پرش به محتوا

علم غیب چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
خط ۷۱: خط ۷۱:
::::::«[[علم غيب]] يعنى آگاهى از نهانى‌ها، ويژه خداوند است و هيچ موجودى در سراسر جهانِ غيب و شهود، حتى هيچ پيامبرى و امامى ـ بالاصالة ـ از غيب، آگاه نيست و خود، به طور استقلال، در اين حريم قدس، راه ندارد»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۵۸.]</ref>.
::::::«[[علم غيب]] يعنى آگاهى از نهانى‌ها، ويژه خداوند است و هيچ موجودى در سراسر جهانِ غيب و شهود، حتى هيچ پيامبرى و امامى ـ بالاصالة ـ از غيب، آگاه نيست و خود، به طور استقلال، در اين حريم قدس، راه ندارد»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۵۸.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله سبحانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله سبحانی؛
خط ۷۹: خط ۷۸:
::::::«[[علم غیب]] یعنی آگاهی یافتن از راه غیر عادی بر امور پنهان و چیزهایی که پشت پرده محسوسات واقع شده‌اند خواه مربوط به حوادث کنونی یا آینده باشد، بر این اساس پیش‌بینی حوادث آینده از راه آزمایش و تجربه و یا امکانات و وسایل علمی یا فرمول‌های معین ریاضی و هندسی را [[علم غیب]] نمی‌گویند.  چنان‌که گزارش‌های منجمان و ستاره‌شناسان و اداره هواشناسی کشورها و منطقه‌ها و پیش‌بینی اوضاع آینده سیاسی و اقتصادی، هیچ‌کدام معرفت سوم و یا آگاهی از غیب نیست؛ زیرا همه این گزارش‌ها، مقدمات فکری و ریشه‌های حسی دارد. آگاهی از غیب باید از تمام این قراین و مبادی، پیراسته باشد، آگاهی باشد که از طریق اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید».<ref>[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=171&page=3#id90_p31 سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۳۱-۳۳.]</ref>
::::::«[[علم غیب]] یعنی آگاهی یافتن از راه غیر عادی بر امور پنهان و چیزهایی که پشت پرده محسوسات واقع شده‌اند خواه مربوط به حوادث کنونی یا آینده باشد، بر این اساس پیش‌بینی حوادث آینده از راه آزمایش و تجربه و یا امکانات و وسایل علمی یا فرمول‌های معین ریاضی و هندسی را [[علم غیب]] نمی‌گویند.  چنان‌که گزارش‌های منجمان و ستاره‌شناسان و اداره هواشناسی کشورها و منطقه‌ها و پیش‌بینی اوضاع آینده سیاسی و اقتصادی، هیچ‌کدام معرفت سوم و یا آگاهی از غیب نیست؛ زیرا همه این گزارش‌ها، مقدمات فکری و ریشه‌های حسی دارد. آگاهی از غیب باید از تمام این قراین و مبادی، پیراسته باشد، آگاهی باشد که از طریق اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید».<ref>[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=171&page=3#id90_p31 سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۳۱-۳۳.]</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت الله مظاهری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت الله مظاهری؛
خط ۸۷: خط ۸۵:
::::::«[[علم غیب]] گاهی به علمی اطلاق می‌‏شود که از حواس انسان پوشیده باشد این علم و آگاهی به هر طریق ممکن است حاصل شود، خواه از برهان عقلی و یا دلیل نقلی. مانند علم به وجود صانع و خالق جهان، و یگانگی او که از برهان عقلی حاصل می‏‌شود. گاهی نیز این علم به علمی که هم از حس پنهان است و هم از عقل، اطلاق می‌‏گردد. مانند علم به احوال برزخ و قیامت. و بالأخر [[علم غیب]] به علمی که به طور کلی از مشاعر خلق پنهان باشد، اطلاق شده است».<ref>[http://www.almazaheri.org/farsi/Index.aspx?TabID=0604&SectionNum=3224&ChapterNum=858&ChapterName=%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA%20%D9%88%20%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85&BookNum=143&BookName=%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA%20%D9%88%20%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85&CompileNum=31&CompileName=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AA پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله مظاهری]</ref>
::::::«[[علم غیب]] گاهی به علمی اطلاق می‌‏شود که از حواس انسان پوشیده باشد این علم و آگاهی به هر طریق ممکن است حاصل شود، خواه از برهان عقلی و یا دلیل نقلی. مانند علم به وجود صانع و خالق جهان، و یگانگی او که از برهان عقلی حاصل می‏‌شود. گاهی نیز این علم به علمی که هم از حس پنهان است و هم از عقل، اطلاق می‌‏گردد. مانند علم به احوال برزخ و قیامت. و بالأخر [[علم غیب]] به علمی که به طور کلی از مشاعر خلق پنهان باشد، اطلاق شده است».<ref>[http://www.almazaheri.org/farsi/Index.aspx?TabID=0604&SectionNum=3224&ChapterNum=858&ChapterName=%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA%20%D9%88%20%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85&BookNum=143&BookName=%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA%20%D9%88%20%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85&CompileNum=31&CompileName=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AA پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله مظاهری]</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله فاضل لنکرانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آیت‌الله فاضل لنکرانی؛
خط ۹۶: خط ۹۳:
::::::این یک تعریف که طبق این بیان [[علم غیب]] یک معنای نسبی پیدا می‌کند اما طبق معنای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در خطبه ۱۲۸ که کسی خدمت حضرت رسید و عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]{{ع}} تو را [[علم غیب]] داده‌اند؟ [[امام]]{{ع}} خندید و به مرد که از بنی کلب بود گفت: ای برادر کلبی! این [[علم غیب]] نیست، بلکه علمی است که از صاحب علم آموخته شده است<ref>{{عربی|«لَقَدْ أُعْطِیتَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عِلْمَ الْغَیْبِ فَضَحِکَ{{ع}} وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ کَانَ کَلْبِیّاً یَا أَخَا کَلْبٍ لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم‏»}}.</ref>، حضرت ملاکی را بیان می‌فرماید که [[علم غیب]] آن است که در آن عالم بدون واسطه و بدون معلم به معلوم علم پیدا کند اما اگر یک علمی را معلم به انسان یاد دهد این دیگر غیب نیست! بر مبنای این بیان [[علم غیب]] منحصر به خدای تبارک و تعالی است، هر چه را که خدا به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} عنایت کرده ولو از انظار عموم بشر مخفی است ولی چون خدا به اینها یاد داده و اینها با واسطه‌ الهی یاد گرفته‌اند عنوان علم غیب به خود نمی‌گیرد»<ref>[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ وبگاه پاسخ‌دهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).]</ref>.
::::::این یک تعریف که طبق این بیان [[علم غیب]] یک معنای نسبی پیدا می‌کند اما طبق معنای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در خطبه ۱۲۸ که کسی خدمت حضرت رسید و عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]{{ع}} تو را [[علم غیب]] داده‌اند؟ [[امام]]{{ع}} خندید و به مرد که از بنی کلب بود گفت: ای برادر کلبی! این [[علم غیب]] نیست، بلکه علمی است که از صاحب علم آموخته شده است<ref>{{عربی|«لَقَدْ أُعْطِیتَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عِلْمَ الْغَیْبِ فَضَحِکَ{{ع}} وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ کَانَ کَلْبِیّاً یَا أَخَا کَلْبٍ لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم‏»}}.</ref>، حضرت ملاکی را بیان می‌فرماید که [[علم غیب]] آن است که در آن عالم بدون واسطه و بدون معلم به معلوم علم پیدا کند اما اگر یک علمی را معلم به انسان یاد دهد این دیگر غیب نیست! بر مبنای این بیان [[علم غیب]] منحصر به خدای تبارک و تعالی است، هر چه را که خدا به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} عنایت کرده ولو از انظار عموم بشر مخفی است ولی چون خدا به اینها یاد داده و اینها با واسطه‌ الهی یاد گرفته‌اند عنوان علم غیب به خود نمی‌گیرد»<ref>[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ وبگاه پاسخ‌دهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین سجادی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین سجادی؛
خط ۱۰۹: خط ۱۰۵:
::::::[[حمران ابن اعین]] می‌گوید: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: تفسیر {{متن قرآن|عَالِمِ الْغَيْبِ }}، این است خداوند دانا به مقدراتی است که از مخلوقاتش پنهان است و آنها را در خودش، قبل از آفرینش و قبل از آنکه به فرشتگان فرمان دهد، در عالم قضا می‌آفریند و این علمی‌ است که در نزد خداوند است و زمانی که اراده کند بر آن لباس وجود می‌پوشاند و هر گاه [[بداء]] یا تغییر در علم خداوند حاصل شود، از آن صرف نظر می‌نماید. اما علمی‌ که خداوند در عالم قضا آفریده و به آن لباس وجود پوشانده، همان علمی‌ است که به [[حضرت رسول]]{{صل}} و سپس به ما [[اهل بیت]]{{عم}} رسیده است<ref>{{عربی|" فَقَالَ‏ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}: وَ أَمَّا قَوْلُهُ:  {{متن قرآن|عَالِمِ الْغَيْبِ }}  فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَالِمٌ بِمَا غَابَ‏ عَنْ‏ خَلْقِهِ‏- فِيمَا يُقَدِّرُ مِنْ شَيْ‏ءٍ، وَ يَقْضِيهِ فِي عِلْمِهِ- قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَهُ وَ قَبْلَ أَنْ يُفْضِيَهُ‏ إِلَى الْمَلَائِكَةِ؛ فَذلِكَ يَا حُمْرَانُ، عِلْمٌ مَوْقُوفٌ عِنْدَهُ، إِلَيْهِ فِيهِ الْمَشِيئَةُ، فَيَقْضِيهِ إِذَا أَرَادَ، وَ يَبْدُو لَهُ فِيهِ‏، فَلَا يُمْضِيهِ؛ فَأَمَّا الْعِلْمُ الَّذِي يُقَدِّرُهُ اللَّهُ‏- عَزَّ وَ جَلَّ- و يَقْضِيهِ‏ وَ يُمْضِيهِ، فَهُوَ الْعِلْمُ الَّذِي انْتَهى‏ إِلى‏ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} ثُمَّ إِلَيْنَا‏‏"}}؛ کلینی ، کافی، ج ۱، ص ۳۷۷).</ref> پس [[امام]]{{ع}} به [[علم غیب]] الهی آگاه است. مردی از اهل فارس از [[امام کاظم]]{{ع}} سؤال کرد: آیا شما [[غیب]] می‌دانید؟ حضرت پاسخ دادند: جدم [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: خداوند به ما علم را می‌بخشد و ما آن را دریافت می‌کنیم و وقتی می‌گیرد ما نمی‌دانیم<ref>{{عربی|" سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ {{ع}} رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ فَارِسَ، فَقَالَ لَهُ: أَ تَعْلَمُونَ الْغَيْبَ؟ فَقَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}: يُبْسَطُ لَنَا الْعِلْمُ، فَنَعْلَمُ، وَ يُقْبَضُ عَنَّا، فَلَا نَعْلَمُ‏‏‏ ‏‏"}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۷۶.</ref>. باید توجه داشت که عالم به اسرار و علوم غیب، فقط خداوند است و او به پیامبران و رسولان خود، غیب را می‌آموزد و [[امامان]] از طریق [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر علوم غیبی اطلاع می‌یابند. چون آنان در تبلیغ، شریک پیامبران می‌باشند. البته رسالت دو بعد دارد: بعد ارتباط با خداوند که شراکت بردار نیست و بعد ارتباط با مردم و تبلیغ دین که شراکت بردار است. به دلیل آنکه موسی از خداوند خواست تا هارون را در امر دین شریک او قرار دهد»<ref>[[پرچم‌داران هدایت (کتاب)|پرچم‌داران هدایت]]، ص۱۴۰.</ref>.
::::::[[حمران ابن اعین]] می‌گوید: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: تفسیر {{متن قرآن|عَالِمِ الْغَيْبِ }}، این است خداوند دانا به مقدراتی است که از مخلوقاتش پنهان است و آنها را در خودش، قبل از آفرینش و قبل از آنکه به فرشتگان فرمان دهد، در عالم قضا می‌آفریند و این علمی‌ است که در نزد خداوند است و زمانی که اراده کند بر آن لباس وجود می‌پوشاند و هر گاه [[بداء]] یا تغییر در علم خداوند حاصل شود، از آن صرف نظر می‌نماید. اما علمی‌ که خداوند در عالم قضا آفریده و به آن لباس وجود پوشانده، همان علمی‌ است که به [[حضرت رسول]]{{صل}} و سپس به ما [[اهل بیت]]{{عم}} رسیده است<ref>{{عربی|" فَقَالَ‏ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}: وَ أَمَّا قَوْلُهُ:  {{متن قرآن|عَالِمِ الْغَيْبِ }}  فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَالِمٌ بِمَا غَابَ‏ عَنْ‏ خَلْقِهِ‏- فِيمَا يُقَدِّرُ مِنْ شَيْ‏ءٍ، وَ يَقْضِيهِ فِي عِلْمِهِ- قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَهُ وَ قَبْلَ أَنْ يُفْضِيَهُ‏ إِلَى الْمَلَائِكَةِ؛ فَذلِكَ يَا حُمْرَانُ، عِلْمٌ مَوْقُوفٌ عِنْدَهُ، إِلَيْهِ فِيهِ الْمَشِيئَةُ، فَيَقْضِيهِ إِذَا أَرَادَ، وَ يَبْدُو لَهُ فِيهِ‏، فَلَا يُمْضِيهِ؛ فَأَمَّا الْعِلْمُ الَّذِي يُقَدِّرُهُ اللَّهُ‏- عَزَّ وَ جَلَّ- و يَقْضِيهِ‏ وَ يُمْضِيهِ، فَهُوَ الْعِلْمُ الَّذِي انْتَهى‏ إِلى‏ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} ثُمَّ إِلَيْنَا‏‏"}}؛ کلینی ، کافی، ج ۱، ص ۳۷۷).</ref> پس [[امام]]{{ع}} به [[علم غیب]] الهی آگاه است. مردی از اهل فارس از [[امام کاظم]]{{ع}} سؤال کرد: آیا شما [[غیب]] می‌دانید؟ حضرت پاسخ دادند: جدم [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: خداوند به ما علم را می‌بخشد و ما آن را دریافت می‌کنیم و وقتی می‌گیرد ما نمی‌دانیم<ref>{{عربی|" سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ {{ع}} رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ فَارِسَ، فَقَالَ لَهُ: أَ تَعْلَمُونَ الْغَيْبَ؟ فَقَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}: يُبْسَطُ لَنَا الْعِلْمُ، فَنَعْلَمُ، وَ يُقْبَضُ عَنَّا، فَلَا نَعْلَمُ‏‏‏ ‏‏"}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۷۶.</ref>. باید توجه داشت که عالم به اسرار و علوم غیب، فقط خداوند است و او به پیامبران و رسولان خود، غیب را می‌آموزد و [[امامان]] از طریق [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر علوم غیبی اطلاع می‌یابند. چون آنان در تبلیغ، شریک پیامبران می‌باشند. البته رسالت دو بعد دارد: بعد ارتباط با خداوند که شراکت بردار نیست و بعد ارتباط با مردم و تبلیغ دین که شراکت بردار است. به دلیل آنکه موسی از خداوند خواست تا هارون را در امر دین شریک او قرار دهد»<ref>[[پرچم‌داران هدایت (کتاب)|پرچم‌داران هدایت]]، ص۱۴۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین کرد فیروزجایی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین کرد فیروزجایی؛
خط ۱۱۶: خط ۱۱۱:
::::::«[[علم غیب]] یکی از راه‌های شناخت است. شناخت نسبت به حقایقی که با حس و ادراکات حسی و نیز از راه اندیشه و استدلال‌های منطقی قابل درک نیستند. به بیان دیگر نوعی اتصال به عالمی است که آن عالم از نظرهای ظاهری پنهان است. این نوع ارتباط از جنس ارتباط‌های معمولی یا حسی نیست بلکه ارتباط به ماورای حس است که ابتدا از آن خدا است و آنگاه، با اذن پروردگار، دیگر موجودات نیز می‌توانند از چنین ارتباطی برخوردار شوند، ارتباطی که ممکن است از طریق [[وحی]]، [[الهام]]، رؤیای صادقه یا مکاشفات عرفانی برای افراد بشری حاصل شود»<ref>[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]].</ref>.
::::::«[[علم غیب]] یکی از راه‌های شناخت است. شناخت نسبت به حقایقی که با حس و ادراکات حسی و نیز از راه اندیشه و استدلال‌های منطقی قابل درک نیستند. به بیان دیگر نوعی اتصال به عالمی است که آن عالم از نظرهای ظاهری پنهان است. این نوع ارتباط از جنس ارتباط‌های معمولی یا حسی نیست بلکه ارتباط به ماورای حس است که ابتدا از آن خدا است و آنگاه، با اذن پروردگار، دیگر موجودات نیز می‌توانند از چنین ارتباطی برخوردار شوند، ارتباطی که ممکن است از طریق [[وحی]]، [[الهام]]، رؤیای صادقه یا مکاشفات عرفانی برای افراد بشری حاصل شود»<ref>[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
خط ۱۲۳: خط ۱۱۷:
::::::«به لحاظ لغوی هر گونه آگاه شدن از غیب را می‌توان علم به غیب نامید؛ اما علم به غیب، دارای معانی اصطلاحی متفاوتی است. علم به غیب در اصطلاحی، علمی است که بدون آموختن از دیگر افراد بشر و به طور موهبت ویژه الهی به دست ‌آید. گاهی علم غیر خداوند، علم مستفاد «علم با واسطه» به شمار می‌آید و علم «غیر مستفاد» [[علم غیب]] نامیده می‌شود. بنابر تبیینی نزدیک به این تعریف، فقط علم ذاتی و استقلالی به غیب، علم غیب نامیده می‌شود. گاهی نیز مقصود از علم به غیب مختص خداوند، علوم مختص خداوند است که در اختیار فرشتگان و پپامبران نیز قرار نگرفته است. یکی دیگر از کاربردهای اصطلاحی این واژه که به معنای لغوی آن نزدیک است، آگاهی از غیب به شیوه‌ای غیر متعارف است».<ref>[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]].</ref>.
::::::«به لحاظ لغوی هر گونه آگاه شدن از غیب را می‌توان علم به غیب نامید؛ اما علم به غیب، دارای معانی اصطلاحی متفاوتی است. علم به غیب در اصطلاحی، علمی است که بدون آموختن از دیگر افراد بشر و به طور موهبت ویژه الهی به دست ‌آید. گاهی علم غیر خداوند، علم مستفاد «علم با واسطه» به شمار می‌آید و علم «غیر مستفاد» [[علم غیب]] نامیده می‌شود. بنابر تبیینی نزدیک به این تعریف، فقط علم ذاتی و استقلالی به غیب، علم غیب نامیده می‌شود. گاهی نیز مقصود از علم به غیب مختص خداوند، علوم مختص خداوند است که در اختیار فرشتگان و پپامبران نیز قرار نگرفته است. یکی دیگر از کاربردهای اصطلاحی این واژه که به معنای لغوی آن نزدیک است، آگاهی از غیب به شیوه‌ای غیر متعارف است».<ref>[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛
خط ۱۳۰: خط ۱۲۳:
::::::«[[علم غیب]] عبارت است از اینکه انسان اعتراف کند در عالم هستی حقائق و واقعیت‌های هست که من با پوسته بدن خودم یعنی با حواس خودم نمی‌توانم آنها را درک کنم ولو اینکه اینجا حضور داشته باشد چشم من، گوش من، ذائقه و لامسه من، قادر به ادراک آنها نیست<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۹.</ref>.
::::::«[[علم غیب]] عبارت است از اینکه انسان اعتراف کند در عالم هستی حقائق و واقعیت‌های هست که من با پوسته بدن خودم یعنی با حواس خودم نمی‌توانم آنها را درک کنم ولو اینکه اینجا حضور داشته باشد چشم من، گوش من، ذائقه و لامسه من، قادر به ادراک آنها نیست<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛
خط ۱۴۵: خط ۱۳۷:
::::::در این صورت اطلاق [[غیب|عالم الغیب]] بر خدا و اولیای الهی  به این معناست که خدا، [[انبیا]] و [[ائمه]]، عالم به غیوبی هستند که برای دیگران [[غیب]] به شمار می‌آید، نه برای اولیای الهی یا خدا. از سوی دیگر اگر [[غیب]] و شهود با ملاک‌های ظاهری سنجیده شوند، با توجه به شدت و ضعف حواس، [[غیب]] و شهود هم باید متفاوت باشند،در نتیجه [[غیب]] و شهود مطلق نخواهیم داشت؛ بلکه [[غیب]]، حقیقتی نسبی است.»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷ ]</ref>.
::::::در این صورت اطلاق [[غیب|عالم الغیب]] بر خدا و اولیای الهی  به این معناست که خدا، [[انبیا]] و [[ائمه]]، عالم به غیوبی هستند که برای دیگران [[غیب]] به شمار می‌آید، نه برای اولیای الهی یا خدا. از سوی دیگر اگر [[غیب]] و شهود با ملاک‌های ظاهری سنجیده شوند، با توجه به شدت و ضعف حواس، [[غیب]] و شهود هم باید متفاوت باشند،در نتیجه [[غیب]] و شهود مطلق نخواهیم داشت؛ بلکه [[غیب]]، حقیقتی نسبی است.»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷ ]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
خط ۱۵۳: خط ۱۴۴:
::::::«[[علم غیب]]، علم به امور غایب (ممکن الشهود) است که مستند به حس، عقل، علل و اسباب عادی نباشد حال چه متعلق علم غیب (امور غایب) از اموری باشد که امکان دسترسی به آنها به وسیله حواس و عقل وجود دارد و چه از اموری باشدکه چنین امکانی عادتا وجود ندارد. شرط اساسی چنین علمی این استکه از راه‌های عادی و از طریق حس و عقل حاصل نشده باشد بلکه از طریق غیر عادی و به افاضه خداوند باشد. مطابق این تعریف، پیش‌بینی‌های علمی و سیاسی و کشاورزی و هواشناسی و مانند آن که بر طبق یک سلسله اطلاعات عادی به‌دست می‌آید و ممکن است درست هم باشند علم غیب شمرده نمی‌شود همچنین اکتشافات و اختراعات دانشمندان از امور غیر محسوس ظاهری مثل نیروی جاذبه و مانند آن که از راه‌های عادی به‌دست می‌آید خارج از تعریف [[علم غیب]] مصطلح می‌باشند. همچنین پیشگویی‌های کاهنان و منجمین مرتاضان و امثال آنان که از طریق حرکت ستارگان و مانند آن و یا ریاضت‌های شاق که ممکن است برخی مواقع هم درست باشد [[علم غیب]] نخواهد بود»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۳.</ref>.
::::::«[[علم غیب]]، علم به امور غایب (ممکن الشهود) است که مستند به حس، عقل، علل و اسباب عادی نباشد حال چه متعلق علم غیب (امور غایب) از اموری باشد که امکان دسترسی به آنها به وسیله حواس و عقل وجود دارد و چه از اموری باشدکه چنین امکانی عادتا وجود ندارد. شرط اساسی چنین علمی این استکه از راه‌های عادی و از طریق حس و عقل حاصل نشده باشد بلکه از طریق غیر عادی و به افاضه خداوند باشد. مطابق این تعریف، پیش‌بینی‌های علمی و سیاسی و کشاورزی و هواشناسی و مانند آن که بر طبق یک سلسله اطلاعات عادی به‌دست می‌آید و ممکن است درست هم باشند علم غیب شمرده نمی‌شود همچنین اکتشافات و اختراعات دانشمندان از امور غیر محسوس ظاهری مثل نیروی جاذبه و مانند آن که از راه‌های عادی به‌دست می‌آید خارج از تعریف [[علم غیب]] مصطلح می‌باشند. همچنین پیشگویی‌های کاهنان و منجمین مرتاضان و امثال آنان که از طریق حرکت ستارگان و مانند آن و یا ریاضت‌های شاق که ممکن است برخی مواقع هم درست باشد [[علم غیب]] نخواهد بود»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
خط ۱۶۵: خط ۱۵۵:
::::::شاید اشکالی که بر این تعریف وارد باشد این است که این تعریف شامل [[علم غیب خداوند]] نمی‌باشد، با این که آیات متعددی [[علم غیب]] را از آن ذات حق دانسته است. اما این اشکال وارد نیست؛ چون چیزی از گستره علم ذات حق خارج نمی‌باشد، تمام ذرات جهان در برابر علم او حاضر بوده و علم و آگاهی او شهود مطلق است؛ اگر [[علم غیب]] هم برای باری تعالی بیان می‌شود از روی ملاک و آگاهی محدود انسان است»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۳۸.]</ref>.
::::::شاید اشکالی که بر این تعریف وارد باشد این است که این تعریف شامل [[علم غیب خداوند]] نمی‌باشد، با این که آیات متعددی [[علم غیب]] را از آن ذات حق دانسته است. اما این اشکال وارد نیست؛ چون چیزی از گستره علم ذات حق خارج نمی‌باشد، تمام ذرات جهان در برابر علم او حاضر بوده و علم و آگاهی او شهود مطلق است؛ اگر [[علم غیب]] هم برای باری تعالی بیان می‌شود از روی ملاک و آگاهی محدود انسان است»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۳۸.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین جزائری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین جزائری؛
خط ۱۷۷: خط ۱۶۶:
::::::'''نتیجه:''' [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} به معنای علم ذاتی یا علم بدون محدودیت به تمام غیب نیست و از این رو اولا با علم خداوند تفاوت اساسی دارد و ثانیا اتصاف ایشان به وصف عالم الغیب صحیح بوده و آلوده به هیچ شرکی نیست؛ اما از آن جهت که در قرآن و احادیث به دلیل قصور فهم عامه مردم و توهم شریک انگاشتن ایشان با خدا، یا به لحاظ رعایت ادب بندگی، در مجامع عمومی و در معرض افراد کم‌معرفت این وصف را برای غیرخدا به کار نبرده و گاه از آن نهی نیز نموده‌اند، توصیف و تسمیه غیر خدا در چنین مواضعی را به حکم ثانوی شرعا جایز نمی‌دانیم»<ref>[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایان‌نامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]، ص۳۸-۴۱.</ref>.
::::::'''نتیجه:''' [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} به معنای علم ذاتی یا علم بدون محدودیت به تمام غیب نیست و از این رو اولا با علم خداوند تفاوت اساسی دارد و ثانیا اتصاف ایشان به وصف عالم الغیب صحیح بوده و آلوده به هیچ شرکی نیست؛ اما از آن جهت که در قرآن و احادیث به دلیل قصور فهم عامه مردم و توهم شریک انگاشتن ایشان با خدا، یا به لحاظ رعایت ادب بندگی، در مجامع عمومی و در معرض افراد کم‌معرفت این وصف را برای غیرخدا به کار نبرده و گاه از آن نهی نیز نموده‌اند، توصیف و تسمیه غیر خدا در چنین مواضعی را به حکم ثانوی شرعا جایز نمی‌دانیم»<ref>[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایان‌نامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]، ص۳۸-۴۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛
خط ۱۸۴: خط ۱۷۲:
::::::«اجمالاً روشن است که غیب یک معنای کاملا نسبی است، یعنی هرچیزی نسبت به‌کسی می‌تواند غایب باشد و نسبت به دیگری حاضر. وقتی در این مباحث صحبت از [[علم غیب]] می‌کنیم، منظورمان از غیب آن مجموعه‌ای از عالم می‌باشد که از ادراک عموم مردم مخفی است؛ یعنی در زندگی متعارف و عادی انسان‌ها، مجموعه‌ای از اطلاعات وجود دارد که بین همه مشترک است و به‌ وسیله ابزارهای ظاهری حواس پنج‌گانه و تفکر به‌دست می‌آید. ادراک ماورای این مسائل را معمولاً به ادراکات غیبی تعبیر می‌کنند البته معمولاً به این‌ شرط که از طریق نوعی حس باطن به دست آید، و نه با تفکر و تیزهوشی. لذا غیب مرز مشخص و دقیقی در این بحث ندارد. حتی برخی از انسان‌های عادی، گاهی خواب‌های صادقه می‌بینند و حرف‌های خاصی می‌زنند و مقداری علومشان با علوم دیگران متفاوت است و بعضی‌ها ضعیف‌تر هستند و از همین مقدار علم هم محرومند؛ ولی اگر کسی دارای دریافتی، ماورای دریافت‌های عمومی باشد، می‌گویند فلانی علم غیب دارد و این حداقل معنای "[[علم غیب]]" است و اختصاصی هم به [[ائمه]]{{عم}} و اولیاء‌الهی ندارد، حتی اختصاص به انسان‌های خوب هم نداشته و چه‌بسا در بعضی از انسان‌های بد هم وجود دارد»<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام]</ref>.
::::::«اجمالاً روشن است که غیب یک معنای کاملا نسبی است، یعنی هرچیزی نسبت به‌کسی می‌تواند غایب باشد و نسبت به دیگری حاضر. وقتی در این مباحث صحبت از [[علم غیب]] می‌کنیم، منظورمان از غیب آن مجموعه‌ای از عالم می‌باشد که از ادراک عموم مردم مخفی است؛ یعنی در زندگی متعارف و عادی انسان‌ها، مجموعه‌ای از اطلاعات وجود دارد که بین همه مشترک است و به‌ وسیله ابزارهای ظاهری حواس پنج‌گانه و تفکر به‌دست می‌آید. ادراک ماورای این مسائل را معمولاً به ادراکات غیبی تعبیر می‌کنند البته معمولاً به این‌ شرط که از طریق نوعی حس باطن به دست آید، و نه با تفکر و تیزهوشی. لذا غیب مرز مشخص و دقیقی در این بحث ندارد. حتی برخی از انسان‌های عادی، گاهی خواب‌های صادقه می‌بینند و حرف‌های خاصی می‌زنند و مقداری علومشان با علوم دیگران متفاوت است و بعضی‌ها ضعیف‌تر هستند و از همین مقدار علم هم محرومند؛ ولی اگر کسی دارای دریافتی، ماورای دریافت‌های عمومی باشد، می‌گویند فلانی علم غیب دارد و این حداقل معنای "[[علم غیب]]" است و اختصاصی هم به [[ائمه]]{{عم}} و اولیاء‌الهی ندارد، حتی اختصاص به انسان‌های خوب هم نداشته و چه‌بسا در بعضی از انسان‌های بد هم وجود دارد»<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین  جزیری احسائی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین  جزیری احسائی؛
خط ۲۰۱: خط ۱۸۸:
::::::*[[اصبغ بن نباته]] روایت کرده که گفت شنیدم [[امیر مؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: همانا برای خداوند متعال دو علم وجود دارد؛ علمی که آن را ویژه خود در [[علم غیب]] خود قرار داده است و کسی را نسبت به آن مطلع نساخته است، نه پیامبری از پیامبران و نه فرشته‌ای از فرشتگان. و این همان فرمایش خداوند متعال در قرآن کریم است که فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ]]}}<ref>قطعا نزد خداوند متعال علم به قیامت وجود دارد، و باران را فرو می فرستد، و نسبت به آنچه که در رحم ها وجود دارد آگاهی دارد. و هیچ نفس و فردی نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد و هیچ نفس و فردی نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میردسوره لقمان، آیه۳۴</ref> هم چنین نزد خداوند متعال علم دیگری وجود دارد که فرشتگان او از آن آگاهی دارند، و آنچه که فرشتگان او از آن مطلع گردند قطعا مورد آگاهی [[محمد]]{{صل}} و [[آل محمد]]{{عم}} می‌باشد، و آنچه که [[محمد]]{{صل}} و [[آل محمد]]{{عم}} از آن آگاهی دارند قطعا مرا نسبت به آن آگاهی فرموده است، بزرگ از ما و کوچک از ما تا روز قیامت از آن مطلع می‌باشند<ref>{{عربی|«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي غَيْبِهِ فَلَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ لَا مَلَكاً مِنْ مَلَائِكَتِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى  {{إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ}}  وَ لَهُ عِلْمٌ قَدِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتُهُ فَمَا اطَّلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتُهُ فَقَدِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ وَ مَا اطَّلَعَ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ فَقَدْ أَطْلَعَنِي عَلَيْهِ [يَعْلَمُهُ‏] الْكَبِيرُ مِنَّا وَ الصَّغِيرُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»}}؛ بصائر الدرجات، ص١٣١</ref><ref>[[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]، ص۴۶</ref>».
::::::*[[اصبغ بن نباته]] روایت کرده که گفت شنیدم [[امیر مؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: همانا برای خداوند متعال دو علم وجود دارد؛ علمی که آن را ویژه خود در [[علم غیب]] خود قرار داده است و کسی را نسبت به آن مطلع نساخته است، نه پیامبری از پیامبران و نه فرشته‌ای از فرشتگان. و این همان فرمایش خداوند متعال در قرآن کریم است که فرمود: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ]]}}<ref>قطعا نزد خداوند متعال علم به قیامت وجود دارد، و باران را فرو می فرستد، و نسبت به آنچه که در رحم ها وجود دارد آگاهی دارد. و هیچ نفس و فردی نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد و هیچ نفس و فردی نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میردسوره لقمان، آیه۳۴</ref> هم چنین نزد خداوند متعال علم دیگری وجود دارد که فرشتگان او از آن آگاهی دارند، و آنچه که فرشتگان او از آن مطلع گردند قطعا مورد آگاهی [[محمد]]{{صل}} و [[آل محمد]]{{عم}} می‌باشد، و آنچه که [[محمد]]{{صل}} و [[آل محمد]]{{عم}} از آن آگاهی دارند قطعا مرا نسبت به آن آگاهی فرموده است، بزرگ از ما و کوچک از ما تا روز قیامت از آن مطلع می‌باشند<ref>{{عربی|«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي غَيْبِهِ فَلَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ لَا مَلَكاً مِنْ مَلَائِكَتِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى  {{إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ}}  وَ لَهُ عِلْمٌ قَدِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتُهُ فَمَا اطَّلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتُهُ فَقَدِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ وَ مَا اطَّلَعَ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ فَقَدْ أَطْلَعَنِي عَلَيْهِ [يَعْلَمُهُ‏] الْكَبِيرُ مِنَّا وَ الصَّغِيرُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»}}؛ بصائر الدرجات، ص١٣١</ref><ref>[[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]، ص۴۶</ref>».
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین پیشگر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین پیشگر؛
خط ۲۰۸: خط ۱۹۴:
::::::«علم به غیب، علم به یک واقعه‌ای است که بی‌شک اتفاق افتاده و یا خواهد افتاد و هیچ کس را یارای تغییر آن نیست. درست مثل این است که شما فیلم یک واقعه دلخراش را بعد از وقوع آن ببینید همانطور که می‌بینید و کاری از شما ساخته نیست در مورد وقایعی هم که بعدها اتفاق خواهد افتاد عکس العمل همین است. برای روشن شدن این مطلب مثالی را تنها برای نزدیکی ذهن می‌زنیم آنگاه نمونه‌ای واقعی برای آن ذکر می‌کنیم. مثال اخترشناسی با محاسبات معمولی که هست متوجه می‌شود که خورشید مثلا در روز ۱۸ آبان ماه سال آینده؛ ساعت ۱۴ و ۳۲ دقیقه و ۱۶ ثانیه می‌گیرد. اکنون سؤال می‌کنیم آیا دانستن یا ندانستن این اخترشناس تأثیری در آن خورشیدگرفتگی دارد؟ پاسخ منفی است. او فقط به طریقی از یک واقعه که صد در صد اتفاق می‌افتد مطلع شده است»<ref>[https://article.tebyan.net/161405/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%88-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%DB%8C وبگاه تبیان]</ref>.
::::::«علم به غیب، علم به یک واقعه‌ای است که بی‌شک اتفاق افتاده و یا خواهد افتاد و هیچ کس را یارای تغییر آن نیست. درست مثل این است که شما فیلم یک واقعه دلخراش را بعد از وقوع آن ببینید همانطور که می‌بینید و کاری از شما ساخته نیست در مورد وقایعی هم که بعدها اتفاق خواهد افتاد عکس العمل همین است. برای روشن شدن این مطلب مثالی را تنها برای نزدیکی ذهن می‌زنیم آنگاه نمونه‌ای واقعی برای آن ذکر می‌کنیم. مثال اخترشناسی با محاسبات معمولی که هست متوجه می‌شود که خورشید مثلا در روز ۱۸ آبان ماه سال آینده؛ ساعت ۱۴ و ۳۲ دقیقه و ۱۶ ثانیه می‌گیرد. اکنون سؤال می‌کنیم آیا دانستن یا ندانستن این اخترشناس تأثیری در آن خورشیدگرفتگی دارد؟ پاسخ منفی است. او فقط به طریقی از یک واقعه که صد در صد اتفاق می‌افتد مطلع شده است»<ref>[https://article.tebyan.net/161405/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%88-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%DB%8C وبگاه تبیان]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛
خط ۲۲۱: خط ۲۰۶:
::::::مفهوم خاص [[غیب]]، عبارت است از حقایق پشت پردۀ واقعیات و رویدادهای عالم طبیعت که حوّاس و ذهن و دیگر ابزار شناخت معمولی راهی به آن‌ها ندارند. آنچه که در قرآن مجید و در میان دانشمندان و متفکران اسلامی مطرح شده است که چه کسی می‌تواند عالم به [[غیب]] باشد و معنای [[علم غیب]] چیست، همین مفهوم خاص است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) بازاندیشی در علم امام، ص ۱۷-۱۸.]</ref>.
::::::مفهوم خاص [[غیب]]، عبارت است از حقایق پشت پردۀ واقعیات و رویدادهای عالم طبیعت که حوّاس و ذهن و دیگر ابزار شناخت معمولی راهی به آن‌ها ندارند. آنچه که در قرآن مجید و در میان دانشمندان و متفکران اسلامی مطرح شده است که چه کسی می‌تواند عالم به [[غیب]] باشد و معنای [[علم غیب]] چیست، همین مفهوم خاص است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) بازاندیشی در علم امام، ص ۱۷-۱۸.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. آقای نقوی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. آقای نقوی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خط ۲۲۸: خط ۲۱۲:
::::::«[[علم غیب]] علمی است که انسانی که به آن علم آشنایی دارد از چشمان او حجاب‌های قرن‌ها برطرف و مسافات "طویل" فشرده می‌شود پس مستقبل بعید و دور را یا زمان حاضر که در پرده و حجاب "غیب" است می‌خواند گویا از کتابی  می‌خواند که پیش او باز باشد و حوادث آن زمان را می‌بیند گویا آن حوادث مال همین ساعت است<ref>«علم الغيب هو العلم الذي يلم به انسان تنقشع من امام عينيه حجب القرون و تنطوي المسافات فيقراء المستقبل البعيد او الحاضر المحجوب كما يقرأ في كتاب مفتوح و یعی حوادثه كانها بنت الساعة التي هو فيها»؛ [[نصير الله منشد جواد کاشم]]، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، تحقيق و دراسة، قم، ذوی القربی، ص۵۱۳.</ref>»<ref>[[ علم غیب ائمه معصومین (پایان‌نامه)|علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}؛ ص۷.</ref>.
::::::«[[علم غیب]] علمی است که انسانی که به آن علم آشنایی دارد از چشمان او حجاب‌های قرن‌ها برطرف و مسافات "طویل" فشرده می‌شود پس مستقبل بعید و دور را یا زمان حاضر که در پرده و حجاب "غیب" است می‌خواند گویا از کتابی  می‌خواند که پیش او باز باشد و حوادث آن زمان را می‌بیند گویا آن حوادث مال همین ساعت است<ref>«علم الغيب هو العلم الذي يلم به انسان تنقشع من امام عينيه حجب القرون و تنطوي المسافات فيقراء المستقبل البعيد او الحاضر المحجوب كما يقرأ في كتاب مفتوح و یعی حوادثه كانها بنت الساعة التي هو فيها»؛ [[نصير الله منشد جواد کاشم]]، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، تحقيق و دراسة، قم، ذوی القربی، ص۵۱۳.</ref>»<ref>[[ علم غیب ائمه معصومین (پایان‌نامه)|علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}؛ ص۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خط ۲۳۵: خط ۲۱۸:
::::::«[[علم غیب]] عبارت است از حدیث گذشته و آینده که در پس پرده شهادت قرار دارد. [[علم غیب]] آن است که از طرف خداوند افاضه شده باشد به چیزی که پنهان است چه این علم به محسوسات تعلق بگیرد یا غیر آن اما به شرطی که از راه‌های عادی نباشد»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص ۱۳.</ref>.
::::::«[[علم غیب]] عبارت است از حدیث گذشته و آینده که در پس پرده شهادت قرار دارد. [[علم غیب]] آن است که از طرف خداوند افاضه شده باشد به چیزی که پنهان است چه این علم به محسوسات تعلق بگیرد یا غیر آن اما به شرطی که از راه‌های عادی نباشد»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص ۱۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. آقای بنی‌سعید لنگرودی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. آقای بنی‌سعید لنگرودی؛
خط ۲۴۳: خط ۲۲۵:
::::::«[[علم غیب]]، علم به آن چیزهایی "اشیایی" است که هنوز تحت اراده تکوینی الهی قرار نگرفته؛ همان که در سوره نحل، آیه ۴۰، فرمود: {{متن قرآن|إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}} <ref> ووقتی چیزی را اراده می‌کنیم، سخن ما این است که می‌گوییم: "موجود باش!" بی‌درنگ موجود می‌شود؛ سوره نحل، آیه: ۴۰.</ref>. اما کل نظام آفرینش از "ما کان" تا "ما یکون" و "ما هو کائن"، تحت اراده تکوینی الهی قرار گرفته و تکوّن یافته، و علم به آن علم به [[شهادت]] است؛ منتها مشهود هر کس نیست. به عبارت دیگر، علم به "ما کان" و "ما یکون" و "ما هو کائن"، علم به [[شهادت]] است، و در مقابل آن علم به "ما لم یکن"، که [[علم به غیب]] است می‌باشد. دومی مختص خداست، و اولى در اختیار [[انبیا]] -بر حسب اختلاف مراتبشان- قرار می‌گیرد. و تنها [[پیامبر| نبی مکرم اسلام]] {{صل}} و به تبع او [[ائمه]] [[اهل بیت |اهل البیت]] {{عم}} از همه آن با خبر بوده و هستند»<ref>[[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۸۵].</ref>.
::::::«[[علم غیب]]، علم به آن چیزهایی "اشیایی" است که هنوز تحت اراده تکوینی الهی قرار نگرفته؛ همان که در سوره نحل، آیه ۴۰، فرمود: {{متن قرآن|إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}} <ref> ووقتی چیزی را اراده می‌کنیم، سخن ما این است که می‌گوییم: "موجود باش!" بی‌درنگ موجود می‌شود؛ سوره نحل، آیه: ۴۰.</ref>. اما کل نظام آفرینش از "ما کان" تا "ما یکون" و "ما هو کائن"، تحت اراده تکوینی الهی قرار گرفته و تکوّن یافته، و علم به آن علم به [[شهادت]] است؛ منتها مشهود هر کس نیست. به عبارت دیگر، علم به "ما کان" و "ما یکون" و "ما هو کائن"، علم به [[شهادت]] است، و در مقابل آن علم به "ما لم یکن"، که [[علم به غیب]] است می‌باشد. دومی مختص خداست، و اولى در اختیار [[انبیا]] -بر حسب اختلاف مراتبشان- قرار می‌گیرد. و تنها [[پیامبر| نبی مکرم اسلام]] {{صل}} و به تبع او [[ائمه]] [[اهل بیت |اهل البیت]] {{عم}} از همه آن با خبر بوده و هستند»<ref>[[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]، ص ۸۵].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خط ۲۵۱: خط ۲۳۲:
::::::«گفته شد [[علم غیب]] عبارت است از آگاهی بر چیزهایی که از قلمرو دید و حواس ظاهری ما بیرون است، خواه مربوط به حوادث کنونی باشد یا آینده. برخورداری [[امام]] از چنین دانشی مورد اختلاف میان متکلمان [[امامیه]] و [[اهل سنت]] قرار گرفته است؛ به این توضیح که [[امامیه]] چنین دانشی را برای [[امام]] ثابت می‌دانند در حالی که [[اهل سنت]] آن را منکرند»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۱۵۶.</ref>.
::::::«گفته شد [[علم غیب]] عبارت است از آگاهی بر چیزهایی که از قلمرو دید و حواس ظاهری ما بیرون است، خواه مربوط به حوادث کنونی باشد یا آینده. برخورداری [[امام]] از چنین دانشی مورد اختلاف میان متکلمان [[امامیه]] و [[اهل سنت]] قرار گرفته است؛ به این توضیح که [[امامیه]] چنین دانشی را برای [[امام]] ثابت می‌دانند در حالی که [[اهل سنت]] آن را منکرند»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۱۵۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۱. پژوهشگران وبگاه تبیان.
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۱. پژوهشگران وبگاه تبیان.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش