پرش به محتوا

فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«۱. '''[[انتظار]] [[امید به آینده]] را در [[منتظران]] ایجاد می‌کند''': کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|قائم]] باشد باید آماده باشد و در حال [[آمادگی]] به [[پارسایی]] و محاسن [[اخلاق]] عمل نماید<ref>غیبت نعمانى، چاپ مکتبة الصدوق، ص ۲۰۰.</ref>. اگر [[امید]] به آینده از [[جامعه بشری]] رخت بربندد، زندگی دیگر مفهومی نخواهد داشت. حرکت و [[انتظار]] در کنار هم می‌باشند و از هم جدایی‌پذیر نیستند. [[انتظار]] علت حرکت است و تحرک‌بخش است<ref>آیت اللّه صافى، [[انتظار]] عامل مقاومت، ص ۱۱۲- ۹۵.</ref>. [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} می‌فرمایند اگر [[امید]] نبود، مادر [[فرزند]] خود را شیر نمی‌داد و کسی درختی نمی‌کاشت<ref>نهج الفصاحة، ص ۱۸۵، کلمه ۹۳۶.</ref>.
::::::«۱. '''[[انتظار]] [[امید به آینده]] را در [[منتظران]] ایجاد می‌کند''': کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|قائم]] باشد باید آماده باشد و در حال [[آمادگی]] به [[پارسایی]] و محاسن [[اخلاق]] عمل نماید<ref>غیبت نعمانى، چاپ مکتبة الصدوق، ص ۲۰۰.</ref>. اگر [[امید]] به آینده از [[جامعه بشری]] رخت بربندد، زندگی دیگر مفهومی نخواهد داشت. حرکت و [[انتظار]] در کنار هم می‌باشند و از هم جدایی‌پذیر نیستند. [[انتظار]] علت حرکت است و تحرک‌بخش است<ref>آیت اللّه صافى، [[انتظار]] عامل مقاومت، ص ۱۱۲- ۹۵.</ref>. [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} می‌فرمایند اگر [[امید]] نبود، مادر [[فرزند]] خود را شیر نمی‌داد و کسی درختی نمی‌کاشت<ref>نهج الفصاحة، ص ۱۸۵، کلمه ۹۳۶.</ref>.
::::::۲. '''[[انتظار]] عامل [[رشد و بالندگی بعد انسانی]] است‏''': افکار و [[عقاید]] در تعیین جهت مسیر [[انسان]] و معین نمودن [[هدف]] او نقش مهمی بر عهده دارد، و هر اندازه آراء صحیح‌تر و به واقعیت منطبق و موافق‌تر باشد، مقصد شخص انسانی‌تر و اعمال و حرکاتش پاک‌تر و باارزش‌تر خواهد بود. [[عقیده]] به [[ظهور]] و چشم‌انتظاری [[حکومت جهانی]] [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} [[فکر]] و [[اندیشه]] را وسیع و جهان‌اندیش می‌سازد که به دورترین نقاط [[جهان]] [[انسان]] [[منتظر]] بنگرد و خیر و [[صلاح]] [[مردم]] تمام مناطق [[گیتی]] را بخواهد و عالم را مملکت [[خدا]] بداند<ref>«عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، از فرمایشات امام خمینى.</ref>، که [[عاقبت]] و [[پیروزی]] از آن پرهیزگاران و شایستگان است که [[خدای متعال]] اشاره به این دیدگاه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. از طرف کسی که [[منتظر]] است و [[عقیده]] به [[ظهور]] آن [[حضرت]] دارد شیفته [[پیروی]] از افراد نمونه و کامل می‌شود و [[دل]] را به [[حکومت جهانی]] او گره می‌زند نه به [[حاکمان ظلم]] و [[جور]].
 
::::::۳. '''[[انتظار]] عامل [[تحمل]] و [[پایداری]]‏''': [[انسان]] [[منتظر]] خویش را یافته است و از مواجهه با مشقت‌ها و مشکلات هراسی ندارد و از ابتلائات پیروزمندانه می‌گذرد. در این راستا [[امام صادق]] {{ع}} از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} [[نقل]] می‌فرمایند: که آن [[حضرت]] به [[اصحاب]] خویش فرمود: پس از شما مردمی خواهند آمد، که به یک تن از آنان اجر پنجاه تن از شما را خواهند داد. [[اصحاب]] گفتند‌ای [[پیامبر]]! ما در جنگ‌های [[بدر]] و احد و حنین بوده‌ایم، و درباره ما آیاتی از [[قرآن]] نازل شده است، این چگونه خواهد بود؟ [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} فرمود: شما اگر در شرایطی که آنان قرار می‌گیرند، قرار بگیرید، آن [[تحمل]] و [[شکیبایی]] را که آنان دارند نخواهید داشت<ref>مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>.
۲. '''[[انتظار]] عامل [[رشد و بالندگی بعد انسانی]] است‏''': افکار و [[عقاید]] در تعیین جهت مسیر [[انسان]] و معین نمودن [[هدف]] او نقش مهمی بر عهده دارد، و هر اندازه آراء صحیح‌تر و به واقعیت منطبق و موافق‌تر باشد، مقصد شخص انسانی‌تر و اعمال و حرکاتش پاک‌تر و باارزش‌تر خواهد بود. [[عقیده]] به [[ظهور]] و چشم‌انتظاری [[حکومت جهانی]] [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} [[فکر]] و [[اندیشه]] را وسیع و جهان‌اندیش می‌سازد که به دورترین نقاط [[جهان]] [[انسان]] [[منتظر]] بنگرد و خیر و [[صلاح]] [[مردم]] تمام مناطق [[گیتی]] را بخواهد و عالم را مملکت [[خدا]] بداند<ref>«عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، از فرمایشات امام خمینى.</ref>، که [[عاقبت]] و [[پیروزی]] از آن پرهیزگاران و شایستگان است که [[خدای متعال]] اشاره به این دیدگاه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. از طرف کسی که [[منتظر]] است و [[عقیده]] به [[ظهور]] آن [[حضرت]] دارد شیفته [[پیروی]] از افراد نمونه و کامل می‌شود و [[دل]] را به [[حکومت جهانی]] او گره می‌زند نه به [[حاکمان ظلم]] و [[جور]].
::::::۴. '''[[انتظار]] عامل [[آراسته شدن به اخلاق اسلامی]]‏''': تأکید شده است در منابع اسلامی که [[شیعه]] باید زینت [[امامان]] خود باشد نه باعث سرافکندگی آنان، رعایت این مهم در عصر [[انتظار]] به صورت مؤکدتری لازم است. [[شیعه]] باید با [[رفتار]] انسانی، و [[اخلاق]] محمّدی و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره باعث زینت و افتخار [[ائمه]] طاهرین باشد و این رعایت در دوران [[غیبت کبری]] واجب‌تر است<ref>خورشید مغرب، محمد رضا حکیمى، نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۷، چاپ ۲۳، ص ۲۷۳.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} ضمن روایتی می‌فرمایند: هرکس خوش دارد در شمار [[اصحاب]] [[امام مهدی|قائم]] باشد، باید در عصر [[انتظار]] مظهر [[اخلاق]] نیک اسلامی باشد، چنین کسی اگر پیش از [[قیام]] [[امام مهدی|قائم]] از [[دنیا]] رود، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[امام مهدی|قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند، پس بکوشید و در حال [[انتظار]] [[ظهور]] [[حق]] بسر ببرید بر شما گوارا باد‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شما است<ref>غیبت نعمانى، ص ۲۰۷، ح ۱۶، ناشر انوار الهدى.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۲۷-۳۲۹.</ref>.
 
۳. '''[[انتظار]] عامل [[تحمل]] و [[پایداری]]‏''': [[انسان]] [[منتظر]] خویش را یافته است و از مواجهه با مشقت‌ها و مشکلات هراسی ندارد و از ابتلائات پیروزمندانه می‌گذرد. در این راستا [[امام صادق]] {{ع}} از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}} [[نقل]] می‌فرمایند: که آن [[حضرت]] به [[اصحاب]] خویش فرمود: پس از شما مردمی خواهند آمد، که به یک تن از آنان اجر پنجاه تن از شما را خواهند داد. [[اصحاب]] گفتند‌ای [[پیامبر]]! ما در جنگ‌های [[بدر]] و احد و حنین بوده‌ایم، و درباره ما آیاتی از [[قرآن]] نازل شده است، این چگونه خواهد بود؟ [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} فرمود: شما اگر در شرایطی که آنان قرار می‌گیرند، قرار بگیرید، آن [[تحمل]] و [[شکیبایی]] را که آنان دارند نخواهید داشت<ref>مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>.
 
۴. '''[[انتظار]] عامل [[آراسته شدن به اخلاق اسلامی]]‏''': تأکید شده است در منابع اسلامی که [[شیعه]] باید زینت [[امامان]] خود باشد نه باعث سرافکندگی آنان، رعایت این مهم در عصر [[انتظار]] به صورت مؤکدتری لازم است. [[شیعه]] باید با [[رفتار]] انسانی، و [[اخلاق]] محمّدی و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره باعث زینت و افتخار [[ائمه]] طاهرین باشد و این رعایت در دوران [[غیبت کبری]] واجب‌تر است<ref>خورشید مغرب، محمد رضا حکیمى، نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۷، چاپ ۲۳، ص ۲۷۳.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} ضمن روایتی می‌فرمایند: هرکس خوش دارد در شمار [[اصحاب]] [[امام مهدی|قائم]] باشد، باید در عصر [[انتظار]] مظهر [[اخلاق]] نیک اسلامی باشد، چنین کسی اگر پیش از [[قیام]] [[امام مهدی|قائم]] از [[دنیا]] رود، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[امام مهدی|قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند، پس بکوشید و در حال [[انتظار]] [[ظهور]] [[حق]] بسر ببرید بر شما گوارا باد‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شما است<ref>غیبت نعمانى، ص ۲۰۷، ح ۱۶، ناشر انوار الهدى.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۳۲۷-۳۲۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۵: خط ۱۴۸:
::::::«بعضی از ناآگاهان چنین پنداشته‏‌اند که [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، ممکن است سبب رکود و عقب‏ ماندگی، یا فرار از زیر بار مسؤولیت‏‌ها و [[تسلیم]] در برابر [[ظلم]] و [[ستم]] گردد. چراکه [[اعتقاد]] به این [[ظهور]] بزرگ مفهومش قطع [[امید]] از [[اصلاح]] [[جهان]] قبل از او و حتّی کمک کردن به گسترش [[ظلم]] و [[فساد]] است تا [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم گردد! در صورتی که چنین نیست و [[انتظار]] این [[ظهور]] بزرگ آثار و [[برکات]] بسیار سازنده‏ای دارد، که در ذیل به چند نمونه اشاره می‌‏کنیم:
::::::«بعضی از ناآگاهان چنین پنداشته‏‌اند که [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، ممکن است سبب رکود و عقب‏ ماندگی، یا فرار از زیر بار مسؤولیت‏‌ها و [[تسلیم]] در برابر [[ظلم]] و [[ستم]] گردد. چراکه [[اعتقاد]] به این [[ظهور]] بزرگ مفهومش قطع [[امید]] از [[اصلاح]] [[جهان]] قبل از او و حتّی کمک کردن به گسترش [[ظلم]] و [[فساد]] است تا [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم گردد! در صورتی که چنین نیست و [[انتظار]] این [[ظهور]] بزرگ آثار و [[برکات]] بسیار سازنده‏ای دارد، که در ذیل به چند نمونه اشاره می‌‏کنیم:
:::::*'''[[خودسازی فردی]]''': چنین تحوّلی قبل از هرچیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و این در درجه اوّل محتاج به بالاترین سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ ‏نظری‌ها، کوته‌‏بینی‌ها، کج‏‌فکری‌ها، حسادت‌ها، [[اختلافات]] کودکانه و نابخردانه و به‌طور کلی هرگونه [[نفاق]] و پراکندگی با موقعیت [[منتظران]] سازگار نیست. نکته مهم این است که [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمّی، هرگز نمی‌‏‏تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، باید از هم‏اکنون حتما در صف انقلابیون قرار گیرد. [[ایمان]] به نتایج و [[عاقبت]] این تحوّل هرگز به او اجازه نمی‌‏‏دهد که در صف [[مخالفان]] باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی [[پاک]] و روحی پاکتر، و برخورداری از [[شهامت]] و [[آگاهی]] کافی است.
:::::*'''[[خودسازی فردی]]''': چنین تحوّلی قبل از هرچیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و این در درجه اوّل محتاج به بالاترین سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ ‏نظری‌ها، کوته‌‏بینی‌ها، کج‏‌فکری‌ها، حسادت‌ها، [[اختلافات]] کودکانه و نابخردانه و به‌طور کلی هرگونه [[نفاق]] و پراکندگی با موقعیت [[منتظران]] سازگار نیست. نکته مهم این است که [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمّی، هرگز نمی‌‏‏تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، باید از هم‏اکنون حتما در صف انقلابیون قرار گیرد. [[ایمان]] به نتایج و [[عاقبت]] این تحوّل هرگز به او اجازه نمی‌‏‏دهد که در صف [[مخالفان]] باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی [[پاک]] و روحی پاکتر، و برخورداری از [[شهامت]] و [[آگاهی]] کافی است.
::::::من اگر فاسد و نادرستم چگونه می‌‏توانم در [[انتظار]] نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچ‏گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کنم. آیا این‏ [[انتظار]] برای تصفیه [[روح]] و [[فکر]] و شستشوی جسم و [[جان]] از لوث آلودگی‌‏ها کافی نیست؟ ارتشی که در [[انتظار]] [[جهاد]] اسلامی و آزادی‌‏بخش به سر می‌‏برد حتما به حالت آماده باش کامل درمی‌‏‏آید. سلاحی که برای چنین میدان نبردی [[شایسته]] است به دست می‌‏آورد و سنگرهای لازم را می‌‏سازد. [[آمادگی]] رزمی افراد خود را بالا می‌‏‏برد، روحیه افراد خود را تقویت می‌‏‏کند و شعله [[عشق]] و [[شوق]] برای چنین مبارزه‏‌ای را، در [[دل]] فردفرد سربازانش زنده نگاه می‌‏‏دارد، ارتشی که دارای چنین [[آمادگی]] نیست، هرگز در [[انتظار]] به سر نمی‌‏برد، و اگر بگوید [[دروغ]] می‌‏گوید.
 
::::::[[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به‏ معنای آماده‌‏باش کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و معنوی برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. [[فکر]] کنید چنین آماده‏‌باشی چقدر سازنده است. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بسیار بزرگ و مصمّم و بسیار نیرومند و شکست‏‌ناپذیر، فوق‌العاده [[پاک]] و بلندنظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است. و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق‏‌ترین برنامه‌‏های [[اخلاقی]] و [[فکری]] و [[اجتماعی]] است، این است معنای [[انتظار]] واقعی، آیا هیچ‏کس می‌‏تواند بگوید که چنین انتظاری سازنده نیست؟!
من اگر فاسد و نادرستم چگونه می‌‏توانم در [[انتظار]] نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچ‏گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کنم. آیا این‏ [[انتظار]] برای تصفیه [[روح]] و [[فکر]] و شستشوی جسم و [[جان]] از لوث آلودگی‌‏ها کافی نیست؟ ارتشی که در [[انتظار]] [[جهاد]] اسلامی و آزادی‌‏بخش به سر می‌‏برد حتما به حالت آماده باش کامل درمی‌‏‏آید. سلاحی که برای چنین میدان نبردی [[شایسته]] است به دست می‌‏آورد و سنگرهای لازم را می‌‏سازد. [[آمادگی]] رزمی افراد خود را بالا می‌‏‏برد، روحیه افراد خود را تقویت می‌‏‏کند و شعله [[عشق]] و [[شوق]] برای چنین مبارزه‏‌ای را، در [[دل]] فردفرد سربازانش زنده نگاه می‌‏‏دارد، ارتشی که دارای چنین [[آمادگی]] نیست، هرگز در [[انتظار]] به سر نمی‌‏برد، و اگر بگوید [[دروغ]] می‌‏گوید.
 
[[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] به‏ معنای آماده‌‏باش کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]]، مادی و معنوی برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. [[فکر]] کنید چنین آماده‏‌باشی چقدر سازنده است. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بسیار بزرگ و مصمّم و بسیار نیرومند و شکست‏‌ناپذیر، فوق‌العاده [[پاک]] و بلندنظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است. و [[خودسازی]] برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق‏‌ترین برنامه‌‏های [[اخلاقی]] و [[فکری]] و [[اجتماعی]] است، این است معنای [[انتظار]] واقعی، آیا هیچ‏کس می‌‏تواند بگوید که چنین انتظاری سازنده نیست؟!
:::::*'''[[خودیاری‌های اجتماعی]]''': [[منتظران]] [[راستین]] در عین حال [[وظیفه]] دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند، و علاوه‏‌بر [[اصلاح]] خویش در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند، زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را می‌‏‏کشند یک برنامه فردی نیست، برنامه‌‏ای است که تمام عناصر [[انقلاب]] باید در آن شرکت جویند، باید کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد، کوشش‏‌ها و تلاش‏‌ها باید هماهنگ گردد، و عمق و وسعت این هماهنگی باید به [[عظمت]] همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند.
:::::*'''[[خودیاری‌های اجتماعی]]''': [[منتظران]] [[راستین]] در عین حال [[وظیفه]] دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند، و علاوه‏‌بر [[اصلاح]] خویش در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند، زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را می‌‏‏کشند یک برنامه فردی نیست، برنامه‌‏ای است که تمام عناصر [[انقلاب]] باید در آن شرکت جویند، باید کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد، کوشش‏‌ها و تلاش‏‌ها باید هماهنگ گردد، و عمق و وسعت این هماهنگی باید به [[عظمت]] همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند.
::::::در یک میدان وسیع [[مبارزه]] دسته‏‌جمعی، هیچ فردی نمی‌‏‏تواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظّف است هر نقطه ضعفی را در هرکجا ببیند [[اصلاح]] کند و هر موضع آسیب پذیری را ترمیم نماید، و هر قسمت ضعیف و [[ناتوانی]] را تقویت کند، زیرا بدون شرکت‏ فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامه‏‌ای امکان‌‏پذیر نیست. [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه به [[اصلاح]] خویش می‌‏کوشند، [[وظیفه]] خود می‌‏‏دانند که دیگران را نیز [[اصلاح]] کنند. این است اثر سازنده دیگری برای [[انتظار]] [[قیام]] [[مصلح جهانی]].
 
در یک میدان وسیع [[مبارزه]] دسته‏‌جمعی، هیچ فردی نمی‌‏‏تواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظّف است هر نقطه ضعفی را در هرکجا ببیند [[اصلاح]] کند و هر موضع آسیب پذیری را ترمیم نماید، و هر قسمت ضعیف و [[ناتوانی]] را تقویت کند، زیرا بدون شرکت‏ فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامه‏‌ای امکان‌‏پذیر نیست. [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه به [[اصلاح]] خویش می‌‏کوشند، [[وظیفه]] خود می‌‏‏دانند که دیگران را نیز [[اصلاح]] کنند. این است اثر سازنده دیگری برای [[انتظار]] [[قیام]] [[مصلح جهانی]].
:::::*'''[[منتظران]] [[راستین]] در [[فساد]] محیط حلّ نمی‌‏‏شوند''': اثر مهمّ دیگری که [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] دارد حل نشدن در [[مفاسد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگی‌ها است. توضیح اینکه هنگامی که [[فساد]] فراگیر می‌‏‏شود و [[اکثریت]] یا جمع کثیری را به آلودگی می‌‏‏کشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بن‏بست سخت روانی قرار می‌‏‏گیرند، بن‏بستی که از [[یأس]] [[اصلاحات]] سرچشمه می‌‏‏گیرد. گاهی آنها [[فکر]] می‌‏کنند که کار از کار گذشته و دیگر امیدی به [[اصلاح]] نیست، و [[تلاش]] و کوشش برای [[پاک]] نگاه داشتن خویش بیهوده است، این [[نومیدی]] و [[یأس]] ممکن است آنها را تدریجا به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را به صورت یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند و همرنگ [[جماعت]] نشدن را موجب رسوایی بدانند!
:::::*'''[[منتظران]] [[راستین]] در [[فساد]] محیط حلّ نمی‌‏‏شوند''': اثر مهمّ دیگری که [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] دارد حل نشدن در [[مفاسد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگی‌ها است. توضیح اینکه هنگامی که [[فساد]] فراگیر می‌‏‏شود و [[اکثریت]] یا جمع کثیری را به آلودگی می‌‏‏کشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بن‏بست سخت روانی قرار می‌‏‏گیرند، بن‏بستی که از [[یأس]] [[اصلاحات]] سرچشمه می‌‏‏گیرد. گاهی آنها [[فکر]] می‌‏کنند که کار از کار گذشته و دیگر امیدی به [[اصلاح]] نیست، و [[تلاش]] و کوشش برای [[پاک]] نگاه داشتن خویش بیهوده است، این [[نومیدی]] و [[یأس]] ممکن است آنها را تدریجا به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را به صورت یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند و همرنگ [[جماعت]] نشدن را موجب رسوایی بدانند!
::::::تنها چیزی‏که می‌‏‏تواند در آنان [[روح]] [[امید]] بدمد، و به [[مقاومت]] و خویش‌تن‏داری [[دعوت]] کند و نگذارد در [[محیط فاسد]] حل شوند، [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است، تنها در این صورت است که آنها دست از [[تلاش]] و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و [[اصلاح]] دیگران برنخواهند داشت. به همین [[دلیل]]، [[امید]] را می‌‏‏توان همواره به‏عنوان یک عامل مؤثر تربیتی در مورد افراد فاسد [[شناخت]]، همچنین افراد صالحی که در محیط‌های فاسد و گرفتارند، هرگز بدون [[امید]] نمی‌‏‏توانند خویشتن را حفظ کنند.
::::::تنها چیزی‏که می‌‏‏تواند در آنان [[روح]] [[امید]] بدمد، و به [[مقاومت]] و خویش‌تن‏داری [[دعوت]] کند و نگذارد در [[محیط فاسد]] حل شوند، [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است، تنها در این صورت است که آنها دست از [[تلاش]] و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و [[اصلاح]] دیگران برنخواهند داشت. به همین [[دلیل]]، [[امید]] را می‌‏‏توان همواره به‏عنوان یک عامل مؤثر تربیتی در مورد افراد فاسد [[شناخت]]، همچنین افراد صالحی که در محیط‌های فاسد و گرفتارند، هرگز بدون [[امید]] نمی‌‏‏توانند خویشتن را حفظ کنند.
::::::نتیجه اینکه [[انتظار]] [[ظهور]] مصلحی که هرقدر [[دنیا]] فاسدتر می‌‏شود [[امید]] ظهورش بیشتر می‌‏‏گردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنها را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] [[بیم]] می‌‏کند، آنها نه تنها با گسترش دامنه [[فساد]] محیط مأیوس نمی‌‏‏شوند، بلکه وصول به [[هدف]] را در برابر خویش می‌‏بینند و کوشش آنان برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و یا [[حفظ خویشتن]] با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتری تعقیب می‌‏‏گردد<ref> تفسیر موضوعی پیام قرآن، آیة اللّه مکارم شیرازی، ج ۹، ص ۴۴۷.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۴۵.</ref>.
 
نتیجه اینکه [[انتظار]] [[ظهور]] مصلحی که هرقدر [[دنیا]] فاسدتر می‌‏شود [[امید]] ظهورش بیشتر می‌‏‏گردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنها را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] [[بیم]] می‌‏کند، آنها نه تنها با گسترش دامنه [[فساد]] محیط مأیوس نمی‌‏‏شوند، بلکه وصول به [[هدف]] را در برابر خویش می‌‏بینند و کوشش آنان برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و یا [[حفظ خویشتن]] با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتری تعقیب می‌‏‏گردد<ref> تفسیر موضوعی پیام قرآن، آیة اللّه مکارم شیرازی، ج ۹، ص ۴۴۷.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۴۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۶۶: خط ۱۷۳:
:::::*[[امام علی]]{{ع}} فرمود: "هیچ مؤمنی در شرق [[زمین]] و غیر آن از ما پنهان نیست"<ref>{{عربی|" لَيْسَ‏ يَغِيبُ‏ عَنَّا مُؤْمِنٌ‏ فِي‏ شَرْقِ‏ الْأَرْضِ‏ وَ لَا فِي‏ غَيْرِهَا‏‏ ‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱۴۰.</ref> و نیز [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "همانا اهل [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} که به امامتش معتقدند و در [[انتظار]] ظهورش هستند، از [[مردم]] همه زمان‌ها بهترند، زیرا [[خداوند]] چنان [[عقلی]] و [[فهم]] و معرفتی به آنان [[عنایت]] فرموده که [[غیبت]] برای آنها به منزله دیدن و حضور وی است"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ وَ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ {{ع}} أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عَنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ ‏‏ ‏‏‏‏"}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۹.</ref>.
:::::*[[امام علی]]{{ع}} فرمود: "هیچ مؤمنی در شرق [[زمین]] و غیر آن از ما پنهان نیست"<ref>{{عربی|" لَيْسَ‏ يَغِيبُ‏ عَنَّا مُؤْمِنٌ‏ فِي‏ شَرْقِ‏ الْأَرْضِ‏ وَ لَا فِي‏ غَيْرِهَا‏‏ ‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱۴۰.</ref> و نیز [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "همانا اهل [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} که به امامتش معتقدند و در [[انتظار]] ظهورش هستند، از [[مردم]] همه زمان‌ها بهترند، زیرا [[خداوند]] چنان [[عقلی]] و [[فهم]] و معرفتی به آنان [[عنایت]] فرموده که [[غیبت]] برای آنها به منزله دیدن و حضور وی است"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ وَ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ {{ع}} أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عَنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ ‏‏ ‏‏‏‏"}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۹.</ref>.
:::::*بنابراین [[انتظار]] یک "[[مصلح جهانی]]" به طور قطع به معنای آماده باش کامل [[فکری]]، [[اخلاقی]]، مادی و معنوی برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. [[اصلاح]] تمام کره [[زمین]] و پایان دادن به همه [[ظلم‌ها]] و نابسامانی‌ها، شوخی نیست و نمی‌تواند کار ساده‌ای باشد. آماده باش برای چنین [[هدف]] بزرگی، باید متناسب با آن باشد؛ یعنی، باید به گستردگی و عمق آن باشد. افزون بر آن، اینکه [[منتظران]] [[راستین]] [[وظیفه]] دارند مراقب حال یکدیگر نیز باشند و علاوه بر [[اصلاح]] خویش، در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگین- که انتظارش را می‌کشند- یک برنامه فردی نیست»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۶۹-۱۷۲.</ref>.
:::::*بنابراین [[انتظار]] یک "[[مصلح جهانی]]" به طور قطع به معنای آماده باش کامل [[فکری]]، [[اخلاقی]]، مادی و معنوی برای [[اصلاح]] همه [[جهان]] است. [[اصلاح]] تمام کره [[زمین]] و پایان دادن به همه [[ظلم‌ها]] و نابسامانی‌ها، شوخی نیست و نمی‌تواند کار ساده‌ای باشد. آماده باش برای چنین [[هدف]] بزرگی، باید متناسب با آن باشد؛ یعنی، باید به گستردگی و عمق آن باشد. افزون بر آن، اینکه [[منتظران]] [[راستین]] [[وظیفه]] دارند مراقب حال یکدیگر نیز باشند و علاوه بر [[اصلاح]] خویش، در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگین- که انتظارش را می‌کشند- یک برنامه فردی نیست»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۶۹-۱۷۲.</ref>.
::::::در [[انتظار]] و [[امید]] به آینده‌‏ای روشن و رشدآفرین است که، بسیاری از نیازهای روحی و جسمی انسان‏‌ها پاسخ داده می‌‏شود. [[آدمی]] در پرتو [[انتظار]] و [[امید]]، رنج‏ها و گرفتاری‌‏ها را [[تحمل]] می‏‌کند و با کشتی [[امید]] و [[آرزو]] در دریای پرتلاطم و طوفان‌‏زای زندگی، به [[سلامت]] به سیر خود ادامه می‌‏دهد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>. اگر کسی به [[راستی]] به همه شرایط [[انتظار]]، پای‏بند باشد و بایسته‌‏های آن را انجام دهد، آثاری تربیتی برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
 
در [[انتظار]] و [[امید]] به آینده‌‏ای روشن و رشدآفرین است که، بسیاری از نیازهای روحی و جسمی انسان‏‌ها پاسخ داده می‌‏شود. [[آدمی]] در پرتو [[انتظار]] و [[امید]]، رنج‏ها و گرفتاری‌‏ها را [[تحمل]] می‏‌کند و با کشتی [[امید]] و [[آرزو]] در دریای پرتلاطم و طوفان‌‏زای زندگی، به [[سلامت]] به سیر خود ادامه می‌‏دهد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>. اگر کسی به [[راستی]] به همه شرایط [[انتظار]]، پای‏بند باشد و بایسته‌‏های آن را انجام دهد، آثاری تربیتی برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
:::::#'''گسترش امیدهای [[راستین]]:‏''' روشن است که [[انسان]] برای گذران زندگی و پذیرش دشواری‌‏های آن، نیازمند انگیزه‏‌ای نیرومند است که در پدیده‌‏ای با نام "[[امید]] به آینده" تجلی‏ می‌‏یابد؛ آینده‌‏ای که به مراتب، عالی‏‌تر، زیباتر و بهتر از امروز باشد. این مسأله - به ویژه برای جوانان- دارای اهمیت بیشتری است؛ زیرا آنان می‌‏توانند در پرتو [[امید]] به فردایی بهتر به نیروی فراوان خود، جهت و معنا بخشند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.
:::::#'''گسترش امیدهای [[راستین]]:‏''' روشن است که [[انسان]] برای گذران زندگی و پذیرش دشواری‌‏های آن، نیازمند انگیزه‏‌ای نیرومند است که در پدیده‌‏ای با نام "[[امید]] به آینده" تجلی‏ می‌‏یابد؛ آینده‌‏ای که به مراتب، عالی‏‌تر، زیباتر و بهتر از امروز باشد. این مسأله - به ویژه برای جوانان- دارای اهمیت بیشتری است؛ زیرا آنان می‌‏توانند در پرتو [[امید]] به فردایی بهتر به نیروی فراوان خود، جهت و معنا بخشند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.
:::::#'''[[پویایی]] و [[نشاط]]:''' زندگی [[انسان]]، آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، [[پویایی]] و [[شادابی]] در تمام زوایای آن به چشم خورد. آن‏گاه که [[انسان]]، به وضعیت موجود [[راضی]] نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در [[انتظار]] به سر می‌‏برد. این اثر ارزنده در [[جوامع]] [[شیعی]] به روشنی تمام دیده می‏‌شود؛ به گونه‏‌ای که آن را از دیگر [[جوامع]] به روشنی تمام، متمایز و برجسته ساخته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.
:::::#'''[[پویایی]] و [[نشاط]]:''' زندگی [[انسان]]، آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، [[پویایی]] و [[شادابی]] در تمام زوایای آن به چشم خورد. آن‏گاه که [[انسان]]، به وضعیت موجود [[راضی]] نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در [[انتظار]] به سر می‌‏برد. این اثر ارزنده در [[جوامع]] [[شیعی]] به روشنی تمام دیده می‏‌شود؛ به گونه‏‌ای که آن را از دیگر [[جوامع]] به روشنی تمام، متمایز و برجسته ساخته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.
خط ۱۸۴: خط ۱۹۲:
:::::#آراسته شدن به [[اخلاق]] [[اسلامی]]: [[منتظران]] [[حضرت]]، باید با [[رفتار]] انسانی، و [[اخلاق]] محمدی و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره مایه زینت و افتخار و آبروی [[ائمه طاهرین]] باشند. نه مایه ننگ آنان، شخص [[منتظر]] باید طوری باشد که [[ائمه]] بتوانند به شعیان خود افتخار کنند. و این رعایت در [[دوران غیبت]] [[امام]] واجب‌تر است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هر کس خوش دارد در شمار [[اصحاب قائم]]{{ع}} باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) بر شما گوارا باد‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شماست"<ref>{{متن حدیث|"... إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِي‏ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.
:::::#آراسته شدن به [[اخلاق]] [[اسلامی]]: [[منتظران]] [[حضرت]]، باید با [[رفتار]] انسانی، و [[اخلاق]] محمدی و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره مایه زینت و افتخار و آبروی [[ائمه طاهرین]] باشند. نه مایه ننگ آنان، شخص [[منتظر]] باید طوری باشد که [[ائمه]] بتوانند به شعیان خود افتخار کنند. و این رعایت در [[دوران غیبت]] [[امام]] واجب‌تر است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هر کس خوش دارد در شمار [[اصحاب قائم]]{{ع}} باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) بر شما گوارا باد‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شماست"<ref>{{متن حدیث|"... إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِي‏ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.
:::::#[[حق‌محور]]: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرمایند: "خوشا به حال منتظرانی که به حضور [[قائم]]{{ع}} برسند آنان که پیش از [[قیام]] او نیز پیرو اویند، با [[دوست]] او عاشقانه موافق و دوستند و با [[دشمن]] او خصمانه مخالف و دشمنند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ..."}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. "[[انسانیت]]" و رعایت [[ارزش]] [[انسان]]، تنها در [[تعالیم]] [[علی]] و [[آل علی]] جلوه‌گر است و [[انسان]] [[آگاه]] از این [[تعالیم]]، فدایی این راه است و [[دشمن]] هر راه دیگر. دولتی [[علی]] و [[آل علی]]، [[دوستی]] [[انسان]] و [[انسانیت]] است، و [[دشمنی]] با [[علی]] و [[آل علی]]، [[دشمنی]] با [[انسان]] و [[انسانیت]]<ref>خورشید مغرب، ص ۲۷۲.</ref>.
:::::#[[حق‌محور]]: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرمایند: "خوشا به حال منتظرانی که به حضور [[قائم]]{{ع}} برسند آنان که پیش از [[قیام]] او نیز پیرو اویند، با [[دوست]] او عاشقانه موافق و دوستند و با [[دشمن]] او خصمانه مخالف و دشمنند"<ref>{{متن حدیث|"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ..."}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. "[[انسانیت]]" و رعایت [[ارزش]] [[انسان]]، تنها در [[تعالیم]] [[علی]] و [[آل علی]] جلوه‌گر است و [[انسان]] [[آگاه]] از این [[تعالیم]]، فدایی این راه است و [[دشمن]] هر راه دیگر. دولتی [[علی]] و [[آل علی]]، [[دوستی]] [[انسان]] و [[انسانیت]] است، و [[دشمنی]] با [[علی]] و [[آل علی]]، [[دشمنی]] با [[انسان]] و [[انسانیت]]<ref>خورشید مغرب، ص ۲۷۲.</ref>.
::::::'''2. اثرات روانشناختی [[انتظار]]:''' [[انتظار]] به لحاظ روان‌شناختی، نقش فراوان در [[زندگی]] [[انسان]] [[منتظر]] ایفا می‌کند که اینک به برخی از آنها اشاره می‌شود:
 
'''2. اثرات روانشناختی [[انتظار]]:''' [[انتظار]] به لحاظ روان‌شناختی، نقش فراوان در [[زندگی]] [[انسان]] [[منتظر]] ایفا می‌کند که اینک به برخی از آنها اشاره می‌شود:
:::::#[[تکامل]] روحی: [[انتظار]] در [[منتظران]]، [[امید]] به [[آینده]] ایجاد می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}}: کسی که [[دوست]] می‌دارد از [[یاران قائم]] باشد باید آماده باشد و در حال [[آمادگی]] به [[پارسایی]] و [[محاسن اخلاق]] عمل کند. از این [[حدیث]] سه نکته استفاده می‌شود:
:::::#[[تکامل]] روحی: [[انتظار]] در [[منتظران]]، [[امید]] به [[آینده]] ایجاد می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}}: کسی که [[دوست]] می‌دارد از [[یاران قائم]] باشد باید آماده باشد و در حال [[آمادگی]] به [[پارسایی]] و [[محاسن اخلاق]] عمل کند. از این [[حدیث]] سه نکته استفاده می‌شود:
:::::##[[امید]] به [[قیام]] داشته باشد.  
:::::##[[امید]] به [[قیام]] داشته باشد.  
خط ۲۰۵: خط ۲۱۴:
::::::«برخی از ره آوردهای [[انتظار]] را بر می‌شمریم:
::::::«برخی از ره آوردهای [[انتظار]] را بر می‌شمریم:
:::::*'''[[صبر]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}<ref>از دین امامان است پرهیزکاری... و انتظار فرج با صبر و شکیبایی (بحارالأنوار، ج ۵، ص ۱۲۲).</ref>. شرایط بسیار دشوار [[عصر غیبت]]، مستلزم آن است که هر [[شیعه]] منتظری، در برابر مشکلات و [[گرفتاری‌ها]] بایستد و از موجودیت و [[هویت]] خویش [[دفاع]] کند.
:::::*'''[[صبر]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}<ref>از دین امامان است پرهیزکاری... و انتظار فرج با صبر و شکیبایی (بحارالأنوار، ج ۵، ص ۱۲۲).</ref>. شرایط بسیار دشوار [[عصر غیبت]]، مستلزم آن است که هر [[شیعه]] منتظری، در برابر مشکلات و [[گرفتاری‌ها]] بایستد و از موجودیت و [[هویت]] خویش [[دفاع]] کند.
::::::کسی که برای آینده‌اش برنامه می‌ریزد و برای رسیدن به اهدافش، نیازها را می‌شناسد و برای به دست آوردن آن‌ها، راه‌هایی را [[پیش بینی]] می‌کند، به خوبی می‌داند که با داشتن نقشه و برنامه، [[کارها]]، سریع‌تر و بهتر شکل می‌گیرد. چون موانع را در طرح و برنامه کلی، می‌توان [[شناخت]] و برای از میان برداشتن آن‌ها، چاره‌ای اندیشید. آنان، در رویارویی با مشکلات، غافلگیر نمی‌شوند و کاسه صبرشان لبریز نمی‌گردد و به جزع و فزع یا [[ذلت]] و [[ضعف]] روی نمی‌آورند. مواجهه با [[ترس]]، طبیعی است و هر انسانی، در طول زندگی‌اش، با آن روبه رو می‌شود، اما مهم این است که چگونه از آن بهره ببرد.(...)
 
کسی که برای آینده‌اش برنامه می‌ریزد و برای رسیدن به اهدافش، نیازها را می‌شناسد و برای به دست آوردن آن‌ها، راه‌هایی را [[پیش بینی]] می‌کند، به خوبی می‌داند که با داشتن نقشه و برنامه، [[کارها]]، سریع‌تر و بهتر شکل می‌گیرد. چون موانع را در طرح و برنامه کلی، می‌توان [[شناخت]] و برای از میان برداشتن آن‌ها، چاره‌ای اندیشید. آنان، در رویارویی با مشکلات، غافلگیر نمی‌شوند و کاسه صبرشان لبریز نمی‌گردد و به جزع و فزع یا [[ذلت]] و [[ضعف]] روی نمی‌آورند. مواجهه با [[ترس]]، طبیعی است و هر انسانی، در طول زندگی‌اش، با آن روبه رو می‌شود، اما مهم این است که چگونه از آن بهره ببرد.(...)
:::::*'''ذکر''': دوران [[انتظار]]، دوران [[هجوم]] [[فتنه‌ها]] و مشکلات و گرفتاری‌هاست. آنچه سبب [[آرامش]] قلبی و [[قدرت روحی]] [[شیعه]] [[منتظر]] می‌شود و وی را از [[غفلت]] و زینت و [[وسوسه]]، [[نجات]] می‌دهد، ذکر و هوشیاری است.
:::::*'''ذکر''': دوران [[انتظار]]، دوران [[هجوم]] [[فتنه‌ها]] و مشکلات و گرفتاری‌هاست. آنچه سبب [[آرامش]] قلبی و [[قدرت روحی]] [[شیعه]] [[منتظر]] می‌شود و وی را از [[غفلت]] و زینت و [[وسوسه]]، [[نجات]] می‌دهد، ذکر و هوشیاری است.
::::::آدمیت [[آدمی]]، در گروِ دو دستاورد بزرگ، یعنی [[علم]] و ذکر است. با [[علم]]، از جهل‌ها آزاد می‌شویم و با ذکر، از [[غفلت]] ها. [[انسان]] در یک مرحله، [[جاهل]] است و در این مرحله، محتاج دانستن است. پس باید به دنبالش برود، در هر جا باشد. از طرفی، تأکید فراوان برفراگیری [[علم]] و [[دانش]]، اهمیت آن را دو چندان می‌کند، ولی باید توجه داشت که دانستن، شرط لازم برای موفقیت و [[سعادت آدمی]] است، اما شرط کافی برای این مهم نیست. چون، پس از یافتن و فهمیدن، خطر دیگری بر سر راه است و آن، [[غفلت]] و بی خبری است. در این مرحله، [[علم]] کارساز نیست، بلکه ذکر و تذکر، کارگر است و چاره درد.
 
::::::مؤمنِ [[منتظر]] نیز از این امر، مستثنا نیست. زیرا [[فتنه‌ها]] و جلوه‌ها و وسوسه‌ها و زینت‌ها {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ}}<ref>«بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی  است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آ» سوره حدید، آیه ۲۰.</ref>(...)
آدمیت [[آدمی]]، در گروِ دو دستاورد بزرگ، یعنی [[علم]] و ذکر است. با [[علم]]، از جهل‌ها آزاد می‌شویم و با ذکر، از [[غفلت]] ها. [[انسان]] در یک مرحله، [[جاهل]] است و در این مرحله، محتاج دانستن است. پس باید به دنبالش برود، در هر جا باشد. از طرفی، تأکید فراوان برفراگیری [[علم]] و [[دانش]]، اهمیت آن را دو چندان می‌کند، ولی باید توجه داشت که دانستن، شرط لازم برای موفقیت و [[سعادت آدمی]] است، اما شرط کافی برای این مهم نیست. چون، پس از یافتن و فهمیدن، خطر دیگری بر سر راه است و آن، [[غفلت]] و بی خبری است. در این مرحله، [[علم]] کارساز نیست، بلکه ذکر و تذکر، کارگر است و چاره درد.
 
مؤمنِ [[منتظر]] نیز از این امر، مستثنا نیست. زیرا [[فتنه‌ها]] و جلوه‌ها و وسوسه‌ها و زینت‌ها {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ}}<ref>«بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی  است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آ» سوره حدید، آیه ۲۰.</ref>(...)
:::::*'''[[اصلاح]]''': یکی از آثاری که در هر [[شیعه]] [[منتظر]] پدیدار می‌گردد، [[اصلاح]] و پیراستن خود از خصائص [[ناپسند]]، و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. این، نتیجه طبیعی [[انتظار واقعی]] است. او، در [[تاریخ]] کسانی را دیده است که در بحرانی‌ترین شرایط، زیر شانه [[ولی خدا]] را خالی کرده‌اند! او، [[طلحه]] و زبیرهای [[تاریخ]] را دیده است! او، [[عمر]] سعدها را دیده است! از این رو او نقطه ضعف‌هایش را شناسایی می‌کند و در پی [[اصلاح]] خود بر می‌آید. [[شیعه]] [[منتظر]]، دریافته که با [[اصلاح]] خود، به تنهایی [[کارها]] درست نمی‌شود. چون او با [[جامعه]] مرتبط است. او می‌داند که [[جامعه]] [[فاسد]]، فرد [[صالح]] را هم به [[فساد]] می‌کشاند. [[درک]] این [[ضرورت]]، او را به [[اصلاح جامعه]] می‌کشاند.
:::::*'''[[اصلاح]]''': یکی از آثاری که در هر [[شیعه]] [[منتظر]] پدیدار می‌گردد، [[اصلاح]] و پیراستن خود از خصائص [[ناپسند]]، و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. این، نتیجه طبیعی [[انتظار واقعی]] است. او، در [[تاریخ]] کسانی را دیده است که در بحرانی‌ترین شرایط، زیر شانه [[ولی خدا]] را خالی کرده‌اند! او، [[طلحه]] و زبیرهای [[تاریخ]] را دیده است! او، [[عمر]] سعدها را دیده است! از این رو او نقطه ضعف‌هایش را شناسایی می‌کند و در پی [[اصلاح]] خود بر می‌آید. [[شیعه]] [[منتظر]]، دریافته که با [[اصلاح]] خود، به تنهایی [[کارها]] درست نمی‌شود. چون او با [[جامعه]] مرتبط است. او می‌داند که [[جامعه]] [[فاسد]]، فرد [[صالح]] را هم به [[فساد]] می‌کشاند. [[درک]] این [[ضرورت]]، او را به [[اصلاح جامعه]] می‌کشاند.
::::::این دو، همان علامت‌هایی هستند که [[پیامبر]] {{صل}} از سالیان دور، در گوش [[تاریخ]] گفته است. [[مسلمان]] باید [[صالح]] باشد؛ {{متن حدیث|الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ}}<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۸.</ref>؛ نیز باید [[مصلح]] باشد؛ {{متن حدیث|مَن أصبَحَ وَلَم يَهتَمَّ بِأُمورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>کافی، ج ۲، ص ۱۶۳، ح ۱ و ص ۱۶۴، ح ۵.</ref>(...)
 
این دو، همان علامت‌هایی هستند که [[پیامبر]] {{صل}} از سالیان دور، در گوش [[تاریخ]] گفته است. [[مسلمان]] باید [[صالح]] باشد؛ {{متن حدیث|الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ}}<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۸.</ref>؛ نیز باید [[مصلح]] باشد؛ {{متن حدیث|مَن أصبَحَ وَلَم يَهتَمَّ بِأُمورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>کافی، ج ۲، ص ۱۶۳، ح ۱ و ص ۱۶۴، ح ۵.</ref>(...)
:::::*'''[[امید]]''': [[انتظار فرج]]، از آن جهت مورد تأکید و توصیه [[اهل بیت]] {{عم}} قرار گرفته است که در [[شیعه]] [[منتظر]]، [[امید]] به [[آینده]] پدید می‌آورد و همین [[امید]]، نقش بزرگی در [[زندگی]] او دارد. چون اگر [[پندار]] کسی این باشد که هیچ تلاشی برای [[اصلاح]] امور به نتیجه نمی‌رسد، انگیزه‌ای برای [[مبارزه]] با [[طاغیان]] و [[مقاومت]] در برابر دشواری‌ها نخواهد داشت؛ اما اگر کسی به [[آینده]] [[امیدوار]] باشد و بداند که دیر یا زود، [[حکومت]] [[زمین]] به [[صالحان]] خواهد رسید و امور [[جامعه]] [[اصلاح]] خواهد شد و [[ستم]] و [[بیداد]] رخت بر خواهد بست و… برای رسیدن به چنان جامعه‌ای می‌کوشد تا با دگر سازی، زمینه تشکیل آن [[دولت کریمه]] را فراهم آورد.
:::::*'''[[امید]]''': [[انتظار فرج]]، از آن جهت مورد تأکید و توصیه [[اهل بیت]] {{عم}} قرار گرفته است که در [[شیعه]] [[منتظر]]، [[امید]] به [[آینده]] پدید می‌آورد و همین [[امید]]، نقش بزرگی در [[زندگی]] او دارد. چون اگر [[پندار]] کسی این باشد که هیچ تلاشی برای [[اصلاح]] امور به نتیجه نمی‌رسد، انگیزه‌ای برای [[مبارزه]] با [[طاغیان]] و [[مقاومت]] در برابر دشواری‌ها نخواهد داشت؛ اما اگر کسی به [[آینده]] [[امیدوار]] باشد و بداند که دیر یا زود، [[حکومت]] [[زمین]] به [[صالحان]] خواهد رسید و امور [[جامعه]] [[اصلاح]] خواهد شد و [[ستم]] و [[بیداد]] رخت بر خواهد بست و… برای رسیدن به چنان جامعه‌ای می‌کوشد تا با دگر سازی، زمینه تشکیل آن [[دولت کریمه]] را فراهم آورد.
::::::حالت [[انتظار]] و [[اعتقاد]] به حضور [[رهبر]]، اثر عمیقی در اجتماع دارد. هر گاه این [[رهبر]]، در [[دل]] اجتماع باشد، مداخله او در [[رهبری]] [[امت]] و نظارت بر سازمان‌ها، لازم و ضروری است، ولی هر گاه این [[رهبر]]، به عللی زندانی یا [[تبعید]] [[بیمار]] شود، باز هم [[مردم]] به [[امید]] وجود آن [[رهبر]]، دست به دست هم داده، [[کارها]] را ادامه می‌دهند.(...)
 
حالت [[انتظار]] و [[اعتقاد]] به حضور [[رهبر]]، اثر عمیقی در اجتماع دارد. هر گاه این [[رهبر]]، در [[دل]] اجتماع باشد، مداخله او در [[رهبری]] [[امت]] و نظارت بر سازمان‌ها، لازم و ضروری است، ولی هر گاه این [[رهبر]]، به عللی زندانی یا [[تبعید]] [[بیمار]] شود، باز هم [[مردم]] به [[امید]] وجود آن [[رهبر]]، دست به دست هم داده، [[کارها]] را ادامه می‌دهند.(...)
:::::*'''[[همراهی]]''': [[شیعه]] [[منتظر]]، تلاش دارد که در [[رفتار]] و گفتار و [[پندار]]، خود را به خصیصه‌های نیکوی امامش نزدیک کند. بگوید، آن چه او می‌پسندد و انجام دهد کاری را که او خوش می‌دارد و… از این رو، [[اخلاق]] او، [[مردم]] را به یاد آن [[غایب]] از نظر می‌اندازد تا جایی که [[بهترین]] افراد اهل زمان خود به شمار می‌رود. [[فرزندان]] [[انتظار]]، در مناسبات [[اجتماعی]]، چنان پابند عدالت‌اند که [[مردم]]، طَعم [[عدالت اجتماعی]] را به سبب ایشان تجربه می‌کنند. [[فرزندان]] [[انتظار]]، این هشدار را شنیده‌اند که «منفورترین [[مردم]] نزد [[پروردگار]]، کسی است که [[سیره]] امامی را برگزیند، ولی از کارهای او [[پیروی]] نکند»<ref>کافی، ج ۸، ص ۲۳۴.</ref>.
:::::*'''[[همراهی]]''': [[شیعه]] [[منتظر]]، تلاش دارد که در [[رفتار]] و گفتار و [[پندار]]، خود را به خصیصه‌های نیکوی امامش نزدیک کند. بگوید، آن چه او می‌پسندد و انجام دهد کاری را که او خوش می‌دارد و… از این رو، [[اخلاق]] او، [[مردم]] را به یاد آن [[غایب]] از نظر می‌اندازد تا جایی که [[بهترین]] افراد اهل زمان خود به شمار می‌رود. [[فرزندان]] [[انتظار]]، در مناسبات [[اجتماعی]]، چنان پابند عدالت‌اند که [[مردم]]، طَعم [[عدالت اجتماعی]] را به سبب ایشان تجربه می‌کنند. [[فرزندان]] [[انتظار]]، این هشدار را شنیده‌اند که «منفورترین [[مردم]] نزد [[پروردگار]]، کسی است که [[سیره]] امامی را برگزیند، ولی از کارهای او [[پیروی]] نکند»<ref>کافی، ج ۸، ص ۲۳۴.</ref>.
:::::*'''[[بصیرت]]''': مؤمنِ [[منتظر]]، در تمامی اَبعاد، [[آمادگی]] پیدا می‌کند. یکی از آن‌ها، [[آمادگی فکری]] است. نتیجه  تلاش [[فکری]] مؤمنِ [[منتظر]]، [[بصیرت]] و [[آگاهی]] است. [[فتنه‌ها]]، افزون بر این که [[غفلت]] می‌آورند، [[شبهه]] و [[تردید]] و تزلزل را نیز در افکار [[آدمی]] ایجاد می‌کنند و این [[فرزند]] [[انتظار]] است که چون به هوشیاری [[فکری]] رسیده، بیدار است و آماده شده است. او از زبان [[مهربان]] [[علی]] {{ع}} شنیده: {{متن حدیث|فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ}}<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۹، ص ۱۵۸.</ref>. او می‌داند که [[آیین]] [[تشیع]]، از آغاز گسترش، هماره مورد تاخت و تاز [[دشمنان]] قرار داشته و در [[عصر غیبت]]، به شدت آن افزوده شده است. آنان، عرصه را با [[غیبت]] [[صاحب]] [[دین]]، خالی دیده و در این [[فرصت]]، به [[گمراهی]] کردن [[مردم]] رو می‌آورند. او می‌داند که [[وظیفه]] دارد با تمام وجود به [[دفاع]] از [[آیین]] و [[آرمان]] آن [[حضرت]] برخیزد و به [[شبهات]] والقائات [[شیطانی]] [[دشمن]] پاسخ دهد.
:::::*'''[[بصیرت]]''': مؤمنِ [[منتظر]]، در تمامی اَبعاد، [[آمادگی]] پیدا می‌کند. یکی از آن‌ها، [[آمادگی فکری]] است. نتیجه  تلاش [[فکری]] مؤمنِ [[منتظر]]، [[بصیرت]] و [[آگاهی]] است. [[فتنه‌ها]]، افزون بر این که [[غفلت]] می‌آورند، [[شبهه]] و [[تردید]] و تزلزل را نیز در افکار [[آدمی]] ایجاد می‌کنند و این [[فرزند]] [[انتظار]] است که چون به هوشیاری [[فکری]] رسیده، بیدار است و آماده شده است. او از زبان [[مهربان]] [[علی]] {{ع}} شنیده: {{متن حدیث|فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ}}<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۹، ص ۱۵۸.</ref>. او می‌داند که [[آیین]] [[تشیع]]، از آغاز گسترش، هماره مورد تاخت و تاز [[دشمنان]] قرار داشته و در [[عصر غیبت]]، به شدت آن افزوده شده است. آنان، عرصه را با [[غیبت]] [[صاحب]] [[دین]]، خالی دیده و در این [[فرصت]]، به [[گمراهی]] کردن [[مردم]] رو می‌آورند. او می‌داند که [[وظیفه]] دارد با تمام وجود به [[دفاع]] از [[آیین]] و [[آرمان]] آن [[حضرت]] برخیزد و به [[شبهات]] والقائات [[شیطانی]] [[دشمن]] پاسخ دهد.
::::::[[شیعه]] [[منتظر]]، همراه [[تاریخ]] است و از آن درس می‌گیرد. او، قهرمان با وفای [[کربلا]] [[حضرت ابوالفضل]] {{ع}} را که به [[بصیرت]] رسیده بود<ref>{{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ...}} (مفاتیح الجنان، زیارتنامه حضرت ابوالفضل).</ref>، سرمشق خود قرار می‌دهد»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۸۷-۹۷.</ref>.
 
[[شیعه]] [[منتظر]]، همراه [[تاریخ]] است و از آن درس می‌گیرد. او، قهرمان با وفای [[کربلا]] [[حضرت ابوالفضل]] {{ع}} را که به [[بصیرت]] رسیده بود<ref>{{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ...}} (مفاتیح الجنان، زیارتنامه حضرت ابوالفضل).</ref>، سرمشق خود قرار می‌دهد»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۸۷-۹۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۲۵: خط ۲۴۰:
:::::#'''ذکر:''' همان‌طور که مشکلات و [[مصائب]] و حوادث در میان هست همین‌طور [[فتنه‌ها]]، جلوه‌ها، وسوسه‌ها و زینت‌ها در میان هست. ناچار هر کدام از این [[فتنه‌ها]]، جلوه‌ها، وسوسه‌ها و زینت‌ها، [[دل]] را می‌لرزاند و [[غفلت]] را می‌پروراند و این [[غفلت]] ضرربارترین [[دشمن]] است چرا که [[گمراه]] می‌کند و [[انحراف]] در راه می‌آورد<ref>از علی{{ع}}، میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۵۹.</ref>. [[غفلت]] است که [[قساوت قلب]] و [[مرگ]] [[دل]] و [[خسران]] را به دنبال دارد و [[فساد]] [[اعمال]] از نتیجه‌های آن است<ref>میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۶۷.</ref>.
:::::#'''ذکر:''' همان‌طور که مشکلات و [[مصائب]] و حوادث در میان هست همین‌طور [[فتنه‌ها]]، جلوه‌ها، وسوسه‌ها و زینت‌ها در میان هست. ناچار هر کدام از این [[فتنه‌ها]]، جلوه‌ها، وسوسه‌ها و زینت‌ها، [[دل]] را می‌لرزاند و [[غفلت]] را می‌پروراند و این [[غفلت]] ضرربارترین [[دشمن]] است چرا که [[گمراه]] می‌کند و [[انحراف]] در راه می‌آورد<ref>از علی{{ع}}، میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۵۹.</ref>. [[غفلت]] است که [[قساوت قلب]] و [[مرگ]] [[دل]] و [[خسران]] را به دنبال دارد و [[فساد]] [[اعمال]] از نتیجه‌های آن است<ref>میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۶۷.</ref>.
:::::#'''[[بصیرت]]:''' آخرین اثر [[انتظار]] [[بصیرت]] است. [[بصیرت]] در کار و [[برنامه‌ریزی]] و [[یقین]] به [[حمایت]] [[خداوند]] و [[قدرت]] [[ایمان]]، از مبرم‌ترین نیازهای [[منتظر]] است. طبیعی است که در [[جهان]] مهاجم کنونی و جناح‌بندی‌های متعدد و متحد آنان [[پرسش‌ها]] و حیرت‌هایی را ایجاد می‌کنند. آخر همان‌طور که [[فتنه‌ها]]، در [[دل]] تعلق ایجاد می‌توان بر پای ایستاد و تمام [[فتنه‌ها]] را به زیر پا گرفت.
:::::#'''[[بصیرت]]:''' آخرین اثر [[انتظار]] [[بصیرت]] است. [[بصیرت]] در کار و [[برنامه‌ریزی]] و [[یقین]] به [[حمایت]] [[خداوند]] و [[قدرت]] [[ایمان]]، از مبرم‌ترین نیازهای [[منتظر]] است. طبیعی است که در [[جهان]] مهاجم کنونی و جناح‌بندی‌های متعدد و متحد آنان [[پرسش‌ها]] و حیرت‌هایی را ایجاد می‌کنند. آخر همان‌طور که [[فتنه‌ها]]، در [[دل]] تعلق ایجاد می‌توان بر پای ایستاد و تمام [[فتنه‌ها]] را به زیر پا گرفت.
::::::اگر [[منتظران]] اقدامی نکردند و تقدیر و [[تدبیر]] و تشکل و [[تربیتی]] را نیاورند و باری را برنداشتند، چنان‌که [[وظیفه]] چنین بود، آن وقت [[ظلم]] مملو خودش زمینه‌ساز [[قسط]] و [[عدل]] می‌شود. {{متن حدیث|یَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref> پر می‌کند زمین را از قسط و عدل همان‌طور که از ظلم و جور پر شده بود؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۴۹.</ref>.
 
::::::می‌بینیم که سیاهی، زمینه‌ساز [[نور]] است و در [[دل]] [[تاریکی]] چراغ‌ها افروخته می‌شوند. اینجا [[قرآن]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ}}<ref>«حقّ آمد و باطل از میان رفت» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref> اگر [[حق]] را آوردی [[باطل]] می‌رود اما اگر حرکتی نداشتی [[باطل]] خود را سازمان می‌دهد و به میدان می‌آید. هرچند این هم یک اصل است که {{متن قرآن|إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>. [[باطل]] از بین رفتنی است. [[باطل]] زمینه‌های [[فساد]] و نابودی را از پیش درخور دارد. زیرا کسی که خلاف قانون‌ها و سنت‌های [[حاکم]] بر هستی می‌رود ناچار نابود شدنی است»<ref>[[عزیزالله ح‍ی‍دری‌|ح‍ی‍دری‌، عزیزالله]]، [[انتظار و انسان معاصر (کتاب)|انتظار و انسان معاصر]]، ص91-98.</ref>.
اگر [[منتظران]] اقدامی نکردند و تقدیر و [[تدبیر]] و تشکل و [[تربیتی]] را نیاورند و باری را برنداشتند، چنان‌که [[وظیفه]] چنین بود، آن وقت [[ظلم]] مملو خودش زمینه‌ساز [[قسط]] و [[عدل]] می‌شود. {{متن حدیث|یَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref> پر می‌کند زمین را از قسط و عدل همان‌طور که از ظلم و جور پر شده بود؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۴۹.</ref>.
 
می‌بینیم که سیاهی، زمینه‌ساز [[نور]] است و در [[دل]] [[تاریکی]] چراغ‌ها افروخته می‌شوند. اینجا [[قرآن]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ}}<ref>«حقّ آمد و باطل از میان رفت» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref> اگر [[حق]] را آوردی [[باطل]] می‌رود اما اگر حرکتی نداشتی [[باطل]] خود را سازمان می‌دهد و به میدان می‌آید. هرچند این هم یک اصل است که {{متن قرآن|إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>. [[باطل]] از بین رفتنی است. [[باطل]] زمینه‌های [[فساد]] و نابودی را از پیش درخور دارد. زیرا کسی که خلاف قانون‌ها و سنت‌های [[حاکم]] بر هستی می‌رود ناچار نابود شدنی است»<ref>[[عزیزالله ح‍ی‍دری‌|ح‍ی‍دری‌، عزیزالله]]، [[انتظار و انسان معاصر (کتاب)|انتظار و انسان معاصر]]، ص91-98.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۸۶: خط ۳۰۳:
:::::#پرورش طرح‌ها.
:::::#پرورش طرح‌ها.
:::::#انگیزه‌سازی برای [[اعمال]].
:::::#انگیزه‌سازی برای [[اعمال]].
::::::[[انتظار]] با تنظیم و مهندسی [[فکر]] [[منتظر]]، [[فکر]] عمیق و صحیح [[دینی]] را در او شکل می‌دهد و برای او بستری نظام‌مند برای حل [[شبهه‌ها]] می‌سازد و او را از اتلاف [[عمر]] در پیچ و [[خم]] شبهه‌های [[فکری]] و شهوت‌های عملی [[نجات]] می‌دهد. [[انتظار]] با بازسازی [[روحیه]] [[منتظر]]، ظرفیت او را در برابر [[گرفتاری‌ها]] و رویارویی با مشکلات افزایش می‌دهد. [[روح]] وی را همچون کوهی می‌سازد که در مقابل تندبادهای حوادث [[خم]] به ابرو نمی‌آورد. از سوی دیگر در [[فرصت]] [[انتظار]]، طرح‌ها و برنامه‌ها پرورش می‌یابند، تئوری‌ها پخته می‌شوند، پراکنده‌کاری‌ها و دوباره‌کاری هاو بیهودگی‌ها به کمترین اندازه می‌رسند و سرانجام در سایه [[انتظار]]، انگیزه‌های نیرومند شکل می‌گیرند و عمل‌ها را زاییده و قوت می‌بخشند و به خمودی‌ها و سستی‌ها پایان می‌دهند»<ref>[[یحیی صالح‌نیا|صالح‌نیا، یحیی]]؛ [[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]، ص ۹۰.</ref>.
 
[[انتظار]] با تنظیم و مهندسی [[فکر]] [[منتظر]]، [[فکر]] عمیق و صحیح [[دینی]] را در او شکل می‌دهد و برای او بستری نظام‌مند برای حل [[شبهه‌ها]] می‌سازد و او را از اتلاف [[عمر]] در پیچ و [[خم]] شبهه‌های [[فکری]] و شهوت‌های عملی [[نجات]] می‌دهد. [[انتظار]] با بازسازی [[روحیه]] [[منتظر]]، ظرفیت او را در برابر [[گرفتاری‌ها]] و رویارویی با مشکلات افزایش می‌دهد. [[روح]] وی را همچون کوهی می‌سازد که در مقابل تندبادهای حوادث [[خم]] به ابرو نمی‌آورد. از سوی دیگر در [[فرصت]] [[انتظار]]، طرح‌ها و برنامه‌ها پرورش می‌یابند، تئوری‌ها پخته می‌شوند، پراکنده‌کاری‌ها و دوباره‌کاری هاو بیهودگی‌ها به کمترین اندازه می‌رسند و سرانجام در سایه [[انتظار]]، انگیزه‌های نیرومند شکل می‌گیرند و عمل‌ها را زاییده و قوت می‌بخشند و به خمودی‌ها و سستی‌ها پایان می‌دهند»<ref>[[یحیی صالح‌نیا|صالح‌نیا، یحیی]]؛ [[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]، ص ۹۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۳۶: خط ۳۵۴:
:::::#'''تحصیل آمادگی‌های لازم:''' همان‌گونه که [[منتظر]] هر امری، از قبل در خود یک سلسله آمادگی‌های لازم را ایجاد می‌کند، بر همین اساس، [[منتظر]] [[منجی]] و [[مصلح]] عالم نیز آمادگی‌های [[فکری]]، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] خاصی در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود ایجاد می‌نماید تا از شایستگی‌های لازم برای شرکت در تشکیل [[حکومت عدل جهانی]] برخوردار باشد؛ زیرا کسانی [[توفیق]] [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] را پیدا می‌کنند که از [[معرفت]] و [[کمالات]] [[اخلاقی]] و [[آمادگی]] و شایستگی‌های خاص [[یاران]] [[حضرت]] برخوردار باشند.  
:::::#'''تحصیل آمادگی‌های لازم:''' همان‌گونه که [[منتظر]] هر امری، از قبل در خود یک سلسله آمادگی‌های لازم را ایجاد می‌کند، بر همین اساس، [[منتظر]] [[منجی]] و [[مصلح]] عالم نیز آمادگی‌های [[فکری]]، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] خاصی در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود ایجاد می‌نماید تا از شایستگی‌های لازم برای شرکت در تشکیل [[حکومت عدل جهانی]] برخوردار باشد؛ زیرا کسانی [[توفیق]] [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] را پیدا می‌کنند که از [[معرفت]] و [[کمالات]] [[اخلاقی]] و [[آمادگی]] و شایستگی‌های خاص [[یاران]] [[حضرت]] برخوردار باشند.  
:::::#'''[[مقاومت]] در برابر [[فساد محیط]]:''' یکی از اثرات مهم اصل [[انتظار]] آن است که فرد را از [[تسلیم]] شدن در برابر آلودگی‌ها و حل شدن در [[فساد محیط]] و خودباختگی در مقابل انواع عوامل منحرف‌ کننده داخلی و خارجی باز می‌دارد. طبق [[روایات]] زیادی، در دوره [[غیبت امام زمان]]{{ع}} عوامل [[انحراف]] و موانع پای‌بندی به [[ارزش‌های الهی]] آن‌چنان افزایش پیدا می‌کند که اغلب [[مردم]] به جهت [[ضعف ایمان]] و [[وسوسه]] [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] به [[فساد]] و [[تباهی]] کشیده می‌شوند. در چنین شرایطی یکی از عوامل مهمی که می‌تواند [[انسان]] را به [[خویشتن‌داری]] [[دعوت]] کند [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است که اصل [[انتظار]] به آن دلالت دارد<ref>روزنامه قدس، ت ۷۹/۶/۱۷.</ref>.
:::::#'''[[مقاومت]] در برابر [[فساد محیط]]:''' یکی از اثرات مهم اصل [[انتظار]] آن است که فرد را از [[تسلیم]] شدن در برابر آلودگی‌ها و حل شدن در [[فساد محیط]] و خودباختگی در مقابل انواع عوامل منحرف‌ کننده داخلی و خارجی باز می‌دارد. طبق [[روایات]] زیادی، در دوره [[غیبت امام زمان]]{{ع}} عوامل [[انحراف]] و موانع پای‌بندی به [[ارزش‌های الهی]] آن‌چنان افزایش پیدا می‌کند که اغلب [[مردم]] به جهت [[ضعف ایمان]] و [[وسوسه]] [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] به [[فساد]] و [[تباهی]] کشیده می‌شوند. در چنین شرایطی یکی از عوامل مهمی که می‌تواند [[انسان]] را به [[خویشتن‌داری]] [[دعوت]] کند [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است که اصل [[انتظار]] به آن دلالت دارد<ref>روزنامه قدس، ت ۷۹/۶/۱۷.</ref>.
::::::بنابراین [[انتظار ظهور امام زمان]]{{ع}} از نظر روانی، [[انسان]] را در مقابل امواج سهمگین [[فساد]] و آلودگی، مقاوم می‌سازد و از حل شدن وی در آلودگی محیط جلوگیری می‌کند. در صورت وجود یک برنامه منسجم، در زمینه [[احیا]] و گسترش [[فرهنگ انتظار]] می‌توان با [[شبیخون]] [[فرهنگی]] [[دشمنان]]، که مخصوصا [[روح]] و [[اندیشه]] قشر [[جوان]] را [[هدف]] قرار داده، مقابله کرد »<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۲۵-۱۳۰.</ref>.
 
بنابراین [[انتظار ظهور امام زمان]]{{ع}} از نظر روانی، [[انسان]] را در مقابل امواج سهمگین [[فساد]] و آلودگی، مقاوم می‌سازد و از حل شدن وی در آلودگی محیط جلوگیری می‌کند. در صورت وجود یک برنامه منسجم، در زمینه [[احیا]] و گسترش [[فرهنگ انتظار]] می‌توان با [[شبیخون]] [[فرهنگی]] [[دشمنان]]، که مخصوصا [[روح]] و [[اندیشه]] قشر [[جوان]] را [[هدف]] قرار داده، مقابله کرد »<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۲۵-۱۳۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۵۴: خط ۳۷۳:
:::::#'''[[انتظار]]، تنبهی بر [[معاد]]:''' در مفهوم [[انتظار]] مفهوم [[معاد]] و جزا به خوبی به چشم می‌خورد؛ زیرا از جهتی [[امام زمان]]{{ع}} کسی است که با ظهورش ظالمین را به سزای [[اعمال]] خود خواهد رسانید، و نیز [[مؤمنین]] را [[عزت]] بخشیده و طعم [[رحمت]] الهیه را به آنها خواهد چشانید، که این [[اعمال]]، خود نمونه‌هایی از [[معاد]] و بعث و نشور است. از طرفی دیگر با [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} جماعتی از اشخاص [[مخلص]] و [[پاک]] به این عالم [[رجعت]] کرده و در رکاب او بوده و یا در راستای اهداف او [[اقدام]] خواهند کرد، که این خود [[قیامت]] صغری و [[آمادگی]] برای [[قیامت]] کبری خواهد بود. وانگهی از آن جهت که [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} از [[علائم قیامت]] شمرده شده، لذا یاد [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} مسأله [[قیامت]] را در اذهان [[انسان]] تداعی خواهد کرد.
:::::#'''[[انتظار]]، تنبهی بر [[معاد]]:''' در مفهوم [[انتظار]] مفهوم [[معاد]] و جزا به خوبی به چشم می‌خورد؛ زیرا از جهتی [[امام زمان]]{{ع}} کسی است که با ظهورش ظالمین را به سزای [[اعمال]] خود خواهد رسانید، و نیز [[مؤمنین]] را [[عزت]] بخشیده و طعم [[رحمت]] الهیه را به آنها خواهد چشانید، که این [[اعمال]]، خود نمونه‌هایی از [[معاد]] و بعث و نشور است. از طرفی دیگر با [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} جماعتی از اشخاص [[مخلص]] و [[پاک]] به این عالم [[رجعت]] کرده و در رکاب او بوده و یا در راستای اهداف او [[اقدام]] خواهند کرد، که این خود [[قیامت]] صغری و [[آمادگی]] برای [[قیامت]] کبری خواهد بود. وانگهی از آن جهت که [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} از [[علائم قیامت]] شمرده شده، لذا یاد [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} مسأله [[قیامت]] را در اذهان [[انسان]] تداعی خواهد کرد.
:::::#'''[[انتظار]]، محرک [[انسان]] به [[اصلاح جامعه]]:''' انسانی که [[منتظر ظهور]] [[مصلح]] عالمی است نه تنها خود [[صالح]] است، بلکه در صدد ایجاد [[اصلاح جامعه]] و [[زمینه‌سازی]] در سطح [[جامعه]] برای [[ظهور]] [[مصلح کل]] است. ولذا هیچ‌گاه شخص [[مصلح]] دست بسته بیکار نخواهد بود، بلکه دائماً به [[فکر]] [[ظهور]] اوست که این حالت از آن جهت که برای کل [[جامعه بشری]] است لذا در صدد ایجاد [[زمینه ظهور]] در سطح کل عالم است»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی؛ علی اصغر]]، [[وظایف ما در عصر غیبت (کتاب)|وظایف ما در عصر غیبت]]، ص 65 -69.</ref>.
:::::#'''[[انتظار]]، محرک [[انسان]] به [[اصلاح جامعه]]:''' انسانی که [[منتظر ظهور]] [[مصلح]] عالمی است نه تنها خود [[صالح]] است، بلکه در صدد ایجاد [[اصلاح جامعه]] و [[زمینه‌سازی]] در سطح [[جامعه]] برای [[ظهور]] [[مصلح کل]] است. ولذا هیچ‌گاه شخص [[مصلح]] دست بسته بیکار نخواهد بود، بلکه دائماً به [[فکر]] [[ظهور]] اوست که این حالت از آن جهت که برای کل [[جامعه بشری]] است لذا در صدد ایجاد [[زمینه ظهور]] در سطح کل عالم است»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی؛ علی اصغر]]، [[وظایف ما در عصر غیبت (کتاب)|وظایف ما در عصر غیبت]]، ص 65 -69.</ref>.
::::::«[[انتظار]]، در درجه نخست ویژه حیات و زندگی است. ماهیت زندگی [[انسان]] با [[انتظار]] و [[امید]] به آینده عجین شده است به گونه‌ای که بدون [[انتظار]]، زندگی مفهومی ندارد و شور و [[نشاط]] لازم برای تداوم آن در کار نیست. حیات حاضر و کنونی ظرف [[پویایی]]، [[تلاش]] و حرکت به سوی فردا و فرداهاست، و این چنین [[پویایی]] و حرکتی بدون عنصر [[انتظار]] ممکن نیست؛ زیرا احتمال معقول بقا و [[پایداری]] و [[امید]] به تداوم حیات است که به زندگی کنونی معنا و مفهوم می‌بخشد، و [[پویایی]] و نیروی لازم برای ادامه آن را تأمین می‌کند. از این رو است که ماهیت زندگی با [[انتظار]] [[پیوستگی]] ناگسستنی دارد.
 
::::::هر [[انسان]] زنده‌ای که در انتظارهای خویش، به تداوم حیات می‌‌اندیشد و بقای خویش را [[انتظار]] دارد، تمام حرکت و سکون خود را در راستای این [[انتظار]] و در جهت متناسب با تداوم حیات قرار می‌‌دهد. و لذا در [[روایات اسلامی]] می‌‌بینیم که [[انتظار فرج]] از [[افضل]] اعمال [[امت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} شمرده شده است. یعنی ویژگی [[انتظار]] در عمل در راه رسیدن به حیات است. شاید یکی از علل این گونه آموزش‌ها این بوده است که [[پیروان]] [[امام مهدی]]{{ع}} بکوشند تا خود را به امامشان نزدیک کنند و مانند او بیندیشند و [[امت]] با [[امام]] در [[انتظار]] به سر برند، زیرا [[امام]] نیز در [[انتظار]] [[ظهور]] خود به سر می‌برد.
«[[انتظار]]، در درجه نخست ویژه حیات و زندگی است. ماهیت زندگی [[انسان]] با [[انتظار]] و [[امید]] به آینده عجین شده است به گونه‌ای که بدون [[انتظار]]، زندگی مفهومی ندارد و شور و [[نشاط]] لازم برای تداوم آن در کار نیست. حیات حاضر و کنونی ظرف [[پویایی]]، [[تلاش]] و حرکت به سوی فردا و فرداهاست، و این چنین [[پویایی]] و حرکتی بدون عنصر [[انتظار]] ممکن نیست؛ زیرا احتمال معقول بقا و [[پایداری]] و [[امید]] به تداوم حیات است که به زندگی کنونی معنا و مفهوم می‌بخشد، و [[پویایی]] و نیروی لازم برای ادامه آن را تأمین می‌کند. از این رو است که ماهیت زندگی با [[انتظار]] [[پیوستگی]] ناگسستنی دارد.
::::::در حالت [[انتظار]]، [[بهترین]] شیوه پیوند و همسویی و [[همدلی]] با [[امام]] نهفته است، و [[غفلت]] از [[انتظار]] و معنای صحیح آن باعث بی خبری و بی احساسی نسبت به سوزها و شورهای [[امام]] [[موعود]] است. شاید در [[دوران غیبت]]، [[انتظار]] [[راستین]] برای [[فرج]]، یعنی حضور [[امام]] در [[جامعه انسانی]]، نخستین راه [[بیعت]] و هم پیمانی با [[امام]] [[موعود]] باشد؛ زیرا [[انتظار]] حضور در متن جریان‌ها و [[حوادث پیش از ظهور]] است و مایه یادآوری [[هدف‌ها]] و آرمان‌های [[امام]] [[موعود]] و زمینه [[آگاهی]] و هوشیاری همیشگی است. و در حال [[انتظار]] نبودن به معنای [[غفلت]] و بی خبری و بی احساسی و بی تفاوتی نسبت به [[حوادث پیش از ظهور]] و اصل [[ظهور]] است [[جامعه]] [[منتظر]]، هر حادثه‌ای هر چند عظیم و ویرانگر، و هر عاملی هر چند بازدارنده و [[یأس]] آفرین، او را از تحقق هدف‌های مورد [[انتظار]] مأیوس نمی‌کند و در راه آن [[هدف‌ها]] از [[پویایی]] و [[تلاش]] باز نمی‌ایستد، و همواره به [[امام]] خود [[اقتدا]] می‌کند.
 
::::::امامی که در برابر مشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرن‌ها و عصرها استوار و نستوه [[ایستاده]] است و ذره‌ای در اصالت راه و کار خود [[تردید]] نکرده است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|«لأنّ اللَّه معنا ولا فاقه بنا إلی غیره، والحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا»}}<ref>الغیبه، طوسی، ص۲۸۵، ح۲۴۵؛ احتجاج، ج۲، ص۲۷۸؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، ح۹.</ref>؛ چون [[خدا]] با ما است، نیازی به دیگری نیست، حقّانیت با ما می‌‌باشد و کناره گیری عده‌ای از ما هرگز سبب [[وحشت]] ما نخواهد شد.
هر [[انسان]] زنده‌ای که در انتظارهای خویش، به تداوم حیات می‌‌اندیشد و بقای خویش را [[انتظار]] دارد، تمام حرکت و سکون خود را در راستای این [[انتظار]] و در جهت متناسب با تداوم حیات قرار می‌‌دهد. و لذا در [[روایات اسلامی]] می‌‌بینیم که [[انتظار فرج]] از [[افضل]] اعمال [[امت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} شمرده شده است. یعنی ویژگی [[انتظار]] در عمل در راه رسیدن به حیات است. شاید یکی از علل این گونه آموزش‌ها این بوده است که [[پیروان]] [[امام مهدی]]{{ع}} بکوشند تا خود را به امامشان نزدیک کنند و مانند او بیندیشند و [[امت]] با [[امام]] در [[انتظار]] به سر برند، زیرا [[امام]] نیز در [[انتظار]] [[ظهور]] خود به سر می‌برد.
::::::آری! [[امام مهدی]]{{ع}} در چنین انتظاری به سر می‌برد و با چنین ایمانی در این شب یلدای زندگی، استوار و تزلزل ناپذیر [[ایستاده]] است و [[جامعه]] [[منتظر]] و [[امت]] چشم به راه نیز باید این ویژگی‌ها را در [[امام]] [[موعود]] و [[منتظر]] خویش، نیک بشناسد، و تا حد امکان مانند خود او در [[انتظار]] باشد»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۳-۸۵.</ref>.
 
در حالت [[انتظار]]، [[بهترین]] شیوه پیوند و همسویی و [[همدلی]] با [[امام]] نهفته است، و [[غفلت]] از [[انتظار]] و معنای صحیح آن باعث بی خبری و بی احساسی نسبت به سوزها و شورهای [[امام]] [[موعود]] است. شاید در [[دوران غیبت]]، [[انتظار]] [[راستین]] برای [[فرج]]، یعنی حضور [[امام]] در [[جامعه انسانی]]، نخستین راه [[بیعت]] و هم پیمانی با [[امام]] [[موعود]] باشد؛ زیرا [[انتظار]] حضور در متن جریان‌ها و [[حوادث پیش از ظهور]] است و مایه یادآوری [[هدف‌ها]] و آرمان‌های [[امام]] [[موعود]] و زمینه [[آگاهی]] و هوشیاری همیشگی است. و در حال [[انتظار]] نبودن به معنای [[غفلت]] و بی خبری و بی احساسی و بی تفاوتی نسبت به [[حوادث پیش از ظهور]] و اصل [[ظهور]] است [[جامعه]] [[منتظر]]، هر حادثه‌ای هر چند عظیم و ویرانگر، و هر عاملی هر چند بازدارنده و [[یأس]] آفرین، او را از تحقق هدف‌های مورد [[انتظار]] مأیوس نمی‌کند و در راه آن [[هدف‌ها]] از [[پویایی]] و [[تلاش]] باز نمی‌ایستد، و همواره به [[امام]] خود [[اقتدا]] می‌کند.
 
امامی که در برابر مشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرن‌ها و عصرها استوار و نستوه [[ایستاده]] است و ذره‌ای در اصالت راه و کار خود [[تردید]] نکرده است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|«لأنّ اللَّه معنا ولا فاقه بنا إلی غیره، والحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا»}}<ref>الغیبه، طوسی، ص۲۸۵، ح۲۴۵؛ احتجاج، ج۲، ص۲۷۸؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، ح۹.</ref>؛ چون [[خدا]] با ما است، نیازی به دیگری نیست، حقّانیت با ما می‌‌باشد و کناره گیری عده‌ای از ما هرگز سبب [[وحشت]] ما نخواهد شد.
 
آری! [[امام مهدی]]{{ع}} در چنین انتظاری به سر می‌برد و با چنین ایمانی در این شب یلدای زندگی، استوار و تزلزل ناپذیر [[ایستاده]] است و [[جامعه]] [[منتظر]] و [[امت]] چشم به راه نیز باید این ویژگی‌ها را در [[امام]] [[موعود]] و [[منتظر]] خویش، نیک بشناسد، و تا حد امکان مانند خود او در [[انتظار]] باشد»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۳-۸۵.</ref>.
:::::*«[[اهل سنت]] گرچه اصل [[انتظار فرج]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را قبول دارند، ولی [[اعتقاد]] به ولادت او ندارند، ولی [[شیعه]] [[امامیه]] و برخی دیگر از [[مذاهب اسلامی]] و غیر اسلامی به [[انتظار ظهور]] شخصی به عنوان [[منجی]] نشسته اند که او موجود است و ناظر اعمال و [[رفتار]] و گرفتاری‌های [[مسلمانان]] است. این نوع [[انتظار]] به طور قطع و حتم، اثرات بیشتری در زنده نگه داشتن [[جامعه]] و ایجاد [[روح]] و [[امید]] بیشتر دارد؛ زیرا کسی که [[معتقد]] به اصل [[فرج]] است بدون آنکه [[نجات دهنده]] را در قید حیات و در کنار خود ببیند و او را احساس کند و ناظر اعمال خود بداند، چندان تأثیری در وجود او ندارد، بر خلاف کسی که [[معتقد]] است او زنده بوده و بر تمام احوالش ناظر است، و هنگام گرفتاری‌های شدید به فریاد او خواهد رسید. به طور حتم [[اعتقاد]] به چنین [[منجی]] و [[انتظار]] چنین شخصی تأثیر بسزایی در روحیه [[انسان]] [[منتظر]] دارد، تأثیری که قابل مقایسه با تأثیر نوع اول نیست. لذا [[شیعه]] به جهت [[اعتقاد]] به این چنین انتظاری همیشه در طول [[تاریخ]] خود زنده بوده و هیچ گاه با این همه فشارها که بر او وارد شده [[امید]] خود را از دست نداده است. [[شیعه]] همیشه خویش را در کنار [[منجی]] و [[مصلح]] خود احساس می‌کند و این نوع احساس آثار تربیتی و ایمانی بیشتری دارد.»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۹۵، ۹۶.</ref>.
:::::*«[[اهل سنت]] گرچه اصل [[انتظار فرج]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را قبول دارند، ولی [[اعتقاد]] به ولادت او ندارند، ولی [[شیعه]] [[امامیه]] و برخی دیگر از [[مذاهب اسلامی]] و غیر اسلامی به [[انتظار ظهور]] شخصی به عنوان [[منجی]] نشسته اند که او موجود است و ناظر اعمال و [[رفتار]] و گرفتاری‌های [[مسلمانان]] است. این نوع [[انتظار]] به طور قطع و حتم، اثرات بیشتری در زنده نگه داشتن [[جامعه]] و ایجاد [[روح]] و [[امید]] بیشتر دارد؛ زیرا کسی که [[معتقد]] به اصل [[فرج]] است بدون آنکه [[نجات دهنده]] را در قید حیات و در کنار خود ببیند و او را احساس کند و ناظر اعمال خود بداند، چندان تأثیری در وجود او ندارد، بر خلاف کسی که [[معتقد]] است او زنده بوده و بر تمام احوالش ناظر است، و هنگام گرفتاری‌های شدید به فریاد او خواهد رسید. به طور حتم [[اعتقاد]] به چنین [[منجی]] و [[انتظار]] چنین شخصی تأثیر بسزایی در روحیه [[انسان]] [[منتظر]] دارد، تأثیری که قابل مقایسه با تأثیر نوع اول نیست. لذا [[شیعه]] به جهت [[اعتقاد]] به این چنین انتظاری همیشه در طول [[تاریخ]] خود زنده بوده و هیچ گاه با این همه فشارها که بر او وارد شده [[امید]] خود را از دست نداده است. [[شیعه]] همیشه خویش را در کنار [[منجی]] و [[مصلح]] خود احساس می‌کند و این نوع احساس آثار تربیتی و ایمانی بیشتری دارد.»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۹۵، ۹۶.</ref>.
}}
}}
خط ۴۲۰: خط ۴۴۴:
::::::بی‌خیالی، این پا و آن پا کردن، و مرد "فردا" نبودن،"ضد [[انتظار]]" است!
::::::بی‌خیالی، این پا و آن پا کردن، و مرد "فردا" نبودن،"ضد [[انتظار]]" است!
::::::[[انسان]] [[انتظار]]، آماده فرداست.
::::::[[انسان]] [[انتظار]]، آماده فرداست.
::::::احساس [[انتظار]]، از هم‌صحبتی‌های فردا، سرشارشدن است.
 
::::::از [[اندیشه]] تردید، بیرون آمدن، و در [[دل]] [[یقین]]، در آمدن.
احساس [[انتظار]]، از هم‌صحبتی‌های فردا، سرشارشدن است.
::::::[[نشاط]] [[انتظار]]، [[آدمی]] را از [[ناامیدی]] و [[سستی]]، باز می‌‌گیرد.
 
::::::با این نگاه‌های کوچک و پیش پا افتاده، [[آدم]] در "روز مرگی"ها، [[غرق]] می‌‌شود.
از [[اندیشه]] تردید، بیرون آمدن، و در [[دل]] [[یقین]]، در آمدن.
::::::برای خوب دیدن، و خدایی نگریستن، باید به چشمان [[انتظار]]، مسلح شد!»<ref>[[ابوالقاسم حسین‌جانی|حسین‌جانی، ابوالقاسم]]، [[احساس انتظار (مقاله)|احساس انتظار]]، ص ۱۸.</ref>.
 
[[نشاط]] [[انتظار]]، [[آدمی]] را از [[ناامیدی]] و [[سستی]]، باز می‌‌گیرد.
 
با این نگاه‌های کوچک و پیش پا افتاده، [[آدم]] در "روز مرگی"ها، [[غرق]] می‌‌شود.
 
برای خوب دیدن، و خدایی نگریستن، باید به چشمان [[انتظار]]، مسلح شد!»<ref>[[ابوالقاسم حسین‌جانی|حسین‌جانی، ابوالقاسم]]، [[احساس انتظار (مقاله)|احساس انتظار]]، ص ۱۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش