پرش به محتوا

آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۵۲: خط ۵۲:
| پاسخ‌دهنده = علی رضا اعرافی
| پاسخ‌دهنده = علی رضا اعرافی
| پاسخ = آیت‌الله '''[[علی رضا اعرافی]]'''، درمقاله ''«[[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[علی رضا اعرافی]]'''، درمقاله ''«[[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] یک [[نظریه ]] [[تربیتی]] است یعنی یک نگاه بنیادی است که می‌تواند بر همه اجزا و [[اعمال]] و ابعاد و ساخت‌های گوناگون [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] ما اثرگذار باشد [[انتظار]] عام و مشترک یک آثاری دارد، از نظر روان‌شناختی اصولاً [[روح]] [[امید]] و [[انتظار مثبت]] خیلی کارکرد دارد چه انتظارات مقطعی چه انتظارهای کلان عمومی و جهان‌شمول اما آن انتظاری که در [[مکتب]] [[شیعه]] است چیزی فراتر از این [[انتظار]] عام و مشترک است ویژگی‌های دو رکن [[انتظار]] است که [[انتظار]] [[شیعی]] را از [[انتظار]] [[بودایی]] یا [[انتظار]] [[مسیحی]] یا [[انتظار]] [[عامه]] و [[اهل سنت]] متفاوت می‌کند و به عنوان یک نگرش و [[مکتب]] در می‌آورد [[انتظار]] با این ویژگی‌ها [[مکتب]] [[تربیتی]] است که هم ابعاد روانی و روحی فرد را و هم نگرش [[اجتماعی]] وی را تعیین می‌کند و هم در ساخت‌های گوناگون [[تربیت اخلاقی]] و فردی و [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]] اثر می‌گذارد و من در بخش دوم فقط به پاره‌ای از این آثار اشاره می‌کنم و البته این دیدگاه و نظریه قابل بسط است و ساحت‌های [[تربیت]] را باید جدا و شعاع و آثار این نگاه را در هر یک از آن ساحت‌ها بازشناسی کرد.
 
«[[انتظار]] یک [[نظریه ]] [[تربیتی]] است یعنی یک نگاه بنیادی است که می‌تواند بر همه اجزا و [[اعمال]] و ابعاد و ساخت‌های گوناگون [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] ما اثرگذار باشد [[انتظار]] عام و مشترک یک آثاری دارد، از نظر روان‌شناختی اصولاً [[روح]] [[امید]] و [[انتظار مثبت]] خیلی کارکرد دارد چه انتظارات مقطعی چه انتظارهای کلان عمومی و جهان‌شمول اما آن انتظاری که در [[مکتب]] [[شیعه]] است چیزی فراتر از این [[انتظار]] عام و مشترک است ویژگی‌های دو رکن [[انتظار]] است که [[انتظار]] [[شیعی]] را از [[انتظار]] [[بودایی]] یا [[انتظار]] [[مسیحی]] یا [[انتظار]] [[عامه]] و [[اهل سنت]] متفاوت می‌کند و به عنوان یک نگرش و [[مکتب]] در می‌آورد [[انتظار]] با این ویژگی‌ها [[مکتب]] [[تربیتی]] است که هم ابعاد روانی و روحی فرد را و هم نگرش [[اجتماعی]] وی را تعیین می‌کند و هم در ساخت‌های گوناگون [[تربیت اخلاقی]] و فردی و [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]] اثر می‌گذارد و من در بخش دوم فقط به پاره‌ای از این آثار اشاره می‌کنم و البته این دیدگاه و نظریه قابل بسط است و ساحت‌های [[تربیت]] را باید جدا و شعاع و آثار این نگاه را در هر یک از آن ساحت‌ها بازشناسی کرد.
:::::*'''اول''': در این نگاه [[انتظار]] "ارتباط پویا و زنده‌ای" است که فرد را با یک محور موجود و زنده و خبیر و [[آگاه]] مرتبط می‌کند، به نظر من این بسیار مهم است گرچه یک [[بودایی]] هم در [[انتظار]] یک حادثه به سر می‌برد و یک غیر [[شیعی]] هم در [[انتظار]] به سر می‌برد اما آن رخدادی که ما می‌گوییم محوری دارد و کانونی دارد که اینک زنده و خبیر و [[بصیر]] است و هم اکنون واقف بر زوایای [[زندگی]] و [[اسرار]] ماست، این ارتباط زنده و پویا میان فرد و [[الگو]] از لحاظ [[تربیتی]] اثربخش است، او فردی است موجود و ویژگی‌های او در [[روایات]] تعیین شده و الگوی تمام [[عیاری]] است که چهره او برای [[منتظر]] مجسم است و ارتباط با او میسر است البته با مراتبی که وجود دارد.
:::::*'''اول''': در این نگاه [[انتظار]] "ارتباط پویا و زنده‌ای" است که فرد را با یک محور موجود و زنده و خبیر و [[آگاه]] مرتبط می‌کند، به نظر من این بسیار مهم است گرچه یک [[بودایی]] هم در [[انتظار]] یک حادثه به سر می‌برد و یک غیر [[شیعی]] هم در [[انتظار]] به سر می‌برد اما آن رخدادی که ما می‌گوییم محوری دارد و کانونی دارد که اینک زنده و خبیر و [[بصیر]] است و هم اکنون واقف بر زوایای [[زندگی]] و [[اسرار]] ماست، این ارتباط زنده و پویا میان فرد و [[الگو]] از لحاظ [[تربیتی]] اثربخش است، او فردی است موجود و ویژگی‌های او در [[روایات]] تعیین شده و الگوی تمام [[عیاری]] است که چهره او برای [[منتظر]] مجسم است و ارتباط با او میسر است البته با مراتبی که وجود دارد.
:::::*'''دوم''': این رابطه زنده و سرشار از عواطف و [[محبت]] می‌تواند [[آدمی]] را شکوفا کند و به [[آدمی]] و به افکار و اندیشه‌های وی جهت‌هایی بزرگ و متعالی بدهد این اثر مهمی است که بر [[انتظار]] خاص [[شیعی]] مترتب است.
:::::*'''دوم''': این رابطه زنده و سرشار از عواطف و [[محبت]] می‌تواند [[آدمی]] را شکوفا کند و به [[آدمی]] و به افکار و اندیشه‌های وی جهت‌هایی بزرگ و متعالی بدهد این اثر مهمی است که بر [[انتظار]] خاص [[شیعی]] مترتب است.
خط ۶۳: خط ۶۴:
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«اگر کسی به [[راستی]] به همه شرایط [[انتظار]]، پایبند بود و بایسته‌های آن را انجام داد، آثار تربیتی برجسته‌ای برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
 
«اگر کسی به [[راستی]] به همه شرایط [[انتظار]]، پایبند بود و بایسته‌های آن را انجام داد، آثار تربیتی برجسته‌ای برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
::::#'''گسترش امیدهای واقعی:''' [[انسان]] برای تداوم زندگی و [[تحمل]] دشواری‌های آن، نیازمند انگیزه‌ای نیرومند است که در پدیده‌ای با نام "[[امید]] به آینده" تجلی می‌یابد؛ آینده‌ای که به مراتب، عالی‌تر، زیباتر و بهتر از امروز باشد؛ این مسئله به ویژه برای [[جوانان]] - دارای اهمیت بیشتری است، زیرا آنان می‌توانند در پرتو "[[امید]] به فردایی بهتر" به نیروی فراوان خود، جهت و معنا بخشند.
::::#'''گسترش امیدهای واقعی:''' [[انسان]] برای تداوم زندگی و [[تحمل]] دشواری‌های آن، نیازمند انگیزه‌ای نیرومند است که در پدیده‌ای با نام "[[امید]] به آینده" تجلی می‌یابد؛ آینده‌ای که به مراتب، عالی‌تر، زیباتر و بهتر از امروز باشد؛ این مسئله به ویژه برای [[جوانان]] - دارای اهمیت بیشتری است، زیرا آنان می‌توانند در پرتو "[[امید]] به فردایی بهتر" به نیروی فراوان خود، جهت و معنا بخشند.
::::#'''[[پویایی]] در جهت رسیدن به [[هدف]]:''' زندگی [[انسان]] آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، [[پویایی]] و [[شادابی]] در تمام زوایای آن به چشم خورد. آنگاه که [[انسان]]، به وضعیت موجود [[راضی]] نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در [[انتظار]] به سر می برد. این اثر ارزنده در [[جوامع]] [[شیعی]] به روشنی تمام دیده می‌شود؛ به گونه‌ای که آن را از دیگر [[جوامع]] به روشنی تمام، متمایز و برجسته ساخته است.
::::#'''[[پویایی]] در جهت رسیدن به [[هدف]]:''' زندگی [[انسان]] آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، [[پویایی]] و [[شادابی]] در تمام زوایای آن به چشم خورد. آنگاه که [[انسان]]، به وضعیت موجود [[راضی]] نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در [[انتظار]] به سر می برد. این اثر ارزنده در [[جوامع]] [[شیعی]] به روشنی تمام دیده می‌شود؛ به گونه‌ای که آن را از دیگر [[جوامع]] به روشنی تمام، متمایز و برجسته ساخته است.
خط ۸۲: خط ۸۴:
:::::#از سطح و مرحله رنج‌های حقیر مادی، رها شدن و به وادی رنج‌های [[عظیم]] [[معنوی]] و دغدغه‌های بزرگ انسانی، گام نهادن؛ هم‌چون [[رنج]] انتظاری [[راستین]] و طولانی را بر دوش کشیدن و چشم به دروازه‌های روشن [[ظهور]] داشتن»<ref>[[محمد رضا شرفی جم|شرفی، محمد رضا]]، [[مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار (مقاله)|مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۱۳۴.</ref>.
:::::#از سطح و مرحله رنج‌های حقیر مادی، رها شدن و به وادی رنج‌های [[عظیم]] [[معنوی]] و دغدغه‌های بزرگ انسانی، گام نهادن؛ هم‌چون [[رنج]] انتظاری [[راستین]] و طولانی را بر دوش کشیدن و چشم به دروازه‌های روشن [[ظهور]] داشتن»<ref>[[محمد رضا شرفی جم|شرفی، محمد رضا]]، [[مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار (مقاله)|مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۱۳۴.</ref>.
:::::*توسعه امیدهای واقعی:
:::::*توسعه امیدهای واقعی:
::::::[[امید]]، محرک [[انسان]] برای رویارویی با [[آینده]] است‌. برخی آن را انگیزه و پاره‌ای دیگر آن را نیاز [[آدمی]] می‌‌دانند. [[امام مجتبی]]{{ع}} از [[پدر]] بزرگوارش [[نقل]] می‌‌کند: "در [[دولت مهدی]]{{ع}}، درندگان [[سازش]] می‌‌کنند‌، نباتات از [[دل]] [[زمین]] می‌‌رویند و [[آسمان]] برکاتش را فرو می‌‌فرستد. [[گنج‌های نهفته]] در [[دل]] [[زمین]] برای او آشکار می‌‌شود و بین [[مشرق]] و [[مغرب]] را مالک می‌‌شود‌. خوشا به حال کسی که آن روزگار مسعود را [[درک]] کند و دستوراتش را با گوش [[جان]] بشنود‌"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ٢٨٠.</ref>. مفهوم [[انتظار]] در [[حقیقت]]، [[امید]] به فردای [[ظهور]] است‌؛ فردایی که هرگز با [[دوران غیبت]] قابل مقایسه نیست‌؛  
 
[[امید]]، محرک [[انسان]] برای رویارویی با [[آینده]] است‌. برخی آن را انگیزه و پاره‌ای دیگر آن را نیاز [[آدمی]] می‌‌دانند. [[امام مجتبی]]{{ع}} از [[پدر]] بزرگوارش [[نقل]] می‌‌کند: "در [[دولت مهدی]]{{ع}}، درندگان [[سازش]] می‌‌کنند‌، نباتات از [[دل]] [[زمین]] می‌‌رویند و [[آسمان]] برکاتش را فرو می‌‌فرستد. [[گنج‌های نهفته]] در [[دل]] [[زمین]] برای او آشکار می‌‌شود و بین [[مشرق]] و [[مغرب]] را مالک می‌‌شود‌. خوشا به حال کسی که آن روزگار مسعود را [[درک]] کند و دستوراتش را با گوش [[جان]] بشنود‌"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ٢٨٠.</ref>. مفهوم [[انتظار]] در [[حقیقت]]، [[امید]] به فردای [[ظهور]] است‌؛ فردایی که هرگز با [[دوران غیبت]] قابل مقایسه نیست‌؛  
:::::::[[پویایی]] معطوف به هدف‌:
:::::::[[پویایی]] معطوف به هدف‌:
:::::::[[انتظار]] از دیدگاهی‌، به معنای عدم [[رضایت]] از وضع موجود و تلاش برای تحقق وضع مطلوب است. یکی از روان‌شناسان می‌‌نویسد: "چیزی که به [[زندگی]] [[شور و هیجان]] می‌‌بخشد‌، تعقیب است نه تسخیر‌. راه است نه مقصد، تلاش است نه کامیابی"<ref>شولتس، دوآن، روان‌شناسی کمال، ترجمه گیتی خوشدل، ص ۴۴.</ref>. [[پویایی]] از دو نظر قابل تأمل است. [[انسان]] پویا ابتدا به نفی [[بی‌تفاوتی]] برمی‌خیزد و همین امر زمینه‌ساز نوآوری، خلاقیت و [[شکوفایی]] می‌‌شود. دیگر این که [[پویایی]] فارغ از [[هدف]]، عقیم و ناکارآمد است. [[پویایی]] [[منتظران حقیقی]]، نیل به [[جامعه موعود]] [[انبیا]] و [[اوصیا]] است. تجلی این نوع تلاش را در فرمایش [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌بینیم: "هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} باشد، باید [[انتظار]] او را داشته باشد و به نیکویی و [[پرهیزکاری]] [[رفتار]] کند. پس اگر او به این حال، پیش از [[قیام]] [[حضرت]] از [[دنیا]] برود، [[پاداش]] [[یاران مهدی]]{{ع}} را خواهد گرفت. بنابراین بکوشید و [[جدیت]] کنید و [[چشم به راه]] باشید که بر شما گوارا [[باد]]"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١۴٠.</ref>.
 
:[[انتظار]] از دیدگاهی‌، به معنای عدم [[رضایت]] از وضع موجود و تلاش برای تحقق وضع مطلوب است. یکی از روان‌شناسان می‌‌نویسد: "چیزی که به [[زندگی]] [[شور و هیجان]] می‌‌بخشد‌، تعقیب است نه تسخیر‌. راه است نه مقصد، تلاش است نه کامیابی"<ref>شولتس، دوآن، روان‌شناسی کمال، ترجمه گیتی خوشدل، ص ۴۴.</ref>. [[پویایی]] از دو نظر قابل تأمل است. [[انسان]] پویا ابتدا به نفی [[بی‌تفاوتی]] برمی‌خیزد و همین امر زمینه‌ساز نوآوری، خلاقیت و [[شکوفایی]] می‌‌شود. دیگر این که [[پویایی]] فارغ از [[هدف]]، عقیم و ناکارآمد است. [[پویایی]] [[منتظران حقیقی]]، نیل به [[جامعه موعود]] [[انبیا]] و [[اوصیا]] است. تجلی این نوع تلاش را در فرمایش [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌بینیم: "هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} باشد، باید [[انتظار]] او را داشته باشد و به نیکویی و [[پرهیزکاری]] [[رفتار]] کند. پس اگر او به این حال، پیش از [[قیام]] [[حضرت]] از [[دنیا]] برود، [[پاداش]] [[یاران مهدی]]{{ع}} را خواهد گرفت. بنابراین بکوشید و [[جدیت]] کنید و [[چشم به راه]] باشید که بر شما گوارا [[باد]]"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١۴٠.</ref>.
:::::::استقرار [[وحدت]] و همبستگی:
:::::::استقرار [[وحدت]] و همبستگی:
:::::::چنانچه [[انتظار]] را [[آرمان]] مشترک بدانیم، این احساس، از حیث فردی موجب تمرکز [[افکار]] و نیروهای [[آدمی]] می‌‌شود و ازحیث جمعی، موجب هم دلی، هم نوایی و هم اندیشی [[امت]] [[منتظر]] خواهد شد. آلپورت می‌‌گوید: "تلاش برای [[آینده]]، به همه شخصیت [[آدمی]]، [[یگانگی]] و [[یکپارچگی]] می‌‌بخشد"<ref>شولتس، دوآن، روان‌شناسی کمال، ترجمه گیتی خوشدل.</ref>؛ به عبارت دیگر، می‌‌توان با کوشش برای دست یافتن به مقاصد و رسیدن به [[هدف]] ها، جنبه‌های شخصیت را یکپارچه ساخت و [[جامعیت]] بخشید. تحقق [[آرمان]] مشترک [[انتظار]] در میان [[امت اسلامی]] زمینه‌ساز احیای [[امر به معروف و نهی از منکر]] یا نظارت همگانی می‌‌شود.  
 
:چنانچه [[انتظار]] را [[آرمان]] مشترک بدانیم، این احساس، از حیث فردی موجب تمرکز [[افکار]] و نیروهای [[آدمی]] می‌‌شود و ازحیث جمعی، موجب هم دلی، هم نوایی و هم اندیشی [[امت]] [[منتظر]] خواهد شد. آلپورت می‌‌گوید: "تلاش برای [[آینده]]، به همه شخصیت [[آدمی]]، [[یگانگی]] و [[یکپارچگی]] می‌‌بخشد"<ref>شولتس، دوآن، روان‌شناسی کمال، ترجمه گیتی خوشدل.</ref>؛ به عبارت دیگر، می‌‌توان با کوشش برای دست یافتن به مقاصد و رسیدن به [[هدف]] ها، جنبه‌های شخصیت را یکپارچه ساخت و [[جامعیت]] بخشید. تحقق [[آرمان]] مشترک [[انتظار]] در میان [[امت اسلامی]] زمینه‌ساز احیای [[امر به معروف و نهی از منکر]] یا نظارت همگانی می‌‌شود.  
:::::::[[مراقبه]] دایمی:
:::::::[[مراقبه]] دایمی:
::::::: یکی از پیامدهای منطقی [[انتظار]]، احساس حضور است. [[منتظر حقیقی]] با [[اعتقاد]] به این که اعمالش پیوسته در منظر آن عزیر [[منتظر]] است، هر جا که باشد گویی خود را در [[خیمه]] آن [[حضرت]] و [[گوش به فرمان]] ایشان احساس می‌‌کند<ref>حضرت امام صادق{{ع}} فرمود: «کسی از شما بمیرد در حالی که منتظر امر ظهور باشد، مانند کسی است که در خیمه حضرت‌ قائم‌{{ع}} است». صدرالاسلام همدانی، دبیرالدین، پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی (تکالیف الانام فی غیبة الامام)، ص ٢۵٣؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ٢، ص ۵۴۶‌.</ref> و لازمه انتظار‌ واقعی را تلاش برای جلب [[رضایت]] [[حضرت]] می‌‌داند. امیرالمؤمنین علی{{ع}} می‌‌فرماید: "هیچ مؤمنی در [[شرق]] و [[غرب]] [[زمین]] از ما غایب نیست‌"<ref>بنی هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر{{ع}}، ص ٣٠٠.</ref>. بر مبنای بعضی [[آیات]] قرآن‌، [[اعمال]] ما در محضر [[خدای تعالی]]، [[رسول گرامی اسلام]] و [[مؤمنان]] [[حقیقی]] انجام می‌‌گیرد<ref>{{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}} «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> و [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}، عالی‌ترین مصداق [[مؤمن حقیقی]] است که بر [[اعمال]] ما نظارت می‌‌کند.  
 
: یکی از پیامدهای منطقی [[انتظار]]، احساس حضور است. [[منتظر حقیقی]] با [[اعتقاد]] به این که اعمالش پیوسته در منظر آن عزیر [[منتظر]] است، هر جا که باشد گویی خود را در [[خیمه]] آن [[حضرت]] و [[گوش به فرمان]] ایشان احساس می‌‌کند<ref>حضرت امام صادق{{ع}} فرمود: «کسی از شما بمیرد در حالی که منتظر امر ظهور باشد، مانند کسی است که در خیمه حضرت‌ قائم‌{{ع}} است». صدرالاسلام همدانی، دبیرالدین، پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی (تکالیف الانام فی غیبة الامام)، ص ٢۵٣؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ٢، ص ۵۴۶‌.</ref> و لازمه انتظار‌ واقعی را تلاش برای جلب [[رضایت]] [[حضرت]] می‌‌داند. امیرالمؤمنین علی{{ع}} می‌‌فرماید: "هیچ مؤمنی در [[شرق]] و [[غرب]] [[زمین]] از ما غایب نیست‌"<ref>بنی هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر{{ع}}، ص ٣٠٠.</ref>. بر مبنای بعضی [[آیات]] قرآن‌، [[اعمال]] ما در محضر [[خدای تعالی]]، [[رسول گرامی اسلام]] و [[مؤمنان]] [[حقیقی]] انجام می‌‌گیرد<ref>{{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}} «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> و [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}، عالی‌ترین مصداق [[مؤمن حقیقی]] است که بر [[اعمال]] ما نظارت می‌‌کند.  
:::::::[[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]:
:::::::[[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]:
:::::::از حیث ارتباط منطقی و معنایی، [[خانواده]] سالم زمینه‌ساز [[جامعه]] سالم و [[جامعه]] سالم، عامل تداوم و بقای [[خانواده]] سالم است و این دو با یکدیگر نسبت تعاملی دارند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[خانواده]] و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]] وجود دارد.  [[حضرت]] در سفارش دیگری می‌‌فرماید: "بر شماست رعایت کردن [[ورع]]، به درستی که [[ورع]] آن [[دینی]] است که ما ملتزم به آن هستیم و [[خدا]] را به وسیله آن [[بندگی]] می‌‌کنیم و همین را از [[اهل ولایت]] و [[محبت]] خود [[انتظار]] داریم. ما را به خاطر [[شفاعت]] کردن به [[سختی]] و زحمت نیندازید"<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ١۵، ص ٢۴٨‌.</ref>. لذا [[خانواده]] [[منتظر]] با [[درک]] [[مسؤولیت]] [[اجتماعی]] در برابر [[اصلاح]] [[جامعه‌]]، تا [[حد ]] [[توان]] خود تلاش می‌‌کند‌.
 
:از حیث ارتباط منطقی و معنایی، [[خانواده]] سالم زمینه‌ساز [[جامعه]] سالم و [[جامعه]] سالم، عامل تداوم و بقای [[خانواده]] سالم است و این دو با یکدیگر نسبت تعاملی دارند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[خانواده]] و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]] وجود دارد.  [[حضرت]] در سفارش دیگری می‌‌فرماید: "بر شماست رعایت کردن [[ورع]]، به درستی که [[ورع]] آن [[دینی]] است که ما ملتزم به آن هستیم و [[خدا]] را به وسیله آن [[بندگی]] می‌‌کنیم و همین را از [[اهل ولایت]] و [[محبت]] خود [[انتظار]] داریم. ما را به خاطر [[شفاعت]] کردن به [[سختی]] و زحمت نیندازید"<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ١۵، ص ٢۴٨‌.</ref>. لذا [[خانواده]] [[منتظر]] با [[درک]] [[مسؤولیت]] [[اجتماعی]] در برابر [[اصلاح]] [[جامعه‌]]، تا [[حد ]] [[توان]] خود تلاش می‌‌کند‌.
:::::::الگوسازی:
:::::::الگوسازی:
:::::::[[آدمی]]، فطرتاً به کمال [[گرایش]] دارد؛ لازمه نیل به کمال شخصیت‌‌هایی است که وی خود را با آنان همانند کند‌، لذا [[قرآن کریم]] یکی از مصادیق سرمشق [[نیک]] را [[پیامبر اسلام]]{{صل}}<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}} «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>) و همچنین [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}<ref>{{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ}} «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> می‌‌داند و هم‌اندیشان<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}} «بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> او را [[اسوه]] حسنه می‌‌نامد. [[حضرت]] ولی عصر‌{{ع}} نیز [[مادر]] بزرگوارشان را [[اسوه]] حسنه خویش می‌‌دانند<ref>{{متن حدیث|وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}؛ «و در دختر رسول خدا{{صل}} فاطمه زهرا{{س}} برای من الگوی نیکویی است».</ref><ref>خآدمی شیرازی، محمد، تحفه امام مهدی، ص ٩٢.</ref>؛ لذا [[گرایش]] به [[فرهنگ مهدوی]]{{ع}} موجب می‌‌شود که [[آدمی]] الگوی مورد نظر خویش را در شخصیت [[مبارک]] [[امام زمان]]{{ع}} و [[سعادت]] خود را در [[پیروی]] از آن [[حضرت]] بداند.  
 
:[[آدمی]]، فطرتاً به کمال [[گرایش]] دارد؛ لازمه نیل به کمال شخصیت‌‌هایی است که وی خود را با آنان همانند کند‌، لذا [[قرآن کریم]] یکی از مصادیق سرمشق [[نیک]] را [[پیامبر اسلام]]{{صل}}<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}} «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>) و همچنین [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}<ref>{{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ}} «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> می‌‌داند و هم‌اندیشان<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}} «بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> او را [[اسوه]] حسنه می‌‌نامد. [[حضرت]] ولی عصر‌{{ع}} نیز [[مادر]] بزرگوارشان را [[اسوه]] حسنه خویش می‌‌دانند<ref>{{متن حدیث|وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}؛ «و در دختر رسول خدا{{صل}} فاطمه زهرا{{س}} برای من الگوی نیکویی است».</ref><ref>خآدمی شیرازی، محمد، تحفه امام مهدی، ص ٩٢.</ref>؛ لذا [[گرایش]] به [[فرهنگ مهدوی]]{{ع}} موجب می‌‌شود که [[آدمی]] الگوی مورد نظر خویش را در شخصیت [[مبارک]] [[امام زمان]]{{ع}} و [[سعادت]] خود را در [[پیروی]] از آن [[حضرت]] بداند.  
:::::::مداومت بر [[دعا]]:
:::::::مداومت بر [[دعا]]:
:::::::[[خانواده]] [[منتظر]] برای [[تعجیل در فرج]] [[حضرت]] ولی عصر‌{{ع}}، بر [[دعا]] و به ویژه دعاهایی نظیر [[دعای ندبه]] و [[دعای فرج]] استمرار دارند<ref>موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، مکیال المکارم، ج ١، ص ۶١۴؛ عالم فقید سید محمد تقی موسوی اصفهانی در مکیال المکارم ذیل عنوان «نتایج خوب از دعا برای فرج»، به بیان نود مورد از آثار دعا برای فرج امام زمان{{ع}} می‌پردازد.</ref>؛ به ویژه که [[دعای ندبه]]، دعایی فردی و [[اجتماعی]] است. از آن جایی که [[انبیا]] برای [[تربیت]] فرد<ref>{{متن قرآن|فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى}} «(به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟» سوره نازعات، آیه ۱۸.</ref> و اجتماع<ref>{{متن قرآن|يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}} «آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد. بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> برانگیخته و [[انتخاب]] شده‌اند؛ وقتی از [[اتمام حجت]] [[خدای سبحان]] سخن گفته می‌‌شود، فقط بحث [[اتمام حجت]] بر فرد نیست یا زمانی که از [[منجی]] عالم [[انسانیت]] یاد می‌‌شود او [[آمال]] مشخص نیست، بلکه سخن از فرد و اجتماع است.
 
:[[خانواده]] [[منتظر]] برای [[تعجیل در فرج]] [[حضرت]] ولی عصر‌{{ع}}، بر [[دعا]] و به ویژه دعاهایی نظیر [[دعای ندبه]] و [[دعای فرج]] استمرار دارند<ref>موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، مکیال المکارم، ج ١، ص ۶١۴؛ عالم فقید سید محمد تقی موسوی اصفهانی در مکیال المکارم ذیل عنوان «نتایج خوب از دعا برای فرج»، به بیان نود مورد از آثار دعا برای فرج امام زمان{{ع}} می‌پردازد.</ref>؛ به ویژه که [[دعای ندبه]]، دعایی فردی و [[اجتماعی]] است. از آن جایی که [[انبیا]] برای [[تربیت]] فرد<ref>{{متن قرآن|فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى}} «(به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟» سوره نازعات، آیه ۱۸.</ref> و اجتماع<ref>{{متن قرآن|يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}} «آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد. بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> برانگیخته و [[انتخاب]] شده‌اند؛ وقتی از [[اتمام حجت]] [[خدای سبحان]] سخن گفته می‌‌شود، فقط بحث [[اتمام حجت]] بر فرد نیست یا زمانی که از [[منجی]] عالم [[انسانیت]] یاد می‌‌شود او [[آمال]] مشخص نیست، بلکه سخن از فرد و اجتماع است.
:::::::سازواری با [[هدف آفرینش]]:
:::::::سازواری با [[هدف آفرینش]]:
:::::::در برخی [[آیات قرآن کریم]] مقصود از [[خلقت]]، [[عبادت]] [[خدای تعالی]] ذکر شده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ به لحاظ این که "[[عبودیت]]"، [[روح]] "[[عبادت]]" است و بیشتر ناظر به [[روح]] [[بندگی]] و [[اطاعت]] در پیشگاه [[قادر]] [[متعال]] است؛ لذا آنها که با [[روح]] و انگیزه [[عظیم]] درونی با معبود [[راز]] و نیاز می‌‌کنند، به [[هدف آفرینش]] نزدیکترند. مداومت بر دعای فرج‌، یکی از مصادیق [[نیایش]] است که [[آدمی]] را به این مقصود نایل می‌گرداند‌. [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} از نیاکان [[پاک]] خود [[نقل]] می‌‌کند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود‌: "برترین‌ عبادت‌‌های [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] [[حضرت حجت]] از سوی [[خداوند سبحان]] است"<ref>قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، ص ١٣١.</ref>. بر این اساس می‌‌توان نتیجه گرفت که انس و الفت [[آدمی]] با [[دعای فرج]] یا [[دعای ندبه]] برای به پایان رسیدن دوره [[انتظار]] و آغاز [[دوره ظهور]] [[محبوب]]، در راستای [[هدف خلقت]] است و از ویژگی‌های [[خانواده]] [[منتظر]] به حساب می‌‌آید
 
:در برخی [[آیات قرآن کریم]] مقصود از [[خلقت]]، [[عبادت]] [[خدای تعالی]] ذکر شده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ به لحاظ این که "[[عبودیت]]"، [[روح]] "[[عبادت]]" است و بیشتر ناظر به [[روح]] [[بندگی]] و [[اطاعت]] در پیشگاه [[قادر]] [[متعال]] است؛ لذا آنها که با [[روح]] و انگیزه [[عظیم]] درونی با معبود [[راز]] و نیاز می‌‌کنند، به [[هدف آفرینش]] نزدیکترند. مداومت بر دعای فرج‌، یکی از مصادیق [[نیایش]] است که [[آدمی]] را به این مقصود نایل می‌گرداند‌. [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} از نیاکان [[پاک]] خود [[نقل]] می‌‌کند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود‌: "برترین‌ عبادت‌‌های [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] [[حضرت حجت]] از سوی [[خداوند سبحان]] است"<ref>قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، ص ١٣١.</ref>. بر این اساس می‌‌توان نتیجه گرفت که انس و الفت [[آدمی]] با [[دعای فرج]] یا [[دعای ندبه]] برای به پایان رسیدن دوره [[انتظار]] و آغاز [[دوره ظهور]] [[محبوب]]، در راستای [[هدف خلقت]] است و از ویژگی‌های [[خانواده]] [[منتظر]] به حساب می‌‌آید
:::::::[[گشایش]] امور:
:::::::[[گشایش]] امور:
:::::::پیچیدگی سیر [[زندگی]] و مواجهه [[آدمی]] با مسائل و دشواری‌های [[جدید]] از ویژگی‌های عصر حاضر است؛ و بدیهی است که هر فرد در جستجوی راهکارهایی برای [[غلبه]] بر معضلات و تنگناهای موجود برآید و با بهره گیری از [[عقلانیت]] در پرتو استعانت از باری تعالی آنها را پشت سر نهد‌. در برخی [[آیات قرآن]] به رابطه [[تقوا]] و خروج [[آدمی]] از مشکلات اشاره شده است‌ {{متن قرآن|...وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>. نیز مطابق برخی [[روایات]]، [[انتظار فرج]]، راهی برای [[گشایش]] امور است<ref>[[محمد رضا شرفی جم|شرفی جم، محمد رضا]]، [[آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالش‌های جدید خانواده (مقاله)|آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالش‌های جدید خانواده]]، ص ۱۱۶-۱۲۲.</ref>.
 
:پیچیدگی سیر [[زندگی]] و مواجهه [[آدمی]] با مسائل و دشواری‌های [[جدید]] از ویژگی‌های عصر حاضر است؛ و بدیهی است که هر فرد در جستجوی راهکارهایی برای [[غلبه]] بر معضلات و تنگناهای موجود برآید و با بهره گیری از [[عقلانیت]] در پرتو استعانت از باری تعالی آنها را پشت سر نهد‌. در برخی [[آیات قرآن]] به رابطه [[تقوا]] و خروج [[آدمی]] از مشکلات اشاره شده است‌ {{متن قرآن|...وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>. نیز مطابق برخی [[روایات]]، [[انتظار فرج]]، راهی برای [[گشایش]] امور است<ref>[[محمد رضا شرفی جم|شرفی جم، محمد رضا]]، [[آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالش‌های جدید خانواده (مقاله)|آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالش‌های جدید خانواده]]، ص ۱۱۶-۱۲۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۵: خط ۱۱۶:
| پاسخ‌دهنده = حسن عبدی‌پور
| پاسخ‌دهنده = حسن عبدی‌پور
| پاسخ = آقای دکتر '''[[حسن عبدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[حسن عبدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«تاثیرهای [[تربیتی]] - [[اجتماعی]] [[مهدویت]] بر [[جامعه]]، شامل شاخصه‌هایی می‌‌گردد که به نوعی در ابعاد [[تربیتی]] انسان‌های [[جامعه]] اثر می‌‌گذارد. بارزترین نمونه تاثیرهای [[تربیتی]] - [[اجتماعی]] [[مهدویت]]، عبارت است از:
 
«تاثیرهای [[تربیتی]] - [[اجتماعی]] [[مهدویت]] بر [[جامعه]]، شامل شاخصه‌هایی می‌‌گردد که به نوعی در ابعاد [[تربیتی]] انسان‌های [[جامعه]] اثر می‌‌گذارد. بارزترین نمونه تاثیرهای [[تربیتی]] - [[اجتماعی]] [[مهدویت]]، عبارت است از:
:::::#'''ایجاد [[روحیه]] [[امیدواری]] به [[آینده]]‌ای روشن:''' ما، [[انسان]] ها، [[منتظر]] تحقق [[ارزش‌ها]] هستیم، ولی به طور فردی و به طور نوعی، آنها را نمی‌بینیم؛ یعنی، نوع [[انسان]] متعارف، در تحقق اینها در [[زندگی]] جمعی، [[شکست]] خورده است. حال آیا باید [[انسان]]، دچار [[یأس]] شود و خود را ببازد؟ [[انتظار مهدی]] [[موعود]]، [[عجل الله تعالی فرجه]]، [[پیام]] [[امید]] است و به [[بشر]] سرخورده، [[امید]] می‌‌بخشد و می‌‌گوید، روزی، یک مرد [[الهی]]، آن چه را آرزوی تو است، یقینا، براورده خواهد کرد. یکی از ویژگی‌های [[نسل]] [[منتظر]]، [[امیدواری]] و نگرش مثبت به [[آینده]] ی [[جهان]] است. اگر ما خودمان را در این شرایط ببینیم و تصور کنیم که [[منتظر]] [[دادگستر]] و [[عدل]] گستر [[جهان]] هستیم، برای برپایی آن اهداف تلاش خواهیم کرد. اگر [[امید]] نباشد، [[انسان]]، دچار [[افسردگی]] خواهد شد. اگر [[باور]] داشته باشیم [[جهان]] [[آینده]]، به دست نا اهلان اداره خواهد شد، احساس [[ناامیدی]] و خطر خواهیم کرد. بنابراین، [[اعتقاد]] به [[مصلح جهانی]]، از نظر روانی هم برای [[جامعه]] ی بشری، [[ارزش]] [[عظیم]] و فراوان دارد; زیرا، اگر [[ناامیدی]] و یاس، در فردی زنده شود، [[سعادت]] و [[خوش بختی]] آن فرد، در معرض سقوط حتمی قرار خواهد گرفت. مفهوم [[امیدواری]]، دارای دو بعد «ذهنی» و «عینی» است. منظور از [[امیدواری]] در بعد ذهنی، مجموعه تفکرات، [[تمایلات]]، [[انگیزه]] ها، عادات، خوی‌های مثبت است که شخصی [[امیدوار]]، در حیطه ی ذهن خود از آن برخوردار است. منظور از [[امیدواری]] در بعد عینی، مجموعه [[اعمال]]، رفتارها، کنش ها، واکنش‌هایی است که شخص [[امیدوار]]، به نحو مثبت و جهت دار و فعال، در مواقع گوناگون، از خود نشان می‌‌دهد. هر یک از این ابعاد، خود دارای مؤلفه‌هایی است که با بررسی آن مؤلفه ها، می‌‌توان به [[میزان]] وجود [[روحیه]] ی [[امیدواری]] در اشخاص پی برد. نمودار زیر، این مؤلفه‌ها را نشان می‌‌دهد.
:::::#'''ایجاد [[روحیه]] [[امیدواری]] به [[آینده]]‌ای روشن:''' ما، [[انسان]] ها، [[منتظر]] تحقق [[ارزش‌ها]] هستیم، ولی به طور فردی و به طور نوعی، آنها را نمی‌بینیم؛ یعنی، نوع [[انسان]] متعارف، در تحقق اینها در [[زندگی]] جمعی، [[شکست]] خورده است. حال آیا باید [[انسان]]، دچار [[یأس]] شود و خود را ببازد؟ [[انتظار مهدی]] [[موعود]]، [[عجل الله تعالی فرجه]]، [[پیام]] [[امید]] است و به [[بشر]] سرخورده، [[امید]] می‌‌بخشد و می‌‌گوید، روزی، یک مرد [[الهی]]، آن چه را آرزوی تو است، یقینا، براورده خواهد کرد. یکی از ویژگی‌های [[نسل]] [[منتظر]]، [[امیدواری]] و نگرش مثبت به [[آینده]] ی [[جهان]] است. اگر ما خودمان را در این شرایط ببینیم و تصور کنیم که [[منتظر]] [[دادگستر]] و [[عدل]] گستر [[جهان]] هستیم، برای برپایی آن اهداف تلاش خواهیم کرد. اگر [[امید]] نباشد، [[انسان]]، دچار [[افسردگی]] خواهد شد. اگر [[باور]] داشته باشیم [[جهان]] [[آینده]]، به دست نا اهلان اداره خواهد شد، احساس [[ناامیدی]] و خطر خواهیم کرد. بنابراین، [[اعتقاد]] به [[مصلح جهانی]]، از نظر روانی هم برای [[جامعه]] ی بشری، [[ارزش]] [[عظیم]] و فراوان دارد; زیرا، اگر [[ناامیدی]] و یاس، در فردی زنده شود، [[سعادت]] و [[خوش بختی]] آن فرد، در معرض سقوط حتمی قرار خواهد گرفت. مفهوم [[امیدواری]]، دارای دو بعد «ذهنی» و «عینی» است. منظور از [[امیدواری]] در بعد ذهنی، مجموعه تفکرات، [[تمایلات]]، [[انگیزه]] ها، عادات، خوی‌های مثبت است که شخصی [[امیدوار]]، در حیطه ی ذهن خود از آن برخوردار است. منظور از [[امیدواری]] در بعد عینی، مجموعه [[اعمال]]، رفتارها، کنش ها، واکنش‌هایی است که شخص [[امیدوار]]، به نحو مثبت و جهت دار و فعال، در مواقع گوناگون، از خود نشان می‌‌دهد. هر یک از این ابعاد، خود دارای مؤلفه‌هایی است که با بررسی آن مؤلفه ها، می‌‌توان به [[میزان]] وجود [[روحیه]] ی [[امیدواری]] در اشخاص پی برد. نمودار زیر، این مؤلفه‌ها را نشان می‌‌دهد.
:::::#'''غایت‌مندسازی [[خلقت]]:''' در [[تربیت]]، بر این نکته تاکید می‌‌شود که [[زندگی]] بی [[هدف]]، قطعا، به پوچی و به بحران [[هویت]] می‌‌انجامد. برای جلوگیری از شیوع این [[روحیه]]، خصوصا در [[جهان]] صنعتی که مشکلات فراوانی را پیش روی [[انسان‌ها]] قرار می‌‌دهد، باید به کانونی برای حرکت و تلاش، توجه کرد. [[اندیشه]] ی [[مهدویت]]، می‌‌تواند به [[انسان]] بیاموزد که جهت رسیدن به «[[جامعه]] ی آرمانی به محوریت [[امام مهدی]]{{ع}}»، همواره باید به این کانون [[فکر]] کرد و فعالیت‌های خود را بدان سو معطوف ساخت. طبیعی است که این فعالیت، [[انسان]]، را از پوچی می‌‌رهاند و به سوی [[زندگی]] مالامال از حرکت و [[نشاط]] سوق می‌‌دهد. از دیدگاه چنین انسانی، [[عدالت]]، نه تنها در [[قیامت]] و [[جهان]] واپسین، بلکه در همین [[دنیا]] هم جاری خواهد شد. بدین ترتیب، [[انسان]]، خود را در [[سرنوشت]] [[جهان]]، مؤثر می‌‌بیند و بنابراین می‌‌کوشد به دست خود [[بهترین]] [[جهان]] را بسازد.[[ادیان]]، همواره، عنصری دارند که در [[دین‌شناسی]] به آن «اسکاتولوژی ([[غایت]] شناختی)» می‌‌گویند. [[ادیان]]، بلکه همه ی مکاتب، همواره، غایتی را برای [[بشر]] ترسیم می‌‌کنند. [[غایت]] شناختی، جزء عناصر اساسی [[ادیان]] است. از دیدگاه [[جامعه]] شناختی، [[ادیان]]، برای [[استحکام]] بخشیدن به [[اخلاق]]، نیاز به پشتوانه ای در انتها و آن سوی این [[زندگی]] دارند. به بیان دیگر، این [[جهان]]، زمان مند است و روزگاری به پایان خواهد رسید، پس برای بررسی [[اعمال]] و [[داوری]] درباره ی آن ها، باید دنیای دیگری باشد. دقیقا، در این وضع است که [[نیک]] و [[شر]] معنا می‌‌دهد. بنابراین، [[اخلاق]]، در چنین شرایطی معنا می‌‌دهد و [[ارزش‌های اخلاقی]] به [[کمک]] چنین [[غایت]] شناختی، تحکیم می‌‌شوند»<ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
:::::#'''غایت‌مندسازی [[خلقت]]:''' در [[تربیت]]، بر این نکته تاکید می‌‌شود که [[زندگی]] بی [[هدف]]، قطعا، به پوچی و به بحران [[هویت]] می‌‌انجامد. برای جلوگیری از شیوع این [[روحیه]]، خصوصا در [[جهان]] صنعتی که مشکلات فراوانی را پیش روی [[انسان‌ها]] قرار می‌‌دهد، باید به کانونی برای حرکت و تلاش، توجه کرد. [[اندیشه]] ی [[مهدویت]]، می‌‌تواند به [[انسان]] بیاموزد که جهت رسیدن به «[[جامعه]] ی آرمانی به محوریت [[امام مهدی]]{{ع}}»، همواره باید به این کانون [[فکر]] کرد و فعالیت‌های خود را بدان سو معطوف ساخت. طبیعی است که این فعالیت، [[انسان]]، را از پوچی می‌‌رهاند و به سوی [[زندگی]] مالامال از حرکت و [[نشاط]] سوق می‌‌دهد. از دیدگاه چنین انسانی، [[عدالت]]، نه تنها در [[قیامت]] و [[جهان]] واپسین، بلکه در همین [[دنیا]] هم جاری خواهد شد. بدین ترتیب، [[انسان]]، خود را در [[سرنوشت]] [[جهان]]، مؤثر می‌‌بیند و بنابراین می‌‌کوشد به دست خود [[بهترین]] [[جهان]] را بسازد.[[ادیان]]، همواره، عنصری دارند که در [[دین‌شناسی]] به آن «اسکاتولوژی ([[غایت]] شناختی)» می‌‌گویند. [[ادیان]]، بلکه همه ی مکاتب، همواره، غایتی را برای [[بشر]] ترسیم می‌‌کنند. [[غایت]] شناختی، جزء عناصر اساسی [[ادیان]] است. از دیدگاه [[جامعه]] شناختی، [[ادیان]]، برای [[استحکام]] بخشیدن به [[اخلاق]]، نیاز به پشتوانه ای در انتها و آن سوی این [[زندگی]] دارند. به بیان دیگر، این [[جهان]]، زمان مند است و روزگاری به پایان خواهد رسید، پس برای بررسی [[اعمال]] و [[داوری]] درباره ی آن ها، باید دنیای دیگری باشد. دقیقا، در این وضع است که [[نیک]] و [[شر]] معنا می‌‌دهد. بنابراین، [[اخلاق]]، در چنین شرایطی معنا می‌‌دهد و [[ارزش‌های اخلاقی]] به [[کمک]] چنین [[غایت]] شناختی، تحکیم می‌‌شوند»<ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش