منشأ انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
ریشه دیگر [[انتظار]] در ساخت و بافت [[انسان]] بیشتر طلب و ساخت و بافت [[جهان]] چهار فصل و متحول نهفته است. [[آدمی]] دلی دارد که با [[شهادت]] این عالم تأمین نمیشود، که [[دل]] [[آدمی]] بزرگتر از محدوده این [[زندگی]] است. و همین [[دل]] بزرگ، گرایش به [[غیب]] را دارد. و همین گرایش به [[غیب]] [[انتظار]] را میآورد، که در واقع ربط [[ایمان]] و [[غیب]] و [[انتظار]] است. [[ایمان به غیب]] بر چهار عامل تکیه دارد که دو تای آن معرفتی و شناختی است: | ریشه دیگر [[انتظار]] در ساخت و بافت [[انسان]] بیشتر طلب و ساخت و بافت [[جهان]] چهار فصل و متحول نهفته است. [[آدمی]] دلی دارد که با [[شهادت]] این عالم تأمین نمیشود، که [[دل]] [[آدمی]] بزرگتر از محدوده این [[زندگی]] است. و همین [[دل]] بزرگ، گرایش به [[غیب]] را دارد. و همین گرایش به [[غیب]] [[انتظار]] را میآورد، که در واقع ربط [[ایمان]] و [[غیب]] و [[انتظار]] است. [[ایمان به غیب]] بر چهار عامل تکیه دارد که دو تای آن معرفتی و شناختی است: | ||
#[[شناخت]] [[قدر]] و اندازه وجودی [[انسان]] که به ارزشهای [[جدید]] و هدفهای [[جدید]] و به [[برنامهریزی]] و تقدیر [[جدید]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] [[جدید]] و [[تربیت]] و [[آموزش]] [[جدید]] و تشکل و سازماندهی [[جدید]]، میانجامد. | |||
#[[شناخت]] و یا احتمال دنیاهای گستردهتر و احساس محدودیت و تنگنا در این دنیای موجود. کسی که از وسعت دنیاها خبر میشنود آرام نمیگیرد و [[هجرت]] مینماید. | |||
#کنجکاوی و احساس بیقراری [[آدمی]] است که سر از پنجره هستی بیرون میآورد و بر دیوارها میکوبد تا حصارها را بردارد. | |||
#انفجار نیروهاست. شبیه حالتی که اوایل [[بلوغ]] برای [[جوان]] روی میدهد؛ که مشت بر دیوار میکوبد و با هر چیزی درگیر میشود و چه بسا که نمیداند چه اتفاق افتاده ولی رویش [[جدید]] و تپش جدیدی را زیر پوست و همراه هر ذره ذره وجودش احساس میکند. | |||
این تلقی از [[انسان]]، او را به [[غیب]]، به روز دیگر، به [[الله]] و به [[وحی]] و به [[حجت]] گره میزند و [[انتظار]] را [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی میکند، که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بیقرار و [[منتظر]] میسازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستمهای پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره میزند. چون میداند که از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود، که تحول [[نعمتها]] و تحول حالتها را میشناسد و محول الحول و الاحوال<ref>مفاتیح الجنان، دعای تحویل سال.</ref> را میبیند. و همین معنا، اساس گرایش [[انسان]] [[مقتدر]] و دانشمند و مسلط را به [[مذهب]] توضیح میدهد. چون بر فرض حیرتزدایی [[علم]] و اشتغال [[قدرت]] و [[صنعت]]، [[آدمی]] با این امکانات زودتر به محدودهها میرسد و دیوارها را تجربه میکند و احساس [[غربت]] و تنهایی فریادش را بلند مینماید. | این تلقی از [[انسان]]، او را به [[غیب]]، به روز دیگر، به [[الله]] و به [[وحی]] و به [[حجت]] گره میزند و [[انتظار]] را [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی میکند، که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بیقرار و [[منتظر]] میسازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستمهای پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره میزند. چون میداند که از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود، که تحول [[نعمتها]] و تحول حالتها را میشناسد و محول الحول و الاحوال<ref>مفاتیح الجنان، دعای تحویل سال.</ref> را میبیند. و همین معنا، اساس گرایش [[انسان]] [[مقتدر]] و دانشمند و مسلط را به [[مذهب]] توضیح میدهد. چون بر فرض حیرتزدایی [[علم]] و اشتغال [[قدرت]] و [[صنعت]]، [[آدمی]] با این امکانات زودتر به محدودهها میرسد و دیوارها را تجربه میکند و احساس [[غربت]] و تنهایی فریادش را بلند مینماید. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
«منشأ و خاستگاه [[انتظار ظهور]] نجاتدهنده بزرگ را میتوان در گزینههای زیر تحلیل و [[تبیین]] کرد: | «منشأ و خاستگاه [[انتظار ظهور]] نجاتدهنده بزرگ را میتوان در گزینههای زیر تحلیل و [[تبیین]] کرد: | ||
#'''ندای [[فطرت]] و طبیعت ذات [[بشر]]:''' چشمداشت آمدن یک [[مصلح]] آسمانی و [[امید]] به آیندهای روشن و استقرار [[صلح]] و [[عدل]]، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود [[آدمی]] سروکار داشته و با [[آفرینش]] هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ [[قوم]] و ملّتی اختصاص ندارد. بر این اساس همه افراد -طبق [[فطرت]] ذاتی خود- مایلند روزی فرارسد که [[جهان]] [[بشریت]] در پرتو [[ظهور]] [[رهبری]] از نابسامانیها [[نجات]] یابد. بر این اساس میتوان ادعا کرد که هر فرد علاقهمند به [[سرنوشت]] [[بشریت]] و طالب [[تکامل]] معنوی و رشد و بالندگی، خواهان و آرزومند [[قیام]] یک [[منجی]] جهانی و [[مصلح کل]] است و در [[انتظار ظهور]] چنین شخصی لحظهشماری میکند. | |||
#'''[[ظلمستیزی]] و [[نجات]] مستضعفان:''' باورداران به [[رسولان الهی]]، عموما افراد تهیدست و تحت [[ستم]] [[جامعه]] بودهاند که از [[اطاعت]] سردمداران [[کفر]] و [[باطل]] [[سرپیچی]] کرده و در طریق [[حق]] و [[ظلم]] ستیزی گام نهاده بودند. این امر باعث واکنش شدید جبهه [[باطل]] و درگیری و [[نزاع]] همیشگی آنان با گروه [[حقّ]] و [[خداپرست]] شده است. البته به علّت وجود توان و امکانات بیشتر، گاهی [[غلبه]] و [[سلطه]] ظاهری با باطلگرایان بوده و فشارها و سختگیریهای فراوانی از سوی آنان اعمال میشده است. [[سفیران الهی]] نیز که [[رهبری]] [[صالحان]]، [[مستضعفان]] و ستمدیدگان را عهدهدار بودهاند، همواره با اشراف، فرعونیان و [[ستمکاران]] (گروه [[باطل]]) [[نزاع]] و درگیری داشتهاند. آنان با [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] و [[بشارت ظهور]] [[منجی]]، [[پیروان]] خود را به [[استقامت]] و [[صبر]] و [[بردباری]] و [[انتظار فرج]] [[دعوت]] میکردند و ریشههای [[اعتقاد]] به آمدن نجاتدهنده الهی <ref>ر. ك: نگارنده، آینده جهان، صص ۵۸- ۶۰</ref> را در [[دل]] و [[جان]] [[یکتاپرستان]] و [[مؤمنان]] میکاشتند، [[قرآن]] به صراحت، به این مطلب اشاره کرده، میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>ما در زبور (و کتابهای آسمانی پیشین)، پس از نوشتن در لوح (محفوظ)، نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث میبرند». سوره انبیا آیه ۱۰</ref> معنای روشن [[آیه شریفه]] این است: [[بندگان]] [[شایسته]] [[خدا]] بر سراسر [[جهان]]، [[حکومت]] عادلانه و انسانی خویش را برقرار خواهند ساخت. [[شیخ طوسی]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: {{عربی|انّ ذلک وعد اللّه للمؤمنین بأنّهم یرثون جمیع الارض}}<ref>«این وعده قطعی خدا بر مؤمنان است که آنان تمامی زمین و زمان را به ارث خواهند برد» تفسیر تبیان، ج ۷، ص ۲۵۲</ref> البته [[آیات]] دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که در جای خود به آنها پرداخته خواهد شد. | |||
#'''[[شکست]] و ناکامی حکومتها و نظامهای سیاسی:''' مشکلات دائمی [[جهان]] (جنگها، ستیزشها، نابرابریها، ناامنیها، بیدادگریها و ...)؛ نیازها و خواستههای ضروری [[بشر]] (در زمینه رشد [[اقتصادی]]، ارتباطات، بهداشت، رفع [[فقر]] مادی و معنوی و ...)؛ ایدهها و آرمانهای همیشگی [[بشر]] ([[صلح]]، [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[آرامش]]، تعالی روحی و معنوی و ...)؛ تجارب گذشته [[انسانها]] (در ضعف و [[ناتوانی]] دولتها و حکومتها و فراوانی مشکلات) و ... باعث خواست آگاهانه و طلب عاشقانه [[ظهور منجی]] و [[مصلح]] الهی از سوی بیشتر [[انسانها]] است. در واقع همه حکومتها، گروهها، اندیشهها و مکاتب، تمامی ترفندها و برنامههای خود را برای رفع کاستیهای [[جامعه بشری]] به کار میگیرند؛ ولی به [[دلایل]] مختلف موفّق به این کار نمیشوند. روشن است که عامل بسیاری از مشکلات و نابسامانیهای [[جوامع]]، خود حکومتها و مکاتب و گروهها هستند که بیشتر در صدد [[تأمین منافع]] مادی خود بودهاند؛ نه برطرف ساختن کاستیها و موانع رشد و [[شکوفایی]] [[انسانها]]. | |||
#'''[[فلسفه]] [[تاریخ]] و معناداری آن:''' براساس [[فلسفه]] نظری [[تاریخ]] [[ظهور]] [[منجی موعود]]، فرجام متعالی و شکوهمند [[آینده جهان]] و سرمنزل متعالی و متکامل [[تاریخ]] بشری است. بر این اساس روند طولانی مدت [[تاریخ]]، دارای [[هدف]]، غایت و معنای مشخصی است و آن تحقّق [[جامعه]] [[موعود]] الهی و رسیدن [[بشر]] به اوج [[سعادت]] و کمال مادی و معنوی است. این معناداری [[تاریخ]]، در [[فکر]] و ذهن [[بشر]] سایه انداخته و او را متوجّه فرجام متعالی [[تاریخ]] ساخته است. البته هدفی که [[قرآن]] برای کاروان بشری ترسیم میکند، [[عبادت]] و [[عبودیت]] و در نتیجه رسیدن به [[قرب الهی]] است و منظور از آن، معنای وسیع و گستردهای است که شامل کلیه [[شئون]] زندگی [[انسان]] در روی [[زمین]] میگردد {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>سوره ذاریات آیه ۵۶</ref>. این ایده در دورانی از [[تاریخ]]، به کمال و تمام تحقّق خواهد یافت و آن [[عصر ظهور]] [[مهدی موعود]] است<ref>ر. ك: نگارنده، جستارهایی در مهدویت، صص ۴۲- ۴۸</ref>. پس معناداری [[تاریخ]] و [[کشف]] غایت و [[هدف]] آن، میتواند منشأ توجّه [[انسانها]] به [[ظهور]] [[مصلح بزرگ]] باشد. | |||
#'''قانون سیر تکاملی جامعهها:''' یکی از [[دلایل]] منطقی این موضوع، قانون سیر تکاملی جامعهها است. از آن روز که [[انسان]] خود را شناخته، هیچگاه زندگی یکنواختی نداشته است؛ بدین جهت پیشرفتها و تحوّلات فراوانی در نوع مسکن، تغذیه، وسیله نقلیه، پوشش و [[علم]] و [[دانش]] او صورت گرفته است. عجیب اینکه به هیچیک از اینها قانع نیست و باز برای وصول به سطحی بالاتر و [[برتر]]، [[تلاش]] و کوشش میکند. [[عشق]] به [[تکامل]] در درون [[جان]] [[آدمی]]، شعلهای جاودانه و خاموش ناشدنی است و همچنان [[انسان]] را به سوی جامعهای پیش میبرد که تکاملهای [[اخلاقی]]، در کنار تکاملهای مادی قرار گیرد. یکی از بارقههای [[امید]] [[مردم]] برای رسیدن به آیندهای روشن و دنیایی پر از [[صلح]] و [[صفا]] و [[برادری]] و [[برابری]] -آن هم با [[ظهور منجی]] موعود- در پرتو قانون تکاملی جامعهها روشن میشود. | |||
#'''قانون کنش و واکنشهای تاریخی:''' آزمونهای تاریخی به ما نشان میدهد که همواره تحولها و انقلابهای وسیع، عکس العمل مستقیم فشارهای قبلی بوده است و شاید هیچ [[انقلاب]] گستردهای در [[جهان]] رخ نداده، مگر اینکه پیش از آن، فشار شدیدی در جهت مخالف وجود داشته است. براساس این قانون میتوان ثابت کرد که وضع کنونی [[جهان]]، آبستن انقلابی بزرگ و جهانی است. فشار جنگها، [[مظالم]]، بیدادگریها، تبعیضها و بیعدالتیها، توأم با ناکامی و سرخوردگی انسانها، از [[قوانین]] فعلی برای از بین بردن یا کاستن این فشارها، سرانجام واکنش شدید خود را [[آشکار]] خواهد ساخت. در نهایت این خواستهای واپسزده انسانی، در پرتو [[آگاهی]] روزافزون ملّتها، چنان عقده [[اجتماعی]] تشکیل میدهد که از نهانگاه ضمیر [[باطن]] [[جامعه]]، با یک جهش برقآسا، خود را ظاهر ساخته و سازمان [[نظام]] کنونی [[جوامع]] انسانی را به هم میریزد و طرح نوینی ایجاد میکند. این طرح و برنامه انقلابی و گسترده، همان [[قیام]] و [[ظهور]] [[مهدی موعود]] است که در واکنشی قاطعانه و کوبنده در برابر همه تبعیضها، ستمگریها، حقّکشی و فسادگریها است. | |||
#'''قانون [[انتظار]] عمومی:''' در نهاد [[انسانها]]، همواره [[عشق]] به [[نیکی]]، [[زیبایی]] و [[آگاهی]] نهفته است. باور به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]]، جزئی از این [[عشق]] و زیباخواهی است. در واقع [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بروز کامل این [[فضایل]] و خوبیها است و این مطلوب و خواست همه انسانهای بصیر و پاکسرشت و نقطه اوج این علاقه و عشقورزی است. چگونه ممکن است [[عشق]] به [[تکامل]] همهجانبه در درون [[جان]] [[انسان]] باشد و چنان انتظاری نداشته باشد! مگر تحقق رشد و کمال نهایی [[جامعه انسانی]] بدون آن امکانپذیر است؟! احساسات و دستگاههای وجودی [[انسان]]، نمیتواند هماهنگ با مجموعه [[عالم هستی]] نباشد؛ زیرا همه [[جهان هستی]] یک واحد به هم پیوسته است و وجود او نمیتواند از بقیه [[جهان]]، جدا باشد. از این به همپیوستگی به خوبی میتوانیم نتیجه بگیریم که اگر انسانها [[انتظار مصلح]] بزرگ را میکشند که [[جهان]] را آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]] و [[نیکی]] میکند؛ [[دلیل]] بر آن است که چنان نقطه اوجی در [[تکامل]] [[جامعه انسانی]] امکانپذیر و عملی است که [[عشق]] و [[انتظار]] آن در درون [[جان]] ما است. عمومیت این [[اعتقاد]] در همه [[مذاهب]]، نشانه دیگری بر اصالت و واقعیت آن است<ref>ر. ك: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، حكومت جهانى مهدى، صص ۱۵- ۳۵ و ص ۹۷</ref>. | |||
#'''اتفاق [[ادیان]] و [[مصلحان]] بشری:''' تمام [[ادیان آسمانی]] به [[پیروان]] خود، عصر درخشان و [[سعادت]] عمومی، آینده مشعشع و [[صلح]] جهانی و دوران پرخیر و [[برکت]] را نوید دادهاند که در آن، نگرانیها، دلهرهها و هراسها مرتفع شود و به [[یمن]] [[ظهور]] شخصی بزرگ و مردی خدایی -که به تأییدات الهی [[مؤیّد]] است- در روی [[زمین]] منطقه و شهر و دهستان و دهی باقی نماند؛ مگر آنکه در آن بانگ دلنواز [[توحید]] بلند شود و [[روشنایی]] [[یکتاپرستی]]، [[تاریکی]] [[شرک]] را زایل سازد و [[علم]] و [[عدل]] و [[راستی]] و [[امانت]]، چهره [[جهان]] آرای خود را بنمایانند و همه جا را منوّر سازند. این [[موعود]] عزیز برحسب استوارترین و صحیحترین مصادر اسلامی، [[خلیفه]] دوازدهم [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}} و دوازدهمین [[رهبر]] و [[امام]] بعد از آن [[حضرت]] است. [[القاب]] مشهورش در بین [[مسلمین]]، [[مهدی]]، [[قائم]]، [[منتظر]]، [[صاحب الامر]]، [[صاحب الزمان]] و [[بقیة اللّه]] است. در زبانهای دیگر، [[مسیحا]]، گرزاسبه، وشینو، ارتود، مهمید و ... خوانده شده است<ref>ر. ك: [[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطفالله]]، امامت و مهدويت، ج ۲، ص ۱۳۵- ۱۴۴</ref>. پس میتوان گفت: تقریبا همه کسانی که در این زمینه [[مطالعه]] دارند، متفقاند که تمام [[اقوام]] [[جهان]]، در [[انتظار]] یک [[رهبر]] بزرگ انقلابی به سر میبرند که هرکدام او را به نامی مینامند؛ ولی همگی در اوصاف کلی و اصول برنامههای انقلابی او اتفاق دارند. | |||
#'''ابتنای بر [[قرآن]] و حدیث:''' اصل [[مهدویت]]، مبتنی بر [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] است که دلالت بر [[پیروزی]] و فلاح و [[غلبه]] [[سپاه]] [[خدا]] دارند. این [[آیات]] علاوه بر آنکه بر استقرار [[دین خدا]] در سراسر [[زمین]] و آینده درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارک و [[تفاسیر]] و [[احادیث]]، به تحوّل بیسابقه و بینظیر و انقلابی که به [[رهبری]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] انجام خواهد گرفت، [[تفسیر]] شده است. آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>سوره مائده آیه ۵۶</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}<ref>سوره صافات آیه ۱۷۲</ref>؛ {{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>سوره انفال آیه ۷</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>سوره فتح آیه ۲۸</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ}}<ref>سوره قصص آیه ۵</ref> علاوه بر [[آیات قرآن]]، [[مهدویت]] و تمامی [[فروع]] و جزئیات آن، مبتنی بر [[احادیث]] معتبر و [[متواتر]] است؛ زیرا کتابهای [[حدیث]] و [[صحاح]] و مسانید و اصول [[سنت]] و [[شیعه]] در این زمینه، از حد احصا و شمارش خارج است. بر این اساس نیز اصل [[مهدویت]] مورد [[اتفاق مسلمانان]] و [[اجماع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۶، ۲۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
::::::[[انتظار]]، امری فطری است و [[معرفت]] فطری در وجود [[انسان]]، دو مرکز و کانون دارد: یکی، [[دل]] و روان و دیگری، [[عقل]] و [[خرد]]. [[فطرت]] در قلمرو [[دل]] و روان را "احساسی و گرایشی" و در ساحت [[عقل]] و [[خرد]] را "ادراکی و [[عقلی]]" مینامند<ref>ربانی گلپایگانی، معرفت دینی از منظر معرفتشناسی، ص ۳۲.</ref> | ::::::[[انتظار]]، امری فطری است و [[معرفت]] فطری در وجود [[انسان]]، دو مرکز و کانون دارد: یکی، [[دل]] و روان و دیگری، [[عقل]] و [[خرد]]. [[فطرت]] در قلمرو [[دل]] و روان را "احساسی و گرایشی" و در ساحت [[عقل]] و [[خرد]] را "ادراکی و [[عقلی]]" مینامند<ref>ربانی گلپایگانی، معرفت دینی از منظر معرفتشناسی، ص ۳۲.</ref> | ||
::::::گرایشهای فطری دارای خصوصیاتی است که چند تا را برمیشمریم: | ::::::گرایشهای فطری دارای خصوصیاتی است که چند تا را برمیشمریم: | ||
# [[فهم]] و [[ادراک]] درونی، [[نیازمند]] [[دلیل]] نیست و بدون [[برهان]] فهمیده میشود؛ | |||
# در همه افراد هست؛ | |||
# در همه ادوار وجود دارد؛ | |||
# در همه محیطها، [[اقوام]] و [[جوامع]] دیده میشود؛ | |||
# قابل سلب و نفی کلی از [[انسان]] نیست؛ | |||
# عوامل خارجی، در اصل وجود و عدم آن تأثیر ندارند، ولی در فعلیّت و عدم فعلیّت و شدت و [[ضعف]] آن نقش دارند؛ | |||
::::::[[انتظار]]، عقیدهای است که [[خداوند]] در نهاد و [[درون انسان]] قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همه [[اقوام]] و [[ملتها]] و دایمی بودن آن در وجود [[انسان]]، دلیلی بر فطری بودن [[انتظار]] است<ref>دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تعلیم و تربیت، ج اول، ص ۴۷۴. </ref>»<ref>[[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر]]، ص 256-257.</ref> | ::::::[[انتظار]]، عقیدهای است که [[خداوند]] در نهاد و [[درون انسان]] قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همه [[اقوام]] و [[ملتها]] و دایمی بودن آن در وجود [[انسان]]، دلیلی بر فطری بودن [[انتظار]] است<ref>دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تعلیم و تربیت، ج اول، ص ۴۷۴. </ref>»<ref>[[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر]]، ص 256-257.</ref> | ||
}} | }} |