آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۴۴
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#)) |
||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
«در مورد [[علم غیب]] که میگویید [[امامان]]{{عم}} یا [[پیامبر]]{{صل}} بر آن مطلع بودند، در مورد این آیات چه میگویید: | «در مورد [[علم غیب]] که میگویید [[امامان]]{{عم}} یا [[پیامبر]]{{صل}} بر آن مطلع بودند، در مورد این آیات چه میگویید: | ||
::::::آیات مورد سؤال: | ::::::آیات مورد سؤال: | ||
#{{متن قرآن|وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>« و چون موسی به نزد قومش خشمگین اندوهناک بازگشت گفت: در نبودن من از من بد جانشینی کردید؛ آیا از فرمان پروردگارتان پیش افتادید؟! (این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت، به سوی خود میکشید. (برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند پس دشمنان را به سرزنش من برنیانگیز و مرا با گروه ستمبارگان مگمار!»؛ سوره اعراف، آیه۱۵۰.</ref> | |||
#{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا* فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا* فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا}}<ref>« و (یاد کن) آنگاه را که موسی به شاگرد خود گفت: پا از رفتن باز نکشم تا به جای بههمپیوستن دو دریا برسم یا آنکه روزگاری دراز راه بپیمایم.- و چون به جایگاه بههمپیوستن آن دو (دریا) رسیدند ماهی خود را فراموش کردند و (ماهی) راه خود را در دریا سرازیر در پیش گرفت-و چون (از آنجا) گذشتند، (موسی) به شاگرد خود گفت: چاشتمان را بیاور که به راستی از این سفر خویش خستگی دیدهایم»؛ سوره کهف، آیه۶۰و۶۱و۶۲.</ref> | |||
#{{متن قرآن|قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى* فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَى* قُلْنَا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الأَعْلَى}}<ref>«گفت: (خیر) بلکه شما بیفکنید! ناگهان از (اثر) جادوی آنان به نظرش آمد که ریسمانها و چوبدستهایشان میشتابد- پس، موسی در خویش ترسی یافت-گفتیم: نترس! که بیگمان این تویی که برتری»؛ سوره طه، آیه۶۶و۶۷و۶۸.</ref> | |||
#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۱۶ سوره مائده علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ]]}}<ref>«و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانستهای، تو آنچه در درون من است میدانی و من آنچه در ذات توست نمیدانم، بیگمان این تویی که بسیار داننده نهانهایی»؛ سوره مائده، آیه۱۱۶.</ref> | |||
::::::اینکه گفته میشود [[انبیا]] و [[ائمه]] {{ع}} دارای علم غیب هستند؛ اوّلاً منظور این است که آنان مورد تعلیم خداوند متعال هستند و خداوند متعال آنها را بر هر چه خود از امور غیبی صلاح بداند آگاه میکند. لذا اگر در موردی برخی از [[انبیا]] {{ع}} اظهار بی اطّلاعی نمودند به این معناست که در آن مورد خداوند متعال آنان را از غیب آگاه نساخته است. کما اینکه در آیه ۶۷ و ۶۸ سوره طه که از آن سؤال فرمودهاید [[حضرت موسی]] ترسید که مردم در اثر سحر ساحران فریفته شوند ولی خدا به او خبر داد که نگران نباش چرا که تو برتر و پیروز هستی. ثانیاً علم غیب داشتن انبیاء به این معنی نیست که آنان بر هر امر غیبی علم داشتهاند؛ بلکه هر کدام از آنان به حسب مرتبه خود عالم به برخی از امور غیبی بودهاند؛ و علم غیب آنها اغلب به عنوان یکی از معجزات آنها بوده است که گاه آن را به امر خدا ظاهر مینمودند تا نبوّت خود را اثبات نمایند. | ::::::اینکه گفته میشود [[انبیا]] و [[ائمه]] {{ع}} دارای علم غیب هستند؛ اوّلاً منظور این است که آنان مورد تعلیم خداوند متعال هستند و خداوند متعال آنها را بر هر چه خود از امور غیبی صلاح بداند آگاه میکند. لذا اگر در موردی برخی از [[انبیا]] {{ع}} اظهار بی اطّلاعی نمودند به این معناست که در آن مورد خداوند متعال آنان را از غیب آگاه نساخته است. کما اینکه در آیه ۶۷ و ۶۸ سوره طه که از آن سؤال فرمودهاید [[حضرت موسی]] ترسید که مردم در اثر سحر ساحران فریفته شوند ولی خدا به او خبر داد که نگران نباش چرا که تو برتر و پیروز هستی. ثانیاً علم غیب داشتن انبیاء به این معنی نیست که آنان بر هر امر غیبی علم داشتهاند؛ بلکه هر کدام از آنان به حسب مرتبه خود عالم به برخی از امور غیبی بودهاند؛ و علم غیب آنها اغلب به عنوان یکی از معجزات آنها بوده است که گاه آن را به امر خدا ظاهر مینمودند تا نبوّت خود را اثبات نمایند. | ||