ضرورت تشکیل حکومت در جامعه چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۴۰: خط ۴۰:


هر دو آیه فوق، اشاره به فساد رهبرانی دارد که اگر [[اولیاء الهی]]{{عم}} با آنان نمی‌جنگیدند و حکومت برای مدت طولانی در [[اختیار]] ایشان قرار می‌گرفت، همه آثار [[خداپرستی]] را نابود می‌کردند و نسل‌های بشریّت را به تباهی می‌کشیدند؛ چنان‌که درباره [[فرعون]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«کارهای کسانی را که به جهان واپسین ایمان ندارند در نظرشان آراسته‌ایم از این‌رو آنان سرگشته‌اند» سوره نمل، آیه ۴.</ref>. {{متن قرآن|قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدین‌گونه رفتار می‌کنند» سوره نمل، آیه ۳۴.</ref>.
هر دو آیه فوق، اشاره به فساد رهبرانی دارد که اگر [[اولیاء الهی]]{{عم}} با آنان نمی‌جنگیدند و حکومت برای مدت طولانی در [[اختیار]] ایشان قرار می‌گرفت، همه آثار [[خداپرستی]] را نابود می‌کردند و نسل‌های بشریّت را به تباهی می‌کشیدند؛ چنان‌که درباره [[فرعون]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«کارهای کسانی را که به جهان واپسین ایمان ندارند در نظرشان آراسته‌ایم از این‌رو آنان سرگشته‌اند» سوره نمل، آیه ۴.</ref>. {{متن قرآن|قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدین‌گونه رفتار می‌کنند» سوره نمل، آیه ۳۴.</ref>.
:::::*'''[[نیازمندی]] [[جامعه]] به امامِ بر [[حق]]''': مقدماتی که بیان شد، به این اصل [[عقلی]] منتهی می‌گردد که [[مدیریت جامعه]] باید در دست افرادی [[الهی]] باشد تا [[امت]] را به [[صلاح]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[هدایت]] نمایند.
*'''[[نیازمندی]] [[جامعه]] به امامِ بر [[حق]]''': مقدماتی که بیان شد، به این اصل [[عقلی]] منتهی می‌گردد که [[مدیریت جامعه]] باید در دست افرادی [[الهی]] باشد تا [[امت]] را به [[صلاح]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[هدایت]] نمایند.


'''هدایت جامعه''': هدایت جامعه، از جمله [[اهداف بعثت]] [[انبیاء]]{{عم}} است: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>.
'''هدایت جامعه''': هدایت جامعه، از جمله [[اهداف بعثت]] [[انبیاء]]{{عم}} است: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۱:


ترجمه [[آیه شریفه]] چنین است: “از نظر تأسیس و دوام [[حکومت الهی]]) هیچ [[پیامبری]] [[حق]] ندارد که او را [[اسیران]] ([[جنگی]]) باشد؛ (بلکه باید دشمن را به کلّی نابود کند تا آنگاه که حکومتش را در روی [[زمین]] قوام و [[استحکام]] بخشد.
ترجمه [[آیه شریفه]] چنین است: “از نظر تأسیس و دوام [[حکومت الهی]]) هیچ [[پیامبری]] [[حق]] ندارد که او را [[اسیران]] ([[جنگی]]) باشد؛ (بلکه باید دشمن را به کلّی نابود کند تا آنگاه که حکومتش را در روی [[زمین]] قوام و [[استحکام]] بخشد.
:::::*'''[[ضرورت حکومت]] برای [[مردم]]''': [[حضرت علی]]{{ع}} در مقابله با [[خوارج]]، که منکر اصل [[حکومت]] بودند و شعارشان {{عربی|لا لحکم إلا لله}} بود، با بیان‌های گوناگون، به تشریح [[ضرورت وجود حکومت]] می‌پرداختند: {{متن حدیث|لَا يُصْلِحُ‏ النَّاسَ‏ إِلَّا أَمِیرٌ؛ بَرٌّ أَوْ فَاجِرٌ}}<ref>کنزالعمال، ح۱۴۲۸۶.</ref>. {{متن حدیث|لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللَّهُ فِيهَا الْأَجَلَ وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْ‏ءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ}}<ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۵۸، ح۷۲.</ref>.
*'''[[ضرورت حکومت]] برای [[مردم]]''': [[حضرت علی]]{{ع}} در مقابله با [[خوارج]]، که منکر اصل [[حکومت]] بودند و شعارشان {{عربی|لا لحکم إلا لله}} بود، با بیان‌های گوناگون، به تشریح [[ضرورت وجود حکومت]] می‌پرداختند: {{متن حدیث|لَا يُصْلِحُ‏ النَّاسَ‏ إِلَّا أَمِیرٌ؛ بَرٌّ أَوْ فَاجِرٌ}}<ref>کنزالعمال، ح۱۴۲۸۶.</ref>. {{متن حدیث|لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللَّهُ فِيهَا الْأَجَلَ وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْ‏ءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ}}<ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۵۸، ح۷۲.</ref>.


توضیح آن‌که: در این بیان، [[حضرت]] به بیان ضرورت وجود حکومت و وجود امیری در رأس [[نظام]] می‌پردازند. حضرت تصریح می‌کنند که در هر صورت، [[جامعه]] بدون [[قانون]] و مجری قانون دوام نمی‌آورد و در سایه آن است که ضروریّات نیازهای مردمی، از [[حفظ مرزها]] گرفته تا [[جمع‌آوری مالیات]] و هزینه کردن آن در [[رفاه عمومی]] و سایر [[امور حکومتی]]، برطرف می‌شود. در این راستا، هر مقدارکه [[دولت]] صالح‌تر باشد، [[عدل و داد]] بر [[جامعه]] بیشتر سایه می‌افکند و طبعاً زمینه [[هدایت]] بیشتر فراهم می‌شود. به همین دلیل است که اگر هدایت [[امّت]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] از اهم [[واجبات]] است و اگر بنا بر [[قاعده لطف]]، وجود دولت [[عادل]]، از لوازم حتمی چنین اموری است، پس [[تشکیل حکومت دینی]] به [[رهبری امام]]، از اوجب واجبات است. {{متن حدیث|قَالَ عَلِیٌّ{{ع}}: دَوْلَةُ الْعَادِلِ‏ مِنَ‏ الْوَاجِبَاتِ‏، دَوْلَةُ الْجَائِرِ مِنَ الْمُمْكِنَاتِ}}<ref>غرر الحکم، ح۵۱۱۰-۵۱۱۱.</ref>.
توضیح آن‌که: در این بیان، [[حضرت]] به بیان ضرورت وجود حکومت و وجود امیری در رأس [[نظام]] می‌پردازند. حضرت تصریح می‌کنند که در هر صورت، [[جامعه]] بدون [[قانون]] و مجری قانون دوام نمی‌آورد و در سایه آن است که ضروریّات نیازهای مردمی، از [[حفظ مرزها]] گرفته تا [[جمع‌آوری مالیات]] و هزینه کردن آن در [[رفاه عمومی]] و سایر [[امور حکومتی]]، برطرف می‌شود. در این راستا، هر مقدارکه [[دولت]] صالح‌تر باشد، [[عدل و داد]] بر [[جامعه]] بیشتر سایه می‌افکند و طبعاً زمینه [[هدایت]] بیشتر فراهم می‌شود. به همین دلیل است که اگر هدایت [[امّت]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] از اهم [[واجبات]] است و اگر بنا بر [[قاعده لطف]]، وجود دولت [[عادل]]، از لوازم حتمی چنین اموری است، پس [[تشکیل حکومت دینی]] به [[رهبری امام]]، از اوجب واجبات است. {{متن حدیث|قَالَ عَلِیٌّ{{ع}}: دَوْلَةُ الْعَادِلِ‏ مِنَ‏ الْوَاجِبَاتِ‏، دَوْلَةُ الْجَائِرِ مِنَ الْمُمْكِنَاتِ}}<ref>غرر الحکم، ح۵۱۱۰-۵۱۱۱.</ref>.
:::::*'''تأثیر [[حکومت]] بر هدایت یا [[ضلالت]] [[مردم]]''': امّت و [[امام]] برحق و یا [[باطل]]، دو امر جدا از هم نیستند؛ بلکه امام هر امّتی برخاسته از مجموعه گرایش‌های او است. از سوی دیگر، چون [[هیئت حاکمه]] صاحب [[قدرت]] در [[اداره جامعه]] است، [[فرهنگ]] و خواست‌های آشکار و پنهان خود را بر جامعه [[تحمیل]] می‌کند و آرام آرام جامعه را به آن سمت شکل می‌دهد. متقابلاً خواست‌های اکثریّت مردم، در امامی که برای خود [[انتخاب]] می‌کنند تبلور می‌یابد.
*'''تأثیر [[حکومت]] بر هدایت یا [[ضلالت]] [[مردم]]''': امّت و [[امام]] برحق و یا [[باطل]]، دو امر جدا از هم نیستند؛ بلکه امام هر امّتی برخاسته از مجموعه گرایش‌های او است. از سوی دیگر، چون [[هیئت حاکمه]] صاحب [[قدرت]] در [[اداره جامعه]] است، [[فرهنگ]] و خواست‌های آشکار و پنهان خود را بر جامعه [[تحمیل]] می‌کند و آرام آرام جامعه را به آن سمت شکل می‌دهد. متقابلاً خواست‌های اکثریّت مردم، در امامی که برای خود [[انتخاب]] می‌کنند تبلور می‌یابد.


'''رابطه [[اخلاق]] [[حاکم]] با اخلاق مردم''': آثار فرهنگ حکومت بر خصوصیات [[روحی]] و [[رفتاری]] مردم به حدّی است که در کتب [[اخلاقی]]، [[توده]] مردم هر [[زمان]] را بر [[دین]] [[پادشاه]] آن زمانه خوانده‌اند<ref>{{متن حدیث|فإن‏ الناس‏ على‏ دين‏ ملوكهم‏ فأخذ كل مؤمن من ذلك حظه و حاز منه قسطه}} (بحارالأنوار، ج۱۰۲، ص۸: خطبة الکتاب).</ref>. این اصل در بیان‌های [[قرآنی]] و [[روایی]] با تعابیر گوناگون بیان شده است. {{متن حدیث|‏الْإمَامُ عَلِیٌّ{{ع}}: النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ}}<ref>تحف العقول، ص۲۰۸.</ref>. {{متن حدیث|‏الْإمَامُ عَلِیٌّ{{ع}}: إِذَا تَغَيَّرَ السُّلْطَانُ‏ تَغَيَّرَ الزَّمَانُ}}<ref>نهج البلاغة (للصبحی صالح)، الکتاب ۳۱.</ref>.
'''رابطه [[اخلاق]] [[حاکم]] با اخلاق مردم''': آثار فرهنگ حکومت بر خصوصیات [[روحی]] و [[رفتاری]] مردم به حدّی است که در کتب [[اخلاقی]]، [[توده]] مردم هر [[زمان]] را بر [[دین]] [[پادشاه]] آن زمانه خوانده‌اند<ref>{{متن حدیث|فإن‏ الناس‏ على‏ دين‏ ملوكهم‏ فأخذ كل مؤمن من ذلك حظه و حاز منه قسطه}} (بحارالأنوار، ج۱۰۲، ص۸: خطبة الکتاب).</ref>. این اصل در بیان‌های [[قرآنی]] و [[روایی]] با تعابیر گوناگون بیان شده است. {{متن حدیث|‏الْإمَامُ عَلِیٌّ{{ع}}: النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ}}<ref>تحف العقول، ص۲۰۸.</ref>. {{متن حدیث|‏الْإمَامُ عَلِیٌّ{{ع}}: إِذَا تَغَيَّرَ السُّلْطَانُ‏ تَغَيَّرَ الزَّمَانُ}}<ref>نهج البلاغة (للصبحی صالح)، الکتاب ۳۱.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش