسازی]]، پاکسازی و [[آمادهسازی]] را نیز تحصیل نماید. به عبارت دیگر، [[منتظر واقعی]] کسی است که خود را ساخته، برای پاکسازی [[جامعه]] از آلودگی تلاش و خود را برای [[یاری]] [[امام زمان]] آماده نموده است. این [[حقیقت]] [[انتظار]] در [[کلام]] [[امام خمینی]] است و این معنای از [[انتظار]] است که [[برترین]] [[اعمال]] و [[بهترین]] عبادتها است. "و اگر نظر شماها مثل نظر بعضی عامیهای [[منحرف]] آن است که برای [[ظهور]] آن بزرگوار باید کوشش در تحقق [[کفر]] و [[ظلم]] کرد و تا عالم را [[ظلم]] فراگیرد و مقدمات [[ظهور]] فراهم شود {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>"ما از خدا هستیم و ما بازگردنده به سوی او هستیم".</ref>"<ref>وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی، بخشی از بند "ع"؛ سوره بقره، آیه:۱۵۶</ref>»<ref>[[فرجالله هدایتنیا|هدایتنیا، فرجالله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص 367-371.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین انصاری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین انصاری؛ | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۰۸: | ||
:::::*[[اصلاح جامعه]]. [[وظیفه]] مهم دیگری که به عهده [[عاشقان]] و علاقهمندان واقعی آن [[حضرت]] است - البته بعد از [[اصلاح]] خود - سعی و تلاش فراوان در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجرویها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسانهای صالح]] و [[شایسته]] است. بنابراین، بر اساس احساس [[مسؤولیت]] همگانی، باید در برابر [[فسادها]] و ناهنجاریها ایستاد و [[سکوت]] را [[شکست]] و حتی در [[موقعیت]] مناسب، پرخاش کرد و از [[سرزنش]] دیگران نهراسید. کسانی که خود را از صحنه اجتماع کنار میکشند و میگویند: ما به خیر و شرّ دیگران کار نداریم و به [[عبادت]] خود میپردازیم و تنها به این بسنده میکنند که خود را [[دوستدار]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} میدانند، به [[وظایف]] خود در [[زمان غیبت]] عمل نکردهاند و جزو [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] به حساب نمیآیند، هر چند روزی صدها مرتبه بگویند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ}} بطور کلی، [[مسلمان]] کسی است که به مشکلات و گرفتاریهای [[مسلمانان]] اهمیت بدهد و در زمینه رفع آنها از هیچ کوششی دریغ نورزد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>«هر کس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] میطلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست» میزان الحکمه، ج ۴، ص ۵۳۱.</ref>؛ | :::::*[[اصلاح جامعه]]. [[وظیفه]] مهم دیگری که به عهده [[عاشقان]] و علاقهمندان واقعی آن [[حضرت]] است - البته بعد از [[اصلاح]] خود - سعی و تلاش فراوان در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجرویها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسانهای صالح]] و [[شایسته]] است. بنابراین، بر اساس احساس [[مسؤولیت]] همگانی، باید در برابر [[فسادها]] و ناهنجاریها ایستاد و [[سکوت]] را [[شکست]] و حتی در [[موقعیت]] مناسب، پرخاش کرد و از [[سرزنش]] دیگران نهراسید. کسانی که خود را از صحنه اجتماع کنار میکشند و میگویند: ما به خیر و شرّ دیگران کار نداریم و به [[عبادت]] خود میپردازیم و تنها به این بسنده میکنند که خود را [[دوستدار]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} میدانند، به [[وظایف]] خود در [[زمان غیبت]] عمل نکردهاند و جزو [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] به حساب نمیآیند، هر چند روزی صدها مرتبه بگویند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ}} بطور کلی، [[مسلمان]] کسی است که به مشکلات و گرفتاریهای [[مسلمانان]] اهمیت بدهد و در زمینه رفع آنها از هیچ کوششی دریغ نورزد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره فرمود: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>«هر کس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] میطلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست» میزان الحکمه، ج ۴، ص ۵۳۱.</ref>؛ | ||
::::::در جایی که [[هدف]] تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} [[اصلاح جامعه]] و [[مبارزه]] با [[فساد]] و [[ترک گناه]] بوده است، آیا میتوان تصور کرد که انسانی خود را [[مسلمان]] و [[عاشق]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بداند و برای [[اصلاح جامعه]] تلاش نکند؟ آری برای هیچ مسلمانی پذیرفتنی نیست که [[گناه]] و [[انحراف]] و [[مخالفت]] با [[محبوب]] خود را ببیند و مهر خاموشی بر لب زند و گوشه [[عزلت]] نشیند»<ref>[[عبدالرحمن انصاری|انصاری؛عبدالرحمن]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۲۸-۱۳۷.</ref>. | ::::::در جایی که [[هدف]] تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} [[اصلاح جامعه]] و [[مبارزه]] با [[فساد]] و [[ترک گناه]] بوده است، آیا میتوان تصور کرد که انسانی خود را [[مسلمان]] و [[عاشق]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بداند و برای [[اصلاح جامعه]] تلاش نکند؟ آری برای هیچ مسلمانی پذیرفتنی نیست که [[گناه]] و [[انحراف]] و [[مخالفت]] با [[محبوب]] خود را ببیند و مهر خاموشی بر لب زند و گوشه [[عزلت]] نشیند»<ref>[[عبدالرحمن انصاری|انصاری؛عبدالرحمن]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۲۸-۱۳۷.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ | ||
خط ۴۳۸: | خط ۴۳۸: | ||
::::::همچنین [[علامه طباطبایی]] از استاد خود مرحوم [[قاضی]] [[نقل]] میکند که ایشان میفرمود: بعضی از افراد زمان ما [[مسلمان]] [[ادراک]] محضر [[مبارک]] [[امام زمان]] {{ع}} را کردهاند، و به خدمتش شرفیاب شدهاند. یکی از آنها در [[مسجد سهله]] در [[مقام]] آن [[حضرت]] که به [[مقام]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} معروف است، مشغول [[دعا]] و ذکر بود بود که ناگهان میبیند آن [[حضرت]] را در میانه نوری بسیار [[قوی]] که به او نزدیک میشدند؛ و چنان [[ابهت]] و [[عظمت]] آن [[نور]] او را میگیرد که نزدیک بود [[قبض روح]] شود؛ و نفسهای او قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو [[نفس]] به آخر مانده بود [[جان]] دهد، که آن [[حضرت]] را به اسماء [[جلالیه ]] [[خدا]] قسم میدهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در [[مسجد کوفه]] مشغول ذکر بود، [[حضرت]] بر او ظاهر شدند و مراد خود را میابد و به [[شرف]] [[ملاقات]] میرسد. مرحوم [[قاضی]] میفرمود: این شخص [[شیخ]] [[محمد]] [[تقی]] آملی<ref>مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی از علمای برجسته و طراز اول تهران بود، که چه از نقطه نظر فقاهت و چه از نقطه نظر اخلاق و معارف؛ تدریس فقه و فلسفه مینمود، و منظومه سبزواری و اسفار را تدریس میکرد؛ و صاحب حاشیه مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی و حاشیه و شرح منظومه سبزواری است. ایشان بسیار خلیق، مودب و سلیم النفس و دور از هوی بود؛ و تا آخر عمر متصدی فتوا نشد؛ آن مرحوم در ایام جوانی و تحصیل در نجف اشرف از محضر درس استاد قاضی رحمت الله علیه در امور عرفانی استفاده مینموده؛ و دارای کمالاتی بوده است. به نقل از: مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۷.</ref>. بوده است<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>. | ::::::همچنین [[علامه طباطبایی]] از استاد خود مرحوم [[قاضی]] [[نقل]] میکند که ایشان میفرمود: بعضی از افراد زمان ما [[مسلمان]] [[ادراک]] محضر [[مبارک]] [[امام زمان]] {{ع}} را کردهاند، و به خدمتش شرفیاب شدهاند. یکی از آنها در [[مسجد سهله]] در [[مقام]] آن [[حضرت]] که به [[مقام]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} معروف است، مشغول [[دعا]] و ذکر بود بود که ناگهان میبیند آن [[حضرت]] را در میانه نوری بسیار [[قوی]] که به او نزدیک میشدند؛ و چنان [[ابهت]] و [[عظمت]] آن [[نور]] او را میگیرد که نزدیک بود [[قبض روح]] شود؛ و نفسهای او قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو [[نفس]] به آخر مانده بود [[جان]] دهد، که آن [[حضرت]] را به اسماء [[جلالیه ]] [[خدا]] قسم میدهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در [[مسجد کوفه]] مشغول ذکر بود، [[حضرت]] بر او ظاهر شدند و مراد خود را میابد و به [[شرف]] [[ملاقات]] میرسد. مرحوم [[قاضی]] میفرمود: این شخص [[شیخ]] [[محمد]] [[تقی]] آملی<ref>مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی از علمای برجسته و طراز اول تهران بود، که چه از نقطه نظر فقاهت و چه از نقطه نظر اخلاق و معارف؛ تدریس فقه و فلسفه مینمود، و منظومه سبزواری و اسفار را تدریس میکرد؛ و صاحب حاشیه مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی و حاشیه و شرح منظومه سبزواری است. ایشان بسیار خلیق، مودب و سلیم النفس و دور از هوی بود؛ و تا آخر عمر متصدی فتوا نشد؛ آن مرحوم در ایام جوانی و تحصیل در نجف اشرف از محضر درس استاد قاضی رحمت الله علیه در امور عرفانی استفاده مینموده؛ و دارای کمالاتی بوده است. به نقل از: مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۷.</ref>. بوده است<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>. | ||
:::::*'''[[صدقه]] دادن و انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}}''': ایشان در پاسخ به سؤالی مبنی بر [[صدقه]] دادن از طرف [[امام زمان]] {{ع}} میگویند: «عمومات [[ادله]] اهداء، [[نیابت]] در [[عبادات]] مستحبه از قبیل [[نماز]]، صدقات، [[تلاوت قرآن]] و غیر ذلک، اهداء به [[امام]] {{ع}} بلکه [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[نیابت]] از آنان را نیز ممکن است شامل گردد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۵، سؤال ۲۷۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۱۵-۱۲۴.</ref>. | :::::*'''[[صدقه]] دادن و انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}}''': ایشان در پاسخ به سؤالی مبنی بر [[صدقه]] دادن از طرف [[امام زمان]] {{ع}} میگویند: «عمومات [[ادله]] اهداء، [[نیابت]] در [[عبادات]] مستحبه از قبیل [[نماز]]، صدقات، [[تلاوت قرآن]] و غیر ذلک، اهداء به [[امام]] {{ع}} بلکه [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[نیابت]] از آنان را نیز ممکن است شامل گردد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۵، سؤال ۲۷۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۱۵-۱۲۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۶۰: | خط ۴۶۰: | ||
:::::#[[پشتیبانی]] [[معنوی]] و [[اقتصادی]] حوزههای [[دینی]] و [[فرهنگی]]: از دیرباز حوزههای اندیشۀ [[دینی]] و [[فرهنگی]] توسط [[مراجع تقلید]] و علمای سرشناس [[اداره]] گردیده و در مجموع نتایج بسیار سودمندی را به دنبال داشته است. [[تربیت]] مبلغان، مدرسان، دینشناسان، نویسندگان، [[مجتهدان]] و [[عالمان]] سختکوش و [[متعهد]] و [[مصلحان]] بزرگ در همین حوزهها انجام گرفته و [[امید]] و [[آمال]] [[امت اسلامی]] گشتهاند | :::::#[[پشتیبانی]] [[معنوی]] و [[اقتصادی]] حوزههای [[دینی]] و [[فرهنگی]]: از دیرباز حوزههای اندیشۀ [[دینی]] و [[فرهنگی]] توسط [[مراجع تقلید]] و علمای سرشناس [[اداره]] گردیده و در مجموع نتایج بسیار سودمندی را به دنبال داشته است. [[تربیت]] مبلغان، مدرسان، دینشناسان، نویسندگان، [[مجتهدان]] و [[عالمان]] سختکوش و [[متعهد]] و [[مصلحان]] بزرگ در همین حوزهها انجام گرفته و [[امید]] و [[آمال]] [[امت اسلامی]] گشتهاند | ||
:::::#'''[[توسل به حضرت]] بقیة اللهالأعظم {{ع}}''' [[توسل]] به [[ولی الله الاعظم]] {{ع}} از بزرگترین [[وظایف]] عاشقانهای است که هر عارف پاکباختهای با آن [[آرامش]] مییابد و صبح و شامش را با آن قرین میسازد. [[توسل]] یعنی برای کسب [[فیض]] و [[نعمت]] بیشتر [[حق تعالی]]، او را واسطه قرار دادن و درخواست [[کمک]] از او برای حل مشکلات و به دست آوردن توفیقات بیشتر، زیرا او در این عصر، [[واسطه فیض]] [[حق]] - جل و علا - است. در [[دعا]] و [[توسل]] منقول از [[ائمه]] {{ع}} (گر چه مرسل است) در بند مربوط به [[حضرت بقیة الله]] میخوانیم: ای [[وصی]] [[امام حسن عسکری]] و ای [[جانشین]] [[حجت خداوند]]! ای به پاخاستهای که انتظارت را میکشند [[هدایت]] گر! ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]]! ای [[حجت خدا]] بر همۀ مخلوق! ای آقای ما و ای سرور ما! همانا ما به شما رو آوردیم و شما را در نزد [[خداوند]] شفیع خود قرار دادیم و به شما [[توسل]] جستیم و شما را برای برآورده شدن خواستههای خود پیش رو قرار دادیم. ای [[آبرومند]] و [[صاحب]] [[عِرض]] والا در نزد [[خداوند]]! برای ما در نزد [[خداوند]] [[شفاعت]] کنید<ref>{{متن حدیث| يَا وَصِيَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه}}؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۲۴۹.</ref>. اینگونه [[توسل]] و [[تمسک]] که از سوی [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده، سبب شده است که بسیاری از افراد به او [[تمسک]] جویند و [[خداوند]] به [[برکت]] آنان [[خواستهها]] و نیازمندیهای آنان را بر آورد. امروز هم نباید غافل بود. او همچون [[خورشید]] در پس پرده [[غیبت]] است. باید در مشکلات [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] از او [[استمداد]] کرد و به او [[متوسل]] شد. [[خداوند]] به [[برکت]] [[حضرت]] بقیة اللهالاعظم {{ع}} همۀ مشکلات را بر ما و [[جامعه]] ما آسان میگرداند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار ]]، ص236- 276.</ref>. | :::::#'''[[توسل به حضرت]] بقیة اللهالأعظم {{ع}}''' [[توسل]] به [[ولی الله الاعظم]] {{ع}} از بزرگترین [[وظایف]] عاشقانهای است که هر عارف پاکباختهای با آن [[آرامش]] مییابد و صبح و شامش را با آن قرین میسازد. [[توسل]] یعنی برای کسب [[فیض]] و [[نعمت]] بیشتر [[حق تعالی]]، او را واسطه قرار دادن و درخواست [[کمک]] از او برای حل مشکلات و به دست آوردن توفیقات بیشتر، زیرا او در این عصر، [[واسطه فیض]] [[حق]] - جل و علا - است. در [[دعا]] و [[توسل]] منقول از [[ائمه]] {{ع}} (گر چه مرسل است) در بند مربوط به [[حضرت بقیة الله]] میخوانیم: ای [[وصی]] [[امام حسن عسکری]] و ای [[جانشین]] [[حجت خداوند]]! ای به پاخاستهای که انتظارت را میکشند [[هدایت]] گر! ای [[فرزند پیامبر]] [[خدا]]! ای [[حجت خدا]] بر همۀ مخلوق! ای آقای ما و ای سرور ما! همانا ما به شما رو آوردیم و شما را در نزد [[خداوند]] شفیع خود قرار دادیم و به شما [[توسل]] جستیم و شما را برای برآورده شدن خواستههای خود پیش رو قرار دادیم. ای [[آبرومند]] و [[صاحب]] [[عِرض]] والا در نزد [[خداوند]]! برای ما در نزد [[خداوند]] [[شفاعت]] کنید<ref>{{متن حدیث| يَا وَصِيَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه}}؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۲۴۹.</ref>. اینگونه [[توسل]] و [[تمسک]] که از سوی [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده، سبب شده است که بسیاری از افراد به او [[تمسک]] جویند و [[خداوند]] به [[برکت]] آنان [[خواستهها]] و نیازمندیهای آنان را بر آورد. امروز هم نباید غافل بود. او همچون [[خورشید]] در پس پرده [[غیبت]] است. باید در مشکلات [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] از او [[استمداد]] کرد و به او [[متوسل]] شد. [[خداوند]] به [[برکت]] [[حضرت]] بقیة اللهالاعظم {{ع}} همۀ مشکلات را بر ما و [[جامعه]] ما آسان میگرداند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار ]]، ص236- 276.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۸۷: | خط ۴۸۷: | ||
:::::#'''[[همیاری]] و [[همکاری]]:''' یکی از [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]] در [[دوران غیبت]] تلاش در رفع نیازهای [[برادران دینی]] خود و احساس دیگرخواهی و انساندوستی است. [[امامان معصوم]]{{عم}} [[جامعه اسلامی]] را در تبیینی کلی به [[وظایف]] انسانی توجه دادهاند و ادای مسئولیتهای [[اجتماعی]] را در همه جا و همه زمانها [[تکلیف]] شمردهاند. [[امام رضا]]{{ع}} میفرمایند: "... [[خداوند]] توانمندان را مکلّف کرده است که برای امور [[ناتوانان]] و بینوایان بپاخیزند..."<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۸۸.</ref>. کوشش در رفع [[نیاز]] [[نیازمندان]] به آن درجه از اهمیت برخوردار است که مستقیماً به [[ولایت]] [[امامان]] و [[ولایت الهی]] پیوند مییابد. [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} میفرماید:"هر کس [[برادر]] مؤمنش حاجتی را به او عرضه کند بیگمان این [[رحمت الهی]] است که به او روی آورده است، اگر آن را پذیرفت (برای برآوردن [[نیاز]] او [[اقدام]] کرد) خود را به [[ولایت]] ما پیوند زده است و این پیوند به [[ولایت]] [[خدا]] متصل است"<ref> {{متن حدیث|"مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِي حَاجَةٍ فَإِنَّمَا هِيَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَاقَهَا إِلَيْهِ فَإِنْ قَبِلَ ذَلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوَلَايَتِنَا وَ هُوَ مَوْصُولٌ بِوَلَايَةِ اللَّهِ"}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۰۱، ح ۱۳.</ref>. [[معلی بن خنیس]] میگوید از [[امام صادق]]{{ع}} از [[حق مؤمن]] پرسیدم [[امام]] فرمود: "هفتاد [[حق]] است و من جز هفت [[حق]] را به تو نگویم که من نسبت به تو مهربانم، [[بیم]] دارم تاب نیاوری... پس گفت: تو سیر نباشی و او گرسنه، تو پوشاک نداشته باشی و او برهنه باشد و... برای رفع نیازهای او شب و روز بکوشی آنگاه که چنین کردید [[ولایت]] خود را به [[ولایت]] ما پیوند دادی، و [[ولایت]] ما به [[ولایت]] [[خدای بزرگ]] متصل است"<ref> {{متن حدیث|"سَبْعُونَ حَقّاً- لَا أُخْبِرُكَ إِلَّا بِسَبْعَةٍ فَإِنِّي عَلَيْكَ مُشْفِقٌ أَخْشَى أَنْ لَا تَحْتَمِلَ فَقُلْتُ بَلَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقَالَ{{ع}} لَا تَشْبَعُ وَ يَجُوعُ وَ لَا تَكْتَسِي وَ يَعْرَى وَ تَكُونُ دَلِيلَهُ وَ قَمِيصَهُ الَّذِي يَلْبَسُهُ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَتَكَلَّمُ بِهِ وَ تُحِبُّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ إِنْ كَانَتْ لَكَ جَارِيَةٌ بَعَثْتَهَا لِتُمَهِّدَ فِرَاشَهُ وَ تَسْعَى فِي حَوَائِجِهِ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ وَصَلْتَ"}}؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۵۵.</ref>. | :::::#'''[[همیاری]] و [[همکاری]]:''' یکی از [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]] در [[دوران غیبت]] تلاش در رفع نیازهای [[برادران دینی]] خود و احساس دیگرخواهی و انساندوستی است. [[امامان معصوم]]{{عم}} [[جامعه اسلامی]] را در تبیینی کلی به [[وظایف]] انسانی توجه دادهاند و ادای مسئولیتهای [[اجتماعی]] را در همه جا و همه زمانها [[تکلیف]] شمردهاند. [[امام رضا]]{{ع}} میفرمایند: "... [[خداوند]] توانمندان را مکلّف کرده است که برای امور [[ناتوانان]] و بینوایان بپاخیزند..."<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۸۸.</ref>. کوشش در رفع [[نیاز]] [[نیازمندان]] به آن درجه از اهمیت برخوردار است که مستقیماً به [[ولایت]] [[امامان]] و [[ولایت الهی]] پیوند مییابد. [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} میفرماید:"هر کس [[برادر]] مؤمنش حاجتی را به او عرضه کند بیگمان این [[رحمت الهی]] است که به او روی آورده است، اگر آن را پذیرفت (برای برآوردن [[نیاز]] او [[اقدام]] کرد) خود را به [[ولایت]] ما پیوند زده است و این پیوند به [[ولایت]] [[خدا]] متصل است"<ref> {{متن حدیث|"مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِي حَاجَةٍ فَإِنَّمَا هِيَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَاقَهَا إِلَيْهِ فَإِنْ قَبِلَ ذَلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوَلَايَتِنَا وَ هُوَ مَوْصُولٌ بِوَلَايَةِ اللَّهِ"}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۰۱، ح ۱۳.</ref>. [[معلی بن خنیس]] میگوید از [[امام صادق]]{{ع}} از [[حق مؤمن]] پرسیدم [[امام]] فرمود: "هفتاد [[حق]] است و من جز هفت [[حق]] را به تو نگویم که من نسبت به تو مهربانم، [[بیم]] دارم تاب نیاوری... پس گفت: تو سیر نباشی و او گرسنه، تو پوشاک نداشته باشی و او برهنه باشد و... برای رفع نیازهای او شب و روز بکوشی آنگاه که چنین کردید [[ولایت]] خود را به [[ولایت]] ما پیوند دادی، و [[ولایت]] ما به [[ولایت]] [[خدای بزرگ]] متصل است"<ref> {{متن حدیث|"سَبْعُونَ حَقّاً- لَا أُخْبِرُكَ إِلَّا بِسَبْعَةٍ فَإِنِّي عَلَيْكَ مُشْفِقٌ أَخْشَى أَنْ لَا تَحْتَمِلَ فَقُلْتُ بَلَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقَالَ{{ع}} لَا تَشْبَعُ وَ يَجُوعُ وَ لَا تَكْتَسِي وَ يَعْرَى وَ تَكُونُ دَلِيلَهُ وَ قَمِيصَهُ الَّذِي يَلْبَسُهُ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَتَكَلَّمُ بِهِ وَ تُحِبُّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ إِنْ كَانَتْ لَكَ جَارِيَةٌ بَعَثْتَهَا لِتُمَهِّدَ فِرَاشَهُ وَ تَسْعَى فِي حَوَائِجِهِ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ وَصَلْتَ"}}؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۵۵.</ref>. | ||
:::::#'''[[آمادگی نظامی]]:''' از [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]] [[آمادگی]] در بعد [[نظامی]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در دستوری درخشان [[منتظران]] را فرا میخواند تا همواره نیرومند و مسلح باشند و دوره [[انتظار مهدی]]{{ع}} را با دست پر به سر آورند: "هریک از شما باید برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کند اگر چه به اندازه یک تیر، چون هرگاه [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]]{{ع}} اسلحه تهیه کرده است، امیدوارم عمرش طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] نماید و در زمره [[یاوران مهدی]] قرار گیرد (یا برای این [[آمادگی]] به [[ثواب]] [[درک]] [[ظهور]] برسد"<ref> {{متن حدیث|"لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ وَ يَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶ و غیبت نعمانی، ص ۱۷۳.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص140-160.</ref>. | :::::#'''[[آمادگی نظامی]]:''' از [[وظایف]] [[اجتماعی]] [[منتظران]] [[آمادگی]] در بعد [[نظامی]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در دستوری درخشان [[منتظران]] را فرا میخواند تا همواره نیرومند و مسلح باشند و دوره [[انتظار مهدی]]{{ع}} را با دست پر به سر آورند: "هریک از شما باید برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کند اگر چه به اندازه یک تیر، چون هرگاه [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]]{{ع}} اسلحه تهیه کرده است، امیدوارم عمرش طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] نماید و در زمره [[یاوران مهدی]] قرار گیرد (یا برای این [[آمادگی]] به [[ثواب]] [[درک]] [[ظهور]] برسد"<ref> {{متن حدیث|"لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ وَ يَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶ و غیبت نعمانی، ص ۱۷۳.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص140-160.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۲۰: | خط ۵۲۰: | ||
:::::#[[آمادگی]] کامل [[نظامی]] و تهیه [[سلاح]] [[جنگی]] و [[تربیت]] نیروی دفاعی بجهت [[یاری]] آن [[حضرت]] در [[هنگام ظهور]]<ref>غیبت نعمانی / ۳۲۰ - روضه کافی / ۳۸۱ - بحارالانوار: ۹۳ / ۳۲۹ - تفسیر برهان: ۱ / ۳۳۵ - تفسیر عیاشی: ۱ / ۲۱۲.</ref> (و این علاوه بر مطلب ارائه شده در [[وظیفه]] پانزدهم و اخص از آن است). | :::::#[[آمادگی]] کامل [[نظامی]] و تهیه [[سلاح]] [[جنگی]] و [[تربیت]] نیروی دفاعی بجهت [[یاری]] آن [[حضرت]] در [[هنگام ظهور]]<ref>غیبت نعمانی / ۳۲۰ - روضه کافی / ۳۸۱ - بحارالانوار: ۹۳ / ۳۲۹ - تفسیر برهان: ۱ / ۳۳۵ - تفسیر عیاشی: ۱ / ۲۱۲.</ref> (و این علاوه بر مطلب ارائه شده در [[وظیفه]] پانزدهم و اخص از آن است). | ||
:::::#[[گریستن]] بر [[حضرت]] [[امام حسین]]{{ع}}و [[دعا]] برای فراهم آمدن وسائل [[انتقام]] گیری از [[دشمنان]] و [[قاتلان]] آن [[حضرت]] با [[ظهور]] [[منتقم]] [[حقیقی]] [[جهان]] [[حضرت صاحب الزمان]]. بهعلاوه که در [[روایات]]، از [[گریستن]] بر [[مظلوم]] [[کربلا]] بهعنوان اداء [[حق]] [[ائمه اطهار]] [[علی]] یاد شده است<ref>کامل الزیارات ۸۱.</ref>همچنین است [[زیارت]] [[قبر مطهر]] [[حضرت]] [[سیدالشهداء]]<ref>کامل الزیارات / ۱۲۷ - ۱۲۸ - ۱۴۶.</ref>»<ref>[[سید مهدی شمسالدین|شمسالدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۴۹-۵۵.</ref>. | :::::#[[گریستن]] بر [[حضرت]] [[امام حسین]]{{ع}}و [[دعا]] برای فراهم آمدن وسائل [[انتقام]] گیری از [[دشمنان]] و [[قاتلان]] آن [[حضرت]] با [[ظهور]] [[منتقم]] [[حقیقی]] [[جهان]] [[حضرت صاحب الزمان]]. بهعلاوه که در [[روایات]]، از [[گریستن]] بر [[مظلوم]] [[کربلا]] بهعنوان اداء [[حق]] [[ائمه اطهار]] [[علی]] یاد شده است<ref>کامل الزیارات ۸۱.</ref>همچنین است [[زیارت]] [[قبر مطهر]] [[حضرت]] [[سیدالشهداء]]<ref>کامل الزیارات / ۱۲۷ - ۱۲۸ - ۱۴۶.</ref>»<ref>[[سید مهدی شمسالدین|شمسالدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۴۹-۵۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۴۵: | خط ۵۴۵: | ||
:::::*'''[[محزون بودن]] از [[فراق]] [[حضرت]]''': یکی از نشانههای [[دوستی]]، [[محزون بودن]] در [[فراق]] و دوری از [[دوست]] و [[محبوب]] است. بدیهی است که علاقمندان به [[امام زمان]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] در [[فراق]] او [[اندوهگین]] هستند و این [[حزن]] و [[اندوه]] را به گونههای مختلف بروز میدهند. [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز به خاطر [[غیبت امام زمان]]{{ع}} میگریستند. به عنوان نمونه، سُدیر صیرفی میگوید: به [[خدمت]] مولایمان [[امام صادق]]{{ع}} رفتیم و [[امام]] در حال [[گریه]] و ناله دیدیم. او آنگاه حالت [[امام]] را اینگونه تشریح میکند: او همچون [[مادر]] [[فرزند]] از دست داده می گریست، [[اندوه]] از گونههای مبارکش پیدا بود و رنگ چهرهاش تغییر کرده بود. اشکهای او لباسش را خیس کرده بود. و در این حالت میگفت: مولای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از چشمانم ربوده و [[زمین]] را بر من تنگ نموده و [[آسایش]] دلم را از من گرفته است. مولای من! [[غیبت]] تو، [[بلا]] و [[مصیبت]] مرا به فاجعههای ابدی پیوند داده است<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، باب ۳۴، ص ۲۱.</ref>(...) | :::::*'''[[محزون بودن]] از [[فراق]] [[حضرت]]''': یکی از نشانههای [[دوستی]]، [[محزون بودن]] در [[فراق]] و دوری از [[دوست]] و [[محبوب]] است. بدیهی است که علاقمندان به [[امام زمان]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] در [[فراق]] او [[اندوهگین]] هستند و این [[حزن]] و [[اندوه]] را به گونههای مختلف بروز میدهند. [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز به خاطر [[غیبت امام زمان]]{{ع}} میگریستند. به عنوان نمونه، سُدیر صیرفی میگوید: به [[خدمت]] مولایمان [[امام صادق]]{{ع}} رفتیم و [[امام]] در حال [[گریه]] و ناله دیدیم. او آنگاه حالت [[امام]] را اینگونه تشریح میکند: او همچون [[مادر]] [[فرزند]] از دست داده می گریست، [[اندوه]] از گونههای مبارکش پیدا بود و رنگ چهرهاش تغییر کرده بود. اشکهای او لباسش را خیس کرده بود. و در این حالت میگفت: مولای من! [[غیبت]] تو، [[خواب]] را از چشمانم ربوده و [[زمین]] را بر من تنگ نموده و [[آسایش]] دلم را از من گرفته است. مولای من! [[غیبت]] تو، [[بلا]] و [[مصیبت]] مرا به فاجعههای ابدی پیوند داده است<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، باب ۳۴، ص ۲۱.</ref>(...) | ||
:::::*'''رعایت [[حقوق]] و پرداخت [[خمس]]''': از دیگر [[وظایف منتظران]]، رعایت [[حقوق امام]]{{ع}} و پرداخت [[خمس]] و داشتن حساب سال و رعایت [[حقوق مردم]] و [[حقوق]] کسانی که با [[امام]] نسبت دارند، مثل [[سادات]] و [[علمای دین]] میباشند»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۲۱۱-۲۲۷.</ref>. | :::::*'''رعایت [[حقوق]] و پرداخت [[خمس]]''': از دیگر [[وظایف منتظران]]، رعایت [[حقوق امام]]{{ع}} و پرداخت [[خمس]] و داشتن حساب سال و رعایت [[حقوق مردم]] و [[حقوق]] کسانی که با [[امام]] نسبت دارند، مثل [[سادات]] و [[علمای دین]] میباشند»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۲۱۱-۲۲۷.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۶۱: | خط ۵۶۱: | ||
::::::[[آمادگی]]، آن هم در تمامی اَبعادش<ref>چون در بخش «ابعاد انتظار» در این مورد بحث شد، طرح مجدد آن، ضرورتی ندارد.</ref>، یکی از وظایفِ [[دوران غیبت]] به شمار میآید؛ چون [[مؤمن]] [[منتظر]]، پیوسته در حال [[زمینهسازی]] برای [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} است؛ {{متن حدیث|ويُوطّئُونَ لِلمَهدِيِّ سُلطانَهُ}}<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۶۸.</ref>. | ::::::[[آمادگی]]، آن هم در تمامی اَبعادش<ref>چون در بخش «ابعاد انتظار» در این مورد بحث شد، طرح مجدد آن، ضرورتی ندارد.</ref>، یکی از وظایفِ [[دوران غیبت]] به شمار میآید؛ چون [[مؤمن]] [[منتظر]]، پیوسته در حال [[زمینهسازی]] برای [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} است؛ {{متن حدیث|ويُوطّئُونَ لِلمَهدِيِّ سُلطانَهُ}}<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۶۸.</ref>. | ||
::::::او، با دیدن دورههای [[آموزش]] [[نظامی]] و فراهم کردن اسلحه مناسب، خود را برای [[یاری امام]] آماده میکند. [[شیخ کلینی]] از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] میکند: هر کس اسبی را به [[انتظار]] امرِ ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواستههایش یاریش کند<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۵، روایت ۱.</ref>. چگونگی [[آمادگی]] در گرو شرایط زمان و مکان است؛ اگر در [[روایات]]، سخن از فراهم کردن اسب و [[شمشیر]]، به میان آمده، برای [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. بنابراین، به طور کلی میتوان گفت: [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آمادهسازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت]] الهی است و در این میان، [[راهبرد]] [[منتظران]]، نزدیکسازی [[آزادی]] به [[دین]] است»<ref>[[مجید حیدرینیک|حیدرینیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۶۷-۸۵.</ref>. | ::::::او، با دیدن دورههای [[آموزش]] [[نظامی]] و فراهم کردن اسلحه مناسب، خود را برای [[یاری امام]] آماده میکند. [[شیخ کلینی]] از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] میکند: هر کس اسبی را به [[انتظار]] امرِ ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواستههایش یاریش کند<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۵، روایت ۱.</ref>. چگونگی [[آمادگی]] در گرو شرایط زمان و مکان است؛ اگر در [[روایات]]، سخن از فراهم کردن اسب و [[شمشیر]]، به میان آمده، برای [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. بنابراین، به طور کلی میتوان گفت: [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آمادهسازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت]] الهی است و در این میان، [[راهبرد]] [[منتظران]]، نزدیکسازی [[آزادی]] به [[دین]] است»<ref>[[مجید حیدرینیک|حیدرینیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۶۷-۸۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۸۳: | خط ۵۸۳: | ||
::::::[[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در بخشی از نامهای که به [[شیخ مفید]] ارسال داشته، نوشته اند: پس هریک از شما باید کاری کند که وی را به [[محبّت]] و [[دوستی]] ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث [[خشم]] و کراهت ما میشود دوری کند<ref>{{متن حدیث|فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۳و۳۲۴</ref>. روشن است که [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} جنبه شخصی و فردی ندارد، بلکه به ملاک خدایی است؛ زیرا هر گاه [[اهل بیت]] {{عم}} مشاهده کنند که [[شیعیان]] و منتسبان به آنان کارهایی را انجام میدهند که مورد [[رضایت الهی]] است، و نیز از کارهایی که مورد [[سخط]] و [[غضب]] [[خداوند]] است اجتناب میکنند، خوشحال شده و به آنان میبالند. | ::::::[[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در بخشی از نامهای که به [[شیخ مفید]] ارسال داشته، نوشته اند: پس هریک از شما باید کاری کند که وی را به [[محبّت]] و [[دوستی]] ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث [[خشم]] و کراهت ما میشود دوری کند<ref>{{متن حدیث|فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۳و۳۲۴</ref>. روشن است که [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} جنبه شخصی و فردی ندارد، بلکه به ملاک خدایی است؛ زیرا هر گاه [[اهل بیت]] {{عم}} مشاهده کنند که [[شیعیان]] و منتسبان به آنان کارهایی را انجام میدهند که مورد [[رضایت الهی]] است، و نیز از کارهایی که مورد [[سخط]] و [[غضب]] [[خداوند]] است اجتناب میکنند، خوشحال شده و به آنان میبالند. | ||
::::::در نتیجه بر ما است که اگر به دنبال جلب [[محبّت]] آقا [[امام زمان]] {{ع}} و دوری از [[سخط]] و [[غضب]] آن [[حضرت]] هستیم، کاری نکنیم که از ایشان دور شده و از عنایاتش [[محروم]] گردیم. و از طرف دیگر، سعی ما بر این باشد که [[اعمال]] و [[رفتاری]] را انجام دهیم که هر چه بیشتر ما را به ایشان نزدیک گرداند» | ::::::در نتیجه بر ما است که اگر به دنبال جلب [[محبّت]] آقا [[امام زمان]] {{ع}} و دوری از [[سخط]] و [[غضب]] آن [[حضرت]] هستیم، کاری نکنیم که از ایشان دور شده و از عنایاتش [[محروم]] گردیم. و از طرف دیگر، سعی ما بر این باشد که [[اعمال]] و [[رفتاری]] را انجام دهیم که هر چه بیشتر ما را به ایشان نزدیک گرداند» | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۰۷: | خط ۶۰۷: | ||
:::::*«از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، [[نصرت]] و [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] میباشد که [[نصرت]] [[خداوند متعال]] است. [[یاری]] کردن [[امام عصر]] {{ع}}، این است که [[مؤمن]] نسبت به آنچه خواست آن [[حضرت]] است، [[اقدام]] نماید. [[نصرت]] در [[زمان غیبت]] به آن است که [[مؤمن]] [[خودسازی]] کند و در [[حق]] آن [[حضرت]] و [[شیعیان]] او [[دعا]] نموده، [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]] را بیان نماید. اما [[نصرت]] در [[زمان ظهور]]، با [[جهاد]] کردن در کنار [[امام]] {{ع}} و [[صبر]] بر [[سختیها]] و بذل [[مال]] و [[جان]] به دست میآید<ref>راه وصال، حسینی مطلق، ص ۱۲۵.</ref>. | :::::*«از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، [[نصرت]] و [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] میباشد که [[نصرت]] [[خداوند متعال]] است. [[یاری]] کردن [[امام عصر]] {{ع}}، این است که [[مؤمن]] نسبت به آنچه خواست آن [[حضرت]] است، [[اقدام]] نماید. [[نصرت]] در [[زمان غیبت]] به آن است که [[مؤمن]] [[خودسازی]] کند و در [[حق]] آن [[حضرت]] و [[شیعیان]] او [[دعا]] نموده، [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]] را بیان نماید. اما [[نصرت]] در [[زمان ظهور]]، با [[جهاد]] کردن در کنار [[امام]] {{ع}} و [[صبر]] بر [[سختیها]] و بذل [[مال]] و [[جان]] به دست میآید<ref>راه وصال، حسینی مطلق، ص ۱۲۵.</ref>. | ||
::::::[[دفاع]] از [[امام]] {{ع}} و صیانت از [[دین]] او و [[سنت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} نوعی [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] است. در وجود [[ولی عصر]] {{ع}} اموری جمع شده که هرکدام از آنها موجب اهتمام ورزیدن در [[نصرت]] و [[یاری]] آن جناب است، زیرا که [[یاری]] نمودن او، [[یاری]] کردن [[مظلوم]]، و [[نصرت]] [[غریب]]، و [[یاری]] عالم، و [[کمک]] به ذی القربی، و [[نصرت]] ولینعمت، و [[یاری]] نمودن واسطه [[نعمت]] و [[نصرت]] کسی است که [[خداوند]] او را [[یاری]] میکند، و [[نصرت]] [[کریم]]، [[شریف]]، [[طرید]]، [[خونخواه]] و مهجور است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۱۹ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸۰.</ref>. | ::::::[[دفاع]] از [[امام]] {{ع}} و صیانت از [[دین]] او و [[سنت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} نوعی [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] است. در وجود [[ولی عصر]] {{ع}} اموری جمع شده که هرکدام از آنها موجب اهتمام ورزیدن در [[نصرت]] و [[یاری]] آن جناب است، زیرا که [[یاری]] نمودن او، [[یاری]] کردن [[مظلوم]]، و [[نصرت]] [[غریب]]، و [[یاری]] عالم، و [[کمک]] به ذی القربی، و [[نصرت]] ولینعمت، و [[یاری]] نمودن واسطه [[نعمت]] و [[نصرت]] کسی است که [[خداوند]] او را [[یاری]] میکند، و [[نصرت]] [[کریم]]، [[شریف]]، [[طرید]]، [[خونخواه]] و مهجور است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۱۹ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸۰.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۵۶: | خط ۶۵۶: | ||
:::::*'''آغاز کردن هر روز با [[سلام]] به پیشگاه آن [[حضرت]]''': [[منتظران امام مهدی]] {{ع}} باید در آغاز هر روز و در [[تعقیب نماز]] صبح، [[سلام]] به مولای خود را فراموش نکنند و بسته به [[فرصت]] و وقتی که دارند، با یکی از زیارتهای وارد شده یا [[دعای عهد]]، به [[امام]] خود عرض ارادت کنند تا هرگز یاد و نام آن [[حضرت]] از دلهایشان نرود. | :::::*'''آغاز کردن هر روز با [[سلام]] به پیشگاه آن [[حضرت]]''': [[منتظران امام مهدی]] {{ع}} باید در آغاز هر روز و در [[تعقیب نماز]] صبح، [[سلام]] به مولای خود را فراموش نکنند و بسته به [[فرصت]] و وقتی که دارند، با یکی از زیارتهای وارد شده یا [[دعای عهد]]، به [[امام]] خود عرض ارادت کنند تا هرگز یاد و نام آن [[حضرت]] از دلهایشان نرود. | ||
::::::با توجه به آنچه گفته شد، اگر بخواهیم مفهوم [[انتظار]] در [[مکتب]] [[تشیع]] را در چند جمله بیان کنیم، میتوانیم بگوییم [[انتظار]] در [[مکتب]] [[تشیع]]، حالت انسانی است که با پیراستن وجود خویش از [[بدیها]] و آراستن آن به [[خوبیها]]، در ارتباطی مستمر با [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش، همه [[همت]] خود را صرف [[زمینهسازی ظهور]] [[مصلح]] [[آخرالزمان]] میسازد و برای تحقق [[وعده الهی]] نسبت به برپایی [[دولت کریمه]] [[اهل بیت]]: با تمام وجود تلاش میکند»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴.</ref>. | ::::::با توجه به آنچه گفته شد، اگر بخواهیم مفهوم [[انتظار]] در [[مکتب]] [[تشیع]] را در چند جمله بیان کنیم، میتوانیم بگوییم [[انتظار]] در [[مکتب]] [[تشیع]]، حالت انسانی است که با پیراستن وجود خویش از [[بدیها]] و آراستن آن به [[خوبیها]]، در ارتباطی مستمر با [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش، همه [[همت]] خود را صرف [[زمینهسازی ظهور]] [[مصلح]] [[آخرالزمان]] میسازد و برای تحقق [[وعده الهی]] نسبت به برپایی [[دولت کریمه]] [[اهل بیت]]: با تمام وجود تلاش میکند»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۵-۷۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۸۰: | خط ۶۸۰: | ||
:::::*[[امیدواری]] | :::::*[[امیدواری]] | ||
:::::*[[صبر]] کردن بر [[سختیها]]»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۶۹.</ref>. | :::::*[[صبر]] کردن بر [[سختیها]]»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۶۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۹۹: | خط ۶۹۹: | ||
:::::#'''نکوداشت یاد و نام [[امام عصر]]{{ع}}:''' بر [[انسان]] [[مؤمن]] لازم است که به [[تکریم]]، [[تعظیم]] و یاد [[ائمه]]{{عم}} بپردازد، به ویژه [[امام مهدی]]{{ع}} که [[جایگاه]] و [[منزلت]] خاصی دارند، بنابراین لازم است که نسبت به [[تعظیم]] و یاد ایشان نهایت تلاش و کوشش را به کار گیریم<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 147.</ref>. | :::::#'''نکوداشت یاد و نام [[امام عصر]]{{ع}}:''' بر [[انسان]] [[مؤمن]] لازم است که به [[تکریم]]، [[تعظیم]] و یاد [[ائمه]]{{عم}} بپردازد، به ویژه [[امام مهدی]]{{ع}} که [[جایگاه]] و [[منزلت]] خاصی دارند، بنابراین لازم است که نسبت به [[تعظیم]] و یاد ایشان نهایت تلاش و کوشش را به کار گیریم<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 147.</ref>. | ||
:::::#'''[[دعا]] برای [[سلامت]] و [[تعجیل در فرج]] [[امام عصر]]{{ع}}:''' یکی دیگر از وظایفی که بنابر تصریح [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} بر عهده [[منتظران]] و [[عاشقان]] آن [[حضرت]]، نهاده شده [[دعا برای تعجیل فرج]] است. و از آن جایی که [[دعا]]، عملی عبادی و نوعی خواستن است، برخاسته از مفهوم واقعی [[انتظار]] است به همین [[دلیل]] جزء [[تکالیف منتظران]] میباشد. [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده میفرمایند: "برای [[تعجیل در فرج]] بسیار [[دعا]] کنید، همانا در آن، [[گشایش]] کار شما هست" <ref>{{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ"}}؛بحارالانوار، ج ۵۳، باب من توقیعانه، ص ۱۸۸، ح ۱۰، و نیز:مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۴۵، ح ۳۴۴، و نیز: علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج ۲،پنجم، ص ۴۴۱. - الغیبهطوسی، ص ۲۹۳، ح ۲۴۷. و نیز: علل الشرایع، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۹، ح ۴.</ref>»<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 151.</ref>. | :::::#'''[[دعا]] برای [[سلامت]] و [[تعجیل در فرج]] [[امام عصر]]{{ع}}:''' یکی دیگر از وظایفی که بنابر تصریح [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} بر عهده [[منتظران]] و [[عاشقان]] آن [[حضرت]]، نهاده شده [[دعا برای تعجیل فرج]] است. و از آن جایی که [[دعا]]، عملی عبادی و نوعی خواستن است، برخاسته از مفهوم واقعی [[انتظار]] است به همین [[دلیل]] جزء [[تکالیف منتظران]] میباشد. [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده میفرمایند: "برای [[تعجیل در فرج]] بسیار [[دعا]] کنید، همانا در آن، [[گشایش]] کار شما هست" <ref>{{متن حدیث|"وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ"}}؛بحارالانوار، ج ۵۳، باب من توقیعانه، ص ۱۸۸، ح ۱۰، و نیز:مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۴۵، ح ۳۴۴، و نیز: علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج ۲،پنجم، ص ۴۴۱. - الغیبهطوسی، ص ۲۹۳، ح ۲۴۷. و نیز: علل الشرایع، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۹، ح ۴.</ref>»<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 151.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۲۲: | خط ۷۲۲: | ||
:::::#[[دعا]] برای [[سلامت]] [[حضرت]] و [[تعجیل فرج]] و آنچه به ایشان مربوط است. | :::::#[[دعا]] برای [[سلامت]] [[حضرت]] و [[تعجیل فرج]] و آنچه به ایشان مربوط است. | ||
::::::عمل به این ویژگیها، [[بهترین]] راه برای [[خشنود]] ساختن [[امام زمان]] {{ع}} است. بهویژه رعایت [[واجبات الهی]] و ترک حرامها که بیشک عامل مهمی در [[خشنودی]] آن [[حضرت]] است»»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۲۶۹، ۴۳۰.</ref>. | ::::::عمل به این ویژگیها، [[بهترین]] راه برای [[خشنود]] ساختن [[امام زمان]] {{ع}} است. بهویژه رعایت [[واجبات الهی]] و ترک حرامها که بیشک عامل مهمی در [[خشنودی]] آن [[حضرت]] است»»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۲۶۹، ۴۳۰.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۳۵: | خط ۷۳۵: | ||
::::#'''تلاش برای [[حفظ ایمان در زمان غیبت]]:''' ازآن جا که در [[زمان غیبت]]، خطرات فراوانی برای [[ایمان]] و عمل پیش میآید و فکرها و [[مذاهب]] [[انحرافی]] در مسیر [[انسان]] پیدا میشود و [[شیاطین]] [[دوست]] نما سعی در [[گمراهی]] [[انسان]] دارند، [[انسان]] [[منتظر]]، پیوسته در حفظ [[ایمان]] و عمل خود میکوشد. در این زمینه، او پیرو [[مجتهد]] جامع الشرایط مورد سفارش و توجه [[امامان]]{{عم}} است؛ زیرا او کسی است که از نظر علمی و عملی، مورد تأیید آن [[حضرت]] قرار گرفته است. | ::::#'''تلاش برای [[حفظ ایمان در زمان غیبت]]:''' ازآن جا که در [[زمان غیبت]]، خطرات فراوانی برای [[ایمان]] و عمل پیش میآید و فکرها و [[مذاهب]] [[انحرافی]] در مسیر [[انسان]] پیدا میشود و [[شیاطین]] [[دوست]] نما سعی در [[گمراهی]] [[انسان]] دارند، [[انسان]] [[منتظر]]، پیوسته در حفظ [[ایمان]] و عمل خود میکوشد. در این زمینه، او پیرو [[مجتهد]] جامع الشرایط مورد سفارش و توجه [[امامان]]{{عم}} است؛ زیرا او کسی است که از نظر علمی و عملی، مورد تأیید آن [[حضرت]] قرار گرفته است. | ||
::::#'''[[زمینه سازی برای ظهور]]:''' [[منتظر واقعی]]، با [[درک]] صحیح معنای [[انتظار]]، میکوشد [[زمینه ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را تقویت کند؛ بنابراین، هم به [[اصلاح]] نَفْس و [[خودسازی]] میپردازد و هم با [[امر به معروف و نهی از منکر]]، سعی در ساختن [[جامعه]] دارد؛ پس او فردی [[متعهد]] برابر خود و [[جامعه]] خویش است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۴ - ۸۶.</ref>. | ::::#'''[[زمینه سازی برای ظهور]]:''' [[منتظر واقعی]]، با [[درک]] صحیح معنای [[انتظار]]، میکوشد [[زمینه ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را تقویت کند؛ بنابراین، هم به [[اصلاح]] نَفْس و [[خودسازی]] میپردازد و هم با [[امر به معروف و نهی از منکر]]، سعی در ساختن [[جامعه]] دارد؛ پس او فردی [[متعهد]] برابر خود و [[جامعه]] خویش است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۴ - ۸۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۵۴: | خط ۷۵۴: | ||
::::#افرادی که عضو [[جامعه منتظر]] هستند، باید به [[جامعه]] رنگ و بوی [[مهدوی]] بدهند و نام و یاد [[امام]] را در همه عرصهها منتشر کنند و گفتار و [[کردار]] [[امام]] را به عنوان سرآمد همه سخنان و شیوهها به نمایش عمومی بگذارند که بدون [[تردید]] مورد [[عنایت]] و [[لطف]] ویژه [[امامان]]{{عم}} خواهند بود. [[عبدالحمید واسطی]] از [[یاران]] [[امام باقر]]{{ع}} به آن [[حضرت]] میگوید: "ما در [[انتظار فرج]] همه [[زندگی]] خود را وقف کردیم؛ به گونهای که برای بعضی از ما مشکلاتی را به همراه داشته است. [[امام]]{{ع}} در پاسخ او میفرماید: "ای عبدالحمید! آیا [[گمان]] میکنی که [[خداوند]] راه رهایی از مشکلات را برای آن بندهای که خود را وقف [[خداوند]] کرده باشد، قرار نداده است؟ آری؛ به [[خدا]] قسم! [[خداوند]] برای او راه چارهای قرار خواهد داد. [[خداوند]] [[رحمت]] کند بندهای را که امر [[ولایت]] ما را زنده دارد!.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۱۶، ص ۱۲۶.</ref> | ::::#افرادی که عضو [[جامعه منتظر]] هستند، باید به [[جامعه]] رنگ و بوی [[مهدوی]] بدهند و نام و یاد [[امام]] را در همه عرصهها منتشر کنند و گفتار و [[کردار]] [[امام]] را به عنوان سرآمد همه سخنان و شیوهها به نمایش عمومی بگذارند که بدون [[تردید]] مورد [[عنایت]] و [[لطف]] ویژه [[امامان]]{{عم}} خواهند بود. [[عبدالحمید واسطی]] از [[یاران]] [[امام باقر]]{{ع}} به آن [[حضرت]] میگوید: "ما در [[انتظار فرج]] همه [[زندگی]] خود را وقف کردیم؛ به گونهای که برای بعضی از ما مشکلاتی را به همراه داشته است. [[امام]]{{ع}} در پاسخ او میفرماید: "ای عبدالحمید! آیا [[گمان]] میکنی که [[خداوند]] راه رهایی از مشکلات را برای آن بندهای که خود را وقف [[خداوند]] کرده باشد، قرار نداده است؟ آری؛ به [[خدا]] قسم! [[خداوند]] برای او راه چارهای قرار خواهد داد. [[خداوند]] [[رحمت]] کند بندهای را که امر [[ولایت]] ما را زنده دارد!.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۱۶، ص ۱۲۶.</ref> | ||
:::::*سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینههای لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۴۱ - ۱۴۸.</ref>. | :::::*سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینههای لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۴۱ - ۱۴۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۴۹: | خط ۸۴۹: | ||
:::::#مهیا کردن [[سلاح]] در [[انتظار ظهور]] آن جناب»<ref>[[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]، ص 196-227.</ref>. | :::::#مهیا کردن [[سلاح]] در [[انتظار ظهور]] آن جناب»<ref>[[آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]، ص 196-227.</ref>. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۹۸: | خط ۸۹۸: | ||
:::::#بازدارنده | :::::#بازدارنده | ||
::::::آنچه در [[احادیث]] پیرامون [[انتظار]] آمده است مربوط به [[انتظار سازنده]] است. وقتی ما [[منتظر]] چیزی بودیم، به خصوص که امری بسیار بزرگ و [[سرنوشت]] ساز باشد، تمام سعی و تلاش خود را در جهت بهرهبرداری بهتر از واقعه به کار میبندیم و از این جهت تمام [[احادیث]] مربوط به [[وظایف]] ما در مقابل [[امام عصر]] در [[احادیث]] مربوط به [[انتظار]] تجلی پیدا کرده و معنی میشود. ولی چنانچه [[منتظر]] نباشیم و یا [[انتظار]] ما از قسم بازدارنده باشد، [[منتظر]] نبودن نشان از بیاهمیتی ما نسبت به موضوع دارد و [[انتظار]] بازدارنده یعنی اینکه [[صبر]] کنیم تا او خودش همه چیز را درست کند. در آن صورت تمام احادیثی که در رابطه با [[امام زمان]]{{ع}} و [[وظایف]] مربوط به [[زمان غیبت]] آن جناب میباشد، پوچ و بیمعنی خواهد شد» <ref>[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص 15-22.</ref>. | ::::::آنچه در [[احادیث]] پیرامون [[انتظار]] آمده است مربوط به [[انتظار سازنده]] است. وقتی ما [[منتظر]] چیزی بودیم، به خصوص که امری بسیار بزرگ و [[سرنوشت]] ساز باشد، تمام سعی و تلاش خود را در جهت بهرهبرداری بهتر از واقعه به کار میبندیم و از این جهت تمام [[احادیث]] مربوط به [[وظایف]] ما در مقابل [[امام عصر]] در [[احادیث]] مربوط به [[انتظار]] تجلی پیدا کرده و معنی میشود. ولی چنانچه [[منتظر]] نباشیم و یا [[انتظار]] ما از قسم بازدارنده باشد، [[منتظر]] نبودن نشان از بیاهمیتی ما نسبت به موضوع دارد و [[انتظار]] بازدارنده یعنی اینکه [[صبر]] کنیم تا او خودش همه چیز را درست کند. در آن صورت تمام احادیثی که در رابطه با [[امام زمان]]{{ع}} و [[وظایف]] مربوط به [[زمان غیبت]] آن جناب میباشد، پوچ و بیمعنی خواهد شد» <ref>[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]، ص 15-22.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۲۶: | خط ۹۲۶: | ||
::::::*در [[روایات]] است که در [[مجلسی]]، نزد [[امام رضا]] {{ع}} از آن [[حضرت]] نام برده شد. [[امام رضا]] {{ع}} برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود: {{عربی|اللهُم عَجلْ فَرَجَهُ وَ سَهلْ مَخْرَجَه}}<ref>منتخب الاثر، ۵۰۶.</ref>. | ::::::*در [[روایات]] است که در [[مجلسی]]، نزد [[امام رضا]] {{ع}} از آن [[حضرت]] نام برده شد. [[امام رضا]] {{ع}} برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود: {{عربی|اللهُم عَجلْ فَرَجَهُ وَ سَهلْ مَخْرَجَه}}<ref>منتخب الاثر، ۵۰۶.</ref>. | ||
#درخواست [[صبر]] از [[خداوند]] در [[زمان غیبت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 458-459.</ref>. | #درخواست [[صبر]] از [[خداوند]] در [[زمان غیبت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 458-459.</ref>. | ||
}} | |||
==پرسشهای مصداقی == | ==پرسشهای مصداقی == |