معنای انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ +مجتبی تونهای؛)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
::::::مسئله، مسئله گره در کار شخص من و شخص شما نیست. [[امام زمان]] {{ع}} برای اینکه [[فرج]] برای همه [[بشریت]] به وجود بیاورد، [[ظهور]] میکند که [[انسان]] را از فروبستگی [[نجات]] بدهد؛ [[جامعه بشریت]] را [[نجات]] بدهد؛ بلکه [[تاریخ]] آینده [[بشر]] را [[نجات]] بدهد. امروز ما [[انتظار فرج]] داریم. یعنی منتظریم که دست قدرتمند عدالتگستری بیاید و این [[غلبه]] [[ظلم و جور]] را که همه [[بشریت]] را تقریباً مقهور خود کرده است، بشکند و این فضای [[ظلم و جور]] را دگرگون کند و [[نسیم]] [[عدل]] را بر زندگی [[انسانها]] بوزاند، تا [[انسانها]] احساس [[عدالت]] کنند<ref>دیدار اقشار مختلق در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۷۸.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref>. | ::::::مسئله، مسئله گره در کار شخص من و شخص شما نیست. [[امام زمان]] {{ع}} برای اینکه [[فرج]] برای همه [[بشریت]] به وجود بیاورد، [[ظهور]] میکند که [[انسان]] را از فروبستگی [[نجات]] بدهد؛ [[جامعه بشریت]] را [[نجات]] بدهد؛ بلکه [[تاریخ]] آینده [[بشر]] را [[نجات]] بدهد. امروز ما [[انتظار فرج]] داریم. یعنی منتظریم که دست قدرتمند عدالتگستری بیاید و این [[غلبه]] [[ظلم و جور]] را که همه [[بشریت]] را تقریباً مقهور خود کرده است، بشکند و این فضای [[ظلم و جور]] را دگرگون کند و [[نسیم]] [[عدل]] را بر زندگی [[انسانها]] بوزاند، تا [[انسانها]] احساس [[عدالت]] کنند<ref>دیدار اقشار مختلق در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۷۸.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref>. | ||
:::::*«[[انتظار فرج]] یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک [[انتظار]]، [[انتظار فرج]] نهایی است؛ یعنی اینکه [[بشریت]] اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به [[حق]] [[انسانها]] [[تعدی]] میکنند، نباید خیال کند که [[سرنوشت]] [[دنیا]] همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -{{عربی|"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"}}- و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار [[حکومت]] [[عدل]]؛ و او خواهد آمد. [[انتظار فرج]] و [[گشایش]]، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و [[بشریت]] دچار [[ستمها]] و آزارهاست، یک مصداق از [[انتظار فرج]] است، لکن [[انتظار فرج]] مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند [[منتظر فرج]] باشید، فقط این نیست که [[منتظر فرج]] نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. [[فرج]]، یعنی این؛ [[فرج]]، یعنی [[گشایش]]. [[مسلمان]] با درسِ [[انتظار]]، [[فرج]] میآموزد و [[تعلیم]] میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی [[بشر]] وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که [[انسان]] [[ناامید]] دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ [[انسان]]، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ [[فرج]] [[ظهور]] خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین [[فرج]] متوقع و مورد [[انتظار]] است. این، درس [[امید]] به همه انسانهاست؛ این، درس [[انتظار]] واقعی به همه انسانهاست؛ لذا [[انتظار فرج]] را [[افضل]] اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که [[انتظار]] یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و [[منتظر]] بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] یک عمل است، یک [[آمادهسازی]] است، یک تقویت انگیزه در [[دل]] و درون است، یک [[نشاط]] و تحرک و [[پویایی]] است در همه زمینهها. این، در واقع [[تفسیر]] این [[آیات]] کریمه قرآنی است که: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه:۵.</ref> یا {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه:۱۲۸.</ref>. یعنی هیچ وقت ملتها و [[امتها]] نباید از [[گشایش]] مأیوس شوند<ref>بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۰۶/۱۳۸۴</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]؛ [[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]، ص95-96.</ref>. | :::::*«[[انتظار فرج]] یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک [[انتظار]]، [[انتظار فرج]] نهایی است؛ یعنی اینکه [[بشریت]] اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به [[حق]] [[انسانها]] [[تعدی]] میکنند، نباید خیال کند که [[سرنوشت]] [[دنیا]] همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -{{عربی|"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"}}- و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار [[حکومت]] [[عدل]]؛ و او خواهد آمد. [[انتظار فرج]] و [[گشایش]]، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و [[بشریت]] دچار [[ستمها]] و آزارهاست، یک مصداق از [[انتظار فرج]] است، لکن [[انتظار فرج]] مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند [[منتظر فرج]] باشید، فقط این نیست که [[منتظر فرج]] نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. [[فرج]]، یعنی این؛ [[فرج]]، یعنی [[گشایش]]. [[مسلمان]] با درسِ [[انتظار]]، [[فرج]] میآموزد و [[تعلیم]] میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی [[بشر]] وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که [[انسان]] [[ناامید]] دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ [[انسان]]، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ [[فرج]] [[ظهور]] خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین [[فرج]] متوقع و مورد [[انتظار]] است. این، درس [[امید]] به همه انسانهاست؛ این، درس [[انتظار]] واقعی به همه انسانهاست؛ لذا [[انتظار فرج]] را [[افضل]] اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که [[انتظار]] یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و [[منتظر]] بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] یک عمل است، یک [[آمادهسازی]] است، یک تقویت انگیزه در [[دل]] و درون است، یک [[نشاط]] و تحرک و [[پویایی]] است در همه زمینهها. این، در واقع [[تفسیر]] این [[آیات]] کریمه قرآنی است که: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه:۵.</ref> یا {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه:۱۲۸.</ref>. یعنی هیچ وقت ملتها و [[امتها]] نباید از [[گشایش]] مأیوس شوند<ref>بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۰۶/۱۳۸۴</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]؛ [[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]، ص95-96.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله شهید صدر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله شهید صدر؛ | ||
خط ۸۶: | خط ۸۵: | ||
::::::در این مسأله، [[امامیه]] با دیگران اختلافی ندارند؛ زیرا بنا به [[عقیده]] آنان، [[خداوند متعال]] [[دستور]] [[ظهور]] به آن [[حضرت]] را بعد از [[اختفاء]] میدهد، و بر طبق نظر دیگران که گفته بودند [[حضرت]] در آینده متولد خواهد شد و با [[شمشیر]] [[قیام]] خواهد کرد، احتمال آن هست که [[حضرت]] متولد شده باشد و [[خداوند]] به او [[دستور]] [[خروج]] و [[ظهور]] بدهد و این احتمال در هر لحظه و ساعتی وجود دارد. بلکه میتوان گفت [[انتظار]]، مفهومی کلیتر و قدیمیتر از مفهوم اسلامی دارد. اما قدمت آن، بدین جهت که قبلا گفتیم [[پیامبران]] پیشین همگی نوید و [[بشارت]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را به [[پیروان]] خود دادهاند، و [[انسانیت]]، پیوسته در [[انتظار]] او به سر میبرده - گرچه شخصیت و عنوان او بنابر آنچه ذکر کردیم مورد [[تحریف]] واقع شده است - و در آینده نیز تا وقتی که [[ستم]] و [[بیدادگری]] وجود داشته باشد، در حال [[انتظار]] به سر خواهد برد. | ::::::در این مسأله، [[امامیه]] با دیگران اختلافی ندارند؛ زیرا بنا به [[عقیده]] آنان، [[خداوند متعال]] [[دستور]] [[ظهور]] به آن [[حضرت]] را بعد از [[اختفاء]] میدهد، و بر طبق نظر دیگران که گفته بودند [[حضرت]] در آینده متولد خواهد شد و با [[شمشیر]] [[قیام]] خواهد کرد، احتمال آن هست که [[حضرت]] متولد شده باشد و [[خداوند]] به او [[دستور]] [[خروج]] و [[ظهور]] بدهد و این احتمال در هر لحظه و ساعتی وجود دارد. بلکه میتوان گفت [[انتظار]]، مفهومی کلیتر و قدیمیتر از مفهوم اسلامی دارد. اما قدمت آن، بدین جهت که قبلا گفتیم [[پیامبران]] پیشین همگی نوید و [[بشارت]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را به [[پیروان]] خود دادهاند، و [[انسانیت]]، پیوسته در [[انتظار]] او به سر میبرده - گرچه شخصیت و عنوان او بنابر آنچه ذکر کردیم مورد [[تحریف]] واقع شده است - و در آینده نیز تا وقتی که [[ستم]] و [[بیدادگری]] وجود داشته باشد، در حال [[انتظار]] به سر خواهد برد. | ||
::::::و اما اینکه گفتیم مفهوم [[انتظار]]، اعم و کلیتر از مفهوم اسلامی است؛ از این رواست که [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] آسمانی نیز با صرفنظر از نام و عنوان، به [[پیشوایی]] جهانی که برپا دارنده [[عدل]] و داد است معتقدند، و ملتزم به [[انتظار]] [[ظهور]] او میباشند. این [[عقیده]] به خودی خود، [[بهترین]] انگیزه برای [[تربیت]] و [[تهذیب]] [[نفوس]] تمامی [[پیروان]] و معتقدان به این [[ادیان]] است، که باعث رشد و [[تربیت]] و [[تهذیب]] [[اخلاق]] آنان و تکمیل درجه [[اخلاص]] و نیروی [[اراده]] و [[ایمان]] اشخاص میشود تا مقدمات [[ظهور]] را در خود و دیگر [[برادران دینی]] و انسانی خود فراهم آورند<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۴، ۳۵۵.</ref>. | ::::::و اما اینکه گفتیم مفهوم [[انتظار]]، اعم و کلیتر از مفهوم اسلامی است؛ از این رواست که [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] آسمانی نیز با صرفنظر از نام و عنوان، به [[پیشوایی]] جهانی که برپا دارنده [[عدل]] و داد است معتقدند، و ملتزم به [[انتظار]] [[ظهور]] او میباشند. این [[عقیده]] به خودی خود، [[بهترین]] انگیزه برای [[تربیت]] و [[تهذیب]] [[نفوس]] تمامی [[پیروان]] و معتقدان به این [[ادیان]] است، که باعث رشد و [[تربیت]] و [[تهذیب]] [[اخلاق]] آنان و تکمیل درجه [[اخلاص]] و نیروی [[اراده]] و [[ایمان]] اشخاص میشود تا مقدمات [[ظهور]] را در خود و دیگر [[برادران دینی]] و انسانی خود فراهم آورند<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۴، ۳۵۵.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله مطهری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله مطهری؛ |