پرش به محتوا

شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته می‌شود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: این‌که [[خداوند]] به [[شیطان]] فرمود: {{متن قرآن|فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}<ref>سوره حجر، ۳۸.</ref>؛ به تو مهلت داده خواهد شد تا روز معین. این [[وقت معلوم]] چه زمانی خواهد بود؟ فرمود: "آیا پنداشته‌ای این روز، روز [[قیامت]] است‌؟ [[خداوند]] تا روز [[قیام قائم]] ما، به [[شیطان]] مهلت داده است. وقتی [[خداوند]] او ([[قائم]]) را [[مبعوث]] می‌کند، حضرت به [[مسجد کوفه]] می‌رود. در آن هنگام [[شیطان]] در حالی که با زانوان خود راه می‌رود، به آن‌جا می‌آید و می‌گوید: ای وای بر من از امروز. [[حضرت مهدی]] {{ع}} پیشانی او را می‌گیرد و گردنش را می‌زند و آن هنگام، روز [[وقت معلوم]] است که مهلت [[شیطان]] به پایان می‌رسد<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۵۴؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۹۰۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۴۳.</ref>. در جای دیگری می‌خوانیم: [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] این [[آیه]] فرمود: "[[ابلیس]] از [[خداوند]] خواست که او را تا [[روز رستاخیز]] مهلت دهد، ولی [[خداوند]] آن را رد کرد و فرمود: تا روز [[وقت معلوم]]، تو از مهلت داده‌شده‌ها هستی، چون روز [[وقت معلوم]] فرارسد، [[ابلیس]] با تمام پیروانش که از زمان [[خلقت]] [[آدم]] تا آن روز از او [[پیروی]] کرده‌اند، ظاهر می‌شود و آن در آخرین [[رجعت]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} اتفاق می‌افتد". آن‌گاه [[امام صادق]] {{ع}} توضیح می‌دهد که چگونه [[سپاه]] [[ابلیس]] در سرزمین "روحا" در نزدیکی [[کوفه]] اجتماع می‌کنند و [[اصحاب]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} برای [[نبرد]] با آن‌ها آماده می‌شوند و مهم‌ترین [[جنگ]] [[تاریخ]] بشری در آن روز واقع می‌شود و سرانجام [[سپاهیان]] [[ابلیس]]، [[شکست]] می‌خورند و خود [[ابلیس]] پا به فرار می‌گذارد و [[رسول اکرم]] {{صل}} او را دنبال می‌کند و از میان شانه‌هایش یک ضربت کاری وارد می‌کند و او را به [[هلاکت]] می‌رساند. پس از [[هلاکت]] [[شیطان]] و پیروانش، دیگر کسی جز [[خدا]] را نمی‌پرستد و هرگز کسی به [[خداوند]] [[شرک]] نمی‌ورزد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۴۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۴۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۳۲.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۴۳.</ref>.
*«از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: این‌که [[خداوند]] به [[شیطان]] فرمود: {{متن قرآن|فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}<ref>سوره حجر، ۳۸.</ref>؛ به تو مهلت داده خواهد شد تا روز معین. این [[وقت معلوم]] چه زمانی خواهد بود؟ فرمود: "آیا پنداشته‌ای این روز، روز [[قیامت]] است‌؟ [[خداوند]] تا روز [[قیام قائم]] ما، به [[شیطان]] مهلت داده است. وقتی [[خداوند]] او ([[قائم]]) را [[مبعوث]] می‌کند، حضرت به [[مسجد کوفه]] می‌رود. در آن هنگام [[شیطان]] در حالی که با زانوان خود راه می‌رود، به آن‌جا می‌آید و می‌گوید: ای وای بر من از امروز. [[حضرت مهدی]] {{ع}} پیشانی او را می‌گیرد و گردنش را می‌زند و آن هنگام، روز [[وقت معلوم]] است که مهلت [[شیطان]] به پایان می‌رسد<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۵۴؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۹۰۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۴۳.</ref>. در جای دیگری می‌خوانیم: [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] این [[آیه]] فرمود: "[[ابلیس]] از [[خداوند]] خواست که او را تا [[روز رستاخیز]] مهلت دهد، ولی [[خداوند]] آن را رد کرد و فرمود: تا روز [[وقت معلوم]]، تو از مهلت داده‌شده‌ها هستی، چون روز [[وقت معلوم]] فرارسد، [[ابلیس]] با تمام پیروانش که از زمان [[خلقت]] [[آدم]] تا آن روز از او [[پیروی]] کرده‌اند، ظاهر می‌شود و آن در آخرین [[رجعت]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} اتفاق می‌افتد". آن‌گاه [[امام صادق]] {{ع}} توضیح می‌دهد که چگونه [[سپاه]] [[ابلیس]] در سرزمین "روحا" در نزدیکی [[کوفه]] اجتماع می‌کنند و [[اصحاب]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} برای [[نبرد]] با آن‌ها آماده می‌شوند و مهم‌ترین [[جنگ]] [[تاریخ]] بشری در آن روز واقع می‌شود و سرانجام [[سپاهیان]] [[ابلیس]]، [[شکست]] می‌خورند و خود [[ابلیس]] پا به فرار می‌گذارد و [[رسول اکرم]] {{صل}} او را دنبال می‌کند و از میان شانه‌هایش یک ضربت کاری وارد می‌کند و او را به [[هلاکت]] می‌رساند. پس از [[هلاکت]] [[شیطان]] و پیروانش، دیگر کسی جز [[خدا]] را نمی‌پرستد و هرگز کسی به [[خداوند]] [[شرک]] نمی‌ورزد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۴۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۴۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۳۲.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۴۳.</ref>.
:::::*«بحث قتل [[شیطان]] به دست [[حضرت عیسی]] {{ع}} در منابع [[اهل سنت]]، بسیار مطرح شده است و البته روایاتی هم داریم که آن را به دست [[امام مهدی|حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} پس از [[رجعت]] بیان می‌کنند. برخی [[روایات]] هم به دست [[رسول اکرم]] {{صل}} بیان کرده‌اند. اما باید مدنظر داشت که [[شیطان]]، تنها منبع شر نیست؛ همان‌طور که در مراسم [[حج]]، داریم و آن‌ها را رمی می‌کنیم: شر النفس، شر الناس و شر الشیطان. پس با حذف [[شیطان]]، شر برچیده نمی‌شود و شر النّفس و شر النّاس به جای خود باقی است<ref>نشریه موعود، شماره ۲۵، ص ۱۷ (گفت‌وگو با علی کورانی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۸۸.</ref>.
*«بحث قتل [[شیطان]] به دست [[حضرت عیسی]] {{ع}} در منابع [[اهل سنت]]، بسیار مطرح شده است و البته روایاتی هم داریم که آن را به دست [[امام مهدی|حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} پس از [[رجعت]] بیان می‌کنند. برخی [[روایات]] هم به دست [[رسول اکرم]] {{صل}} بیان کرده‌اند. اما باید مدنظر داشت که [[شیطان]]، تنها منبع شر نیست؛ همان‌طور که در مراسم [[حج]]، داریم و آن‌ها را رمی می‌کنیم: شر النفس، شر الناس و شر الشیطان. پس با حذف [[شیطان]]، شر برچیده نمی‌شود و شر النّفس و شر النّاس به جای خود باقی است<ref>نشریه موعود، شماره ۲۵، ص ۱۷ (گفت‌وگو با علی کورانی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۸۸.</ref>.


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۲۹: خط ۲۹:


«این پرسش را از سه جهت می‌توان پاسخ داد:
«این پرسش را از سه جهت می‌توان پاسخ داد:
:::::*'''جریان [[کشته شدن شیطان]]''': دراین‌باره، باید گفت: زمانی که حضرت [[قیام]] می‌کنند و در [[مسجد کوفه]] هستند، [[شیطان]] درحالی‌که به زانو درآمده، می‌گوید: وای بر من از این روز! سپس حضرت پیشانی او را گرفته، گردنش را می‌زند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۷۶</ref>.
*'''جریان [[کشته شدن شیطان]]''': دراین‌باره، باید گفت: زمانی که حضرت [[قیام]] می‌کنند و در [[مسجد کوفه]] هستند، [[شیطان]] درحالی‌که به زانو درآمده، می‌گوید: وای بر من از این روز! سپس حضرت پیشانی او را گرفته، گردنش را می‌زند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۷۶</ref>.
:::::*'''امکان [[کشته شدن شیطان]]''': اگر منظور این است که آیا می‌توان [[شیطان]] را کشت یا نه باید گفت: چنانکه در [[قرآن]] تصریح شده است، [[شیطان]] از جنس [[جن]] است<ref>سوره کهف؛ آیه: ۵۰</ref>. و چنانکه معلوم است جنیان نیز مانند [[انسان]] متولد می‌شوند و از [[دنیا]] می‌روند؛ لذا [[مرگ]] یا [[کشته شدن شیطان]] که از جنس جنیان است از لحاظ علمی و [[علوم عقلی]] مشکلی ندارد و مانند [[فرشتگان]] و [[ملائکه]] نیست که [[مرگ]] و تغییر برایشان از لحاظ علمی محال باشد؛
*'''امکان [[کشته شدن شیطان]]''': اگر منظور این است که آیا می‌توان [[شیطان]] را کشت یا نه باید گفت: چنانکه در [[قرآن]] تصریح شده است، [[شیطان]] از جنس [[جن]] است<ref>سوره کهف؛ آیه: ۵۰</ref>. و چنانکه معلوم است جنیان نیز مانند [[انسان]] متولد می‌شوند و از [[دنیا]] می‌روند؛ لذا [[مرگ]] یا [[کشته شدن شیطان]] که از جنس جنیان است از لحاظ علمی و [[علوم عقلی]] مشکلی ندارد و مانند [[فرشتگان]] و [[ملائکه]] نیست که [[مرگ]] و تغییر برایشان از لحاظ علمی محال باشد؛
:::::*'''اشکال کشته شدن''': ممکن است تصور شود چون [[دنیا]] دار [[امتحان]] است و [[شیطان]] یکی از مکملان صحنه [[امتحان]] به شمار آید و اگر قرار باشد کشته شود و از بین برود، محل [[امتحان]] و [[ابتلا]] بودن [[دنیا]] هم از بین می‌رود و دیگر [[تکلیف]] [[گناه]] و [[ثواب]] معنای خود را از دست می‌دهد.
*'''اشکال کشته شدن''': ممکن است تصور شود چون [[دنیا]] دار [[امتحان]] است و [[شیطان]] یکی از مکملان صحنه [[امتحان]] به شمار آید و اگر قرار باشد کشته شود و از بین برود، محل [[امتحان]] و [[ابتلا]] بودن [[دنیا]] هم از بین می‌رود و دیگر [[تکلیف]] [[گناه]] و [[ثواب]] معنای خود را از دست می‌دهد.


برای اینکه چنین تصوری پیش نیاید باید تصویری از [[زمان ظهور]] داشته باشیم. در تصویری که مرحوم [[سیدبن‌طاووس]] در کتاب سعد السعود از [[صحف]] ادریس [[پیامبر]] [[نقل]] می‌کند و در [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] نیز آمده است، چنین می‌خوانیم: آن، روزی است که [[زمین]] از [[کفر]] و شر و [[گناه]] [[پاک]] می‌شود و [[خداوند]] برای آن عصر بندگانی را [[انتخاب]] نموده که قلب‌های آنها را برای [[ایمان]] [[امتحان]] کرده و درونشان را با ورع و [[اخلاص]] و [[یقین]] و [[تقوا]] و [[خشوع]] و [[صدق]] و [[حلم]] و [[صبر]] و [[وقار]] و [[پرهیزگاری]] و بی‌رغبتی نسبت به [[دنیا]] و [[اشتیاق]] به آنچه در نزد [[خداوند]] است، [[آزمایش]] نموده است<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۸۵</ref>.
برای اینکه چنین تصوری پیش نیاید باید تصویری از [[زمان ظهور]] داشته باشیم. در تصویری که مرحوم [[سیدبن‌طاووس]] در کتاب سعد السعود از [[صحف]] ادریس [[پیامبر]] [[نقل]] می‌کند و در [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] نیز آمده است، چنین می‌خوانیم: آن، روزی است که [[زمین]] از [[کفر]] و شر و [[گناه]] [[پاک]] می‌شود و [[خداوند]] برای آن عصر بندگانی را [[انتخاب]] نموده که قلب‌های آنها را برای [[ایمان]] [[امتحان]] کرده و درونشان را با ورع و [[اخلاص]] و [[یقین]] و [[تقوا]] و [[خشوع]] و [[صدق]] و [[حلم]] و [[صبر]] و [[وقار]] و [[پرهیزگاری]] و بی‌رغبتی نسبت به [[دنیا]] و [[اشتیاق]] به آنچه در نزد [[خداوند]] است، [[آزمایش]] نموده است<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۸۵</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش