پرش به محتوا

دیدگاه‌های علمای معاصر درباره ریشه اختیاری عصمت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
خط ۲۲: خط ۲۲:


نظریه دوم مربوط به [[آیت‌الله]] مصباح بود که، یکی از عوامل عصمت را [[علم]] و اراده بیشتر و [[قوی]] می‌داند که از جانب [[خدا]] به آنان داده شده است. لکن [[کلام]] ایشان دارای چند اشکال اساسی است:
نظریه دوم مربوط به [[آیت‌الله]] مصباح بود که، یکی از عوامل عصمت را [[علم]] و اراده بیشتر و [[قوی]] می‌داند که از جانب [[خدا]] به آنان داده شده است. لکن [[کلام]] ایشان دارای چند اشکال اساسی است:
:::::#این علم و اراده که منشأ عصمت است، اگر از جانب [[خداوند]] به آنان داده شود اگرچه موجب عصمت می‌گردد، اما این عصمت، هیچ مکرمت و فخری نخواهد داشت، چون مجبورند تحت دو عامل علم و اراده قوی عمل کنند.
#این علم و اراده که منشأ عصمت است، اگر از جانب [[خداوند]] به آنان داده شود اگرچه موجب عصمت می‌گردد، اما این عصمت، هیچ مکرمت و فخری نخواهد داشت، چون مجبورند تحت دو عامل علم و اراده قوی عمل کنند.
:::::#از ظاهر کلام ایشان دریافت می‌شود که عصمت، مخصوص [[انبیا]] و [[امامان]] است و دیگران حظّی از آن ندارند، حال اینکه ثابت شد عصمت برای عموم [[انسان‌ها]] ممکن است و [[عصمت عملی]] جز با تلاش و [[مجاهدت]] به دست نمی‌آید.
#از ظاهر کلام ایشان دریافت می‌شود که عصمت، مخصوص [[انبیا]] و [[امامان]] است و دیگران حظّی از آن ندارند، حال اینکه ثابت شد عصمت برای عموم [[انسان‌ها]] ممکن است و [[عصمت عملی]] جز با تلاش و [[مجاهدت]] به دست نمی‌آید.


  [[آیت‌الله سبحانی]] یکی از عوامل عصمت و شاید یگانه عامل مورد قبول ایشان در پیدایش عصمت را [[حب]] و [[عشق الهی]] می‌داند. البته باید قبول کنیم این [[عشق]]، بدون مقدمه حاصل نمی‌شود و هیچ حبی به [[تنهایی]] منشأ [[اجتناب از گناه]] نیست، بلکه محتاج به انتخاب مسیر و اراده و [[عزم]] بر [[اطاعت]] و [[ترک گناه]] است. اگر این عشق و [[محبت الهی]] اکتسابی نباشد هیچ فخری برای [[معصوم]] نیست و اگر اکتسابی باشد به مقدماتی احتیاج دارد که آن مقدمه، [[معرفت]] و انتخاب و اراده است.
  [[آیت‌الله سبحانی]] یکی از عوامل عصمت و شاید یگانه عامل مورد قبول ایشان در پیدایش عصمت را [[حب]] و [[عشق الهی]] می‌داند. البته باید قبول کنیم این [[عشق]]، بدون مقدمه حاصل نمی‌شود و هیچ حبی به [[تنهایی]] منشأ [[اجتناب از گناه]] نیست، بلکه محتاج به انتخاب مسیر و اراده و [[عزم]] بر [[اطاعت]] و [[ترک گناه]] است. اگر این عشق و [[محبت الهی]] اکتسابی نباشد هیچ فخری برای [[معصوم]] نیست و اگر اکتسابی باشد به مقدماتی احتیاج دارد که آن مقدمه، [[معرفت]] و انتخاب و اراده است.


  [[علامه طباطبایی]] منشأ عصمت را [[علم موهوب]] [[الهی]] به [[معصومین]] می‌داند که موجب عشق به خدا و عصمت می‌شود، اما کلامشان چند اشکال دارد:
  [[علامه طباطبایی]] منشأ عصمت را [[علم موهوب]] [[الهی]] به [[معصومین]] می‌داند که موجب عشق به خدا و عصمت می‌شود، اما کلامشان چند اشکال دارد:
:::::#ظاهر کلام ایشان این است که عصمت، مختص به انبیا و امامان است و دیگران را [[نصیبی]] نیست و این امر با ظاهر [[آیات]] و [[روایات]] که تمام انسان‌ها را [[دعوت]] به عصمت می‌کنند سازگار نیست.
#ظاهر کلام ایشان این است که عصمت، مختص به انبیا و امامان است و دیگران را [[نصیبی]] نیست و این امر با ظاهر [[آیات]] و [[روایات]] که تمام انسان‌ها را [[دعوت]] به عصمت می‌کنند سازگار نیست.
:::::#این علم و معرفت را موهوب الهی معرفی کرده‌اند و می‌دانیم که چنین [[علمی]] در [[اختیار]] هر کسی که قرار بگیرد به عصمت می‌رسد؛ در حالی که چنین عصمتی باعث [[افتخار]] نیست و پاداشی ندارد، چون بر فرض [[تساوی]] [[انسان‌ها]] در دو جهت [[خیر و شر]]، [[پاداش]] به [[اهل]] خیر داده می‌شود، نه در صورت [[تبعیض]] و [[جبر]].
#این علم و معرفت را موهوب الهی معرفی کرده‌اند و می‌دانیم که چنین [[علمی]] در [[اختیار]] هر کسی که قرار بگیرد به عصمت می‌رسد؛ در حالی که چنین عصمتی باعث [[افتخار]] نیست و پاداشی ندارد، چون بر فرض [[تساوی]] [[انسان‌ها]] در دو جهت [[خیر و شر]]، [[پاداش]] به [[اهل]] خیر داده می‌شود، نه در صورت [[تبعیض]] و [[جبر]].
:::::#آنچه که [[معصومین]] را از دیگر [[مردم]] جدا می‌کند، [[عصمت]] مطلقه است که لازمه [[نبوت]] و [[امامت]] است؛ آن هم برای [[امت]] و به جهت [[انقیاد]] امت. لکن در [[عصمت عملی]] همه انسان‌ها در کسب آن با معصومین شریک‌اند.
#آنچه که [[معصومین]] را از دیگر [[مردم]] جدا می‌کند، [[عصمت]] مطلقه است که لازمه [[نبوت]] و [[امامت]] است؛ آن هم برای [[امت]] و به جهت [[انقیاد]] امت. لکن در [[عصمت عملی]] همه انسان‌ها در کسب آن با معصومین شریک‌اند.


یکی دیگر از عوامل و ریشه‌های عصمت از دیدگاه برخی [[روان‌شناسان]] و [[متکلمین]]، [[وراثت]]، [[تربیت]] و [[علل]] ناشناخته است، که آن هم دارای اشکال است، زیرا:
یکی دیگر از عوامل و ریشه‌های عصمت از دیدگاه برخی [[روان‌شناسان]] و [[متکلمین]]، [[وراثت]]، [[تربیت]] و [[علل]] ناشناخته است، که آن هم دارای اشکال است، زیرا:
:::::# وراثت و تربیت در مورد [[حضرت آدم]] [[نادرست]] است.
# وراثت و تربیت در مورد [[حضرت آدم]] [[نادرست]] است.
:::::#عوامل ناشناخته هم، چون قابل [[اثبات]] نیستند، پس قابل قبول نیست، چون ادعایی بی‌دلیل است.
#عوامل ناشناخته هم، چون قابل [[اثبات]] نیستند، پس قابل قبول نیست، چون ادعایی بی‌دلیل است.


  [[آیت‌الله]] مصباح یکی از عوامل عصمت را استعداد خاص معرفی کرده‌اند که این نظریه هم چند اشکال دارد:
  [[آیت‌الله]] مصباح یکی از عوامل عصمت را استعداد خاص معرفی کرده‌اند که این نظریه هم چند اشکال دارد:
:::::#ایشان استعداد خاص معصومین و [[انبیا]] را موهوب [[الهی]] دانسته‌اند و این خود موجب جبر است؛ چون استعداد [[برتری]] که از [[علم]] و [[معرفت]] و تربیت مدام الهی کسب می‌شود در هر کسی باشد موجب عصمت است، در این صورت انبیا با داشتن چنین عصمتی چه برتری و مزیتی بر دیگران دارند.
#ایشان استعداد خاص معصومین و [[انبیا]] را موهوب [[الهی]] دانسته‌اند و این خود موجب جبر است؛ چون استعداد [[برتری]] که از [[علم]] و [[معرفت]] و تربیت مدام الهی کسب می‌شود در هر کسی باشد موجب عصمت است، در این صورت انبیا با داشتن چنین عصمتی چه برتری و مزیتی بر دیگران دارند.
:::::# عصمت عملی حتی برای انبیا با تلاش و [[مجاهدت]] کسب می‌شود، و طبق [[کلام]] [[قرآن]] و [[احادیث]] برای همه ممکن است، لذا فرض استعداد [[برتر]] به عنوان عامل عصمت برای معصومین نمی‌تواند مقبول باشد»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۰۸.</ref>.
# عصمت عملی حتی برای انبیا با تلاش و [[مجاهدت]] کسب می‌شود، و طبق [[کلام]] [[قرآن]] و [[احادیث]] برای همه ممکن است، لذا فرض استعداد [[برتر]] به عنوان عامل عصمت برای معصومین نمی‌تواند مقبول باشد»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۰۸.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش