آیا امام مهدی علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:1368171.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد صدر]]]] | [[پرونده:1368171.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد صدر]]]] | ||
::::::[[آیت الله]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]»'' در این باره گفته است: | ::::::[[آیت الله]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]»'' در این باره گفته است: | ||
«اگر امروز یک [[قاضی]] [[اسلامی]] برای صدور حکمی، چندین و چند [[شاهد]] را بارها به [[دادگاه]] فرا میخواند، در زمان [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} این گونه نیست. از آنجایی که [[امام]]، [[علم غیب]] میداند، و خودش ملاک تشخیص [[حق]] و [[باطل]] است، به درستی، [[گناه]] کار را از [[ستم]] دیده باز میشناسد. قضاوتی که [[امام زمان]] بر اساس آن [[داوری]] میکنند، [[قضاوت]] داوودی است. [[حضرت داوود]] بر اساس علمی که از [[خدا]] آموخته بودند، میان [[مردم]] [[داوری]] میکردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[قائم آل محمد]]، به [[حکم]] [[داوود]] و [[سلیمان]] [[داوری]] میکند یعنی از [[مردم]] شاهدی نمیخواهد". جالب این جاست که یکی از آزمایشهای [[پس از ظهور]] برای [[مردم]] آن عصر، همین نحوه [[قضاوت]] است. برخی که به [[علم امام]] [[باور]] ندارند، وقتی [[قضاوت]] ایشان را میبینند، کم میآورند! برخی به [[علم امام]] [[شک]] میکنند و برخی به [[عدالت]] ایشان و همین که این اتفاق افتاد، از ورطه [[مؤمنان]] مستحکم خارج میشوند و حتی برخی از [[دین]] بیرون میآیند و به همین [[علت]] به [[حکم]] [[امام]]، گردن زده میشوند. [[قوانین]] [[فقهی]] بر هم میریزند پیش از [[ظهور حضرت مهدی]] در هیچ زمان، به جز مدت کوتاه [[حکومت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[احکام اسلامی]] به طور کامل پیاده نمیشد. در [[عصر ظهور]]، تک تک [[احکام]]، مو به مو [[اجرا]] میشود».<ref>[http://article.tebyan.net/212095/%D9%82%D8%B6%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%AF%DB%8C کتاب تاریخ پس از ظهور صفحه ۴۸۷ تا ۴۹۵]</ref> | |||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
| پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی | | پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در بیاناتی با عنوان ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4815 [[قدر]] [[شب قدر]] را بدانيم]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در بیاناتی با عنوان ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4815 [[قدر]] [[شب قدر]] را بدانيم]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در اینجا این سؤال مطرح میشود اکنون که دیگر [[نزول]] [[قرآنی]] وجود ندارد که [[ملائکه]] بر [[پیامبر اکرم|پیغمبر]] نازل شوند، پس در [[شب قدر]] [[ملائکه]] برای چه کاری و بر چه کسی نازل میشوند؟ در [[اصول کافی]] در باب [[حجت]]، روایتی از [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} آمده است که خطاب به شخصی فرمودند: "برای اثبات [[ولایت]] ما برای مخالفین، با [[سوره قدر]] [[احتجاج]] کنید. چرا که یکی از [[دلایل]] [[لزوم]] [[امام]] بعد از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} این سوره است"؛ این شخص با تعجب میگوید در این سوره از [[امامت]] و [[ولایت]] سخنی گفته نشده است. پس چگونه میتوان از این سوره برای اثبات مسئله [[امامت]] [[احتجاج]] نمود؟ [[حضرت]] فرمودند: از [[مخالفان]] بپرسید در [[شب قدر]] [[ملائکه]] بر چه کسی نازل میشوند؟ آیا تاکنون کسی ادعا کرده است که در [[شب قدر]]، [[ملائکه]] بر او نازل شده باشند؟ هیچ کس نمیتواند ادعا کند که [[نزول]] [[ملائکه]] را در [[شب قدر]] [[درک]] کرده است. تاکنون نیز کسی در این باره مدعی نشده است. [[قرآن]] نیز میگوید: {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ}} <ref> فرشتگان با روح در شب قدر نازل میشوند؛ سوره قدر، آیه: ۴.</ref>؛ بنابراین حتماً باید پس از [[پیامبر اکرم|پیغمبر]]{{صل}} کسی وجود داشته باشد تا [[ملائکه]] بر او نازل شوند. او کسی جز [[حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نخواهد بود. وقتی [[ملائکه]] بر [[امام زمان]] نازل میشوند، چه کاری خواهند کرد؟ [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ}} <ref> سوره قدر، آیه: ۵.</ref>؛ از شب تا صبح، [[فرشتگان]] فوج فوج به [[خدمت]] [[امام عصر]]{{ع}} رسیده و به ایشان عرض [[سلام]] میگویند. برای [[ملائکه]] [[توفیق]] و شرافتی است که در [[شب قدر]] اجازه یابند تا به [[خدمت]] [[امام زمان]]{{ع}} رسیده و به ایشان ادای [[احترام]] کنند. اما نکته دوم که در [[روایات شیعه]] از حد [[خبر واحد]] فراتر است، آن است که [[ملائکه]] نازل میشوند تا مقدرات سال را بر [[امام زمان]]{{ع}} عرضه نمایند. به ویژه در [[شب بیست و سوم]] که مقدرات عالم به امضاء رسیده و قطعی شده است را به حضور [[امام زمان]]{{ع}} ارائه داده و ایشان از تمام مقدرات [[امت]] تا پایان سال بعد و [[شب قدر]] دیگر، [[آگاه]] میشوند. پس از {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ}}؛ [[امام سجاد|حضرت سجاد]]{{ع}} در [[دعا]] میفرمایند: {{عربی|"سَلامٌ دَائِمُ الْبَرَکَةِ إِلَی طُلُوعِ الْفَجْرِ"}}؛ [[حضرت]] در این فراز [[آیه]] {{متن قرآن|سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ}}؛ را [[تفسیر]] میکنند. یعنی [[برکت]] این شب همچنان تا [[طلوع فجر]] دوام دارد. پس از آن میفرمایند: {{عربی|"عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ"}}؛ بر کسی که [[خدا]] میخواهد نازل میشوند تا مقدرات [[الهی]] را بر او ارائه دهند. در {{عربی|"عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ"}}؛ [[امام سجاد]]{{ع}} با صراحت نمیگویند که بر چه کسی نازل میشوند، اما با کنایه میفرمایند کسی وجود دارد که [[خدا]] میداند، [[فرشتگان]] باید بر او نازل شوند. با توجه به اینکه [[امام سجاد]]{{ع}} [[امام چهارم]] بودهاند اگر خود یا یکی از [[امامان]] گذشته را معرفی مینمودند دیگر بر کسانی که [[فرشتگان]] بر آنان، پس از [[امام چهارم]] نازل میشدند، دلالت نمیکرد. با این کنایه فرمودهاند که هر سال کسی وجود دارد که [[خدا]] میخواهد تا [[ملائکه]] بر او نازل شوند. این فراز بر [[وجود امام]] و [[حجت خدا]] اشاره دارد. اما [[فرشتگان]] چه چیزی را برای [[امام]]{{ع}} میآورند {{عربی|"بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ"}}؛ [[فرشتگان]] و [[روح]] نازل شده و به همراه خود قضاء محکم و مقدرات حتمی را ارائه میدهند. قضاء محکم به مقدراتی گفته میشود که از مرحله تقدیر گذشته، به قضاء رسیده و از قضاء به امضاء رسیده و محکم شده است. به گونهای که دیگر قابل تغییر نیست.(...) پس از ویژگیهای مهم [[شب قدر]] این است که مقدرات سال بر [[امام زمان]]{{ع}} عرضه شده و ایشان آنها را امضاء میفرماید»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4815 قدر شب قدر را بدانيم، وبگاه پدیدآورنده]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۰: | خط ۴۲: | ||
| پاسخدهنده = سید نسیم عباس نقوی | | پاسخدهنده = سید نسیم عباس نقوی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
« [[خلیفه عباسی]] شنید که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وکلایی دارد و آنان [[اموال]] را جمع میکنند اندیشید و [[فکر]] کرد که [[پول]] به افراد بدهد که نزد وکلای [[حضرت]] ببرند و به اسم [[مال]] [[امام]] به آنان بپردازند، هر کس قبول کرد او را دستگیر کنند. فوری، توضیح [[حضرت]] به وکلای حقیقی رسید که از هیچ کس [[پول]] قبول نکند چنین کردند و در [[امان]] ماندند. | |||
::::::این چند داستان به عنوان نمونه ذکر شد اگر به کتابهای [[تاریخ]] و [[حدیث]] و [[مناقب]] مراجعه کنید میتوانید صدها از این قبیل [[خبرهای غیبی]] دریافت خواهید کرد. هر کس خودش را از [[تعصب]] و عناد خالی کند و با ذهن صاف و مستقیم و بیآلایش، [[کتب حدیث]] و [[مناقب]] را [[مطالعه]] نماید بدین مطلب اطمنیان پیدا میکنند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} با [[جهان]] غیبی بیارتباط نبودهاند بلکه به آن [[جهان]] مرتبط بودند و حقایقی را دریافت میکردند»<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۶۲.</ref>. | ::::::این چند داستان به عنوان نمونه ذکر شد اگر به کتابهای [[تاریخ]] و [[حدیث]] و [[مناقب]] مراجعه کنید میتوانید صدها از این قبیل [[خبرهای غیبی]] دریافت خواهید کرد. هر کس خودش را از [[تعصب]] و عناد خالی کند و با ذهن صاف و مستقیم و بیآلایش، [[کتب حدیث]] و [[مناقب]] را [[مطالعه]] نماید بدین مطلب اطمنیان پیدا میکنند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} با [[جهان]] غیبی بیارتباط نبودهاند بلکه به آن [[جهان]] مرتبط بودند و حقایقی را دریافت میکردند»<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۶۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۴۸: | خط ۵۱: | ||
| پاسخدهنده = محمد خادمی شیرازی | | پاسخدهنده = محمد خادمی شیرازی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد خادمی شیرازی|خادمی شیرازی]]''' در کتاب ''«[[تحفه امام مهدی (کتاب)|تحفه امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد خادمی شیرازی|خادمی شیرازی]]''' در کتاب ''«[[تحفه امام مهدی (کتاب)|تحفه امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در این سه [[توقیع]] شریفه که به دست مبارک [[امام مهدی]]{{ع}} نوشته شده است، ایشان به مواردی از [[علم غیب]] خود اشاره مینمایند تا [[شیعیان]] ایشان علاوه بر دانستن [[مقام]] شامخ [[امامت]]، بدانند که در محضر [[امام]] خود حاضرند و [[امام]]{{ع}} بر اعمال ایشان ناظر برای آنها نگرانند. | |||
::::#[[توقیع شریف]] [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} به افتخار یکی از [[شیعیان]]: [[علی]] (ناقل خبر) میگوید: پس از تصمیم و آماده شدن برای سفر [[حج]] و خداحافظی با [[دوستان]] و آشنایان، عازم حرکت بودم که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت بقیة الله]]، فرمانی رسید که: ما از این سفر [[حج]] تو ناخشنودیم و کراهت داریم ولی موضوع موکول به تصمیم خودت میباشد. و من که از این امر [[غمگین]] شده بودم با تقدیم عریضهای [[خدمت]] حضرتش{{ع}} عرضه داشتم که دستورتان را [[اطاعت]] کرده از این مسافرت منصرف گردیدم، ولی از عدم [[توفیق]] [[زیارت]] [[خانه خدا]] اندوهگین شدهام. در پاسخ توقیعی [[شرف]] صدور یافت که: دلتنگ مباش! به خواست [[خداوند]] سال آینده به [[حج]] خواهی رفت. در آستانه سال بعد، ضمن عریضهای به حضور مبارکشان اجازه خواستم و [[مرحمت]] فرمودند. بار دیگر طیّ نامهای معروض داشتم که در این سفر با [[محمّد]] بن عبّاس که به [[دیانت]] و [[امانت]] وی [[اطمینان]] دارم همراه خواهم بود. در پاسخ فرمودند: [[اسدی]] همراه خوبی است. اگر آمد، کسی را بر او ترجیح مده. و متعاقباً شخص نامبرده آمد و با هم سفر [[حج]] رفتیم. همان گونه که خوانندگان گرامی ملاحظه میفرمایند [[حضرت بقیة الله]]، با [[لطف]] و [[عنایت]] خاصی همه برنامههای [[زندگی]] [[دوستان]] را تحت نظارت کامل دارند و مادی و معنوی آن را زیر نظر شامخ [[ولایت]] حفظ میفرمایند. نکته دیگر آنکه معنای [[ادب]] [[شیعه]] در مقابل [[امام]] [[معصوم]] همین است که در تمام مسائل مربوط به زندگیاش باید کسب اجازه کند. | ::::#[[توقیع شریف]] [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} به افتخار یکی از [[شیعیان]]: [[علی]] (ناقل خبر) میگوید: پس از تصمیم و آماده شدن برای سفر [[حج]] و خداحافظی با [[دوستان]] و آشنایان، عازم حرکت بودم که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت بقیة الله]]، فرمانی رسید که: ما از این سفر [[حج]] تو ناخشنودیم و کراهت داریم ولی موضوع موکول به تصمیم خودت میباشد. و من که از این امر [[غمگین]] شده بودم با تقدیم عریضهای [[خدمت]] حضرتش{{ع}} عرضه داشتم که دستورتان را [[اطاعت]] کرده از این مسافرت منصرف گردیدم، ولی از عدم [[توفیق]] [[زیارت]] [[خانه خدا]] اندوهگین شدهام. در پاسخ توقیعی [[شرف]] صدور یافت که: دلتنگ مباش! به خواست [[خداوند]] سال آینده به [[حج]] خواهی رفت. در آستانه سال بعد، ضمن عریضهای به حضور مبارکشان اجازه خواستم و [[مرحمت]] فرمودند. بار دیگر طیّ نامهای معروض داشتم که در این سفر با [[محمّد]] بن عبّاس که به [[دیانت]] و [[امانت]] وی [[اطمینان]] دارم همراه خواهم بود. در پاسخ فرمودند: [[اسدی]] همراه خوبی است. اگر آمد، کسی را بر او ترجیح مده. و متعاقباً شخص نامبرده آمد و با هم سفر [[حج]] رفتیم. همان گونه که خوانندگان گرامی ملاحظه میفرمایند [[حضرت بقیة الله]]، با [[لطف]] و [[عنایت]] خاصی همه برنامههای [[زندگی]] [[دوستان]] را تحت نظارت کامل دارند و مادی و معنوی آن را زیر نظر شامخ [[ولایت]] حفظ میفرمایند. نکته دیگر آنکه معنای [[ادب]] [[شیعه]] در مقابل [[امام]] [[معصوم]] همین است که در تمام مسائل مربوط به زندگیاش باید کسب اجازه کند. | ||
::::#خبر دادن [[امام مهدی|حضرت صاحب الامر]]{{ع}} از [[مرگ]] [[محمد]] بن زیاد: [[محمد]] بن زیاد صمیری از پیشگاه [[مقدس]] [[ولی عصر]]، کفنی تقاضا نمود تا به [[برکت]] آن از [[عذاب]] محفوظ باشد. آن [[حضرت]]، در جوابش فرمودند: تو در سال هشتاد و یک به [[کفن]] احتیاج پیدا خواهی کرد. و همین طور هم شد و او در سال هشتاد و یک [[وفات]] نمود. همان سالی که آن [[حضرت]]، فرموده بودند و یک ماه پیش از [[وفات]] وی از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[کفن]] به [[محمد]] بن زیاد رسید. | ::::#خبر دادن [[امام مهدی|حضرت صاحب الامر]]{{ع}} از [[مرگ]] [[محمد]] بن زیاد: [[محمد]] بن زیاد صمیری از پیشگاه [[مقدس]] [[ولی عصر]]، کفنی تقاضا نمود تا به [[برکت]] آن از [[عذاب]] محفوظ باشد. آن [[حضرت]]، در جوابش فرمودند: تو در سال هشتاد و یک به [[کفن]] احتیاج پیدا خواهی کرد. و همین طور هم شد و او در سال هشتاد و یک [[وفات]] نمود. همان سالی که آن [[حضرت]]، فرموده بودند و یک ماه پیش از [[وفات]] وی از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[کفن]] به [[محمد]] بن زیاد رسید. | ||
خط ۵۸: | خط ۶۲: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = '''پژوهشگران [http://www.soalcity.ir/node/2187 وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات [[دینی]]]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | | پاسخ = '''پژوهشگران [http://www.soalcity.ir/node/2187 وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات [[دینی]]]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
«[[علم غیب]]، در اصل امری منحصر به ذات [[الهی]] است و هر کس دیگری که از آن بهرهمند میشود، تنها به [[اذن الهی]] و به همان مقدار که [[خدای متعال]] [[صلاح]] بداند، میتواند به آن دست پیدا کند. [[خدای متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد. مگر رسولانی که آنان را برگزیده» سوره جن آیه۲۶ و ۲۷.</ref> در شخص [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} نیز علیرغم اینکه ایشان در موارد بسیاری از [[علم غیب]] با خبر بودند، اما در مواردی نیز از [[علم غیب]] بی اطلاع بودند. مانند زمان وقوع [[قیامت]] که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} هرگز از آن خبر نداشتند. | |||
{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۷ سوره اعراف آیا پیامبر خاتم به زمان قیامت علم دارد؟ (پرسش)|يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>«دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد. مگر رسولانی که آنان را برگزیده» سوره جن آیه۲۶ و ۲۷.</ref> درباره [[قیامت]] از تو سؤال میکنند، کی فرا میرسد؟! بگو: علمش فقط نزد [[پروردگار]] من است و هیچ کس جز او (نمیتواند) وقت آن را آشکار سازد. بنابراین [[علم غیب]] به معنایی [[آگاهی]] از هر غیبی تنها برای [[خدای متعال]] معنا دارد. و بعضی از [[انسانها]] نیز به [[خواست الهی]]، به مواردی از [[علم غیب]] دست پیدا میکنند. که این دستیابی به معنای سیطره و [[آگاهی]] بر تمام [[امور غیبی]] نیست. | {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۷ سوره اعراف آیا پیامبر خاتم به زمان قیامت علم دارد؟ (پرسش)|يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ]]}}<ref>«دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد. مگر رسولانی که آنان را برگزیده» سوره جن آیه۲۶ و ۲۷.</ref> درباره [[قیامت]] از تو سؤال میکنند، کی فرا میرسد؟! بگو: علمش فقط نزد [[پروردگار]] من است و هیچ کس جز او (نمیتواند) وقت آن را آشکار سازد. بنابراین [[علم غیب]] به معنایی [[آگاهی]] از هر غیبی تنها برای [[خدای متعال]] معنا دارد. و بعضی از [[انسانها]] نیز به [[خواست الهی]]، به مواردی از [[علم غیب]] دست پیدا میکنند. که این دستیابی به معنای سیطره و [[آگاهی]] بر تمام [[امور غیبی]] نیست. | ||
و در پاسخ به اطلاع [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از [[زمان ظهور]] خویش باید گفت نمیتوان به این سؤال، جواب روشن و قطعیای داد. عدهای به روایاتی که [[علم غیب]] [[ائمه]] را اثبات میکند، استناد کردهاند و با توجه به گستردگی [[علم غیبی]] که در [[اختیار]] آنها است، این [[علم]] را هم برای آنها قائل شدهاند، در حالی که ممکن است علیرغم تمام [[علم]] غیبها، [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به این مسأله [[علم]] نداشته باشند، همان گونه که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} به زمان [[قیامت]] [[علم]] نداشتند. و شاید [[بهترین]] دلیلی که قائلان به [[علم امام]] به [[زمان ظهور]] ارائه کردهاند، [[روایت]] ذیل باشد: | و در پاسخ به اطلاع [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از [[زمان ظهور]] خویش باید گفت نمیتوان به این سؤال، جواب روشن و قطعیای داد. عدهای به روایاتی که [[علم غیب]] [[ائمه]] را اثبات میکند، استناد کردهاند و با توجه به گستردگی [[علم غیبی]] که در [[اختیار]] آنها است، این [[علم]] را هم برای آنها قائل شدهاند، در حالی که ممکن است علیرغم تمام [[علم]] غیبها، [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به این مسأله [[علم]] نداشته باشند، همان گونه که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} به زمان [[قیامت]] [[علم]] نداشتند. و شاید [[بهترین]] دلیلی که قائلان به [[علم امام]] به [[زمان ظهور]] ارائه کردهاند، [[روایت]] ذیل باشد: | ||
از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدند که شما صبورتر هستید یا [[شیعیان]] شما فرمودند [[شیعیان]] ما، چون ما به آن چه که میدانیم [[صبر]] میکنیم و [[شیعیان]] ما به آن چه که نمیدانند [[صبر]] میکنند. این [[روایت]] با بحث [[زمان ظهور]] تناسب دارد. چونکه [[فرج]] اصلی در آن هنگام رخ میدهد و [[صبر]] کردن برای [[فرج]] تناسب این بیان با اطلاع به [[زمان ظهور]] را نشان میدهد. و کسانی که [[علم]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به [[هنگام ظهور]] را [[انکار]] کردهاند، به روایاتی [[تمسک]] کردهاند که [[ائمه]]{{عم}} در آن هر گونه [[تعیین وقت]] را مردود شمردهاند. و [[زمان ظهور]] را شبیه زمان [[قیامت]] دانسته و آن را امری مرتبط به [[خدا]] دانستهاند. که [[روایات]] این تعابیر را دارند: {{عربی|«إِنَّمَا مَثَلُهُ کَمَثَلِ السَّاعَه. أَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَذَبَ الْوَقَّاتُون»}} <ref>همانا مثل آن مثل روز قیامت است. اما زمان فرج نزد خداوند متعال است و همواره کسانی که زمان ظهور را پیش بینی میکنند و زمان آن را مشخص میکنند، دروغ میگویند</ref>»<ref>[http://www.soalcity.ir/node/2187 وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی]</ref>. | |||
}} | }} | ||