پرش به محتوا

چه نشانه‌هایی از پیامبران در امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۰: خط ۲۰:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در بسیاری از [[روایات]]، از نشانه‌های [[پیامبران]] در [[امام مهدی]] {{ع}} سخن گفته شده است. [[قائم آل محمد]] {{عم}} [[وارث]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و [[امام علی|علی]] است و [[امام علی|علی]] {{ع}} [[وارث]] هزار [[سنت]] از سنت‌های [[پیامبران]] گذشته می‌باشد<ref>بصائر الدرجات، ص ۱۱۴.</ref>.
::::::«در بسیاری از [[روایات]]، از نشانه‌های [[پیامبران]] در [[امام مهدی]] {{ع}} سخن گفته شده است. [[قائم آل محمد]] {{عم}} [[وارث]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و [[امام علی|علی]] است و [[امام علی|علی]] {{ع}} [[وارث]] هزار [[سنت]] از سنت‌های [[پیامبران]] گذشته می‌باشد<ref>بصائر الدرجات، ص ۱۱۴.</ref>.
::::::نشانه‌هایی که از تمام [[پیامبران]] در [[امام مهدی]] {{ع}} وجود دارد، عبارتند از:
 
نشانه‌هایی که از تمام [[پیامبران]] در [[امام مهدی]] {{ع}} وجود دارد، عبارتند از:
:::::#'''[[عمر طولانی]] [[حضرت آدم|آدم]] و [[حضرت نوح|نوح]]''' {{عم}}: [[حضرت آدم|آدم]] {{ع}} ۱۰۰۰ سال<ref>مستدرک حاکم، ج، ص ۵۸۸.</ref> و [[حضرت نوح|نوح]] {{ع}} ۲۵۰۰ سال [[عمر]] کردند<ref>الشیعه و الرجعه، ج ۱، ص ۲۹۵.</ref>.
:::::#'''[[عمر طولانی]] [[حضرت آدم|آدم]] و [[حضرت نوح|نوح]]''' {{عم}}: [[حضرت آدم|آدم]] {{ع}} ۱۰۰۰ سال<ref>مستدرک حاکم، ج، ص ۵۸۸.</ref> و [[حضرت نوح|نوح]] {{ع}} ۲۵۰۰ سال [[عمر]] کردند<ref>الشیعه و الرجعه، ج ۱، ص ۲۹۵.</ref>.
:::::#'''[[پنهان]] ماندن [[تولد]] [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] و [[حضرت موسی|موسی]]''' {{عم}}: ولادت [[حضرت ابراهیم]] و [[حضرت موسی]] {{عم}} تا مدت‌ها یک [[راز]] بود. [[مادر]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} از [[ترس]] [[نمرود]]، [[فرزند]] خود را در غار گذاشت. [[مادر]] [[حضرت موسی]] {{ع}} نیز از [[ترس]] [[فرعون]]، [[فرزند]] خود را به [[نیل]] سپرد. نشانه‌ای که [[قائم آل محمد]] {{عم}} از این دو [[پیامبر اولوالعزم]] دارد، این است که وی هنگامی به [[دنیا]] آمد که خلفای [[بنی عباس]] به دنبال کشتن او بودند. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[ترس]] باخبر شدن مأموران [[حکومت]]، بارداری [[همسر]] خویش را حتی از [[نزدیکان]] خاص و بستگان بسیار نزدیک خود [[پنهان]] داشت. تنها [[حکیمه]]، که دختر [[امام جواد]] و عمه [[امام عسکری]] {{ع}} بود، آن هم در شب ولادت [[حجت بن الحسن|حجه بن الحسن]] {{ع}} از این [[راز]] [[آگاه]] شد. [[حکیمه]] می‌گوید: [[امام عسکری|ابومحمد]] در [[نیمه شعبان]] سال ۲۵۵ ه.ق کسی را نزد من فرستاد و فرمود: عمه [[جان]]! امشب افطارت را در خانه ما صرف کن؛ زیرا [[خدای عزوجل]] تو را به [[تولد]] ولی و [[حجت]] خود بر آفریدگانش و [[جانشین]] پس از من، مسرور و شادمان خواهد ساخت. [[حکیمه]] گوید: از این سخنان بسیار خوشحال شدم، لباسم را پوشیدم و همان لحظه از خانه بیرون رفتم، تا به [[امام عسکری|ابومحمد]] رسیدم. او در حیاط نشسته بود و کنیزانش اطراف وی را گرفته بودند. عرض کردم: فدایت شوم! فرزندت از کدام یک از آنهاست؟ فرمود: از [[سوسن]] است. نگاهی به آنها انداختم و آثار بارداری را تنها در [[سوسن]] دیدم<ref>با خورشید سامرا، ص ۲۸۴، به نقل از غیبة طوسی، ص ۱۴۱.</ref>.
:::::#'''[[پنهان]] ماندن [[تولد]] [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] و [[حضرت موسی|موسی]]''' {{عم}}: ولادت [[حضرت ابراهیم]] و [[حضرت موسی]] {{عم}} تا مدت‌ها یک [[راز]] بود. [[مادر]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} از [[ترس]] [[نمرود]]، [[فرزند]] خود را در غار گذاشت. [[مادر]] [[حضرت موسی]] {{ع}} نیز از [[ترس]] [[فرعون]]، [[فرزند]] خود را به [[نیل]] سپرد. نشانه‌ای که [[قائم آل محمد]] {{عم}} از این دو [[پیامبر اولوالعزم]] دارد، این است که وی هنگامی به [[دنیا]] آمد که خلفای [[بنی عباس]] به دنبال کشتن او بودند. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[ترس]] باخبر شدن مأموران [[حکومت]]، بارداری [[همسر]] خویش را حتی از [[نزدیکان]] خاص و بستگان بسیار نزدیک خود [[پنهان]] داشت. تنها [[حکیمه]]، که دختر [[امام جواد]] و عمه [[امام عسکری]] {{ع}} بود، آن هم در شب ولادت [[حجت بن الحسن|حجه بن الحسن]] {{ع}} از این [[راز]] [[آگاه]] شد. [[حکیمه]] می‌گوید: [[امام عسکری|ابومحمد]] در [[نیمه شعبان]] سال ۲۵۵ ه.ق کسی را نزد من فرستاد و فرمود: عمه [[جان]]! امشب افطارت را در خانه ما صرف کن؛ زیرا [[خدای عزوجل]] تو را به [[تولد]] ولی و [[حجت]] خود بر آفریدگانش و [[جانشین]] پس از من، مسرور و شادمان خواهد ساخت. [[حکیمه]] گوید: از این سخنان بسیار خوشحال شدم، لباسم را پوشیدم و همان لحظه از خانه بیرون رفتم، تا به [[امام عسکری|ابومحمد]] رسیدم. او در حیاط نشسته بود و کنیزانش اطراف وی را گرفته بودند. عرض کردم: فدایت شوم! فرزندت از کدام یک از آنهاست؟ فرمود: از [[سوسن]] است. نگاهی به آنها انداختم و آثار بارداری را تنها در [[سوسن]] دیدم<ref>با خورشید سامرا، ص ۲۸۴، به نقل از غیبة طوسی، ص ۱۴۱.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش