وحی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
آنچه مسلم است و از [[قرآن کریم]] فهمیده میشود، این است که [[وحی]] به سه صورت انجام میگرفته است: | آنچه مسلم است و از [[قرآن کریم]] فهمیده میشود، این است که [[وحی]] به سه صورت انجام میگرفته است: | ||
#به وسیله القای مستقیم در [[قلب]] [[پیامبر]]؛ | |||
#با [[القا]] از پشت پرده و [[حجاب]]، به طوری که [[پیامبر]]، شخص [[متکلم]] را نمیدیده است؛ | |||
#از طریق [[فرشتگان]]، که به نظر و نگاه [[پیامبر]] میآمدند، و گاه نامرئی بودند. [[قرآن کریم]] در این مورد میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}<ref>«و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است» سوره شوری، آیه ۵۱.</ref>. | |||
[[دانش]] و [[آگاهی]] [[بشر]]، [[قادر]] به [[درک]] واقعیت [[وحی]] نیست؛ تنها چیزی که ما میدانیم این است که میتوان به کمک [[دلایل عقلی]] و شواهد [[قرآنی]] و [[روایی]] ویژگیها و خصوصیاتی را برای [[وحی]] ذکر کرد که تا اندازهای پرده از چهره [[غیبی]] این پدیده ماورایی کنار رود و اذهان غبارآلود ما [[آدمیان]] خاکی با این هدیّت آسمانی آشنا شود. از این رو برای آشنایی – ولو بسیار سطحی و زمینی – با این [[نعمت]] بزرگ [[الهی]]، به دو ویژگی عمده که از مقوّمات آن به شمار میروند، اشاره میکنیم: | [[دانش]] و [[آگاهی]] [[بشر]]، [[قادر]] به [[درک]] واقعیت [[وحی]] نیست؛ تنها چیزی که ما میدانیم این است که میتوان به کمک [[دلایل عقلی]] و شواهد [[قرآنی]] و [[روایی]] ویژگیها و خصوصیاتی را برای [[وحی]] ذکر کرد که تا اندازهای پرده از چهره [[غیبی]] این پدیده ماورایی کنار رود و اذهان غبارآلود ما [[آدمیان]] خاکی با این هدیّت آسمانی آشنا شود. از این رو برای آشنایی – ولو بسیار سطحی و زمینی – با این [[نعمت]] بزرگ [[الهی]]، به دو ویژگی عمده که از مقوّمات آن به شمار میروند، اشاره میکنیم: | ||
# [[دریافت وحی]] از سوی [[پیامبران]]، از نوع دریافتهای حضوری بوده است. میدانیم که [[علوم]] و [[ادراکات]] [[آدمی]] به دو دسته کلّی قابل تقسیم هستند: حصولی و حضوری. در [[علوم حصولی]] همیشه صورت ادراکی، بین عالم و معلوم، واسطه و فاصله میشود؛ یعنی، قوّه درّاکه [[آدمی]] مستقیماً با خود واقع سر و کار ندارد، بلکه صورتی از آن را مییابد. امّا در [[علم حضوری]]، شخص عالم، عین معلوم را مییابد؛ یعنی، خود واقعیت را دریافت میکند و نه صورت [[ذهنی]] آن را. [[احساس]] درد یا [[گرسنگی]] و به طور کلی، حالات [[روانی]] و [[روحی]]، از این نوعند<ref>برای توضیح بیشتر، ر.ک: آموزش فلسفه، ج۱، ص۱۵۲-۱۷۱.</ref>. با توجه به این توضیح، باید گفت که [[ادراک]] [[وحی]] و دریافت و تلقی آن هم از قبیل [[علم حضوری]] است؛ زیرا که "[[پیغمبر]] [[وحی]] را از [[راه]] [[فکر]] – که اکتسابی است- دریافت نمیکند"<ref>راهنماشناسی، ص۱۴.</ref>. بلکه "کسی که استعداد دریافت آن را داشته باشد واجد یک [[حقیقت]] [[علمی]] میشود که حضوراً آن را مییابد و [[ارتباط]] آن را با وحیکننده - خواه فرشتهای واسطه باشد یا نباشد - [[مشاهده]] میکند"<ref>آموزش عقاید، ج۱-۲، ص۲۶۴.</ref>. | |||
#ویژگی دوم پدیده [[وحی]] که در واقع، نتیجه ویژگی اول میباشد - خطاناپذیری آن است؛ یعنی مانند [[ادراکات]] [[حسی]] و [[عقلی]] نیست که در معرض [[خطا]] و [[اشتباه]] باشد. چرا که [[تلقی وحی]] یعنی یک دریافت [[غیبی]] و [[باطنی]] که از قبیل [[علم حضوری]] است و در [[علم حضوری]]، هیچ گونه [[خطا]] و اشتباهی [[راه]] ندارد؛ زیرا که [[خطا]] و [[اشتباه]] تنها در واسطه بین عالم و معلوم امکان تحقق دارد؛ در حالی که در [[علم حضوری]]، بین عالم و معلوم چیزی واسطه نمیشود. اصلاً مقسم صحیح و [[خطا]] [[ادراک]] حصولی است<ref>راهنماشناسی، ص۱۷.</ref> [نه حضوری. بنابراین، امکان [[خطا]] و [[اشتباه]] در خود [[وحی]] نمیرود و همچنین] کسی که به او [[وحی]] میشود، هیچگاه [[شک]] نمیکند که آیا به من [[وحی]] شده یا [[خطا]] میکنم<ref>راهنماشناسی، ص۱۵-۱۶؛ و همچنین ر.ک: التمهید، ج۱، ص۸۲.</ref>»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۹۳-۹۵.</ref>. | |||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == |