چه کسانی رجعت میکنند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
::::::«قبل از هر چیز باید توجه داشت که [[رجعت]] امری عام و فراگیر نیست و طبعاً همه انسانهایی که از [[دنیا]] رفتهاند، باز نخواهند گشت؛ بلکه آنچه از [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود این است که بخشی از [[انسانها]] که در میان آنها هم انسانهای الهی و [[صالح]] و هم انسانهای مجرم و ستمکار وجود دارد، [[رجعت]] خواهند نمود. | ::::::«قبل از هر چیز باید توجه داشت که [[رجعت]] امری عام و فراگیر نیست و طبعاً همه انسانهایی که از [[دنیا]] رفتهاند، باز نخواهند گشت؛ بلکه آنچه از [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود این است که بخشی از [[انسانها]] که در میان آنها هم انسانهای الهی و [[صالح]] و هم انسانهای مجرم و ستمکار وجود دارد، [[رجعت]] خواهند نمود. | ||
::::::نکته دیگر اینکه در میان [[رجعت کنندگان]] علاوه بر انسانهایی از [[امت پیامبر]] {{صل}}، افرادی نیز از امتهای پیشین وجود دارند، که اسامی بعضی از هر دو گروه در [[احادیث]] آمده است و [[مرحوم علامه]] بعضی از آنها را در آثار خود ذکر کرده است. بر اساس آنچه گفته شد و با توجه به [[روایات]]، بحث [[رجعت]] که مورد توجه [[علامه]] بوده است، میتوان [[رجعت کنندگان]] را در چهار دسته کلی تنظیم نمود. | ::::::نکته دیگر اینکه در میان [[رجعت کنندگان]] علاوه بر انسانهایی از [[امت پیامبر]] {{صل}}، افرادی نیز از امتهای پیشین وجود دارند، که اسامی بعضی از هر دو گروه در [[احادیث]] آمده است و [[مرحوم علامه]] بعضی از آنها را در آثار خود ذکر کرده است. بر اساس آنچه گفته شد و با توجه به [[روایات]]، بحث [[رجعت]] که مورد توجه [[علامه]] بوده است، میتوان [[رجعت کنندگان]] را در چهار دسته کلی تنظیم نمود. | ||
*'''بعضی از [[پیامبران]] {{عم}}''': گرچه در بعضی از [[روایات]] همه [[پیامبران]] از [[آدم]] {{ع}} تا [[پیامبر اکرم]] {{صل}} جزء [[رجعتکنندگان]] شمرده شدهاند،<ref>تفسیر القمی، جلد ۱، صفحه ۲۵؛بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۴۱.</ref> ولی از میان [[انبیا]] {{عم}} فقط [[پیامبر اسلام]] {{ع}} در آثار [[علامه]] به عنوان [[رجعت]] کننده ذکر شده است. ایشان روایتی را از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند که بر اساس آن [[حضرت محمد]] {{صل}} در [[آخرالزمان]] [[رجعت]] میکند و در [[بیت المقدس]]، [[ابلیس]] را ذبح میکند<ref>المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۵.</ref>. | |||
::::::همچنین در جای دیگری در [[تبیین]] فقره {{عربی|مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ}} از [[زیارت جامعه]]، این فقره را مربوط به [[رجعت]] دانسته و [[پیامبر]] {{صل}} را از جمله [[رجعتکنندگان]] نام میبرد<ref>در محضر علامه طباطبایی، سؤال ۲۷۷، صفحه ۱۱۷.</ref>. | ::::::همچنین در جای دیگری در [[تبیین]] فقره {{عربی|مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ}} از [[زیارت جامعه]]، این فقره را مربوط به [[رجعت]] دانسته و [[پیامبر]] {{صل}} را از جمله [[رجعتکنندگان]] نام میبرد<ref>در محضر علامه طباطبایی، سؤال ۲۷۷، صفحه ۱۱۷.</ref>. | ||
*'''[[امامان معصوم]] {{عم}}''': در [[روایات]] زیادی اسامی همه یا بعضی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان رجعتکننده ذکر شده است. [[علامه]] نیز در [[تبیین]] بخشهای از [[زیارت جامعه]] که در قسمت قبلی ذکر شد، میگوید: منظور از این دو (ایاب و [[رجعت]]) یک چیز است و مقصود همان رجعتی است که اول [[امام حسین]] {{ع}}، بعد [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}}، بعد حضرت [[رسول الله]] {{صل}} و بعد باقی [[ائمه]] {{عم}} [[رجوع]] مینمایند<ref>همان.</ref>. | |||
همچنین ایشان به حدیثی درباره [[رجعت]]، اشاره میکنند که بر اساس آن [[عمر]] عالم صد هزار سال است، هشتاد هزار سال از آن [[حکومت]] [[آل محمد]] {{عم}} و بیست هزار سال [[حکومت]] دیگران میباشد<ref>در محضر علامه طباطبایی، سؤال صفحه ۱۱۸. متن خبر: {{عربی|من کتاب البشاره للسید رضی الدین علی بن طاوس وجدت فی کتاب تالیف جعفر بن محمد بن مالک الکوفی باسناده الی حمران قال عمرالدنیا مائه الف سنه لسائر الناس عشرون الف سنه و ثمانون الف سنه لال محمد علیه و {{عم}}}}. بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۱۱۶.</ref>. | همچنین ایشان به حدیثی درباره [[رجعت]]، اشاره میکنند که بر اساس آن [[عمر]] عالم صد هزار سال است، هشتاد هزار سال از آن [[حکومت]] [[آل محمد]] {{عم}} و بیست هزار سال [[حکومت]] دیگران میباشد<ref>در محضر علامه طباطبایی، سؤال صفحه ۱۱۸. متن خبر: {{عربی|من کتاب البشاره للسید رضی الدین علی بن طاوس وجدت فی کتاب تالیف جعفر بن محمد بن مالک الکوفی باسناده الی حمران قال عمرالدنیا مائه الف سنه لسائر الناس عشرون الف سنه و ثمانون الف سنه لال محمد علیه و {{عم}}}}. بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۱۱۶.</ref>. | ||
::::::علاوه بر این، در روایاتی که ایشان در ذیل [[آیات]] مربوط به [[رجعت]] [[نقل]] نموده، نام [[امام]] بزرگوار، [[حضرت علی]] {{ع}} به صورت صریح آمده است<ref>المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۴۰۵؛ در این رابطه مراجعه شود به گفتار سوم در همین فصل، تبیین آیه «دابه».</ref>. | ::::::علاوه بر این، در روایاتی که ایشان در ذیل [[آیات]] مربوط به [[رجعت]] [[نقل]] نموده، نام [[امام]] بزرگوار، [[حضرت علی]] {{ع}} به صورت صریح آمده است<ref>المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۴۰۵؛ در این رابطه مراجعه شود به گفتار سوم در همین فصل، تبیین آیه «دابه».</ref>. | ||
*'''[[مؤمنان خالص]]''': برخی [[روایات]] به عنوان کلی [[مؤمنان خالص]]، [[رجعتکنندگان]] را معرفی میکنند، [[مرحوم علامه]] نیز با این تعبیر که بعضی از انسانها که در خوبی برجسته هستند، [[رجعت]] خواهند نمود، از این دسته یاد میکند<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹؛در محضر علامه طباطبایی، سؤال، صفحه ۱۱۷.</ref>. البته ایشان در [[تفسیر]] [[سوره کهف]]، نام و عناوین بیست و هشت نفر از انسانهای [[صالح]] را بر اساس [[روایات معصومین]] {{عم}} ذکر میکند، که عبارتند از: | |||
::::::از امتهای گذشته: یوشع بن نون و [[سیره]] [[حضرت موسی]] {{ع}}، سیصد و هفده نفر از [[قوم حضرت موسی]] {{ع}} که نامشان مشخص نیست؛ و [[اصحاب کهف]] که هفت نفر میباشند؛ یعنی: [[مکسلکمینا]]، [[یلمیخا]]، [[مرطولس]]، [[ثبیونس]]، [[دردونس]]، [[کفاشیطیطوس]]، [[منظنواسیس]]<ref>مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر میکند. البته روایات دیگری نیز ذکر میکند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.</ref>. | ::::::از امتهای گذشته: یوشع بن نون و [[سیره]] [[حضرت موسی]] {{ع}}، سیصد و هفده نفر از [[قوم حضرت موسی]] {{ع}} که نامشان مشخص نیست؛ و [[اصحاب کهف]] که هفت نفر میباشند؛ یعنی: [[مکسلکمینا]]، [[یلمیخا]]، [[مرطولس]]، [[ثبیونس]]، [[دردونس]]، [[کفاشیطیطوس]]، [[منظنواسیس]]<ref>مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر میکند. البته روایات دیگری نیز ذکر میکند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.</ref>. | ||
از [[امت اسلامی]]: [[ابودجانه انصاری]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، [[مقداد]] بن اسود از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و [[یاران امام علی]] {{ع}}، و [[مالک اشتر]] نخعی از [[یاران امام علی]] {{ع}}<ref>المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰؛به نقل از تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.</ref>. | از [[امت اسلامی]]: [[ابودجانه انصاری]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، [[مقداد]] بن اسود از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و [[یاران امام علی]] {{ع}}، و [[مالک اشتر]] نخعی از [[یاران امام علی]] {{ع}}<ref>المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰؛به نقل از تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.</ref>. | ||
*'''[[کافران]] [[خالص]]''' بر اساس [[روایات رجعت]]، در کنار [[رجعت]] [[مؤمنین خالص]]، [[کافران]] [[خالص]] نیز به این [[دنیا]] باز میگردند، تا به سزای اعمال خود برسند و از آنان [[انتقام]] گرفته شود؛ کسانی که به تعبیر [[علامه]]، برجسته در بدی و [[دشمنی]] با [[خدا]]، میباشند<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۹۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
| پاسخدهنده = مجتبی تونهای | | پاسخدهنده = مجتبی تونهای | ||
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«[[رجعت]] [[امامان]] {{عم}}، در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] و زیارتها آمده است. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ...}}<ref>سوره قصص، ۸۵.</ref> آن کسی که [[قرآن]] را بر تو فرو فرستاد به [[یقین]]، تو را به وعدهگاهت بازمیگرداند. [[امام سجاد]] {{ع}} در [[تأویل]] این [[آیه شریفه]] فرمود: [[پیامبر]] شما و [[امیر مؤمنان]] و [[امامان]] [[اهل بیت]]، در [[عصر ظهور]] به [[دنیا]] باز میگردند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۲؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۳۹.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "نخستین کسی که در جریان [[رجعت]] به [[دنیا]] باز میگردد، [[امام حسین]] {{ع}} است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.</ref>. و فرمود: "[[حسین]] {{ع}} به [[اراده]] حکیمانه [[خداوند]] به [[دنیا]] بازمیگردد و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، [[انگشتر سلیمان]] را به همراه زمام امور [[جامعه]] به او میسپارد، و او کسی است که [[قائم]] {{ع}} را پس از یک زندگی طولانی و شکوهبار که از [[دنیا]] میرود، [[غسل]] میدهد و به خاک میسپارد"<ref>همان، ص ۱۰۳.</ref>. نیز در تاویل [[آیه شریفه]] [[قرآن]] {{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ}}<ref>سوره اسراء، ۶.</ref> میفرماید: "[[حسین]] {{ع}} با [[حدود]] هفتاد نفر از [[یاران]] خویش به خواست [[خدا]] به [[دنیا]] باز میگردد... در همان حال، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز در میان [[یاران]] [[امام حسین]] {{ع}} و [[مردم]] است. آنگاه هنگامی که عرفان و [[ایمان]] [[مردم]] نسبت به [[رجعت]] [[حضرت حسین]] {{ع}} استوار گردید، پایان زندگی [[امام مهدی]] {{ع}} فرامیرسد. [[امام حسین]] {{ع}} امور مربوط به [[غسل]] و [[نماز]] و به خاکسپاری پیکر پاکش را به عهده میگیرد، چرا که پیکر [[مطهر]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} را تنها همانند او باید [[غسل]] و [[کفن]] کند و بر پیکر او [[نماز]] بگذارد و او را به خاک سپارد<ref>کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۶.</ref>. در زیارتنامههای رسیده از جانب [[امامان]] راستین نیز، مسأله [[رجعت]] بهطور صریح بیان شده است. | |||
[[امام صادق]] {{ع}} از [[رجعت]] [[حضرت علی]] {{ع}} سخن میگوید و توضیح میدهد که برای آن حضرت چندین بار [[رجعت]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۵.</ref>. خود حضرت [[امیر]] {{ع}} نیز در ضمن [[خطبه]] مفصلی فرمودند: "برای من بازگشت پس از بازگشت و [[رجعت]] پس از [[رجعت]] است، من [[صاحب]] رجعتها هستم، من [[صاحب]] صولتها و شوکتها هستم، من [[صاحب]] [[دولتها]] و قدرتها هستم"<ref>همان، ص ۴۶؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۲۶؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۴۹.</ref>. از نظر [[روایات]]، تردیدی نیست که منظور از "دابّة الارض" در [[آیه]] ٨٢ سوره نمل، [[رجعت]] [[حضرت علی]] {{ع}} میباشد. [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] میکنند که فرمود: "به من شش [[فضیلت]] داده شده: | [[امام صادق]] {{ع}} از [[رجعت]] [[حضرت علی]] {{ع}} سخن میگوید و توضیح میدهد که برای آن حضرت چندین بار [[رجعت]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۵.</ref>. خود حضرت [[امیر]] {{ع}} نیز در ضمن [[خطبه]] مفصلی فرمودند: "برای من بازگشت پس از بازگشت و [[رجعت]] پس از [[رجعت]] است، من [[صاحب]] رجعتها هستم، من [[صاحب]] صولتها و شوکتها هستم، من [[صاحب]] [[دولتها]] و قدرتها هستم"<ref>همان، ص ۴۶؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۲۶؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۴۹.</ref>. از نظر [[روایات]]، تردیدی نیست که منظور از "دابّة الارض" در [[آیه]] ٨٢ سوره نمل، [[رجعت]] [[حضرت علی]] {{ع}} میباشد. [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] میکنند که فرمود: "به من شش [[فضیلت]] داده شده: | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
:::::#من [[صاحب]] عصا و میسم هستم، | :::::#من [[صاحب]] عصا و میسم هستم، | ||
:::::#من دابّة الارض هستم که با [[مردم]] سخن خواهم گفت<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۰.</ref>. | :::::#من دابّة الارض هستم که با [[مردم]] سخن خواهم گفت<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۰.</ref>. | ||
*«کسانی که [[رجعت]] میکنند [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و برخی از مردگان هستند.[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[رجعت]] برای همه [[مردم]] نیست، بلکه برای گروههایی خاص است: [[مؤمنان]] خالص و [[کافران]] محض<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.</ref>. مفضّل آورده است که در حضور [[امام صادق]] {{ع}} از [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} و [[اصحاب]] او که در انتظارش از [[دنیا]] میروند، سخن به میان آمد؛آن حضرت فرمود: "هنگامی که [[قائم]] [[قیام]] کند، فرستادهای کنار قبر [[مؤمن]] میآید و به او میگوید: هان ای [[بنده]] [[خدا]]! [[امام]] تو [[قیام]] کرده است. اگر میخواهی به او بپیوندی بپا خیز و اگر نمیخواهی و بر آن هستی که همچنان در جوار [[رحمت]] پروردگارت اقامت گزینی، همینجا اقامت کن"<ref>همان، ص ۹۱.</ref>. | |||
در [[رجعت]]، [[مؤمن]] خالص که در تمام [[عمر]] از طرف کفّار و منافقین مورد [[آزار]] قرار گرفته است برمیگردد تا در پرتو [[حکومت]] حقّه، روی [[آرامش]] و [[آسایش]] را ببیند و قسمتی از [[پاداش اعمال]] نیک خود را پیش از [[آخرت]] در این [[جهان]] ببیند. مشرک محض نیز برمیگردد تا سزای حقکشیها و تجاوزگریهای خود را پیش از [[آخرت]]، در این سرای بچشد. [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[مالک اشتر]] و امثال آنها باز میگردند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "نخستین کسی که درباره او [[محکمه]] [[عدل]] در [[حکومت]] حقّه تشکیل میشود، [[محسن]] فاطمهست، بین او و قاتلش [[محکمه]] برگزار میشود. [[قنفذ]] و آقایش آورده میشوند و با تازیانههایی از [[آتش]]، شلاق میخورند. اگر یکی از آن شلاقها به دریا زده شود، همه اقیانوسهای [[جهان]] از [[مشرق]] تا [[مغرب]] به جوش میآید، و اگر یکی از آنها به یکی از کوههای [[دنیا]] بخورد، ذوب میشود و تبدیل به خاکستر میگردد. ان دو [[دشمن]] [[خدا]] با این تازیانه شلاق میخورند"<ref>دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).</ref>. در [[حدیث]] دیگری از زنی نام برده میشود که [[حضرت زهرا]] {{س}} را بسیار [[رنج]] میداد و به مادر جناب [[ابراهیم]] (فرزند [[رسول اکرم]]) تهمت میزد. او نیز [[رجعت]] میکند و شلاق تهمت زدن (حدّ [[قذف]]) میخورد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.</ref>. در [[اخبار]] [[رجعت]] [[امام حسین]] {{ع}} تصریح شده که به هنگام [[رجعت]] حضرت، [[یزید]] و سپاهیانش نیز [[رجعت]] میکنند و [[امام حسین]] {{ع}} آنها را میکشد و برای هرضربتی یک ضربت میزند<ref>تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref>. در ذیل [[آیه]] ٤٧ از سوره طور آمده است: همه آنان که به [[آل محمد]] {{عم}} [[ستم]] کردهاند، در [[رجعت]] بازمیگردند و [[انتقام]] از آنها گرفته میشود<ref>تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.</ref>. جمعی از [[رجعتکنندگان]]، [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد الله انصاری]]، [[ابو دجانه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، [[حمران بن اعین]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[یوشع بن نون]]، و [[اصحاب کهف]] هستند<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۹.</ref>. | در [[رجعت]]، [[مؤمن]] خالص که در تمام [[عمر]] از طرف کفّار و منافقین مورد [[آزار]] قرار گرفته است برمیگردد تا در پرتو [[حکومت]] حقّه، روی [[آرامش]] و [[آسایش]] را ببیند و قسمتی از [[پاداش اعمال]] نیک خود را پیش از [[آخرت]] در این [[جهان]] ببیند. مشرک محض نیز برمیگردد تا سزای حقکشیها و تجاوزگریهای خود را پیش از [[آخرت]]، در این سرای بچشد. [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[مالک اشتر]] و امثال آنها باز میگردند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "نخستین کسی که درباره او [[محکمه]] [[عدل]] در [[حکومت]] حقّه تشکیل میشود، [[محسن]] فاطمهست، بین او و قاتلش [[محکمه]] برگزار میشود. [[قنفذ]] و آقایش آورده میشوند و با تازیانههایی از [[آتش]]، شلاق میخورند. اگر یکی از آن شلاقها به دریا زده شود، همه اقیانوسهای [[جهان]] از [[مشرق]] تا [[مغرب]] به جوش میآید، و اگر یکی از آنها به یکی از کوههای [[دنیا]] بخورد، ذوب میشود و تبدیل به خاکستر میگردد. ان دو [[دشمن]] [[خدا]] با این تازیانه شلاق میخورند"<ref>دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).</ref>. در [[حدیث]] دیگری از زنی نام برده میشود که [[حضرت زهرا]] {{س}} را بسیار [[رنج]] میداد و به مادر جناب [[ابراهیم]] (فرزند [[رسول اکرم]]) تهمت میزد. او نیز [[رجعت]] میکند و شلاق تهمت زدن (حدّ [[قذف]]) میخورد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.</ref>. در [[اخبار]] [[رجعت]] [[امام حسین]] {{ع}} تصریح شده که به هنگام [[رجعت]] حضرت، [[یزید]] و سپاهیانش نیز [[رجعت]] میکنند و [[امام حسین]] {{ع}} آنها را میکشد و برای هرضربتی یک ضربت میزند<ref>تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref>. در ذیل [[آیه]] ٤٧ از سوره طور آمده است: همه آنان که به [[آل محمد]] {{عم}} [[ستم]] کردهاند، در [[رجعت]] بازمیگردند و [[انتقام]] از آنها گرفته میشود<ref>تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.</ref>. جمعی از [[رجعتکنندگان]]، [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد الله انصاری]]، [[ابو دجانه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، [[حمران بن اعین]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[یوشع بن نون]]، و [[اصحاب کهف]] هستند<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۹.</ref>. |