منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۲۴
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
| پاسخدهنده = سید محمد کاظم قزوینی | | پاسخدهنده = سید محمد کاظم قزوینی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[علایم حتمی ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} که قطعاً واقع خواهد شد و با [[ظهور]] ارتباط بسیار دارد، پنج علامت هستند. بعضی از این علایم، چند روز قبل از [[ظهور]] یا چند ماه بعد از [[ظهور]] است و بعضی از آنها قبل از قیام [[امام]]{{ع}} واقع میشود. احادیث بسیاری هستند که علایم را بیان میکنند و فعلاً ما بعضی از احادیثی که این علایم را به صورت کوتاه در بردارد، میآوریم و توضیحاتی که به ذهنمان آمده؛ را بیان میکنیم: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "پنج چیز قبل از قیام [[قائم]]{{ع}} رخ میدهد: ۱- [[خروج یمانی]] ۲- [[سفیانی]] ۳- [[صیحه آسمانی|منادیای که از آسمان صدا میکند]] ۴- [[فرو رفتن در زمین بیداء]] ۵- [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]"<ref>{{متن حدیث|" خَمْسٌ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ: (خُرُوجُ) الْيَمَانِيِّ، وَ السُّفْيَانِيِّ، وَ الْمُنَادِي يُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ، وَ خَسْفٌ بِالْبَيْدَاءِ، وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ "}}؛ کمال الدین؛ صدوق؛ ج ۲، ص ۶۴۹ و شیخ طوسی رحمه الله در غیبت؛ ص ۲۶۷ با اختلاف ترتیب علامتها آن را روایت کرده است.</ref>؛ و نیز ایشان فرمود: "قبل از قیام [[قائم]]{{ع}}، پنج نشانه قطعی و حتمی است: ۱- [[خروج یمانی]] ۲- [[قیام سفیانی]] ۳- [[صیحه آسمانی|فریاد آسمانی]] ۴- [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]] ۵- [[خسف بیدا|فرو رفتن در زمین بیداء]]" <ref>{{متن حدیث|" قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ "}}؛ کمال الدین؛ صدوق؛ ج ۲، ص ۶۵۰.</ref>. همچنین ایشان فرمود:"[[ندای آسمانی]] از علایم حتمی است، [[قیام سفیانی]] از علایم حتمی است، فرو رفتن در زمین بیداء از علایم حتمی است، [[خروج یمانی]] از علایم حتمی است و [[قتل نفس زکیه|کشتن نفس زکیه]] از علایم حتمی است"<ref>{{متن حدیث|" النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْيَمَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُوم "}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ صص ۲۵۲- ۲۵۷.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۰۷-۳۰۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
| پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | | پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[ابن منظور]] در لسان العرب میگوید: چیزی را بر تو حتمی کردم، یعنی آنرا بر تو [[واجب]] نمودم، الحتم: لازم و واجبی است که باید انجام شود و {{عربی|حتم الله الامر بحتمه}} [[اراده الهی]] بر انجام آن تعلق گرفت (امر کرد) و الحتم یعنی [[استوار]] کردن (محکم کردن) کار و حاتم یعنی حاکمی که انجام [[حکم]] را [[واجب]] میکند و محتوم از نظر لغوی یعنی واجبی که ناگزیر باید انجام شود و این چیزی است که همچنین آنرا در [[حدیث]] و سخن [[اهل بیت]] {{عم}} مییابیم. | |||
[[ابو جعفر]] [[محمد بن علی]] {{ع}} در مورد آیه {{متن قرآن|قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ}}<ref>«آنگاه مدتی را [برای شما] مقرر داشت و اجل حتمی نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.</ref>، میفرمایند: آنها دو اجل و مدت هستند، یک اجل حتمی و دیگری اجل مشروط و موقوف. پس [[حمران]] بن اعین پرسید: اجل و مدت حتمی چیست؟ فرمود: آن است که غیر از آن نمیشود و پرسید موقوف چیست؟ [[امام]] {{ع}} فرمود: چیزی است که [[مشیت]] [[خدا]] در آن است. | [[ابو جعفر]] [[محمد بن علی]] {{ع}} در مورد آیه {{متن قرآن|قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ}}<ref>«آنگاه مدتی را [برای شما] مقرر داشت و اجل حتمی نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.</ref>، میفرمایند: آنها دو اجل و مدت هستند، یک اجل حتمی و دیگری اجل مشروط و موقوف. پس [[حمران]] بن اعین پرسید: اجل و مدت حتمی چیست؟ فرمود: آن است که غیر از آن نمیشود و پرسید موقوف چیست؟ [[امام]] {{ع}} فرمود: چیزی است که [[مشیت]] [[خدا]] در آن است. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۹: | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتابهای ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتابهای ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«واژۀ «حتم» فقط یک بار با تعبیر «حتما» در [[قرآن]] استفاده شده است؛ آنجا که [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن| وَإِن مِّنكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا}}<ref> و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجامپذیر؛ سوره مریم، آیه ۷۱.</ref> طریحی «حتم» را واجبی دانسته که [[اراده]] بر آن تعلق گرفته، اسقاط آن امکانپذیر نیست <ref>مجمع البحرین، ج ۶، ص ۳۲.</ref> راغب اصفهانی آن را به قضای مقدر معنا کرده است <ref>المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۱۸.</ref>. ابن منظور نیز آن را به معنای [[قضا]] و [[وجوب]] [[قضا]] دانسته که گریزی از انجام آن نیست <ref>لسان العرب، ج ۱۲، ص ۱۱۳.</ref>. [[خلیل]] بن [[احمد]] نیز آن را با تعبیر «ایجاب القضاء» تعریف کرده است <ref>العین، ج ۳، ص ۱۹۵.</ref>. | |||
یکی از پژوهشگران پس از [[نقل]] برخی از سخنان بزرگان لغت، دیدگاه خود را این چنین مینگارد: معنای حقیقی برای این لفظ عبارت از «جزم و قطع در [[حکم]] و عمل» است<ref>«أنّ المعنی الحقیقی لهذا اللفظ هو الجزم و البتّ فی حکم أو عمل»: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۲، ص ۱۶۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص۱۱۶.</ref>. | یکی از پژوهشگران پس از [[نقل]] برخی از سخنان بزرگان لغت، دیدگاه خود را این چنین مینگارد: معنای حقیقی برای این لفظ عبارت از «جزم و قطع در [[حکم]] و عمل» است<ref>«أنّ المعنی الحقیقی لهذا اللفظ هو الجزم و البتّ فی حکم أو عمل»: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۲، ص ۱۶۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص۱۱۶.</ref>. |