پرش به محتوا

شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته می‌شود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۳۱: خط ۳۱:
:::::*'''امکان [[کشته شدن شیطان]]''': اگر منظور این است که آیا می‌توان [[شیطان]] را کشت یا نه باید گفت: چنانکه در [[قرآن]] تصریح شده است، [[شیطان]] از جنس [[جن]] است<ref>سوره کهف؛ آیه: ۵۰</ref>. و چنانکه معلوم است جنیان نیز مانند [[انسان]] متولد می‌شوند و از [[دنیا]] می‌روند؛ لذا [[مرگ]] یا [[کشته شدن شیطان]] که از جنس جنیان است از لحاظ علمی و [[علوم عقلی]] مشکلی ندارد و مانند [[فرشتگان]] و [[ملائکه]] نیست که [[مرگ]] و تغییر برایشان از لحاظ علمی محال باشد؛
:::::*'''امکان [[کشته شدن شیطان]]''': اگر منظور این است که آیا می‌توان [[شیطان]] را کشت یا نه باید گفت: چنانکه در [[قرآن]] تصریح شده است، [[شیطان]] از جنس [[جن]] است<ref>سوره کهف؛ آیه: ۵۰</ref>. و چنانکه معلوم است جنیان نیز مانند [[انسان]] متولد می‌شوند و از [[دنیا]] می‌روند؛ لذا [[مرگ]] یا [[کشته شدن شیطان]] که از جنس جنیان است از لحاظ علمی و [[علوم عقلی]] مشکلی ندارد و مانند [[فرشتگان]] و [[ملائکه]] نیست که [[مرگ]] و تغییر برایشان از لحاظ علمی محال باشد؛
:::::*'''اشکال کشته شدن''': ممکن است تصور شود چون [[دنیا]] دار [[امتحان]] است و [[شیطان]] یکی از مکملان صحنه [[امتحان]] به شمار آید و اگر قرار باشد کشته شود و از بین برود، محل [[امتحان]] و [[ابتلا]] بودن [[دنیا]] هم از بین می‌رود و دیگر [[تکلیف]] [[گناه]] و [[ثواب]] معنای خود را از دست می‌دهد.
:::::*'''اشکال کشته شدن''': ممکن است تصور شود چون [[دنیا]] دار [[امتحان]] است و [[شیطان]] یکی از مکملان صحنه [[امتحان]] به شمار آید و اگر قرار باشد کشته شود و از بین برود، محل [[امتحان]] و [[ابتلا]] بودن [[دنیا]] هم از بین می‌رود و دیگر [[تکلیف]] [[گناه]] و [[ثواب]] معنای خود را از دست می‌دهد.
::::::برای اینکه چنین تصوری پیش نیاید باید تصویری از [[زمان ظهور]] داشته باشیم. در تصویری که مرحوم [[سیدبن‌طاووس]] در کتاب سعد السعود از [[صحف]] ادریس [[پیامبر]] [[نقل]] می‌کند و در [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] نیز آمده است، چنین می‌خوانیم: آن، روزی است که [[زمین]] از [[کفر]] و شر و [[گناه]] [[پاک]] می‌شود و [[خداوند]] برای آن عصر بندگانی را [[انتخاب]] نموده که قلب‌های آنها را برای [[ایمان]] [[امتحان]] کرده و درونشان را با ورع و [[اخلاص]] و [[یقین]] و [[تقوا]] و [[خشوع]] و [[صدق]] و [[حلم]] و [[صبر]] و [[وقار]] و [[پرهیزگاری]] و بی‌رغبتی نسبت به [[دنیا]] و [[اشتیاق]] به آنچه در نزد [[خداوند]] است، [[آزمایش]] نموده است<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۸۵</ref>.
 
::::::از این تعابیر و روایاتی شبیه به این [[روایت]] معلوم می‌گردد که دوران حضور حضرت، دورانی بسیار درخشان از لحاظ معنوی و [[اخلاقی]] خواهد بود. در آن زمان به [[دلیل]] [[پیشرفت]] فوق‌العاده [[بشر]] در عرصه [[عبادت]] و [[بندگی]]، [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[بندگان]] نیز وارد مرحله جدیدی خواهد شد؛ به عبارت دیگر: وضعیت به گونه‌ای خواهد بود که عرصه‌ای برای [[شیطان]] نخواهد ماند و کسی نخواهد بود که از او [[پیروی]] نماید. و از [[روایت]]، به زانو درآمدن [[شیطان]] و [[تسلیم]] شدن او، این مطلب قابل استفاده است.
برای اینکه چنین تصوری پیش نیاید باید تصویری از [[زمان ظهور]] داشته باشیم. در تصویری که مرحوم [[سیدبن‌طاووس]] در کتاب سعد السعود از [[صحف]] ادریس [[پیامبر]] [[نقل]] می‌کند و در [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] نیز آمده است، چنین می‌خوانیم: آن، روزی است که [[زمین]] از [[کفر]] و شر و [[گناه]] [[پاک]] می‌شود و [[خداوند]] برای آن عصر بندگانی را [[انتخاب]] نموده که قلب‌های آنها را برای [[ایمان]] [[امتحان]] کرده و درونشان را با ورع و [[اخلاص]] و [[یقین]] و [[تقوا]] و [[خشوع]] و [[صدق]] و [[حلم]] و [[صبر]] و [[وقار]] و [[پرهیزگاری]] و بی‌رغبتی نسبت به [[دنیا]] و [[اشتیاق]] به آنچه در نزد [[خداوند]] است، [[آزمایش]] نموده است<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۸۵</ref>.
::::::برای اینکه معلوم شود چگونه ممکن است شیطانی که این‌همه [[وسوسه]] و [[دعوت]] می‌کند و موفق می‌شود، امکان دارد اثر خود را از دست بدهد، مثالی می‌زنیم: اگر به دانش‌آموزی که در مقطع ابتدایی یا [[راهنمایی]] تحصیل می‌کند گفته شود: جلسات امتحانی‌ای وجود دارد که به شخص اجازه داده می‌شود تا کتاب خود را همراه ببرد و در جلسه [[امتحان]] از آن استفاده نماید، او باور . به این [[دلیل]] که با خود می‌اندیشد اگر کتاب در [[اختیار انسان]] باشد، [[امتحان]] مشکلی نخواهد داشت، همه را می‌تواند از روی کتاب جواب دهد. اما این مسئله برای یک دانشجو حل شده است، زیرا می‌داند امتحان‌هایی وجود دارد که بردن و باز کردن کتاب کمک قابل ملاحظه‌ای به [[انسان]] نمی‌کند، زیرا [[امتحان]] به قدری در سطح بالا و دقیق است که بودن یا نبودن کتاب بی‌تأثیر است.
 
::::::در زمان [[حکومت]] حضرت نیز اولاً: به [[دلیل]] [[پاکی]] معنوی بسیار بالای [[جامعه]]، اصلاً امکان وجود [[شیطان]] نیست و [[جامعه]] وجود او را برنمی‌تابد و حتماً باید از بین برود تا [[طهارت]] [[زمین]] کامل گردد. ثانیاً: با رفتن او محل [[امتحان]] بودن [[دنیا]] مختل نمی‌شود، زیرا [[نفس]] [[انسان]] که او را دنبال خواسته‌های خود می‌کشد، وجود دارد و [[مبارزه]] با [[نفس]] [[جهاد]] بزرگی است که ربطی به [[شیطان]] ندارد. از طرفی موارد امتحانی به فراخور [[پیشرفت]] معنوی [[انسان]] به قدری دقیق و [[ظریف]] است که وجود [[شیطان]] لازم نیست و این دقیق بودن [[امتحان]] از احادیثی معلوم می‌شود که مثلاً بیان می‌کند در آن دوران، گرفتن سود از برادر دینی [[حرام]] خواهد بود، هرکس هر مقدار که احتیاج دارد از جیب برادر دینی خود برخواهد داشت؛ برادر دینی از برادر دینی خود [[ارث]] خواهد برد؛ گرفتن وثیقه از برادران دینی [[حرام]] خواهد بود؛ کمک به برادر دینی [[واجب]] خواهد شد و بسیاری از مسائل دیگر که وقتی از [[ائمه]] {{عم}} سؤال می‌شد، می‌فرمودند: این [[حکم]] در [[زمان ظهور]] [[اجرا]] خواهد شد. پس هرچند با از بین رفتن [[شیطان]]، [[انسان]] تصور می‌کند که [[ترک گناه]] آسان می‌شود، اما این همان تصور دانش‌آموز ابتدایی از بردن کتاب به جلسه [[امتحان]] است، زیرا [[امتحان]] هم به همان [[میزان]] دقیق خواهد شد و [[امتحان]] دادن سخت‌تر»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۴۱۱.</ref>.
از این تعابیر و روایاتی شبیه به این [[روایت]] معلوم می‌گردد که دوران حضور حضرت، دورانی بسیار درخشان از لحاظ معنوی و [[اخلاقی]] خواهد بود. در آن زمان به [[دلیل]] [[پیشرفت]] فوق‌العاده [[بشر]] در عرصه [[عبادت]] و [[بندگی]]، [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[بندگان]] نیز وارد مرحله جدیدی خواهد شد؛ به عبارت دیگر: وضعیت به گونه‌ای خواهد بود که عرصه‌ای برای [[شیطان]] نخواهد ماند و کسی نخواهد بود که از او [[پیروی]] نماید. و از [[روایت]]، به زانو درآمدن [[شیطان]] و [[تسلیم]] شدن او، این مطلب قابل استفاده است.
 
برای اینکه معلوم شود چگونه ممکن است شیطانی که این‌همه [[وسوسه]] و [[دعوت]] می‌کند و موفق می‌شود، امکان دارد اثر خود را از دست بدهد، مثالی می‌زنیم: اگر به دانش‌آموزی که در مقطع ابتدایی یا [[راهنمایی]] تحصیل می‌کند گفته شود: جلسات امتحانی‌ای وجود دارد که به شخص اجازه داده می‌شود تا کتاب خود را همراه ببرد و در جلسه [[امتحان]] از آن استفاده نماید، او باور . به این [[دلیل]] که با خود می‌اندیشد اگر کتاب در [[اختیار انسان]] باشد، [[امتحان]] مشکلی نخواهد داشت، همه را می‌تواند از روی کتاب جواب دهد. اما این مسئله برای یک دانشجو حل شده است، زیرا می‌داند امتحان‌هایی وجود دارد که بردن و باز کردن کتاب کمک قابل ملاحظه‌ای به [[انسان]] نمی‌کند، زیرا [[امتحان]] به قدری در سطح بالا و دقیق است که بودن یا نبودن کتاب بی‌تأثیر است.
 
در زمان [[حکومت]] حضرت نیز اولاً: به [[دلیل]] [[پاکی]] معنوی بسیار بالای [[جامعه]]، اصلاً امکان وجود [[شیطان]] نیست و [[جامعه]] وجود او را برنمی‌تابد و حتماً باید از بین برود تا [[طهارت]] [[زمین]] کامل گردد. ثانیاً: با رفتن او محل [[امتحان]] بودن [[دنیا]] مختل نمی‌شود، زیرا [[نفس]] [[انسان]] که او را دنبال خواسته‌های خود می‌کشد، وجود دارد و [[مبارزه]] با [[نفس]] [[جهاد]] بزرگی است که ربطی به [[شیطان]] ندارد. از طرفی موارد امتحانی به فراخور [[پیشرفت]] معنوی [[انسان]] به قدری دقیق و [[ظریف]] است که وجود [[شیطان]] لازم نیست و این دقیق بودن [[امتحان]] از احادیثی معلوم می‌شود که مثلاً بیان می‌کند در آن دوران، گرفتن سود از برادر دینی [[حرام]] خواهد بود، هرکس هر مقدار که احتیاج دارد از جیب برادر دینی خود برخواهد داشت؛ برادر دینی از برادر دینی خود [[ارث]] خواهد برد؛ گرفتن وثیقه از برادران دینی [[حرام]] خواهد بود؛ کمک به برادر دینی [[واجب]] خواهد شد و بسیاری از مسائل دیگر که وقتی از [[ائمه]] {{عم}} سؤال می‌شد، می‌فرمودند: این [[حکم]] در [[زمان ظهور]] [[اجرا]] خواهد شد. پس هرچند با از بین رفتن [[شیطان]]، [[انسان]] تصور می‌کند که [[ترک گناه]] آسان می‌شود، اما این همان تصور دانش‌آموز ابتدایی از بردن کتاب به جلسه [[امتحان]] است، زیرا [[امتحان]] هم به همان [[میزان]] دقیق خواهد شد و [[امتحان]] دادن سخت‌تر»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۴۱۱.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش