معجزات امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#))
خط ۴۴: خط ۴۴:


«در [[آخرالزمان]] هر چند [[مردم]] برای روی کارآمدن دولتی قدرتمند ودر عین حال پشتیبان ستمدیدگان، لحظه شماری می‌کنند، ولی به بسیاری از [[دولت]] هایی که روی کار می‌آیند، خوش بین نیستند وسخن هر حزب وگروهی را نمی‌پذیرند واصولاً کسی را قادر نمی‌دانند که بتواند [[نظم]] را به [[جامعه جهانی]] بازگرداند و دنیای پرآشوب را سامان بخشد. از این رو، مدّعی بازگشت [[نظم]] به [[جامعه]] وگسترش [[امنیت]] در [[جهان]]، باید دارای توانی فوق توان دیگر [[انسان‌ها]] باشد واثبات این مطلب نیاز به نشان دادن [[کرامات]] وکارهای [[خارق العاده]] دارد وشاید برای این است که [[حضرت مهدی]]{{ع}} در آغاز [[ظهور]]، دست به یک سلسله [[کرامات]] ومعجزات می‌زند؛ به پرنده در حال پرواز اشاره می‌کند واو فوراً فرود می‌آید ودر [[دست حضرت]] قرار می‌گیرد. چوب خشک را در [[زمین]] بایر فرو می‌برد وآن چوب بی درنگ سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. با این کارها به [[مردم]] ثابت می‌شود که سرو کار آنان با شخصیتی است که [[آسمان]] و [[زمین]] به امر [[خداوند]] در [[اختیار]] و تحت [[فرمان]] اوست. این [[کرامات]] نویدی برای مردمی‌است که سال‌ها وبلکه قرن‌ها خود را زیر فشار وقهر [[آسمان]] وزمین می‌دیدند. مردمی‌که از بالای سر، مورد تهاجم هواپیماها وموشک‌ها قرار گرفته، میلیون‌ها [[قربانی]] داده‌اند وقدرتی را نمی‌یافتند که مانع آن همه تجاوزات گردد؛ ولی اینک خود را در برابر شخصیتی می‌بینند که [[آسمان]] وزمین وآن چه در آنهاست در [[اختیار]] اویند. مردمی‌ که تا دیروز، چنان در [[قحطی]] به سر می‌بردند که حتی برای تهیه نیازهای اوّلیه زندگی، رنج‌ها ومشکلاتی را متحمّل می‌شدند ودر اثر [[خشکسالی]] وکمبود زراعت، در محاصره [[اقتصادی]] شدیدی قرار گرفته بودند، امروز در برابر شخصیتی قرار گرفته اند که با اشاره‌ای [[زمین]] را سبز وخرّم می‌کند وآب وباران را جاری می‌سازد. مردمی‌که دچار بیماری‌های بی‌درمان شده اند، با کسی رو به رو می‌شوند که حتی بیماری‌های غیر قابل درمان را نیز علاج می‌کند و مردگان را زندگی می‌بخشد. این‌ها [[معجزات]] و کراماتی هستند که حکایت از [[توانایی]]، [[صداقت]] و [[حق]] بودن گفته‌های این [[رهبر]] آسمانی دارد. کوتاه سخن آن که جهانیان باور می‌کنند که این نوید دهنده با هیچ یک از مدّعیان پیشین شباهتی ندارد واو همان رهایی بخش واقعی وذخیره الهی و [[مهدی موعود]] است.  [[کرامات]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} گاهی برای رزمندگانش روی می‌دهد که بر ایمانشان می‌افزاید واعتقادشان را استوارتر می‌گرداند وگاه برای [[دشمنان]] ویا [[تردید]] کنندگان است که سبب [[ایمان]] واعتقاد آنان به [[حضرت]] می‌شود. اینک به بخشی از آن [[معجزات]] وکرامات اشاره می‌کنیم:
«در [[آخرالزمان]] هر چند [[مردم]] برای روی کارآمدن دولتی قدرتمند ودر عین حال پشتیبان ستمدیدگان، لحظه شماری می‌کنند، ولی به بسیاری از [[دولت]] هایی که روی کار می‌آیند، خوش بین نیستند وسخن هر حزب وگروهی را نمی‌پذیرند واصولاً کسی را قادر نمی‌دانند که بتواند [[نظم]] را به [[جامعه جهانی]] بازگرداند و دنیای پرآشوب را سامان بخشد. از این رو، مدّعی بازگشت [[نظم]] به [[جامعه]] وگسترش [[امنیت]] در [[جهان]]، باید دارای توانی فوق توان دیگر [[انسان‌ها]] باشد واثبات این مطلب نیاز به نشان دادن [[کرامات]] وکارهای [[خارق العاده]] دارد وشاید برای این است که [[حضرت مهدی]]{{ع}} در آغاز [[ظهور]]، دست به یک سلسله [[کرامات]] ومعجزات می‌زند؛ به پرنده در حال پرواز اشاره می‌کند واو فوراً فرود می‌آید ودر [[دست حضرت]] قرار می‌گیرد. چوب خشک را در [[زمین]] بایر فرو می‌برد وآن چوب بی درنگ سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. با این کارها به [[مردم]] ثابت می‌شود که سرو کار آنان با شخصیتی است که [[آسمان]] و [[زمین]] به امر [[خداوند]] در [[اختیار]] و تحت [[فرمان]] اوست. این [[کرامات]] نویدی برای مردمی‌است که سال‌ها وبلکه قرن‌ها خود را زیر فشار وقهر [[آسمان]] وزمین می‌دیدند. مردمی‌که از بالای سر، مورد تهاجم هواپیماها وموشک‌ها قرار گرفته، میلیون‌ها [[قربانی]] داده‌اند وقدرتی را نمی‌یافتند که مانع آن همه تجاوزات گردد؛ ولی اینک خود را در برابر شخصیتی می‌بینند که [[آسمان]] وزمین وآن چه در آنهاست در [[اختیار]] اویند. مردمی‌ که تا دیروز، چنان در [[قحطی]] به سر می‌بردند که حتی برای تهیه نیازهای اوّلیه زندگی، رنج‌ها ومشکلاتی را متحمّل می‌شدند ودر اثر [[خشکسالی]] وکمبود زراعت، در محاصره [[اقتصادی]] شدیدی قرار گرفته بودند، امروز در برابر شخصیتی قرار گرفته اند که با اشاره‌ای [[زمین]] را سبز وخرّم می‌کند وآب وباران را جاری می‌سازد. مردمی‌که دچار بیماری‌های بی‌درمان شده اند، با کسی رو به رو می‌شوند که حتی بیماری‌های غیر قابل درمان را نیز علاج می‌کند و مردگان را زندگی می‌بخشد. این‌ها [[معجزات]] و کراماتی هستند که حکایت از [[توانایی]]، [[صداقت]] و [[حق]] بودن گفته‌های این [[رهبر]] آسمانی دارد. کوتاه سخن آن که جهانیان باور می‌کنند که این نوید دهنده با هیچ یک از مدّعیان پیشین شباهتی ندارد واو همان رهایی بخش واقعی وذخیره الهی و [[مهدی موعود]] است.  [[کرامات]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} گاهی برای رزمندگانش روی می‌دهد که بر ایمانشان می‌افزاید واعتقادشان را استوارتر می‌گرداند وگاه برای [[دشمنان]] ویا [[تردید]] کنندگان است که سبب [[ایمان]] واعتقاد آنان به [[حضرت]] می‌شود. اینک به بخشی از آن [[معجزات]] وکرامات اشاره می‌کنیم:
::::#'''سخن گفتن پرنده:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حضرت مهدی]]{{ع}} در مسیر حرکت خود به یکی از [[سادات حسنی]] که دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد می‌کند؛ [[حسنی]] در [[مقام]] [[احتجاج]] برمی‌آید وخود را سزاوارتر به [[رهبری]] می‌داند. [[حضرت]] در پاسخ او می‌گوید: من [[مهدی]] هستم. [[حسنی]] می‌پرسد: آیا [[دلیل]] ونشانه‌ای داری تا با تو [[بیعت]] کنم؟ [[حضرت]] به پرنده‌ای که در [[آسمان]] در حال پرواز است، اشاره می‌کند وآن پرنده فرود می‌آید ودر دستان [[حضرت]] قرار می‌گیرد. آن گاه به [[قدرت]] [[خداوند]] لب به سخن می‌گشاید و بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} گواهی می‌دهد. برای [[اطمینان]] بیشتر [[سید حسنی]]، [[امام]]{{ع}} چوب خشکی را به [[زمین]] فرو می‌برد؛ آن چوب سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. بار دیگر، پاره سنگی را از [[زمین]] بر می‌دارد وبا یک فشار آن را [[خرد]] کرده، همانند خمیر نرم می‌کند. [[سید حسنی]] با دیدن آن [[کرامات]] به [[حضرت]] [[ایمان]] می‌آورد. خود وهمه نیروهایش [[تسلیم]] [[امام]]{{ع}} می‌شوند وحضرت او را به عنوان [[فرمانده]] نیروی خط مقدّم می‌گمارد"<ref>عقدالدرر، ص ۹۷، ۱۳۸، ۱۳۹؛ القول المختصر، ص ۱۹؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۵۸</ref>.
#'''سخن گفتن پرنده:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حضرت مهدی]]{{ع}} در مسیر حرکت خود به یکی از [[سادات حسنی]] که دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد می‌کند؛ [[حسنی]] در [[مقام]] [[احتجاج]] برمی‌آید وخود را سزاوارتر به [[رهبری]] می‌داند. [[حضرت]] در پاسخ او می‌گوید: من [[مهدی]] هستم. [[حسنی]] می‌پرسد: آیا [[دلیل]] ونشانه‌ای داری تا با تو [[بیعت]] کنم؟ [[حضرت]] به پرنده‌ای که در [[آسمان]] در حال پرواز است، اشاره می‌کند وآن پرنده فرود می‌آید ودر دستان [[حضرت]] قرار می‌گیرد. آن گاه به [[قدرت]] [[خداوند]] لب به سخن می‌گشاید و بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} گواهی می‌دهد. برای [[اطمینان]] بیشتر [[سید حسنی]]، [[امام]]{{ع}} چوب خشکی را به [[زمین]] فرو می‌برد؛ آن چوب سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. بار دیگر، پاره سنگی را از [[زمین]] بر می‌دارد وبا یک فشار آن را [[خرد]] کرده، همانند خمیر نرم می‌کند. [[سید حسنی]] با دیدن آن [[کرامات]] به [[حضرت]] [[ایمان]] می‌آورد. خود وهمه نیروهایش [[تسلیم]] [[امام]]{{ع}} می‌شوند وحضرت او را به عنوان [[فرمانده]] نیروی خط مقدّم می‌گمارد"<ref>عقدالدرر، ص ۹۷، ۱۳۸، ۱۳۹؛ القول المختصر، ص ۱۹؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۵۸</ref>.
::::#'''جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام]]{{ع}} در شهر [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند و قصد حرکت به [[کوفه]] را دارد، به نیروهایش اعلام می‌کند که کسی [[آب]] وغذا وتوشه راه با خود برندارد. [[حضرت]] {{ع}} سنگ [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} را که به وسیله آن [[دوازده]] چشمه [[آب]] زلال از [[زمین]] جوشاند، همراه دارد. در مسیر راه هر جا توقف می‌کنند، آن سنگ را [[نصب]] می‌کند واز [[زمین]] چشمه‌های [[آب]] می‌جوشد. هر کس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر می‌گردد وهر کس تشنه باشد، سیراب می‌شود. تهیه آذوقه وآب بین راه [[سپاهیان]] به همین ترتیب است تا هنگامی‌که به شهر [[نجف]] برسند؛ در آن جا با [[نصب]] آن سنگ، برای همیشه از [[زمین]] [[آب]] وشیر می‌جوشد که گرسنه وتشنه‌ای را سیر می‌کند"<ref>بصائر الدرجات، ص ۱۸۸؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۸؛ خرائج، ج ۲، ص ۶۹۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۸۵ وج ۵۲، ص ۳۲۴</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[پرچم]] [[پیامبر]]{{صل}} وانگشتر [[سلیمان]] وسنگ وعصای [[موسی]] همراه او خواهد بود. پس به امر [[حضرت]] در بین [[سپاهیان]] اعلام می‌شود که کسی زاد وتوشه برای خود وعلوفه برای چهارپایان بر ندارد. برخی از همراهان می‌گویند: او می‌خواهد ما را به [[هلاکت]] بیندازد ومرکب‌های مان را از [[گرسنگی]] وتشنگی نابود کند. [[اصحاب]] با [[حضرت]] حرکت می‌کنند. به اوّلین جایی که می‌رسند، [[حضرت]] سنگ را بر [[زمین]] می‌کوبد وآب وغذا برای نیروها وعلوفه برای حیوانات بیرون می‌آید واز آن استفاده می‌کنند تا به شهر [[نجف]] می‌رسند"<ref>کمال الدین، ص ۶۷۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۲</ref>.
#'''جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام]]{{ع}} در شهر [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند و قصد حرکت به [[کوفه]] را دارد، به نیروهایش اعلام می‌کند که کسی [[آب]] وغذا وتوشه راه با خود برندارد. [[حضرت]] {{ع}} سنگ [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} را که به وسیله آن [[دوازده]] چشمه [[آب]] زلال از [[زمین]] جوشاند، همراه دارد. در مسیر راه هر جا توقف می‌کنند، آن سنگ را [[نصب]] می‌کند واز [[زمین]] چشمه‌های [[آب]] می‌جوشد. هر کس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر می‌گردد وهر کس تشنه باشد، سیراب می‌شود. تهیه آذوقه وآب بین راه [[سپاهیان]] به همین ترتیب است تا هنگامی‌که به شهر [[نجف]] برسند؛ در آن جا با [[نصب]] آن سنگ، برای همیشه از [[زمین]] [[آب]] وشیر می‌جوشد که گرسنه وتشنه‌ای را سیر می‌کند"<ref>بصائر الدرجات، ص ۱۸۸؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۸؛ خرائج، ج ۲، ص ۶۹۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۸۵ وج ۵۲، ص ۳۲۴</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[پرچم]] [[پیامبر]]{{صل}} وانگشتر [[سلیمان]] وسنگ وعصای [[موسی]] همراه او خواهد بود. پس به امر [[حضرت]] در بین [[سپاهیان]] اعلام می‌شود که کسی زاد وتوشه برای خود وعلوفه برای چهارپایان بر ندارد. برخی از همراهان می‌گویند: او می‌خواهد ما را به [[هلاکت]] بیندازد ومرکب‌های مان را از [[گرسنگی]] وتشنگی نابود کند. [[اصحاب]] با [[حضرت]] حرکت می‌کنند. به اوّلین جایی که می‌رسند، [[حضرت]] سنگ را بر [[زمین]] می‌کوبد وآب وغذا برای نیروها وعلوفه برای حیوانات بیرون می‌آید واز آن استفاده می‌کنند تا به شهر [[نجف]] می‌رسند"<ref>کمال الدین، ص ۶۷۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۲</ref>.
::::#'''[[طی الارض]] و نداشتن سایه:''' [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] از [[نور خداوند]] روشن می‌شود وزمین زیرپای [[مهدی]] به سرعت حرکت می‌کند (واو با سرعت، مسیرها را می‌پیماید) و اوست که سایه نخواهد داشت"<ref>کمال الدین، ص ۳۷۲؛ کفایة الاثر، ص ۳۲۳؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۶؛ ینابیع المودّه، ص ۴۸۹؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷؛ ر. ک: کفایة الاثر، ص ۳۲۴؛ احتجاج، ج ۲، ص ۴۴۹؛ اعلام الوری، ص ۴۰۹؛ خرائج، ج ۳، ص ۱۱۷۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۳</ref>.
#'''[[طی الارض]] و نداشتن سایه:''' [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] از [[نور خداوند]] روشن می‌شود وزمین زیرپای [[مهدی]] به سرعت حرکت می‌کند (واو با سرعت، مسیرها را می‌پیماید) و اوست که سایه نخواهد داشت"<ref>کمال الدین، ص ۳۷۲؛ کفایة الاثر، ص ۳۲۳؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۶؛ ینابیع المودّه، ص ۴۸۹؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷؛ ر. ک: کفایة الاثر، ص ۳۲۴؛ احتجاج، ج ۲، ص ۴۴۹؛ اعلام الوری، ص ۴۰۹؛ خرائج، ج ۳، ص ۱۱۷۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۳</ref>.
::::#'''وسیله انتقال:''' [[امام باقر]]{{ع}} به شخصی به نام سوره فرمود: "[[ذوالقرنین]] مخیر گردید که یکی از دوابرسخت ورام را برگزیند. او [[ابر رام]] برگزید وابر سخت برای [[امام مهدی|حضرت صاحب]]{{ع}} [[ذخیره]] شد". سوره پرسید: [[ابر سخت]] چیست؟ [[حضرت]] فرمود: "ابرهایی که در آن رعد وبرق وآذرخش وصاعقه باشد. هرگاه ابری چنین بود، [[صاحب]] شما بر آن سوار است. بی [[شک]] او [[سوار بر ابر]] می‌شود وبا آن به سوی [[آسمان]] بالا می‌رود وآسمان‌ها وزمین‌های هفت گانه را می‌پیماید؛ همان [[زمین]] هایی که پنج عدد آن مسکونی ودو تای دیگر ویران است"<ref>مفید، اختصاص، ص ۱۹۹؛ بصائر الدرجات، ص ۴۰۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]]، [[ذوالقرنین]] را در [[انتخاب]] بین دو [[ابر سخت]] ورام مخیر کرد. او [[ابر رام]] را برگزید وآن ابری است که در آن رعد وبرق وجود نداشت واگر [[ابر سخت]] را برمی‌گزید، اجازه استفاده از آن را نداشت؛ زیرا [[خداوند]]، [[ابر سخت]] را برای [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[ذخیره]] کرده است"<ref>اختصاص، ص ۳۲۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۲؛ غایة المرام، ص ۷۷</ref>.
#'''وسیله انتقال:''' [[امام باقر]]{{ع}} به شخصی به نام سوره فرمود: "[[ذوالقرنین]] مخیر گردید که یکی از دوابرسخت ورام را برگزیند. او [[ابر رام]] برگزید وابر سخت برای [[امام مهدی|حضرت صاحب]]{{ع}} [[ذخیره]] شد". سوره پرسید: [[ابر سخت]] چیست؟ [[حضرت]] فرمود: "ابرهایی که در آن رعد وبرق وآذرخش وصاعقه باشد. هرگاه ابری چنین بود، [[صاحب]] شما بر آن سوار است. بی [[شک]] او [[سوار بر ابر]] می‌شود وبا آن به سوی [[آسمان]] بالا می‌رود وآسمان‌ها وزمین‌های هفت گانه را می‌پیماید؛ همان [[زمین]] هایی که پنج عدد آن مسکونی ودو تای دیگر ویران است"<ref>مفید، اختصاص، ص ۱۹۹؛ بصائر الدرجات، ص ۴۰۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]]، [[ذوالقرنین]] را در [[انتخاب]] بین دو [[ابر سخت]] ورام مخیر کرد. او [[ابر رام]] را برگزید وآن ابری است که در آن رعد وبرق وجود نداشت واگر [[ابر سخت]] را برمی‌گزید، اجازه استفاده از آن را نداشت؛ زیرا [[خداوند]]، [[ابر سخت]] را برای [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[ذخیره]] کرده است"<ref>اختصاص، ص ۳۲۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۲؛ غایة المرام، ص ۷۷</ref>.
::::#'''کندی حرکت زمان:''' [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "چون [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کند، به سوی [[کوفه]] حرکت می‌نماید. در آن جا هفت سال [[حکومت]] می‌کند که هر سال آن برابر ده سال از سالیان شماست. پس از آن، [[خداوند]] هر چه [[اراده]] کند، انجام می‌دهد". گفته شد چگونه سال‌ها طولانی می‌شود؟ [[امام]] فرمود: "[[خداوند]] به منظومه (وفرشته اداره کننده آن) [[دستور]] می‌دهد که از سرعت خود بکاهد. از این رو، روزها وسال‌ها طولانی می‌شود". گفته شد: می‌گویند اگر کم ترین تغییری در حرکت آنها پدید آید، آنها به هم می‌ریزند وفاسد می‌شوند. [[امام]]{{ع}} فرمود: "این سخن افراد مادّی گرا وکافر به خداست؛ ولی [[مسلمانان]] (که [[عقیده]] به [[خداوند]] گرداننده آنها دارند) چنین سخنی را نمی‌توانند بگویند"<ref>مفید، ارشاد، ص ۳۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۴۰۰</ref>.
#'''کندی حرکت زمان:''' [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "چون [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کند، به سوی [[کوفه]] حرکت می‌نماید. در آن جا هفت سال [[حکومت]] می‌کند که هر سال آن برابر ده سال از سالیان شماست. پس از آن، [[خداوند]] هر چه [[اراده]] کند، انجام می‌دهد". گفته شد چگونه سال‌ها طولانی می‌شود؟ [[امام]] فرمود: "[[خداوند]] به منظومه (وفرشته اداره کننده آن) [[دستور]] می‌دهد که از سرعت خود بکاهد. از این رو، روزها وسال‌ها طولانی می‌شود". گفته شد: می‌گویند اگر کم ترین تغییری در حرکت آنها پدید آید، آنها به هم می‌ریزند وفاسد می‌شوند. [[امام]]{{ع}} فرمود: "این سخن افراد مادّی گرا وکافر به خداست؛ ولی [[مسلمانان]] (که [[عقیده]] به [[خداوند]] گرداننده آنها دارند) چنین سخنی را نمی‌توانند بگویند"<ref>مفید، ارشاد، ص ۳۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۴۰۰</ref>.
::::#'''[[قدرت]] [[تکبیر]]:''' کعب درباره گشودن شهر [[قسطنطنیه]] به دست [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} می‌گوید: [[حضرت]]، [[پرچم]] را به [[زمین]] فرو می‌برد وبه سوی [[آب]] می‌رود تا برای [[نماز صبح]] وضو بگیرد؛ [[آب]] از [[حضرت]] دور می‌شود. [[امام]]{{ع}} [[پرچم]] را بر می‌دارد وبه دنبال [[آب]] حرکت می‌کند تا آن که از آن [[ناحیه]] می‌گذرد. آن گاه [[پرچم]] را در [[زمین]] فرو می‌برد وسپاهیان را فرا می‌خواند و می‌فرماید: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] دریا را برای شما شکافت؛ هم چنان که آن را برای [[بنی اسرائیل]] شکافت". پس [[سپاهیان]] از دریا می‌گذرند ورو به روی شهر [[قسطنطنیه]] قرار می‌گیرند. [[سپاهیان]] ندای [[تکبیر]] سر می‌دهند ودیوارهای شهر به لرزه درمی‌آید. بار دیگر [[تکبیر]] می‌گویند ودوباره دیوارها می‌لرزد. بار سوم که صدا به [[تکبیر]] بلند می‌کنند، دیوارهایی که میان [[دوازده]] بُرج مراقبت هستند، فرو می‌ریزند<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۸</ref>[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} جلوی [[قسطنطنیه]] فرود می‌آید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد. [[حضرت]] هفت [[تکبیر]] می‌گوید ودیوارها فرو می‌ریزد وبا کشتن تعداد بسیاری از [[رومیان]]، آن جا به [[تصرف]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در می‌آید وگروهی نیز به [[اسلام]] رو می‌آورند"<ref>العلل المتناهیه، ج ۲، ص ۸۵۵؛ عقد الدرر، ص ۱۸۰</ref> [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: "... سپس [[حضرت مهدی]] و یارانش به حرکت خود ادامه می‌دهند وبر هیچ دژی از دژهای [[رومیان]] نمی‌گذرند، مگر آن که با گفتن {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏"}} دیوارهای آن فرو می‌ریزد تا آن که در نزدیکی شهر [[قسطنطنیه]] فرود می‌آیند. در آن جا چند [[تکبیر]] می‌گویند وناگهان خلیجی که در مجاورت آن شهر است، خشک می‌شود وآب هایش در [[زمین]] فرو می‌رود ودیوارهای شهر نیز فرو می‌ریزد. از آن جا به سوی شهر [[رومیه]] حرکت می‌کنند وچون به آن جا می‌رسند، [[مسلمانان]] سه [[تکبیر]] می‌گویند وشهر چون رمل وشن نرم - که در برابر تند بادها قرار گرفته باشد - از هم می‌پاشد"<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۹</ref> نیز آن [[حضرت]] می‌فرماید: "... [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به پیش روی خود ادامه می‌دهد تا این که به یکی از شهرهای مشرف به دریا می‌رسد. [[لشکریان]] [[حضرت]] [[تکبیر]] سر می‌دهند ودر پی آن دیوارهای شهر از هم گسیخته شده، فرو می‌ریزند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۱</ref>
#'''[[قدرت]] [[تکبیر]]:''' کعب درباره گشودن شهر [[قسطنطنیه]] به دست [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} می‌گوید: [[حضرت]]، [[پرچم]] را به [[زمین]] فرو می‌برد وبه سوی [[آب]] می‌رود تا برای [[نماز صبح]] وضو بگیرد؛ [[آب]] از [[حضرت]] دور می‌شود. [[امام]]{{ع}} [[پرچم]] را بر می‌دارد وبه دنبال [[آب]] حرکت می‌کند تا آن که از آن [[ناحیه]] می‌گذرد. آن گاه [[پرچم]] را در [[زمین]] فرو می‌برد وسپاهیان را فرا می‌خواند و می‌فرماید: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] دریا را برای شما شکافت؛ هم چنان که آن را برای [[بنی اسرائیل]] شکافت". پس [[سپاهیان]] از دریا می‌گذرند ورو به روی شهر [[قسطنطنیه]] قرار می‌گیرند. [[سپاهیان]] ندای [[تکبیر]] سر می‌دهند ودیوارهای شهر به لرزه درمی‌آید. بار دیگر [[تکبیر]] می‌گویند ودوباره دیوارها می‌لرزد. بار سوم که صدا به [[تکبیر]] بلند می‌کنند، دیوارهایی که میان [[دوازده]] بُرج مراقبت هستند، فرو می‌ریزند<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۸</ref>[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} جلوی [[قسطنطنیه]] فرود می‌آید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد. [[حضرت]] هفت [[تکبیر]] می‌گوید ودیوارها فرو می‌ریزد وبا کشتن تعداد بسیاری از [[رومیان]]، آن جا به [[تصرف]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در می‌آید وگروهی نیز به [[اسلام]] رو می‌آورند"<ref>العلل المتناهیه، ج ۲، ص ۸۵۵؛ عقد الدرر، ص ۱۸۰</ref> [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: "... سپس [[حضرت مهدی]] و یارانش به حرکت خود ادامه می‌دهند وبر هیچ دژی از دژهای [[رومیان]] نمی‌گذرند، مگر آن که با گفتن {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏"}} دیوارهای آن فرو می‌ریزد تا آن که در نزدیکی شهر [[قسطنطنیه]] فرود می‌آیند. در آن جا چند [[تکبیر]] می‌گویند وناگهان خلیجی که در مجاورت آن شهر است، خشک می‌شود وآب هایش در [[زمین]] فرو می‌رود ودیوارهای شهر نیز فرو می‌ریزد. از آن جا به سوی شهر [[رومیه]] حرکت می‌کنند وچون به آن جا می‌رسند، [[مسلمانان]] سه [[تکبیر]] می‌گویند وشهر چون رمل وشن نرم - که در برابر تند بادها قرار گرفته باشد - از هم می‌پاشد"<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۹</ref> نیز آن [[حضرت]] می‌فرماید: "... [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به پیش روی خود ادامه می‌دهد تا این که به یکی از شهرهای مشرف به دریا می‌رسد. [[لشکریان]] [[حضرت]] [[تکبیر]] سر می‌دهند ودر پی آن دیوارهای شهر از هم گسیخته شده، فرو می‌ریزند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۱</ref>
::::#'''عبور از [[آب]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "پدرم فرمود: هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند... سپاهیانی را به شهر [[قسطنطنیه]] می‌فرستد. آن گاه که به خلیج برسند، جمله‌ای بر روی پاهای خود می‌نویسند واز روی [[آب]] می‌گذرند. [[رومیان]] چون این [[معجزه]] وعظمت را می‌بینند، به یک دیگر می‌گویند: وقتی [[سپاهیان]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} این چنین باشند، خود [[حضرت]] چگونه خواهد بود! از این رو، درها را بر روی آنان می‌گشایند و [[سپاهیان]] [[حضرت]] وارد شهر شده، در آن جا [[فرمانروایی]] می‌کنند"<ref>نعمانی، غیبة، ص ۱۵۹؛ دلائل الامامه، ص ۲۴۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵</ref>
#'''عبور از [[آب]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "پدرم فرمود: هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند... سپاهیانی را به شهر [[قسطنطنیه]] می‌فرستد. آن گاه که به خلیج برسند، جمله‌ای بر روی پاهای خود می‌نویسند واز روی [[آب]] می‌گذرند. [[رومیان]] چون این [[معجزه]] وعظمت را می‌بینند، به یک دیگر می‌گویند: وقتی [[سپاهیان]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} این چنین باشند، خود [[حضرت]] چگونه خواهد بود! از این رو، درها را بر روی آنان می‌گشایند و [[سپاهیان]] [[حضرت]] وارد شهر شده، در آن جا [[فرمانروایی]] می‌کنند"<ref>نعمانی، غیبة، ص ۱۵۹؛ دلائل الامامه، ص ۲۴۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵</ref>
::::#'''شفای بیماران:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پرچم‌ها]] را به اهتزاز درمی‌آورد ومعجزات خود را آشکار می‌کند وبه [[اذن خداوند]] چیزهایی را از نیستی به وجود می‌آورد. بیماران دچار پیسی وخوره را شفا می‌دهد ومردگان را زنده، وزندگان را می‌میراند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۹</ref>.
#'''شفای بیماران:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پرچم‌ها]] را به اهتزاز درمی‌آورد ومعجزات خود را آشکار می‌کند وبه [[اذن خداوند]] چیزهایی را از نیستی به وجود می‌آورد. بیماران دچار پیسی وخوره را شفا می‌دهد ومردگان را زنده، وزندگان را می‌میراند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۹</ref>.
::::#'''عصای [[حضرت موسی|موسی]] در دست:''' [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "[[عصای موسی]] متعلّق به [[آدم]] بوده است که به شعیب ([[پیامبر]]) رسیده وپس از او به [[موسی بن عمران]] داده شده است. آن عصا نزد ماست وبه تازگی که من آن را دیدم، هنوز سبز بود؛ مانند روزی که از درخت جدایش کردند. چون از آن عصا سؤال شود، سخن می‌گوید وآن برای [[قائم]] ما آماده است وآن چه [[موسی]] با آن کرد، [[حضرت قائم]] نیز با آن انجام می‌دهد وهر چه بدان عصا [[دستور]] داده شود، انجام می‌دهد وهرجا افکنده شود، جادوها را می‌بلعد"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۵۱؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۲</ref>.
#'''عصای [[حضرت موسی|موسی]] در دست:''' [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "[[عصای موسی]] متعلّق به [[آدم]] بوده است که به شعیب ([[پیامبر]]) رسیده وپس از او به [[موسی بن عمران]] داده شده است. آن عصا نزد ماست وبه تازگی که من آن را دیدم، هنوز سبز بود؛ مانند روزی که از درخت جدایش کردند. چون از آن عصا سؤال شود، سخن می‌گوید وآن برای [[قائم]] ما آماده است وآن چه [[موسی]] با آن کرد، [[حضرت قائم]] نیز با آن انجام می‌دهد وهر چه بدان عصا [[دستور]] داده شود، انجام می‌دهد وهرجا افکنده شود، جادوها را می‌بلعد"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۵۱؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۲</ref>.
::::#'''ندای ابر:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] می‌کند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است وهرجا برود، آن ابر نیز می‌رود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ کند وبا صدایی رسا وآشکار، ندا می‌دهد، این [[مهدی]] است"<ref>تاریخ موالید الائمه، ص ۲۰۰؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵؛ نوری، کشف الاستار، ص ۶۹</ref>. سرانجام طبق فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "هیچ معجزه‌ای از [[معجزات]] [[پیامبران]] واوصیا نمی‌ماند، مگر آن که [[خداوند]] عزّوجلّ آن را به دست [[قائم]] ما انجام می‌دهد تا [[حجّت]] بر [[دشمنان]] تمام گردد"<ref>خاتون آبادی، اربعین، ص ۶۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۰۰</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی؛ نجم‌الدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۶۱ - ۶۵.</ref>.
#'''ندای ابر:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] می‌کند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است وهرجا برود، آن ابر نیز می‌رود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ کند وبا صدایی رسا وآشکار، ندا می‌دهد، این [[مهدی]] است"<ref>تاریخ موالید الائمه، ص ۲۰۰؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵؛ نوری، کشف الاستار، ص ۶۹</ref>. سرانجام طبق فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "هیچ معجزه‌ای از [[معجزات]] [[پیامبران]] واوصیا نمی‌ماند، مگر آن که [[خداوند]] عزّوجلّ آن را به دست [[قائم]] ما انجام می‌دهد تا [[حجّت]] بر [[دشمنان]] تمام گردد"<ref>خاتون آبادی، اربعین، ص ۶۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۰۰</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی؛ نجم‌الدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۶۱ - ۶۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش