پرش به محتوا

رشد روحیه محبت و عشق‌ورزی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۵۴: خط ۵۴:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانی‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانی‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[باورهای دینی]] از جمله [[مهدویت]]، در تحقق این مؤلفه، مددکاری نیکوست؛ زیرا از یک‌سو [[آتش]] [[عشق]] و عواطف درونی را شعله‌ور می‌‌سازد و از سوی دیگر، بخشی از آن را به سمت [[عشق]] به دیگران، به ویژه [[مؤمنان]]، [[هدایت]] می‌کند...[[حضرت مهدی]]{{ع}} پیام‌آور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: «آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهل‌بیت]] است؟» [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: «آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همان‌گونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان می‌‌رساند. عنصر [[صفا]]، [[محبت]] و [[همدلی]] را می‌‌توان در [[اندیشه مهدویت]] و [[انتظار]]، به وضوح مشاهده کرد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرماید: "[[اصحاب قائم]]، به‌گونه‌ای با هم [[معاشرت]] می‌کنند که گویی از یک [[پدر]] و [[مادر]] هستند!"<ref>سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۳ و ۲۴.</ref>.
::::::«[[باورهای دینی]] از جمله [[مهدویت]]، در تحقق این مؤلفه، مددکاری نیکوست؛ زیرا از یک‌سو [[آتش]] [[عشق]] و عواطف درونی را شعله‌ور می‌‌سازد و از سوی دیگر، بخشی از آن را به سمت [[عشق]] به دیگران، به ویژه [[مؤمنان]]، [[هدایت]] می‌کند...[[حضرت مهدی]]{{ع}} پیام‌آور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: «آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهل‌بیت]] است؟» [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: «آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همان‌گونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان می‌‌رساند. عنصر [[صفا]]، [[محبت]] و [[همدلی]] را می‌‌توان در [[اندیشه مهدویت]] و [[انتظار]]، به وضوح مشاهده کرد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرماید: "[[اصحاب قائم]]، به‌گونه‌ای با هم [[معاشرت]] می‌کنند که گویی از یک [[پدر]] و [[مادر]] هستند!"<ref>سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۳ و ۲۴.</ref>.
::::::[[حضرت مهدی]]{{ع}} پیام‌آور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: "آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهل بیت]] است؟" [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: "آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همان‌گونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان می‌‌رساند. [[مردم]] به دست ما از [[شرک]] رهایی یافتند و پس از پایان‌گرفتن فتنه‌های [[دشمنان]]، میان آنان الفت و [[صمیمیت]] ایجاد شد. [[وظیفه]] ما از آغاز برداشتن [[کینه‌ها]] و عداوت‌هاست؛ به‌گونه‌ای که همه [[برادر]] ایمانی شوند"<ref>لطف‌الله صافی، [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۱۵۲.</ref>. [[حضرت امام رضا]]{{ع}} در [[وصف]] [[یوسف زهرا]] می‌‌فرماید: {{متن حدیث|أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۶.</ref>؛ [[حضرت مهدی]] برای آنها، از [[پدران]] و مادرانشان مهربان‌تر است". [[امام باقر]]{{ع}}) فرمود: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸.</ref>؛ آنگاه که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خداوند]] دست [[لطف]] و [[مرحمت]] خود را بر سر [[بندگان]] می‌‌گذارد تا به [[عقول]] آنان [[وحدت]] بخشد و خردهایشان را کامل کند".
 
::::::تربیت‌شده [[مکتب]] [[مهدوی]]، با [[الگوگیری]] از [[امام]] خود، به [[انسان‌ها]] [[عشق]] می‌‌ورزد؛ از این‌رو کسی که [[منتظر]] [[حضرت]] است، در [[دعای عهد]]، دیگران را نیز در اظهار علاقه خود شریک می‌سازد: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ...}}؛ خداوندا، بر مولایمان، [[امام]] هدایت‌کننده و [[هدایت‌شده]] که به [[دستور]] تو [[قیام]] کند - [[صلوات]] [[خدا]] بر او و [[پدران]] پاکش [[باد]] - از جانب همه [[مؤمنین]] و مؤمنات ([[درود]] فرست). و ادامه می‌‌دهد: {{متن حدیث|فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا، وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا، وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا...}}؛ در مشرق‌زمینان و مغرب‌زمینان، دشت‌ها، کوه‌ها، زمین‌ها و دریاهایش...، علاقه‌ای بی‌مرز و بدون شرط و می‌‌گوید: {{متن حدیث|وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ}}؛ از طرف خویش و [[پدر]] و مادرم!<ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۵۰، ۵۱.</ref>.
[[حضرت مهدی]]{{ع}} پیام‌آور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: "آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهل بیت]] است؟" [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: "آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همان‌گونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان می‌‌رساند. [[مردم]] به دست ما از [[شرک]] رهایی یافتند و پس از پایان‌گرفتن فتنه‌های [[دشمنان]]، میان آنان الفت و [[صمیمیت]] ایجاد شد. [[وظیفه]] ما از آغاز برداشتن [[کینه‌ها]] و عداوت‌هاست؛ به‌گونه‌ای که همه [[برادر]] ایمانی شوند"<ref>لطف‌الله صافی، [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۱۵۲.</ref>. [[حضرت امام رضا]]{{ع}} در [[وصف]] [[یوسف زهرا]] می‌‌فرماید: {{متن حدیث|أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۶.</ref>؛ [[حضرت مهدی]] برای آنها، از [[پدران]] و مادرانشان مهربان‌تر است". [[امام باقر]]{{ع}}) فرمود: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸.</ref>؛ آنگاه که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خداوند]] دست [[لطف]] و [[مرحمت]] خود را بر سر [[بندگان]] می‌‌گذارد تا به [[عقول]] آنان [[وحدت]] بخشد و خردهایشان را کامل کند".
 
تربیت‌شده [[مکتب]] [[مهدوی]]، با [[الگوگیری]] از [[امام]] خود، به [[انسان‌ها]] [[عشق]] می‌‌ورزد؛ از این‌رو کسی که [[منتظر]] [[حضرت]] است، در [[دعای عهد]]، دیگران را نیز در اظهار علاقه خود شریک می‌سازد: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ...}}؛ خداوندا، بر مولایمان، [[امام]] هدایت‌کننده و [[هدایت‌شده]] که به [[دستور]] تو [[قیام]] کند - [[صلوات]] [[خدا]] بر او و [[پدران]] پاکش [[باد]] - از جانب همه [[مؤمنین]] و مؤمنات ([[درود]] فرست). و ادامه می‌‌دهد: {{متن حدیث|فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا، وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا، وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا...}}؛ در مشرق‌زمینان و مغرب‌زمینان، دشت‌ها، کوه‌ها، زمین‌ها و دریاهایش...، علاقه‌ای بی‌مرز و بدون شرط و می‌‌گوید: {{متن حدیث|وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ}}؛ از طرف خویش و [[پدر]] و مادرم!<ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۵۰، ۵۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۱: خط ۷۳:
:::::*«در [[فرهنگ انتظار]]، پیوندی عمیقی از [[محبت]] و عطوفت بین "[[امام]] [[منتظَر]]" و "منتظِران" برقرار است که گسستی در آن نیست. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِمَامُ‌ الْأَنِيسُ‌ الرَّفِيقُ‌ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ‌ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۸، ح۱.</ref>؛ "[[امام]] همدمِ همراه، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] تنی و [[دل‌سوز]] است". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا لَنَفْرَحُ‌ لِفَرَحِكُمْ‌ وَ نَحْزَنُ لِحُزْنِكُمْ...}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۶۸.</ref>؛ "همانا، ما در [[شادمانی]] شما شاد و در [[اندوه]] شما [[اندوهگین]] می‌شویم". و [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|...وَ اللَّهِ‌ لَأَنَا أَرْحَمُ‌ بِكُمْ‌ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۶۹.</ref>؛ "...به [[خدا]] [[سوگند]] که من نسبت به شما، از خود شما مهربان‌ترم". {{متن حدیث|بِنَفْسِي‌ أَنْتَ‌ مِنْ‌ مُغَيَّبٍ‌ لَمْ‌ يَخْلُ‌ مِنَّا...}}<ref>سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>؛ "جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!"؛ {{متن حدیث|عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ‌ أَرَى‌ الْخَلْقَ‌ وَ لَا تُرَى‌ وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى}}<ref>سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>؛ "چقدر بر من جانکاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ‌گونه صدا و سخنی از تو نشنوم". پیوند [[دوستی]] و [[عاطفی]] "منتظِران" با "[[امام]] [[منتظَر]]" چنان عمیق و با [[ثبات]] است که تمام نسبت‌ها [[عاطفی]] آنان را با دیگران تحت تأثیر قرار می‌دهد، به‌گونه‌ای که "[[انسان]] [[منتظِر]]" چیزی را [[دوست]] دارد که امامش آن را [[دوست]] دارد و با چیزی [[دشمن]] است که امامش آن را [[دشمن]] می‌دارد، چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|طُوبَى‌ لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ‌ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>محمد بن بابویه صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج۲، ص۳۶۱، باب ۳۴، ح۵.</ref>؛ "خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ما چنگ می‌زنند و بر [[دوستی]] ما و [[دشمنی]] [[دشمنان]] ما ثابت می‌مانند. ایشان از ما و ما از ایشان هستیم. آنان به [[امامت]] ما [[خشنود]] و ما به [[پیروی]] آنان خرسندیم. خوشا به حال آنها و خوشا به احوال‌شان، به [[خدا]] [[سوگند]]! آنان در [[روز قیامت]]، در مرتبه ما و با ما خواهند بود"»<ref>[[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)|نقش انتظار در بهداشت روانی]] ص ۱۲۰.</ref>.
:::::*«در [[فرهنگ انتظار]]، پیوندی عمیقی از [[محبت]] و عطوفت بین "[[امام]] [[منتظَر]]" و "منتظِران" برقرار است که گسستی در آن نیست. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْإِمَامُ‌ الْأَنِيسُ‌ الرَّفِيقُ‌ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ‌ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۸، ح۱.</ref>؛ "[[امام]] همدمِ همراه، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] تنی و [[دل‌سوز]] است". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا لَنَفْرَحُ‌ لِفَرَحِكُمْ‌ وَ نَحْزَنُ لِحُزْنِكُمْ...}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۶۸.</ref>؛ "همانا، ما در [[شادمانی]] شما شاد و در [[اندوه]] شما [[اندوهگین]] می‌شویم". و [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|...وَ اللَّهِ‌ لَأَنَا أَرْحَمُ‌ بِكُمْ‌ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُمْ}}<ref>حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۲۶۹.</ref>؛ "...به [[خدا]] [[سوگند]] که من نسبت به شما، از خود شما مهربان‌ترم". {{متن حدیث|بِنَفْسِي‌ أَنْتَ‌ مِنْ‌ مُغَيَّبٍ‌ لَمْ‌ يَخْلُ‌ مِنَّا...}}<ref>سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>؛ "جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!"؛ {{متن حدیث|عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ‌ أَرَى‌ الْخَلْقَ‌ وَ لَا تُرَى‌ وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى}}<ref>سید بن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>؛ "چقدر بر من جانکاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ‌گونه صدا و سخنی از تو نشنوم". پیوند [[دوستی]] و [[عاطفی]] "منتظِران" با "[[امام]] [[منتظَر]]" چنان عمیق و با [[ثبات]] است که تمام نسبت‌ها [[عاطفی]] آنان را با دیگران تحت تأثیر قرار می‌دهد، به‌گونه‌ای که "[[انسان]] [[منتظِر]]" چیزی را [[دوست]] دارد که امامش آن را [[دوست]] دارد و با چیزی [[دشمن]] است که امامش آن را [[دشمن]] می‌دارد، چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|طُوبَى‌ لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ‌ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>محمد بن بابویه صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج۲، ص۳۶۱، باب ۳۴، ح۵.</ref>؛ "خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ما چنگ می‌زنند و بر [[دوستی]] ما و [[دشمنی]] [[دشمنان]] ما ثابت می‌مانند. ایشان از ما و ما از ایشان هستیم. آنان به [[امامت]] ما [[خشنود]] و ما به [[پیروی]] آنان خرسندیم. خوشا به حال آنها و خوشا به احوال‌شان، به [[خدا]] [[سوگند]]! آنان در [[روز قیامت]]، در مرتبه ما و با ما خواهند بود"»<ref>[[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)|نقش انتظار در بهداشت روانی]] ص ۱۲۰.</ref>.
:::::*«رشد [[روحیه]] [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]]، به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی [[انتظار]]، در بُعد رشد روانی و [[سلامت]] شخصیت به این معناست که ابعاد [[عاطفی]] [[مکتب]] [[انتظار]]، موجب شکل‌گیری و رشد یک شبکه سرشار از [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]] میان ‌"[[امام]] منتظَر‌" و ‌"[[امت]] منتظِر‌" از یک‌سو، و آحاد افراد [[امت]] از سوی دیگر می‌شود و این خود، عامل مهمی در رشد روانی و [[سلامت]] شخصیت [[جامعه منتظران]] است.
:::::*«رشد [[روحیه]] [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]]، به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی [[انتظار]]، در بُعد رشد روانی و [[سلامت]] شخصیت به این معناست که ابعاد [[عاطفی]] [[مکتب]] [[انتظار]]، موجب شکل‌گیری و رشد یک شبکه سرشار از [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]] میان ‌"[[امام]] منتظَر‌" و ‌"[[امت]] منتظِر‌" از یک‌سو، و آحاد افراد [[امت]] از سوی دیگر می‌شود و این خود، عامل مهمی در رشد روانی و [[سلامت]] شخصیت [[جامعه منتظران]] است.
::::::ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]]، از یک‌سو بر [[عشق]] و [[محبت]] میان آحاد افراد [[جامعه اسلامی]] [[استوار]] است، و از سوی دیگر بر پیوند ناگسستنی [[عشق]] و مؤدّت میان [[امام]] و [[امت]] تکیه دارد. زیرا، در [[مکتب]] [[انتظار]]، از یک‌سو، رابطه بین افراد [[امت]]، نه براساس [[خاک]] و [[خون]]، بلکه بر پایه [[ایدئولوژی]] و [[ایمان]] است. در [[جامعه‌]] ایمانی پیوند میان افراد، برادرانه است که از صادقانه‌ترین و عمیق‌ترین پیوند هاست چنان‌چه [[قرآن]] می‌فرماید: [[مؤمنان]] [[برادر]] یکدیگرند<ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}} «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، و انس و الفت و رابطه برادرانه‌ میان آنان از مواهب [[الهی]] است.<ref>{{متن قرآن|فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا}} سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> از نظر [[قرآن]]، [[جامعه‌]] [[اسلامی]] از نوعی [[یکپارچگی]] [[اجتماعی]] بر مبنای [[اخوت]] و [[مودّت]] برخوردار است و آحاد این [[جامعه]]، دارای پیوندهای [[تکوینی]] و [[تشریعی]] هستند و رابطه‌ میان آنها بر اساس [[محبت]]، [[مودت]]<ref> {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref>، [[اخوت]] و [[رحمت]]<ref>{{متن قرآن|رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}} سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> است. از نظر [[اسلام]]، [[بهترین]] [[انسان‌ها]] کسی است که بیش‌تر به [[مردم]] نفع برساند<ref> پیامبر اکرم: {{متن حدیث|خَيرُ النّاسِ مَنِ انتَفَعَ بِهِ النّاسُ}} (بحارالانوار، ج ۷۵، باب ۳۴، ص ۲۳، حدیث ۱).</ref> و کسی که به [[نیاز]] و فریاد [[کمک]] خواهی دیگران بی‌‌تفاوت باشد، از جرگه‌‌ی [[مسلمانان]] واقعی خارج است.<ref> پیامبر اکرم: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم}} (بحارالانوار، ج ۷۴، باب ۲۰، حدیث۱۲۰، ص ۳۳۹).</ref>
 
ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]]، از یک‌سو بر [[عشق]] و [[محبت]] میان آحاد افراد [[جامعه اسلامی]] [[استوار]] است، و از سوی دیگر بر پیوند ناگسستنی [[عشق]] و مؤدّت میان [[امام]] و [[امت]] تکیه دارد. زیرا، در [[مکتب]] [[انتظار]]، از یک‌سو، رابطه بین افراد [[امت]]، نه براساس [[خاک]] و [[خون]]، بلکه بر پایه [[ایدئولوژی]] و [[ایمان]] است. در [[جامعه‌]] ایمانی پیوند میان افراد، برادرانه است که از صادقانه‌ترین و عمیق‌ترین پیوند هاست چنان‌چه [[قرآن]] می‌فرماید: [[مؤمنان]] [[برادر]] یکدیگرند<ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}} «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>، و انس و الفت و رابطه برادرانه‌ میان آنان از مواهب [[الهی]] است.<ref>{{متن قرآن|فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا}} سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> از نظر [[قرآن]]، [[جامعه‌]] [[اسلامی]] از نوعی [[یکپارچگی]] [[اجتماعی]] بر مبنای [[اخوت]] و [[مودّت]] برخوردار است و آحاد این [[جامعه]]، دارای پیوندهای [[تکوینی]] و [[تشریعی]] هستند و رابطه‌ میان آنها بر اساس [[محبت]]، [[مودت]]<ref> {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref>، [[اخوت]] و [[رحمت]]<ref>{{متن قرآن|رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}} سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> است. از نظر [[اسلام]]، [[بهترین]] [[انسان‌ها]] کسی است که بیش‌تر به [[مردم]] نفع برساند<ref> پیامبر اکرم: {{متن حدیث|خَيرُ النّاسِ مَنِ انتَفَعَ بِهِ النّاسُ}} (بحارالانوار، ج ۷۵، باب ۳۴، ص ۲۳، حدیث ۱).</ref> و کسی که به [[نیاز]] و فریاد [[کمک]] خواهی دیگران بی‌‌تفاوت باشد، از جرگه‌‌ی [[مسلمانان]] واقعی خارج است.<ref> پیامبر اکرم: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم}} (بحارالانوار، ج ۷۴، باب ۲۰، حدیث۱۲۰، ص ۳۳۹).</ref>
::::::از سوی دیگر، ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]] براین [[حقیقت]] [[استوار]] است که [[امام]] پیوند عمیقی از عطوفت، مؤدت، و [[محبت]] نسبت با [[پیروان]] [[راستین]] خویش دارد. [[امام]]{{ع}} بسیار [[خیرخواه]] و نگران [[امت]] خویش است. این [[محبت]] و [[نگرانی]] نه از آن جهت است که حضرتش [[نیازمند]] [[امت]] باشد، بلکه از آن جهت است که او [[انسان کامل]] است، بر این اساس، مهر و [[محبت]] حضرتش نیز در غایتِ کمال است، به گونه که بدون هیچ [[نیاز]]، نگران [[سرنوشت]] [[امت]] است و برای گرفتاری آنان [[غمگین]] و برای تردید شان دل‌خون است چنان‌که حضرتش می‌فرماید: ‌"{{متن حدیث|إِنَّهُ أٌنهی إِلیَّ ارتِیَابُ جَمَاعَةِ مِنکُم فِی الدَّینِ وَ مَا دَخَلَهُم مِنَ الشَّکِّ وَ الحَیرَة فِی وُلَاةِ أٌمرَهِم فَغَمَّنَا ذَلِکُ لِّا لَنَا وَ سَأونَا فِیکُم لَا فَینَا لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَی غَیرِه}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۸.</ref> از تردید گروهی از شما در دین‌باوری و [[شک]] و سرگردانی در (مسأله) [[ولایت]] و [[امامت]] [[آگاه]] شدم. این موضوع ما را نه به خاطر خودما، بلکه به خاطر شما، [[غمگین]] و متأثّر کرد؛ چون [[خدا]] با ماست و ما نیازی به دیگری نداریم.‌" بر این اساس، [[آگاهی]] و [[شناخت]] نسبت به این [[محبّت]] خداگونه، دل‌های [[امت]] را سرشار از [[عشق]] و جان‌های آنان را [[غرق]] در شیفتگی و [[اشتیاق]] نسبت به آن [[حضرت]] می‌کند و شعله‌های [[انتظار]] [[دیدار]] حضرتش را در [[دل‌ها]] بر می‌افروزد.
::::::از سوی دیگر، ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]] براین [[حقیقت]] [[استوار]] است که [[امام]] پیوند عمیقی از عطوفت، مؤدت، و [[محبت]] نسبت با [[پیروان]] [[راستین]] خویش دارد. [[امام]]{{ع}} بسیار [[خیرخواه]] و نگران [[امت]] خویش است. این [[محبت]] و [[نگرانی]] نه از آن جهت است که حضرتش [[نیازمند]] [[امت]] باشد، بلکه از آن جهت است که او [[انسان کامل]] است، بر این اساس، مهر و [[محبت]] حضرتش نیز در غایتِ کمال است، به گونه که بدون هیچ [[نیاز]]، نگران [[سرنوشت]] [[امت]] است و برای گرفتاری آنان [[غمگین]] و برای تردید شان دل‌خون است چنان‌که حضرتش می‌فرماید: ‌"{{متن حدیث|إِنَّهُ أٌنهی إِلیَّ ارتِیَابُ جَمَاعَةِ مِنکُم فِی الدَّینِ وَ مَا دَخَلَهُم مِنَ الشَّکِّ وَ الحَیرَة فِی وُلَاةِ أٌمرَهِم فَغَمَّنَا ذَلِکُ لِّا لَنَا وَ سَأونَا فِیکُم لَا فَینَا لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَی غَیرِه}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۸.</ref> از تردید گروهی از شما در دین‌باوری و [[شک]] و سرگردانی در (مسأله) [[ولایت]] و [[امامت]] [[آگاه]] شدم. این موضوع ما را نه به خاطر خودما، بلکه به خاطر شما، [[غمگین]] و متأثّر کرد؛ چون [[خدا]] با ماست و ما نیازی به دیگری نداریم.‌" بر این اساس، [[آگاهی]] و [[شناخت]] نسبت به این [[محبّت]] خداگونه، دل‌های [[امت]] را سرشار از [[عشق]] و جان‌های آنان را [[غرق]] در شیفتگی و [[اشتیاق]] نسبت به آن [[حضرت]] می‌کند و شعله‌های [[انتظار]] [[دیدار]] حضرتش را در [[دل‌ها]] بر می‌افروزد.
::::::آثار روان‌شناختی ابعاد [[عاطفی]] و رشد [[روحیه]] [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]] [[انتظار]] را می‌توان در ابعاد ذیل تحلیل و بررسی کرد:
 
آثار روان‌شناختی ابعاد [[عاطفی]] و رشد [[روحیه]] [[محبت]] و [[عشق‌ورزی]] [[انتظار]] را می‌توان در ابعاد ذیل تحلیل و بررسی کرد:
:::::*'''[[اشتیاق]]''': اوج ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]]، که در [[حقیقت]] نقطه‌ گرمی و حرارت آن به شمار می‌آید، [[اشتیاق]] است. [[منتظر]] کسی است که چون خاکِ تشنه در تب وتاب و [[اشتیاق]] [[آب]] می‌سوزد: ‌{{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>«بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان می‌آورد؟» سوره ملک، آیه ۳۰.</ref> بگو: به من خبر دهید، اگر آب‌های‌ [سرزمین] شما در [[زمین]] فرو [[رود]]، چه کسی می‌تواند [[آب]] جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد‌". ‌"ماء معین‌" [[آب]] جاری و روانی را گویند که در دید و در دست‌رس است. ‌"عِلم‌" را نیز از آن رو که چون [[آب]]، از سینه‌ای به سینه‌ای و از زبانی به زبان دیگر جاری است ‌"ماء معین‌" ‌گویند. این [[آیه شریفه]] بر [[حضرت حجت]]{{ع}} نیز تطبیق شده است؛<ref> محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۵۱_۵۳ و۱۵۱.</ref> زیرا آن [[حضرت]] عِلم و خیر ممثّل و در [[حقیقت]] مصداق کامل [[آب]] حیات است.<ref> [[عبدالله جوادی آملی]]، تسنیم (تفسیر قرآن کریم)، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۴، ج۸، ص۱۹۶. </ref> [[امام]] چشمه‏ جوشان معنا و [[معرفت]] است و از زلال [[ناب]] [[معنویت]] او، [[جان]] تشنگان [[معرفت]] سیراب می‌گردد؛ تشنگانی که بار سنگین [[تکلیف]] انسانی [[انتظار]] را در [[فراق]] او بر دوش دارند و در راه رسیدن به آن چشمه‏ زلال [[پاکی‌ها]]، سراسر وجود شان را عطشِ [[اشتیاق]] فرا گرفته است.
:::::*'''[[اشتیاق]]''': اوج ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]]، که در [[حقیقت]] نقطه‌ گرمی و حرارت آن به شمار می‌آید، [[اشتیاق]] است. [[منتظر]] کسی است که چون خاکِ تشنه در تب وتاب و [[اشتیاق]] [[آب]] می‌سوزد: ‌{{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>«بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان می‌آورد؟» سوره ملک، آیه ۳۰.</ref> بگو: به من خبر دهید، اگر آب‌های‌ [سرزمین] شما در [[زمین]] فرو [[رود]]، چه کسی می‌تواند [[آب]] جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد‌". ‌"ماء معین‌" [[آب]] جاری و روانی را گویند که در دید و در دست‌رس است. ‌"عِلم‌" را نیز از آن رو که چون [[آب]]، از سینه‌ای به سینه‌ای و از زبانی به زبان دیگر جاری است ‌"ماء معین‌" ‌گویند. این [[آیه شریفه]] بر [[حضرت حجت]]{{ع}} نیز تطبیق شده است؛<ref> محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۵۱_۵۳ و۱۵۱.</ref> زیرا آن [[حضرت]] عِلم و خیر ممثّل و در [[حقیقت]] مصداق کامل [[آب]] حیات است.<ref> [[عبدالله جوادی آملی]]، تسنیم (تفسیر قرآن کریم)، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۴، ج۸، ص۱۹۶. </ref> [[امام]] چشمه‏ جوشان معنا و [[معرفت]] است و از زلال [[ناب]] [[معنویت]] او، [[جان]] تشنگان [[معرفت]] سیراب می‌گردد؛ تشنگانی که بار سنگین [[تکلیف]] انسانی [[انتظار]] را در [[فراق]] او بر دوش دارند و در راه رسیدن به آن چشمه‏ زلال [[پاکی‌ها]]، سراسر وجود شان را عطشِ [[اشتیاق]] فرا گرفته است.
:::::*'''[[محبت]]''': در [[فرهنگ انتظار]]، پیوندی عمیقی از [[محبت]] و عطوفت بین ‌"[[امام]] منتظَر‌" و ‌"منتظِران‌" برقرار است که گسستی در آن نیست. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|ألإمامُ أَلاَنیسُ الرَّفیقُ وَ الوالِدُ الشَّفیقُ وَ الأَخُ الشَّقیقُ}}<ref> محمد ابن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۹۸، ح۱.</ref> [[امام]] همدمِ همراه، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] تنی و [[دل]] سوز است‌". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|إنّا لَنَفرَحُ لِفَرَحِکُم وَ نَحزُنُ لِحُزنِکُم}}<ref> محمد حکیمی، عصر زندگی، قم، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۲۶۸.</ref> همانا، ما در [[شادمانی]] شما شاد و در [[اندوه]] شما [[اندوهگین]] می‌شویم‌". و [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|وَاللّه لَأنا ارحَمُ بِکُم مِنکُم بأنفُسِکُم}}<ref> همان، ص۲۶۹.</ref>... به [[خدا]] [[سوگند]] که من نسبت به شما، از خود شما مهربان‌ترم‌". {{متن حدیث|بِنَفسی أَنتَ مِن مُغَیبٍ لَم یخلُ مِنّا}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref> جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!‌؛ ‌{{متن حدیث|عَزیزٌ عَلَی أن أَری الخَلقَ وَ لا تُری وَ لا أسمَعُ لَکَ حَسیساً وَ لا نَجوی}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال،ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>چقدر بر من جانکاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ گونه صدا و سخنی از تو نشنوم‌". پیوند [[دوستی]] و [[عاطفی]] ‌"منتظِران‌" با ‌"[[امام]] منتظَر‌" چنان عمیق و با [[ثبات]] است که تمام نسبت‌ها [[عاطفی]] آنان را با دیگران تحت تأثیر قرار می‌دهد، به گونه‏ که ‌"[[انسان]] منتظِر‌" چیزی را [[دوست]] دارد که امامش آن را [[دوست]] دارد و با چیزی [[دشمن]] است که امامش آن را [[دشمن]] می‌دارد، چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: ‌{{متن حدیث|طُوبی لِشیعَتِنا المُتَمَسِّکینَ بِحَبلِنا فِی غَیبَةِ قائِمِنا، الثّابِتینَ عَلی مُوالاتِنا وَ البَراءَةِ مِن أَعدائِنا اُولئِکَ مِنّا وَ نَحنُ مِنهُم قَد رَضُوا بِنا أَئِمَّةً وَ رَضینا بِهِم شیعَةً، فَطُوبی لَهُم ثُمَّ طُوبی لَهُم وَ هُم وَاللهِ مَعَنا فِی دَرَجاتِنا یَومَ القِیامَةِ}}<ref> محمّد بن بابویه صدوق،، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۶۱، باب ۳۴، ح۵.</ref> خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ما چنگ می‌زنند و بر دوستیِ ما و [[دشمنی]] [[دشمنان]] ما ثابت می‌مانند. ایشان از ما و ما از ایشان هستیم. آنان به [[امامت]] ما [[خشنود]] و ما به [[پیروی]] آنان خرسندیم. خوشا به حال آنها و خوشا به احوال شان، به [[خدا]] [[سوگند]]! آنان در [[روز قیامت]]، در مرتبه‏ ما و با ما خواهند بود‌".
:::::*'''[[محبت]]''': در [[فرهنگ انتظار]]، پیوندی عمیقی از [[محبت]] و عطوفت بین ‌"[[امام]] منتظَر‌" و ‌"منتظِران‌" برقرار است که گسستی در آن نیست. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|ألإمامُ أَلاَنیسُ الرَّفیقُ وَ الوالِدُ الشَّفیقُ وَ الأَخُ الشَّقیقُ}}<ref> محمد ابن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۹۸، ح۱.</ref> [[امام]] همدمِ همراه، [[پدر]] [[مهربان]] و [[برادر]] تنی و [[دل]] سوز است‌". [[امام علی]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|إنّا لَنَفرَحُ لِفَرَحِکُم وَ نَحزُنُ لِحُزنِکُم}}<ref> محمد حکیمی، عصر زندگی، قم، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۲۶۸.</ref> همانا، ما در [[شادمانی]] شما شاد و در [[اندوه]] شما [[اندوهگین]] می‌شویم‌". و [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: ‌{{متن حدیث|وَاللّه لَأنا ارحَمُ بِکُم مِنکُم بأنفُسِکُم}}<ref> همان، ص۲۶۹.</ref>... به [[خدا]] [[سوگند]] که من نسبت به شما، از خود شما مهربان‌ترم‌". {{متن حدیث|بِنَفسی أَنتَ مِن مُغَیبٍ لَم یخلُ مِنّا}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال، ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref> جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!‌؛ ‌{{متن حدیث|عَزیزٌ عَلَی أن أَری الخَلقَ وَ لا تُری وَ لا أسمَعُ لَکَ حَسیساً وَ لا نَجوی}}<ref> سیدبن طاووس، إقبال الأعمال،ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.</ref>چقدر بر من جانکاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ گونه صدا و سخنی از تو نشنوم‌". پیوند [[دوستی]] و [[عاطفی]] ‌"منتظِران‌" با ‌"[[امام]] منتظَر‌" چنان عمیق و با [[ثبات]] است که تمام نسبت‌ها [[عاطفی]] آنان را با دیگران تحت تأثیر قرار می‌دهد، به گونه‏ که ‌"[[انسان]] منتظِر‌" چیزی را [[دوست]] دارد که امامش آن را [[دوست]] دارد و با چیزی [[دشمن]] است که امامش آن را [[دشمن]] می‌دارد، چنان‌که [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: ‌{{متن حدیث|طُوبی لِشیعَتِنا المُتَمَسِّکینَ بِحَبلِنا فِی غَیبَةِ قائِمِنا، الثّابِتینَ عَلی مُوالاتِنا وَ البَراءَةِ مِن أَعدائِنا اُولئِکَ مِنّا وَ نَحنُ مِنهُم قَد رَضُوا بِنا أَئِمَّةً وَ رَضینا بِهِم شیعَةً، فَطُوبی لَهُم ثُمَّ طُوبی لَهُم وَ هُم وَاللهِ مَعَنا فِی دَرَجاتِنا یَومَ القِیامَةِ}}<ref> محمّد بن بابویه صدوق،، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۶۱، باب ۳۴، ح۵.</ref> خوشا به حال [[شیعیان]] ما که در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما به ریسمان ما چنگ می‌زنند و بر دوستیِ ما و [[دشمنی]] [[دشمنان]] ما ثابت می‌مانند. ایشان از ما و ما از ایشان هستیم. آنان به [[امامت]] ما [[خشنود]] و ما به [[پیروی]] آنان خرسندیم. خوشا به حال آنها و خوشا به احوال شان، به [[خدا]] [[سوگند]]! آنان در [[روز قیامت]]، در مرتبه‏ ما و با ما خواهند بود‌".
خط ۸۹: خط ۹۳:
| پاسخ = آقایان '''[[ناصر محمدی]]''' و [[احمد رضا مفتاح]]، در مقاله ''«[[نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی (مقاله)|نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = آقایان '''[[ناصر محمدی]]''' و [[احمد رضا مفتاح]]، در مقاله ''«[[نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی (مقاله)|نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«از جمله ارزش‌های فراعقلی، [[ارزش]] "[[عشق]] به [[محبوب]]" است.
::::::«از جمله ارزش‌های فراعقلی، [[ارزش]] "[[عشق]] به [[محبوب]]" است.
::::::"[[عشق به خداوند]]" در ساحت فراعقلی دارای‌ ارزشی‌ است که به [[زندگی]] فرد معنا می‌دهد، مخصوصاً در [[زندگی]] متدینان مقوله‌ای است که درصورت تحقق آن [[زندگی]] فرد را معنا خاص بخشیده و معنای [[زندگی]] [[انسان]] را وسعت می‌بخشد‌ وسعتی‌ که‌ [[ارزش]] آن قابل مقایسه با‌ هیچ‌ چیز‌ دیگر نیست. [[حضرت علی]] {{ع}} در این زمینه [[حدیث]] [[ارزشمندی]] دارند که می‌فرماید: "[[ارزش]] هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست‌ می‌دارد‌"<ref>نهج‌البلاغه‌، حکمت ۸۱.</ref>.
 
::::::پس اگر [[انسان]] به [[خداوند]] عشق‌ بورزد‌ در آن صورت خود [[انسان]] نیز [[ارزش]] نامحدودی پیدا می‌کند. از نظر [[انسان]] خدامدار، وجود [[خداوند]] برای [[زندگی]] هر‌ فرد‌ انسانی‌ ضروری است. و اینکه هر فرد انسانی می‌تواند با جلب عشق‌ و [[محبت]] [[خداوند]] به خویش، به [[زندگی]] معنادارتری دست یابد، [[دلیل]] این امر را باید درآن دانست که برنامه‌ها‌ و اهداف‌ خداوند‌ در این [[جهان]] از [[ارزش]] بسیار بالایی برخوردار است، هر فرد‌ انسانی‌ می‌تواند با [[کمک]] به تحقق آنها [[زندگی]] خویش را معنادار سازد و لازمه وجود برنامه‌ها و اهداف ارزشمند‌ خداوند‌ در‌ این [[جهان]]، وجود [[خداوند]] است.
"[[عشق به خداوند]]" در ساحت فراعقلی دارای‌ ارزشی‌ است که به [[زندگی]] فرد معنا می‌دهد، مخصوصاً در [[زندگی]] متدینان مقوله‌ای است که درصورت تحقق آن [[زندگی]] فرد را معنا خاص بخشیده و معنای [[زندگی]] [[انسان]] را وسعت می‌بخشد‌ وسعتی‌ که‌ [[ارزش]] آن قابل مقایسه با‌ هیچ‌ چیز‌ دیگر نیست. [[حضرت علی]] {{ع}} در این زمینه [[حدیث]] [[ارزشمندی]] دارند که می‌فرماید: "[[ارزش]] هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست‌ می‌دارد‌"<ref>نهج‌البلاغه‌، حکمت ۸۱.</ref>.
::::::به عبارت بهتر [[زندگی]] شخص اگر رنگ خدایی بگیرد شخص می‌تواند به این سطح‌ از‌ معنا‌ در [[زندگی]] خود دست یابد. از جمله این مواردی که [[عشق]] به‌ خداوند‌ را در [[زندگی]] [[شیعیان]] معنابخش خواهد نمود عمل به [[حدیث شریف]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است که‌ می‌فرمایند‌: "هر کس [[دوست]] دارد [[خدا]] را در حال [[ایمان کامل]] و مسلمانی مورد‌ رضایت‌ او [[ملاقات]] کند، [[ولایت]] و [[محبت]] [[امام عصر]] {{ع}} را‌ بپذیرد‌"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۹۶.</ref>.
 
::::::چرا که به‌ این‌ طریق [[ایمان]] خود را محک زده و آن را در خود تقویت می‌کند؛ چون‌ امام‌ عصر {{ع}} بنا به مصالحی از‌ دیده‌ها‌ [[غایب]] است‌ و این‌ شاید‌ همان [[سختی انتظار]] است که در‌ احادیث‌ اشاره شده و [[زندگی]] فرد را معنا می‌بخشد که جز [[دوستدار]] [[حضرت]] آن‌ را‌ [[درک]] نمی‌کند. چنان‌که [[حضرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز به [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند‌: "بزرگ‌ترین [[مردمان]] در [[ایمان]] و یقین‌، کسانی‌ هستند که در روزگاران [[آینده]] [[زندگی]] می‌کنند، پیامبرشان را ندیده‌اند و [[امام]] آنها در‌ غیبت‌ است و فقط به سبب خواندن‌ خطی‌ روی‌ کاغذ ([[خواندن]] قرآن‌ کریم‌ و [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}}) [[ایمان]] می‌آورند"‌<ref>مجلسی‌، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>.
پس اگر [[انسان]] به [[خداوند]] عشق‌ بورزد‌ در آن صورت خود [[انسان]] نیز [[ارزش]] نامحدودی پیدا می‌کند. از نظر [[انسان]] خدامدار، وجود [[خداوند]] برای [[زندگی]] هر‌ فرد‌ انسانی‌ ضروری است. و اینکه هر فرد انسانی می‌تواند با جلب عشق‌ و [[محبت]] [[خداوند]] به خویش، به [[زندگی]] معنادارتری دست یابد، [[دلیل]] این امر را باید درآن دانست که برنامه‌ها‌ و اهداف‌ خداوند‌ در این [[جهان]] از [[ارزش]] بسیار بالایی برخوردار است، هر فرد‌ انسانی‌ می‌تواند با [[کمک]] به تحقق آنها [[زندگی]] خویش را معنادار سازد و لازمه وجود برنامه‌ها و اهداف ارزشمند‌ خداوند‌ در‌ این [[جهان]]، وجود [[خداوند]] است.
::::::پشتوانه این [[اعتقاد]] در نهایت [[عشق]] به خداست و با این اعتقاد‌ معنایی‌ در [[زندگی]] شخص ایجاد خواهد شد‌ که‌ فراتر از‌ ساحت‌ عقل‌ است. در [[باور]] دینداران‌ مصداق کامل [[عشق]] به [[محبوب]] [[عشق]] به خداست و [[عشق]] به اولیای الاهی از جمله عشق‌ به‌ [[حضرت حجت]] در استمرار [[عشق]] الاهی‌ قرار‌ می‌گیرد‌ و از‌ این‌ جهت [[باور]] به‌ مهدویت‌ و [[توفیق]] برقرار ساختن یک [[رابطه عاشقانه]] با آن [[حضرت]] به [[زندگی]] [[شیعیان]] حلاوت [[معنوی]] غیرقابل وصفی‌ می‌دهد‌»<ref>[[ناصر محمدی|محمدی، ناصر]] و [[احمد رضا مفتاح|مفتاح، احمد رضا]]، [[نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی (مقاله)|نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی]]، ص۲۱۷-۲۱۹.</ref>.
 
به عبارت بهتر [[زندگی]] شخص اگر رنگ خدایی بگیرد شخص می‌تواند به این سطح‌ از‌ معنا‌ در [[زندگی]] خود دست یابد. از جمله این مواردی که [[عشق]] به‌ خداوند‌ را در [[زندگی]] [[شیعیان]] معنابخش خواهد نمود عمل به [[حدیث شریف]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است که‌ می‌فرمایند‌: "هر کس [[دوست]] دارد [[خدا]] را در حال [[ایمان کامل]] و مسلمانی مورد‌ رضایت‌ او [[ملاقات]] کند، [[ولایت]] و [[محبت]] [[امام عصر]] {{ع}} را‌ بپذیرد‌"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۹۶.</ref>.
 
چرا که به‌ این‌ طریق [[ایمان]] خود را محک زده و آن را در خود تقویت می‌کند؛ چون‌ امام‌ عصر {{ع}} بنا به مصالحی از‌ دیده‌ها‌ [[غایب]] است‌ و این‌ شاید‌ همان [[سختی انتظار]] است که در‌ احادیث‌ اشاره شده و [[زندگی]] فرد را معنا می‌بخشد که جز [[دوستدار]] [[حضرت]] آن‌ را‌ [[درک]] نمی‌کند. چنان‌که [[حضرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز به [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند‌: "بزرگ‌ترین [[مردمان]] در [[ایمان]] و یقین‌، کسانی‌ هستند که در روزگاران [[آینده]] [[زندگی]] می‌کنند، پیامبرشان را ندیده‌اند و [[امام]] آنها در‌ غیبت‌ است و فقط به سبب خواندن‌ خطی‌ روی‌ کاغذ ([[خواندن]] قرآن‌ کریم‌ و [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}}) [[ایمان]] می‌آورند"‌<ref>مجلسی‌، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>.
 
پشتوانه این [[اعتقاد]] در نهایت [[عشق]] به خداست و با این اعتقاد‌ معنایی‌ در [[زندگی]] شخص ایجاد خواهد شد‌ که‌ فراتر از‌ ساحت‌ عقل‌ است. در [[باور]] دینداران‌ مصداق کامل [[عشق]] به [[محبوب]] [[عشق]] به خداست و [[عشق]] به اولیای الاهی از جمله عشق‌ به‌ [[حضرت حجت]] در استمرار [[عشق]] الاهی‌ قرار‌ می‌گیرد‌ و از‌ این‌ جهت [[باور]] به‌ مهدویت‌ و [[توفیق]] برقرار ساختن یک [[رابطه عاشقانه]] با آن [[حضرت]] به [[زندگی]] [[شیعیان]] حلاوت [[معنوی]] غیرقابل وصفی‌ می‌دهد‌»<ref>[[ناصر محمدی|محمدی، ناصر]] و [[احمد رضا مفتاح|مفتاح، احمد رضا]]، [[نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی (مقاله)|نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی]]، ص۲۱۷-۲۱۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۸: خط ۱۱۷:
| پاسخ = سرکار خانم '''[[زهرا سادات پورسیدآقایی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال (مقاله)|بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = سرکار خانم '''[[زهرا سادات پورسیدآقایی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال (مقاله)|بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امام رضا]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۰، ح۱.</ref>؛ [[امام]]، همدم و رفیق، [[پدر]] و [[مهربان]]... است.
::::::«[[امام رضا]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۰، ح۱.</ref>؛ [[امام]]، همدم و رفیق، [[پدر]] و [[مهربان]]... است.
::::::در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا... عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى... لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى‏، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى‏، أَ بِرَضْوى‏ أَمْ غَيْرِها أَمْ ذِي طُوى}}؛ جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!... چقدر بر من [[جان]] کاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ‌گونه صدا و سخنی از تو نشنوم... ای کاش می‌‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌ای و چه سرزمین و مکانی تو را در بر گرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذی‌طوی]] هستی...؟ به [[راستی]] [[منتظر]] عاشقی است که به دنبال [[یار]] می‌‌گردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جست‌وجو می‌‌کند.
 
::::::آلپورت [[معتقد]] است شخص سالم از نظر روانی، به [[پدر]]، [[مادر]]، [[فرزندان]]، [[همسر]] یا [[دوستان]] نزدیکش [[عشق]] و [[محبت]] نشان می‌‌دهد. این [[توانایی]]، حاصل پرورش کامل مفهوم خود است. در این حال شخص به فرد [[محبوب]] خود احساسی اطمینان‌بخش نشان می‌‌دهد و به آسودگی و [[شادمانی]] او به اندازه [[خوشی]] و [[آسایش]] خودش اظهار علاقه می‌‌کند<ref>کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۲۸.</ref>. فرانکل نیز [[معتقد]] است ویژگی دیگر انسان‌های از خود فرارونده [[توانایی]] [[ایثار]] و دریافت [[عشق]] است. [[عشق]]، [[هدف]] نهایی [[انسان]] است. [[رستگاری]] از راه [[عشق]] و در [[عشق]] است. با [[ایثار]] [[عشق]] به دیگری می‌‌توان خصایل و ویژگی‌های ممتاز او، حتی آنهایی را دید که هنوز تحقق نیافته‌اند<ref>کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۱۶۷.</ref>»<ref>[[زهرا سادات پورسیدآقایی|سادات پورسید آقایی، زهرا]]، [[بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال (مقاله)|بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال]]، ص ۱۲۱</ref>.
در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا... عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى... لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى‏، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى‏، أَ بِرَضْوى‏ أَمْ غَيْرِها أَمْ ذِي طُوى}}؛ جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!... چقدر بر من [[جان]] کاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ‌گونه صدا و سخنی از تو نشنوم... ای کاش می‌‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌ای و چه سرزمین و مکانی تو را در بر گرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذی‌طوی]] هستی...؟ به [[راستی]] [[منتظر]] عاشقی است که به دنبال [[یار]] می‌‌گردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جست‌وجو می‌‌کند.
 
آلپورت [[معتقد]] است شخص سالم از نظر روانی، به [[پدر]]، [[مادر]]، [[فرزندان]]، [[همسر]] یا [[دوستان]] نزدیکش [[عشق]] و [[محبت]] نشان می‌‌دهد. این [[توانایی]]، حاصل پرورش کامل مفهوم خود است. در این حال شخص به فرد [[محبوب]] خود احساسی اطمینان‌بخش نشان می‌‌دهد و به آسودگی و [[شادمانی]] او به اندازه [[خوشی]] و [[آسایش]] خودش اظهار علاقه می‌‌کند<ref>کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۲۸.</ref>. فرانکل نیز [[معتقد]] است ویژگی دیگر انسان‌های از خود فرارونده [[توانایی]] [[ایثار]] و دریافت [[عشق]] است. [[عشق]]، [[هدف]] نهایی [[انسان]] است. [[رستگاری]] از راه [[عشق]] و در [[عشق]] است. با [[ایثار]] [[عشق]] به دیگری می‌‌توان خصایل و ویژگی‌های ممتاز او، حتی آنهایی را دید که هنوز تحقق نیافته‌اند<ref>کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۱۶۷.</ref>»<ref>[[زهرا سادات پورسیدآقایی|سادات پورسید آقایی، زهرا]]، [[بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال (مقاله)|بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روان‌شناسی کمال]]، ص ۱۲۱</ref>.
}}
}}
{{پرسمان آثار روانشناختی انتظار}}
{{پرسمان آثار روانشناختی انتظار}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش