پرش به محتوا

معجزات امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:151949.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]]
[[پرونده:151949.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]]
::::::آیت‌‌الله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌‌الله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[علائم]] تشریفی [[خاصه]] آن [[حضرت]] در هنگام قیام‌:
 
«[[علائم]] تشریفی [[خاصه]] آن [[حضرت]] در هنگام قیام‌:
:::::*'''ماه و [[خورشید]] در [[فرمان]] او باشد''': مانند [[سلیمان]] ماه و [[خورشید]] را بخواند و [[اجابت]] او کنند.
:::::*'''ماه و [[خورشید]] در [[فرمان]] او باشد''': مانند [[سلیمان]] ماه و [[خورشید]] را بخواند و [[اجابت]] او کنند.
:::::*'''باد و ابرهای شدید در تسخیر او باشد''': [[خداوند]]، ابرهای رام را در [[اختیار]] [[ذوالقرنین]] گذارد و ابرهای سخت رعد و برق‌دار را برای [[قائم]]{{ع}} [[ذخیره]] فرمود<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۲۶، ح ۸۷۰.</ref>. و در کیفیت [[ظهور]] خواهد آمد، که [[اصحاب]] او برابر سوار شوند.
:::::*'''باد و ابرهای شدید در تسخیر او باشد''': [[خداوند]]، ابرهای رام را در [[اختیار]] [[ذوالقرنین]] گذارد و ابرهای سخت رعد و برق‌دار را برای [[قائم]]{{ع}} [[ذخیره]] فرمود<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۲۶، ح ۸۷۰.</ref>. و در کیفیت [[ظهور]] خواهد آمد، که [[اصحاب]] او برابر سوار شوند.
خط ۴۱: خط ۴۲:
| پاسخ‌دهنده = نجم‌الدین طبسی
| پاسخ‌دهنده = نجم‌الدین طبسی
| پاسخ = آیت الله '''[[نجم‌الدین طبسی]]''' در کتاب ''«[[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]»'' در اين‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت الله '''[[نجم‌الدین طبسی]]''' در کتاب ''«[[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]»'' در اين‌باره گفته است:
::::::«در [[آخرالزمان]] هر چند [[مردم]] برای روی کارآمدن دولتی قدرتمند ودر عین حال پشتیبان ستمدیدگان، لحظه شماری می‌کنند، ولی به بسیاری از [[دولت]] هایی که روی کار می‌آیند، خوش بین نیستند وسخن هر حزب وگروهی را نمی‌پذیرند واصولاً کسی را قادر نمی‌دانند که بتواند [[نظم]] را به [[جامعه جهانی]] بازگرداند و دنیای پرآشوب را سامان بخشد. از این رو، مدّعی بازگشت [[نظم]] به [[جامعه]] وگسترش [[امنیت]] در [[جهان]]، باید دارای توانی فوق توان دیگر [[انسان‌ها]] باشد واثبات این مطلب نیاز به نشان دادن [[کرامات]] وکارهای [[خارق العاده]] دارد وشاید برای این است که [[حضرت مهدی]]{{ع}} در آغاز [[ظهور]]، دست به یک سلسله [[کرامات]] ومعجزات می‌زند؛ به پرنده در حال پرواز اشاره می‌کند واو فوراً فرود می‌آید ودر [[دست حضرت]] قرار می‌گیرد. چوب خشک را در [[زمین]] بایر فرو می‌برد وآن چوب بی درنگ سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. با این کارها به [[مردم]] ثابت می‌شود که سرو کار آنان با شخصیتی است که [[آسمان]] و [[زمین]] به امر [[خداوند]] در [[اختیار]] و تحت [[فرمان]] اوست. این [[کرامات]] نویدی برای مردمی‌است که سال‌ها وبلکه قرن‌ها خود را زیر فشار وقهر [[آسمان]] وزمین می‌دیدند. مردمی‌که از بالای سر، مورد تهاجم هواپیماها وموشک‌ها قرار گرفته، میلیون‌ها [[قربانی]] داده‌اند وقدرتی را نمی‌یافتند که مانع آن همه تجاوزات گردد؛ ولی اینک خود را در برابر شخصیتی می‌بینند که [[آسمان]] وزمین وآن چه در آنهاست در [[اختیار]] اویند. مردمی‌ که تا دیروز، چنان در [[قحطی]] به سر می‌بردند که حتی برای تهیه نیازهای اوّلیه زندگی، رنج‌ها ومشکلاتی را متحمّل می‌شدند ودر اثر [[خشکسالی]] وکمبود زراعت، در محاصره [[اقتصادی]] شدیدی قرار گرفته بودند، امروز در برابر شخصیتی قرار گرفته اند که با اشاره‌ای [[زمین]] را سبز وخرّم می‌کند وآب وباران را جاری می‌سازد. مردمی‌که دچار بیماری‌های بی‌درمان شده اند، با کسی رو به رو می‌شوند که حتی بیماری‌های غیر قابل درمان را نیز علاج می‌کند و مردگان را زندگی می‌بخشد. این‌ها [[معجزات]] و کراماتی هستند که حکایت از [[توانایی]]، [[صداقت]] و [[حق]] بودن گفته‌های این [[رهبر]] آسمانی دارد. کوتاه سخن آن که جهانیان باور می‌کنند که این نوید دهنده با هیچ یک از مدّعیان پیشین شباهتی ندارد واو همان رهایی بخش واقعی وذخیره الهی و [[مهدی موعود]] است.  [[کرامات]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} گاهی برای رزمندگانش روی می‌دهد که بر ایمانشان می‌افزاید واعتقادشان را استوارتر می‌گرداند وگاه برای [[دشمنان]] ویا [[تردید]] کنندگان است که سبب [[ایمان]] واعتقاد آنان به [[حضرت]] می‌شود. اینک به بخشی از آن [[معجزات]] وکرامات اشاره می‌کنیم:
 
«در [[آخرالزمان]] هر چند [[مردم]] برای روی کارآمدن دولتی قدرتمند ودر عین حال پشتیبان ستمدیدگان، لحظه شماری می‌کنند، ولی به بسیاری از [[دولت]] هایی که روی کار می‌آیند، خوش بین نیستند وسخن هر حزب وگروهی را نمی‌پذیرند واصولاً کسی را قادر نمی‌دانند که بتواند [[نظم]] را به [[جامعه جهانی]] بازگرداند و دنیای پرآشوب را سامان بخشد. از این رو، مدّعی بازگشت [[نظم]] به [[جامعه]] وگسترش [[امنیت]] در [[جهان]]، باید دارای توانی فوق توان دیگر [[انسان‌ها]] باشد واثبات این مطلب نیاز به نشان دادن [[کرامات]] وکارهای [[خارق العاده]] دارد وشاید برای این است که [[حضرت مهدی]]{{ع}} در آغاز [[ظهور]]، دست به یک سلسله [[کرامات]] ومعجزات می‌زند؛ به پرنده در حال پرواز اشاره می‌کند واو فوراً فرود می‌آید ودر [[دست حضرت]] قرار می‌گیرد. چوب خشک را در [[زمین]] بایر فرو می‌برد وآن چوب بی درنگ سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. با این کارها به [[مردم]] ثابت می‌شود که سرو کار آنان با شخصیتی است که [[آسمان]] و [[زمین]] به امر [[خداوند]] در [[اختیار]] و تحت [[فرمان]] اوست. این [[کرامات]] نویدی برای مردمی‌است که سال‌ها وبلکه قرن‌ها خود را زیر فشار وقهر [[آسمان]] وزمین می‌دیدند. مردمی‌که از بالای سر، مورد تهاجم هواپیماها وموشک‌ها قرار گرفته، میلیون‌ها [[قربانی]] داده‌اند وقدرتی را نمی‌یافتند که مانع آن همه تجاوزات گردد؛ ولی اینک خود را در برابر شخصیتی می‌بینند که [[آسمان]] وزمین وآن چه در آنهاست در [[اختیار]] اویند. مردمی‌ که تا دیروز، چنان در [[قحطی]] به سر می‌بردند که حتی برای تهیه نیازهای اوّلیه زندگی، رنج‌ها ومشکلاتی را متحمّل می‌شدند ودر اثر [[خشکسالی]] وکمبود زراعت، در محاصره [[اقتصادی]] شدیدی قرار گرفته بودند، امروز در برابر شخصیتی قرار گرفته اند که با اشاره‌ای [[زمین]] را سبز وخرّم می‌کند وآب وباران را جاری می‌سازد. مردمی‌که دچار بیماری‌های بی‌درمان شده اند، با کسی رو به رو می‌شوند که حتی بیماری‌های غیر قابل درمان را نیز علاج می‌کند و مردگان را زندگی می‌بخشد. این‌ها [[معجزات]] و کراماتی هستند که حکایت از [[توانایی]]، [[صداقت]] و [[حق]] بودن گفته‌های این [[رهبر]] آسمانی دارد. کوتاه سخن آن که جهانیان باور می‌کنند که این نوید دهنده با هیچ یک از مدّعیان پیشین شباهتی ندارد واو همان رهایی بخش واقعی وذخیره الهی و [[مهدی موعود]] است.  [[کرامات]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} گاهی برای رزمندگانش روی می‌دهد که بر ایمانشان می‌افزاید واعتقادشان را استوارتر می‌گرداند وگاه برای [[دشمنان]] ویا [[تردید]] کنندگان است که سبب [[ایمان]] واعتقاد آنان به [[حضرت]] می‌شود. اینک به بخشی از آن [[معجزات]] وکرامات اشاره می‌کنیم:
::::#'''سخن گفتن پرنده:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حضرت مهدی]]{{ع}} در مسیر حرکت خود به یکی از [[سادات حسنی]] که دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد می‌کند؛ [[حسنی]] در [[مقام]] [[احتجاج]] برمی‌آید وخود را سزاوارتر به [[رهبری]] می‌داند. [[حضرت]] در پاسخ او می‌گوید: من [[مهدی]] هستم. [[حسنی]] می‌پرسد: آیا [[دلیل]] ونشانه‌ای داری تا با تو [[بیعت]] کنم؟ [[حضرت]] به پرنده‌ای که در [[آسمان]] در حال پرواز است، اشاره می‌کند وآن پرنده فرود می‌آید ودر دستان [[حضرت]] قرار می‌گیرد. آن گاه به [[قدرت]] [[خداوند]] لب به سخن می‌گشاید و بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} گواهی می‌دهد. برای [[اطمینان]] بیشتر [[سید حسنی]]، [[امام]]{{ع}} چوب خشکی را به [[زمین]] فرو می‌برد؛ آن چوب سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. بار دیگر، پاره سنگی را از [[زمین]] بر می‌دارد وبا یک فشار آن را [[خرد]] کرده، همانند خمیر نرم می‌کند. [[سید حسنی]] با دیدن آن [[کرامات]] به [[حضرت]] [[ایمان]] می‌آورد. خود وهمه نیروهایش [[تسلیم]] [[امام]]{{ع}} می‌شوند وحضرت او را به عنوان [[فرمانده]] نیروی خط مقدّم می‌گمارد"<ref>عقدالدرر، ص ۹۷، ۱۳۸، ۱۳۹؛ القول المختصر، ص ۱۹؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۵۸</ref>.
::::#'''سخن گفتن پرنده:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حضرت مهدی]]{{ع}} در مسیر حرکت خود به یکی از [[سادات حسنی]] که دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد می‌کند؛ [[حسنی]] در [[مقام]] [[احتجاج]] برمی‌آید وخود را سزاوارتر به [[رهبری]] می‌داند. [[حضرت]] در پاسخ او می‌گوید: من [[مهدی]] هستم. [[حسنی]] می‌پرسد: آیا [[دلیل]] ونشانه‌ای داری تا با تو [[بیعت]] کنم؟ [[حضرت]] به پرنده‌ای که در [[آسمان]] در حال پرواز است، اشاره می‌کند وآن پرنده فرود می‌آید ودر دستان [[حضرت]] قرار می‌گیرد. آن گاه به [[قدرت]] [[خداوند]] لب به سخن می‌گشاید و بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} گواهی می‌دهد. برای [[اطمینان]] بیشتر [[سید حسنی]]، [[امام]]{{ع}} چوب خشکی را به [[زمین]] فرو می‌برد؛ آن چوب سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. بار دیگر، پاره سنگی را از [[زمین]] بر می‌دارد وبا یک فشار آن را [[خرد]] کرده، همانند خمیر نرم می‌کند. [[سید حسنی]] با دیدن آن [[کرامات]] به [[حضرت]] [[ایمان]] می‌آورد. خود وهمه نیروهایش [[تسلیم]] [[امام]]{{ع}} می‌شوند وحضرت او را به عنوان [[فرمانده]] نیروی خط مقدّم می‌گمارد"<ref>عقدالدرر، ص ۹۷، ۱۳۸، ۱۳۹؛ القول المختصر، ص ۱۹؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۵۸</ref>.
::::#'''جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام]]{{ع}} در شهر [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند و قصد حرکت به [[کوفه]] را دارد، به نیروهایش اعلام می‌کند که کسی [[آب]] وغذا وتوشه راه با خود برندارد. [[حضرت]] {{ع}} سنگ [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} را که به وسیله آن [[دوازده]] چشمه [[آب]] زلال از [[زمین]] جوشاند، همراه دارد. در مسیر راه هر جا توقف می‌کنند، آن سنگ را [[نصب]] می‌کند واز [[زمین]] چشمه‌های [[آب]] می‌جوشد. هر کس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر می‌گردد وهر کس تشنه باشد، سیراب می‌شود. تهیه آذوقه وآب بین راه [[سپاهیان]] به همین ترتیب است تا هنگامی‌که به شهر [[نجف]] برسند؛ در آن جا با [[نصب]] آن سنگ، برای همیشه از [[زمین]] [[آب]] وشیر می‌جوشد که گرسنه وتشنه‌ای را سیر می‌کند"<ref>بصائر الدرجات، ص ۱۸۸؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۸؛ خرائج، ج ۲، ص ۶۹۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۸۵ وج ۵۲، ص ۳۲۴</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[پرچم]] [[پیامبر]]{{صل}} وانگشتر [[سلیمان]] وسنگ وعصای [[موسی]] همراه او خواهد بود. پس به امر [[حضرت]] در بین [[سپاهیان]] اعلام می‌شود که کسی زاد وتوشه برای خود وعلوفه برای چهارپایان بر ندارد. برخی از همراهان می‌گویند: او می‌خواهد ما را به [[هلاکت]] بیندازد ومرکب‌های مان را از [[گرسنگی]] وتشنگی نابود کند. [[اصحاب]] با [[حضرت]] حرکت می‌کنند. به اوّلین جایی که می‌رسند، [[حضرت]] سنگ را بر [[زمین]] می‌کوبد وآب وغذا برای نیروها وعلوفه برای حیوانات بیرون می‌آید واز آن استفاده می‌کنند تا به شهر [[نجف]] می‌رسند"<ref>کمال الدین، ص ۶۷۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۲</ref>.
::::#'''جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام]]{{ع}} در شهر [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند و قصد حرکت به [[کوفه]] را دارد، به نیروهایش اعلام می‌کند که کسی [[آب]] وغذا وتوشه راه با خود برندارد. [[حضرت]] {{ع}} سنگ [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} را که به وسیله آن [[دوازده]] چشمه [[آب]] زلال از [[زمین]] جوشاند، همراه دارد. در مسیر راه هر جا توقف می‌کنند، آن سنگ را [[نصب]] می‌کند واز [[زمین]] چشمه‌های [[آب]] می‌جوشد. هر کس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر می‌گردد وهر کس تشنه باشد، سیراب می‌شود. تهیه آذوقه وآب بین راه [[سپاهیان]] به همین ترتیب است تا هنگامی‌که به شهر [[نجف]] برسند؛ در آن جا با [[نصب]] آن سنگ، برای همیشه از [[زمین]] [[آب]] وشیر می‌جوشد که گرسنه وتشنه‌ای را سیر می‌کند"<ref>بصائر الدرجات، ص ۱۸۸؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۸؛ خرائج، ج ۲، ص ۶۹۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۸۵ وج ۵۲، ص ۳۲۴</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[پرچم]] [[پیامبر]]{{صل}} وانگشتر [[سلیمان]] وسنگ وعصای [[موسی]] همراه او خواهد بود. پس به امر [[حضرت]] در بین [[سپاهیان]] اعلام می‌شود که کسی زاد وتوشه برای خود وعلوفه برای چهارپایان بر ندارد. برخی از همراهان می‌گویند: او می‌خواهد ما را به [[هلاکت]] بیندازد ومرکب‌های مان را از [[گرسنگی]] وتشنگی نابود کند. [[اصحاب]] با [[حضرت]] حرکت می‌کنند. به اوّلین جایی که می‌رسند، [[حضرت]] سنگ را بر [[زمین]] می‌کوبد وآب وغذا برای نیروها وعلوفه برای حیوانات بیرون می‌آید واز آن استفاده می‌کنند تا به شهر [[نجف]] می‌رسند"<ref>کمال الدین، ص ۶۷۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۲</ref>.
خط ۵۸: خط ۶۰:
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[پیشوایان]] [[معصوم]] هرچه به [[دوران غیبت]] نزدیک می‌شوند، [[معجزات]] بیشتری از خود نشان می‌دهند تا [[شیعیان]] با عزمی [[راسخ]] و ایمانی استوار، گام در عصر [[غیبت]] نهاده، پیروزمندانه [[دوران غیبت]] را پشت سر قرار دهند. از این‌رو شمار معجزاتی که از [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] {{عم}} صادر شده، قابل مقایسه با شمار [[معجزات]] [[پیشوایان]] قبلی نبود. به همین [[دلیل]] در [[دوران غیبت صغری]]، هرچه به [[غیبت کبری]] نزدیک‌تر می‌شویم، [[معجزات]] بیشتری از [[ناحیه مقدسه]] صادر می‌شود و به خصوص به صورت خبرهای غیبی درباره زندگی شخصی افراد، که در مدتی کوتاه به وقوع پیوسته، [[اعجاز]] آن آفتابی می‌گردد. معجزاتی که از [[ناحیه]] [[حضرت]] در [[غیبت صغری]] به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی [[روایات]]، پاره‌ای [[معجزات]] برای [[حضرت]] ذکر شده است. اینک به بخشی از [[معجزات]] و [[کرامات]] [[حضرت]] اشاره می‌کنیم:
 
«[[پیشوایان]] [[معصوم]] هرچه به [[دوران غیبت]] نزدیک می‌شوند، [[معجزات]] بیشتری از خود نشان می‌دهند تا [[شیعیان]] با عزمی [[راسخ]] و ایمانی استوار، گام در عصر [[غیبت]] نهاده، پیروزمندانه [[دوران غیبت]] را پشت سر قرار دهند. از این‌رو شمار معجزاتی که از [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] {{عم}} صادر شده، قابل مقایسه با شمار [[معجزات]] [[پیشوایان]] قبلی نبود. به همین [[دلیل]] در [[دوران غیبت صغری]]، هرچه به [[غیبت کبری]] نزدیک‌تر می‌شویم، [[معجزات]] بیشتری از [[ناحیه مقدسه]] صادر می‌شود و به خصوص به صورت خبرهای غیبی درباره زندگی شخصی افراد، که در مدتی کوتاه به وقوع پیوسته، [[اعجاز]] آن آفتابی می‌گردد. معجزاتی که از [[ناحیه]] [[حضرت]] در [[غیبت صغری]] به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی [[روایات]]، پاره‌ای [[معجزات]] برای [[حضرت]] ذکر شده است. اینک به بخشی از [[معجزات]] و [[کرامات]] [[حضرت]] اشاره می‌کنیم:
:::::#'''سبز کردن چوب خشک'''.
:::::#'''سبز کردن چوب خشک'''.
:::::#'''نرم کردن سنگ سخت'''.
:::::#'''نرم کردن سنگ سخت'''.
خط ۷۴: خط ۷۷:
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«معجزاتی که از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] در [[غیبت صغرا]] به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی [[روایات]] پاره‌ای از [[معجزات]] [[حضرت]] ذکر شده است که به صورت خلاصه و فهرست‌وار و با ارجاع به متن [[حدیث]] در ذیل می‌آوریم.
 
«معجزاتی که از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] در [[غیبت صغرا]] به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی [[روایات]] پاره‌ای از [[معجزات]] [[حضرت]] ذکر شده است که به صورت خلاصه و فهرست‌وار و با ارجاع به متن [[حدیث]] در ذیل می‌آوریم.
:::::#سبز کردن چوب خشک؛
:::::#سبز کردن چوب خشک؛
:::::# نرم کردن سنگ سخت؛
:::::# نرم کردن سنگ سخت؛
خط ۹۱: خط ۹۵:
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::«یکی از فرازهای خواندنی زندگی [[امام مهدی]]{{ع}} در سال‌های نخستین تولد و پیش از دوران [[غیبت]]، [[معجزه‌ها]] و کرامات‌هایی است که به وسیله آن [[حضرت]]، انجام گرفته و معمولاً این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی،  مورد [[غفلت]] واقع شده است. ما تنها یک نمونه از آن‌ها را می‌آوریم: [[ابراهیم بن احمد نیشابوری]] گوید: زمانی که [[عمرو بن عوف]]<ref>که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت</ref> قصد کشتن مرا کرد، به شدت بیمناک شدم و [[وحشت]] همه وجود را فرا گرفت. پس با [[خاندان]] و [[دوستان]] خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه [[امام عسکری]]{{ع}} کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه [[امام]]{{ع}} وارد شدم، در کنار [[امام عسکری]]{{ع}} پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم می‌درخشید، به گونه‌ای که [[نور]] سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم یعنی [[ترس]] از کشته شدن و تصمیم به فرار فراموش کنم. در این هنگام آن کودک به من گفت: ای [[ابراهیم]]! نیازی به گریختن نیست. به زودی [[خدای متعال]]، شرّ او را از تو دور خواهد کرد. حیرتم بیشتر شد. به [[امام عسکری]]{{ع}} گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از دورن من خبر می‌دهد؟ [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: او [[فرزند من]] و [[جانشین]] پس از من است... [[ابراهیم]] گوید: بیرون [[آدم]]؛ در حالی که به [[لطف خداوند]] امیدوار بودم و به آنچه از [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن [[عمرو بن عوف]]، [[بشارت]] داد".<ref>اثبات الهداة، ج ۳، فصل ۷، ص ۷۰۰.</ref> نیز در روایتی که جناب [[حکیمه]] عمه بزرگوار [[امام عسکری]]{{ع}} درباره ولادت [[امام مهدی]]{{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: چون روز هفتم فرا رسید، آمدم و [[سلام]] کردم و نشستم. [[امام]] فرمود: فرزندم را نزد من آور. من سرورم را آوردم... [[امام]] فرمود: فرزندم! سخن بگوی. نوزاد لب بگشود و پس از گواهی به [[یگانگی]] [[خداوند]] و [[درود]] بر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدران بزرگوارش، این [[آیات]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ}}<ref> و ما اراده کردیم و بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آن‌ها [= بنی اسرائیل] بیم داشتند، نشان دهیم؛ سوره قصص، آیه: ۵- ۶ .</ref><ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۶۱ - ۶۲.</ref>.
 
«یکی از فرازهای خواندنی زندگی [[امام مهدی]]{{ع}} در سال‌های نخستین تولد و پیش از دوران [[غیبت]]، [[معجزه‌ها]] و کرامات‌هایی است که به وسیله آن [[حضرت]]، انجام گرفته و معمولاً این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی،  مورد [[غفلت]] واقع شده است. ما تنها یک نمونه از آن‌ها را می‌آوریم: [[ابراهیم بن احمد نیشابوری]] گوید: زمانی که [[عمرو بن عوف]]<ref>که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت</ref> قصد کشتن مرا کرد، به شدت بیمناک شدم و [[وحشت]] همه وجود را فرا گرفت. پس با [[خاندان]] و [[دوستان]] خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه [[امام عسکری]]{{ع}} کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه [[امام]]{{ع}} وارد شدم، در کنار [[امام عسکری]]{{ع}} پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم می‌درخشید، به گونه‌ای که [[نور]] سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم یعنی [[ترس]] از کشته شدن و تصمیم به فرار فراموش کنم. در این هنگام آن کودک به من گفت: ای [[ابراهیم]]! نیازی به گریختن نیست. به زودی [[خدای متعال]]، شرّ او را از تو دور خواهد کرد. حیرتم بیشتر شد. به [[امام عسکری]]{{ع}} گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از دورن من خبر می‌دهد؟ [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: او [[فرزند من]] و [[جانشین]] پس از من است... [[ابراهیم]] گوید: بیرون [[آدم]]؛ در حالی که به [[لطف خداوند]] امیدوار بودم و به آنچه از [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن [[عمرو بن عوف]]، [[بشارت]] داد".<ref>اثبات الهداة، ج ۳، فصل ۷، ص ۷۰۰.</ref> نیز در روایتی که جناب [[حکیمه]] عمه بزرگوار [[امام عسکری]]{{ع}} درباره ولادت [[امام مهدی]]{{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: چون روز هفتم فرا رسید، آمدم و [[سلام]] کردم و نشستم. [[امام]] فرمود: فرزندم را نزد من آور. من سرورم را آوردم... [[امام]] فرمود: فرزندم! سخن بگوی. نوزاد لب بگشود و پس از گواهی به [[یگانگی]] [[خداوند]] و [[درود]] بر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدران بزرگوارش، این [[آیات]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ}}<ref> و ما اراده کردیم و بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آن‌ها [= بنی اسرائیل] بیم داشتند، نشان دهیم؛ سوره قصص، آیه: ۵- ۶ .</ref><ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۶۱ - ۶۲.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش