پرش به محتوا

مبانی حکومت در قرآن چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۲۴: خط ۲۴:


بررسی مبانی اندیشه‌های سیاسی در قرآن، کلید کلیه بحث‌هائی است که تحت عنوان [[فقه سیاسی]] و به‌ویژه بخش [[سیاست]] و [[حکومت]] در اسلام مطرح می‌گردد. از این‌رو لازم است با کلیات این مبانی آشنا شویم و کاربرد آن را در [[ساختار نظام سیاسی]] و [[حکومت اسلامی]] جستجو نمائیم.
بررسی مبانی اندیشه‌های سیاسی در قرآن، کلید کلیه بحث‌هائی است که تحت عنوان [[فقه سیاسی]] و به‌ویژه بخش [[سیاست]] و [[حکومت]] در اسلام مطرح می‌گردد. از این‌رو لازم است با کلیات این مبانی آشنا شویم و کاربرد آن را در [[ساختار نظام سیاسی]] و [[حکومت اسلامی]] جستجو نمائیم.
:::::*'''[[خلافت الهی]]''': از دیدگاه قرآن، [[انسان]] [[خلیفه خدا در زمین]] و عهده‌دار استقرار [[حاکمیت خدا]] و [[وارث]] نهائی [[زمین]] و حکومت در آن است. انسان موظف است خصائص و شرائط لازم را برای احراز این [[مسئولیت]] بزرگ کسب نماید و از همه امکانات مادی و [[معنوی]] که خدای [[جهان]] در [[اختیار]] وی نهاده است بهره بگیرد.
*'''[[خلافت الهی]]''': از دیدگاه قرآن، [[انسان]] [[خلیفه خدا در زمین]] و عهده‌دار استقرار [[حاکمیت خدا]] و [[وارث]] نهائی [[زمین]] و حکومت در آن است. انسان موظف است خصائص و شرائط لازم را برای احراز این [[مسئولیت]] بزرگ کسب نماید و از همه امکانات مادی و [[معنوی]] که خدای [[جهان]] در [[اختیار]] وی نهاده است بهره بگیرد.
:::::*'''[[امامت]] و [[رهبری]]''': [[هدایت]] [[جهان هستی]] با [[حکمت]] و [[قدرت]] لایزال خداوندی جزئی از مجموعه [[تعالیم]] [[توحیدی]] قرآن است و در این راستا [[هدایت]] [[انسان]] و [[رهبری]] وی به سوی [[سعادت]] مطلوبش در تمامی ابعاد و بخش‌های [[زندگی]] او توسط [[انبیاء]] که از طرف [[خداوند حکیم]] و علیم و قدیر برانگیخته می‌شوند انجام می‌گیرد. [[امامت]] و رهبری انسان به دلیل پیچیدگی [[آفرینش انسان]] و مسائل مربوط به هدایت و سعادت او، جز از طریق [[گزینش الهی]] امکان‌پذیر نیست. این [[برگزیدگان الهی]] هستند که کاروان [[امت]] بشری را [[سازمان]] می‌دهند و به‌طور حکیمانه آن را به سوی سعادت حقیقی‌اش راهبری می‌کنند.
*'''[[امامت]] و [[رهبری]]''': [[هدایت]] [[جهان هستی]] با [[حکمت]] و [[قدرت]] لایزال خداوندی جزئی از مجموعه [[تعالیم]] [[توحیدی]] قرآن است و در این راستا [[هدایت]] [[انسان]] و [[رهبری]] وی به سوی [[سعادت]] مطلوبش در تمامی ابعاد و بخش‌های [[زندگی]] او توسط [[انبیاء]] که از طرف [[خداوند حکیم]] و علیم و قدیر برانگیخته می‌شوند انجام می‌گیرد. [[امامت]] و رهبری انسان به دلیل پیچیدگی [[آفرینش انسان]] و مسائل مربوط به هدایت و سعادت او، جز از طریق [[گزینش الهی]] امکان‌پذیر نیست. این [[برگزیدگان الهی]] هستند که کاروان [[امت]] بشری را [[سازمان]] می‌دهند و به‌طور حکیمانه آن را به سوی سعادت حقیقی‌اش راهبری می‌کنند.
:::::*'''[[کار شورایی]]''': [[قرآن]] یکی از خصلت‌های بارز [[جامعه]] با [[ایمان]] را حرکت و عمل براساس تبادل و [[شور]] و [[تصمیم‌گیری]] مشترک معرفی می‌کند؛ و [[پیامبر]] را نیز [[دعوت]] می‌کند که در کارهای [[اجتماعی]] از این شیوه [[پیروی]] نماید تا به [[فکر]] همگان [[احترام]] نهاده شود و همه در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی [[مشارکت]] کنند و در [[مسئولیت‌پذیری]] [[آمادگی]] بیشتری از خود نشان دهند و [[مشکلات]] و [[دشواری]] [[اطاعت از رهبری]] از میان برداشته شود.
*'''[[کار شورایی]]''': [[قرآن]] یکی از خصلت‌های بارز [[جامعه]] با [[ایمان]] را حرکت و عمل براساس تبادل و [[شور]] و [[تصمیم‌گیری]] مشترک معرفی می‌کند؛ و [[پیامبر]] را نیز [[دعوت]] می‌کند که در کارهای [[اجتماعی]] از این شیوه [[پیروی]] نماید تا به [[فکر]] همگان [[احترام]] نهاده شود و همه در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی [[مشارکت]] کنند و در [[مسئولیت‌پذیری]] [[آمادگی]] بیشتری از خود نشان دهند و [[مشکلات]] و [[دشواری]] [[اطاعت از رهبری]] از میان برداشته شود.
:::::*'''برپایی و [[گسترش عدالت]]''': چه بیانی رساتر از این که قرآن استقرار [[عدالت]] و گسترش آن را یکی از دو [[هدف]] اساسی و [[فلسفه]] [[بعثت انبیا]] ذکر کرده و آن را از [[صفات الهی]] و بارزترین خصیصه [[آفرینش]] و [[نیکوترین]] [[خصلت]] انسان معرفی نموده است.
*'''برپایی و [[گسترش عدالت]]''': چه بیانی رساتر از این که قرآن استقرار [[عدالت]] و گسترش آن را یکی از دو [[هدف]] اساسی و [[فلسفه]] [[بعثت انبیا]] ذکر کرده و آن را از [[صفات الهی]] و بارزترین خصیصه [[آفرینش]] و [[نیکوترین]] [[خصلت]] انسان معرفی نموده است.
:::::#ما [[رسولان]] را با [[براهین]] روشن به سوی [[انسان‌ها]] فرستادیم و به آنها کتاب و [[میزان]] دادیم تا عدالت را برپا سازند<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}} «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>؛
:::::#ما [[رسولان]] را با [[براهین]] روشن به سوی [[انسان‌ها]] فرستادیم و به آنها کتاب و [[میزان]] دادیم تا عدالت را برپا سازند<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}} «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>؛
:::::#من مأمورم که عدالت را در میان شما برپاسازم<ref>{{متن قرآن|وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}} «و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>؛
:::::#من مأمورم که عدالت را در میان شما برپاسازم<ref>{{متن قرآن|وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}} «و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>؛
خط ۳۳: خط ۳۳:
:::::#هرگاه در میان [[مردم]] [[حکم]] می‌کنید باید براساس [[عدالت]] باشد<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ}} «و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>؛
:::::#هرگاه در میان [[مردم]] [[حکم]] می‌کنید باید براساس [[عدالت]] باشد<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ}} «و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>؛
:::::#[[خداوند]] به عدالت پیشگی [[فرمان]] می‌دهد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ}} «به راستی خداوند به دادگری فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>.
:::::#[[خداوند]] به عدالت پیشگی [[فرمان]] می‌دهد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ}} «به راستی خداوند به دادگری فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>.
:::::*'''[[نفی استکبار]] و [[وابستگی]] به آن''': [[قرآن]]، خودبزرگ بینی و سلطه‌جویی وبه یوغ کشیدن دیگران را گناهی در حد [[شرک]]، و ریشه [[اعمال]] شرک آلود و منشأ [[ارتکاب ظلم]] و [[جرائم]] [[ضد]] [[انسانی]] و [[طغیان]] و رودرروئی با [[خدا]] و [[خلق]] می‌شمارد. [[استکبار]] از دیدگاه قرآن خصلتی است که در هر فرد و جامعه‌ای بروز کند و آن را ۔ علی‌رغم [[شایستگی‌ها]] و ارزش‌های والایی که دارد- به ضد خدا و [[دشمن]] خلق و [[ارزش]] منفی تبدیل می‌کند؛ و استکبار هیچ‌گاه موضع [[حق]] ندارد؛ و همواره از [[هواهای نفسانی]] و خواسته [[شیطانی]] سرچشمه می‌گیرد.
*'''[[نفی استکبار]] و [[وابستگی]] به آن''': [[قرآن]]، خودبزرگ بینی و سلطه‌جویی وبه یوغ کشیدن دیگران را گناهی در حد [[شرک]]، و ریشه [[اعمال]] شرک آلود و منشأ [[ارتکاب ظلم]] و [[جرائم]] [[ضد]] [[انسانی]] و [[طغیان]] و رودرروئی با [[خدا]] و [[خلق]] می‌شمارد. [[استکبار]] از دیدگاه قرآن خصلتی است که در هر فرد و جامعه‌ای بروز کند و آن را ۔ علی‌رغم [[شایستگی‌ها]] و ارزش‌های والایی که دارد- به ضد خدا و [[دشمن]] خلق و [[ارزش]] منفی تبدیل می‌کند؛ و استکبار هیچ‌گاه موضع [[حق]] ندارد؛ و همواره از [[هواهای نفسانی]] و خواسته [[شیطانی]] سرچشمه می‌گیرد.
:::::*'''[[حکومت]] و [[زمامداری]]''': حکم راندن و [[حاکمیت]] در [[جامعه بشری]]، حقی است [[الهی]] که از [[ربوبیت]] و [[هدایت]] خداوندی ناشی می‌گردد؛ و جز او و کسانی که از جانب وی مجازند، [[حق حکومت]] و زمامداری مردم را ندارند. این [[مسئولیت]] خطیر را خداوند بر عهده [[انبیاء]] نهاده که از [[خصلت]] [[عصمت]] برخوردار می‌باشند.
*'''[[حکومت]] و [[زمامداری]]''': حکم راندن و [[حاکمیت]] در [[جامعه بشری]]، حقی است [[الهی]] که از [[ربوبیت]] و [[هدایت]] خداوندی ناشی می‌گردد؛ و جز او و کسانی که از جانب وی مجازند، [[حق حکومت]] و زمامداری مردم را ندارند. این [[مسئولیت]] خطیر را خداوند بر عهده [[انبیاء]] نهاده که از [[خصلت]] [[عصمت]] برخوردار می‌باشند.
:::::*'''[[اصل مشارکت و تعاون]] در [[فعالیت‌های سیاسی]]''': [[تعاون]] و [[مشارکت]] همگانی، خصلت تفکیک ناپذیر [[زندگی اجتماعی]] است؛ ولی قرآن با اضافه کردن دو عنصر “برّ” و تقوا” آن را تکمیل و در [[حقیقت]] بازسازی کرده است. “برّ” هر نوع کاری است که به نحوی برای فرد یا [[جامعه]] مفید است؛ و “تقوا” آن حالتی است که [[انسان]] را به خدا نزدیک‌تر و رابطه انسان را با دیگران خالصانه و [[پاک]] می‌گرداند.
*'''[[اصل مشارکت و تعاون]] در [[فعالیت‌های سیاسی]]''': [[تعاون]] و [[مشارکت]] همگانی، خصلت تفکیک ناپذیر [[زندگی اجتماعی]] است؛ ولی قرآن با اضافه کردن دو عنصر “برّ” و تقوا” آن را تکمیل و در [[حقیقت]] بازسازی کرده است. “برّ” هر نوع کاری است که به نحوی برای فرد یا [[جامعه]] مفید است؛ و “تقوا” آن حالتی است که [[انسان]] را به خدا نزدیک‌تر و رابطه انسان را با دیگران خالصانه و [[پاک]] می‌گرداند.
:::::*'''[[صلح‌گرایی]]''': از دیدگاه قرآن، [[صلح]] خود، ارزش و [[هدف]] است؛ و کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از [[صلح]]، [[مصلحت]] گرائی نیست؛ خود صلح مصلحت است؛ زیرا با [[زندگی]] [[فطری]] [[انسان‌ها]] سازگارتر است؛ و در شرائط صلح [[رشد]] و تعالی [[انسان]] و تفاهم برای رسیدن به توافق‌ها، و سرانجام به [[یگانگی]] آئین بشری و [[گرایش]] انسان‌ها به [[حق]] امکان پذیرتر است. [[قرآن]] وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیک‌تر؛ آسان‌تر و معقول‌تر می‌داند؛ از این‌رو بدان تأکید می‌ورزد.
*'''[[صلح‌گرایی]]''': از دیدگاه قرآن، [[صلح]] خود، ارزش و [[هدف]] است؛ و کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از [[صلح]]، [[مصلحت]] گرائی نیست؛ خود صلح مصلحت است؛ زیرا با [[زندگی]] [[فطری]] [[انسان‌ها]] سازگارتر است؛ و در شرائط صلح [[رشد]] و تعالی [[انسان]] و تفاهم برای رسیدن به توافق‌ها، و سرانجام به [[یگانگی]] آئین بشری و [[گرایش]] انسان‌ها به [[حق]] امکان پذیرتر است. [[قرآن]] وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیک‌تر؛ آسان‌تر و معقول‌تر می‌داند؛ از این‌رو بدان تأکید می‌ورزد.
:::::*'''[[حل مسالمت‌آمیز اختلاف‌های بین‌المللی]]''': عدم [[توسل]] به [[خشونت]]، تا آنجا که راهی مسلامت‌آمیز وجود دارد، مبنای سیاستی است که قرآن آن را برای [[حل اختلافات]]، مورد تأکید قرار داده است. ایجاد صلح و تلاش برای [[مصالحه]] و [[حکمیت]]، [[شیوه]] انسان دوستانه‌ای است که قرآن آن را به جای رفتارهای [[خشونت‌آمیز]] در حل اختلافات بنیان نهاده است:
*'''[[حل مسالمت‌آمیز اختلاف‌های بین‌المللی]]''': عدم [[توسل]] به [[خشونت]]، تا آنجا که راهی مسلامت‌آمیز وجود دارد، مبنای سیاستی است که قرآن آن را برای [[حل اختلافات]]، مورد تأکید قرار داده است. ایجاد صلح و تلاش برای [[مصالحه]] و [[حکمیت]]، [[شیوه]] انسان دوستانه‌ای است که قرآن آن را به جای رفتارهای [[خشونت‌آمیز]] در حل اختلافات بنیان نهاده است:
:::::#[[برّ]] و [[تقوا]] پیشه کنید و بین [[مردم]] صلح برقرار نمائید<ref>{{متن قرآن|أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ}} «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>؛
:::::#[[برّ]] و [[تقوا]] پیشه کنید و بین [[مردم]] صلح برقرار نمائید<ref>{{متن قرآن|أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ}} «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>؛
:::::#گفتگوهای محرمانه چندان سودمند نیست مگر آنکه در آن رهنمودی به [[احسان]] و [[دستگیری از فقرا]] و [[اصلاح]] بین انسان‌ها باشد<ref>{{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}} «در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>؛
:::::#گفتگوهای محرمانه چندان سودمند نیست مگر آنکه در آن رهنمودی به [[احسان]] و [[دستگیری از فقرا]] و [[اصلاح]] بین انسان‌ها باشد<ref>{{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}} «در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>؛
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش