پرش به محتوا

ویژگی‌های اخلاقی و تربیتی منتظران راستین چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۴۸: خط ۴۸:
::::::«[[انسان‌ها]]، معمار [[سرنوشت]] [[جامعه]] و تاریخ‌اند. ایشان، محور دگرگونی اوضاع [[اجتماعی]] هستند. با خود آنان است که بتوانند [[جامعه]] خویش را از وضع بد و نامناسب به خوب و مناسب برسانند و یا بر عکس. با دقت در [[آیات قرآن کریم]] و بررسی سرگذشت [[ملت‌ها]] و امت‌های پیشین، به روشنی درمی‌یابیم که [[سنت الهی]] چنین بوده که پدید‌آمدن هر گونه دگرگونی و تحولی برای جامعه‌های انسانی، به دست و [[اراده]] خود آنان شدنی است. همان‌گونه که [[سرنوشت]] یک [[انسان]]، در گرو چگونگی [[رفتار]] و کارهای او است، [[سرنوشت]] یک [[جامعه]] نیز بستگی فراوانی به کارکرد گروهی افراد دارد. [[خداوند]] بزرگ در آیه‌ا‌ی تأکید کرده [[سرنوشت]] هیچ [[قوم]] و ملتی را دچار دگرگونی نمی‌کند مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند<ref>رعد (۱۳)، آیه ۱۱.</ref>. و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: نعمتی را که به گروه و امتی داده، تغییر نمی‌دهد؛ جز آنکه آنان، خودشان را تغییر دهند<ref>انفال (۸)، آیه ۵۳.</ref>.  
::::::«[[انسان‌ها]]، معمار [[سرنوشت]] [[جامعه]] و تاریخ‌اند. ایشان، محور دگرگونی اوضاع [[اجتماعی]] هستند. با خود آنان است که بتوانند [[جامعه]] خویش را از وضع بد و نامناسب به خوب و مناسب برسانند و یا بر عکس. با دقت در [[آیات قرآن کریم]] و بررسی سرگذشت [[ملت‌ها]] و امت‌های پیشین، به روشنی درمی‌یابیم که [[سنت الهی]] چنین بوده که پدید‌آمدن هر گونه دگرگونی و تحولی برای جامعه‌های انسانی، به دست و [[اراده]] خود آنان شدنی است. همان‌گونه که [[سرنوشت]] یک [[انسان]]، در گرو چگونگی [[رفتار]] و کارهای او است، [[سرنوشت]] یک [[جامعه]] نیز بستگی فراوانی به کارکرد گروهی افراد دارد. [[خداوند]] بزرگ در آیه‌ا‌ی تأکید کرده [[سرنوشت]] هیچ [[قوم]] و ملتی را دچار دگرگونی نمی‌کند مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند<ref>رعد (۱۳)، آیه ۱۱.</ref>. و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: نعمتی را که به گروه و امتی داده، تغییر نمی‌دهد؛ جز آنکه آنان، خودشان را تغییر دهند<ref>انفال (۸)، آیه ۵۳.</ref>.  
::::::از واژه‌های "[[قوم]]" و "انفسهم" در این دو [[آیه]]، به روشنی به دست می‌آید که خواست گروهیِ [[جامعه]]، بسترهای گوناگونی را فراهم می‌سازد که در دگرگونی [[سرنوشت]] آن اجتماع، نقش به‌سزایی دارد. در واقع، دگرگونی زیرساخت‌های ارزشی [[جامعه]]، بستر و زمینه مهمی در دگرگونی اوضاع [[اجتماعی]] است. این تغییر از درون [[اندیشه]] و [[جان]] [[انسان‌ها]] سر برآورده و آن‌گاه [[اراده]] [[اجتماعی]] نوین هماهنگ با آن [[اندیشه]] و [[آرمان]] را پدید می‌آورد. و [[حکومت‌ها]] به مثابه بزرگ‌ترین فرآورده [[اراده]] [[اجتماعی]]، پیرو این اصل اساسی است.
::::::از واژه‌های "[[قوم]]" و "انفسهم" در این دو [[آیه]]، به روشنی به دست می‌آید که خواست گروهیِ [[جامعه]]، بسترهای گوناگونی را فراهم می‌سازد که در دگرگونی [[سرنوشت]] آن اجتماع، نقش به‌سزایی دارد. در واقع، دگرگونی زیرساخت‌های ارزشی [[جامعه]]، بستر و زمینه مهمی در دگرگونی اوضاع [[اجتماعی]] است. این تغییر از درون [[اندیشه]] و [[جان]] [[انسان‌ها]] سر برآورده و آن‌گاه [[اراده]] [[اجتماعی]] نوین هماهنگ با آن [[اندیشه]] و [[آرمان]] را پدید می‌آورد. و [[حکومت‌ها]] به مثابه بزرگ‌ترین فرآورده [[اراده]] [[اجتماعی]]، پیرو این اصل اساسی است.
::::::بنابراین، ضروری‌ترین کار، پیش از سامان‌یافتن هر نوع [[حکومتی]] در [[جامعه]]، فراهم‌کردن زمینه‌ها و بسترهای هماهنگ با آن [[حکومت]]، جهت [[پذیرش مردمی]] است؛ چرا که ساختار [[حکومت]] مطلوب [[مردم]]، در [[جامعه]] به گونه‌ای شکل می‌گیرد که [[خرد]] گروهیِ اجتماع، [[تحمل]] پذیرش آن را داشته باشند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۶۸.</ref>.
 
::::::«[[پروای الهی]] در همه زمان‌ها لازم و [[واجب]] است؛ اما در [[دوران غیبت]]، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده است تا [[انسان‌ها]] را به [[بیراهه]] کشانده، [[گمراه]] سازند.
بنابراین، ضروری‌ترین کار، پیش از سامان‌یافتن هر نوع [[حکومتی]] در [[جامعه]]، فراهم‌کردن زمینه‌ها و بسترهای هماهنگ با آن [[حکومت]]، جهت [[پذیرش مردمی]] است؛ چرا که ساختار [[حکومت]] مطلوب [[مردم]]، در [[جامعه]] به گونه‌ای شکل می‌گیرد که [[خرد]] گروهیِ اجتماع، [[تحمل]] پذیرش آن را داشته باشند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۶۸.</ref>.
::::::[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "همانا برای [[صاحب الامر]] غیبتی هست؛ پس [[بنده]] [[تقوای الهی]] پیشه نماید و به [[دین]] او چنگ زند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۵۱.</ref>. آن [[حضرت]] همچنین فرمود: "هر کس شاد می‌شود از آن که از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[پرهیزگار]] بوده، به نیکویی‌های [[اخلاقی]] عمل کند؛ در حالی که [[منتظر]] است. پس اگر از [[دنیا]] برود و پس از آن، [[قائم]] [[قیام]] نماید، پاداشی مانند آن کس که [[قائم]] را [[درک]] کند، خواهد داشت. پس کوشش کنید و [[منتظر]] باشید. گوارایتان [[باد]] ای گروه مورد [[رحمت الهی]] واقع شده!<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[بایسته‌های عصر چشم به راهی (مقاله)|بایسته‌های عصر چشم به راهی]].</ref>.
 
«[[پروای الهی]] در همه زمان‌ها لازم و [[واجب]] است؛ اما در [[دوران غیبت]]، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده است تا [[انسان‌ها]] را به [[بیراهه]] کشانده، [[گمراه]] سازند.
 
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "همانا برای [[صاحب الامر]] غیبتی هست؛ پس [[بنده]] [[تقوای الهی]] پیشه نماید و به [[دین]] او چنگ زند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۵۱.</ref>. آن [[حضرت]] همچنین فرمود: "هر کس شاد می‌شود از آن که از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[پرهیزگار]] بوده، به نیکویی‌های [[اخلاقی]] عمل کند؛ در حالی که [[منتظر]] است. پس اگر از [[دنیا]] برود و پس از آن، [[قائم]] [[قیام]] نماید، پاداشی مانند آن کس که [[قائم]] را [[درک]] کند، خواهد داشت. پس کوشش کنید و [[منتظر]] باشید. گوارایتان [[باد]] ای گروه مورد [[رحمت الهی]] واقع شده!<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[بایسته‌های عصر چشم به راهی (مقاله)|بایسته‌های عصر چشم به راهی]].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۶: خط ۸۹:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[روایات]]، بر [[ضرورت]] همگونی و پیوند [[فکری]] و عملی با [[امام]] در [[عصر انتظار]] تأکید شده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ اَلْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ اَلْأَخْلاَقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ اَلْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ اَلْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ اِنْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا اَلْعِصَابَةُ اَلْمَرْحُومَةُ"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۲۱۷.</ref>؛ هرکس [[آرزو]] دارد که از [[اصحاب حضرت قائم]] باشد باید [[منتظر]] او باشد و در حال [[انتظار]] بر اساس [[تقوی]] و [[[اخلاق نیک]] [[رفتار]] نماید. پس بر [[آراستگی]] [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] جدی باشید و [[انتظار]] آن [[حضرت]] را بکشید که بر شما گوارا [[باد]] این [[انتظار]] و [[چشم به راهی]]، ای گروه اهل [[رحمت]] و [[نجات]]!" طبق این [[حدیث]]، تنها راه قرارگرفتن در صف [[یاران مهدی]]{{ع}} الگوپذیری عملی و [[اخلاقی]] از او در [[عصر انتظار]] است. [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> فرمود: {{متن حدیث|اندازه=155%|"اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۵، ص۶۶.</ref>؛ معنای [[آیه]] این است که در انجام [[واجبات]] [[دینی]] مقاوم و [[استوار]] باشید و در مقابل دشمنانتان [[ایستادگی]] کنید و با امامی که در [[انتظار]] او نشسته [[اید]]، پیوند [[معنوی]] ایجاد نمایید.
::::::«در [[روایات]]، بر [[ضرورت]] همگونی و پیوند [[فکری]] و عملی با [[امام]] در [[عصر انتظار]] تأکید شده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ اَلْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ اَلْأَخْلاَقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ اَلْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ اَلْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ اِنْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا اَلْعِصَابَةُ اَلْمَرْحُومَةُ"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۲۱۷.</ref>؛ هرکس [[آرزو]] دارد که از [[اصحاب حضرت قائم]] باشد باید [[منتظر]] او باشد و در حال [[انتظار]] بر اساس [[تقوی]] و [[[اخلاق نیک]] [[رفتار]] نماید. پس بر [[آراستگی]] [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] جدی باشید و [[انتظار]] آن [[حضرت]] را بکشید که بر شما گوارا [[باد]] این [[انتظار]] و [[چشم به راهی]]، ای گروه اهل [[رحمت]] و [[نجات]]!" طبق این [[حدیث]]، تنها راه قرارگرفتن در صف [[یاران مهدی]]{{ع}} الگوپذیری عملی و [[اخلاقی]] از او در [[عصر انتظار]] است. [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> فرمود: {{متن حدیث|اندازه=155%|"اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۵، ص۶۶.</ref>؛ معنای [[آیه]] این است که در انجام [[واجبات]] [[دینی]] مقاوم و [[استوار]] باشید و در مقابل دشمنانتان [[ایستادگی]] کنید و با امامی که در [[انتظار]] او نشسته [[اید]]، پیوند [[معنوی]] ایجاد نمایید.
::::::هم چنین سفارش اصلی خود [[امام عصر]]{{ع}} به [[پیروان]] و [[منتظران]] ظهورش، جز [[ولایت‌پذیری]] و عمل به [[احکام]] و [[دستورات]] الاهی، چیز دیگری نیست. ایشان در توقیعی که برای [[شیخ مفید]] صادر فرموده، به [[شیعیان]] توصیه نموده است: {{متن حدیث|"فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ أَمْرَنَا بَغْتَةٌ فُجَاءَةٌ حِینَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا یُنْجِیهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَة"}}<ref>الإحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref>؛ هریک از شما باید به آن چه موجب نزدیکی و جلب [[محبت]] ما [[اهل بیت]] می‌شود، عمل کند و ازکارهایی که موجبات [[ناراحتی]] و [[خشم]] و رنجش ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] [[ظهور]]، دفعی و ناگهانی است. در آن زمان، [[توبه]] برای کسی سودی نخواهد داشت و [[پشیمانی]] کسی از کار [[زشت]] وی را از مجازات ما [[نجات]] نخواهد داد. هم چنین آن [[حضرت]] در دعای: {{متن حدیث|"اللهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ..."}}<ref>مفاتیح الجنان، دعای امام زمان{{ع}}.</ref> [[توفیق]] [[بندگی]] و [[عمل به دستورات]] [[دینی]] و دوری از [[معصیت]] و [[گناه]] را به عنوان نخستین خواسته [[انسان]] از [[خداوند]]، به [[شیعیان]] و [[منتظران]] ظهورش [[تعلیم]] فرموده است.
 
::::::بدون [[شک]]، [[پارسایی]] و [[آراستگی]] به [[فضیلت]] [[تقوی]] و [[اخلاق نیکو]]، موجب [[برازندگی]] و [[زیبایی]] هر [[انسان]] [[عاشق]] کمال و [[فضیلت]] است. آن چه خواسته اصلی [[پیشوایان دین]] و شخص [[امام مهدی]]{{ع}} است و در [[احادیث]] و [[روایات]] بدان تأکید شده، عمل به بایدهای [[دینی]] و اهتمام ورزیدن نسبت به انجام [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] است؛ زیرا لازمه [[معرفت]] و [[عشق]] به [[امام]]، الگوپذیری و [[تأسی]] به او در افکار، [[آداب]]، منش و [[رفتار]] است. از این نظر، معرفتی که انگیزه الگوپذیری و اقتدای عملی [[انسان]] به [[امام]] و مقتدا را در پی نداشته باشد، [[معرفت]] نیست؛ چرا که [[معرفت]] و [[شناخت]] [[حضرت]]، باید به ایجاد سنخیت میان [[مأموم]] و [[امام]] منجر شود. اساساً امکان ندارد کسی حقیقتاً [[عاشق]] و شیفته [[امام عصر]]{{ع}} باشد، اما از راه و رسم [[مهدی]] زیستی، دور، یا نسبت به آن بی‌تفاوت بماند و [[آداب]] و [[رفتار]] وی، رنگ و بوی [[مهدوی]] نداشته باشد؛ زیرا بدون [[همراهی]] و هم رنگی، [[انتظار]] و [[چشم به راهی]] برای [[مهدی موعود]]، معنا و مفهومی نخواهد داشت.
هم چنین سفارش اصلی خود [[امام عصر]]{{ع}} به [[پیروان]] و [[منتظران]] ظهورش، جز [[ولایت‌پذیری]] و عمل به [[احکام]] و [[دستورات]] الاهی، چیز دیگری نیست. ایشان در توقیعی که برای [[شیخ مفید]] صادر فرموده، به [[شیعیان]] توصیه نموده است: {{متن حدیث|"فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ أَمْرَنَا بَغْتَةٌ فُجَاءَةٌ حِینَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا یُنْجِیهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَة"}}<ref>الإحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref>؛ هریک از شما باید به آن چه موجب نزدیکی و جلب [[محبت]] ما [[اهل بیت]] می‌شود، عمل کند و ازکارهایی که موجبات [[ناراحتی]] و [[خشم]] و رنجش ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] [[ظهور]]، دفعی و ناگهانی است. در آن زمان، [[توبه]] برای کسی سودی نخواهد داشت و [[پشیمانی]] کسی از کار [[زشت]] وی را از مجازات ما [[نجات]] نخواهد داد. هم چنین آن [[حضرت]] در دعای: {{متن حدیث|"اللهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ..."}}<ref>مفاتیح الجنان، دعای امام زمان{{ع}}.</ref> [[توفیق]] [[بندگی]] و [[عمل به دستورات]] [[دینی]] و دوری از [[معصیت]] و [[گناه]] را به عنوان نخستین خواسته [[انسان]] از [[خداوند]]، به [[شیعیان]] و [[منتظران]] ظهورش [[تعلیم]] فرموده است.
::::::بنابراین، یکی از نشانه‌های [[منتظر]] بودن، [[پیراستگی]] در عمل و تزیین به آراستگی‌های [[اخلاقی]] و ارزشی است. آن چه در این خصوص، حائز اهمیت است، توجه ویژه به این نکته است که این [[تقوا]] پیشگی حتماً بر اساس [[الگو]] پذیری از [[امام]] و [[ولایت]] ایشان باشد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۲۶.</ref>.
 
بدون [[شک]]، [[پارسایی]] و [[آراستگی]] به [[فضیلت]] [[تقوی]] و [[اخلاق نیکو]]، موجب [[برازندگی]] و [[زیبایی]] هر [[انسان]] [[عاشق]] کمال و [[فضیلت]] است. آن چه خواسته اصلی [[پیشوایان دین]] و شخص [[امام مهدی]]{{ع}} است و در [[احادیث]] و [[روایات]] بدان تأکید شده، عمل به بایدهای [[دینی]] و اهتمام ورزیدن نسبت به انجام [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] است؛ زیرا لازمه [[معرفت]] و [[عشق]] به [[امام]]، الگوپذیری و [[تأسی]] به او در افکار، [[آداب]]، منش و [[رفتار]] است. از این نظر، معرفتی که انگیزه الگوپذیری و اقتدای عملی [[انسان]] به [[امام]] و مقتدا را در پی نداشته باشد، [[معرفت]] نیست؛ چرا که [[معرفت]] و [[شناخت]] [[حضرت]]، باید به ایجاد سنخیت میان [[مأموم]] و [[امام]] منجر شود. اساساً امکان ندارد کسی حقیقتاً [[عاشق]] و شیفته [[امام عصر]]{{ع}} باشد، اما از راه و رسم [[مهدی]] زیستی، دور، یا نسبت به آن بی‌تفاوت بماند و [[آداب]] و [[رفتار]] وی، رنگ و بوی [[مهدوی]] نداشته باشد؛ زیرا بدون [[همراهی]] و هم رنگی، [[انتظار]] و [[چشم به راهی]] برای [[مهدی موعود]]، معنا و مفهومی نخواهد داشت.
 
بنابراین، یکی از نشانه‌های [[منتظر]] بودن، [[پیراستگی]] در عمل و تزیین به آراستگی‌های [[اخلاقی]] و ارزشی است. آن چه در این خصوص، حائز اهمیت است، توجه ویژه به این نکته است که این [[تقوا]] پیشگی حتماً بر اساس [[الگو]] پذیری از [[امام]] و [[ولایت]] ایشان باشد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۲۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۳: خط ۱۰۹:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از شاخص‌های اصلی کادر حکومت مهدوی، پارسایی، تهذیب نفس و آراستگی به مکارم اخلاق است.امام صادق{{ع}} فرمود: هرکس دوست دارد که از یاران حضرت قائم {{ع}} باشد، باید منتظر باشد و در این حال، به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار کند...<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶: {{متن حدیث| قَالَ الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاق‏...}}.</ref>.
::::::«از شاخص‌های اصلی کادر حکومت مهدوی، پارسایی، تهذیب نفس و آراستگی به مکارم اخلاق است.امام صادق{{ع}} فرمود: هرکس دوست دارد که از یاران حضرت قائم {{ع}} باشد، باید منتظر باشد و در این حال، به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار کند...<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶: {{متن حدیث| قَالَ الْإِمَامُ الصَّادِقُ{{ع}}: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاق‏...}}.</ref>.
::::::به یقین در جامعه‌ای که دعوت‌کنندگان به خیر و نیکی و بازدارندگان از شر و زشتی، وجود نداشته باشند، نفوس پیراسته و تربیت یافته بستری مناسب برای رشد و افزایش نمی‌یابند»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]، ص 265.</ref>.
 
به یقین در جامعه‌ای که دعوت‌کنندگان به خیر و نیکی و بازدارندگان از شر و زشتی، وجود نداشته باشند، نفوس پیراسته و تربیت یافته بستری مناسب برای رشد و افزایش نمی‌یابند»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]، ص 265.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۵: خط ۱۳۲:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابراهیم کوثری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابراهیم کوثری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[یاران حضرت مهدی]] از لحاظ [[تقوی]] و تدین، باید سرآمد [[انسان‌ها]] باشد‌؛ زیرا تا [[یاران مهدی]] به نصاب لازم نرسد، [[اراده خدا]] به [[ظهور]] وی تعلق نمی‌گیرد و آن [[حضرت]]، [[ظهور]] نخواهد کرد؛ چون با افراد [[ناپاک]] و آلوده، [[زندگی]] [[جامعه]] سامان نمی‌پذیرد‌. پس [[وظایف]] [[جامعه مهدوی]] و [[یاران مهدی]]{{ع}}، [[اصلاح]] و [[تزکیه]] [[نفوس]] فردی و [[اجتماعی]] است. هرچه [[جامعه]] به [[فساد]] بیشتر ‌‌آغشته باشد، [[ظهور]] وی بیشتر به تأخیر می‌افتد. بر عکس، هرچه [[جامعه]] به سمت [[اصلاح]] و [[تربیت نفوس]] پیشروی کنند، [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیک می‌شود.
::::::«[[یاران حضرت مهدی]] از لحاظ [[تقوی]] و تدین، باید سرآمد [[انسان‌ها]] باشد‌؛ زیرا تا [[یاران مهدی]] به نصاب لازم نرسد، [[اراده خدا]] به [[ظهور]] وی تعلق نمی‌گیرد و آن [[حضرت]]، [[ظهور]] نخواهد کرد؛ چون با افراد [[ناپاک]] و آلوده، [[زندگی]] [[جامعه]] سامان نمی‌پذیرد‌. پس [[وظایف]] [[جامعه مهدوی]] و [[یاران مهدی]]{{ع}}، [[اصلاح]] و [[تزکیه]] [[نفوس]] فردی و [[اجتماعی]] است. هرچه [[جامعه]] به [[فساد]] بیشتر ‌‌آغشته باشد، [[ظهور]] وی بیشتر به تأخیر می‌افتد. بر عکس، هرچه [[جامعه]] به سمت [[اصلاح]] و [[تربیت نفوس]] پیشروی کنند، [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیک می‌شود.
::::::در [[روایات]] آمده است: هرگاه [[سیصد و سیزده]] نفر [[یاران امام زمان]]({{ع}} موجود گردید، آن [[حضرت]] به [[فرمان الهی]] برای [[تشکیل حکومت]] جهانی [[واحد]] [[قیام]] می‌‌کند. این مهم وقتی تحقق می‌‌یابد که افراد، متصف به [[تقوای الهی]] و [[بندگی]] [[راستین]] گردد.
 
::::::[[تقوی]]، وقت معنی پیدا می‌‌کند که [[انسان]] در قبال [[جامعه]] [[احساس مسئولیت]] کند‌، به گونه‌ای که در برابر [[خدا]] [[مسئول]] است. [[مسئولیت انسان]] وقتی محرز می‌‌شود که از [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[غفلت]] نورزد. [[قرآن کریم]]، فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] را باعث [[عزّت]] و فلاح فرد و [[جامعه]] می‌‌خواند و می‌‌فرماید: «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا می‌خوانند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و اینانند که رستگارند»<ref>{{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref>.
در [[روایات]] آمده است: هرگاه [[سیصد و سیزده]] نفر [[یاران امام زمان]]({{ع}} موجود گردید، آن [[حضرت]] به [[فرمان الهی]] برای [[تشکیل حکومت]] جهانی [[واحد]] [[قیام]] می‌‌کند. این مهم وقتی تحقق می‌‌یابد که افراد، متصف به [[تقوای الهی]] و [[بندگی]] [[راستین]] گردد.
::::::در [[آیه]] دو نکته وجود دارد‌: یکی، [[دعوت]] به [[کار خیر]] که در قالب [[امر به معروف]] مطرح شده است و دیگری اینکه [[دعوت]] کنندگان به معروف و باز دارندگان از منکر، صاحبان [[عزّت]] و اقتدارند. نتیجه این می‌شود که [[جامعه]] بی‌تفاوت در مقابل [[ظلم و ستم]]، مرده است. در [[آیه]] دیگر، [[خداوند]] [[برتری]] یک [[ملت]] و [[امت]] را به [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌‌داند: «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید»<ref>{{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ}} سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>.
 
::::::[[آیه مبارکه]]، [[امت پیامبر]] [[آخر الزمان]] را، [[بهترین]] [[امت‌ها]] معرفی کرده‌اند؛ پس طبیعی است که [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}}، از [[بهترین]] افراد تشکیل می‌‌شود که تحقق این امتیاز، به کسب مراتب [[اخلاقی]] و عملی [[انسان]] بستگی دارد. افراد غیر [[صالح]]، به هیچ روی در [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} جایگاهی ندارند‌؛ زیرا طبق [[وعده الهی]] «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد»<ref>{{متن قرآن|عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> [[حکومت]] از آن [[صالحان]] هستند.
[[تقوی]]، وقت معنی پیدا می‌‌کند که [[انسان]] در قبال [[جامعه]] [[احساس مسئولیت]] کند‌، به گونه‌ای که در برابر [[خدا]] [[مسئول]] است. [[مسئولیت انسان]] وقتی محرز می‌‌شود که از [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[غفلت]] نورزد. [[قرآن کریم]]، فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] را باعث [[عزّت]] و فلاح فرد و [[جامعه]] می‌‌خواند و می‌‌فرماید: «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا می‌خوانند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و اینانند که رستگارند»<ref>{{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref>.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} ویژگی [[یاران مهدی]]{{ع}} را چنین بیان کرده است:{{متن حدیث| مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ}}<ref>ابن ابی زینب محمد بن ابراهیم نعمانی، همان، ص۲۰۰.</ref>.
 
::::::بنابراین، [[یاران مهدی]]، در کمال [[پاکی]] و [[طهارت]] و نهایت [[زیبایی]] [[اخلاق]] [[زندگی]] می‌‌کند؛ چون از [[ورع]] - که درجه بالاتر از [[تقوای الهی]] است- برخوردارند. شاید بدین جهت است که در برخی [[روایات]]، نداشتن [[ورع]] مساوی با عدم [[دینداری]] قلمداد شده است‌: {{متن حدیث| لَا دِينَ لِمَنْ لَا وَرَعَ لَهُ}}<ref>صدوق‌،همان‌، ج۲، ص۶۱‌.</ref>.
در [[آیه]] دو نکته وجود دارد‌: یکی، [[دعوت]] به [[کار خیر]] که در قالب [[امر به معروف]] مطرح شده است و دیگری اینکه [[دعوت]] کنندگان به معروف و باز دارندگان از منکر، صاحبان [[عزّت]] و اقتدارند. نتیجه این می‌شود که [[جامعه]] بی‌تفاوت در مقابل [[ظلم و ستم]]، مرده است. در [[آیه]] دیگر، [[خداوند]] [[برتری]] یک [[ملت]] و [[امت]] را به [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌‌داند: «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید»<ref>{{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ}} سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>.
::::::[[ورع]]، نهایت [[خویشتن‌داری]] در مقابل [[گناه]]، حتی نسبت به مواردی است که حلیت و [[حرمت]] چیزی روشن نباشد. از آنجا که [[اعمال]] [[شیعه]]، به ظاهر منتسب به [[امام]] [[معصوم]] و [[حجت خدا]] است، [[امام]] [[معصوم]] هم از [[شیعیان]] خود [[انتظار]] [[اعمال]] [[خالص]] دارد و از [[اعمال]] [[ناپسند]] یارانش به شدت رنجیده و ناراحت می‌‌شود.
 
::::::وجود [[مقدس]] [[علی]] {{ع}}، وقتی شنید‌: استاندارش [[عثمان بن حنیف انصاری]] ‌در [[شهر بصره]] در [[مجلسی]] شرکت کرده است که [[صاحبان قدرت]] و [[ثروت]] در آن حضور دارد و از اقشار [[فقیر]] [[جامعه]] کسی در آن مجلس [[دعوت]] نیست‌، [[جان]] [[علی]] {{ع}} [[آتش]] گرفت و [[نامه]] عتاب‌آمیز برای فرماندارش نوشت:{{متن حدیث| أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِي‏ءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، تهران‌، نشر آموزش انقلاب،۱۳۷۲، نامه ۴۵.</ref>.
[[آیه مبارکه]]، [[امت پیامبر]] [[آخر الزمان]] را، [[بهترین]] [[امت‌ها]] معرفی کرده‌اند؛ پس طبیعی است که [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}}، از [[بهترین]] افراد تشکیل می‌‌شود که تحقق این امتیاز، به کسب مراتب [[اخلاقی]] و عملی [[انسان]] بستگی دارد. افراد غیر [[صالح]]، به هیچ روی در [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} جایگاهی ندارند‌؛ زیرا طبق [[وعده الهی]] «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد»<ref>{{متن قرآن|عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> [[حکومت]] از آن [[صالحان]] هستند.
::::::در این [[نامه]] دو مطلب مهم مطرح شده است: یکی، ضروت وجود و نقش حیاتی [[امام]] در [[جامعه]] و دیگری، [[ساده زیستی]] و [[قناعت]] پیروان‌. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: البته شما مثل [[علی]] نمی‌توانید [[زندگی]] کنید؛ اما [[رهبر]] و پیشوای خود را با ورع‌، [[اجتهاد]]، [[پاکدامنی]] و محکم‌کاری [[یاری]] کنید‌. فرق میان [[اجتهاد]] و [[ورع]] را [[امام صادق]] {{ع}} این گونه بیان کرده است: {{متن حدیث| أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ}}<ref>باقر مجلسی‌، همان‌، ج۷، ص۳۵.</ref>.
 
::::::پس [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[شیعیان]]، [[انتظار]] [[اعمال صالح]] و [[زندگی پاک]] دارد‌»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 13-14.</ref>.
[[امام صادق]] {{ع}} ویژگی [[یاران مهدی]]{{ع}} را چنین بیان کرده است:{{متن حدیث| مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ}}<ref>ابن ابی زینب محمد بن ابراهیم نعمانی، همان، ص۲۰۰.</ref>.
 
بنابراین، [[یاران مهدی]]، در کمال [[پاکی]] و [[طهارت]] و نهایت [[زیبایی]] [[اخلاق]] [[زندگی]] می‌‌کند؛ چون از [[ورع]] - که درجه بالاتر از [[تقوای الهی]] است- برخوردارند. شاید بدین جهت است که در برخی [[روایات]]، نداشتن [[ورع]] مساوی با عدم [[دینداری]] قلمداد شده است‌: {{متن حدیث| لَا دِينَ لِمَنْ لَا وَرَعَ لَهُ}}<ref>صدوق‌،همان‌، ج۲، ص۶۱‌.</ref>.
 
[[ورع]]، نهایت [[خویشتن‌داری]] در مقابل [[گناه]]، حتی نسبت به مواردی است که حلیت و [[حرمت]] چیزی روشن نباشد. از آنجا که [[اعمال]] [[شیعه]]، به ظاهر منتسب به [[امام]] [[معصوم]] و [[حجت خدا]] است، [[امام]] [[معصوم]] هم از [[شیعیان]] خود [[انتظار]] [[اعمال]] [[خالص]] دارد و از [[اعمال]] [[ناپسند]] یارانش به شدت رنجیده و ناراحت می‌‌شود.
 
وجود [[مقدس]] [[علی]] {{ع}}، وقتی شنید‌: استاندارش [[عثمان بن حنیف انصاری]] ‌در [[شهر بصره]] در [[مجلسی]] شرکت کرده است که [[صاحبان قدرت]] و [[ثروت]] در آن حضور دارد و از اقشار [[فقیر]] [[جامعه]] کسی در آن مجلس [[دعوت]] نیست‌، [[جان]] [[علی]] {{ع}} [[آتش]] گرفت و [[نامه]] عتاب‌آمیز برای فرماندارش نوشت:{{متن حدیث| أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِي‏ءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، تهران‌، نشر آموزش انقلاب،۱۳۷۲، نامه ۴۵.</ref>.
 
در این [[نامه]] دو مطلب مهم مطرح شده است: یکی، ضروت وجود و نقش حیاتی [[امام]] در [[جامعه]] و دیگری، [[ساده زیستی]] و [[قناعت]] پیروان‌. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: البته شما مثل [[علی]] نمی‌توانید [[زندگی]] کنید؛ اما [[رهبر]] و پیشوای خود را با ورع‌، [[اجتهاد]]، [[پاکدامنی]] و محکم‌کاری [[یاری]] کنید‌. فرق میان [[اجتهاد]] و [[ورع]] را [[امام صادق]] {{ع}} این گونه بیان کرده است: {{متن حدیث| أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ}}<ref>باقر مجلسی‌، همان‌، ج۷، ص۳۵.</ref>.
 
پس [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[شیعیان]]، [[انتظار]] [[اعمال صالح]] و [[زندگی پاک]] دارد‌»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 13-14.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۷: خط ۱۷۴:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در مقاله ''«[[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در مقاله ''«[[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[تهذیب نفس]] و کسب [[فضائل اخلاقی]] [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است، چنانکه در روایتی که [[نعمانی]] به [[سند]] خود از [[امام صادق]]{{ع}}، [[نقل]] می‌‌کند آمده است:"هر کس [[دوست]] می‌‌دارد از [[یاران حضرت قائم]]{{ع}}، باشد باید که [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید، در حالی که [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش [[قائم]]{{ع}}،بپاخیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است، پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا [[باد]] شما را ای گروه مشمول [[رحمت]] [[خداوند]]"<ref>{{متن حدیث| مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}}؛ النعمانی، محمد بن ابراهیم، پیشین، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.
::::::«[[تهذیب نفس]] و کسب [[فضائل اخلاقی]] [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است، چنانکه در روایتی که [[نعمانی]] به [[سند]] خود از [[امام صادق]]{{ع}}، [[نقل]] می‌‌کند آمده است:"هر کس [[دوست]] می‌‌دارد از [[یاران حضرت قائم]]{{ع}}، باشد باید که [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید، در حالی که [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش [[قائم]]{{ع}}،بپاخیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است، پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا [[باد]] شما را ای گروه مشمول [[رحمت]] [[خداوند]]"<ref>{{متن حدیث| مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}}؛ النعمانی، محمد بن ابراهیم، پیشین، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.
::::::موضوع [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در [[عصر غیبت]]، از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]] به مرحوم [[شیخ مفید]] صادر گردیده، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌‌زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[بدر]] منیر شمرده شده است:"... پس تنها چیزی که ما را از آنان ([[شیعیان]]) پوشیده می‌‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌‌رسد و خوشایند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود"<ref>{{متن حدیث|فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.</ref><ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]].</ref>.
 
موضوع [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در [[عصر غیبت]]، از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]] به مرحوم [[شیخ مفید]] صادر گردیده، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌‌زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[بدر]] منیر شمرده شده است:"... پس تنها چیزی که ما را از آنان ([[شیعیان]]) پوشیده می‌‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌‌رسد و خوشایند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود"<ref>{{متن حدیث|فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.</ref><ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]].</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش