وضعیت جهان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
وضعیت جهان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۳۳
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | [[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«علاوه بر تغییراتی که در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسانها]] به وقوع میپیوندد، در [[روایات]] به دگرگونیهای طبیعی نیز اشاره شده است. از مجموع [[روایات]]، میتوان به این [[حکم]] کلی رسید که [[در آستانه ظهور]]، [[نظام آفرینش]] دچار برخی تغییرات میشود؛ چه اینکه این تغییرات معلول تصرفات انسانی باشد یا به [[اراده خداوند]] شکل گیرد. از مهمترین پدیدههای طبیعی میتوان به زلزلههای شدید، [[مرگ]] و میرهای فراوان، بارانهای زیاد و آفتهای طبیعی نام برد. اگرچه ممکن است برخی به خاطر پیشرفتهای شگرف در عرصههای گوناگون، این امر را دور از دسترس بدانند؛ اما تجربه ثابت کرده با وجود پیشرفتهای بزرگ در عرصههای طبیعی، دخالتهای نابجای [[انسان]] در [[طبیعت]]، منشأ پدید آمدن برخی آفتها شده که حاصل جهشهای ناخواسته در مسیر حرکت طبیعی است. در برخی [[روایات]] این آسیبها این گونه بازتاب یافته است: | |||
:::::#زلزلههای فراوان: [[ابو سعید خدری]] از [[پیامبر اعظم]]{{صل}} [[نقل]] کرد که فرمود: {{متن حدیث|"أُبَشرُکُمْ بِالْمَهْدِی یُبْعَثُ فِی أُمتِی عَلَی اخْتِلَافٍ مِنِ الناسِ وَ زَلَازِلَ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ح۴۷۱.</ref>؛ [[بشارت]] میدهم شما را به [[مهدی]] برانگیخته میشود بر [[اختلاف]] میان [[مردم]] و [[زلزله]] ها؛ پس [[زمین]] را پر میکند از [[عدل و قسط]] آن گونه که پر شده است از [[ستم]] و [[بیداد]]. | :::::#زلزلههای فراوان: [[ابو سعید خدری]] از [[پیامبر اعظم]]{{صل}} [[نقل]] کرد که فرمود: {{متن حدیث|"أُبَشرُکُمْ بِالْمَهْدِی یُبْعَثُ فِی أُمتِی عَلَی اخْتِلَافٍ مِنِ الناسِ وَ زَلَازِلَ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ح۴۷۱.</ref>؛ [[بشارت]] میدهم شما را به [[مهدی]] برانگیخته میشود بر [[اختلاف]] میان [[مردم]] و [[زلزله]] ها؛ پس [[زمین]] را پر میکند از [[عدل و قسط]] آن گونه که پر شده است از [[ستم]] و [[بیداد]]. | ||
:::::#بلاهای شدید: از [[أبی حمزه ثمالی]] [[روایت]] شده که گفت: شنیدم [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|"یا أَبَا حَمْزَهَ لَا یَقُومُ الْقَائِمُ{{ع}} إِلا عَلَی خَوْفٍ شَدِیدٍ وَ زَلَازِلَ وَ فِتْنَهٍ وَ بَلَاءٍ یُصِیبُ الناسَ…"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۳۴، ح۲۲.</ref>؛ ای أبا حمزه، [[قائم]] [[قیام]] نمیکند مگر در دوره [[ترس]] و [[وحشت]]، و [[زمین]] لرزهها و گرفتاری و بلائی که گریبانگیر [[مردم]] میگردد و…. همه اموری که یاد شد، میتواند برای [[آزمایش]] [[انسانها]] در این دوران باشد. [[صفوان بن یحیی]] گوید: [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"وَ اللهِ لَا یَکُونُ مَا تَمُدونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتی تُمَحصُوا وَ تُمَیزُوا وَ حَتی لَا یَبْقَی مِنْکُمْ إِلا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۸، ح۲۲.</ref>؛ آنچه شما چشمان خود را به سویش میدارید ([[منتظر]] و چشم به راه آن هستید) واقع نخواهد شد تا اینکه پاکسازی و جداسازی شوید و تا اینکه نماند از شما مگر هر چه کمتر و کمتر<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۱۸-۳۱.</ref>. | :::::#بلاهای شدید: از [[أبی حمزه ثمالی]] [[روایت]] شده که گفت: شنیدم [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|"یا أَبَا حَمْزَهَ لَا یَقُومُ الْقَائِمُ{{ع}} إِلا عَلَی خَوْفٍ شَدِیدٍ وَ زَلَازِلَ وَ فِتْنَهٍ وَ بَلَاءٍ یُصِیبُ الناسَ…"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۳۴، ح۲۲.</ref>؛ ای أبا حمزه، [[قائم]] [[قیام]] نمیکند مگر در دوره [[ترس]] و [[وحشت]]، و [[زمین]] لرزهها و گرفتاری و بلائی که گریبانگیر [[مردم]] میگردد و…. همه اموری که یاد شد، میتواند برای [[آزمایش]] [[انسانها]] در این دوران باشد. [[صفوان بن یحیی]] گوید: [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"وَ اللهِ لَا یَکُونُ مَا تَمُدونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتی تُمَحصُوا وَ تُمَیزُوا وَ حَتی لَا یَبْقَی مِنْکُمْ إِلا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۸، ح۲۲.</ref>؛ آنچه شما چشمان خود را به سویش میدارید ([[منتظر]] و چشم به راه آن هستید) واقع نخواهد شد تا اینکه پاکسازی و جداسازی شوید و تا اینکه نماند از شما مگر هر چه کمتر و کمتر<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۱۸-۳۱.</ref>. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۹: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
«آخرین [[حجّت]] [[پروردگار]]، [[غایب]] شد، تا پس از فراهم شدن زمینهها ظاهر شود و [[جهان]] را از پرتو هدایتهای مستقیم خود بهرهمند کند. [[بشریت]] میتوانست در [[دوران غیبت]]، به گونهای عمل کند که هر چه زودتر شرایط حضور [[امام]] را آماده سازد؛ ولی به سبب [[پیروی]] از [[شیطان]] و [[هوای نفس]] و دور ماندن از [[تربیت]] صحیح قرآنی و نپذیرفتن [[ولایت]] و [[رهبری]] [[معصوم]] به [[بیراهه]] رفت و هر روز بنای ستمی را در [[دنیا]] قرار داد و [[ظلم]] و [[تباهی]] را گسترده کرد. او با [[انتخاب]] این مسیر، به سرانجام بسیار بدی رسید؛ جهانی پر از [[ظلم و جور]]، [[فساد]] و [[تباهی]]، روزگاری تهی از امنیّت [[اخلاقی]] و روانی، حیاتی به دور از [[معنویت]] و [[پاکی]] و [[اجتماعی]] پر از تجاوزها و پایمال کردن [[حقوق]] زیر دستان، محصول عملکرد انسانهای [[دوران غیبت]] شد. واقعیتی که در [[کلام]] [[معصومان]] {{عم}} از قرنها قبل، [[پیش بینی]] شده و تصویر سیاه آن، ترسیم گشته بود. [[امام صادق]]{{ع}} به یکی از [[یاران]] خود فرمود: "هنگامی که ببینی [[ظلم و ستم]] فراگیر شده، [[قرآن]] فراموش گشته و از روی [[هوا و هوس]] [[تفسیر]] گردیده، [[اهل باطل]] بر [[اهل حق]] پیشی گرفته، افراد با [[ایمان]] [[سکوت]] [[اختیار]] کرده، پیوند خویشاوندی بریده شده، [[چاپلوسی]] فراوان گشته، راههای خیر بدون رهرو و راههای شر مورد توجه عظیم قرار گرفته، [[حلال]]، [[حرام]] شده و [[حرام]] مجاز شمرده شده، سرمایههای عظیم در راه [[خشم]] [[خدا]] و [[فساد]] و ابتذال صرف گردیده، [[رشوه]] [[خواری]] در میان کارکنان [[دولت]] رایج شده، سرگرمیهای ناسالم چنان رواج پیدا کرده که هیچ کس جرأت جلوگیری آن را ندارد، شنیدن حقایق [[قرآن]] بر [[مردم]] گران آید، اما شنیدن [[باطل]] سهل و آسان باشد، برای غیر [[خدا]] به [[حج]] [[خانه خدا]] بشتابند، [[مردم]] سنگدل شوند [و عواطف بمیرد]، اگر کسی [[اقدام]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]] کند و به او توصیه میکنند که این کار [[وظیفه]] تو نیست، هر سال [[فساد]] و بدعتی نو پیدا شود، [هرگاه دیدی اوضاع [[مردم]] اینگونه شده] مراقب خویش باش و از [[خدا]] [[نجات]] و رهایی از این وضع ناهنجار را بخواه که [[فرج]] نزدیک است"<ref>کافی، ج ۸، ح ۷، ص ۳۶.</ref>. البته این تصویر سیاه از دوران [[پیش از ظهور]]، چهره غالب آن دوره است؛ چرا که در همین روزگار هستند [[دین]] باوران حقیقی که بر [[عهد]] خود با [[خداوند]] استوار میمانند و مرزهای [[اعتقاد]] خود را پاس میدارند و در [[فساد محیط]] مضمحل نمیشوند و [[سرنوشت]] خود را به فرجامزشت دیگران پیوند نمیزنند. اینها از [[بهترین]] [[بندگان خدا]] و [[شیعیان]] [[امامان]] [[نور]] هستند که در [[روایات]] فراوان، [[تمجید]] و [[ستایش]] شدهاند. اینان، هم خود [[پاک]] هستند و هم دیگران را به [[پاکی]] [[دعوت]] میکنند، چون نیک میدانند که میتوان از راه ترویج خوبیها و ساختن محیطی معطّر به عطر [[ایمان]]، [[ظهور امام]] خوبیها را پیش انداخته و مقدمات [[قیام]] و [[حکومت]] او را فراهم کرد، زیرا که زمانی [[قیام]] بر ضد بدیها ممکن است که [[مصلح]] [[موعود]] یاورانی [[صالح]] داشته باشد. بنابراین، جهانِ [[پیش از ظهور]] اگر چه دوران تلخی است، به دوره شیرین [[ظهور]]، پایان میگیرد و اگر چه روزگار [[فساد]] و [[ستمگری]] است، [[پاک]] بودن و دیگران را به خوبیها [[دعوت]] کردن، از [[وظایف]] حتمی [[منتظران]] است که در [[تعجیل فرج]] و [[قیام مهدی]] [[آل محمد]] {{صل}} تأثیر مستقیم دارد»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۸۰ - ۱۸۱.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۵: | خط ۳۷: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«وقتی [[ظلم]] و [[تباهی]] چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن گاه که [[ستمگران]]، گستره [[زمین]] را جولانگه [[بدیها]] و نامردیها ساختهاند و [[مظلومان]] [[جهان]]، دستهای [[یاری]] خواهی را به [[آسمان]] گشودهاند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را میدرد و در ماه [[خدا]]، [[رمضان]]، [[ظهور]] [[موعود]] بزرگ را [[بشارت]] میدهد.<ref>الغیبه، نعمانی، باب ۱۴، ح ۱۷.</ref> قلبها به تپش میافتد و چشمها خیره میگردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از [[طلوع صبح]] [[ایمان]]، در پی راه چارهای هستند و [[منتظران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از هر کسی، سراغ کوی یار میگیرند و برای [[دیدار]] او و حضور در زمره [[یاوران]] او، سر از پا نمیشناسند. آن زمان، [[سفیانی]] که بر منطقه وسیعی مانند [[سوریه]]، [[اردن]] و [[عراق]] [[سلطه]] دارد، سپاهی را تجهیز میکند، تا با [[امام]] مقابله کند. [[لشکر]] [[سفیانی]] که در مسیر [[مکه]] به تعقیب [[امام]] پرداخته است، در محلی به نام [[بیدا]] به کام [[زمین]] میرود و نابود میشود.<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰.</ref>. پس از [[شهادت]] [[نفس زکیه]]، به فاصله کوتاهی، [[امام مهدی]]{{ع}} در سیمای مردی [[جوان]] در [[مسجد الحرام]] [[ظهور]] میکند، در حالی که پیراهن مبارک [[پیامبر]]{{صل}} را بر تن دارد و [[پرچم]] [[پیامبر]] را به دست گرفته است. او، به [[دیوار کعبه]] تکیه میزند و بین [[رکن و مقام]]، سرود [[ظهور]] را زمزمه میکند. پس از [[حمد]] و [[[[ثنای الهی]]]] و [[درود]] و [[سلام]] بر [[پیامبر]]{{صل}} و [[خاندان]] او میفرماید: "ای [[مردم]]! ما از خدای توانا [[یاری]] میطلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری میخوانیم. آن گاه خود و خاندانش را معرفی میکند و ندا میدهد: درباره رعایت [[حقوق]] ما، [[خدا]] را در نظر بگیرید. ما را در میدان [[عدالت گستری]] و [[ستم]] ستیزی تنها نگذارید و یاریمان کنید تا [[خدا]] شما را [[یاری]] کند{{عربی|" فَاللَّهَ اللَّهَ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ تَعَالَى"}} پس از پایان گرفتن سخنان [[امام]]، آسمانیان بر زمینیان [[سبقت]] میگیرند و [[فرشتگان]]، گروه گروه فرود میآیند و با [[امام]] [[بیعت]] میکنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها [[فرشته وحی]]، [[جبرئیل]] با [[امام]] دست [[همراهی]] میدهد. آن گاه ۳۱۳ ستاره زمینی که از نقاط مختلف عالم به سرزمین [[وحی]] آمدهاند بر گرد [[خورشید]] تابناک [[امامت]]، حلقه زده و [[پیمان]] وفاداری میبندند. این جریان سبز، جاری است، تا آن که ده هزار سرباز [[جان]] بر کف در اردوگاه [[امام]]{{ع}} حضور مییابند و با آن [[فرزند]] [[پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] میکنند.<ref>الغیبه، نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷.</ref> [[امام]]{{ع}} با خیل [[یاوران]]، [[پرچم قیام]] را برافراشته و به سرعت بر [[مکه]] و اطراف آن مسلط میشود و سرزمین [[پیامبر]] را از وجود نااهلان، [[پاک]] میکنند. آن گاه راهی [[مدینه]] میشود، تا سایه [[عدالت]] و مهر را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم [[عراق]] میشود. در [[عراق]]، با دو مشکل روبه رو میشود: | |||
::::#گروهی به ظاهر دیندار، مقابل او قرار میگیرند وقتی [[نصایح]] [[حضرت]] و موعظهاش در [[دل]] آنان اثر نمیگذارد، کار به [[جنگ]] میکشد و همه آنان کشته میشوند. | ::::#گروهی به ظاهر دیندار، مقابل او قرار میگیرند وقتی [[نصایح]] [[حضرت]] و موعظهاش در [[دل]] آنان اثر نمیگذارد، کار به [[جنگ]] میکشد و همه آنان کشته میشوند. | ||
::::#با [[لشکر]] [[سفیانی]] مقابله میکند. این، زمانی است که [[حضرت]]، [[کوفه]] را نیز به [[تصرف]] خود درآورده است. گفت وگوها و اندرزهای [[حضرت]]، در [[دل]] چون سنگ آنان نیز اثر نمیگذارد و [[جنگ]]، شعله ور میشود که به [[هلاکت]] [[سفیانی]] و [[یاران]] او میانجامد. [[حضرت]]، شهر [[کوفه]] را مرکز [[حکومت]] جهانی خود برمیگزیند و از آن جا به مدیریّت [[قیام]] میپردازد و برای [[دعوت]] جهانیان به [[اسلام]] و [[زندگی]] در پرتو [[قوانین]] [[قرآن]] و در هم کوبیدن بساط [[ظلم و ستم]]، [[یاران]] و [[سپاهیان]] [[نور]] را به نقاط مختلف عالم گسیل میکند. [[امام]]{{ع}} یک به یک سنگرهای کلیدی [[جهان]] را [[فتح]] میکند؛ زیرا علاوه بر یارانِ [[وفادار]] و [[مؤمن]]، از امداد [[فرشتگان الهی]] نیز برخوردار است و مانند [[پیامبر]]{{صل}} از [[لشکر]] [[رعب]] و [[وحشت]] مدد میگیرد. [[خداوند]] توانا، چنان ترسی از او و یارانش در دلهای [[دشمنان]] میافکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن [[حضرت]] نیست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]] از ما به وسیله رُعب [[وحشت]] در [[دل]] [[دشمنان]] [[یاری]] میشود.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶.</ref> | ::::#با [[لشکر]] [[سفیانی]] مقابله میکند. این، زمانی است که [[حضرت]]، [[کوفه]] را نیز به [[تصرف]] خود درآورده است. گفت وگوها و اندرزهای [[حضرت]]، در [[دل]] چون سنگ آنان نیز اثر نمیگذارد و [[جنگ]]، شعله ور میشود که به [[هلاکت]] [[سفیانی]] و [[یاران]] او میانجامد. [[حضرت]]، شهر [[کوفه]] را مرکز [[حکومت]] جهانی خود برمیگزیند و از آن جا به مدیریّت [[قیام]] میپردازد و برای [[دعوت]] جهانیان به [[اسلام]] و [[زندگی]] در پرتو [[قوانین]] [[قرآن]] و در هم کوبیدن بساط [[ظلم و ستم]]، [[یاران]] و [[سپاهیان]] [[نور]] را به نقاط مختلف عالم گسیل میکند. [[امام]]{{ع}} یک به یک سنگرهای کلیدی [[جهان]] را [[فتح]] میکند؛ زیرا علاوه بر یارانِ [[وفادار]] و [[مؤمن]]، از امداد [[فرشتگان الهی]] نیز برخوردار است و مانند [[پیامبر]]{{صل}} از [[لشکر]] [[رعب]] و [[وحشت]] مدد میگیرد. [[خداوند]] توانا، چنان ترسی از او و یارانش در دلهای [[دشمنان]] میافکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن [[حضرت]] نیست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]] از ما به وسیله رُعب [[وحشت]] در [[دل]] [[دشمنان]] [[یاری]] میشود.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶.</ref> |