پرش به محتوا

عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۳: خط ۲۳:
:::::*'''سوم''': [[دوست]] داشتن آن وضعیتی که به وقوع آن [[علم]] دارد. [[انسان]] هر اندازه چیزی را که خبر از وقوعش داده‌اند بیشتر [[دوست]] بدارد، حالت انتظارش نسبت به آن شدیدتر می‌شود. چه بسا خبر قطعی از واقع شدن چیزی به [[انسان]] داده شود ولی آن چیز مطبوع و [[محبوب]] او نباشد، در این صورت قطعاً انتظارش نسبت به آن کمتر و ضعیف‌تر می‌باشد.  
:::::*'''سوم''': [[دوست]] داشتن آن وضعیتی که به وقوع آن [[علم]] دارد. [[انسان]] هر اندازه چیزی را که خبر از وقوعش داده‌اند بیشتر [[دوست]] بدارد، حالت انتظارش نسبت به آن شدیدتر می‌شود. چه بسا خبر قطعی از واقع شدن چیزی به [[انسان]] داده شود ولی آن چیز مطبوع و [[محبوب]] او نباشد، در این صورت قطعاً انتظارش نسبت به آن کمتر و ضعیف‌تر می‌باشد.  
:::::*'''چهارم''': [[دوست]] داشتن آن کسی که خبر از آمدنش داده‌اند. اگر [[انسان]] به آمدن کسی [[یقین]] داشته باشد، هر [[قدر]] او را بیشتر [[دوست]] بدارد، آمدنش را بیشتر [[انتظار]] می‌کشد.
:::::*'''چهارم''': [[دوست]] داشتن آن کسی که خبر از آمدنش داده‌اند. اگر [[انسان]] به آمدن کسی [[یقین]] داشته باشد، هر [[قدر]] او را بیشتر [[دوست]] بدارد، آمدنش را بیشتر [[انتظار]] می‌کشد.
::::::اگر این چهار عامل در مورد وقوع چیزی موجود باشد، قهراً و قطعاً [[انتظار]] وقوع آن هم قابل توجه خواهد بود و هیچ نیازی به [[امر]] نسبت به آن نیست. به کسی که این مقدمات برایش حاصل شده، لازم نیست گفته شود که: "[[منتظر]] باش!" چون او قطعاً [[منتظر]] هست. حتی نمی‌توان گفت: "[[منتظر]] نباش!" زیرا با وجود این عوامل، او نمی‌تواند [[منتظر]] نباشد. در مورد [[انتظار]] [[ظهور امام عصر]] {{ع}} هم مطلب از همین قرار است.<ref>البته [[انتظار ظهور]] یک [[مصلح جهانی]] در غیر [[اسلام]] هم مطرح بوده است ولی مبنای ما در این کتاب بحث [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[امامیه]] ([[شیعیان]] [[دوازده امامی]]) است که در آن، [[منجی بشر]] شخص [[حضرت]] [[حجة بن الحسن العسکری]] {{ع}} هستند و [[انتظار]] را صرفاً نسبت به [[ظهور]] ایشان مطرح می‌کنیم</ref>. برای آن که حال [[انتظار]] ایشان در کسی پیدا شود، باید مقدماتش فراهم شود. اگر مقدمات محقق محقق باشد، [[انتظار]] هم هست و نیازی به [[امر]] نسبت به آن نیست. و اگر آن مقدمات نباشد، [[انتظار]] حاصل شدنی نیست. مهمترین این مقدمات همان چهار عامل مذکور است:  
 
اگر این چهار عامل در مورد وقوع چیزی موجود باشد، قهراً و قطعاً [[انتظار]] وقوع آن هم قابل توجه خواهد بود و هیچ نیازی به [[امر]] نسبت به آن نیست. به کسی که این مقدمات برایش حاصل شده، لازم نیست گفته شود که: "[[منتظر]] باش!" چون او قطعاً [[منتظر]] هست. حتی نمی‌توان گفت: "[[منتظر]] نباش!" زیرا با وجود این عوامل، او نمی‌تواند [[منتظر]] نباشد. در مورد [[انتظار]] [[ظهور امام عصر]] {{ع}} هم مطلب از همین قرار است.<ref>البته [[انتظار ظهور]] یک [[مصلح جهانی]] در غیر [[اسلام]] هم مطرح بوده است ولی مبنای ما در این کتاب بحث [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[امامیه]] ([[شیعیان]] [[دوازده امامی]]) است که در آن، [[منجی بشر]] شخص [[حضرت]] [[حجة بن الحسن العسکری]] {{ع}} هستند و [[انتظار]] را صرفاً نسبت به [[ظهور]] ایشان مطرح می‌کنیم</ref>. برای آن که حال [[انتظار]] ایشان در کسی پیدا شود، باید مقدماتش فراهم شود. اگر مقدمات محقق محقق باشد، [[انتظار]] هم هست و نیازی به [[امر]] نسبت به آن نیست. و اگر آن مقدمات نباشد، [[انتظار]] حاصل شدنی نیست. مهمترین این مقدمات همان چهار عامل مذکور است:  
::::::'''اول''': [[یقین]] به [[ظهور]] [[حضرت]]: هر [[قدر]] [[علم]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور امام]] {{ع}} بیشتر و عمیق‌تر باشد، انتظارش نسبت به آن بیشتر است. اگر خدای ناکرده [[شک]] و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد، یا اعتقادش به آن سست و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه کم و ضعیف و سست خواهد بود و چه بسا به صفر برسد. [[یقین]] قوی و محکم در این مسئله رابطه مستقیم با [[ایمان]] و [[اعتقاد]] شخص به [[وعده‌های قرآن]] و [[سنت]] دارد و هر [[قدر]] این [[ایمان]] و [[اعتقاد]] راسخ‌تر و عمیق‌تر شود، خود به خود انتظارش نسبت به وقوع آن هم شدیدتر خواهد شد.  
::::::'''اول''': [[یقین]] به [[ظهور]] [[حضرت]]: هر [[قدر]] [[علم]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور امام]] {{ع}} بیشتر و عمیق‌تر باشد، انتظارش نسبت به آن بیشتر است. اگر خدای ناکرده [[شک]] و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد، یا اعتقادش به آن سست و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه کم و ضعیف و سست خواهد بود و چه بسا به صفر برسد. [[یقین]] قوی و محکم در این مسئله رابطه مستقیم با [[ایمان]] و [[اعتقاد]] شخص به [[وعده‌های قرآن]] و [[سنت]] دارد و هر [[قدر]] این [[ایمان]] و [[اعتقاد]] راسخ‌تر و عمیق‌تر شود، خود به خود انتظارش نسبت به وقوع آن هم شدیدتر خواهد شد.  
::::::'''دوم''': نزدیک دانستن [[امر]] [[ظهور]]: ممکن است کسی به اصل [[ظهور]] [[حضرت]] [[یقین]] داشته باشد، ولی وقوع آن را در آینده‌ای دور ببیند. در این صورت انتظارش نسبت به آن سست و ضعیف می‌شود. ولی اگر آن چنان که در [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} آمده است، [[امر]] [[ظهور]] را دور نپنداریم، بلکه آن را نزدیک ببینیم، آن گاه [[انتظار]] ما نسبت به آن شدیدتر می‌گردد. این که در [[دعای عهد]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|"إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً"}}<ref>بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۲.</ref>. آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] {{ع}} را دور می‌بینند، ولی ما آن را نزدیک می‌بینیم. برای این است که حالت [[انتظار]] در ما شدیدتر گردد. چنین [[اعتقادی]] خو به خود درجه [[انتظار]] را در [[انسان]] بالاتر می‌برد. البته [[نزدیک دانستن ظهور]] با "استعجال" که در [[روایات]] مذمت شده کاملاً متفاوت است و لازمه آن [[پیشگویی]] در مورد [[زمان ظهور]] هم نیست.  
::::::'''دوم''': نزدیک دانستن [[امر]] [[ظهور]]: ممکن است کسی به اصل [[ظهور]] [[حضرت]] [[یقین]] داشته باشد، ولی وقوع آن را در آینده‌ای دور ببیند. در این صورت انتظارش نسبت به آن سست و ضعیف می‌شود. ولی اگر آن چنان که در [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} آمده است، [[امر]] [[ظهور]] را دور نپنداریم، بلکه آن را نزدیک ببینیم، آن گاه [[انتظار]] ما نسبت به آن شدیدتر می‌گردد. این که در [[دعای عهد]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|"إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً"}}<ref>بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۲.</ref>. آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] {{ع}} را دور می‌بینند، ولی ما آن را نزدیک می‌بینیم. برای این است که حالت [[انتظار]] در ما شدیدتر گردد. چنین [[اعتقادی]] خو به خود درجه [[انتظار]] را در [[انسان]] بالاتر می‌برد. البته [[نزدیک دانستن ظهور]] با "استعجال" که در [[روایات]] مذمت شده کاملاً متفاوت است و لازمه آن [[پیشگویی]] در مورد [[زمان ظهور]] هم نیست.  
خط ۲۹: خط ۳۰:
::::::'''چهارم'''، [[دوست]] داشتن خود [[امام عصر]] {{ع}}: هر کس [[محبت]] و علاقه‌اش به [[امام زمان]] {{ع}} بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] می‌دارد و قهراً انتظارش نسبت به قدوم ایشان بیشتر و قوی‌تر خواهد بود. با وجود این چهار عامل، [[انتظار]] نسبت به [[ظهور امام]] {{ع}} خود به خود به وجود می‌آید و در صورت نبود یا ضعف این عوامل، [[انتظار]] هم ضعیف و کم اثر می‌شود. هر چه این مقدمات قوی‌تر باشد، [[انتظار]] هم شدیدتر می‌شود. بنابراین برای عمل به [[وظیفه]] [[انتظار]] [[حضرت قائم]] {{ع}} باید این مقدمات را تقویت کرد. [[امر]] به [[انتظار]] [[حضرت]]، در [[حقیقت]] [[امر]] به ایجاد اینهاست و اگر بعضی از اینها هم اختیاری نباشند، باید مقدمات آنها را فراهم کرد. مثلاً [[محبت به امام]] {{ع}} به محض [[اراده]] [[انسان]] و اختیارش حاصل نمی‌شود و ایجاد آن هم احتیاج به مقدماتی دارد، زیرا چنین نیست که به محض [[اراده]] [[انسان]]، [[محبت]] نسبت به چیزی یا کسی در او به وجود آید.  
::::::'''چهارم'''، [[دوست]] داشتن خود [[امام عصر]] {{ع}}: هر کس [[محبت]] و علاقه‌اش به [[امام زمان]] {{ع}} بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] می‌دارد و قهراً انتظارش نسبت به قدوم ایشان بیشتر و قوی‌تر خواهد بود. با وجود این چهار عامل، [[انتظار]] نسبت به [[ظهور امام]] {{ع}} خود به خود به وجود می‌آید و در صورت نبود یا ضعف این عوامل، [[انتظار]] هم ضعیف و کم اثر می‌شود. هر چه این مقدمات قوی‌تر باشد، [[انتظار]] هم شدیدتر می‌شود. بنابراین برای عمل به [[وظیفه]] [[انتظار]] [[حضرت قائم]] {{ع}} باید این مقدمات را تقویت کرد. [[امر]] به [[انتظار]] [[حضرت]]، در [[حقیقت]] [[امر]] به ایجاد اینهاست و اگر بعضی از اینها هم اختیاری نباشند، باید مقدمات آنها را فراهم کرد. مثلاً [[محبت به امام]] {{ع}} به محض [[اراده]] [[انسان]] و اختیارش حاصل نمی‌شود و ایجاد آن هم احتیاج به مقدماتی دارد، زیرا چنین نیست که به محض [[اراده]] [[انسان]]، [[محبت]] نسبت به چیزی یا کسی در او به وجود آید.  
::::::باید با انجام افعال اختیاری مناسب، کم کم زمینه‌های ایجاد آن را فراهم کرد تا [[خداوند]] [[لطف]] کند و [[محبت]] [[انسان]] را نسبت به امامش بیشتر کند. به طور کلی شاید بتوان مهمترین عال را در ایجاد [[محبت]] نسبت به [[امام عصر]] {{ع}} و [[ظهور]] ایشانف [[معرفت]] آن عزیز دانست که در محل خود درباره زمینه‌های اختیاری آن بحث شده است<ref>درباره این بحث در حلقه سوم این سلسله درس‌ها سخن گفتیم.</ref>.
::::::باید با انجام افعال اختیاری مناسب، کم کم زمینه‌های ایجاد آن را فراهم کرد تا [[خداوند]] [[لطف]] کند و [[محبت]] [[انسان]] را نسبت به امامش بیشتر کند. به طور کلی شاید بتوان مهمترین عال را در ایجاد [[محبت]] نسبت به [[امام عصر]] {{ع}} و [[ظهور]] ایشانف [[معرفت]] آن عزیز دانست که در محل خود درباره زمینه‌های اختیاری آن بحث شده است<ref>درباره این بحث در حلقه سوم این سلسله درس‌ها سخن گفتیم.</ref>.
::::::در مورد عامل اول و دوم نیز آشنایی بیشتر با [[کتاب و سنت]] و بشارت‌های مذکور در آنها، از طریق [[مطالعه]] کردن و جدی گرفتن و اهمیت دادن و... که همه، افعال اختیاری هستند، می‌تواند زمینه ساز [[علم]] و [[ایمان]] قویتر و باور محکمتر باشد. به طور کلی عمل به [[وظایف]] اهل [[معرفت امام]] {{ع}} در [[زمان غیبت]] ایشان، در این خصوص می‌تواند بسیار مؤثر باشد که توضیح آنها در محل مناسب خود آمده است<ref>این موضوع در حلقه چهارم مورد بحث واقع شده است.</ref>. ناگفته نماند که [[امر]] به [[انتظار]] و به طور کلی همه امور غیر اختیاری که در [[شرع]] موارد متعددی از آنها به چشم می‌خورد، باعث می‌شود که توجه [[مکلف]] نسبت به آن جلب شود و [[فکر]] و [[دل]] او را به خود مشغول نموده، آن را مهم بشمارد و برای تحقق بخشیدن آن به [[فکر]] و [[تلاش]] بیفتد و این خود یک عامل اصلی برای به وجود آمدن آن حالت غیر اختیاری است. پس اوامری که در [[دین]] نسبت به امور غیر اختیاری (از جمله [[انتظار]]) وارد شده است. در تحقق آنها بسیار مؤثر می‌باشند»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۲۰-۲۵.</ref>.
 
در مورد عامل اول و دوم نیز آشنایی بیشتر با [[کتاب و سنت]] و بشارت‌های مذکور در آنها، از طریق [[مطالعه]] کردن و جدی گرفتن و اهمیت دادن و... که همه، افعال اختیاری هستند، می‌تواند زمینه ساز [[علم]] و [[ایمان]] قویتر و باور محکمتر باشد. به طور کلی عمل به [[وظایف]] اهل [[معرفت امام]] {{ع}} در [[زمان غیبت]] ایشان، در این خصوص می‌تواند بسیار مؤثر باشد که توضیح آنها در محل مناسب خود آمده است<ref>این موضوع در حلقه چهارم مورد بحث واقع شده است.</ref>. ناگفته نماند که [[امر]] به [[انتظار]] و به طور کلی همه امور غیر اختیاری که در [[شرع]] موارد متعددی از آنها به چشم می‌خورد، باعث می‌شود که توجه [[مکلف]] نسبت به آن جلب شود و [[فکر]] و [[دل]] او را به خود مشغول نموده، آن را مهم بشمارد و برای تحقق بخشیدن آن به [[فکر]] و [[تلاش]] بیفتد و این خود یک عامل اصلی برای به وجود آمدن آن حالت غیر اختیاری است. پس اوامری که در [[دین]] نسبت به امور غیر اختیاری (از جمله [[انتظار]]) وارد شده است. در تحقق آنها بسیار مؤثر می‌باشند»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۲۰-۲۵.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
خط ۳۸: خط ۴۰:
| پاسخ = آقای '''[[محمود ملکی‌راد]]'''، در مقاله ''«[[رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران (مقاله)|رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[محمود ملکی‌راد]]'''، در مقاله ''«[[رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران (مقاله)|رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«برای ایجاد حالت [[انتظار]]، مقدماتی لازم است که بدون تحقق آن‌ها حالت [[انتظار]] به‌وجود نخواهد آمد، یکی از مقدمات اساسی برای به‌وجود آمدن حالت [[انتظار]]، [[یقین]] شخص نسبت به کسی یا چیزی است که [[منتظر]] اوست زیرا اگر شخصی نسبت به وقوع چیزی [[یقین]] نداشته باشد و دچار [[شک]] و تردید باشد، به‌دنبال آن حالت [[انتظار]] که بیانگر آماده شدن و [[امیدواری]] است به‌وجود نخواهد آمد و در ارتباط با [[امام غایب]] {{ع}} نیز این مسأله [[صادق]] است؛ زیرا تا فرد [[یقین]] به [[وجود امام]] [[غایب]] نداشته باشد حالت [[انتظار]] در او محقق نخواهد شد و در نتیجه، آن فرد را نمی‌توان در سلک [[منتظران]] داخل نمود.
::::::«برای ایجاد حالت [[انتظار]]، مقدماتی لازم است که بدون تحقق آن‌ها حالت [[انتظار]] به‌وجود نخواهد آمد، یکی از مقدمات اساسی برای به‌وجود آمدن حالت [[انتظار]]، [[یقین]] شخص نسبت به کسی یا چیزی است که [[منتظر]] اوست زیرا اگر شخصی نسبت به وقوع چیزی [[یقین]] نداشته باشد و دچار [[شک]] و تردید باشد، به‌دنبال آن حالت [[انتظار]] که بیانگر آماده شدن و [[امیدواری]] است به‌وجود نخواهد آمد و در ارتباط با [[امام غایب]] {{ع}} نیز این مسأله [[صادق]] است؛ زیرا تا فرد [[یقین]] به [[وجود امام]] [[غایب]] نداشته باشد حالت [[انتظار]] در او محقق نخواهد شد و در نتیجه، آن فرد را نمی‌توان در سلک [[منتظران]] داخل نمود.
::::::مقدمه دوم برای ایجاد حالت [[انتظار]]، [[شناخت]] و [[معرفت]] نسبت به کسی و حالتی است که در انتظارش به‌سر برده می‌‌شود، اگر نسبت به شخصی با حالتی که در انتظارش به‌سر برده می‌‌شود هیچگونه [[معرفت]] و شناختی نباشد، به‌طور قطع حالت [[انتظار]] نیز در فرد به‌وجود نخواهد آمد.
 
::::::بنابراین برای حصول حالت [[انتظار]] در [[منتظران]] [[امام غایب]] {{ع}} و تقویت روحی و روانی آن‌ها و شدت [[انتظار]] آنان، اولاً: باید نسبت به وجود و حضور [[امام غایب]] [[یقین]] و [[اطمینان]] باشد. ثانیاً: نسبت به وی [[شناخت]] و [[معرفت]] وجود داشته باشد، و این دو عنصر در [[حقیقت]] در حصول حالت [[انتظار]] و هم در تشدید آن نقش اساسی را ایفا خواهد کرد»<ref>[[محمود ملکی‌راد|ملکی‌راد، محمود]]، [[رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران (مقاله)|رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران]]، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
مقدمه دوم برای ایجاد حالت [[انتظار]]، [[شناخت]] و [[معرفت]] نسبت به کسی و حالتی است که در انتظارش به‌سر برده می‌‌شود، اگر نسبت به شخصی با حالتی که در انتظارش به‌سر برده می‌‌شود هیچگونه [[معرفت]] و شناختی نباشد، به‌طور قطع حالت [[انتظار]] نیز در فرد به‌وجود نخواهد آمد.
 
بنابراین برای حصول حالت [[انتظار]] در [[منتظران]] [[امام غایب]] {{ع}} و تقویت روحی و روانی آن‌ها و شدت [[انتظار]] آنان، اولاً: باید نسبت به وجود و حضور [[امام غایب]] [[یقین]] و [[اطمینان]] باشد. ثانیاً: نسبت به وی [[شناخت]] و [[معرفت]] وجود داشته باشد، و این دو عنصر در [[حقیقت]] در حصول حالت [[انتظار]] و هم در تشدید آن نقش اساسی را ایفا خواهد کرد»<ref>[[محمود ملکی‌راد|ملکی‌راد، محمود]]، [[رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران (مقاله)|رابطه تقویت مبانی کلامی با تقویت روحی منتظران]]، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش