پاسخ جوان شیعی به پرسشهای وهابیان (کتاب): تفاوت میان نسخهها
پاسخ جوان شیعی به پرسشهای وهابیان (کتاب) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۶
، ۳ فوریهٔ ۲۰۱۸←فهرست کتاب
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
*'''پرسش ۵۰:''' چرا بسيارى از شيعيان نماز جمعه نمىخوانند؟ | *'''پرسش ۵۰:''' چرا بسيارى از شيعيان نماز جمعه نمىخوانند؟ | ||
*'''پرسش ۵۱:''' چرا شيعيان معتقدند آياتى از قرآن حذف شده و آياتى را [[ابو بكر]] و [[عمر]] تغيير دادهاند؟ | *'''پرسش ۵۱:''' چرا شيعيان معتقدند آياتى از قرآن حذف شده و آياتى را [[ابو بكر]] و [[عمر]] تغيير دادهاند؟ | ||
*'''پرسش ۵۲:''' شيعه در مورد آيۀ كريمۀ {{عربی|اندازه= | *'''پرسش ۵۲:''' شيعه در مورد آيۀ كريمۀ {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ}}﴾}} مىگويد: خداوند [[امامت]] را كامل مىكند و «نور» در اين آيه، [[امامت]] است. و آيا خداوند نور خودش را با نشر اسلام كامل گردانيد يا با دادن [[ولايت]] و خلافت به [[اهل بيت]]{{عم}}؟ | ||
*'''پرسش ۵۳:''' دو نفر از [[ائمه]] زمام خلافت را به دست گرفتند، پس خلافت و فرمانروايى ده نفر بقيه كجاست؟ | *'''پرسش ۵۳:''' دو نفر از [[ائمه]] زمام خلافت را به دست گرفتند، پس خلافت و فرمانروايى ده نفر بقيه كجاست؟ | ||
*'''پرسش ۵۴:''' [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ زنى كه پرسيد: آيا [[ابو بكر]] و [[عمر]] را دوست بدارم؟ فرمود: آنها را دوست بدار و نيز [[امام باقر]]{{ع}} [[ابو بكر]] را صديق ناميد، امّا شما...؟ | *'''پرسش ۵۴:''' [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ زنى كه پرسيد: آيا [[ابو بكر]] و [[عمر]] را دوست بدارم؟ فرمود: آنها را دوست بدار و نيز [[امام باقر]]{{ع}} [[ابو بكر]] را صديق ناميد، امّا شما...؟ | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
*'''پرسش ۱۰۵:''' شيعيان از [[على بن ابى طالب]] نقل مىكنند: وقتى به او خبر رسيد كه انصار مىخواهند خليفه از ميان آنها باشد، آن حضرت فرمود: چرا در پاسخ آنها نگفتيد [[پيامبر]] وصيت نمود با نيكو كارشان نيكويى كنيد و از بدكار آنها درگذريد. گفتند: اين چه دليلى عليه آنهاست؟ گفت: اگر [[امامت]] به آنها تعلق داشت، [[پيامبر]] در حق آنها سفارش نمىكرد. بايد به شيعه گفت: [[پيامبر]] دربارۀ [[اهل بيت]] خود سفارش كرد كه با آنها به نيكى رفتار شود. | *'''پرسش ۱۰۵:''' شيعيان از [[على بن ابى طالب]] نقل مىكنند: وقتى به او خبر رسيد كه انصار مىخواهند خليفه از ميان آنها باشد، آن حضرت فرمود: چرا در پاسخ آنها نگفتيد [[پيامبر]] وصيت نمود با نيكو كارشان نيكويى كنيد و از بدكار آنها درگذريد. گفتند: اين چه دليلى عليه آنهاست؟ گفت: اگر [[امامت]] به آنها تعلق داشت، [[پيامبر]] در حق آنها سفارش نمىكرد. بايد به شيعه گفت: [[پيامبر]] دربارۀ [[اهل بيت]] خود سفارش كرد كه با آنها به نيكى رفتار شود. | ||
*'''پرسش ۱۰۶:''' به عقيدۀ شيعه، [[پيامبر]]{{صل}} رهبرى بود كه از افراد شايسته دورى مىگزيد و منافقان را از لحن گفتارشان مىشناخت. براى پستهاى مهم و فرماندهى انتخاب مىكرد وبا بعضى از آنها وصلت وازدواج مىنمود! | *'''پرسش ۱۰۶:''' به عقيدۀ شيعه، [[پيامبر]]{{صل}} رهبرى بود كه از افراد شايسته دورى مىگزيد و منافقان را از لحن گفتارشان مىشناخت. براى پستهاى مهم و فرماندهى انتخاب مىكرد وبا بعضى از آنها وصلت وازدواج مىنمود! | ||
*'''پرسش ۱۰۷:''' مفسران شيعه، آيۀ:{{عربی|اندازه= | *'''پرسش ۱۰۷:''' مفسران شيعه، آيۀ:{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِر}}﴾}} را چنين تفسير مىكنند كه با زنان كافر ازدواج نكنيد، در حالى كه [[پيامبر]]{{صل}} با امّ المؤمنين عايشه، كه شما او را كافر و مرتد مىدانيد، ازدواج كرد؟ | ||
*'''پرسش ۱۰۸:''' خطّابيه از فِرق شيعى است. آنان بر اين باورند كه بعد از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} پسرش اسماعيل [[امام]] است. علماى شيعه در ردّ ايشان مىگويند: اسماعيل پيش از [[امام صادق]]{{ع}} وفات كرده، مرده كه نمىتواند جانشين زنده باشد. به شيعه گفته مىشود شما با حديث منزلت، كه [[پيامبر]] به [[على]] فرمود: نسبت تو به من به منزلۀ هارون نسبت به موسى است، استدلال كردهايد، معلوم است كه هارون پيش از موسى وفات يافت و طبق اقرار خودتان مرده نمىتواند جانشين زنده باشد؟! | *'''پرسش ۱۰۸:''' خطّابيه از فِرق شيعى است. آنان بر اين باورند كه بعد از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} پسرش اسماعيل [[امام]] است. علماى شيعه در ردّ ايشان مىگويند: اسماعيل پيش از [[امام صادق]]{{ع}} وفات كرده، مرده كه نمىتواند جانشين زنده باشد. به شيعه گفته مىشود شما با حديث منزلت، كه [[پيامبر]] به [[على]] فرمود: نسبت تو به من به منزلۀ هارون نسبت به موسى است، استدلال كردهايد، معلوم است كه هارون پيش از موسى وفات يافت و طبق اقرار خودتان مرده نمىتواند جانشين زنده باشد؟! | ||
*'''پرسش ۱۰۹:''' شيعيان براى اثبات [[امامت]] [[امامان]] دوازدهگانه، به اين حديث استناد و استدلال مىكنند كه [[پيامبر]]{{صل}} فرمود: دوازده خليفه خواهند آمد كه همه از قريشاند. در روايتى ديگر نيز آمده است: | *'''پرسش ۱۰۹:''' شيعيان براى اثبات [[امامت]] [[امامان]] دوازدهگانه، به اين حديث استناد و استدلال مىكنند كه [[پيامبر]]{{صل}} فرمود: دوازده خليفه خواهند آمد كه همه از قريشاند. در روايتى ديگر نيز آمده است: | ||
{{عربی|اندازه= | {{عربی|اندازه=120%|« لَا يَزَالُ أَمْرُ النَّاسِ مَاضِياً حَتَّى يَلِيَ عَلَيْهِمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلا»}} اكنون مىپرسيم از [[ائمه]] شيعه، تنها دو نفر فرمانروايى كردند؛ يكى على و ديگرى فرزندش حسن، پس آن ده امامى كه فرمانروايى كردهاند كيستند؟ | ||
*'''پرسش ۱۱۰:''' شيعيان ادعا مىكنند بعد از وفات [[پيامبر]]{{صل}}، بهجز چند نفر مرتد شدند؟! | *'''پرسش ۱۱۰:''' شيعيان ادعا مىكنند بعد از وفات [[پيامبر]]{{صل}}، بهجز چند نفر مرتد شدند؟! | ||
*'''پرسش ۱۱۱:''' شيعيان معتقدند كه اصحاب، درستكار و عادل نيستند، ولى در كتابهاى شيعه رواياتى مىبينيم كه بر عدالت صحابه دلالت مىكند؛ از آن جمله است كلام [[پيامبر]]{{صل}} در حَجة الوداع كه فرمود:{{عربی|اندازه= | *'''پرسش ۱۱۱:''' شيعيان معتقدند كه اصحاب، درستكار و عادل نيستند، ولى در كتابهاى شيعه رواياتى مىبينيم كه بر عدالت صحابه دلالت مىكند؛ از آن جمله است كلام [[پيامبر]]{{صل}} در حَجة الوداع كه فرمود:{{عربی|اندازه=120%|« نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا ثُمَ بَلَّغَهَا إِلَى مَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا»}} | ||
*'''پرسش ۱۱۲:''' [[پيامبر]] دستور داده است امتش همسرى شايسته اختيار كنند، چرا خودش البته در نظر شيعه با همسر شايسته ازدواج نكرد؟ | *'''پرسش ۱۱۲:''' [[پيامبر]] دستور داده است امتش همسرى شايسته اختيار كنند، چرا خودش البته در نظر شيعه با همسر شايسته ازدواج نكرد؟ | ||
*'''پرسش ۱۱۳:''' اگر منافق در ميان اصحاب زياد بود، چگونه فارس و روم و بيت المقدس را فتح كردند؟ | *'''پرسش ۱۱۳:''' اگر منافق در ميان اصحاب زياد بود، چگونه فارس و روم و بيت المقدس را فتح كردند؟ | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
*'''پرسش ۱۲۲:''' علماى اهل سنت حرمين فتوا دادهاند كه كمك گرفتن از كافران در مقابل بعثىهاى مرتد، در حال ضرورت، جايز است. شيعيان چنين فتوايى را تقبيح كردند، در حالى كه علاّمۀ حلى در كتاب «منتهى المطلب فى تحقيق المذهب»، نقل مىكند كه شيعيان، به جز طوسى، همه اجماع كردهاند كه كمك گرفتن از ذمىها براى جنگيدن با شورشيان جايز است. اين تناقض را چگونه حل مىكنيد؟ | *'''پرسش ۱۲۲:''' علماى اهل سنت حرمين فتوا دادهاند كه كمك گرفتن از كافران در مقابل بعثىهاى مرتد، در حال ضرورت، جايز است. شيعيان چنين فتوايى را تقبيح كردند، در حالى كه علاّمۀ حلى در كتاب «منتهى المطلب فى تحقيق المذهب»، نقل مىكند كه شيعيان، به جز طوسى، همه اجماع كردهاند كه كمك گرفتن از ذمىها براى جنگيدن با شورشيان جايز است. اين تناقض را چگونه حل مىكنيد؟ | ||
*'''پرسش ۱۲۳:''' هريك از [[اهل بيت]] [[پيامبر]]{{صل}} ادعاى امامت نمايد و چيزهاى خارقالعادهاى كه نشانگر صدق و راستگويى او است، ارائه كند، امامتش در نزد شيعيان ثابت مىشود. اما [[زيد بن على]] با اينكه ادعاى [[امامت]] كرد، شيعان امامتش را نپذيرفتند و در مقابل، [[امامت]] را از آنِ مهدى غايب، كه ادعاى [[امامت]] نكرد، دانستند؟! | *'''پرسش ۱۲۳:''' هريك از [[اهل بيت]] [[پيامبر]]{{صل}} ادعاى امامت نمايد و چيزهاى خارقالعادهاى كه نشانگر صدق و راستگويى او است، ارائه كند، امامتش در نزد شيعيان ثابت مىشود. اما [[زيد بن على]] با اينكه ادعاى [[امامت]] كرد، شيعان امامتش را نپذيرفتند و در مقابل، [[امامت]] را از آنِ مهدى غايب، كه ادعاى [[امامت]] نكرد، دانستند؟! | ||
*'''پرسش ۱۲۴:'''وقتى آيۀ {{عربی|اندازه= | *'''پرسش ۱۲۴:'''وقتى آيۀ {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}﴾}} نازل شد، [[پيامبر]] بنى شيبه را فرا خواند و كليد كعبه را به آنها داد. چرا در مورد خلافت [[على]]{{ع}} كه براى همۀ مسلمانان مهم بود، چنين نكرد؟ | ||
*'''پرسش ۱۲۵:''' شيعيان حديثى ساختهاند كه در آن آمده است: لعنت خدا بر كسى كه به لشكر اسامه نپيوندد و از آن باز ماند. آنها با ساختن اين حديث، مىخواهند بر خلفا لعنت كنند ولى فراموش كردهاند كه: ١ . [[على]]{{ع}} يا در لشكر اسامه شركت كرده، كه در اين صورت به [[امامت]] [[ابو بكر]] اعتراف كرده است. چون سربازِ فرماندهى شده كه ابوبكر او را تعيين كرده است. ٢. يا شركت نكرده كه در اين صورت، مشمول همان دروغى مىشود كه ساختهاند. | *'''پرسش ۱۲۵:''' شيعيان حديثى ساختهاند كه در آن آمده است: لعنت خدا بر كسى كه به لشكر اسامه نپيوندد و از آن باز ماند. آنها با ساختن اين حديث، مىخواهند بر خلفا لعنت كنند ولى فراموش كردهاند كه: ١ . [[على]]{{ع}} يا در لشكر اسامه شركت كرده، كه در اين صورت به [[امامت]] [[ابو بكر]] اعتراف كرده است. چون سربازِ فرماندهى شده كه ابوبكر او را تعيين كرده است. ٢. يا شركت نكرده كه در اين صورت، مشمول همان دروغى مىشود كه ساختهاند. | ||
*'''پرسش ۱۲۶:''' شيعيان معتقدند نسخهاى از قرآن، به همان صورت كه نازل شده، نزد [[على]]{{ع}} بوده است. اكنون پرسش اين است كه چرا [[على]]{{ع}} آنگاه كه به خلافت رسيد آن قرآن را بيرون نياورد؟ | *'''پرسش ۱۲۶:''' شيعيان معتقدند نسخهاى از قرآن، به همان صورت كه نازل شده، نزد [[على]]{{ع}} بوده است. اكنون پرسش اين است كه چرا [[على]]{{ع}} آنگاه كه به خلافت رسيد آن قرآن را بيرون نياورد؟ | ||
خط ۲۰۴: | خط ۲۰۴: | ||
*'''پرسش ۱۵۴:'''از عجايب شيعه اين است كه اگر مسألهاى داراى دو قول باشد كه گويندۀ يكى معلوم و قول ديگر نامعلوم است، به آن قول كه گويندهاش نامعلوم است عمل مىكند، چه دليلى بر آن دارند؟ | *'''پرسش ۱۵۴:'''از عجايب شيعه اين است كه اگر مسألهاى داراى دو قول باشد كه گويندۀ يكى معلوم و قول ديگر نامعلوم است، به آن قول كه گويندهاش نامعلوم است عمل مىكند، چه دليلى بر آن دارند؟ | ||
*'''پرسش ۱۵۵:'''شيخ شيعه در بحار مىگويد: روبهروى قبر ايستادن لازم است؛ اگر چه مخالف جهت قبله باشد. يعنى وقتى به زيارت ضريحهاى خود مىروند و دو ركعت نماز زيارت مىخوانند، بايد رو به قبر بخوانند گرچه قبله در سمت ديگرى باشد. | *'''پرسش ۱۵۵:'''شيخ شيعه در بحار مىگويد: روبهروى قبر ايستادن لازم است؛ اگر چه مخالف جهت قبله باشد. يعنى وقتى به زيارت ضريحهاى خود مىروند و دو ركعت نماز زيارت مىخوانند، بايد رو به قبر بخوانند گرچه قبله در سمت ديگرى باشد. | ||
*'''پرسش ۱۵۶:'''شيعه همواره با گفتار [[پيامبر]] {{عربی|اندازه= | *'''پرسش ۱۵۶:'''شيعه همواره با گفتار [[پيامبر]] {{عربی|اندازه=120%|« أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي»}} استدلال مىكنند، ولى خود شيعه با تعداد زيادى از [[اهل بيت]]{{عم}} دشمنى مىنمايند؟ | ||
*'''پرسش ۱۵۷:'''شيعه مىگويد: اصحاب، نص بر خلافت على را پنهان كردهاند، اگر چنين است چرا فضايل او را پنهان نكردهاند؟ | *'''پرسش ۱۵۷:'''شيعه مىگويد: اصحاب، نص بر خلافت على را پنهان كردهاند، اگر چنين است چرا فضايل او را پنهان نكردهاند؟ | ||
*'''پرسش ۱۵۸:'''شيعيان مىگويند: [[حضرت عسكرى]] پدر [[امام زمان]] فرمان داد كه خبر [[امام مهدى]]{{ع}} را از همه پنهان سازند و به جز افراد مورد اعتماد نگويند. از طرفى مىگويند: اگر كسى [[امام]] خود را نشناسد، خدا را نشناخته است!؟ | *'''پرسش ۱۵۸:'''شيعيان مىگويند: [[حضرت عسكرى]] پدر [[امام زمان]] فرمان داد كه خبر [[امام مهدى]]{{ع}} را از همه پنهان سازند و به جز افراد مورد اعتماد نگويند. از طرفى مىگويند: اگر كسى [[امام]] خود را نشناسد، خدا را نشناخته است!؟ | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
*'''پرسش ۱۶۲:'''علماى شيعه مىگويند: انصار دوستان على بودند و در جنگ صفين در لشكر على قرار داشتند. مىگوييم اگر چنين است چرا خلافت را به على ندادند و به ابوبكر سپردند؟ | *'''پرسش ۱۶۲:'''علماى شيعه مىگويند: انصار دوستان على بودند و در جنگ صفين در لشكر على قرار داشتند. مىگوييم اگر چنين است چرا خلافت را به على ندادند و به ابوبكر سپردند؟ | ||
*'''پرسش ۱۶۳:'''ما همواره با دو گروه مواجهيم: الف) گروهى كه ادعا مىكنند قرآن تحريف شده و به اين كتاب آسمانى طعنه مىزنند. ب) افرادىكه گناهشان اين است به جاى [[على]]، [[ابو بكر]] را برگزيدهاند و به اين صورت، به اهل بيت طعنه مىزنند. اكنون پرسش اين است كه چرا شيعه در مقابل گروه نخست ساكت و در برابر گروه دوم سرسخت است؟ | *'''پرسش ۱۶۳:'''ما همواره با دو گروه مواجهيم: الف) گروهى كه ادعا مىكنند قرآن تحريف شده و به اين كتاب آسمانى طعنه مىزنند. ب) افرادىكه گناهشان اين است به جاى [[على]]، [[ابو بكر]] را برگزيدهاند و به اين صورت، به اهل بيت طعنه مىزنند. اكنون پرسش اين است كه چرا شيعه در مقابل گروه نخست ساكت و در برابر گروه دوم سرسخت است؟ | ||
*'''پرسش ۱۶۴:'''خداوند متعال مىفرمايد: {{عربی|اندازه= | *'''پرسش ۱۶۴:'''خداوند متعال مىفرمايد: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|اِتَّبِعُوا مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيٰاءَ قَلِيلاً مٰا تَذَكَّرُونَ}}﴾}}. ١. در اين آيه تصريح مىكند كه جز از خدا و [[پيامبر]] پيروى نكنيد و [[امامت]] براى آن است كه [[امام]] فرمانهاى الهى را كه به ما رسيده اجرا كند، نه اينكه دين جديدى براى مردم بياورد. | ||
*'''پرسش ۱۶۵:'''مذهب شيعه به وسيلۀ راويانى مانند زراره و ديگران به آنها رسيده است. در عين حال، امامان شيعه اين افراد را مذمّت كردهاند اما شيعيان با اعتماد به قول افرادِ مذمّت شده، نظر امام خود را ردّ مىكنند! اين چگونه است؟ | *'''پرسش ۱۶۵:'''مذهب شيعه به وسيلۀ راويانى مانند زراره و ديگران به آنها رسيده است. در عين حال، امامان شيعه اين افراد را مذمّت كردهاند اما شيعيان با اعتماد به قول افرادِ مذمّت شده، نظر امام خود را ردّ مىكنند! اين چگونه است؟ | ||
*'''پرسش ۱۶۶:'''اگر شيخين انسانهاى خوبى نبودند، پس به نظر شما پيامبر در تربيت يارانش شكست خورده است؟ روشن است اين بزرگترين توهين به پيامبر است. | *'''پرسش ۱۶۶:'''اگر شيخين انسانهاى خوبى نبودند، پس به نظر شما پيامبر در تربيت يارانش شكست خورده است؟ روشن است اين بزرگترين توهين به پيامبر است. | ||
*'''پرسش ۱۶۷:'''شيعيان مىگويند [[امامت]] واجب است، چون امام از شريعت اسلامى حفاظت مىكند و مسلمانان را به راه راست سوق مىدهد و احكام را از كم و زياد شدن پاسدارى مىكند. بايد از آنان پرسيد: كدام يك از امامان دوازدهگانۀ شما به رياست و حكومت رسيد تا چنين كارى را انجام دهد؟ | *'''پرسش ۱۶۷:'''شيعيان مىگويند [[امامت]] واجب است، چون امام از شريعت اسلامى حفاظت مىكند و مسلمانان را به راه راست سوق مىدهد و احكام را از كم و زياد شدن پاسدارى مىكند. بايد از آنان پرسيد: كدام يك از امامان دوازدهگانۀ شما به رياست و حكومت رسيد تا چنين كارى را انجام دهد؟ | ||
*'''پرسش ۱۶۸:'''در كتاب نهج البلاغه آمده است: على با پروردگارش مناجات مىكرد و اين دعا را مىگفت: {{عربی|اندازه= | *'''پرسش ۱۶۸:'''در كتاب نهج البلاغه آمده است: على با پروردگارش مناجات مىكرد و اين دعا را مىگفت: {{عربی|اندازه=120%|« اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي»}} اگر او معصوم بود، اين چگونه استغفار است؟ | ||
*'''پرسش ۱۶۹:'''شيعيان معتقدند هيچ پيامبرى نبوده مگر آنكه به ولايت دعوت كرده است. به شيعه گفته مىشود كه پيامبران به توحيد و اخلاص دعوت مىكردند نه به ولايت على و اگر چنين ولايتى هست چرا تنها شيعيان آن را نقل كردهاند؟ | *'''پرسش ۱۶۹:'''شيعيان معتقدند هيچ پيامبرى نبوده مگر آنكه به ولايت دعوت كرده است. به شيعه گفته مىشود كه پيامبران به توحيد و اخلاص دعوت مىكردند نه به ولايت على و اگر چنين ولايتى هست چرا تنها شيعيان آن را نقل كردهاند؟ | ||
*'''پرسش ۱۷۰:'''آيا [[ائمه]]{{عم}} ازدواج موقت كردهاند يا نه؟ | *'''پرسش ۱۷۰:'''آيا [[ائمه]]{{عم}} ازدواج موقت كردهاند يا نه؟ |