پرش به محتوا

منشأ انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
خط ۵۰: خط ۵۰:


ریشه دیگر [[انتظار]] در ساخت و بافت [[انسان]] بیشتر طلب و ساخت و بافت [[جهان]] چهار فصل و متحول نهفته است. [[آدمی]] دلی دارد که با [[شهادت]] این عالم تأمین نمی‌شود، که [[دل]] [[آدمی]] بزرگتر از محدوده این [[زندگی]] است. و همین [[دل]] بزرگ، گرایش به [[غیب]] را دارد. و همین گرایش به [[غیب]] [[انتظار]] را می‌آورد، که در واقع ربط [[ایمان]] و [[غیب]] و [[انتظار]] است. [[ایمان به غیب]] بر چهار عامل تکیه دارد که دو تای آن معرفتی و شناختی است:
ریشه دیگر [[انتظار]] در ساخت و بافت [[انسان]] بیشتر طلب و ساخت و بافت [[جهان]] چهار فصل و متحول نهفته است. [[آدمی]] دلی دارد که با [[شهادت]] این عالم تأمین نمی‌شود، که [[دل]] [[آدمی]] بزرگتر از محدوده این [[زندگی]] است. و همین [[دل]] بزرگ، گرایش به [[غیب]] را دارد. و همین گرایش به [[غیب]] [[انتظار]] را می‌آورد، که در واقع ربط [[ایمان]] و [[غیب]] و [[انتظار]] است. [[ایمان به غیب]] بر چهار عامل تکیه دارد که دو تای آن معرفتی و شناختی است:
:::::#[[شناخت]] [[قدر]] و اندازه وجودی [[انسان]] که به ارزش‌های [[جدید]] و هدف‌های [[جدید]] و به [[برنامه‌ریزی]] و تقدیر [[جدید]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] [[جدید]] و [[تربیت]] و [[آموزش]] [[جدید]] و تشکل و سازماندهی [[جدید]]، می‌انجامد.
#[[شناخت]] [[قدر]] و اندازه وجودی [[انسان]] که به ارزش‌های [[جدید]] و هدف‌های [[جدید]] و به [[برنامه‌ریزی]] و تقدیر [[جدید]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] [[جدید]] و [[تربیت]] و [[آموزش]] [[جدید]] و تشکل و سازماندهی [[جدید]]، می‌انجامد.
:::::#[[شناخت]] و یا احتمال دنیاهای گسترده‌تر و احساس محدودیت و تنگنا در این دنیای موجود. کسی که از وسعت دنیاها خبر می‌شنود آرام نمی‌گیرد و [[هجرت]] می‌نماید.
#[[شناخت]] و یا احتمال دنیاهای گسترده‌تر و احساس محدودیت و تنگنا در این دنیای موجود. کسی که از وسعت دنیاها خبر می‌شنود آرام نمی‌گیرد و [[هجرت]] می‌نماید.
:::::#کنجکاوی و احساس بی‌قراری [[آدمی]] است که سر از پنجره هستی بیرون می‌آورد و بر دیوارها می‌کوبد تا حصارها را بردارد.
#کنجکاوی و احساس بی‌قراری [[آدمی]] است که سر از پنجره هستی بیرون می‌آورد و بر دیوارها می‌کوبد تا حصارها را بردارد.
:::::#انفجار نیروهاست. شبیه حالتی که اوایل [[بلوغ]] برای [[جوان]] روی می‌دهد؛ که مشت بر دیوار می‌کوبد و با هر چیزی درگیر می‌شود و چه بسا که نمی‌داند چه اتفاق افتاده ولی رویش [[جدید]] و تپش جدیدی را زیر پوست و همراه هر ذره ذره وجودش احساس می‌کند.
#انفجار نیروهاست. شبیه حالتی که اوایل [[بلوغ]] برای [[جوان]] روی می‌دهد؛ که مشت بر دیوار می‌کوبد و با هر چیزی درگیر می‌شود و چه بسا که نمی‌داند چه اتفاق افتاده ولی رویش [[جدید]] و تپش جدیدی را زیر پوست و همراه هر ذره ذره وجودش احساس می‌کند.


این تلقی از [[انسان]]، او را به [[غیب]]، به روز دیگر، به [[الله]] و به [[وحی]] و به [[حجت]] گره می‌زند و [[انتظار]] را [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی می‌کند، که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بی‌قرار و [[منتظر]] می‌سازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستم‌های پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره می‌زند. چون می‌داند که از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود، که تحول [[نعمت‌ها]] و تحول حالت‌ها را می‌شناسد و محول الحول و الاحوال<ref>مفاتیح الجنان، دعای تحویل سال.</ref> را می‌بیند. و همین معنا، اساس گرایش [[انسان]] [[مقتدر]] و دانشمند و مسلط را به [[مذهب]] توضیح می‌دهد. چون بر فرض حیرت‌زدایی [[علم]] و اشتغال [[قدرت]] و [[صنعت]]، [[آدمی]] با این امکانات زودتر به محدوده‌ها می‌رسد و دیوارها را تجربه می‌کند و احساس [[غربت]] و تنهایی فریادش را بلند می‌نماید.
این تلقی از [[انسان]]، او را به [[غیب]]، به روز دیگر، به [[الله]] و به [[وحی]] و به [[حجت]] گره می‌زند و [[انتظار]] را [[تفسیر]] [[جدید]] و عمیقی می‌کند، که حتی در متن [[رفاه]] و [[عدل]] و در متن سامان و فراغت، [[آدمی]] را بی‌قرار و [[منتظر]] می‌سازد و در متن [[نظام]] نوین جهانی و با دستیابی هر فردی به سیستم‌های پیشرفته، باز او را به [[غربت]]، به دیوار و حتی به التهاب و [[دلهره]] گره می‌زند. چون می‌داند که از این همه [[رفاه]] و عیش و راحت باید جدا شود، که تحول [[نعمت‌ها]] و تحول حالت‌ها را می‌شناسد و محول الحول و الاحوال<ref>مفاتیح الجنان، دعای تحویل سال.</ref> را می‌بیند. و همین معنا، اساس گرایش [[انسان]] [[مقتدر]] و دانشمند و مسلط را به [[مذهب]] توضیح می‌دهد. چون بر فرض حیرت‌زدایی [[علم]] و اشتغال [[قدرت]] و [[صنعت]]، [[آدمی]] با این امکانات زودتر به محدوده‌ها می‌رسد و دیوارها را تجربه می‌کند و احساس [[غربت]] و تنهایی فریادش را بلند می‌نماید.
خط ۷۰: خط ۷۰:


«منشأ و خاستگاه [[انتظار ظهور]] نجات‌‏دهنده بزرگ را می‏‌توان در گزینه‌‏های زیر تحلیل و [[تبیین]] کرد:
«منشأ و خاستگاه [[انتظار ظهور]] نجات‌‏دهنده بزرگ را می‏‌توان در گزینه‌‏های زیر تحلیل و [[تبیین]] کرد:
:::::#'''ندای [[فطرت]] و طبیعت ذات [[بشر]]:''' چشم‌داشت آمدن یک [[مصلح]] آسمانی و [[امید]] به آینده‌‏ای روشن و استقرار [[صلح]] و [[عدل]]، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود [[آدمی]] سروکار داشته و با [[آفرینش]] هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی‌‏شناسد و به هیچ [[قوم]] و ملّتی اختصاص ندارد. بر این اساس همه افراد -طبق [[فطرت]] ذاتی خود- مایلند روزی فرارسد که [[جهان]] [[بشریت]] در پرتو [[ظهور]] [[رهبری]] از نابسامانی‌‏ها [[نجات]] یابد. بر این اساس می‌‏توان ادعا کرد که هر فرد علاقه‌‏مند به [[سرنوشت]] [[بشریت]] و طالب [[تکامل]] معنوی و رشد و بالندگی، خواهان و آرزومند [[قیام]] یک [[منجی]] جهانی و [[مصلح کل]] است و در [[انتظار ظهور]] چنین شخصی لحظه‏‌شماری می‌‏کند.
#'''ندای [[فطرت]] و طبیعت ذات [[بشر]]:''' چشم‌داشت آمدن یک [[مصلح]] آسمانی و [[امید]] به آینده‌‏ای روشن و استقرار [[صلح]] و [[عدل]]، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود [[آدمی]] سروکار داشته و با [[آفرینش]] هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی‌‏شناسد و به هیچ [[قوم]] و ملّتی اختصاص ندارد. بر این اساس همه افراد -طبق [[فطرت]] ذاتی خود- مایلند روزی فرارسد که [[جهان]] [[بشریت]] در پرتو [[ظهور]] [[رهبری]] از نابسامانی‌‏ها [[نجات]] یابد. بر این اساس می‌‏توان ادعا کرد که هر فرد علاقه‌‏مند به [[سرنوشت]] [[بشریت]] و طالب [[تکامل]] معنوی و رشد و بالندگی، خواهان و آرزومند [[قیام]] یک [[منجی]] جهانی و [[مصلح کل]] است و در [[انتظار ظهور]] چنین شخصی لحظه‏‌شماری می‌‏کند.
:::::#'''[[ظلم‌‏ستیزی]] و [[نجات]] مستضعفان‏:''' باورداران به [[رسولان الهی]]، عموما افراد تهی‏دست و تحت [[ستم]] [[جامعه]] بوده‌‏اند که از [[اطاعت]] سردمداران [[کفر]] و [[باطل]] [[سرپیچی]] کرده و در طریق [[حق]] و [[ظلم]] ستیزی گام نهاده بودند. این امر باعث واکنش شدید جبهه [[باطل]] و درگیری و [[نزاع]] همیشگی آنان با گروه [[حقّ]] و [[خداپرست]] شده است. البته به علّت وجود توان و امکانات بیشتر، گاهی [[غلبه]] و [[سلطه]] ظاهری با باطل‏گرایان بوده و فشارها و سخت‏گیری‏‌های فراوانی از سوی آنان اعمال می‌‏شده است. [[سفیران الهی]] نیز که [[رهبری]] [[صالحان]]، [[مستضعفان]] و ستمدیدگان را عهده‌‏دار بوده‌‏اند، همواره با اشراف، فرعونیان و [[ستمکاران]] (گروه [[باطل]]) [[نزاع]] و درگیری داشته‌‏اند. آنان با [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] و [[بشارت ظهور]] [[منجی]]، [[پیروان]] خود را به [[استقامت]] و [[صبر]] و [[بردباری]] و [[انتظار فرج]] [[دعوت]] می‌‏کردند و ریشه‌‏های [[اعتقاد]] به آمدن نجات‌‏دهنده الهی‏ <ref>ر. ك: نگارنده، آینده جهان، صص ۵۸- ۶۰</ref> را در [[دل]] و [[جان]] [[یکتاپرستان]] و [[مؤمنان]] می‌‏کاشتند، [[قرآن]] به صراحت، به این مطلب اشاره کرده، می‌‏فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>ما در زبور (و کتاب‌‏های آسمانی پیشین)، پس از نوشتن در لوح (محفوظ)، نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث می‏‌برند». سوره انبیا آیه ۱۰</ref> معنای روشن [[آیه شریفه]] این است: [[بندگان]] [[شایسته]] [[خدا]] بر سراسر [[جهان]]، [[حکومت]] عادلانه و انسانی خویش را برقرار خواهند ساخت. [[شیخ طوسی]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: {{عربی|انّ ذلک وعد اللّه للمؤمنین بأنّهم یرثون جمیع الارض}}<ref>«این وعده قطعی خدا بر مؤمنان است که آنان تمامی زمین و زمان را به ارث خواهند برد» تفسیر تبیان، ج ۷، ص ۲۵۲</ref> البته [[آیات]] دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که در جای خود به آنها پرداخته خواهد شد.
#'''[[ظلم‌‏ستیزی]] و [[نجات]] مستضعفان‏:''' باورداران به [[رسولان الهی]]، عموما افراد تهی‏دست و تحت [[ستم]] [[جامعه]] بوده‌‏اند که از [[اطاعت]] سردمداران [[کفر]] و [[باطل]] [[سرپیچی]] کرده و در طریق [[حق]] و [[ظلم]] ستیزی گام نهاده بودند. این امر باعث واکنش شدید جبهه [[باطل]] و درگیری و [[نزاع]] همیشگی آنان با گروه [[حقّ]] و [[خداپرست]] شده است. البته به علّت وجود توان و امکانات بیشتر، گاهی [[غلبه]] و [[سلطه]] ظاهری با باطل‏گرایان بوده و فشارها و سخت‏گیری‏‌های فراوانی از سوی آنان اعمال می‌‏شده است. [[سفیران الهی]] نیز که [[رهبری]] [[صالحان]]، [[مستضعفان]] و ستمدیدگان را عهده‌‏دار بوده‌‏اند، همواره با اشراف، فرعونیان و [[ستمکاران]] (گروه [[باطل]]) [[نزاع]] و درگیری داشته‌‏اند. آنان با [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] و [[بشارت ظهور]] [[منجی]]، [[پیروان]] خود را به [[استقامت]] و [[صبر]] و [[بردباری]] و [[انتظار فرج]] [[دعوت]] می‌‏کردند و ریشه‌‏های [[اعتقاد]] به آمدن نجات‌‏دهنده الهی‏ <ref>ر. ك: نگارنده، آینده جهان، صص ۵۸- ۶۰</ref> را در [[دل]] و [[جان]] [[یکتاپرستان]] و [[مؤمنان]] می‌‏کاشتند، [[قرآن]] به صراحت، به این مطلب اشاره کرده، می‌‏فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>ما در زبور (و کتاب‌‏های آسمانی پیشین)، پس از نوشتن در لوح (محفوظ)، نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث می‏‌برند». سوره انبیا آیه ۱۰</ref> معنای روشن [[آیه شریفه]] این است: [[بندگان]] [[شایسته]] [[خدا]] بر سراسر [[جهان]]، [[حکومت]] عادلانه و انسانی خویش را برقرار خواهند ساخت. [[شیخ طوسی]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: {{عربی|انّ ذلک وعد اللّه للمؤمنین بأنّهم یرثون جمیع الارض}}<ref>«این وعده قطعی خدا بر مؤمنان است که آنان تمامی زمین و زمان را به ارث خواهند برد» تفسیر تبیان، ج ۷، ص ۲۵۲</ref> البته [[آیات]] دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که در جای خود به آنها پرداخته خواهد شد.
:::::#'''[[شکست]] و ناکامی حکومت‏‌ها و نظام‎‏های سیاسی‏:''' مشکلات دائمی [[جهان]] (جنگ‌‏ها، ستیزش‏ها، نابرابری‏‌ها، ناامنی‌‏ها، بیدادگری‏‌ها و ...)؛ نیازها و خواسته‌‏های ضروری [[بشر]] (در زمینه رشد [[اقتصادی]]، ارتباطات، بهداشت، رفع [[فقر]] مادی و معنوی و ...)؛ ایده‌‏ها و آرمان‌‏های همیشگی [[بشر]] ([[صلح]]، [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[آرامش]]، تعالی روحی و معنوی و ...)؛ تجارب گذشته [[انسان‌‏ها]] (در ضعف و [[ناتوانی]] دولت‏‌ها و حکومت‌‏ها و فراوانی مشکلات) و ... باعث خواست آگاهانه و طلب عاشقانه [[ظهور منجی]] و [[مصلح]] الهی از سوی بیشتر [[انسان‌‏ها]] است. در واقع همه حکومت‌‏ها، گروه‌‏ها، اندیشه‌‏ها و مکاتب، تمامی ترفندها و برنامه‌‏های خود را برای رفع کاستی‏‌های [[جامعه بشری]] به کار می‌‏گیرند؛ ولی به [[دلایل]] مختلف موفّق به این کار نمی‌‏شوند. روشن است که عامل بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌‏های [[جوامع]]، خود حکومت‏‌ها و مکاتب و گروه‏‌ها هستند که بیشتر در صدد [[تأمین منافع]] مادی خود بوده‏‌اند؛ نه برطرف ساختن کاستی‌‏ها و موانع رشد و [[شکوفایی]] [[انسان‌‏ها]].
#'''[[شکست]] و ناکامی حکومت‏‌ها و نظام‎‏های سیاسی‏:''' مشکلات دائمی [[جهان]] (جنگ‌‏ها، ستیزش‏ها، نابرابری‏‌ها، ناامنی‌‏ها، بیدادگری‏‌ها و ...)؛ نیازها و خواسته‌‏های ضروری [[بشر]] (در زمینه رشد [[اقتصادی]]، ارتباطات، بهداشت، رفع [[فقر]] مادی و معنوی و ...)؛ ایده‌‏ها و آرمان‌‏های همیشگی [[بشر]] ([[صلح]]، [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[آرامش]]، تعالی روحی و معنوی و ...)؛ تجارب گذشته [[انسان‌‏ها]] (در ضعف و [[ناتوانی]] دولت‏‌ها و حکومت‌‏ها و فراوانی مشکلات) و ... باعث خواست آگاهانه و طلب عاشقانه [[ظهور منجی]] و [[مصلح]] الهی از سوی بیشتر [[انسان‌‏ها]] است. در واقع همه حکومت‌‏ها، گروه‌‏ها، اندیشه‌‏ها و مکاتب، تمامی ترفندها و برنامه‌‏های خود را برای رفع کاستی‏‌های [[جامعه بشری]] به کار می‌‏گیرند؛ ولی به [[دلایل]] مختلف موفّق به این کار نمی‌‏شوند. روشن است که عامل بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌‏های [[جوامع]]، خود حکومت‏‌ها و مکاتب و گروه‏‌ها هستند که بیشتر در صدد [[تأمین منافع]] مادی خود بوده‏‌اند؛ نه برطرف ساختن کاستی‌‏ها و موانع رشد و [[شکوفایی]] [[انسان‌‏ها]].
:::::#'''[[فلسفه]] [[تاریخ]] و معناداری آن‏:''' براساس [[فلسفه]] نظری [[تاریخ]] [[ظهور]] [[منجی موعود]]، فرجام متعالی و شکوهمند [[آینده جهان]] و سرمنزل متعالی و متکامل [[تاریخ]] بشری است. بر این اساس روند طولانی ‏مدت [[تاریخ]]، دارای [[هدف]]، غایت و معنای مشخصی است و آن تحقّق [[جامعه]] [[موعود]] الهی و رسیدن [[بشر]] به اوج [[سعادت]] و کمال مادی و معنوی است. این معناداری [[تاریخ]]، در [[فکر]] و ذهن [[بشر]] سایه انداخته و او را متوجّه فرجام متعالی [[تاریخ]] ساخته است. البته هدفی که [[قرآن]] برای کاروان بشری ترسیم می‌‏کند، [[عبادت]] و [[عبودیت]] و در نتیجه رسیدن به [[قرب الهی]] است و منظور از آن، معنای وسیع و گسترده‌‏ای است که شامل کلیه [[شئون]] زندگی [[انسان]] در روی [[زمین]] می‌‏گردد {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>سوره ذاریات آیه ۵۶</ref>. این ایده در دورانی از [[تاریخ]]، به کمال و تمام تحقّق خواهد یافت و آن [[عصر ظهور]] [[مهدی موعود]] است‏<ref>ر. ك: نگارنده، جستارهایی در مهدویت، صص ۴۲- ۴۸</ref>. پس معناداری [[تاریخ]] و [[کشف]] غایت و [[هدف]] آن، می‌‏تواند منشأ توجّه [[انسان‌‏ها]] به [[ظهور]] [[مصلح بزرگ]] باشد.
#'''[[فلسفه]] [[تاریخ]] و معناداری آن‏:''' براساس [[فلسفه]] نظری [[تاریخ]] [[ظهور]] [[منجی موعود]]، فرجام متعالی و شکوهمند [[آینده جهان]] و سرمنزل متعالی و متکامل [[تاریخ]] بشری است. بر این اساس روند طولانی ‏مدت [[تاریخ]]، دارای [[هدف]]، غایت و معنای مشخصی است و آن تحقّق [[جامعه]] [[موعود]] الهی و رسیدن [[بشر]] به اوج [[سعادت]] و کمال مادی و معنوی است. این معناداری [[تاریخ]]، در [[فکر]] و ذهن [[بشر]] سایه انداخته و او را متوجّه فرجام متعالی [[تاریخ]] ساخته است. البته هدفی که [[قرآن]] برای کاروان بشری ترسیم می‌‏کند، [[عبادت]] و [[عبودیت]] و در نتیجه رسیدن به [[قرب الهی]] است و منظور از آن، معنای وسیع و گسترده‌‏ای است که شامل کلیه [[شئون]] زندگی [[انسان]] در روی [[زمین]] می‌‏گردد {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>سوره ذاریات آیه ۵۶</ref>. این ایده در دورانی از [[تاریخ]]، به کمال و تمام تحقّق خواهد یافت و آن [[عصر ظهور]] [[مهدی موعود]] است‏<ref>ر. ك: نگارنده، جستارهایی در مهدویت، صص ۴۲- ۴۸</ref>. پس معناداری [[تاریخ]] و [[کشف]] غایت و [[هدف]] آن، می‌‏تواند منشأ توجّه [[انسان‌‏ها]] به [[ظهور]] [[مصلح بزرگ]] باشد.
:::::#'''قانون سیر تکاملی جامعه‌‏ها:''' یکی از [[دلایل]] منطقی این موضوع، قانون سیر تکاملی جامعه‌‏ها است. از آن روز که [[انسان]] خود را شناخته، هیچ‏گاه زندگی یکنواختی نداشته است؛ بدین ‏جهت پیشرفت‌‏ها و تحوّلات فراوانی در نوع مسکن، تغذیه، وسیله نقلیه، پوشش و [[علم]] و [[دانش]] او صورت گرفته است. عجیب اینکه به هیچ‏یک از اینها قانع نیست و باز برای وصول به سطحی بالاتر و [[برتر]]، [[تلاش]] و کوشش می‏‌کند. [[عشق]] به [[تکامل]] در درون [[جان]] [[آدمی]]، شعله‌‏ای جاودانه و خاموش ناشدنی است و همچنان [[انسان]] را به سوی جامعه‌‏ای پیش می‌‏برد که تکامل‌‏های [[اخلاقی]]، در کنار تکامل‏‌های مادی قرار گیرد. یکی از بارقه‏‌های [[امید]] [[مردم]] برای رسیدن به آینده‌‏ای روشن و دنیایی پر از [[صلح]] و [[صفا]] و [[برادری]] و [[برابری]] -آن هم با [[ظهور منجی]] موعود- در پرتو قانون تکاملی جامعه‌‏ها روشن می‌‏شود.
#'''قانون سیر تکاملی جامعه‌‏ها:''' یکی از [[دلایل]] منطقی این موضوع، قانون سیر تکاملی جامعه‌‏ها است. از آن روز که [[انسان]] خود را شناخته، هیچ‏گاه زندگی یکنواختی نداشته است؛ بدین ‏جهت پیشرفت‌‏ها و تحوّلات فراوانی در نوع مسکن، تغذیه، وسیله نقلیه، پوشش و [[علم]] و [[دانش]] او صورت گرفته است. عجیب اینکه به هیچ‏یک از اینها قانع نیست و باز برای وصول به سطحی بالاتر و [[برتر]]، [[تلاش]] و کوشش می‏‌کند. [[عشق]] به [[تکامل]] در درون [[جان]] [[آدمی]]، شعله‌‏ای جاودانه و خاموش ناشدنی است و همچنان [[انسان]] را به سوی جامعه‌‏ای پیش می‌‏برد که تکامل‌‏های [[اخلاقی]]، در کنار تکامل‏‌های مادی قرار گیرد. یکی از بارقه‏‌های [[امید]] [[مردم]] برای رسیدن به آینده‌‏ای روشن و دنیایی پر از [[صلح]] و [[صفا]] و [[برادری]] و [[برابری]] -آن هم با [[ظهور منجی]] موعود- در پرتو قانون تکاملی جامعه‌‏ها روشن می‌‏شود.
:::::#'''قانون کنش و واکنش‏‌های تاریخی‏:''' آزمون‏های تاریخی به ما نشان می‏دهد که همواره تحول‏ها و انقلاب‏های وسیع، عکس العمل مستقیم فشارهای قبلی بوده است و شاید هیچ [[انقلاب]] گسترده‏ای در [[جهان]] رخ نداده، مگر اینکه پیش از آن، فشار شدیدی در جهت مخالف وجود داشته است. براساس این قانون می‏توان ثابت کرد که وضع کنونی [[جهان]]، آبستن انقلابی بزرگ و جهانی است. فشار جنگ‏ها، [[مظالم]]، بیدادگری‏ها، تبعیض‏ها و بی‏عدالتی‏ها، توأم با ناکامی و سرخوردگی انسان‏ها، از [[قوانین]] فعلی برای از بین بردن یا کاستن این فشارها، سرانجام واکنش شدید خود را [[آشکار]] خواهد ساخت. در نهایت این خواست‏های واپس‏زده انسانی، در پرتو [[آگاهی]] روزافزون ملّت‏ها، چنان عقده [[اجتماعی]] تشکیل می‏دهد که از نهانگاه ضمیر [[باطن]] [[جامعه]]، با یک جهش برق‏آسا، خود را ظاهر ساخته و سازمان [[نظام]] کنونی [[جوامع]] انسانی را به هم می‏ریزد و طرح نوینی ایجاد می‏کند. این طرح و برنامه انقلابی و گسترده، همان [[قیام]] و [[ظهور]] [[مهدی موعود]] است که در واکنشی قاطعانه و کوبنده در برابر همه تبعیض‏ها، ستمگری‏ها، حقّ‏کشی و فسادگری‏ها است.
#'''قانون کنش و واکنش‏‌های تاریخی‏:''' آزمون‏های تاریخی به ما نشان می‏دهد که همواره تحول‏ها و انقلاب‏های وسیع، عکس العمل مستقیم فشارهای قبلی بوده است و شاید هیچ [[انقلاب]] گسترده‏ای در [[جهان]] رخ نداده، مگر اینکه پیش از آن، فشار شدیدی در جهت مخالف وجود داشته است. براساس این قانون می‏توان ثابت کرد که وضع کنونی [[جهان]]، آبستن انقلابی بزرگ و جهانی است. فشار جنگ‏ها، [[مظالم]]، بیدادگری‏ها، تبعیض‏ها و بی‏عدالتی‏ها، توأم با ناکامی و سرخوردگی انسان‏ها، از [[قوانین]] فعلی برای از بین بردن یا کاستن این فشارها، سرانجام واکنش شدید خود را [[آشکار]] خواهد ساخت. در نهایت این خواست‏های واپس‏زده انسانی، در پرتو [[آگاهی]] روزافزون ملّت‏ها، چنان عقده [[اجتماعی]] تشکیل می‏دهد که از نهانگاه ضمیر [[باطن]] [[جامعه]]، با یک جهش برق‏آسا، خود را ظاهر ساخته و سازمان [[نظام]] کنونی [[جوامع]] انسانی را به هم می‏ریزد و طرح نوینی ایجاد می‏کند. این طرح و برنامه انقلابی و گسترده، همان [[قیام]] و [[ظهور]] [[مهدی موعود]] است که در واکنشی قاطعانه و کوبنده در برابر همه تبعیض‏ها، ستمگری‏ها، حقّ‏کشی و فسادگری‏ها است.
:::::#'''قانون [[انتظار]] عمومی‏:''' در نهاد [[انسان‌‏ها]]، همواره [[عشق]] به [[نیکی]]، [[زیبایی]] و [[آگاهی]] نهفته است. باور به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]]، جزئی از این [[عشق]] و زیباخواهی است. در واقع [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بروز کامل این [[فضایل]] و خوبی‌‏ها است و این مطلوب و خواست همه انسان‌‏های بصیر و پاک‏‌سرشت و نقطه اوج این علاقه و عشق‏‌ورزی است. چگونه ممکن است [[عشق]] به [[تکامل]] همه‌‏جانبه در درون [[جان]] [[انسان]] باشد و چنان انتظاری نداشته باشد! مگر تحقق رشد و کمال نهایی [[جامعه انسانی]] بدون آن امکان‏‌پذیر است؟! احساسات و دستگاه‌‏های وجودی [[انسان]]، نمی‌‏تواند هماهنگ با مجموعه [[عالم هستی]] نباشد؛ زیرا همه [[جهان هستی]] یک واحد به هم پیوسته است و وجود او نمی‌‏تواند از بقیه [[جهان]]، جدا باشد. از این به‏ هم‏‌پیوستگی به خوبی می‏‌توانیم نتیجه بگیریم که اگر انسان‏‌ها [[انتظار مصلح]] بزرگ را می‌‏کشند که [[جهان]] را آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]] و [[نیکی]] می‏‌کند؛ [[دلیل]] بر آن است که چنان نقطه اوجی در [[تکامل]] [[جامعه انسانی]] امکان‏پذیر و عملی است که [[عشق]] و [[انتظار]] آن در درون [[جان]] ما است. عمومیت این [[اعتقاد]] در همه [[مذاهب]]، نشانه دیگری بر اصالت و واقعیت آن است‏<ref>ر. ك: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، حكومت جهانى مهدى، صص ۱۵- ۳۵ و ص ۹۷</ref>.
#'''قانون [[انتظار]] عمومی‏:''' در نهاد [[انسان‌‏ها]]، همواره [[عشق]] به [[نیکی]]، [[زیبایی]] و [[آگاهی]] نهفته است. باور به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]]، جزئی از این [[عشق]] و زیباخواهی است. در واقع [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بروز کامل این [[فضایل]] و خوبی‌‏ها است و این مطلوب و خواست همه انسان‌‏های بصیر و پاک‏‌سرشت و نقطه اوج این علاقه و عشق‏‌ورزی است. چگونه ممکن است [[عشق]] به [[تکامل]] همه‌‏جانبه در درون [[جان]] [[انسان]] باشد و چنان انتظاری نداشته باشد! مگر تحقق رشد و کمال نهایی [[جامعه انسانی]] بدون آن امکان‏‌پذیر است؟! احساسات و دستگاه‌‏های وجودی [[انسان]]، نمی‌‏تواند هماهنگ با مجموعه [[عالم هستی]] نباشد؛ زیرا همه [[جهان هستی]] یک واحد به هم پیوسته است و وجود او نمی‌‏تواند از بقیه [[جهان]]، جدا باشد. از این به‏ هم‏‌پیوستگی به خوبی می‏‌توانیم نتیجه بگیریم که اگر انسان‏‌ها [[انتظار مصلح]] بزرگ را می‌‏کشند که [[جهان]] را آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]] و [[نیکی]] می‏‌کند؛ [[دلیل]] بر آن است که چنان نقطه اوجی در [[تکامل]] [[جامعه انسانی]] امکان‏پذیر و عملی است که [[عشق]] و [[انتظار]] آن در درون [[جان]] ما است. عمومیت این [[اعتقاد]] در همه [[مذاهب]]، نشانه دیگری بر اصالت و واقعیت آن است‏<ref>ر. ك: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، حكومت جهانى مهدى، صص ۱۵- ۳۵ و ص ۹۷</ref>.
:::::#'''اتفاق [[ادیان]] و [[مصلحان]] بشری‏:''' تمام [[ادیان آسمانی]] به [[پیروان]] خود، عصر درخشان و [[سعادت]] عمومی، آینده مشعشع و [[صلح]] جهانی و دوران پرخیر و [[برکت]] را نوید داده‏‌اند که در آن، نگرانی‌‏ها، دلهره‌‏ها و هراس‌‏ها مرتفع شود و به [[یمن]] [[ظهور]] شخصی بزرگ و مردی خدایی -که به تأییدات الهی [[مؤیّد]] است- در روی [[زمین]] منطقه و شهر و دهستان و دهی باقی نماند؛ مگر آنکه در آن بانگ دلنواز [[توحید]] بلند شود و [[روشنایی]] [[یکتاپرستی]]، [[تاریکی]] [[شرک]] را زایل سازد و [[علم]] و [[عدل]] و [[راستی]] و [[امانت]]، چهره [[جهان]] ‏آرای خود را بنمایانند و همه ‏جا را منوّر سازند. این [[موعود]] عزیز برحسب استوارترین و صحیح‏ترین مصادر اسلامی، [[خلیفه]] دوازدهم [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}} و دوازدهمین [[رهبر]] و [[امام]] بعد از آن [[حضرت]] است. [[القاب]] مشهورش در بین [[مسلمین]]، [[مهدی]]، [[قائم]]، [[منتظر]]، [[صاحب الامر]]، [[صاحب الزمان]] و [[بقیة اللّه]] است. در زبان‌‏های دیگر، [[مسیحا]]، گرزاسبه، وشینو، ارتود، مهمید و ... خوانده شده است‏<ref>ر. ك: [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطف‌الله]]، امامت و مهدويت، ج ۲، ص ۱۳۵- ۱۴۴</ref>. پس می‌‏توان گفت: تقریبا همه کسانی که در این زمینه [[مطالعه]] دارند، متفق‌‏اند که تمام [[اقوام]] [[جهان]]، در [[انتظار]] یک [[رهبر]] بزرگ انقلابی به سر می‌‏برند که هرکدام او را به نامی می‌‏نامند؛ ولی همگی در اوصاف کلی و اصول برنامه‌‏های انقلابی او اتفاق دارند.
#'''اتفاق [[ادیان]] و [[مصلحان]] بشری‏:''' تمام [[ادیان آسمانی]] به [[پیروان]] خود، عصر درخشان و [[سعادت]] عمومی، آینده مشعشع و [[صلح]] جهانی و دوران پرخیر و [[برکت]] را نوید داده‏‌اند که در آن، نگرانی‌‏ها، دلهره‌‏ها و هراس‌‏ها مرتفع شود و به [[یمن]] [[ظهور]] شخصی بزرگ و مردی خدایی -که به تأییدات الهی [[مؤیّد]] است- در روی [[زمین]] منطقه و شهر و دهستان و دهی باقی نماند؛ مگر آنکه در آن بانگ دلنواز [[توحید]] بلند شود و [[روشنایی]] [[یکتاپرستی]]، [[تاریکی]] [[شرک]] را زایل سازد و [[علم]] و [[عدل]] و [[راستی]] و [[امانت]]، چهره [[جهان]] ‏آرای خود را بنمایانند و همه ‏جا را منوّر سازند. این [[موعود]] عزیز برحسب استوارترین و صحیح‏ترین مصادر اسلامی، [[خلیفه]] دوازدهم [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}} و دوازدهمین [[رهبر]] و [[امام]] بعد از آن [[حضرت]] است. [[القاب]] مشهورش در بین [[مسلمین]]، [[مهدی]]، [[قائم]]، [[منتظر]]، [[صاحب الامر]]، [[صاحب الزمان]] و [[بقیة اللّه]] است. در زبان‌‏های دیگر، [[مسیحا]]، گرزاسبه، وشینو، ارتود، مهمید و ... خوانده شده است‏<ref>ر. ك: [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطف‌الله]]، امامت و مهدويت، ج ۲، ص ۱۳۵- ۱۴۴</ref>. پس می‌‏توان گفت: تقریبا همه کسانی که در این زمینه [[مطالعه]] دارند، متفق‌‏اند که تمام [[اقوام]] [[جهان]]، در [[انتظار]] یک [[رهبر]] بزرگ انقلابی به سر می‌‏برند که هرکدام او را به نامی می‌‏نامند؛ ولی همگی در اوصاف کلی و اصول برنامه‌‏های انقلابی او اتفاق دارند.
:::::#'''ابتنای بر [[قرآن]] و حدیث‏:''' اصل [[مهدویت]]، مبتنی بر [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] است که دلالت بر [[پیروزی]] و فلاح و [[غلبه]] [[سپاه]] [[خدا]] دارند. این [[آیات]] علاوه بر آنکه بر استقرار [[دین خدا]] در سراسر [[زمین]] و آینده درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارک و [[تفاسیر]] و [[احادیث]]، به تحوّل بی‌‏سابقه و بی‏‌نظیر و انقلابی که به [[رهبری]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] انجام خواهد گرفت، [[تفسیر]] شده است. آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>سوره مائده آیه ۵۶</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}<ref>سوره صافات آیه ۱۷۲</ref>؛ {{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>سوره انفال آیه ۷</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>سوره فتح آیه ۲۸</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ}}<ref>سوره قصص آیه ۵</ref> علاوه بر [[آیات قرآن]]، [[مهدویت]] و تمامی [[فروع]] و جزئیات آن، مبتنی بر [[احادیث]] معتبر و [[متواتر]] است؛ زیرا کتاب‏‌های [[حدیث]] و [[صحاح]] و مسانید و اصول [[سنت]] و [[شیعه]] در این زمینه، از حد احصا و شمارش خارج است. بر این اساس نیز اصل [[مهدویت]] مورد [[اتفاق مسلمانان]] و [[اجماع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۶، ۲۲.</ref>.
#'''ابتنای بر [[قرآن]] و حدیث‏:''' اصل [[مهدویت]]، مبتنی بر [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] است که دلالت بر [[پیروزی]] و فلاح و [[غلبه]] [[سپاه]] [[خدا]] دارند. این [[آیات]] علاوه بر آنکه بر استقرار [[دین خدا]] در سراسر [[زمین]] و آینده درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارک و [[تفاسیر]] و [[احادیث]]، به تحوّل بی‌‏سابقه و بی‏‌نظیر و انقلابی که به [[رهبری]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] انجام خواهد گرفت، [[تفسیر]] شده است. آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>سوره مائده آیه ۵۶</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}<ref>سوره صافات آیه ۱۷۲</ref>؛ {{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>سوره انفال آیه ۷</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>سوره فتح آیه ۲۸</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ}}<ref>سوره قصص آیه ۵</ref> علاوه بر [[آیات قرآن]]، [[مهدویت]] و تمامی [[فروع]] و جزئیات آن، مبتنی بر [[احادیث]] معتبر و [[متواتر]] است؛ زیرا کتاب‏‌های [[حدیث]] و [[صحاح]] و مسانید و اصول [[سنت]] و [[شیعه]] در این زمینه، از حد احصا و شمارش خارج است. بر این اساس نیز اصل [[مهدویت]] مورد [[اتفاق مسلمانان]] و [[اجماع]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۶، ۲۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۰: خط ۹۰:
::::::[[انتظار]]، امری فطری است و [[معرفت]] فطری در وجود [[انسان]]، دو مرکز و کانون دارد: یکی، [[دل]] و روان و دیگری، [[عقل]] و [[خرد]]. [[فطرت]] در قلمرو [[دل]] و روان را "احساسی و گرایشی" و در ساحت [[عقل]] و [[خرد]] را "ادراکی و [[عقلی]]" می‌نامند<ref>ربانی گلپایگانی، معرفت دینی از منظر معرفت‌شناسی، ص ۳۲.</ref>
::::::[[انتظار]]، امری فطری است و [[معرفت]] فطری در وجود [[انسان]]، دو مرکز و کانون دارد: یکی، [[دل]] و روان و دیگری، [[عقل]] و [[خرد]]. [[فطرت]] در قلمرو [[دل]] و روان را "احساسی و گرایشی" و در ساحت [[عقل]] و [[خرد]] را "ادراکی و [[عقلی]]" می‌نامند<ref>ربانی گلپایگانی، معرفت دینی از منظر معرفت‌شناسی، ص ۳۲.</ref>
::::::گرایش‌های فطری دارای خصوصیاتی است که چند تا را برمی‌شمریم:  
::::::گرایش‌های فطری دارای خصوصیاتی است که چند تا را برمی‌شمریم:  
:::::# [[فهم]] و [[ادراک]] درونی، [[نیازمند]] [[دلیل]] نیست و بدون [[برهان]] فهمیده می‌شود؛  
# [[فهم]] و [[ادراک]] درونی، [[نیازمند]] [[دلیل]] نیست و بدون [[برهان]] فهمیده می‌شود؛  
:::::# در همه افراد هست؛  
# در همه افراد هست؛  
:::::# در همه ادوار وجود دارد؛  
# در همه ادوار وجود دارد؛  
:::::# در همه محیطها، [[اقوام]] و [[جوامع]] دیده می‌شود؛  
# در همه محیطها، [[اقوام]] و [[جوامع]] دیده می‌شود؛  
:::::# قابل سلب و نفی کلی از [[انسان]] نیست؛  
# قابل سلب و نفی کلی از [[انسان]] نیست؛  
:::::# عوامل خارجی، در اصل وجود و عدم آن تأثیر ندارند، ولی در فعلیّت و عدم فعلیّت و شدت و [[ضعف]] آن نقش دارند؛  
# عوامل خارجی، در اصل وجود و عدم آن تأثیر ندارند، ولی در فعلیّت و عدم فعلیّت و شدت و [[ضعف]] آن نقش دارند؛  
::::::[[انتظار]]، عقیده‌ای است که [[خداوند]] در نهاد و [[درون انسان]] قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همه [[اقوام]] و [[ملت‌ها]] و دایمی بودن آن در وجود [[انسان]]، دلیلی بر فطری بودن [[انتظار]] است<ref>دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تعلیم و تربیت، ج اول، ص ۴۷۴. </ref>»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]، ص 256-257.</ref>  
::::::[[انتظار]]، عقیده‌ای است که [[خداوند]] در نهاد و [[درون انسان]] قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همه [[اقوام]] و [[ملت‌ها]] و دایمی بودن آن در وجود [[انسان]]، دلیلی بر فطری بودن [[انتظار]] است<ref>دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تعلیم و تربیت، ج اول، ص ۴۷۴. </ref>»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]، ص 256-257.</ref>  
}}
}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش