پرش به محتوا

امام علی بت‌های کعبه را چگونه شکست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پانویس == {{پانویس}} [[ +== پانویس == {{پانویس}} [[))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۱: خط ۲۱:
::::::آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]''' در کتاب ''«[[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]{{ع}}»'' در این باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]''' در کتاب ''«[[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]{{ع}}»'' در این باره گفته است:
::::::«[[کعبه]] در هماره [[تاریخ]]، جلوه [[یکتاپرستی]] بوده است. بدان روزگاران که [[پیامبر خدا]] [[فرمان]] [[بعثت]] یافت و برای [[هدایت]] [[امت]] برانگیخته شد، [[جاهلیان]] از سرِ [[جهل]] و کژاندیشی این خانه [[توحید]] را از بت‌های گوناگون آکنده بودند و بدین‌سان، مرکز [[توحید]] را با این عمل نابخردانه، به [[شرک]]، آلوده بودند. [[پیامبر]]{{صل}} به زدودن این همه [[زشتی]] و [[ناهنجاری]] [[همت]] ورزید و [[علی]]{{ع}} را برای زدودن جلوه‌های [[شرک]] از خانه [[توحید]]، همراه برد. مولا بر دوش [[پیامبر خدا]] برآمد و بُت بزرگِ [[قریشیان]] (و به [[نقلی]] [[بت خزاعه]]) را از فراز خانه [[توحید]] به [[زمین]] افکند.
::::::«[[کعبه]] در هماره [[تاریخ]]، جلوه [[یکتاپرستی]] بوده است. بدان روزگاران که [[پیامبر خدا]] [[فرمان]] [[بعثت]] یافت و برای [[هدایت]] [[امت]] برانگیخته شد، [[جاهلیان]] از سرِ [[جهل]] و کژاندیشی این خانه [[توحید]] را از بت‌های گوناگون آکنده بودند و بدین‌سان، مرکز [[توحید]] را با این عمل نابخردانه، به [[شرک]]، آلوده بودند. [[پیامبر]]{{صل}} به زدودن این همه [[زشتی]] و [[ناهنجاری]] [[همت]] ورزید و [[علی]]{{ع}} را برای زدودن جلوه‌های [[شرک]] از خانه [[توحید]]، همراه برد. مولا بر دوش [[پیامبر خدا]] برآمد و بُت بزرگِ [[قریشیان]] (و به [[نقلی]] [[بت خزاعه]]) را از فراز خانه [[توحید]] به [[زمین]] افکند.
::::::این [[فضیلت]] عظیم ([[بت‌شکنی]] بر دوش [[پیامبر خدا]]) را در گستره [[تاریخ]]، فقط [[علی]]{{ع}} دارد؛ موهبتی که هیچ‌کس با آن بزرگوار در آن، شریک نیست. [[امام علی]]{{ع}}: همان شبی که [[پیامبر خدا]] به من [[فرمان]] داد که در بسترش بخوابم و از [[مکه]] [[هجرت]] کرد، مرا با خود، نزد [[بت‌ها]] برد و فرمود: "بنشین!". پس من کنار [[کعبه]] نشستم. سپس [[پیامبر خدا]] از شانه‌های من بالا رفت و فرمود: "برخیز!". من او را بلند کردم و چون ضعفم را در زیر [سنگینی‌] خود دید، فرمود: "بنشین!". من نشستم و او را پایین آوردم.
 
::::::[[پیامبر خدا]] برای من نشست و به من فرمود: "ای [[علی]]! تو از شانه‌های من بالا برو" و من هم بالا رفتم. سپس [[پیامبر خدا]] مرا بلند کرد و چنان پنداشتم که اگر بخواهم، به [[آسمان]] دست می‌یابم. روی [[کعبه]] رفتم و [[پیامبر خدا]] کنار رفت تا من، [[بت]] بزرگ آنان ([[قریش]]) را که از مس بود و با میخ‌های آهنین به سقف [[کعبه]] محکم شده بود، بیندازم. [[پیامبر خدا]] به من فرمود: "چاره‌ای برایش بیندیش" و من دست به کار شدم و در کارِ آن بودم و [[پیامبر خدا]] می‌فرمود: "دوباره! دوباره!". من پیوسته در کار آن بودم تا موفق شدم. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "آن را در هم بکوب" و من آن را در هم کوبیده، شکستم و پایین آمدم<ref>الإمام علی{{ع}}: {{متن حدیث|لَما کانَ اللیلَةُ التی أمَرَنی رَسولُ اللهِ{{صل}} أن أبیتَ عَلی فِراشِهِ وخَرَجَ مِن مَکةَ مُهاجِراً، انطَلَقَ بی رَسولُ اللهِ{{صل}} إلَی الأَصنامِ فَقالَ: اجلِس، فَجَلَستُ إلی‌ جَنبِ الکعبَةِ، ثُم صَعِدَ رَسولُ اللهِ{{صل}} عَلی‌ مَنکبی، ثُم قالَ: انهَض، فَنَهَضتُ بِهِ فَلَما رَأی‌ ضَعفی تَحتَهُ قالَ: اجلِس، فَجَلَستُ فَأَنزَلتُهُ عَنی وجَلَسَ لی رَسولُ اللهِ{{صل}}، ثُم قالَ لی: یا عَلِی، اصعَد عَلی‌ مَنکبی فَصَعِدتُ عَلی‌ مَنکبَیهِ، ثُم نَهَضَ بی رَسولُ اللهِ{{صل}} وخُیلَ إلَی أ نی لَو شِئتُ نِلتُ السماءَ، وصَعِدتُ إلَی الکعبَةِ وتَنَحی‌ رَسولُ اللهِ{{صل}} فَأَلقَیتُ صَنَمَهُمُ الأَکبَرَ، وکانَ مِن نُحاسٍ مُوَتداً بِأَوتادٍ مِن حَدیدٍ إلَی الأَرضِ، فَقالَ لی رَسولُ اللهِ{{صل}}: عالِجهُ فَعالَجتُ فَما زِلتُ اعالِجُهُ ویقولُ رَسولُ اللهِ{{صل}}، آیه إیهِ، فَلَم أزَل اعالِجُهُ حَتی استَمکنتُ مِنهُ فَقالَ: دُقهُ، فَدَقَقتُهُ فَکسرتُهُ ونَزَلتُ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶، ح ۴۲۶۵).</ref>.
این [[فضیلت]] عظیم ([[بت‌شکنی]] بر دوش [[پیامبر خدا]]) را در گستره [[تاریخ]]، فقط [[علی]]{{ع}} دارد؛ موهبتی که هیچ‌کس با آن بزرگوار در آن، شریک نیست. [[امام علی]]{{ع}}: همان شبی که [[پیامبر خدا]] به من [[فرمان]] داد که در بسترش بخوابم و از [[مکه]] [[هجرت]] کرد، مرا با خود، نزد [[بت‌ها]] برد و فرمود: "بنشین!". پس من کنار [[کعبه]] نشستم. سپس [[پیامبر خدا]] از شانه‌های من بالا رفت و فرمود: "برخیز!". من او را بلند کردم و چون ضعفم را در زیر [سنگینی‌] خود دید، فرمود: "بنشین!". من نشستم و او را پایین آوردم.
::::::نکته: برخی گزارش‌ها حادثه شکستن [[بُتها]] را [[قبل از هجرت]] و در اوج خفقان و اختناق [[مشرکان]] نشان می‌دهد و برخی در ماجرای [[فتح مکه]] آورده‌اند اگر چه بعید نمی‌نماید که حادثه دو بار اتفاق افتاده باشد؛ یعنی [[پیامبر خدا]] در آن هنگامه [[هول و هراس]] و در فضای تاریک [[قبل از هجرت]]، این‌حرکت بزرگ و شرک‌زدا را همراه [[علی]]{{ع}} انجام دادند و طبیعی می‌نماید که مشرکان- که [[مکه]]، [[مسجد الحرام]] و [[کعبه]] را در [[اختیار]] داشتند-، دگربار، [[بت‌ها]] را بر جای نهاده و [[کعبه]] را آلوده باشند و آن گاه در [[فتح مکه]]، بار دیگر، این حرکت عظیمْ تکرار شده باشد»<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۹.</ref>.
 
[[پیامبر خدا]] برای من نشست و به من فرمود: "ای [[علی]]! تو از شانه‌های من بالا برو" و من هم بالا رفتم. سپس [[پیامبر خدا]] مرا بلند کرد و چنان پنداشتم که اگر بخواهم، به [[آسمان]] دست می‌یابم. روی [[کعبه]] رفتم و [[پیامبر خدا]] کنار رفت تا من، [[بت]] بزرگ آنان ([[قریش]]) را که از مس بود و با میخ‌های آهنین به سقف [[کعبه]] محکم شده بود، بیندازم. [[پیامبر خدا]] به من فرمود: "چاره‌ای برایش بیندیش" و من دست به کار شدم و در کارِ آن بودم و [[پیامبر خدا]] می‌فرمود: "دوباره! دوباره!". من پیوسته در کار آن بودم تا موفق شدم. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "آن را در هم بکوب" و من آن را در هم کوبیده، شکستم و پایین آمدم<ref>الإمام علی{{ع}}: {{متن حدیث|لَما کانَ اللیلَةُ التی أمَرَنی رَسولُ اللهِ{{صل}} أن أبیتَ عَلی فِراشِهِ وخَرَجَ مِن مَکةَ مُهاجِراً، انطَلَقَ بی رَسولُ اللهِ{{صل}} إلَی الأَصنامِ فَقالَ: اجلِس، فَجَلَستُ إلی‌ جَنبِ الکعبَةِ، ثُم صَعِدَ رَسولُ اللهِ{{صل}} عَلی‌ مَنکبی، ثُم قالَ: انهَض، فَنَهَضتُ بِهِ فَلَما رَأی‌ ضَعفی تَحتَهُ قالَ: اجلِس، فَجَلَستُ فَأَنزَلتُهُ عَنی وجَلَسَ لی رَسولُ اللهِ{{صل}}، ثُم قالَ لی: یا عَلِی، اصعَد عَلی‌ مَنکبی فَصَعِدتُ عَلی‌ مَنکبَیهِ، ثُم نَهَضَ بی رَسولُ اللهِ{{صل}} وخُیلَ إلَی أ نی لَو شِئتُ نِلتُ السماءَ، وصَعِدتُ إلَی الکعبَةِ وتَنَحی‌ رَسولُ اللهِ{{صل}} فَأَلقَیتُ صَنَمَهُمُ الأَکبَرَ، وکانَ مِن نُحاسٍ مُوَتداً بِأَوتادٍ مِن حَدیدٍ إلَی الأَرضِ، فَقالَ لی رَسولُ اللهِ{{صل}}: عالِجهُ فَعالَجتُ فَما زِلتُ اعالِجُهُ ویقولُ رَسولُ اللهِ{{صل}}، آیه إیهِ، فَلَم أزَل اعالِجُهُ حَتی استَمکنتُ مِنهُ فَقالَ: دُقهُ، فَدَقَقتُهُ فَکسرتُهُ ونَزَلتُ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶، ح ۴۲۶۵).</ref>.
 
نکته: برخی گزارش‌ها حادثه شکستن [[بُتها]] را [[قبل از هجرت]] و در اوج خفقان و اختناق [[مشرکان]] نشان می‌دهد و برخی در ماجرای [[فتح مکه]] آورده‌اند اگر چه بعید نمی‌نماید که حادثه دو بار اتفاق افتاده باشد؛ یعنی [[پیامبر خدا]] در آن هنگامه [[هول و هراس]] و در فضای تاریک [[قبل از هجرت]]، این‌حرکت بزرگ و شرک‌زدا را همراه [[علی]]{{ع}} انجام دادند و طبیعی می‌نماید که مشرکان- که [[مکه]]، [[مسجد الحرام]] و [[کعبه]] را در [[اختیار]] داشتند-، دگربار، [[بت‌ها]] را بر جای نهاده و [[کعبه]] را آلوده باشند و آن گاه در [[فتح مکه]]، بار دیگر، این حرکت عظیمْ تکرار شده باشد»<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۹.</ref>.


{{پرسمان معرفت امام علی}}
{{پرسمان معرفت امام علی}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش