پرش به محتوا

چه راه‌هایی برای شناخت مهدی‌نماها وجود دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۰: خط ۲۰:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید سامی البدری]]'''، در مقاله ''«[[مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور (مقاله)|مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید سامی البدری]]'''، در مقاله ''«[[مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور (مقاله)|مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«تنها اصلی که می‌توان برای [[شناخت]] مدعیان [[دروغ]]‌گوی [[مهدویت]]، بدان اعتماد کرد، تایید و امداد الهی است که توسط مدعی راست گوی [[مهدویت]] نشان داده می‌شود. وی [[نبوت]] خاتم و جنبش اوصیای [[پیامبر]] را که پدرانش بودند، [[تصدیق]] می‌کند. این کاری لازم برای مدعی [[نبوت]] و [[رسالت]] است. امداد و [[تایید الهی]]، با [[ظهور]] [[عیسی بن مریم]] نشان داده می‌شود که [[قرآن]]، قصه وی را گفته است که مردگان را زنده می‌کرد و کور مادر زاد و مبتلایان به پیسی را شفا می‌داد<ref>بیماری‌هایی در زمان مسیح، شیوع داشت، که درمانش مشکل بود. وی با لمس بدن و با معجزه، امراض را درمان می‌کرد. با ظهور دوباره مسیح، این کار تکرار می‌شود؛ زیرا کمی پیش از ظهورش، دنیا پر از رفتار ناهنجار اخلاقی خواهد شد، که سبب آن مثلا به کارگیری اشعه رادیوم، در جنگ‌هاست. شاید ما در آغاز این مرحله‌ایم، به ویژه پس از آن که اسلحه‌های جدید در جنگ خلیج فارس آزمایش شد، آگاهان منتظر حالت‌های ناهنجار اخلاقی به سبب آن تشعشعات هستند.</ref>. این اصل، راه را بر هر مدعی دروغینی می‌بندد، خواه شخص به عمد [[دروغ]] گوید یا [[قربانی]] [[مکاشفه]] عرفانی پنداری شود.
::::::«تنها اصلی که می‌توان برای [[شناخت]] مدعیان [[دروغ]]‌گوی [[مهدویت]]، بدان اعتماد کرد، تایید و امداد الهی است که توسط مدعی راست گوی [[مهدویت]] نشان داده می‌شود. وی [[نبوت]] خاتم و جنبش اوصیای [[پیامبر]] را که پدرانش بودند، [[تصدیق]] می‌کند. این کاری لازم برای مدعی [[نبوت]] و [[رسالت]] است. امداد و [[تایید الهی]]، با [[ظهور]] [[عیسی بن مریم]] نشان داده می‌شود که [[قرآن]]، قصه وی را گفته است که مردگان را زنده می‌کرد و کور مادر زاد و مبتلایان به پیسی را شفا می‌داد<ref>بیماری‌هایی در زمان مسیح، شیوع داشت، که درمانش مشکل بود. وی با لمس بدن و با معجزه، امراض را درمان می‌کرد. با ظهور دوباره مسیح، این کار تکرار می‌شود؛ زیرا کمی پیش از ظهورش، دنیا پر از رفتار ناهنجار اخلاقی خواهد شد، که سبب آن مثلا به کارگیری اشعه رادیوم، در جنگ‌هاست. شاید ما در آغاز این مرحله‌ایم، به ویژه پس از آن که اسلحه‌های جدید در جنگ خلیج فارس آزمایش شد، آگاهان منتظر حالت‌های ناهنجار اخلاقی به سبب آن تشعشعات هستند.</ref>. این اصل، راه را بر هر مدعی دروغینی می‌بندد، خواه شخص به عمد [[دروغ]] گوید یا [[قربانی]] [[مکاشفه]] عرفانی پنداری شود.
::::::به تصور [[شیعه]]، [[مهدی]]، [[انسان]] مشخصی است که فرزند [[امام]] [[امام عسکری|حسن عسکری]] است و در ۲۵۵ (یا ۲۵۶) هجری زاده شده و از قرن سوم تا پانزدهم هجری با [[مردم]] زندگی می‌کند، تا هر وقت که [[خدا]] بخواهد. پس باید این مطلب را با [[دلیل]] ثابت کند؛ یعنی [[معجزه]] داشته باشد، چنان که [[آصف بن برخیا]]، [[وزیر]] [[سلیمان]] [[معجزه]] نشان داد، در حالی که [[پیامبر]] نبود. وی تخت ملکه سبا را در کم‌تر از چشم بر هم زدنی حاضر کرد. در [[آیات]] ۳۸- ۴۰ سوره نمل آمده است: [[سلیمان]] گفت: ای بزرگان! کدام یک از شما، تخت او را برای من می‌آورد، پیش از آن که به حال [[تسلیم]] نزد من آیند؟ عفریتی از [[جن]] گفت: من آن را نزد تو می‌آورم، پیش از آن که از مجلست برخیزی و من نسبت به این امر توانا و امینم. اما کسی که [[دانشی از کتاب]] آسمانی داشت، گفت: پیش از آن که چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد! هنگامی که [[سلیمان]]، تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید، گفت: "این از [[فضل]] [[پروردگار]] است تا مرا [[آزمایش]] کند که آیا شکر او را به جا می‌آورم یا کفران می‌کنم و هر کسی شکر کند، به نفع خود شکر می‌کند و هر کس کفران کند به زیان خویش نموده است، که [[پروردگار]] من [[غنی]] و کریم است!".
 
::::::طریق دیگر [[اثبات امامت]] [[مهدی]] {{ع}} این است که راه‌های عادی را به کار گیرد که نشان دهنده [[عمر]] بسیار وی و هویتش باشد. مثلا به اهالی لندن بگوید: در قرن دهم میلادی، از کشورشان عبور کرده و نامه‌ای را به خط خود بر پوست آهو در فلان منطقه نهاده که در آن زمان کتاب خانه شهر بوده است، اما بر اثر عوامل مختلف، کتاب خانه از بین رفته است. سپس به انگلیسی‌ها بگوید: می‌توانید چند متر بکنید تا بر کتاب خانه از بین رفته، دست یابید که در آن اسناد قابل قبولی است. می‌توانید فلان پرونده را باز کنید و نامه مرا بیابید و این، نسخه دوم آن است»<ref>[[سید سامی البدری|البدری، سید سامی]]، [[مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور (مقاله)|مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور]]، ص 177-182.</ref>.
به تصور [[شیعه]]، [[مهدی]]، [[انسان]] مشخصی است که فرزند [[امام]] [[امام عسکری|حسن عسکری]] است و در ۲۵۵ (یا ۲۵۶) هجری زاده شده و از قرن سوم تا پانزدهم هجری با [[مردم]] زندگی می‌کند، تا هر وقت که [[خدا]] بخواهد. پس باید این مطلب را با [[دلیل]] ثابت کند؛ یعنی [[معجزه]] داشته باشد، چنان که [[آصف بن برخیا]]، [[وزیر]] [[سلیمان]] [[معجزه]] نشان داد، در حالی که [[پیامبر]] نبود. وی تخت ملکه سبا را در کم‌تر از چشم بر هم زدنی حاضر کرد. در [[آیات]] ۳۸- ۴۰ سوره نمل آمده است: [[سلیمان]] گفت: ای بزرگان! کدام یک از شما، تخت او را برای من می‌آورد، پیش از آن که به حال [[تسلیم]] نزد من آیند؟ عفریتی از [[جن]] گفت: من آن را نزد تو می‌آورم، پیش از آن که از مجلست برخیزی و من نسبت به این امر توانا و امینم. اما کسی که [[دانشی از کتاب]] آسمانی داشت، گفت: پیش از آن که چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد! هنگامی که [[سلیمان]]، تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید، گفت: "این از [[فضل]] [[پروردگار]] است تا مرا [[آزمایش]] کند که آیا شکر او را به جا می‌آورم یا کفران می‌کنم و هر کسی شکر کند، به نفع خود شکر می‌کند و هر کس کفران کند به زیان خویش نموده است، که [[پروردگار]] من [[غنی]] و کریم است!".
 
طریق دیگر [[اثبات امامت]] [[مهدی]] {{ع}} این است که راه‌های عادی را به کار گیرد که نشان دهنده [[عمر]] بسیار وی و هویتش باشد. مثلا به اهالی لندن بگوید: در قرن دهم میلادی، از کشورشان عبور کرده و نامه‌ای را به خط خود بر پوست آهو در فلان منطقه نهاده که در آن زمان کتاب خانه شهر بوده است، اما بر اثر عوامل مختلف، کتاب خانه از بین رفته است. سپس به انگلیسی‌ها بگوید: می‌توانید چند متر بکنید تا بر کتاب خانه از بین رفته، دست یابید که در آن اسناد قابل قبولی است. می‌توانید فلان پرونده را باز کنید و نامه مرا بیابید و این، نسخه دوم آن است»<ref>[[سید سامی البدری|البدری، سید سامی]]، [[مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور (مقاله)|مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور]]، ص 177-182.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
خط ۳۰: خط ۳۲:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[اعتقاد]] به [[امام مهدی|مهدی موعود]] {{ع}} در بین [[مردم]] به خاطر تأکیداتی که [[پیشوایان]] دینی ما داشتند از زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} رواج داشته است<ref>طبرسى، اعلام الورى، ص ۴۴۳، نشر دار الکتاب، طبع سوم، تهران؛ ابراهیم امینى، دادگستر جهان، ص ۷۴-۸۲، انتشارات دار الفکر، چاپ چهارم، قم( فارسى).</ref>‏ و آن حضرت بارها و بارها<ref>همان مدرک، ۳۱۰ روایت از ۱۱ امام نقل کرده است؛ و لطف اللّه صافى، منتخب الاثر( عربى).</ref> در مناسبت‌های گوناگون از [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و از [[ظهور]] و [[قیام]] و [[غیبت طولانی]] و دیگر ویژگی‌های آن حضرت خبر داده‌اند و بسیاری از [[اصحاب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}}<ref>لطف اللّه صافى، نوید امن و امان، ص ۹۱، دارالکتب الاسلامیة، تهران.</ref>‏ از این موضوع خبر داشتند و شعرای [[مسلمان]] از جمله کمیت [[اسدی]] (متوفای ۱۲۶) و [[اسماعیل]] حمیری (متوفای ۱۷۳) و [[دعبل خزاعی]] (م ۲۴۶) در شعرهایشان از آن یاد کرده‌اند.
::::::«[[اعتقاد]] به [[امام مهدی|مهدی موعود]] {{ع}} در بین [[مردم]] به خاطر تأکیداتی که [[پیشوایان]] دینی ما داشتند از زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} رواج داشته است<ref>طبرسى، اعلام الورى، ص ۴۴۳، نشر دار الکتاب، طبع سوم، تهران؛ ابراهیم امینى، دادگستر جهان، ص ۷۴-۸۲، انتشارات دار الفکر، چاپ چهارم، قم( فارسى).</ref>‏ و آن حضرت بارها و بارها<ref>همان مدرک، ۳۱۰ روایت از ۱۱ امام نقل کرده است؛ و لطف اللّه صافى، منتخب الاثر( عربى).</ref> در مناسبت‌های گوناگون از [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و از [[ظهور]] و [[قیام]] و [[غیبت طولانی]] و دیگر ویژگی‌های آن حضرت خبر داده‌اند و بسیاری از [[اصحاب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}}<ref>لطف اللّه صافى، نوید امن و امان، ص ۹۱، دارالکتب الاسلامیة، تهران.</ref>‏ از این موضوع خبر داشتند و شعرای [[مسلمان]] از جمله کمیت [[اسدی]] (متوفای ۱۲۶) و [[اسماعیل]] حمیری (متوفای ۱۷۳) و [[دعبل خزاعی]] (م ۲۴۶) در شعرهایشان از آن یاد کرده‌اند.
::::::همین مسأله سبب شده که در طول این مدّت افرادی پیدا شوند که یا خود ادّعای [[مهدویت]] کرده‌اند و یا عدّه‌ای از [[مردم]]، انتساب [[مهدویت]] به آنها داده‌اند. مثلاً عدّه‌ای محمّد حنفیه پسر [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} را [[امام مهدی]] می‌پنداشتند و می‌گفتند او [[غیبت]] کرده است، در حالی که در سال ۸۱ ه.ق [[وفات]] یافته است<ref>شهرستانى، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۳۲، منشورات الرضى، قم.</ref>. یا "[[مهدی عباسی]]" خود را [[مهدی موعود]] می‌نامید<ref>ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، ص ۱۹۳، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ ه.ق، نجف.</ref>.
 
::::::برای اینکه مهدی‌نماها را تشخیص بدهیم لازم است [[شناخت کامل]] از [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} داشته باشیم. در [[روایات]] ما آمده است که زرارة بن اعین از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال کرد که در [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[امام]] را چگونه از امام‌های بدلی تشخیص بدهیم، [[امام]] {{ع}} فرمودند: این [[دعا]] را یاد بگیر و تکرار کن: {{عربی|"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلِلْتُ عَنْ دِينِي"}}<ref>شیخ صدوق قدّس سرّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.</ref>؛ خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، رسولت را نخواهم [[شناخت]]؛ خدایا! پیامبرت را به من بشناسان، اگر پیامبرت را نشناسانی [[حجّت]] تو را نخواهم [[شناخت]]؛ خدایا! [[حجّت]] و [[امام زمان]] را به من بشناسان، اگر [[امام]] را نشناسم در دینم [[گمراه]] خواهم شد.
همین مسأله سبب شده که در طول این مدّت افرادی پیدا شوند که یا خود ادّعای [[مهدویت]] کرده‌اند و یا عدّه‌ای از [[مردم]]، انتساب [[مهدویت]] به آنها داده‌اند. مثلاً عدّه‌ای محمّد حنفیه پسر [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} را [[امام مهدی]] می‌پنداشتند و می‌گفتند او [[غیبت]] کرده است، در حالی که در سال ۸۱ ه.ق [[وفات]] یافته است<ref>شهرستانى، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۳۲، منشورات الرضى، قم.</ref>. یا "[[مهدی عباسی]]" خود را [[مهدی موعود]] می‌نامید<ref>ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، ص ۱۹۳، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ ه.ق، نجف.</ref>.
::::::بنابراین بر ما لازم است [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را از چند جهت شناسایی کنیم، هم شناسنامه‌ای و هم اعتقادی و قلبی و اوصاف و ویژگی‌ها. [[روایات]] ما به همه اینها اشاره کرده‌اند و فرموده‌اند [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از [[بنی هاشم]] و از اولاد [[فاطمه زهرا|فاطمه]] {{س}} و از سلاله سیدالشهداء [[امام حسین]] {{ع}} و نام پدرش [[امام عسکری|حسن]]، همنام [[پیامبر خاتم|پیامبر]]... بعد خصوصیات شخصی و جسمی [[امام مهدی|امام دوازدهم]] {{ع}} را بیان فرموده‌اند که شبیه‌ترین مرد به [[پیامبر خاتم|پیامبر]]، [[پیشانی حضرت]] فراخ، سفید و تابان و اثر [[سجده]] در آن [[آشکار]] است، ابروها بهم پیوسته، چشم سیاه و سرمه‌گون، در طرف راست صورت، خالی وجود دارد<ref>شیخ عبّاس قمى قدّس سرّه، منتهى الآمال، ص ۲۸۹؛ على دوانى، مهدى موعود، ( ترجمه).</ref>. و [[وقت ظهور]] با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌کند و از ایشان کرامت‌های بی‌شماری [[ظهور]] می‌کند و برای [[ظهور]] نیز علائمی حتمی و غیر حتمی بیان کرده‌اند. مثلاً [[ندای آسمانی]]، [[خروج سفیانی]]، [[خروج خراسانی]]، [[قتل نفس زکیه]]، فرو رفتن لشکر سفیان در بیابانی ما بین [[مکه]] و [[مدینه]]...<ref>شیخ عبّاس قمى قدّس سرّه، زندگانى رهبران اسلام، ص ۴۲۳؛ منتهى الآمال و مهدى موعود (در این کتاب بیش از ۴۰۰ مورد، علامت ذکر شده است).</ref>.
 
::::::از طرفی [[انسان]] باید آنقدر [[قدرت]] تشخیص داشته باشد تا بتواند [[امام مهدی]] {{ع}} را (با اوصافی که بعضی از آنها ذکر شد) از مهدی‌نماها تمییز دهد. چون بدیهی است که در هر زمان برخی عناصر فرصت‌طلب و بازیگر از موضوع [[مهدویت]] سوء استفاده نموده‌اند. چنان‌که مدّعیان [[الوهیت]] یا [[نبوّت]] و سایر [[مقامات معنوی]]، در [[دنیا]] کم نبوده‌اند، ولی اینها هرگز [[دلیل]] بر این نمی‌شود که کسی منکر اصل وجود [[خدا]] و [[نبوت]] [[انبیاء]] و [[مهدویت]] شود. از این‌رو دانایان و اهل تشخیص از [[پیامبران]] درخواست [[معجزه]] نموده و [[پیامبران]] نیز با [[معجزه]]، [[رسالت]] خود را ثابت می‌کردند. به همین [[دلیل]] در کتب روایی<ref>کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ( ترجمه سید جواد مصطفوى)، ص ۳۸-۱۱۷، دفتر نشر فرهنگ اهل البیت {{عم}}، تهران.</ref>‏ مشاهده می‌کنیم که برای [[شناخت امام]] هر عصری، برای [[اصحاب]] خود علائمی از [[امام]] پسین را نشان می‌دادند، تا در مسأله هیچ شکی باقی نماند و [[امام]] بعد را به صورت واضح شناسایی کنند. برای [[شناخت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نیز چنین حالتی پیش آمده بود.»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۶۹-۷۳.</ref>.
برای اینکه مهدی‌نماها را تشخیص بدهیم لازم است [[شناخت کامل]] از [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} داشته باشیم. در [[روایات]] ما آمده است که زرارة بن اعین از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال کرد که در [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[امام]] را چگونه از امام‌های بدلی تشخیص بدهیم، [[امام]] {{ع}} فرمودند: این [[دعا]] را یاد بگیر و تکرار کن: {{عربی|"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلِلْتُ عَنْ دِينِي"}}<ref>شیخ صدوق قدّس سرّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.</ref>؛ خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، رسولت را نخواهم [[شناخت]]؛ خدایا! پیامبرت را به من بشناسان، اگر پیامبرت را نشناسانی [[حجّت]] تو را نخواهم [[شناخت]]؛ خدایا! [[حجّت]] و [[امام زمان]] را به من بشناسان، اگر [[امام]] را نشناسم در دینم [[گمراه]] خواهم شد.
 
بنابراین بر ما لازم است [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را از چند جهت شناسایی کنیم، هم شناسنامه‌ای و هم اعتقادی و قلبی و اوصاف و ویژگی‌ها. [[روایات]] ما به همه اینها اشاره کرده‌اند و فرموده‌اند [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از [[بنی هاشم]] و از اولاد [[فاطمه زهرا|فاطمه]] {{س}} و از سلاله سیدالشهداء [[امام حسین]] {{ع}} و نام پدرش [[امام عسکری|حسن]]، همنام [[پیامبر خاتم|پیامبر]]... بعد خصوصیات شخصی و جسمی [[امام مهدی|امام دوازدهم]] {{ع}} را بیان فرموده‌اند که شبیه‌ترین مرد به [[پیامبر خاتم|پیامبر]]، [[پیشانی حضرت]] فراخ، سفید و تابان و اثر [[سجده]] در آن [[آشکار]] است، ابروها بهم پیوسته، چشم سیاه و سرمه‌گون، در طرف راست صورت، خالی وجود دارد<ref>شیخ عبّاس قمى قدّس سرّه، منتهى الآمال، ص ۲۸۹؛ على دوانى، مهدى موعود، ( ترجمه).</ref>. و [[وقت ظهور]] با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌کند و از ایشان کرامت‌های بی‌شماری [[ظهور]] می‌کند و برای [[ظهور]] نیز علائمی حتمی و غیر حتمی بیان کرده‌اند. مثلاً [[ندای آسمانی]]، [[خروج سفیانی]]، [[خروج خراسانی]]، [[قتل نفس زکیه]]، فرو رفتن لشکر سفیان در بیابانی ما بین [[مکه]] و [[مدینه]]...<ref>شیخ عبّاس قمى قدّس سرّه، زندگانى رهبران اسلام، ص ۴۲۳؛ منتهى الآمال و مهدى موعود (در این کتاب بیش از ۴۰۰ مورد، علامت ذکر شده است).</ref>.
 
از طرفی [[انسان]] باید آنقدر [[قدرت]] تشخیص داشته باشد تا بتواند [[امام مهدی]] {{ع}} را (با اوصافی که بعضی از آنها ذکر شد) از مهدی‌نماها تمییز دهد. چون بدیهی است که در هر زمان برخی عناصر فرصت‌طلب و بازیگر از موضوع [[مهدویت]] سوء استفاده نموده‌اند. چنان‌که مدّعیان [[الوهیت]] یا [[نبوّت]] و سایر [[مقامات معنوی]]، در [[دنیا]] کم نبوده‌اند، ولی اینها هرگز [[دلیل]] بر این نمی‌شود که کسی منکر اصل وجود [[خدا]] و [[نبوت]] [[انبیاء]] و [[مهدویت]] شود. از این‌رو دانایان و اهل تشخیص از [[پیامبران]] درخواست [[معجزه]] نموده و [[پیامبران]] نیز با [[معجزه]]، [[رسالت]] خود را ثابت می‌کردند. به همین [[دلیل]] در کتب روایی<ref>کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ( ترجمه سید جواد مصطفوى)، ص ۳۸-۱۱۷، دفتر نشر فرهنگ اهل البیت {{عم}}، تهران.</ref>‏ مشاهده می‌کنیم که برای [[شناخت امام]] هر عصری، برای [[اصحاب]] خود علائمی از [[امام]] پسین را نشان می‌دادند، تا در مسأله هیچ شکی باقی نماند و [[امام]] بعد را به صورت واضح شناسایی کنند. برای [[شناخت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نیز چنین حالتی پیش آمده بود.»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۶۹-۷۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش