پرش به محتوا

چگونه برای امام مهدی این عمر طولانی امکان‌پذیر شده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::::* +*))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«در پاسخ می‌توان گفت عمر مثل حرکت است. حرکت هم روند تند و هم روند کند دارد. حرکت کند مثل حرکت رشد موی بدن، که در یک ماه حدود یک سانتی متر حرکت می‌کند. ممکن است حرکت نکند، مثل موی مژه و ابرو که ده‌ها سال بدون حرکت و در واقع بدون رشد باقی می‌ماند. گاهی نیز حرکت به قدری تند است که نمی‌توان آن را اندازه‌گیری کرد و یا مثل حرکت نور بسیار سریع است، وی می‌دانیم که هیچ دلیل علمی‌ و عقلی برای محدود کردن حرکت وجود ندارد. در بعضی از منابع، کتاب‌های تاریخی و حتی آیات و روایات از عمرهای طولانی خبر می‌دهند. [[قرآن]] می‌فرماید: "[[حضرت نوح]]{{ع}} ۹۵۰ سال به تبلیغ مشغول بود"<ref>سوره عنکبوت، آیه: ۱۴.</ref> در آیه ۲۵۹، سوره بقره نیز آمده است که یکی از اولیای خدا، معروف به [[حضرت عزیر]]، در حالی که سوار الاغی بود، از روستای ویرانه‌ای، عبور می‌کرد. از خدا پرسید که چگونه صاحبان این خانه‌ها که سال‌هاست مرده‌اند، دوباره زنده خواهند شد؟ خداوند متعال برای آن که مسأله را به صورت تجربی برای او روشن کند، او را صد سال میراند سپس او را زنده کرد. و از او پرسید: چه مدت است که در این جا هستی؟ گفت: روزی یا بخشی از روزی خداوند متعال فرمود: نه؛ تو صد سال است که مرده‌ای. اکنون به الاغت نگاه کن که چگونه استخوان‌های او را سر پا می‌کنیم و نیز به غذا و نوشیدنی خود بنگر که هیچ تغییر نکرده است! غذا اگر در جایی مثل یخچال و سردخانه نباشد، پس از یک هفته تغییر می‌کند. صد سال چند هفته است؟ وقتی یک سال ۵۲ هفته است، پس صد سال ۵۲۰۰ هفته می‌شود؛ بنابراین، خداوند متعال غذای این بنده را ۵۲۰۰ برابر عمر طبیعی سالم نگه داشت، در حالی که عمر [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از آغاز تولد تاکنون، حتی بیش از بیست برابر عمر طبیعی نبوده است. خداوند متعال با این آیه قدرت خود را نشان می‌دهد که ما می‌توانیم صدها و هزارها برابر عمر طبیعی چیزی را نگه داریم. این معجزه می‌تواند درباره عمر [[امام مهدی|امام]]{{ع}} هم اتفاق بیفتد. همچنین از این آیه اهمیت علم تجربی فهمیده می‌شود؛ بر این اساس که علم تجربی به قدری ارزش دارد که یک [[پیامبر]]، باید صد سال بمیرد تا چیزی را با حس درک کند. همچنین از این آیه استفاده می‌شود که زنده شدن مرده مخصوص قیامت نیست؛ بلکه در همین دنیا نمونه‌هایی از زنده شدن بعضی مردگان وجود دارد که به اصطلاح آن را "[[رجعت]]" می‌گویند. مردگانی که با معجزه [[حضرت عیسی]] {{ع}} زنده شدند، از این نمونه‌اند و نیز مرده‌ای که در آیه مورد بحث به آن اشاره شد. همچنین از این آیه استفاده می‌شود که اگر ریشه سؤال عناد و لجاجت نباشد، می‌تواند گامی‌ به سمت رشد و تکامل انسان باشد.
::::::«در پاسخ می‌توان گفت عمر مثل حرکت است. حرکت هم روند تند و هم روند کند دارد. حرکت کند مثل حرکت رشد موی بدن، که در یک ماه حدود یک سانتی متر حرکت می‌کند. ممکن است حرکت نکند، مثل موی مژه و ابرو که ده‌ها سال بدون حرکت و در واقع بدون رشد باقی می‌ماند. گاهی نیز حرکت به قدری تند است که نمی‌توان آن را اندازه‌گیری کرد و یا مثل حرکت نور بسیار سریع است، وی می‌دانیم که هیچ دلیل علمی‌ و عقلی برای محدود کردن حرکت وجود ندارد. در بعضی از منابع، کتاب‌های تاریخی و حتی آیات و روایات از عمرهای طولانی خبر می‌دهند. [[قرآن]] می‌فرماید: "[[حضرت نوح]]{{ع}} ۹۵۰ سال به تبلیغ مشغول بود"<ref>سوره عنکبوت، آیه: ۱۴.</ref> در آیه ۲۵۹، سوره بقره نیز آمده است که یکی از اولیای خدا، معروف به [[حضرت عزیر]]، در حالی که سوار الاغی بود، از روستای ویرانه‌ای، عبور می‌کرد. از خدا پرسید که چگونه صاحبان این خانه‌ها که سال‌هاست مرده‌اند، دوباره زنده خواهند شد؟ خداوند متعال برای آن که مسأله را به صورت تجربی برای او روشن کند، او را صد سال میراند سپس او را زنده کرد. و از او پرسید: چه مدت است که در این جا هستی؟ گفت: روزی یا بخشی از روزی خداوند متعال فرمود: نه؛ تو صد سال است که مرده‌ای. اکنون به الاغت نگاه کن که چگونه استخوان‌های او را سر پا می‌کنیم و نیز به غذا و نوشیدنی خود بنگر که هیچ تغییر نکرده است! غذا اگر در جایی مثل یخچال و سردخانه نباشد، پس از یک هفته تغییر می‌کند. صد سال چند هفته است؟ وقتی یک سال ۵۲ هفته است، پس صد سال ۵۲۰۰ هفته می‌شود؛ بنابراین، خداوند متعال غذای این بنده را ۵۲۰۰ برابر عمر طبیعی سالم نگه داشت، در حالی که عمر [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از آغاز تولد تاکنون، حتی بیش از بیست برابر عمر طبیعی نبوده است. خداوند متعال با این آیه قدرت خود را نشان می‌دهد که ما می‌توانیم صدها و هزارها برابر عمر طبیعی چیزی را نگه داریم. این معجزه می‌تواند درباره عمر [[امام مهدی|امام]]{{ع}} هم اتفاق بیفتد. همچنین از این آیه اهمیت علم تجربی فهمیده می‌شود؛ بر این اساس که علم تجربی به قدری ارزش دارد که یک [[پیامبر]]، باید صد سال بمیرد تا چیزی را با حس درک کند. همچنین از این آیه استفاده می‌شود که زنده شدن مرده مخصوص قیامت نیست؛ بلکه در همین دنیا نمونه‌هایی از زنده شدن بعضی مردگان وجود دارد که به اصطلاح آن را "[[رجعت]]" می‌گویند. مردگانی که با معجزه [[حضرت عیسی]] {{ع}} زنده شدند، از این نمونه‌اند و نیز مرده‌ای که در آیه مورد بحث به آن اشاره شد. همچنین از این آیه استفاده می‌شود که اگر ریشه سؤال عناد و لجاجت نباشد، می‌تواند گامی‌ به سمت رشد و تکامل انسان باشد.
:::::*از نمونه‌های دیگر قرآنی؛ طولانی بودن عمر انسان در داستان [[حضرت یونس]] در سوره صافات آیات ۱۳۹ تا ۱۴۴ است. در مضمون این آیات می‌خوانیم که همانا یونس از فرستادگان است. آن گاه که از قوم خود فرار کرد و به سوی کشتی پر از بار و مسافر شتافت. ناگهان کشتی به خطر افتاد و قرار بر این شد تا بر اساس قرعه، افرادی به دریا افکنده شوند. پس، یونس با مسافران کشتی قرعه انداخت و از بازندگان شد و او را به دریا افکندند و در این حال ماهی بزرگی او را بلعید. او خود را سرزنش کرد و در شکم ماهی به تسبیح خداوند پرداخت و اگر از تسبیح گویان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهی می‌ماند. از این آیه معلوم می‌شود که زنده ماندن تا روز قیامت امکان دارد.
*از نمونه‌های دیگر قرآنی؛ طولانی بودن عمر انسان در داستان [[حضرت یونس]] در سوره صافات آیات ۱۳۹ تا ۱۴۴ است. در مضمون این آیات می‌خوانیم که همانا یونس از فرستادگان است. آن گاه که از قوم خود فرار کرد و به سوی کشتی پر از بار و مسافر شتافت. ناگهان کشتی به خطر افتاد و قرار بر این شد تا بر اساس قرعه، افرادی به دریا افکنده شوند. پس، یونس با مسافران کشتی قرعه انداخت و از بازندگان شد و او را به دریا افکندند و در این حال ماهی بزرگی او را بلعید. او خود را سرزنش کرد و در شکم ماهی به تسبیح خداوند پرداخت و اگر از تسبیح گویان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهی می‌ماند. از این آیه معلوم می‌شود که زنده ماندن تا روز قیامت امکان دارد.
:::::*همچنین درباره عمر طولانی می‌توان به این نمونه قرآنی اشاره کرد که ابلیس از خداوند متعال خواست تا روز قیامت به او مهلت بدهد: {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref> گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده؛ سوره ص ، آیه: ۷۹.</ref> خداوند متعال او را تا زمان بسیار طولانی عمر داد: {{متن قرآن| قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}<ref> فرمود: تو از مهلت یافتگانی، تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره ص ، آیه: ۸۰- ۸۱.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۲۰ - ۲۳.</ref>.
*همچنین درباره عمر طولانی می‌توان به این نمونه قرآنی اشاره کرد که ابلیس از خداوند متعال خواست تا روز قیامت به او مهلت بدهد: {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref> گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده؛ سوره ص ، آیه: ۷۹.</ref> خداوند متعال او را تا زمان بسیار طولانی عمر داد: {{متن قرآن| قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}<ref> فرمود: تو از مهلت یافتگانی، تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره ص ، آیه: ۸۰- ۸۱.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]، ص ۲۰ - ۲۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه بوده، مسئله طول عمر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. طبق روایات، و دیدگاه شیعیان، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}- که در [[آخر الزمان]] ظهور کرده و جهان را پر از عدلوداد خواهد ساخت- فرزند یازدهمین پیشوای معصوم [[امام حسن عسکری]]{{ع}} است که در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ متولد شده است. معنای روشن این گفتار آن است که آن منجی موعود، دارای عمری طولانی خواهد بود و تاکنون افزون بر ۱۱۷۰ سال از عمر ایشان سپری شده است.  
::::::«یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه بوده، مسئله طول عمر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. طبق روایات، و دیدگاه شیعیان، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}- که در [[آخر الزمان]] ظهور کرده و جهان را پر از عدلوداد خواهد ساخت- فرزند یازدهمین پیشوای معصوم [[امام حسن عسکری]]{{ع}} است که در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ متولد شده است. معنای روشن این گفتار آن است که آن منجی موعود، دارای عمری طولانی خواهد بود و تاکنون افزون بر ۱۱۷۰ سال از عمر ایشان سپری شده است.  
:::::*نخستین دانشمندی که به طور جدّی مسأله طول عمر [[امام زمان]]{{ع}} را مطرح کرد، [[شیخ صدوق]]؛ است. وی در کتاب کمال الدین و تمام النعمه به تفصیل درباره طول عمر بحث کرده و به پرسش‌های مخالفان طول عمر [[امام مهدی]]{{ع}} پاسخ گفته است. وی، فصل جامعی از کتاب یادشده را به زندگی "معمّرین" اختصاص داده است و ده‌ها نفر از معمرین را- که عمری بیش از ۱۲۰ سال داشته‌اند- نام می‌برد و شرح حال و زندگی هریک از آنان را به صورت مختصر ذکر می‌کند. ایشان مسأله طول عمر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را فقط از راه "تجربه تاریخی" و افراد دارای عمر طولانی، مورد بررسی قرار داده و به دیگر دلیل‌ها نپرداخته است. پس از وی این روش از سوی دانشمندانی همچون [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]]، [[شیخ طبرسی]]، [[خواجه نصیر الدین طوسی]]، [[علامه حلی]]، [[فیض کاشانی]]، [[علامه مجلسی]] و دیگر بزرگان [[شیعه]] ادامه یافت. آنچه این بزرگان در بحث‌های خود مطرح کرده‌اند، به طور عمده بررسی طول عمر از دیدگاه [[قرآن]] و نگاه روایات بوده است.
*نخستین دانشمندی که به طور جدّی مسأله طول عمر [[امام زمان]]{{ع}} را مطرح کرد، [[شیخ صدوق]]؛ است. وی در کتاب کمال الدین و تمام النعمه به تفصیل درباره طول عمر بحث کرده و به پرسش‌های مخالفان طول عمر [[امام مهدی]]{{ع}} پاسخ گفته است. وی، فصل جامعی از کتاب یادشده را به زندگی "معمّرین" اختصاص داده است و ده‌ها نفر از معمرین را- که عمری بیش از ۱۲۰ سال داشته‌اند- نام می‌برد و شرح حال و زندگی هریک از آنان را به صورت مختصر ذکر می‌کند. ایشان مسأله طول عمر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را فقط از راه "تجربه تاریخی" و افراد دارای عمر طولانی، مورد بررسی قرار داده و به دیگر دلیل‌ها نپرداخته است. پس از وی این روش از سوی دانشمندانی همچون [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]]، [[شیخ طبرسی]]، [[خواجه نصیر الدین طوسی]]، [[علامه حلی]]، [[فیض کاشانی]]، [[علامه مجلسی]] و دیگر بزرگان [[شیعه]] ادامه یافت. آنچه این بزرگان در بحث‌های خود مطرح کرده‌اند، به طور عمده بررسی طول عمر از دیدگاه [[قرآن]] و نگاه روایات بوده است.
:::::*در [[قرآن]] به برخی از کسانی که دارای عمری طولانی و غیر طبیعی بوده‌اند اینگونه اشاره کرده است: درباره [[حضرت نوح]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref> و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۱۴.</ref>. از [[امام سجاد]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: "در قائم، سنّتی از نوح است و آن طول عمر است"<ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۴</ref>.
*در [[قرآن]] به برخی از کسانی که دارای عمری طولانی و غیر طبیعی بوده‌اند اینگونه اشاره کرده است: درباره [[حضرت نوح]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref> و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۱۴.</ref>. از [[امام سجاد]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: "در قائم، سنّتی از نوح است و آن طول عمر است"<ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۴</ref>.
:::::*در مورد [[حضرت عیسی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا }}<ref> و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ سوره نساء، آیه: ۱۵۷ - ۱۵۸.</ref>. حال که از عمر [[حضرت عیسی]]{{ع}}، افزون بر دو هزار سال می‌گذرد، عمر ۱۱۷۰ ساله [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} چگونه امر بعیدی خواهد بود؟
*در مورد [[حضرت عیسی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا }}<ref> و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ سوره نساء، آیه: ۱۵۷ - ۱۵۸.</ref>. حال که از عمر [[حضرت عیسی]]{{ع}}، افزون بر دو هزار سال می‌گذرد، عمر ۱۱۷۰ ساله [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} چگونه امر بعیدی خواهد بود؟
:::::*از جمله کسانی که عمر طولانی دارد، [[حضرت خضر]] [[پیامبر]] است<ref> ر. ک: سوره کهف، آیه:۶۵.</ref> روایات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز بر طول عمر انسان، صحه می‌گذارد و آن را امری ممکن می‌شمارد. یکی از کسانی که در سخنان [[پیامبر]]{{صل}}- به ویژه در منابع [[اهل سنت]]- به طول عمر او اشاره شده، "دجّال" است. [[اهل سنت]]، بر اساس همین روایات، عقیده دارند که دجّال در عصر [[پیامبر]]{{صل}} متولد شده و به زندگی خود ادامه می‌دهد تا در [[آخر الزمان]] خروج کند<ref> ر. ک: احمد بن حنبل، مسند، ج ۴، ص ۴۴۴؛ بخاری، صحیح، ج ۹، ص ۱۳۳.</ref>. حال اگر این احادیث درست باشد- چنانکه [[اهل سنت]] بر این باورند- در این صورت، شایسته نیست که آنان در حیات و عمر طولانی [[امام مهدی]]{{ع}}، تردید کنند! از طرفی حال که دشمن خدا، به جهت مصالحی، می‌تواند بیش از هزار سال زنده بماند، چرا بنده و خلیفه و ولی خدا نتواند عمر طولانی داشته باشد؟! <ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۱۴</ref>. برخی از دانشمندان [[اهل سنت]]- به رغم انکار ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از طرف بیشتر علمای [[اهل سنت]]- درباره طول عمر آن حضرت بابی را با عنوان "فی الدلالة علی جواز بقاء المهدی حیا" اختصاص داده و مضمون یاد شده را چنین بیان کرده‌اند: "هیچ امتناعی در بقای [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} وجود ندارد، به دلیل اینکه [[حضرت عیسی|عیسی]]، [[حضرت الیاس|الیاس]] و [[حضرت خضر|خضر]]- که از اولیای خداوند می‌باشند- زنده هستند و دجال و ابلیس- که از دشمنان خداوند می‌باشند- نیز زنده هستند و زنده بودن اینها به وسیله [[قرآن]] و سنّت اثبات شده است. آنگاه که بر این موضوع اتفاق کرده‌اند، زنده بودن [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را انکار نمودهاند ...، پس به سخن هیچ عاقلی پس از این توجه نمیشود، در اینکه باقی بودن مهدی را انکار کند"<ref> ابو عبد اللّه محمّد کنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، تحقیق: مهدی حمد الفتلاوی، ص ۹۷</ref>
*از جمله کسانی که عمر طولانی دارد، [[حضرت خضر]] [[پیامبر]] است<ref> ر. ک: سوره کهف، آیه:۶۵.</ref> روایات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز بر طول عمر انسان، صحه می‌گذارد و آن را امری ممکن می‌شمارد. یکی از کسانی که در سخنان [[پیامبر]]{{صل}}- به ویژه در منابع [[اهل سنت]]- به طول عمر او اشاره شده، "دجّال" است. [[اهل سنت]]، بر اساس همین روایات، عقیده دارند که دجّال در عصر [[پیامبر]]{{صل}} متولد شده و به زندگی خود ادامه می‌دهد تا در [[آخر الزمان]] خروج کند<ref> ر. ک: احمد بن حنبل، مسند، ج ۴، ص ۴۴۴؛ بخاری، صحیح، ج ۹، ص ۱۳۳.</ref>. حال اگر این احادیث درست باشد- چنانکه [[اهل سنت]] بر این باورند- در این صورت، شایسته نیست که آنان در حیات و عمر طولانی [[امام مهدی]]{{ع}}، تردید کنند! از طرفی حال که دشمن خدا، به جهت مصالحی، می‌تواند بیش از هزار سال زنده بماند، چرا بنده و خلیفه و ولی خدا نتواند عمر طولانی داشته باشد؟! <ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۱۴</ref>. برخی از دانشمندان [[اهل سنت]]- به رغم انکار ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از طرف بیشتر علمای [[اهل سنت]]- درباره طول عمر آن حضرت بابی را با عنوان "فی الدلالة علی جواز بقاء المهدی حیا" اختصاص داده و مضمون یاد شده را چنین بیان کرده‌اند: "هیچ امتناعی در بقای [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} وجود ندارد، به دلیل اینکه [[حضرت عیسی|عیسی]]، [[حضرت الیاس|الیاس]] و [[حضرت خضر|خضر]]- که از اولیای خداوند می‌باشند- زنده هستند و دجال و ابلیس- که از دشمنان خداوند می‌باشند- نیز زنده هستند و زنده بودن اینها به وسیله [[قرآن]] و سنّت اثبات شده است. آنگاه که بر این موضوع اتفاق کرده‌اند، زنده بودن [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را انکار نمودهاند ...، پس به سخن هیچ عاقلی پس از این توجه نمیشود، در اینکه باقی بودن مهدی را انکار کند"<ref> ابو عبد اللّه محمّد کنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، تحقیق: مهدی حمد الفتلاوی، ص ۹۷</ref>
:::::*'''از نگاه عقل و علم:''' حکیمان و فیلسوفان گفته‌اند: بهترین دلیل بر امکان هرچیزی، واقع شدن آن چیز است. همینکه طول عمر در میان پیشینیان روی داده و تاریخ، افراد زیادی را به ما نشان می‌دهد که عمری طولانی داشته‌اند، خود دلیل روشنی است بر اینکه طول عمر از دیدگاه عقل امری ممکن است. [[خواجه نصیر طوسی]]، دراین باره گفته است: "طول عمر، در غیر [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} اتفاق افتاده و محقق شده است؛ چون چنین است، بعید شمردن طول عمر درباره [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} جهل محض است"<ref> ر. ک: محمّد رضا حکیمی، خورشید مغرب، ص ۲۱۴</ref>. مرحوم [[مظفر]] طول عمر حضرت را از نگاه فرا طبیعی اینگونه تفسیر کرده که بقای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در این مدّت طولانی معجزه و امری فوق طبیعی است. البته این بالاتر از آن نیست که حضرت در روز شهادت پدرش در پنج سالگی به [[امامت]] مردم رسید و نیز بالاتر از معجزه [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیست که در میان گهواره سخن گفت و در آن روز به [[نبوت]] مبعوث گردید. سپس آن مرحوم به امکان طول عمر اشاره کرده که زندگی بیش از عمر طبیعی از نظر علم پزشکی محال نیست، و در پایان نیز به مواردی که انسان‌ها عمری بسیار طولانی داشته‌اند اشاره کرده است<ref> محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه علیرضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸</ref>.
*'''از نگاه عقل و علم:''' حکیمان و فیلسوفان گفته‌اند: بهترین دلیل بر امکان هرچیزی، واقع شدن آن چیز است. همینکه طول عمر در میان پیشینیان روی داده و تاریخ، افراد زیادی را به ما نشان می‌دهد که عمری طولانی داشته‌اند، خود دلیل روشنی است بر اینکه طول عمر از دیدگاه عقل امری ممکن است. [[خواجه نصیر طوسی]]، دراین باره گفته است: "طول عمر، در غیر [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} اتفاق افتاده و محقق شده است؛ چون چنین است، بعید شمردن طول عمر درباره [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} جهل محض است"<ref> ر. ک: محمّد رضا حکیمی، خورشید مغرب، ص ۲۱۴</ref>. مرحوم [[مظفر]] طول عمر حضرت را از نگاه فرا طبیعی اینگونه تفسیر کرده که بقای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در این مدّت طولانی معجزه و امری فوق طبیعی است. البته این بالاتر از آن نیست که حضرت در روز شهادت پدرش در پنج سالگی به [[امامت]] مردم رسید و نیز بالاتر از معجزه [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیست که در میان گهواره سخن گفت و در آن روز به [[نبوت]] مبعوث گردید. سپس آن مرحوم به امکان طول عمر اشاره کرده که زندگی بیش از عمر طبیعی از نظر علم پزشکی محال نیست، و در پایان نیز به مواردی که انسان‌ها عمری بسیار طولانی داشته‌اند اشاره کرده است<ref> محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه علیرضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸</ref>.
:::::*یکی از دانشمندان معاصر نیز درباره طول عمر آن حضرت می‌نویسد: بررسی علمی و بحث طول عمر، در حقیقت بستگی دارد به نوع تفسیری که علم فیزیولوژی از "پیری و فرسودگی" دارد. این قانون که: "پیری و فرسودگی" زاییده یک قانون طبیعی حاکم بر بافتهای پیکره انسانی است، و ضروری است که بدن پس از رسیدن به مرحله پایانی رشد، کمکم فرسوده شده، برای ادامه زندگی، کارآیی کمتری داشته باشد تا آنگاه که در لحظه‌ای معین از کار بیفتد، آیا حتی درباره بدنی هم که از هرگونه تأثیر خارجی در کنار مانده صادق است؟ یا اینکه فرسودگی و کاهشی که در کارآیی بافت و نسوج مجموعه بدن به چشم می‌خورد، نتیجه نبرد با عوامل بیرونی- مانند میکربها و سموم- است که به بدن انسان راه می‌یابد؟. این پرسشی است که دانش امروز، از خود می‌کند و در راه پاسخ دادن به آن هم می‌کوشد. در محدوده برداشت‌های علمی معاصر، به این پاسخ‌های گوناگونی داده شده است: اگر پیری و فرسودگی و ناتوانی، نتیجه مبارزه جسم با عوامل بیرونی معین، و تأثیرپذیری از آنها باشد، از جنبه نظری امکان دارد که بافتهای تشکیل دهنده بدن انسان را از عوامل معین و مؤثر در آن، برکنار داشت؛ تا زندگی آدمی طولانی شود. اما اگر از دیدگاه دیگر به بررسی بپردازیم، به این نتیجه می‌رسیم که پیری یک قانون طبیعی است و هر بافت و اندام زنده‌ای، در درون خود، عامل نیستی حتمی خود را نهفته دارد که در اثر مرور زمان، موجود زنده را خواه ناخواه به مرحله فرسودگی و مرگ می‌رساند. ولی نگریستن از این دیدگاه هم مستلزم آن نیست که هیچگونه انعطافی در این قانون طبیعی راه نیابد. بلکه اگر همچنین قانونی مسلّم انگاشته شود، تازه قانون انعطاف پذیری است. زیرا هم ما، در زندگی معمولی خود می‌بینیم؛ و هم دانشمندان در آزمایشگاه‌های علمیشان مشاهده می‌کنند که: پیری یک پدیده فیزیولوژیکی است و ربطی به "زمان" ندارد. گاهی زود فرا می‌رسد و گاهی با فاصله زمانی بیشتری آشکار میگردد. تا آنجا که برخی از سالمندان را می‌بینیم که نشانه‌های پیری بر اعضای آنان ظاهر نشده و از نرمی و تازگی برخوردارند. پزشکان و متخصصان نیز بر انعطاف‌پذیری این قانون تصریح دارند. حتی بعضی از دانشمندان توانسته‌اند عملاً از انعطاف پذیری این قانون که طبیعی و ضروری تلقی شده بهره گیرند و زندگی پاره‌ای از حیوانات را از صدها برابر عمر طبیعی آنها بیشتر کنند.
*یکی از دانشمندان معاصر نیز درباره طول عمر آن حضرت می‌نویسد: بررسی علمی و بحث طول عمر، در حقیقت بستگی دارد به نوع تفسیری که علم فیزیولوژی از "پیری و فرسودگی" دارد. این قانون که: "پیری و فرسودگی" زاییده یک قانون طبیعی حاکم بر بافتهای پیکره انسانی است، و ضروری است که بدن پس از رسیدن به مرحله پایانی رشد، کمکم فرسوده شده، برای ادامه زندگی، کارآیی کمتری داشته باشد تا آنگاه که در لحظه‌ای معین از کار بیفتد، آیا حتی درباره بدنی هم که از هرگونه تأثیر خارجی در کنار مانده صادق است؟ یا اینکه فرسودگی و کاهشی که در کارآیی بافت و نسوج مجموعه بدن به چشم می‌خورد، نتیجه نبرد با عوامل بیرونی- مانند میکربها و سموم- است که به بدن انسان راه می‌یابد؟. این پرسشی است که دانش امروز، از خود می‌کند و در راه پاسخ دادن به آن هم می‌کوشد. در محدوده برداشت‌های علمی معاصر، به این پاسخ‌های گوناگونی داده شده است: اگر پیری و فرسودگی و ناتوانی، نتیجه مبارزه جسم با عوامل بیرونی معین، و تأثیرپذیری از آنها باشد، از جنبه نظری امکان دارد که بافتهای تشکیل دهنده بدن انسان را از عوامل معین و مؤثر در آن، برکنار داشت؛ تا زندگی آدمی طولانی شود. اما اگر از دیدگاه دیگر به بررسی بپردازیم، به این نتیجه می‌رسیم که پیری یک قانون طبیعی است و هر بافت و اندام زنده‌ای، در درون خود، عامل نیستی حتمی خود را نهفته دارد که در اثر مرور زمان، موجود زنده را خواه ناخواه به مرحله فرسودگی و مرگ می‌رساند. ولی نگریستن از این دیدگاه هم مستلزم آن نیست که هیچگونه انعطافی در این قانون طبیعی راه نیابد. بلکه اگر همچنین قانونی مسلّم انگاشته شود، تازه قانون انعطاف پذیری است. زیرا هم ما، در زندگی معمولی خود می‌بینیم؛ و هم دانشمندان در آزمایشگاه‌های علمیشان مشاهده می‌کنند که: پیری یک پدیده فیزیولوژیکی است و ربطی به "زمان" ندارد. گاهی زود فرا می‌رسد و گاهی با فاصله زمانی بیشتری آشکار میگردد. تا آنجا که برخی از سالمندان را می‌بینیم که نشانه‌های پیری بر اعضای آنان ظاهر نشده و از نرمی و تازگی برخوردارند. پزشکان و متخصصان نیز بر انعطاف‌پذیری این قانون تصریح دارند. حتی بعضی از دانشمندان توانسته‌اند عملاً از انعطاف پذیری این قانون که طبیعی و ضروری تلقی شده بهره گیرند و زندگی پاره‌ای از حیوانات را از صدها برابر عمر طبیعی آنها بیشتر کنند.
:::::*افزون بر دلیل‌های یادشده، راه دیگری نیز برای اینکه یک انسان بتواند عمر طولانی داشته باشد وجود دارد. این راه، همان راه اعجاز و قدرت خداوند است. یکی از دانشمندان معاصر [[شیعه]]، پس از بیان ادله‌ای ارزنده درباره طول عمر، به اعجاز درباره طول عمر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} اشاره کرده و می‌نویسد: تاکنون دریافتیم که زندگانی طولانی از دیدگاه دانش، شدنی است. حال، استدلال‌های پیشین را نادیده می‌گیریم و فکر می‌کنیم که از دیدگاه علمی، مسئله طول عمر، غیر ممکن جلوه کند و پیری و فرسودگی، قانونی قاطع باشد که بشر، نه امروز و نه در مسیر دراز فردایش، توانایی چیرگی بر این قانون را پیدا نکند. از این فرض آیا جز اینکه نتیجه بگیریم عمر چندین صد ساله مانند عمر [[حضرت نوح]] و [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{عم}} امری ناهماهنگ با قوانین طبیعی‌ای است- که دانش با افزارها و آزمایشها و استقرا به اثبات رسانده- بازده دیگری عایدمان میشود؟ در چنین صورتی، پدیده طول عمر معجزه‌ای به حساب می‌آید که یک قانون طبیعی را، در حالتی معین، از تأثیر انداخته تا زندگانی فردی را که پاسدار پیام‌های آسمانی است از خطر نابودی حفظ کند<ref> سید محمّد باقر صدر، جستوجو و گفتوگو پیرامون امام مهدی علیه السّلام، ص ۱۹- ۲۱</ref>. ایشان در ادامه می‌نویسد: این معجزه در باور مسلمانان- که از گفتار صریح [[قرآن]] و سنّت [[پیامبر]]{{صل}} مایه می‌گیرد- نه در نوع خود استثنایی است و نه شگفت‌انگیز. زیرا قانون پیری و فرسودگی، قاطعیتی بیشتر از قانون "انتقال حرارت از جسم گرمتر به جسم سردتر و تساوی نهایی حرارت آنها" ندارد، در حالی که این قانون، برای نگاهداری زندگی [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{ع}} از تأثیر افتاد. در آن هنگام که [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{ع}} را در آتش افکندند، تنها راه جلوگیری از نابودیاش، بی‌تأثیر بودن و از کار افتادن این قانون بود. پس به آتش گفته شد "بر [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{ع}} خنک و سلامت شو!" و او همانگونه که سالم در آتش افتاده بود، به سلامت از آن بیرون آمد و گزندی به او نرسید! جز این، بسیاری دیگر از قوانین "طبیعی، برای پشتیبانی از [[پیامبران]] و حجت‌های خدا بر زمین، به حالت تعطیل درآمده است: دریا برای [[حضرت موسی]]{{ع}} شکافته شد. کار بر رومیان مشتبه گردید و پنداشتند که [[حضرت عیسی]]{{ع}} را دستگیر کرده‌اند؛ در حالی که او را دستگیر نکرده بودند. [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]]{{صل}} از خانه خویش که در محاصره انبوه قریشیان بود و آنان ساعت‌ها، در کمین او بودند تا بر وی بتازند، بیرون رفت و کسی او را ندید، زیرا خداوند می‌خواست تا پیامبرش را از چشم‌های آنان پوشیده دارد. هریک از این موارد، نشان‌دهنده از کار ماندن یکی از قوانین طبیعی است تا فردی که حکمت خداوندی، نگهداری او را بایسته می‌شمرد، پشتیبانی شود. اکنون کجای این مسئله اشکال دارد که قانون پیری و فرسودگی نیز یکی از این نمونه‌ها باشد؟ <ref> سید محمّد باقر صدر، جستوجو و گفتوگو پیرامون امام مهدی{{ع}}، ص ۲۸- ۲۹</ref>. به بیان دیگر، طول عمر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} یکی دیگر از نشانه‌های قدرت پروردگار است. که پیش از آن مانند آن فراوان دیده شده است. یا ما باید منکر این همه اتفاقات و رخدادهای خارق العاده در زندگی پیامبران و [[امامان]] باشیم، و یا اینکه طول عمر [[امام مهدی]]{{ع}} اگر یک میلیون سال هم طول بکشد باید قبول نماییم. چون همه این آیات از یک منبع و مبدأ سرچشمه گرفته و در راستای یک جهت و هدف صورت گرفته و ادامه و تکمیل یکدیگر است. و پیام و هدف این قدرت‌نمایی‌های شفاف و آشکار خداوند، باور به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با تمام ضوابط و اصول و فروع آن و پاسخ منطقی به پرسشها و شبهات می‌باشد.
*افزون بر دلیل‌های یادشده، راه دیگری نیز برای اینکه یک انسان بتواند عمر طولانی داشته باشد وجود دارد. این راه، همان راه اعجاز و قدرت خداوند است. یکی از دانشمندان معاصر [[شیعه]]، پس از بیان ادله‌ای ارزنده درباره طول عمر، به اعجاز درباره طول عمر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} اشاره کرده و می‌نویسد: تاکنون دریافتیم که زندگانی طولانی از دیدگاه دانش، شدنی است. حال، استدلال‌های پیشین را نادیده می‌گیریم و فکر می‌کنیم که از دیدگاه علمی، مسئله طول عمر، غیر ممکن جلوه کند و پیری و فرسودگی، قانونی قاطع باشد که بشر، نه امروز و نه در مسیر دراز فردایش، توانایی چیرگی بر این قانون را پیدا نکند. از این فرض آیا جز اینکه نتیجه بگیریم عمر چندین صد ساله مانند عمر [[حضرت نوح]] و [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{عم}} امری ناهماهنگ با قوانین طبیعی‌ای است- که دانش با افزارها و آزمایشها و استقرا به اثبات رسانده- بازده دیگری عایدمان میشود؟ در چنین صورتی، پدیده طول عمر معجزه‌ای به حساب می‌آید که یک قانون طبیعی را، در حالتی معین، از تأثیر انداخته تا زندگانی فردی را که پاسدار پیام‌های آسمانی است از خطر نابودی حفظ کند<ref> سید محمّد باقر صدر، جستوجو و گفتوگو پیرامون امام مهدی علیه السّلام، ص ۱۹- ۲۱</ref>. ایشان در ادامه می‌نویسد: این معجزه در باور مسلمانان- که از گفتار صریح [[قرآن]] و سنّت [[پیامبر]]{{صل}} مایه می‌گیرد- نه در نوع خود استثنایی است و نه شگفت‌انگیز. زیرا قانون پیری و فرسودگی، قاطعیتی بیشتر از قانون "انتقال حرارت از جسم گرمتر به جسم سردتر و تساوی نهایی حرارت آنها" ندارد، در حالی که این قانون، برای نگاهداری زندگی [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{ع}} از تأثیر افتاد. در آن هنگام که [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{ع}} را در آتش افکندند، تنها راه جلوگیری از نابودیاش، بی‌تأثیر بودن و از کار افتادن این قانون بود. پس به آتش گفته شد "بر [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{ع}} خنک و سلامت شو!" و او همانگونه که سالم در آتش افتاده بود، به سلامت از آن بیرون آمد و گزندی به او نرسید! جز این، بسیاری دیگر از قوانین "طبیعی، برای پشتیبانی از [[پیامبران]] و حجت‌های خدا بر زمین، به حالت تعطیل درآمده است: دریا برای [[حضرت موسی]]{{ع}} شکافته شد. کار بر رومیان مشتبه گردید و پنداشتند که [[حضرت عیسی]]{{ع}} را دستگیر کرده‌اند؛ در حالی که او را دستگیر نکرده بودند. [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]]{{صل}} از خانه خویش که در محاصره انبوه قریشیان بود و آنان ساعت‌ها، در کمین او بودند تا بر وی بتازند، بیرون رفت و کسی او را ندید، زیرا خداوند می‌خواست تا پیامبرش را از چشم‌های آنان پوشیده دارد. هریک از این موارد، نشان‌دهنده از کار ماندن یکی از قوانین طبیعی است تا فردی که حکمت خداوندی، نگهداری او را بایسته می‌شمرد، پشتیبانی شود. اکنون کجای این مسئله اشکال دارد که قانون پیری و فرسودگی نیز یکی از این نمونه‌ها باشد؟ <ref> سید محمّد باقر صدر، جستوجو و گفتوگو پیرامون امام مهدی{{ع}}، ص ۲۸- ۲۹</ref>. به بیان دیگر، طول عمر [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} یکی دیگر از نشانه‌های قدرت پروردگار است. که پیش از آن مانند آن فراوان دیده شده است. یا ما باید منکر این همه اتفاقات و رخدادهای خارق العاده در زندگی پیامبران و [[امامان]] باشیم، و یا اینکه طول عمر [[امام مهدی]]{{ع}} اگر یک میلیون سال هم طول بکشد باید قبول نماییم. چون همه این آیات از یک منبع و مبدأ سرچشمه گرفته و در راستای یک جهت و هدف صورت گرفته و ادامه و تکمیل یکدیگر است. و پیام و هدف این قدرت‌نمایی‌های شفاف و آشکار خداوند، باور به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با تمام ضوابط و اصول و فروع آن و پاسخ منطقی به پرسشها و شبهات می‌باشد.
:::::*رخدادها و اعجازهای خارق العاده‌ای مانند: قصه خارق العاده خلقت [[حضرت آدم]]{{ع}}، داستان غریب زندگی نوح نبی و کشتی نجات، حکایت یونس [[پیامبر]] در شکم ماهی! آوردن تخت بلقیس به دستگاه سلیمان نبی، برآوردن شتر بچه‌ای برای صالح [[پیامبر]] از میان کوه و سنگ، ولادت [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} و هدایت و راهنمایی مادرش در حفظ او از مأموران حکومت، اژدها شدن چوبدستی [[حضرت موسی]]{{ع}} و بلعیدن اسباب ساحران فرعون، سالم ماندن [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} و غرق شدن فرعون، سرد و گلستان شدن انبوهی از آتش برای [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{ع}}، تولد اسماعیل برای ابراهیم [[پیامبر]] در سنین پیری، نبریدن کارد سر اسماعیل را در هنگام آزمایش، ولادت خارق العاده [[حضرت عیسی]]{{ع}} که از مادری باکره و بدون شوهر و پاک و مقدس به دنیا آمد، تولد [[یحیی برای زکریای]] [[پیامبر]] در سنین پیری از زنی نازا، سخن گفتن [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} در گهواره، [[نبوت]] [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} در خردسالی، از گل پرنده ساختن، نابینا را بینا نمودن، مرده را زنده ساختن، بیماران بیعلاج را شفا دادن به واسطه [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} و به اذن خداوند، قصه خارق العاده اصحاب کهف و خواب و زنده شدن آنها در غار، داستان زنده شدن عزیر [[پیامبر]]، نجات یوسف [[پیامبر]] در کودکی از چاه و او را به پادشاهی رساندن و پس از چهل سال انتظار به یعقوب [[پیامبر]] برگرداندن، داستان شگفتی‌آور ذو القرنین، امّی و درس نخواندن [[پیامبر|محمّد]]{{صل}} و آوردن [[قرآن عظیم]]، به معراج رفتن [[پیامبر]] اسلام، و دهها و بلکه صدها از این نمونه که همگی در مآخذ معتبر دینی و تاریخی ثبت و ضبط و انتشار یافته است.
*رخدادها و اعجازهای خارق العاده‌ای مانند: قصه خارق العاده خلقت [[حضرت آدم]]{{ع}}، داستان غریب زندگی نوح نبی و کشتی نجات، حکایت یونس [[پیامبر]] در شکم ماهی! آوردن تخت بلقیس به دستگاه سلیمان نبی، برآوردن شتر بچه‌ای برای صالح [[پیامبر]] از میان کوه و سنگ، ولادت [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} و هدایت و راهنمایی مادرش در حفظ او از مأموران حکومت، اژدها شدن چوبدستی [[حضرت موسی]]{{ع}} و بلعیدن اسباب ساحران فرعون، سالم ماندن [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} و غرق شدن فرعون، سرد و گلستان شدن انبوهی از آتش برای [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{ع}}، تولد اسماعیل برای ابراهیم [[پیامبر]] در سنین پیری، نبریدن کارد سر اسماعیل را در هنگام آزمایش، ولادت خارق العاده [[حضرت عیسی]]{{ع}} که از مادری باکره و بدون شوهر و پاک و مقدس به دنیا آمد، تولد [[یحیی برای زکریای]] [[پیامبر]] در سنین پیری از زنی نازا، سخن گفتن [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} در گهواره، [[نبوت]] [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} در خردسالی، از گل پرنده ساختن، نابینا را بینا نمودن، مرده را زنده ساختن، بیماران بیعلاج را شفا دادن به واسطه [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} و به اذن خداوند، قصه خارق العاده اصحاب کهف و خواب و زنده شدن آنها در غار، داستان زنده شدن عزیر [[پیامبر]]، نجات یوسف [[پیامبر]] در کودکی از چاه و او را به پادشاهی رساندن و پس از چهل سال انتظار به یعقوب [[پیامبر]] برگرداندن، داستان شگفتی‌آور ذو القرنین، امّی و درس نخواندن [[پیامبر|محمّد]]{{صل}} و آوردن [[قرآن عظیم]]، به معراج رفتن [[پیامبر]] اسلام، و دهها و بلکه صدها از این نمونه که همگی در مآخذ معتبر دینی و تاریخی ثبت و ضبط و انتشار یافته است.
:::::*بی‌گمان رخدادهای یاد شده یک امر و اصل مسلّم بنیادی و از ناموس ویژه پروردگار است. و برای پروردگاری که این همه اعجازهای بزرگ آفریده، نگهداری [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} تا روزی که خودش مصلحت بداند، از پلک چشم برهم نهادن هم آسانتر است. آری، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با قدرت الهی زنده است و در میان مردم، به حیات خود ادامه می‌دهد»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۴۸-۱۵۶.</ref>.
*بی‌گمان رخدادهای یاد شده یک امر و اصل مسلّم بنیادی و از ناموس ویژه پروردگار است. و برای پروردگاری که این همه اعجازهای بزرگ آفریده، نگهداری [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} تا روزی که خودش مصلحت بداند، از پلک چشم برهم نهادن هم آسانتر است. آری، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با قدرت الهی زنده است و در میان مردم، به حیات خود ادامه می‌دهد»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۴۸-۱۵۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۹۱: خط ۲۹۱:
::::#[[امام مهدی]] {{ع}}، تحقق بخش وعده الهی در حاکمیت قسط و عدل و استقرار حکومت صالحان بر زمین است.
::::#[[امام مهدی]] {{ع}}، تحقق بخش وعده الهی در حاکمیت قسط و عدل و استقرار حکومت صالحان بر زمین است.
::::#با توجه به نکات یاد شده برای استمرار سلسله [[امامت]] و تحقق وعده الهی در حاکمیت صالحان، لازم است که خداوند متعال بر اساس قدرت بی‌منتهای خود، عمری طولانی به [[امام مهدی]] {{ع}} عطا کند، تا آن حضرت بتواند در روز موعود و با فراهم شدن زمینه‌های لازم، قیام عدالت گستر خود را آغاز کند. بیان شهید [[سید محمد باقر صدر]] در این زمینه چنین است: دانستیم که عمر طولانی از نظر علم، ممکن است. حال اگر فرض کنیم از نظر علم امکان نداشته باشد و قانون پیری و شکستگی قانونی حتمی باشد که بشریت هرگز نتواند آن را تغییر دهد، در این صورت چه می‌شود؟ باید گفت در این صورت، طول عمر افرادی چون [[حضرت نوح|نوح]] {{ع}} و [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} که قرن‌ها برخلاف قوانین طبیعی که در علم جدید به اثبات رسیده است، زنده مانده‌اند، از موارد اعجاز محسوب می‌گردد.
::::#با توجه به نکات یاد شده برای استمرار سلسله [[امامت]] و تحقق وعده الهی در حاکمیت صالحان، لازم است که خداوند متعال بر اساس قدرت بی‌منتهای خود، عمری طولانی به [[امام مهدی]] {{ع}} عطا کند، تا آن حضرت بتواند در روز موعود و با فراهم شدن زمینه‌های لازم، قیام عدالت گستر خود را آغاز کند. بیان شهید [[سید محمد باقر صدر]] در این زمینه چنین است: دانستیم که عمر طولانی از نظر علم، ممکن است. حال اگر فرض کنیم از نظر علم امکان نداشته باشد و قانون پیری و شکستگی قانونی حتمی باشد که بشریت هرگز نتواند آن را تغییر دهد، در این صورت چه می‌شود؟ باید گفت در این صورت، طول عمر افرادی چون [[حضرت نوح|نوح]] {{ع}} و [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} که قرن‌ها برخلاف قوانین طبیعی که در علم جدید به اثبات رسیده است، زنده مانده‌اند، از موارد اعجاز محسوب می‌گردد.
:::::*[[معجزه]]، در مقطع خاصی قانون طبیعت را از کار می‌اندازد تا زندگی شخصی را که رسالت آسمانی به وجود او بستگی دارد، حفظ کند. [[معجزه]] طول عمر از نظر یک مسلمان که عقیده خود را از [[قرآن]] و [[سنت]] بر گرفته است، دور از انتظار و منحصر به فرد نیست. مثلا قانون طبیعت این است که جسمی که حرارت بیشتری دارد، در جسمی که حرارت کمتری دارد، اثر می‌گذارد تا برسد به جایی که هر دو یکسان شوند. قاطعیت این قانون از قانون پیری هم بیشتر است؛ در حالی که می‌دانیم این قانون برای حفظ زندگی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، از تأثیر افتاد؛ زیرا تنها راه برای نگهداری او بود؛ وقتی آن حضرت به آتش درافتاد، وحی آمد: {{متن قرآن|يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا}} <ref>ای آتش بر [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] خنک و سلامت باش!؛ سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref> و [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] سالم بدون هیچ گزندی از آتش بیرون آمد! همچنین است دیگر قوانین طبیعی که برای شماری از [[پیامبران]] و حجت‌های الهی در روی زمین از کار افتاد؛ دریا برای [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} شکافته شد؛ رومیان تصور کردند [[حضرت عیسی|عیسی]] را دستگیر کرده‌اند، در حالی که اشتباه می‌کردند؛ [[پیامبر اسلام]]، در حالی که گروه زیادی از قریش خانه‌اش را در محاصره داشتند و ساعت‌ها در کمین او بودند، از خانه بیرون آمد و از میان آنان گذشت در حالی که خداوند وی را از دید آنان پنهان داشت. در همه این نمونه‌ها، قانون طبیعت برای حمایت و حفاظت یک شخص از کار می‌افتد؛ زیرا حکمت الهی اقتضای زنده ماندن او را داشته است و قانون پیری هم می‌تواند در زمره یکی از این نمونه‌ها باشد. شاید بتوان از آنچه تا به حال اتفاق افتاده، یک نتیجه کلی به دست آورد و آن این است که هر وقت حفظ جان حجتی الهی در روی زمین نیاز به تعطیل قانونی طبیعی داشته باشد و هرگاه ادامه زندگی آن شخصیت برای انجام یک طرح مهم، ضروری باشد، در این هنگام لطف الهی باعث می‌شود که آن قانون طبیعی موقتاً از کار بیفتد؛ ولی وقتی شخصیتی وظیفه الهی خود را به انجام رساند، مطابق قوانین طبیعی می‌میرد یا به شهادت می‌رسد<ref>رهبری بر فراز قرون، صص ۷۳ – ۷۵.</ref>.  
*[[معجزه]]، در مقطع خاصی قانون طبیعت را از کار می‌اندازد تا زندگی شخصی را که رسالت آسمانی به وجود او بستگی دارد، حفظ کند. [[معجزه]] طول عمر از نظر یک مسلمان که عقیده خود را از [[قرآن]] و [[سنت]] بر گرفته است، دور از انتظار و منحصر به فرد نیست. مثلا قانون طبیعت این است که جسمی که حرارت بیشتری دارد، در جسمی که حرارت کمتری دارد، اثر می‌گذارد تا برسد به جایی که هر دو یکسان شوند. قاطعیت این قانون از قانون پیری هم بیشتر است؛ در حالی که می‌دانیم این قانون برای حفظ زندگی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، از تأثیر افتاد؛ زیرا تنها راه برای نگهداری او بود؛ وقتی آن حضرت به آتش درافتاد، وحی آمد: {{متن قرآن|يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا}} <ref>ای آتش بر [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] خنک و سلامت باش!؛ سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref> و [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] سالم بدون هیچ گزندی از آتش بیرون آمد! همچنین است دیگر قوانین طبیعی که برای شماری از [[پیامبران]] و حجت‌های الهی در روی زمین از کار افتاد؛ دریا برای [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} شکافته شد؛ رومیان تصور کردند [[حضرت عیسی|عیسی]] را دستگیر کرده‌اند، در حالی که اشتباه می‌کردند؛ [[پیامبر اسلام]]، در حالی که گروه زیادی از قریش خانه‌اش را در محاصره داشتند و ساعت‌ها در کمین او بودند، از خانه بیرون آمد و از میان آنان گذشت در حالی که خداوند وی را از دید آنان پنهان داشت. در همه این نمونه‌ها، قانون طبیعت برای حمایت و حفاظت یک شخص از کار می‌افتد؛ زیرا حکمت الهی اقتضای زنده ماندن او را داشته است و قانون پیری هم می‌تواند در زمره یکی از این نمونه‌ها باشد. شاید بتوان از آنچه تا به حال اتفاق افتاده، یک نتیجه کلی به دست آورد و آن این است که هر وقت حفظ جان حجتی الهی در روی زمین نیاز به تعطیل قانونی طبیعی داشته باشد و هرگاه ادامه زندگی آن شخصیت برای انجام یک طرح مهم، ضروری باشد، در این هنگام لطف الهی باعث می‌شود که آن قانون طبیعی موقتاً از کار بیفتد؛ ولی وقتی شخصیتی وظیفه الهی خود را به انجام رساند، مطابق قوانین طبیعی می‌میرد یا به شهادت می‌رسد<ref>رهبری بر فراز قرون، صص ۷۳ – ۷۵.</ref>.  
::::*با توجه به مطالب یاد شده می‌توان گفت موضوع عمر طولانی [[امام مهدی]] {{ع}} موضوعی است که به استناد دلایل نقلی و عقلی به اثبات رسیده است و در امکان و وقوع آن تردیدی وجود ندارد»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]، ص ۲۸-۳۰.</ref>.
::::*با توجه به مطالب یاد شده می‌توان گفت موضوع عمر طولانی [[امام مهدی]] {{ع}} موضوعی است که به استناد دلایل نقلی و عقلی به اثبات رسیده است و در امکان و وقوع آن تردیدی وجود ندارد»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]، ص ۲۸-۳۰.</ref>.
}}
}}
خط ۳۱۳: خط ۳۱۳:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در پاسخ به این اشکال می‌توان دو پاسخ را مطرح نمود.
::::::«در پاسخ به این اشکال می‌توان دو پاسخ را مطرح نمود.
:::::*'''پاسخ اول''': [[عمر طولانی]] با رعایت مسائل موثر زیستی و روحی مسئله‌‌ای عادی است.
*'''پاسخ اول''': [[عمر طولانی]] با رعایت مسائل موثر زیستی و روحی مسئله‌‌ای عادی است.


توضیح اینکه که تا به امروز هیچ دلیلی اقامه نشده که ممکن نیست [[انسان]] با [[عمر]] این چنین طولانی زندگی کند، بلکه شواهد نشان می‌‌دهد که انسان‌‌های پیشین [[عمری]] بسیار زیادتر از [[عمر]] طبیعی انسان‌های امروز داشته اند، مانند [[حضرت نوح]] {{ع}} که [[قرآن کریم]] دلالت می‌کند که [[عمری]] بس دراز داشته و تنها بعد از بعثتش و تا قبل از حادثه طوفان ۹۵۰ سال [[قوم]] خود را به سوی [[خدای سبحان]] [[دعوت]] کرد<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}} «و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» (عنکبوت:۱۴).</ref>.
توضیح اینکه که تا به امروز هیچ دلیلی اقامه نشده که ممکن نیست [[انسان]] با [[عمر]] این چنین طولانی زندگی کند، بلکه شواهد نشان می‌‌دهد که انسان‌‌های پیشین [[عمری]] بسیار زیادتر از [[عمر]] طبیعی انسان‌های امروز داشته اند، مانند [[حضرت نوح]] {{ع}} که [[قرآن کریم]] دلالت می‌کند که [[عمری]] بس دراز داشته و تنها بعد از بعثتش و تا قبل از حادثه طوفان ۹۵۰ سال [[قوم]] خود را به سوی [[خدای سبحان]] [[دعوت]] کرد<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}} «و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» (عنکبوت:۱۴).</ref>.
خط ۳۲۰: خط ۳۲۰:
::::::ایشان ابتدا این احتمال را تضعیف و به توجیه طبیعی موضوع می‌‌پردازد ولی در پایان این بحث مجددا احتمال [[معجزه]] بودن را مطرح و می‌‌گوید: {{عربی|[[علی]] ان الاعتراض [[علی]] کتاب الله فی مثل [[عمر]] [[نوح]] {{ع}} و هو یذکر من [[معجزات]] الانبیاء الخارقه للعاده شیئا کثیرا لعجیب}}<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۱.</ref>
::::::ایشان ابتدا این احتمال را تضعیف و به توجیه طبیعی موضوع می‌‌پردازد ولی در پایان این بحث مجددا احتمال [[معجزه]] بودن را مطرح و می‌‌گوید: {{عربی|[[علی]] ان الاعتراض [[علی]] کتاب الله فی مثل [[عمر]] [[نوح]] {{ع}} و هو یذکر من [[معجزات]] الانبیاء الخارقه للعاده شیئا کثیرا لعجیب}}<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۱.</ref>
::::::از لحاظ تحلیل و اعتبار عقلی نیز دارا بودن [[عمر طولانی]] در میان انسان‌‌های گذشته کاملا قابل پذیرش است چرا که زندگی آنان زندگی ساده و غم و [[اندوه]] شان بسیار کم و قهرا بیماری‌‌هایشان نیز محدود بوده و از این همه انواع بیماری و عوامل ویرانگری که امروز گریبانگیر [[بشر]] شده را نداشته‌‌اند و [[شاهد]] آن اینکه در همین زمان نیز زندگی کسانی که بیش از ۱۰۰ سال [[عمر]] کرده‌‌اند را بررسی می‌‌‌نیم می‌بینیم زندگی ساده و هم و غم اندک و ناچیزی داشته و به طور کلی دغدغه‌های کمتری داشته‌‌اند و بسیاری از صحنه‌‌ها که دیگران را پریشان می‌‌کند آنها را پریشان نمی‌‌کرده است. با این حساب هیچ بُعدی ندارد که [[عمر]] بعضی از افراد به صدها سال بالغ شود<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۰.</ref> و در نتیجه راز [[عمر طولانی]] [[امام عصر]] {{ع}} نیز همین مسئله طبیعی باشد<ref>خصوصاً که امام {{ع}} علم به همه امور دارد و لذا می‌تواند همه عوامل کوتاه شدن عمر و طولانی شدن آن را شناسایی و بر اساس آن زندگی کند. «مولف».</ref>
::::::از لحاظ تحلیل و اعتبار عقلی نیز دارا بودن [[عمر طولانی]] در میان انسان‌‌های گذشته کاملا قابل پذیرش است چرا که زندگی آنان زندگی ساده و غم و [[اندوه]] شان بسیار کم و قهرا بیماری‌‌هایشان نیز محدود بوده و از این همه انواع بیماری و عوامل ویرانگری که امروز گریبانگیر [[بشر]] شده را نداشته‌‌اند و [[شاهد]] آن اینکه در همین زمان نیز زندگی کسانی که بیش از ۱۰۰ سال [[عمر]] کرده‌‌اند را بررسی می‌‌‌نیم می‌بینیم زندگی ساده و هم و غم اندک و ناچیزی داشته و به طور کلی دغدغه‌های کمتری داشته‌‌اند و بسیاری از صحنه‌‌ها که دیگران را پریشان می‌‌کند آنها را پریشان نمی‌‌کرده است. با این حساب هیچ بُعدی ندارد که [[عمر]] بعضی از افراد به صدها سال بالغ شود<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۰.</ref> و در نتیجه راز [[عمر طولانی]] [[امام عصر]] {{ع}} نیز همین مسئله طبیعی باشد<ref>خصوصاً که امام {{ع}} علم به همه امور دارد و لذا می‌تواند همه عوامل کوتاه شدن عمر و طولانی شدن آن را شناسایی و بر اساس آن زندگی کند. «مولف».</ref>
:::::*'''پاسخ دوم''': زندگی و [[طول عمر]] [[امام زمان]] {{ع}} از طریق خارق عادت و [[معجزه]] است. این پاسخ در صورتی مطرح می‌‌شود که جواب اول مورد پذیرش قرار نگیرد. برای روشن شدن این پاسخ، باید به چند مطلب توجه داشت:
*'''پاسخ دوم''': زندگی و [[طول عمر]] [[امام زمان]] {{ع}} از طریق خارق عادت و [[معجزه]] است. این پاسخ در صورتی مطرح می‌‌شود که جواب اول مورد پذیرش قرار نگیرد. برای روشن شدن این پاسخ، باید به چند مطلب توجه داشت:
:::::#از لحاظ عقلی [[عمر]] به این درازی و حتی بیشتر از آن غیر ممکن نیست و صرفاً غیر متعارف و بعید است که کسی چنین عمر‌‌های طولانی داشته باشد، و لذا بنای این اعتراض، صرف استبعاد است.
:::::#از لحاظ عقلی [[عمر]] به این درازی و حتی بیشتر از آن غیر ممکن نیست و صرفاً غیر متعارف و بعید است که کسی چنین عمر‌‌های طولانی داشته باشد، و لذا بنای این اعتراض، صرف استبعاد است.
:::::#کسی که به اخباری که در خصوص [[امام]] [[غائب]] از [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و سایر [[ائمه اهل بیت]] {{عم}} وارد شده مراجعه نماید خواهد دید نوع زندگی [[امام غایب]] را به طریق غیر متعارف و به صورت [[خرق عادت]] معرفی می‌کنند.
:::::#کسی که به اخباری که در خصوص [[امام]] [[غائب]] از [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و سایر [[ائمه اهل بیت]] {{عم}} وارد شده مراجعه نماید خواهد دید نوع زندگی [[امام غایب]] را به طریق غیر متعارف و به صورت [[خرق عادت]] معرفی می‌کنند.
خط ۳۳۵: خط ۳۳۵:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«این امر از چند جهت قابل بررسی است:
::::::«این امر از چند جهت قابل بررسی است:
:::::*'''دیدگاه علوم تجربی:''' عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری غیر ممکن نیست و دانشمندان، با مطالعه اجزای بدن، به این حقیقت رسیده‌اند که ممکن است انسان، سال‌های بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. [[برنارد شاو]] می‌گوید: از اصول علمی‌ مورد پذیرش همه دانشمندان بیولوژیست، این است که برای عمر بشر، نمی‌توان حدی تعیین کرد و حتی دیر زیستی نیز مسأله مرز ناپذیری است.<ref>راز طول عمر امام زمان {{ع}}، ص ۱۳.</ref>. پروفسور [[اتینگر]] می‌نویسد: به نظر من با پیشرفت تکنیک‌ها و کاری که ما شروع کرده‌ایم، بشر قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال عمر کند.<ref>مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.</ref>
*'''دیدگاه علوم تجربی:''' عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری غیر ممکن نیست و دانشمندان، با مطالعه اجزای بدن، به این حقیقت رسیده‌اند که ممکن است انسان، سال‌های بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. [[برنارد شاو]] می‌گوید: از اصول علمی‌ مورد پذیرش همه دانشمندان بیولوژیست، این است که برای عمر بشر، نمی‌توان حدی تعیین کرد و حتی دیر زیستی نیز مسأله مرز ناپذیری است.<ref>راز طول عمر امام زمان {{ع}}، ص ۱۳.</ref>. پروفسور [[اتینگر]] می‌نویسد: به نظر من با پیشرفت تکنیک‌ها و کاری که ما شروع کرده‌ایم، بشر قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال عمر کند.<ref>مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.</ref>
:::::*'''بیان کتب و ادیان آسمانی:''' عمر طولانی در گذشته تاریخ انسان‌ها بارها تجربه شده است و در کتاب‌های آسمانی و تاریخی، انسان‌های زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شده‌اند که مدت عمر آن‌ها بسیار درازتر از عمر بشر امروز بوده است؛ برای نمونه چند مورد را بیان می‌کنیم:
*'''بیان کتب و ادیان آسمانی:''' عمر طولانی در گذشته تاریخ انسان‌ها بارها تجربه شده است و در کتاب‌های آسمانی و تاریخی، انسان‌های زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شده‌اند که مدت عمر آن‌ها بسیار درازتر از عمر بشر امروز بوده است؛ برای نمونه چند مورد را بیان می‌کنیم:
::::#در [[قرآن]]، آیه‌ای هست که نه تنها از عمر طولانی، بلکه از امکان عمر جاویدان خبر می‌دهد و آن آیه درباره [[حضرت یونس]]{{ع}} است که می‌فرماید: {{متن قرآن| فَلَوْلا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref> اگر  یونس {{ع}} در شکم ماهی تسبیح نمی‌گفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی می‌ماند؛ سوره صافات، آیه: ۱۴۳- ۱۴۴.</ref>. با توجه به این آیه شریف، عمر بسیار طولانی از عصر [[حضرت یونس ]]{{ع}} تا روز رستاخیز که در اصطلاح زیست شناسان، عمر جاویدان نامیده می‌شود، برای انسان و ماهی از نظر [[قرآن کریم]] امکان پذیر است.
::::#در [[قرآن]]، آیه‌ای هست که نه تنها از عمر طولانی، بلکه از امکان عمر جاویدان خبر می‌دهد و آن آیه درباره [[حضرت یونس]]{{ع}} است که می‌فرماید: {{متن قرآن| فَلَوْلا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref> اگر  یونس {{ع}} در شکم ماهی تسبیح نمی‌گفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی می‌ماند؛ سوره صافات، آیه: ۱۴۳- ۱۴۴.</ref>. با توجه به این آیه شریف، عمر بسیار طولانی از عصر [[حضرت یونس ]]{{ع}} تا روز رستاخیز که در اصطلاح زیست شناسان، عمر جاویدان نامیده می‌شود، برای انسان و ماهی از نظر [[قرآن کریم]] امکان پذیر است.
::::#[[قرآن کریم]] درباره [[حضرت نوح]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref> و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۱۴.</ref>. آنچه در این آیه شریف آمده است، مدت پیامبری آن حضرت است و براساس برخی روایات، عمر آن بزرگوار ۲۴۵۰ سال طول کشیده است.<ref>کمال الدین، ج ۲، باب ۴۶، ح۳.</ref>
::::#[[قرآن کریم]] درباره [[حضرت نوح]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref> و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۱۴.</ref>. آنچه در این آیه شریف آمده است، مدت پیامبری آن حضرت است و براساس برخی روایات، عمر آن بزرگوار ۲۴۵۰ سال طول کشیده است.<ref>کمال الدین، ج ۲، باب ۴۶، ح۳.</ref>
::::#[[قرآن]] درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}<ref> و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ سوره نساء، آیه: ۱۵۷.</ref>.  همه مسلمانان به استناد [[قرآن]] و احادیث فراوان معتقدند [[حضرت عیسی]]{{ع}} زنده و در آسمان‌ها است و هنگام ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرود آمده، او را یاری خواهد کرد.
::::#[[قرآن]] درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}<ref> و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ سوره نساء، آیه: ۱۵۷.</ref>.  همه مسلمانان به استناد [[قرآن]] و احادیث فراوان معتقدند [[حضرت عیسی]]{{ع}} زنده و در آسمان‌ها است و هنگام ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرود آمده، او را یاری خواهد کرد.
:::::*علاوه بر [[قرآن]]، در تورات و انجیل نیز سخن از دراز عمران مطرح گردیده است. در تورات آمده است: " تمامِ ایامِ "آدم" که زیست، ۹۳۰ سال بود که مُرد... جمله ایام "انوش" ۹۰۵ سال بود که مُرد... و تمام ایّام "قینان" ۹۱۰ سال بود که مُرد... پس جمله ایّام "متوشالح" ۹۶۹ سال بود که مُرد....<ref>زنده روزگاران، ص ۱۳۲ به نقل از تورات - ترجمه فاضل خانی - سِفْر پیدایش، باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.</ref>
*علاوه بر [[قرآن]]، در تورات و انجیل نیز سخن از دراز عمران مطرح گردیده است. در تورات آمده است: " تمامِ ایامِ "آدم" که زیست، ۹۳۰ سال بود که مُرد... جمله ایام "انوش" ۹۰۵ سال بود که مُرد... و تمام ایّام "قینان" ۹۱۰ سال بود که مُرد... پس جمله ایّام "متوشالح" ۹۶۹ سال بود که مُرد....<ref>زنده روزگاران، ص ۱۳۲ به نقل از تورات - ترجمه فاضل خانی - سِفْر پیدایش، باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.</ref>
:::::*در انجیل نیز عباراتی موجود است که نشانگر آن است که [[حضرت عیسی]]{{ع}} پس از به دار کشیده شدن، زنده گردیده و به آسمان رفته است و در روزگاری فرود خواهد آمد<ref>زنده روزگاران، ص ۱۳۴ به نقل از عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱- ۱۲.</ref>. مسلّم است که عمر آن بزرگوار از دو هزار سال بیشتر است.
*در انجیل نیز عباراتی موجود است که نشانگر آن است که [[حضرت عیسی]]{{ع}} پس از به دار کشیده شدن، زنده گردیده و به آسمان رفته است و در روزگاری فرود خواهد آمد<ref>زنده روزگاران، ص ۱۳۴ به نقل از عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱- ۱۲.</ref>. مسلّم است که عمر آن بزرگوار از دو هزار سال بیشتر است.
:::::*'''قدرت الهی:''' گذشته از این که طول عمر، از نظر علمی‌ و عقلی پذیرفتنی است و در گذشته تاریخ، موارد بسیار دارد، در مقیاس قدرت بی‌نهایت خداوند نیز قابل اثبات است. به اعتقاد همه پیروان ادیان آسمانی، تمام ذرات عالم در اختیار خداوند است و تأثیر همه سبب‌ها و علّت‌ها به اراده او بستگی دارد. اگر او نخواهد، سبب‌ها از تأثیر باز می‌ماند و نیز بدون سبب و علّت طبیعی، ایجاد می‌کند و می‌آفریند. او خدایی است که از دل کوه، شتری بیرون می‌آورد و آتش سوزنده را بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} سرد و سلامت می‌سازد<ref>سوره انبیا؛ آیه:۶۹.</ref> و دریا را برای موسی و پیروانش خشک می‌کند و آن ها را از میان دو دیوار آبی عبور می‌دهد<ref>سوره شعرا؛ آیه:۶۳.</ref> آیا از این که به عصاره انبیا و اولیا و آخرین ذخیره الهی و نهایت آمال و آرزوی همه نیکان و تحقق بخش وعده بزرگ قرآن را  عمری طولانی بدهد، ناتوان خواهد بود؟!»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۶۱ - ۶۴.</ref>.
*'''قدرت الهی:''' گذشته از این که طول عمر، از نظر علمی‌ و عقلی پذیرفتنی است و در گذشته تاریخ، موارد بسیار دارد، در مقیاس قدرت بی‌نهایت خداوند نیز قابل اثبات است. به اعتقاد همه پیروان ادیان آسمانی، تمام ذرات عالم در اختیار خداوند است و تأثیر همه سبب‌ها و علّت‌ها به اراده او بستگی دارد. اگر او نخواهد، سبب‌ها از تأثیر باز می‌ماند و نیز بدون سبب و علّت طبیعی، ایجاد می‌کند و می‌آفریند. او خدایی است که از دل کوه، شتری بیرون می‌آورد و آتش سوزنده را بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} سرد و سلامت می‌سازد<ref>سوره انبیا؛ آیه:۶۹.</ref> و دریا را برای موسی و پیروانش خشک می‌کند و آن ها را از میان دو دیوار آبی عبور می‌دهد<ref>سوره شعرا؛ آیه:۶۳.</ref> آیا از این که به عصاره انبیا و اولیا و آخرین ذخیره الهی و نهایت آمال و آرزوی همه نیکان و تحقق بخش وعده بزرگ قرآن را  عمری طولانی بدهد، ناتوان خواهد بود؟!»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۶۱ - ۶۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش