آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۲۱
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
| پاسخدهنده = عسکری امامخان | | پاسخدهنده = عسکری امامخان | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برای روشنتر شدن [[علم غیب]] تفصیلی [[امام]]{{ع}} ما مواردی از [[علم غیب]] [[امامان]] را ذکر میکنیم: | |||
:::::#از جمله اخبار غیبی حضرت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} روایتی است که از [[سعید بن جبیر]] که یکی از یاران باوفای حضرت [[امام سجاد]]{{ع}} میباشد نقل میکند: یکی از دهقانهای ایرانی که ستارهشناس بود، هنگامی که حضرت برای جنگ با خوارج نهروان خارج میشدند نزد حضرت آمد و بعد از تحیت گفت: ای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} ستارههای نحس و شومی طلوع کرده است و در مثل این روز، شخص حکیم باید خود را پنهان کند، و امروز برای شما روز سختی است، دو ستاره به هم رسیدهاند و از برج شما آتش شعلهور است، و جنگ برای شما موقعیت ندارد. حضرت [[امیر المؤمنین]]{{ع}} فرمود: وای بر تو ای دهقانی که از علایم خبر میدهی و ما را از سرانجام کار میترسانی، آیا نمیدانی جریان صاحب میزان و صاحب سرطان چیست؟ آیا میدانی اسد چند مطلع دارد؟ مرد منجم گفت: بگذار نگاه کنم و سپس اُصْطُرْ لابی را که در آستینش داشت در آورد و شروع کرد به بررسی و محاسبه. [[حضرت علی]]{{ع}} لبخندی زد و فرمود: آیا میدانی شب گذشته چه حوادثی رخ داد؟ در چین خانهای فرو ریخت، برج ماجین شکاف برداشت، حصار سرندیب سقوط کرد، فرمانده ارتش روم از ارمنیه شکست خورد یا او را شکست داد، بزرگ یهود ناپدید شد، مورچگان در سرزمین مورچهها به هیجان آمدند، پادشاه افریقا نابود شد، آیا تو این حوادث را میدانی؟ مرد منجم گفت: نه یا [[امیر المؤمنین{{ع}}. حضرت فرمود... در هر عالمی هفتاد هزار نفر دیشب به دنیا آمدند و امشب همین تعداد خواهند مرد، و این مرد با دست خود به مردی به نام [[سعد بن مسعده حارثی]] که جاسوس خوارج در لشکر [[حضرت امیر]]{{ع}} بود اشاره نمود جزء همین اموات خواهد بود. آن مرد جاسوس وقتی حضرت به او اشاره کرد، گمان کرد حضرت دستور دستگیری او را داده است در همان حال در جا از ترس جان داد! مرد منجم با دیدن این صحنه به سجده افتاد و سپس حضرت در ادامه سخن فرمود: من و اصحابم نه شرقی هستیم و نه غربی، ماییم بر پادارنده محور دین و هستی و نشانههای فلک. و اینکه گفتی از برج من آتش شعله میکشد بر تو لازم بود که به نفع من حکم کنی نه بر ضرر من، چرا که نور آن آتش پیش من است، و سوزاندن و شعلهاش به دور از من، و این مسئلهای پیچیده است، اگر حسابگر هستی آن را محاسبه کن<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۵۵.</ref>. | :::::#از جمله اخبار غیبی حضرت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} روایتی است که از [[سعید بن جبیر]] که یکی از یاران باوفای حضرت [[امام سجاد]]{{ع}} میباشد نقل میکند: یکی از دهقانهای ایرانی که ستارهشناس بود، هنگامی که حضرت برای جنگ با خوارج نهروان خارج میشدند نزد حضرت آمد و بعد از تحیت گفت: ای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} ستارههای نحس و شومی طلوع کرده است و در مثل این روز، شخص حکیم باید خود را پنهان کند، و امروز برای شما روز سختی است، دو ستاره به هم رسیدهاند و از برج شما آتش شعلهور است، و جنگ برای شما موقعیت ندارد. حضرت [[امیر المؤمنین]]{{ع}} فرمود: وای بر تو ای دهقانی که از علایم خبر میدهی و ما را از سرانجام کار میترسانی، آیا نمیدانی جریان صاحب میزان و صاحب سرطان چیست؟ آیا میدانی اسد چند مطلع دارد؟ مرد منجم گفت: بگذار نگاه کنم و سپس اُصْطُرْ لابی را که در آستینش داشت در آورد و شروع کرد به بررسی و محاسبه. [[حضرت علی]]{{ع}} لبخندی زد و فرمود: آیا میدانی شب گذشته چه حوادثی رخ داد؟ در چین خانهای فرو ریخت، برج ماجین شکاف برداشت، حصار سرندیب سقوط کرد، فرمانده ارتش روم از ارمنیه شکست خورد یا او را شکست داد، بزرگ یهود ناپدید شد، مورچگان در سرزمین مورچهها به هیجان آمدند، پادشاه افریقا نابود شد، آیا تو این حوادث را میدانی؟ مرد منجم گفت: نه یا [[امیر المؤمنین{{ع}}. حضرت فرمود... در هر عالمی هفتاد هزار نفر دیشب به دنیا آمدند و امشب همین تعداد خواهند مرد، و این مرد با دست خود به مردی به نام [[سعد بن مسعده حارثی]] که جاسوس خوارج در لشکر [[حضرت امیر]]{{ع}} بود اشاره نمود جزء همین اموات خواهد بود. آن مرد جاسوس وقتی حضرت به او اشاره کرد، گمان کرد حضرت دستور دستگیری او را داده است در همان حال در جا از ترس جان داد! مرد منجم با دیدن این صحنه به سجده افتاد و سپس حضرت در ادامه سخن فرمود: من و اصحابم نه شرقی هستیم و نه غربی، ماییم بر پادارنده محور دین و هستی و نشانههای فلک. و اینکه گفتی از برج من آتش شعله میکشد بر تو لازم بود که به نفع من حکم کنی نه بر ضرر من، چرا که نور آن آتش پیش من است، و سوزاندن و شعلهاش به دور از من، و این مسئلهای پیچیده است، اگر حسابگر هستی آن را محاسبه کن<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۵۵.</ref>. | ||
:::::# خبر دادن [[امام]]{{ع}} از فرمانروایی [[مروان بن حکم]] که فرمود: آگاه باشید که [[مروان بن حکم]] امارت و حکومتی خواهد بود بسیار کوتاه چون لیسیدن سگبینی خود را واو پدر چهار رئیس است و زود است که مردم از مروان و فرزندانش روز سرخ را در یابند<ref>صبحی الصالح، شرح نهج البلاغه، خطبه ۷۳، ص ۱۰۲.</ref>. | :::::# خبر دادن [[امام]]{{ع}} از فرمانروایی [[مروان بن حکم]] که فرمود: آگاه باشید که [[مروان بن حکم]] امارت و حکومتی خواهد بود بسیار کوتاه چون لیسیدن سگبینی خود را واو پدر چهار رئیس است و زود است که مردم از مروان و فرزندانش روز سرخ را در یابند<ref>صبحی الصالح، شرح نهج البلاغه، خطبه ۷۳، ص ۱۰۲.</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
| پاسخدهنده = عظیم عظیمپور | | پاسخدهنده = عظیم عظیمپور | ||
| پاسخ = آقای '''[[عظیم عظیمپور|عظیمپور]]''' در کتاب ''«[[امام علی در نهج البلاغه (کتاب)|امام علی در نهج البلاغه]]»'' در این باره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[عظیم عظیمپور|عظیمپور]]''' در کتاب ''«[[امام علی در نهج البلاغه (کتاب)|امام علی در نهج البلاغه]]»'' در این باره گفته است: | ||
«در زندگی پیشوایان معصوم{{ع}} پیشگوییها و گزارشهایی از آینده به چشم میخورد که به وقوع پیوستهاند، به راستی این موضوع ریشه در کجا دارد؟ در پاسخ این سؤال درباره شخص نبی اکرم باید گفت که بدون هیچ شکی آن حضرت از طریق وحی با خداوند در ارتباط بود و بسیاری از وقایع آینده و گذشته و حال بر قلب نازنینش القاء میگشت. امّا در مورد امامان معصوم و در رأس آنها [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} باید گفت که منبع و منشأ اصلی آنها در این امر، وجود [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بوده است، یعنی تمام علومی که از راه وحی به رسول خدا میرسید، بواسطه آن حضرت به علی سپرده میشد و از طریق علی به امامان بعدی. انسانها بهطور عموم و امامان معصوم و پیشوایان الهی به طور مخصوص میتوانند برخی از شایستگیها و موهبتها را در خود بپرورانند و از امتیازاتی بهرهمند شوند که دیگران از آنها محروم و بیبهره ماندهاند. اگر کسی تقوای الهی را پیشه کند، خداوند قدرت و توانایی تشخیص حق از باطل را به او میدهد و او را به مقام عرفان و معرفت میرساند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً }}<ref>ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد؛ سوره انفال، آیه ۲۹.</ref> و {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}}<ref>خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ سوره بقره،آیه ۲۵۷.</ref> و {{متن قرآن|أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ}}<ref>آیا کسی که خداوند سینهاش را برای اسلام گشوده است و او به نوری از پروردگارش راه یافته است؛ سوره زمر،آیه ۲۲.</ref>.با توجه به مضمون آیات نتیجه میگیریم که امامان معصوم {{عم}} علاوه بر اینکه از علوم لازم در راستای هدایت بشریت و ادامه راه [[انبیا]] با اتصال به منبع [[وحی]]، بهره کافی داشتهاند، از نبوغ فکری بسیار بالایی برخوردار بودهاند و به عنوان یک دانشمند که برای غیر آنها نیز رسیدن به این درجات میسر است، مطرح بودهاند. به عنوان مثال حضرت علی {{ع}} درباره زمین مطالبی را میفرمایند که برای اهل آن زمان مجهول و نامفهوم بوده است که این کلمات امام پس از صدها سال به ثمر مینشیند و مردم حقیقت کلام او را کشف میکنند، آن حضرت، زمین را چنین توصیف میکند: {{عربی|«وَاَنَشَاَ الارضَ فَاَمسکَهَا ِمن َغْیرِ اشْتِغَالٍ،وَاَرسَاهَا َعلَی َغیرِ َقرَارٍ، وَ َاقَاَمَها ِبَغیرِ َقوَائمَ، وَ َرَفَعَها ِبَغیرَ َدعَائمَ»}}<ref>و زمین را پدید آورد و نگاهش داشت بی آنکه خود را بدان مشغول دارد، و آن را استوار گردانید بیآنکه آرامشی در آن باشد، و آن را بر پا داشت بیآنکه پایههایی داشته باشد، و آن را برافراشت بیآنکه از ستونهایی برخوردار باشد.</ref>. این سخن را حضرت در زمانی میفرمایند که مردم، نسبت به زمین،باورهای متفاوت و نادرست و گاهی، خرافی داشتند. امامان معصوم از نظر علم و دین اتصال روحی و جسمی با پیامبر اکرم داشتهاند و معارف خود را از آن حضرت میگرفتهاند و یکی از دلایل عقلی اثبات موضوع مورد بحث این است که تاکنون هیچ محققی نتوانسته در علوم و معارف آن بزرگواران اشکالی وارد نماید و هیچ شاهد تاریخی نداریم که نشان دهد امامان در برابر سؤالی، ناتوان ماندهاند. با توجه به اینکه متصدیان امور در دوران بنیامیّه و بنیعباس در گرفتن نکته ضعف از آن پیشوایان الهی، راهها و حیلههای گوناگون بهکار میگرفتند. | |||
::::::امّا دلایل نقلی در اثبات این موضوع،بسیار است. حضرت علی در معرفی اهل بیت، سخنان فراوانی گفتهاند: {{عربی|«هُمْ مَوْضِعُ سِرّهِ وَ مَْلجَاُ اَمْرِهِ وَ عَیْبَهُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُکْمِهِ وَ کُهُوفُ کُتُبِهِ»}}<ref>آنان خاندان رسول خدا جایگاه راز پیامبرند و پشتیبان امر او و گنجینه علم او و مرجع حکم و قوانین او و امین و نگهدارنده کتابهای او میباشند</ref>. و {{عربی|«نَحْنُ شَجَرَهُ النُّبُوَّهِ، وَ مَحَطُّ الرِّسَالَهِ، وَ مُخْتَلفُ الْمَلاَئِکَهِ، وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ وَ یَنَابِیعُ الْحِکَمِ»}}<ref>ما امامان معصوم شجره نبوت و پایگاه رسالت و محل آمد و رفت فرشتگانِ رحمت و معادن دانش و چشمه سارهای حکمت و بینشها هستیم</ref>. و {{عربی|«وَ عِنْدَنَا اَهْلَ الْبَیْتِ ابْوَابُ الْحِکَمِ وَ ضِیَاءُ اْلاَمْرِ»}}<ref>درهای حکمت الهی نزد ما اهل بیت گشوده است و چراغ دین با راهنمایی ما افروخته است</ref>.<ref>کتاب [[امام علی در نهج البلاغه (کتاب)|امام علی در نهج البلاغه]]</ref>. | ::::::امّا دلایل نقلی در اثبات این موضوع،بسیار است. حضرت علی در معرفی اهل بیت، سخنان فراوانی گفتهاند: {{عربی|«هُمْ مَوْضِعُ سِرّهِ وَ مَْلجَاُ اَمْرِهِ وَ عَیْبَهُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُکْمِهِ وَ کُهُوفُ کُتُبِهِ»}}<ref>آنان خاندان رسول خدا جایگاه راز پیامبرند و پشتیبان امر او و گنجینه علم او و مرجع حکم و قوانین او و امین و نگهدارنده کتابهای او میباشند</ref>. و {{عربی|«نَحْنُ شَجَرَهُ النُّبُوَّهِ، وَ مَحَطُّ الرِّسَالَهِ، وَ مُخْتَلفُ الْمَلاَئِکَهِ، وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ وَ یَنَابِیعُ الْحِکَمِ»}}<ref>ما امامان معصوم شجره نبوت و پایگاه رسالت و محل آمد و رفت فرشتگانِ رحمت و معادن دانش و چشمه سارهای حکمت و بینشها هستیم</ref>. و {{عربی|«وَ عِنْدَنَا اَهْلَ الْبَیْتِ ابْوَابُ الْحِکَمِ وَ ضِیَاءُ اْلاَمْرِ»}}<ref>درهای حکمت الهی نزد ما اهل بیت گشوده است و چراغ دین با راهنمایی ما افروخته است</ref>.<ref>کتاب [[امام علی در نهج البلاغه (کتاب)|امام علی در نهج البلاغه]]</ref>. | ||
}} | }} |