معاویة بن ابی سفیان در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
معاویة بن ابی سفیان در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۰
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - 'مقطع' به 'مقطع'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
جز (جایگزینی متن - 'مقطع' به 'مقطع') |
||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
==مرکز [[خلافت]]== | ==مرکز [[خلافت]]== | ||
معاویه برای ملکداری مجموعهای از امکانات و تواناییها را بهکار گرفت و مرکز خلافت را به [[دمشق]] منتقل کرد؛ زیرا به [[وفاداری]] [[مردم]] [[شام]] به [[بنی امیه]] [[اطمینان]] داشت. در طول مدت [[خلافت بنی امیه]] - جز در یک | معاویه برای ملکداری مجموعهای از امکانات و تواناییها را بهکار گرفت و مرکز خلافت را به [[دمشق]] منتقل کرد؛ زیرا به [[وفاداری]] [[مردم]] [[شام]] به [[بنی امیه]] [[اطمینان]] داشت. در طول مدت [[خلافت بنی امیه]] - جز در یک مقطع زمانی خاص - و حتی طی سالیان پس از آن نیز این وفاداری به طور کلی پا برجا بود. به گفته [[ولهاوزن]]<ref>الدولة العربیة و سقوطها، ولهاوزن، یولیوس، ترجمه یوسف عش، دمشق: ۱۳۷۶ قمری / ۱۹۵۶ میلادی.، ص۱۰۸.</ref> معاویه از دیر باز با مردم شام [[منافع]] مشترک ایجاد کرده بود. اگر چه از گذشتههای دور برخی از [[قبایل عرب]] به شام [[مهاجرت]] کرده بودند، ولی با توجه به سابقه عموم [[شامیان]] در برخورداری از [[حکومت]] مرکزی، شاید معاویه برای [[اثبات]] [[مشروعیت]] خود، کمتر از دیگر نقاط به [[حفظ]] اصول [[اسلامی]] نیاز داشت.<ref>- همان، ص۱۰۹.</ref> | ||
با این همه، بر خلاف آنچه به نظر میرسد، دمشق دستکم در طول مدت خلافت معاویه، [[اقامتگاه]] اصلی بنی امیه شمرده نمیشد. در واقع معاویه با [[عبرت]] گرفتن از [[سرنوشت]] [[عثمان]] در طول خلافت کوشید [[روابط]] خود با بنی امیه را در جهت حفظ منافع کلی خلافت تنظیم کند. وی [[مروان بن حکم]] را مدتی به [[ولایت]] [[مدینه]] گماشت، اما بعدها [[روابط]] او با [[خلیفه]] به سردی گرایید و حتی [[معاویه]] [[میزان]] [[سرسپردگی]] او را در معرض [[آزمایش]] قرار داد.<ref>ر.ک: تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.طبری، ج۵، ص۱۷۲، ۲۳۱-۲۳۲، ۲۹۲-۲۹۵.</ref> | با این همه، بر خلاف آنچه به نظر میرسد، دمشق دستکم در طول مدت خلافت معاویه، [[اقامتگاه]] اصلی بنی امیه شمرده نمیشد. در واقع معاویه با [[عبرت]] گرفتن از [[سرنوشت]] [[عثمان]] در طول خلافت کوشید [[روابط]] خود با بنی امیه را در جهت حفظ منافع کلی خلافت تنظیم کند. وی [[مروان بن حکم]] را مدتی به [[ولایت]] [[مدینه]] گماشت، اما بعدها [[روابط]] او با [[خلیفه]] به سردی گرایید و حتی [[معاویه]] [[میزان]] [[سرسپردگی]] او را در معرض [[آزمایش]] قرار داد.<ref>ر.ک: تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.طبری، ج۵، ص۱۷۲، ۲۳۱-۲۳۲، ۲۹۲-۲۹۵.</ref> |