پرش به محتوا

نواب چهارگانه امام مهدی چه کسانی بودند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۵: خط ۲۵:
:::::*'''[[نائب سوم]]''': [[ابو القاسم حسین بن روح نوبختی‌]]، [[ابو القاسم حسین بن روح نوبختی]] پس از [[وفات]] [[محمد بن عثمان]] به [[نیابت]] [[منصوب]] شد. از سال ۳۰۵ تا سال ۳۲۶.
:::::*'''[[نائب سوم]]''': [[ابو القاسم حسین بن روح نوبختی‌]]، [[ابو القاسم حسین بن روح نوبختی]] پس از [[وفات]] [[محمد بن عثمان]] به [[نیابت]] [[منصوب]] شد. از سال ۳۰۵ تا سال ۳۲۶.
:::::*'''[[نائب چهارم]]''': [[ابوالحسن علی بن محمد سمری‌]]، [[ابوالحسن علی بن محمد سمری]]. از سال ۳۲۶ بعد از [[وفات]] [[حسین‌ بن روح]] به [[نیابت امام مهدی|نیابت]] تعیین شد تا سال ۳۲۹ که در [[نیمه شعبان]] [[وفات]] کرد.
:::::*'''[[نائب چهارم]]''': [[ابوالحسن علی بن محمد سمری‌]]، [[ابوالحسن علی بن محمد سمری]]. از سال ۳۲۶ بعد از [[وفات]] [[حسین‌ بن روح]] به [[نیابت امام مهدی|نیابت]] تعیین شد تا سال ۳۲۹ که در [[نیمه شعبان]] [[وفات]] کرد.
::::::محل [[نیابت امام مهدی|نیابت]] این چهار نفر [[بغداد]] و در [[بغداد]] مدفون گشته و مزارشان معروف است<ref>منتخب الاثر، ۴۸۵ به بعد.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۳۸.</ref>.
 
محل [[نیابت امام مهدی|نیابت]] این چهار نفر [[بغداد]] و در [[بغداد]] مدفون گشته و مزارشان معروف است<ref>منتخب الاثر، ۴۸۵ به بعد.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۳۸.</ref>.


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۳۴: خط ۳۵:
| پاسخ = [[آیت الله]] '''[[ابراهیم امینی]]'''، در کتاب ''«[[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت الله]] '''[[ابراهیم امینی]]'''، در کتاب ''«[[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «در عدد [[نواب]] [[اختلاف]] است. [[سید]] بن طاوس در کتاب "[[ربیع]] الشیعه" [[اسامی]] آنان را بدین قرار ذکر کرده: [[ابو هاشم]] [[داود]] بن القاسم، [[محمد بن علی بن بلال]]، [[عثمان بن سعید]]، [[محمد بن عثمان]]، [[عمر]] الاهوازی، [[احمد بن اسحاق]]، [[ابو محمد]] الوجنای، [[ابراهیم بن مهزیار]]، [[محمد]] بن ابراهیم‌<ref>رجال بوعلی ط سال «۱۱۰۲»، ص ۳۱۲.</ref>.
:::::: «در عدد [[نواب]] [[اختلاف]] است. [[سید]] بن طاوس در کتاب "[[ربیع]] الشیعه" [[اسامی]] آنان را بدین قرار ذکر کرده: [[ابو هاشم]] [[داود]] بن القاسم، [[محمد بن علی بن بلال]]، [[عثمان بن سعید]]، [[محمد بن عثمان]]، [[عمر]] الاهوازی، [[احمد بن اسحاق]]، [[ابو محمد]] الوجنای، [[ابراهیم بن مهزیار]]، [[محمد]] بن ابراهیم‌<ref>رجال بوعلی ط سال «۱۱۰۲»، ص ۳۱۲.</ref>.
::::::[[شیخ طوسی]] [[وکلا]] را بدین [[اسامی]] معرفی نموده است: از [[بغداد]]، عمری و پسرش و [[حاجز]] و [[بلالی]] و [[عطار]]، از [[کوفه]]، [[عاصمی]]. از [[اهواز]]، [[محمد بن ابراهیم بن مهزیار]]. از [[قم]]، [[احمد بن اسحاق]]. از [[همدان]]، [[محمد بن صالح]]. از [[ری]]، شامی و [[اسدی]]. از [[آذربایجان]]، [[قاسم بن العلاء]]. از [[نیشابور]]، [[محمد بن شاذان‌]]<ref>رجال مامقانی ط نجف سال ۱۳۵۲، ج ۱، ص ۲۰۰ و اثبات الهداة، ج ۷، ص ۲۹۴.</ref>
 
[[شیخ طوسی]] [[وکلا]] را بدین [[اسامی]] معرفی نموده است: از [[بغداد]]، عمری و پسرش و [[حاجز]] و [[بلالی]] و [[عطار]]، از [[کوفه]]، [[عاصمی]]. از [[اهواز]]، [[محمد بن ابراهیم بن مهزیار]]. از [[قم]]، [[احمد بن اسحاق]]. از [[همدان]]، [[محمد بن صالح]]. از [[ری]]، شامی و [[اسدی]]. از [[آذربایجان]]، [[قاسم بن العلاء]]. از [[نیشابور]]، [[محمد بن شاذان‌]]<ref>رجال مامقانی ط نجف سال ۱۳۵۲، ج ۱، ص ۲۰۰ و اثبات الهداة، ج ۷، ص ۲۹۴.</ref>
:::::::لیکن [[وکالت]] چهار نفر، در بین [[شیعیان]] معروف است: اول [[عثمان بن سعید]]، دوم [[محمد بن عثمان]]، سوم [[حسین بن روح]]، چهارم [[علی بن محمد سمری]]، هریک از آنها هم در شهرهای مختلف نمایندگانی داشتند<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۲.</ref>»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۳۶.</ref>.
:::::::لیکن [[وکالت]] چهار نفر، در بین [[شیعیان]] معروف است: اول [[عثمان بن سعید]]، دوم [[محمد بن عثمان]]، سوم [[حسین بن روح]]، چهارم [[علی بن محمد سمری]]، هریک از آنها هم در شهرهای مختلف نمایندگانی داشتند<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۲.</ref>»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۳۶.</ref>.
}}
}}
خط ۴۳: خط ۴۵:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «[[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} در دوران [[غیبت]] صغرای خود چهار سفیر و [[نایب]] داشتند که به زندگانی هر چهار نفر اشاره کوتاهی می‌نماییم.
:::::: «[[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} در دوران [[غیبت]] صغرای خود چهار سفیر و [[نایب]] داشتند که به زندگانی هر چهار نفر اشاره کوتاهی می‌نماییم.
::::::۱. '''[[نایب اول]]: [[ابو عمرو عثمان بن سعید عمری]]:''' او انسانی مورد [[اعتماد]] همگان و به عنوان [[وکیل]] خاص [[امام هادی]]{{ع}} و بعد از [[شهادت]] [[امام هادی]]{{ع}} [[وکیل]] خاص [[امام عسکری]]{{ع}} مطرح بوده است<ref>منتهى المقال و المهدى، ص ۱۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۵.</ref>. او در روایاتی از طرف [[امام هادی]]{{ع}} و [[امام عسکری]]{{ع}} مورد تأیید و [[تمجید]] قرار گرفته است. [[امام هادی]] درباره او می‌فرمایند: [[عثمان بن سعید]] مورد [[اطمینان]] من و [[امین]] من است و آنچه به شما بگوید از [[ناحیه]] من می‌گوید<ref>اعیان الشیعه، ج ۴، بخش ۳، ص ۱۶.</ref>. [[احمد بن اسحاق]] می‌گوید بعد از [[شهادت]] [[امام هادی]] نزد [[امام عسکری]]{{ع}} رفتم، فرمودند: [[عثمان بن سعید]] [[امین]] من است و [[وکیل]] من است و فرزندش [[وکیل]] فرزندم [[امام مهدی|مهدی]] است<ref>مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.</ref>. [[نقل]] شده است در [[مجلسی]] که [[عثمان بن سعید عمری]] همراه [[چهل]] تن از [[شیعیان]] [[امام عسکری]]{{ع}} بودند [[حضرت]] [[فرزند]] خود [[امام مهدی|مهدی]] را به او نشان داد، و بر [[امامت]] و [[غیبت]] او تصریح کرد و درباره [[وکالت]] او فرمود هر آنچه [[عثمان بن سعید]] می‌گوید قبول کنید<ref>مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶، ح ۱.</ref>. [[عثمان بن سعید]] بعد از [[شهادت]] [[امام عسکری]]{{ع}} به تصریح آن [[حضرت]] و [[نصّ]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هنگام ورود [[قمی‌ها]] به [[سامرا]] به عنوان سفیر اوّل آن [[حضرت]] [[منصوب]] گردید و از آن موقع به انجام [[وظایف]] می‌پرداخت تا آنکه وقت وفاتش فرا رسید، فرزندش [[ابو جعفر]] [[محمد بن عثمان]] متولّی تجهیز او شد و در جانب غربی [[بغداد]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۵۰، ح ۳.</ref>.
 
::::::۲. '''[[نایب دوم]]: [[محمد بن عثمان]]:''' بعد از [[وفات]] [[عثمان بن سعید]] از [[ناحیه مقدسه]] نامه‌ای صادر شد و [[حضرت]] در آن [[نامه]] با تسلیت به فرزندش [[محمّد]] او را به [[وکالت]] [[ناحیه]] [[مقدّس]] [[منصوب]] کرد<ref>طوسى، الغیبة، ص ۳۶۱؛ صدوق ۱، کمال الدین، ص ۵۱۰؛ بحار، ج ۵۱، ص ۳۴۸.</ref>. [[شیخ طوسی]] درباره او می‌گوید [[محمد بن عثمان]] و پدرش هر دو [[وکیل]] [[امام مهدی|صاحب الزمان]] بوده‌اند و نزد آن [[حضرت]] دارای [[مقام]] بزرگی بوده‌اند<ref>منهج المقال.</ref>. [[یعقوب ابن اسحاق]] می‌گوید به وسیله [[محمد بن عثمان]] نامه‌ای [[خدمت]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} فرستادم و از بعضی مشکلات [[دینی]] سؤال نمودم، جواب [[نامه]] با دستخط [[مبارک]] [[امام مهدی|امام]] واصل شد و ضمن آن نوشته بود [[محمد بن عثمان عمری]] موثّق می‌باشد و نامه‌هایش نامه‌های من است<ref>بحار، ج ۵۱، ص ۳۴۹.</ref>. و بالاخره بعد از حدود ۵۰ سال که متصدّی [[منصب]] [[نیابت]] بود در سال ۳۰۴ یا ۳۰۵ روحش به [[ملکوت]] اعلی پرواز کرد<ref>بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۱.</ref>. [[محمد بن علی بن اسود قمی]] می‌گوید، [[محمّد بن عثمان]]، قبری برای خودش کنده بود، علّتش را پرسیدم، پاسخ داد از جانب [[امام مهدی|امام]] مأمورم کارهایم را جمع و [[جور]] کنم، دو ماه بعد از آن واقعه از [[دنیا]] رفت<ref>بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۵.</ref>. و در کنار [[قبر]] پدرش ([[غرب]] [[بغداد]]) به [[خاک]] سپرده شد.
۱. '''[[نایب اول]]: [[ابو عمرو عثمان بن سعید عمری]]:''' او انسانی مورد [[اعتماد]] همگان و به عنوان [[وکیل]] خاص [[امام هادی]]{{ع}} و بعد از [[شهادت]] [[امام هادی]]{{ع}} [[وکیل]] خاص [[امام عسکری]]{{ع}} مطرح بوده است<ref>منتهى المقال و المهدى، ص ۱۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۵.</ref>. او در روایاتی از طرف [[امام هادی]]{{ع}} و [[امام عسکری]]{{ع}} مورد تأیید و [[تمجید]] قرار گرفته است. [[امام هادی]] درباره او می‌فرمایند: [[عثمان بن سعید]] مورد [[اطمینان]] من و [[امین]] من است و آنچه به شما بگوید از [[ناحیه]] من می‌گوید<ref>اعیان الشیعه، ج ۴، بخش ۳، ص ۱۶.</ref>. [[احمد بن اسحاق]] می‌گوید بعد از [[شهادت]] [[امام هادی]] نزد [[امام عسکری]]{{ع}} رفتم، فرمودند: [[عثمان بن سعید]] [[امین]] من است و [[وکیل]] من است و فرزندش [[وکیل]] فرزندم [[امام مهدی|مهدی]] است<ref>مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.</ref>. [[نقل]] شده است در [[مجلسی]] که [[عثمان بن سعید عمری]] همراه [[چهل]] تن از [[شیعیان]] [[امام عسکری]]{{ع}} بودند [[حضرت]] [[فرزند]] خود [[امام مهدی|مهدی]] را به او نشان داد، و بر [[امامت]] و [[غیبت]] او تصریح کرد و درباره [[وکالت]] او فرمود هر آنچه [[عثمان بن سعید]] می‌گوید قبول کنید<ref>مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶، ح ۱.</ref>. [[عثمان بن سعید]] بعد از [[شهادت]] [[امام عسکری]]{{ع}} به تصریح آن [[حضرت]] و [[نصّ]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هنگام ورود [[قمی‌ها]] به [[سامرا]] به عنوان سفیر اوّل آن [[حضرت]] [[منصوب]] گردید و از آن موقع به انجام [[وظایف]] می‌پرداخت تا آنکه وقت وفاتش فرا رسید، فرزندش [[ابو جعفر]] [[محمد بن عثمان]] متولّی تجهیز او شد و در جانب غربی [[بغداد]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۵۰، ح ۳.</ref>.
::::::۳. '''[[نایب سوم]]: [[ابو القاسم حسین بن روح نوبختی]]:''' وی [[داناترین]] فرد عصر خویش بوده است. [[محمد باقر مجلسی|مرحوم مجلسی]] -علیه الرّحمة- می‌فرماید وقتی [[مرض]] [[محمد]] ابن [[عثمان]] شدت یافت گروهی از بزرگان و معروفین [[شیعه]] مانند ابو [[علی]] ابن [[همام]] و ابو [[عبد]] اللّه [[محمّد]] کاتب و ابو [[عبد]] اللّه [[باقطانی]] و ابو السهل [[اسماعیل]] ابن [[علی]] [[نوبختی]] و [[ابو عبد الله]] ابن وجنا خدمتش رسیدند و از جانشینش سؤال کردند، جواب داد [[حسین]] ابن [[روح]] [[جانشین]] من و [[وکیل]] و مورد [[اعتماد]] [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]] است در [[کارها]] به وی [[رجوع]] کنید، من از جانب [[امام مهدی|امام]] مأمورم که [[حسین بن روح]] را به [[وکالت]] و [[نیابت امام مهدی|نیابت]] [[منصوب]] گردانم<ref>بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۵.</ref>. [[حسین بن روح]] در سال ۳۲۶ هجری در ماه [[شعبان]] از دار [[دنیا]] [[رحلت]] نمود<ref>رجال مامقانى، ج ۱، ص ۲۰۰.</ref>.
 
::::::۴. '''[[نایب چهارم]]: [[شیخ]] [[ابو الحسن علی بن محمد سمری]]:''' او بعد از درگذشت [[حسین بن روح نوبختی]] به [[دستور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} امر [[نیابت امام مهدی|نیابت]] را عهده‌دار شد. وی از [[تاریخ]] هجدهم [[شعبان]] ۳۲۶ تا پانزدهم [[شعبان]] ۳۲۹ یا به [[نقلی]] تا پانزدهم [[شعبان]] ۳۲۸ [[سازمان وکالت]] و [[سازمان نیابت|نیابت]] را [[رهبری]] نموده است. آخرین [[توقیع]] از [[ناحیه]] مقدّسه شش روز قبل از درگذشت [[علی]] بن [[محمّد]] [[سمری]] صادر شد، در این [[توقیع]]، [[حضرت]]، زمان درگذشت نایبش را یادآور شد و اعلام فرمودند بعد از درگذشت او، [[حضرت]]، سفیری تعیین نخواهند فرمود و دوران [[غیبت صغری]] با درگذشت [[علی بن محمد سمری]] تمام خواهد گشت و [[غیبت کبری]] شروع می‌گردد<ref>صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۶؛ مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۵۹.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۶۱-۲۶۵.</ref>.
۲. '''[[نایب دوم]]: [[محمد بن عثمان]]:''' بعد از [[وفات]] [[عثمان بن سعید]] از [[ناحیه مقدسه]] نامه‌ای صادر شد و [[حضرت]] در آن [[نامه]] با تسلیت به فرزندش [[محمّد]] او را به [[وکالت]] [[ناحیه]] [[مقدّس]] [[منصوب]] کرد<ref>طوسى، الغیبة، ص ۳۶۱؛ صدوق ۱، کمال الدین، ص ۵۱۰؛ بحار، ج ۵۱، ص ۳۴۸.</ref>. [[شیخ طوسی]] درباره او می‌گوید [[محمد بن عثمان]] و پدرش هر دو [[وکیل]] [[امام مهدی|صاحب الزمان]] بوده‌اند و نزد آن [[حضرت]] دارای [[مقام]] بزرگی بوده‌اند<ref>منهج المقال.</ref>. [[یعقوب ابن اسحاق]] می‌گوید به وسیله [[محمد بن عثمان]] نامه‌ای [[خدمت]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} فرستادم و از بعضی مشکلات [[دینی]] سؤال نمودم، جواب [[نامه]] با دستخط [[مبارک]] [[امام مهدی|امام]] واصل شد و ضمن آن نوشته بود [[محمد بن عثمان عمری]] موثّق می‌باشد و نامه‌هایش نامه‌های من است<ref>بحار، ج ۵۱، ص ۳۴۹.</ref>. و بالاخره بعد از حدود ۵۰ سال که متصدّی [[منصب]] [[نیابت]] بود در سال ۳۰۴ یا ۳۰۵ روحش به [[ملکوت]] اعلی پرواز کرد<ref>بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۱.</ref>. [[محمد بن علی بن اسود قمی]] می‌گوید، [[محمّد بن عثمان]]، قبری برای خودش کنده بود، علّتش را پرسیدم، پاسخ داد از جانب [[امام مهدی|امام]] مأمورم کارهایم را جمع و [[جور]] کنم، دو ماه بعد از آن واقعه از [[دنیا]] رفت<ref>بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۵.</ref>. و در کنار [[قبر]] پدرش ([[غرب]] [[بغداد]]) به [[خاک]] سپرده شد.
 
۳. '''[[نایب سوم]]: [[ابو القاسم حسین بن روح نوبختی]]:''' وی [[داناترین]] فرد عصر خویش بوده است. [[محمد باقر مجلسی|مرحوم مجلسی]] -علیه الرّحمة- می‌فرماید وقتی [[مرض]] [[محمد]] ابن [[عثمان]] شدت یافت گروهی از بزرگان و معروفین [[شیعه]] مانند ابو [[علی]] ابن [[همام]] و ابو [[عبد]] اللّه [[محمّد]] کاتب و ابو [[عبد]] اللّه [[باقطانی]] و ابو السهل [[اسماعیل]] ابن [[علی]] [[نوبختی]] و [[ابو عبد الله]] ابن وجنا خدمتش رسیدند و از جانشینش سؤال کردند، جواب داد [[حسین]] ابن [[روح]] [[جانشین]] من و [[وکیل]] و مورد [[اعتماد]] [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]] است در [[کارها]] به وی [[رجوع]] کنید، من از جانب [[امام مهدی|امام]] مأمورم که [[حسین بن روح]] را به [[وکالت]] و [[نیابت امام مهدی|نیابت]] [[منصوب]] گردانم<ref>بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۵.</ref>. [[حسین بن روح]] در سال ۳۲۶ هجری در ماه [[شعبان]] از دار [[دنیا]] [[رحلت]] نمود<ref>رجال مامقانى، ج ۱، ص ۲۰۰.</ref>.
 
۴. '''[[نایب چهارم]]: [[شیخ]] [[ابو الحسن علی بن محمد سمری]]:''' او بعد از درگذشت [[حسین بن روح نوبختی]] به [[دستور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} امر [[نیابت امام مهدی|نیابت]] را عهده‌دار شد. وی از [[تاریخ]] هجدهم [[شعبان]] ۳۲۶ تا پانزدهم [[شعبان]] ۳۲۹ یا به [[نقلی]] تا پانزدهم [[شعبان]] ۳۲۸ [[سازمان وکالت]] و [[سازمان نیابت|نیابت]] را [[رهبری]] نموده است. آخرین [[توقیع]] از [[ناحیه]] مقدّسه شش روز قبل از درگذشت [[علی]] بن [[محمّد]] [[سمری]] صادر شد، در این [[توقیع]]، [[حضرت]]، زمان درگذشت نایبش را یادآور شد و اعلام فرمودند بعد از درگذشت او، [[حضرت]]، سفیری تعیین نخواهند فرمود و دوران [[غیبت صغری]] با درگذشت [[علی بن محمد سمری]] تمام خواهد گشت و [[غیبت کبری]] شروع می‌گردد<ref>صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۶؛ مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۵۹.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۶۱-۲۶۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۴: خط ۶۰:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «در دوره [[غیبت صغرا]]، رابطۀ [[شیعیان]] با [[امام]] [[غائب]] به کلی قطع نشد؛ بلکه آن [[حضرت]]، چهار نفر از بزرگان و [[خواص]] [[شیعه]] را که همگی از [[عالمان]] و [[پارسایان]] بودند، [[نایب خاص]] خود قرار داد<ref>این چهار نفر را وکلای خاص، نواب اربعه و نیز سفرای اربعه می‌خوانند.</ref>.
:::::: «در دوره [[غیبت صغرا]]، رابطۀ [[شیعیان]] با [[امام]] [[غائب]] به کلی قطع نشد؛ بلکه آن [[حضرت]]، چهار نفر از بزرگان و [[خواص]] [[شیعه]] را که همگی از [[عالمان]] و [[پارسایان]] بودند، [[نایب خاص]] خود قرار داد<ref>این چهار نفر را وکلای خاص، نواب اربعه و نیز سفرای اربعه می‌خوانند.</ref>.
::::::'''۱. [[نایب اول]]، [[عثمان بن سعید عمری]]''': او نخستین [[نایب]] [[امام مهدی]]{{ع}} است که به زیّات و سمّان (= روغن فروش) معروف بوده؛ زیرا فعالیت‌های [[سیاسی]] – مذهبی خود را در پوشش این کار انجام می‌داد<ref>الغیبه طوسی، ص ۲۱۴؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.</ref> [[عثمان بن سعید]] از [[جوانی]] خدمت‌گذار چند [[امام]] بود. وی [[وکیل]] [[امام هادی]]{{ع}} و در ده سال آخر [[امامت]] آن [[حضرت]]، [[رهبر]] [[سازمان وکالت]]<ref>رجال طوسی، ص ۵۲۶.</ref> و [[رئیس]] وکلای [[امام عسکری]]{{ع}} بود. وجوهات [[پیروان]] [[امام عسکری]]{{ع}} به او تحویل می‌شد<ref>تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص ۱۴۹.</ref> و سپس [[وکیل]] ویژه و [[نائب خاص]] [[امام مهدی]]{{ع}} شد.
 
::::::[[شیخ طوسی]] در این باره می‌نویسد: [[احمد بن اسحاق بن سعد قمی]] می‌گوید: روزی به محضر [[امام هادی]]{{ع}} رسیدم و گفتم: من گاهی [[غایب]] و گاهی حاضرم [یعنی گاهی در اینجا هستم و گاهی در نقطه دور دستی هستم] و نمی‌توانم مسایل شرعی خود را از شما بپرسم. وقتی هم که حاضرم، همیشه نمی‌توانم به حضور شما برسم. سخن چه کسی را بپذیرم و از چه کسی [[فرمان]] ببرم؟ [[امام]] فرمود: "این ابوعمرو، [[عثمان بن سعید عمری]]، فردی [[موثق]] و [[امین]] است. او مورد [[اعتماد]] و [[اطمینان]] من است. آنچه به شما می‌گوید، از جانب من می‌گوید و آنچه به شما می‌رساند از طرف من می‌رساند". بعد از [[شهادت]] [[امام هادی]]{{ع}} در یکی از روزها به نزد فرزندش [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} شرفیاب شدم و همان مطلب را از ایشان پرسیدم. آن [[حضرت]] همان پاسخ [[امام هادی]]{{ع}} را تکرار کرد و فرمود: این ابوعمرو [[عثمان بن سعید عمری]] مورد [[اعتماد]] و [[اطمینان]] [[امام]] پیشین و نیز مورد [[اطمینان]] من در [[زندگی]] و پس از [[مرگ]] من است. آنچه به شما بگوید، از جانب من می‌رساند<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۱۵؛ منتخب الاثر، ص ۳۹۲.</ref>. این سخن در میان [[شیعیان]] شایع شد و آنها او را با [[عظمت]] یافتند. [[امام عسکری]]{{ع}} درباره او فرمود: [[گواه]] باشید که [[عثمان بن سعید عمری]] [[وکیل]] من است و پسرش [[محمد]] نیز [[وکیل]] پسرم [[مهدی]] خواهد بود<ref>الغیبة، طوسی، ص ۲۱۶؛ منتخب الأثر، ص ۳۹۴.</ref>. پس از [[رحلت]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}}، همین [[عثمان بن سعید عمری]] بود که مراسم [[غسل]] دادن و [[کفن]] کردن و [[خاکسپاری]] آن [[حضرت]] را عهده‌دار شد<ref>تاریخ الغیبة الصغری، ص ۳۹۹.</ref>. این خود بر [[مقام]] والای [[عثمان بن سعید]] دلالت می‌کند. او بعد از [[رحلت]] [[امام عسکری]]{{ع}} از [[سامرا]] به [[بغداد]] رفت و در منطقه [[کرخ]] (محل سکونت [[شیعیان]]) ساکن شد و در آنجا تا پایان [[زندگی]]، امور [[نیابت]] را [[سرپرستی]] کرد. برخی گفته‌اند: در گذشت او قبل از سال ۲۶۷ ق روی داد<ref>تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص ۵۶؛ رجال نجاشی، ج ۱، ص ۲۱۸.</ref>.
'''۱. [[نایب اول]]، [[عثمان بن سعید عمری]]''': او نخستین [[نایب]] [[امام مهدی]]{{ع}} است که به زیّات و سمّان (= روغن فروش) معروف بوده؛ زیرا فعالیت‌های [[سیاسی]] – مذهبی خود را در پوشش این کار انجام می‌داد<ref>الغیبه طوسی، ص ۲۱۴؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.</ref> [[عثمان بن سعید]] از [[جوانی]] خدمت‌گذار چند [[امام]] بود. وی [[وکیل]] [[امام هادی]]{{ع}} و در ده سال آخر [[امامت]] آن [[حضرت]]، [[رهبر]] [[سازمان وکالت]]<ref>رجال طوسی، ص ۵۲۶.</ref> و [[رئیس]] وکلای [[امام عسکری]]{{ع}} بود. وجوهات [[پیروان]] [[امام عسکری]]{{ع}} به او تحویل می‌شد<ref>تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص ۱۴۹.</ref> و سپس [[وکیل]] ویژه و [[نائب خاص]] [[امام مهدی]]{{ع}} شد.
::::::'''۲. [[نایب دوم]]، [[عثمان بن سعید|ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری]]''': او پس از [[وفات]] پدرش، [[عثمان بن سعید]] به جای او نشست و به [[وکالت]] و [[نیابت خاص]] از سوی [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} [[منصوب]] شد. [[محمد بن عثمان]] نیز همانند پدرش، از نظر [[تقوا]] و [[موقعیت]] [[اجتماعی]] مورد قبول و [[احترام]] خاص [[شیعیان]] بود. در بزرگی شخصیت او همین بس که [[امام عسکری]]{{ع}} درباره او و پدرش به [[احمد بن اسحاق قمی]]،<ref>او وکیل [[امام عسکری]]{{ع}} در میان شیعیان قم و از چهره‌های مشهور و مورد اعتماد شیعه بوده و محضر سه [[امام]] بزرگوار [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] و [[امام مهدی]]{{عم}} را درک کرده است.</ref> چنین فرمود: عمری و پسرش –[[محمد بن عثمان]]- هر دو [[امین]] و مورد [[اعتماد]] من هستند. آنچه به تو برسانند از جانب من می‌رسانند و آنچه به تو بگویند از طرف من می‌گویند. سخنان آنان را بشنو و از آنان [[پیروی]] کن؛ زیرا این دو نفر مورد [[اعتماد]] و امینِ من هستند<ref>الغیبه، طوسی، ۳۹۵؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۳۰.</ref>. به علاوه[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} پیشاپیش از [[نیابت|نیابتِ]] او، به [[شیعیان]] خبر داده بود، آن‌گاه که فرمود: [[شاهد]] باشید که [[عثمان بن سعید عمری]] [[وکیل]] من است و پسرش [[محمد]] [[وکیل]] فرزندم [[مهدی]]{{ع}} است<ref>همان، ۳۵۶.</ref> [[محمد بن عثمان]] پس از حدود [[چهل]] سال [[نیابت امام مهدی|نیابت]]، در سال ۳۰۵ ق در گذشت؛ در حالی که با [[راهنمایی]] [[امام مهدی]]{{ع}} دو ماه پیش از مرگش از زمان وفاتش خبر داده بود<ref>الغیبة، طوسی، ص ۳۶۵، ح ۳۳۳.</ref>.
 
::::::'''۳. [[نایب سوم]]: [[حسین بن روح|ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی]]''': او از [[طایفه]] بنی نوبخت [[قم]] است که در زمان نخستین [[نائب]] [[امام]] به [[بغداد]] [[مهاجرت]] کرد<ref>تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۹۲.</ref> [[حسین بن روح]] پیش از درگذشت [[نایب دوم]] از [[ناحیه مقدسه]] به [[نیابت امام مهدی|نیابت]] [[منصوب]] شد و توسط [[نایب دوم]] به [[خواص]] [[شیعیان]] و [[وکیلان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} معرفی شد. او پس از درگذشت [[محمد بن عثمان]] در سال ۳۰۵ ق [[نیابت امام مهدی|نیابت]] را به عهده گرفت.
[[شیخ طوسی]] در این باره می‌نویسد: [[احمد بن اسحاق بن سعد قمی]] می‌گوید: روزی به محضر [[امام هادی]]{{ع}} رسیدم و گفتم: من گاهی [[غایب]] و گاهی حاضرم [یعنی گاهی در اینجا هستم و گاهی در نقطه دور دستی هستم] و نمی‌توانم مسایل شرعی خود را از شما بپرسم. وقتی هم که حاضرم، همیشه نمی‌توانم به حضور شما برسم. سخن چه کسی را بپذیرم و از چه کسی [[فرمان]] ببرم؟ [[امام]] فرمود: "این ابوعمرو، [[عثمان بن سعید عمری]]، فردی [[موثق]] و [[امین]] است. او مورد [[اعتماد]] و [[اطمینان]] من است. آنچه به شما می‌گوید، از جانب من می‌گوید و آنچه به شما می‌رساند از طرف من می‌رساند". بعد از [[شهادت]] [[امام هادی]]{{ع}} در یکی از روزها به نزد فرزندش [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} شرفیاب شدم و همان مطلب را از ایشان پرسیدم. آن [[حضرت]] همان پاسخ [[امام هادی]]{{ع}} را تکرار کرد و فرمود: این ابوعمرو [[عثمان بن سعید عمری]] مورد [[اعتماد]] و [[اطمینان]] [[امام]] پیشین و نیز مورد [[اطمینان]] من در [[زندگی]] و پس از [[مرگ]] من است. آنچه به شما بگوید، از جانب من می‌رساند<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۲۱۵؛ منتخب الاثر، ص ۳۹۲.</ref>. این سخن در میان [[شیعیان]] شایع شد و آنها او را با [[عظمت]] یافتند. [[امام عسکری]]{{ع}} درباره او فرمود: [[گواه]] باشید که [[عثمان بن سعید عمری]] [[وکیل]] من است و پسرش [[محمد]] نیز [[وکیل]] پسرم [[مهدی]] خواهد بود<ref>الغیبة، طوسی، ص ۲۱۶؛ منتخب الأثر، ص ۳۹۴.</ref>. پس از [[رحلت]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}}، همین [[عثمان بن سعید عمری]] بود که مراسم [[غسل]] دادن و [[کفن]] کردن و [[خاکسپاری]] آن [[حضرت]] را عهده‌دار شد<ref>تاریخ الغیبة الصغری، ص ۳۹۹.</ref>. این خود بر [[مقام]] والای [[عثمان بن سعید]] دلالت می‌کند. او بعد از [[رحلت]] [[امام عسکری]]{{ع}} از [[سامرا]] به [[بغداد]] رفت و در منطقه [[کرخ]] (محل سکونت [[شیعیان]]) ساکن شد و در آنجا تا پایان [[زندگی]]، امور [[نیابت]] را [[سرپرستی]] کرد. برخی گفته‌اند: در گذشت او قبل از سال ۲۶۷ ق روی داد<ref>تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ص ۵۶؛ رجال نجاشی، ج ۱، ص ۲۱۸.</ref>.
::::::درباره شخصیت او بعضی نوشته‌اند که از [[اصحاب]] [[امام عسکری]]{{ع}} بوده<ref>مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۲۳.</ref> و در میان [[شیعیان]] [[بغداد]] [[موقعیت]] [[اجتماعی]] خوبی داشته است؛ به ویژه که وی در زمان [[سفیر دوم]]، یکی از [[کارگزاران]] او بوده و در سال‌های آخر سفارتش، به عنوان [[وکیل ارشد]] و واسطه بین او و دیگر [[وکیلان]] و ناظر بر [[اموال]] [[محمد بن عثمان]] [[منصوب]] شده است<ref>الغیبة، طوسی، ص ۳۷۱ و ۳۷۲.</ref>. [[ام کلثوم]] دختر [[محمد بن عثمان ]] می‌گوید: [[حسین بن روح]] سال‌ها طولانی [[وکیل]] [[محمد بن عثمان]] و ناظر بر املاک او بود و [[اسرار]] او را به سران [[شیعه]] می‌رساند و از [[نزدیکان]] خاص وی بود... بدین سبب [[حسین بن روح]] در [[قلوب]] [[شیعیان]]، [[جایگاه]] والایی یافت.... و [[فضل]] و امانتش همه جا منتشر شده بود... و من یکی نفر [[شیعه]] را نمی‌شناسم که درباره [[وکالت]] او [[شک]] باشد<ref>تاریخ عصر غیبت، ص ۲۹۶.</ref>.
 
::::::[[شیخ صدوق]] از [[محمد بن علی اسود]] [[روایت]] می‌کند که گفت: من اموالی از موقوفات را که در [[اختیار]] داشتم پیش [[محمد بن عثمان]] می‌بردم. در روزهای آخر عمرش، وقتی برای تحویل [[اموال]] نزد او رفتم، [[دستور]] داد تا آنها را به [[حسین بن روح]] تحویل دهم:.. سپس فرمود: آنچه به دست [[حسین بن روح]] می‌رسد، مانند این است که به دست من می‌رسد<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۰۲، ح ۲۹.</ref>. در زمان [[سفارت]] [[سفیر سوم]] تا حدودی [[شیعیان]] [[آزادی]] داشتند و [[حسین بن روح]] نیز در بین [[مقامات]] [[حکومتی]]، [[موقعیت]] ویژه‌ای داشت؛ بنابراین [[نایب سوم]] به [[دلیل]] این [[جایگاه]] به دستگیری از [[شیعیان]] مستمند می‌پرداخت و حتی به سفارش او مشکل مادی بعضی از [[علویان]] به وسیله [[وزیر]] [[عباسی]] حل می‌شد<ref>تاریخ عصر غیبت، ص ۲۹۶.</ref> سرانجام، [[نایب سوم]] پس از ۲۱ سال [[نیابت]] در [[شعبان]] ۳۲۶ درگذشت.
'''۲. [[نایب دوم]]، [[عثمان بن سعید|ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری]]''': او پس از [[وفات]] پدرش، [[عثمان بن سعید]] به جای او نشست و به [[وکالت]] و [[نیابت خاص]] از سوی [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} [[منصوب]] شد. [[محمد بن عثمان]] نیز همانند پدرش، از نظر [[تقوا]] و [[موقعیت]] [[اجتماعی]] مورد قبول و [[احترام]] خاص [[شیعیان]] بود. در بزرگی شخصیت او همین بس که [[امام عسکری]]{{ع}} درباره او و پدرش به [[احمد بن اسحاق قمی]]،<ref>او وکیل [[امام عسکری]]{{ع}} در میان شیعیان قم و از چهره‌های مشهور و مورد اعتماد شیعه بوده و محضر سه [[امام]] بزرگوار [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] و [[امام مهدی]]{{عم}} را درک کرده است.</ref> چنین فرمود: عمری و پسرش –[[محمد بن عثمان]]- هر دو [[امین]] و مورد [[اعتماد]] من هستند. آنچه به تو برسانند از جانب من می‌رسانند و آنچه به تو بگویند از طرف من می‌گویند. سخنان آنان را بشنو و از آنان [[پیروی]] کن؛ زیرا این دو نفر مورد [[اعتماد]] و امینِ من هستند<ref>الغیبه، طوسی، ۳۹۵؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۳۰.</ref>. به علاوه[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} پیشاپیش از [[نیابت|نیابتِ]] او، به [[شیعیان]] خبر داده بود، آن‌گاه که فرمود: [[شاهد]] باشید که [[عثمان بن سعید عمری]] [[وکیل]] من است و پسرش [[محمد]] [[وکیل]] فرزندم [[مهدی]]{{ع}} است<ref>همان، ۳۵۶.</ref> [[محمد بن عثمان]] پس از حدود [[چهل]] سال [[نیابت امام مهدی|نیابت]]، در سال ۳۰۵ ق در گذشت؛ در حالی که با [[راهنمایی]] [[امام مهدی]]{{ع}} دو ماه پیش از مرگش از زمان وفاتش خبر داده بود<ref>الغیبة، طوسی، ص ۳۶۵، ح ۳۳۳.</ref>.
::::::'''۴. [[نایب چهارم]]، [[علی بن محمد سمری|ابوالحسن علی بن محمد سمری]]''': او در [[سازمان وکالت]] [[شیعه]] به حُسن سابقه مشهور بود و گذشته [[نیکو]] و [[امانت‌داری]] او سبب شد [[جایگاه]] والایی در میان [[شیعیان]] و به ویژه وکلای [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} یابد و آن‌گاه که او از سوی [[امام مهدی]]{{ع}} به [[نیابت خاصه]] [[منصوب]] شد، مورد قبول و پذیرش همه قرار گرفت<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۲۹۸.</ref>.
 
::::::[[نایب چهارم]] از خانوده‌ای [[متدین]] و پیرو [[اهل بیت]]{{عم}} بود؛ به گونه‌ای که بسیاری از [[خاندان]] او نیمی از درآمد املاک خود را وقف [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} کردند و آن [[اموال]] را به صورت سالانه برای آن [[حضرت]] می‌فرستادند<ref>همان.</ref>. [[علی بن محمد سمری|سمری]] مدت [[نیابت امام مهدی|نیابتش]] کوتاه بود و شرایط زمانش، شرایط خاص [[سیاسی]] بود؛ به همین سبب، فعالیت‌های او به آیندگان نرسیده است. مهم‌ترین حادثه در [[نیابت امام مهدی|نیابت]] او، پایان‌یافتن دوره [[غیبت صغرا]] و [[نیابت خاصه]] است که با صدور توقیعی از سوی [[امام]] انجام گرفت. شش روز قبل از درگذشت [[علی بن محمد سمری]]، توقعی صادر شد که زمان [[مرگ]] وی را [[پیش‌گویی]] کرد و خبر داد که دیگر نایبی نیست و با [[مرگ]] او دروره [[غیبت کبرا]] آغاز خواهد شد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۱۹۴-۱۹۷.</ref>.
'''۳. [[نایب سوم]]: [[حسین بن روح|ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی]]''': او از [[طایفه]] بنی نوبخت [[قم]] است که در زمان نخستین [[نائب]] [[امام]] به [[بغداد]] [[مهاجرت]] کرد<ref>تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۹۲.</ref> [[حسین بن روح]] پیش از درگذشت [[نایب دوم]] از [[ناحیه مقدسه]] به [[نیابت امام مهدی|نیابت]] [[منصوب]] شد و توسط [[نایب دوم]] به [[خواص]] [[شیعیان]] و [[وکیلان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} معرفی شد. او پس از درگذشت [[محمد بن عثمان]] در سال ۳۰۵ ق [[نیابت امام مهدی|نیابت]] را به عهده گرفت.
 
درباره شخصیت او بعضی نوشته‌اند که از [[اصحاب]] [[امام عسکری]]{{ع}} بوده<ref>مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۲۳.</ref> و در میان [[شیعیان]] [[بغداد]] [[موقعیت]] [[اجتماعی]] خوبی داشته است؛ به ویژه که وی در زمان [[سفیر دوم]]، یکی از [[کارگزاران]] او بوده و در سال‌های آخر سفارتش، به عنوان [[وکیل ارشد]] و واسطه بین او و دیگر [[وکیلان]] و ناظر بر [[اموال]] [[محمد بن عثمان]] [[منصوب]] شده است<ref>الغیبة، طوسی، ص ۳۷۱ و ۳۷۲.</ref>. [[ام کلثوم]] دختر [[محمد بن عثمان ]] می‌گوید: [[حسین بن روح]] سال‌ها طولانی [[وکیل]] [[محمد بن عثمان]] و ناظر بر املاک او بود و [[اسرار]] او را به سران [[شیعه]] می‌رساند و از [[نزدیکان]] خاص وی بود... بدین سبب [[حسین بن روح]] در [[قلوب]] [[شیعیان]]، [[جایگاه]] والایی یافت.... و [[فضل]] و امانتش همه جا منتشر شده بود... و من یکی نفر [[شیعه]] را نمی‌شناسم که درباره [[وکالت]] او [[شک]] باشد<ref>تاریخ عصر غیبت، ص ۲۹۶.</ref>.
 
[[شیخ صدوق]] از [[محمد بن علی اسود]] [[روایت]] می‌کند که گفت: من اموالی از موقوفات را که در [[اختیار]] داشتم پیش [[محمد بن عثمان]] می‌بردم. در روزهای آخر عمرش، وقتی برای تحویل [[اموال]] نزد او رفتم، [[دستور]] داد تا آنها را به [[حسین بن روح]] تحویل دهم:.. سپس فرمود: آنچه به دست [[حسین بن روح]] می‌رسد، مانند این است که به دست من می‌رسد<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۰۲، ح ۲۹.</ref>. در زمان [[سفارت]] [[سفیر سوم]] تا حدودی [[شیعیان]] [[آزادی]] داشتند و [[حسین بن روح]] نیز در بین [[مقامات]] [[حکومتی]]، [[موقعیت]] ویژه‌ای داشت؛ بنابراین [[نایب سوم]] به [[دلیل]] این [[جایگاه]] به دستگیری از [[شیعیان]] مستمند می‌پرداخت و حتی به سفارش او مشکل مادی بعضی از [[علویان]] به وسیله [[وزیر]] [[عباسی]] حل می‌شد<ref>تاریخ عصر غیبت، ص ۲۹۶.</ref> سرانجام، [[نایب سوم]] پس از ۲۱ سال [[نیابت]] در [[شعبان]] ۳۲۶ درگذشت.
 
'''۴. [[نایب چهارم]]، [[علی بن محمد سمری|ابوالحسن علی بن محمد سمری]]''': او در [[سازمان وکالت]] [[شیعه]] به حُسن سابقه مشهور بود و گذشته [[نیکو]] و [[امانت‌داری]] او سبب شد [[جایگاه]] والایی در میان [[شیعیان]] و به ویژه وکلای [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} یابد و آن‌گاه که او از سوی [[امام مهدی]]{{ع}} به [[نیابت خاصه]] [[منصوب]] شد، مورد قبول و پذیرش همه قرار گرفت<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۲۹۸.</ref>.
 
[[نایب چهارم]] از خانوده‌ای [[متدین]] و پیرو [[اهل بیت]]{{عم}} بود؛ به گونه‌ای که بسیاری از [[خاندان]] او نیمی از درآمد املاک خود را وقف [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} کردند و آن [[اموال]] را به صورت سالانه برای آن [[حضرت]] می‌فرستادند<ref>همان.</ref>. [[علی بن محمد سمری|سمری]] مدت [[نیابت امام مهدی|نیابتش]] کوتاه بود و شرایط زمانش، شرایط خاص [[سیاسی]] بود؛ به همین سبب، فعالیت‌های او به آیندگان نرسیده است. مهم‌ترین حادثه در [[نیابت امام مهدی|نیابت]] او، پایان‌یافتن دوره [[غیبت صغرا]] و [[نیابت خاصه]] است که با صدور توقیعی از سوی [[امام]] انجام گرفت. شش روز قبل از درگذشت [[علی بن محمد سمری]]، توقعی صادر شد که زمان [[مرگ]] وی را [[پیش‌گویی]] کرد و خبر داد که دیگر نایبی نیست و با [[مرگ]] او دروره [[غیبت کبرا]] آغاز خواهد شد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۱۹۴-۱۹۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۱: خط ۱۰۵:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «یکی از حلقه‌های اصلی سلسله مباحث داستان [[تاریخی]] [[اندیشه]] [[مهدی موعود]]{{ع}} و [[مصلح کل]]، مسئله [[نیابت امام مهدی|نیابت]] است که بخش عمده‌ای از [[اندیشه]] [[مهدویت]] در طول زمان را به خود اختصاص داده است، به‌ویژه اینکه [[امام]]{{ع}} در یک حالت برزخی یعنی چیزی بین حضور و [[غیبت]] به سر می‌بردند. جدا از این، عده‌ای مریض [[دل]] از این [[موقعیت]] برای رسیدن به اهداف مادی خود استفاده می‌کردند و گاهی این سوءاستفاده برای به دست آوردن [[مال]] و [[اموال]] و گاهی برای کسب [[جایگاه]] [[اجتماعی]] به‌ویژه در قالب [[تظاهر]] به [[نیابت امام مهدی|نیابت امام]]{{ع}} بوده است. [[غیبت صغرا]] بنابر قول مشهور، از سال ۲۶۰ ه.ق تا ۳۲۹ ه.ق بود. یعنی حدود هفتاد سال به طول انجامیده است. این دوره با وقایع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] بسیاری همراه بود که باعث شد نگاه‌ها متوجه [[نماینده]] [[اهل بیت]]{{عم}} شده و همانند گذشته و در زمان [[امامان]] دیگر که [[یاران]] و [[پیروان]] [[امامان]] به آنها مراجعه می‌کردند، با مراجعه به ایشان از سرچشمه‌های زلال [[دانش]] ایشان سیراب گردند.
:::::: «یکی از حلقه‌های اصلی سلسله مباحث داستان [[تاریخی]] [[اندیشه]] [[مهدی موعود]]{{ع}} و [[مصلح کل]]، مسئله [[نیابت امام مهدی|نیابت]] است که بخش عمده‌ای از [[اندیشه]] [[مهدویت]] در طول زمان را به خود اختصاص داده است، به‌ویژه اینکه [[امام]]{{ع}} در یک حالت برزخی یعنی چیزی بین حضور و [[غیبت]] به سر می‌بردند. جدا از این، عده‌ای مریض [[دل]] از این [[موقعیت]] برای رسیدن به اهداف مادی خود استفاده می‌کردند و گاهی این سوءاستفاده برای به دست آوردن [[مال]] و [[اموال]] و گاهی برای کسب [[جایگاه]] [[اجتماعی]] به‌ویژه در قالب [[تظاهر]] به [[نیابت امام مهدی|نیابت امام]]{{ع}} بوده است. [[غیبت صغرا]] بنابر قول مشهور، از سال ۲۶۰ ه.ق تا ۳۲۹ ه.ق بود. یعنی حدود هفتاد سال به طول انجامیده است. این دوره با وقایع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] بسیاری همراه بود که باعث شد نگاه‌ها متوجه [[نماینده]] [[اهل بیت]]{{عم}} شده و همانند گذشته و در زمان [[امامان]] دیگر که [[یاران]] و [[پیروان]] [[امامان]] به آنها مراجعه می‌کردند، با مراجعه به ایشان از سرچشمه‌های زلال [[دانش]] ایشان سیراب گردند.
::::::از آنجا که [[امام هادی]] و [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[سیاست]] پرده‌نشینی در پیش گرفتند و با [[مردم]] به وسیله واسطه‌هایی ارتباط داشتند، به همین [[دلیل]] آن دو [[امام]]{{ع}} برای دوره پس از خود [[زمینه‌سازی]] می‌کردند؛ دوره زمانی که پرده‌نشینی اصل می‌شد و [[دیدار]] حضوری به صورت یک استثنا درمی‌آمد. در پیش گرفتن این [[سیاست]] باعث می‌شد تا [[یاران]] و [[پیروان]] [[امامت]] از طولانی بودن راه و کمی شمار [[یاران]] به [[هراس]] نیفتند، جدا از این، [[غیبت کبرا]]ی [[امام]]{{ع}} مقدمه‌چینی و [[زمینه‌سازی]] اساسی‌تری مانند [[غیبت صغرا]] را می‌طلبید. در این مرحله [[امام]] ۴ تن از معتمدان و [[خواص]] خود را به ترتیب در فواصل زمانی مختلف به‌عنوان [[نماینده]] خود [[انتخاب]] کرد و آنها عبارتند از:
 
از آنجا که [[امام هادی]] و [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[سیاست]] پرده‌نشینی در پیش گرفتند و با [[مردم]] به وسیله واسطه‌هایی ارتباط داشتند، به همین [[دلیل]] آن دو [[امام]]{{ع}} برای دوره پس از خود [[زمینه‌سازی]] می‌کردند؛ دوره زمانی که پرده‌نشینی اصل می‌شد و [[دیدار]] حضوری به صورت یک استثنا درمی‌آمد. در پیش گرفتن این [[سیاست]] باعث می‌شد تا [[یاران]] و [[پیروان]] [[امامت]] از طولانی بودن راه و کمی شمار [[یاران]] به [[هراس]] نیفتند، جدا از این، [[غیبت کبرا]]ی [[امام]]{{ع}} مقدمه‌چینی و [[زمینه‌سازی]] اساسی‌تری مانند [[غیبت صغرا]] را می‌طلبید. در این مرحله [[امام]] ۴ تن از معتمدان و [[خواص]] خود را به ترتیب در فواصل زمانی مختلف به‌عنوان [[نماینده]] خود [[انتخاب]] کرد و آنها عبارتند از:
:::::#[[عثمان بن سعید عمری]]؛
:::::#[[عثمان بن سعید عمری]]؛
:::::#[[محمد بن عثمان بن سعید عمری]]؛
:::::#[[محمد بن عثمان بن سعید عمری]]؛
:::::#[[حسین بن روح نوبختی]]؛
:::::#[[حسین بن روح نوبختی]]؛
:::::#[[علی بن محمد سمری]].
:::::#[[علی بن محمد سمری]].
::::::آنها در سخت‌ترین شرایط با [[تحمل]] تمامی [[سختی‌ها]] و مشکلات این [[منصب]] مهم، [[زندگی]] خود را وقف [[اسلام]] نمودند و بار تمام مشکلات ناشی از داشتن این [[مقام]] را به دوش کشیدند و آن محدود به مسائل [[سیاسی]] نبود بلکه شامل مسائل [[مبارزه]] با [[نفس]] و [[غرور]] و [[طمع]] حاصل از داشتن این [[منصب]] را نیز در برمی‌گرفت و آنها به [[بهترین]] شکل ممکن نقش سپرده‌شده به آنان را ایفا نمودند. مشکلات این دوره پر فراز و نشیب [[تاریخی]]، [[فرصت]] کمی برای [[نقل]] حوادث مهم آن به جا گذاشت که به رغم آن مشکلات، ما سعی در بیان سیر [[تاریخی]] آن داریم»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۳۲.</ref>.
 
آنها در سخت‌ترین شرایط با [[تحمل]] تمامی [[سختی‌ها]] و مشکلات این [[منصب]] مهم، [[زندگی]] خود را وقف [[اسلام]] نمودند و بار تمام مشکلات ناشی از داشتن این [[مقام]] را به دوش کشیدند و آن محدود به مسائل [[سیاسی]] نبود بلکه شامل مسائل [[مبارزه]] با [[نفس]] و [[غرور]] و [[طمع]] حاصل از داشتن این [[منصب]] را نیز در برمی‌گرفت و آنها به [[بهترین]] شکل ممکن نقش سپرده‌شده به آنان را ایفا نمودند. مشکلات این دوره پر فراز و نشیب [[تاریخی]]، [[فرصت]] کمی برای [[نقل]] حوادث مهم آن به جا گذاشت که به رغم آن مشکلات، ما سعی در بیان سیر [[تاریخی]] آن داریم»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۳۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۶: خط ۱۳۲:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «بعد از آغاز [[غیبت صغرا]]، [[امام مهدی]]{{ع}} افرادی [[امین]] و مورد [[اعتماد]] را با نام و نشانی خاص که بین [[شیعیان]] شناخته شده بودند، به عنوان [[نایب]] خویش در بین [[مردم]]، [[انتخاب]] کردند. این افراد، واسطه آن [[حضرت]] و [[شیعیان]] بودند و یکی بعد از دیگری، عهده‌دار [[منصب نیابت]] شدند.
:::::: «بعد از آغاز [[غیبت صغرا]]، [[امام مهدی]]{{ع}} افرادی [[امین]] و مورد [[اعتماد]] را با نام و نشانی خاص که بین [[شیعیان]] شناخته شده بودند، به عنوان [[نایب]] خویش در بین [[مردم]]، [[انتخاب]] کردند. این افراد، واسطه آن [[حضرت]] و [[شیعیان]] بودند و یکی بعد از دیگری، عهده‌دار [[منصب نیابت]] شدند.
::::::'''عمده‌ترین [[وظایف]] این افراد عبارت بود از:'''
 
'''عمده‌ترین [[وظایف]] این افراد عبارت بود از:'''
:::::#انتقال سؤال‌ها و مشکلات [[مردم]] به محضر [[امام زمان]]{{ع}} و رساندن جواب آن [[حضرت]] به [[مردم]].
:::::#انتقال سؤال‌ها و مشکلات [[مردم]] به محضر [[امام زمان]]{{ع}} و رساندن جواب آن [[حضرت]] به [[مردم]].
:::::#برطرف کردن مشکلات [[علمی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[شیعیان]]<ref>لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۸۴ و ۴۹۵.</ref>.
:::::#برطرف کردن مشکلات [[علمی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[شیعیان]]<ref>لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۸۴ و ۴۹۵.</ref>.
خط ۱۲۲: خط ۱۳۹:
:::::#[[مبارزه]] با [[مدعیان دروغین نیابت]] و [[وکالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}<ref>مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص ۶۸۹.</ref>.
:::::#[[مبارزه]] با [[مدعیان دروغین نیابت]] و [[وکالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}<ref>مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص ۶۸۹.</ref>.
:::::#مسئولیت‌های دیگری که از سوی [[امام زمان]]{{ع}} بر عهده آنان گذاشته می‌شد.
:::::#مسئولیت‌های دیگری که از سوی [[امام زمان]]{{ع}} بر عهده آنان گذاشته می‌شد.
::::::[[نایبان خاص]] [[امام زمان]]{{ع}} در زمان [[غیبت صغرا]] چهار نفر بودند:
 
[[نایبان خاص]] [[امام زمان]]{{ع}} در زمان [[غیبت صغرا]] چهار نفر بودند:
:::::#'''[[عثمان بن سعید عمری‌]]:''' وی، نخستین [[نایب]] [[امام زمان]]{{ع}} است. ایشان، از یازده سالگی، متولی [[خدمت]] به [[ائمه]]{{عم}} شد. وی، در ظاهر، روغن می‌فروخت، در حالی‌ که در اصل، [[حقوق]] شرعی را که به دستش می‌رسید، در ظرف روغن می‌گذاشت و به [[خدمت]] [[امام هادی]]{{ع}} و بعد از ایشان به [[خدمت]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} می‌برد. به همین [[دلیل]]، معروف به [[سمان]] (روغن‌فروش) شده بود<ref>باقر شریف قریشی، حیاة الامام المهدی{{ع}}، ص ۱۲۱؛ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.</ref>. [[عثمان بن سعید]]، بعد از آغاز [[غیبت صغرا]]، از سوی [[امام مهدی]]{{ع}} به عنوان [[نایب]] و [[وکیل]] آن [[حضرت]] در میان [[مردم]] [[انتخاب]] شد تا اینکه در سال دویست و شصت و سه ه ق‌<ref>عباس نجفی، سفیران امام زمان{{ع}}، ص ۲۷ و ۳۴.</ref> یا دویست و شصت و پنج ه ق‌<ref>عبد الرحمن انصاری، در انتظار خورشید ولایت، ص ۶۵.</ref> [[وفات]] یافت.
:::::#'''[[عثمان بن سعید عمری‌]]:''' وی، نخستین [[نایب]] [[امام زمان]]{{ع}} است. ایشان، از یازده سالگی، متولی [[خدمت]] به [[ائمه]]{{عم}} شد. وی، در ظاهر، روغن می‌فروخت، در حالی‌ که در اصل، [[حقوق]] شرعی را که به دستش می‌رسید، در ظرف روغن می‌گذاشت و به [[خدمت]] [[امام هادی]]{{ع}} و بعد از ایشان به [[خدمت]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} می‌برد. به همین [[دلیل]]، معروف به [[سمان]] (روغن‌فروش) شده بود<ref>باقر شریف قریشی، حیاة الامام المهدی{{ع}}، ص ۱۲۱؛ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.</ref>. [[عثمان بن سعید]]، بعد از آغاز [[غیبت صغرا]]، از سوی [[امام مهدی]]{{ع}} به عنوان [[نایب]] و [[وکیل]] آن [[حضرت]] در میان [[مردم]] [[انتخاب]] شد تا اینکه در سال دویست و شصت و سه ه ق‌<ref>عباس نجفی، سفیران امام زمان{{ع}}، ص ۲۷ و ۳۴.</ref> یا دویست و شصت و پنج ه ق‌<ref>عبد الرحمن انصاری، در انتظار خورشید ولایت، ص ۶۵.</ref> [[وفات]] یافت.
:::::#'''[[محمد بن عثمان بن سعید]]:''' وی، [[فرزند]] [[وکیل]] اول ([[عثمان بن سعید عمری]]) بود. [[حضرت]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} او و پدرش را توثیق کرده و به [[شیعیان]] خبر داد که او از وکلای فرزندم [[مهدی]] است. چون هنگام [[وفات]] [[پدر]] [[محمد بن عثمان]] فرارسید، توقیعی از جانب [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} بیرون آمد، مشتمل بر تعزیت‌نامه و اینکه بعد از [[وفات]] پدرش، او [[نایب]] از جانب [[ولی خدا]] است<ref>عباس راسخی نجفی، نواب اربعه، ص ۷۴.</ref>. وی، بیش از [[چهل]] سال، [[مقام نیابت]] را داشت و در سال سیصد و چهار ه ق یا سیصد و پنج ه ق [[وفات]] کرد<ref>سیره پیشوایان، ص ۶۷۸- ۶۸۰.</ref>.
:::::#'''[[محمد بن عثمان بن سعید]]:''' وی، [[فرزند]] [[وکیل]] اول ([[عثمان بن سعید عمری]]) بود. [[حضرت]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} او و پدرش را توثیق کرده و به [[شیعیان]] خبر داد که او از وکلای فرزندم [[مهدی]] است. چون هنگام [[وفات]] [[پدر]] [[محمد بن عثمان]] فرارسید، توقیعی از جانب [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} بیرون آمد، مشتمل بر تعزیت‌نامه و اینکه بعد از [[وفات]] پدرش، او [[نایب]] از جانب [[ولی خدا]] است<ref>عباس راسخی نجفی، نواب اربعه، ص ۷۴.</ref>. وی، بیش از [[چهل]] سال، [[مقام نیابت]] را داشت و در سال سیصد و چهار ه ق یا سیصد و پنج ه ق [[وفات]] کرد<ref>سیره پیشوایان، ص ۶۷۸- ۶۸۰.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش