نشانه‌های غیر حتمی ظهور چیستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#))
خط ۲۰: خط ۲۰:


«[[نشانه‌های غیر حتمی ظهور|علایم غیر حتمی ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}}، مقداری از [[خطبه]] مفصل [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} است که به [[خطبه]] "البیان" نامیده شده؛ این [[خطبه]] در بر گیرنده امور بسیار و علایم متفرقه متعددی برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است: [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} روزی بالای [[منبر]] فرمود: "من [[پدر]] [[مهدی]] {{ع}} هستم که در [[آخر الزمان]] [[قیام]] خواهد کرد". [[مالک اشتر]] بلند شد و گفت:‌ای [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}}! چه زمانی [[قائم]] شما، [[قیام]] خواهد کرد؟ پس از آن چیزهایی که در بیان علایم فرمود، این بود: "وای بر شهر [[ری]]<ref>ری؛ شهری درحوالی تهران و ظاهراً مراد از ری در این جا، منطقه تهران است.</ref>، [[کشتار]] بزرگ، [[اسیر]] بردن زنان، کشتن کودکان و از بین بردن مردان که در آن جا روی می‌دهد! وای بر جزیره [[قیس]]<ref>شاید جزیره قیس، جزیزه معروف کیش باشد که درخلیج فارس واقع شده است و نزذیک دبی و بندرعباس است.</ref> از دست مرد مخوف و گمراهانش که آن جا می‌آیند و همه کسانی که آن جا هستند را می‌کشند و [[غارت]] می‌کنند! وای بر اهل بحرین از واقعه‌هایی که بر آنها، پشت سرهم و از هر طرف و از هر مکانی وارد می‌شود که بزرگانشان را می‌گیرند و کوچکان آنها را به [[اسارت]] می‌برند!  
«[[نشانه‌های غیر حتمی ظهور|علایم غیر حتمی ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}}، مقداری از [[خطبه]] مفصل [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} است که به [[خطبه]] "البیان" نامیده شده؛ این [[خطبه]] در بر گیرنده امور بسیار و علایم متفرقه متعددی برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است: [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} روزی بالای [[منبر]] فرمود: "من [[پدر]] [[مهدی]] {{ع}} هستم که در [[آخر الزمان]] [[قیام]] خواهد کرد". [[مالک اشتر]] بلند شد و گفت:‌ای [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}}! چه زمانی [[قائم]] شما، [[قیام]] خواهد کرد؟ پس از آن چیزهایی که در بیان علایم فرمود، این بود: "وای بر شهر [[ری]]<ref>ری؛ شهری درحوالی تهران و ظاهراً مراد از ری در این جا، منطقه تهران است.</ref>، [[کشتار]] بزرگ، [[اسیر]] بردن زنان، کشتن کودکان و از بین بردن مردان که در آن جا روی می‌دهد! وای بر جزیره [[قیس]]<ref>شاید جزیره قیس، جزیزه معروف کیش باشد که درخلیج فارس واقع شده است و نزذیک دبی و بندرعباس است.</ref> از دست مرد مخوف و گمراهانش که آن جا می‌آیند و همه کسانی که آن جا هستند را می‌کشند و [[غارت]] می‌کنند! وای بر اهل بحرین از واقعه‌هایی که بر آنها، پشت سرهم و از هر طرف و از هر مکانی وارد می‌شود که بزرگانشان را می‌گیرند و کوچکان آنها را به [[اسارت]] می‌برند!  
::::#اولین واقعه در جزیره‌ای- که در شاخ شمالی قرار دارد و "سماهیچ" نام دارد- واقع می‌شود.
#اولین واقعه در جزیره‌ای- که در شاخ شمالی قرار دارد و "سماهیچ" نام دارد- واقع می‌شود.
::::#واقعه دوم که در شهر و بین رودخانه و سد- که شاخ شمال غربی شهر است- واقع می‌شود.
#واقعه دوم که در شهر و بین رودخانه و سد- که شاخ شمال غربی شهر است- واقع می‌شود.
::::#بین اُبَله و [[مسجد]].
#بین اُبَله و [[مسجد]].
::::#بین کوه بلند و دو تپه معروف به کوه حنوه.
#بین کوه بلند و دو تپه معروف به کوه حنوه.
::::#سپس به کرخه رو می‌کند.
#سپس به کرخه رو می‌کند.
::::#بین جنگل‌ها و درخت‌های سدر که طرف شط ماحی است.
#بین جنگل‌ها و درخت‌های سدر که طرف شط ماحی است.
::::#در حورتین که آن، مصیبتی بزرگ است.
#در حورتین که آن، مصیبتی بزرگ است.


علامت آنها این است که سر مردی از بزرگان [[عرب]] را در ساحل جزیره و در خانه‌‌اش می‌بُرند؛ آن گاه است که [[عرب]] بر او [[هجوم]] می‌آورند؛ مردان کشته می‌شوند، اموالشان به [[غارت]] برده می‌شود و [[عجم]] بر [[عرب]]، حمله می‌کنند. وای بر اهل "خطه" از واقعه‌های مختلفی که پشت سرهم بر آنها می‌آید! اولش واقعه‌ای در بطحاء- روستایی در عراق-، واقعه‌ای در دبیره- منطقه‌ای در بحرین، واقعه صفصف، واقعه‌ای در ساحل، واقعه‌ای در بازار قصاب‌ها، واقعه‌ای در شاهراه آن، واقعه‌ای بین منطقه زراقه، واقعه‌ای در جراره- منطقه‌ای در عراق-، واقعه مدارس و واقعه دیگری در تاروت. وای بر اهل [[بغداد]] از اهل [[ری]]! و از [[مرگ]]، [[قتل]] و ترسی که تمام [[اهل عراق]] زمانی که [[شمشیر]] بین آنها فرود می‌آید و هر چه [[قدر]] که [[خدا]] بخواهد، کشته می‌شوند! از نشانه‌های آن، این است: هنگامی که [[پادشاه روم]] ضعیف شود و [[عرب]] بر آن جا مسلط شود و آزمایشات مثل [[هجوم]] مورچه‌ها به [[مردم]] [[هجوم]] می‌آورند و در آن زمان، [[عجم]] بر [[عرب]] یورش برده، [[بصره]] را تسخیر می‌کند. [[آگاه]] باشید! وای بر [[فلسطین]] و از آزمایشات- که قابل [[تحمل]] نیستند- بر سر آنان فرود می‌آید! [[آگاه]] باشید! وای بر اهل [[دنیا]] از [[فتنه‌ها]] و بلاهایی که بر سرشان می‌آید! وای بر همه کشورهای غرب، شرق، جنوب و شمال! [[آگاه]] باشید! بعضی از [[مردم]] بر بعضی دیگر مسلط می‌شوند و جنگ‌های دایمی، دامن گیر آنان می‌شود و این به سبب اعمال خودشان است و پروردگارت به [[بندگان]]، [[ظلم]] نمی‌کند"<ref>الزام الناصب؛ ج ۲، صص ۱۸۹- ۱۹۱.</ref>.  
علامت آنها این است که سر مردی از بزرگان [[عرب]] را در ساحل جزیره و در خانه‌‌اش می‌بُرند؛ آن گاه است که [[عرب]] بر او [[هجوم]] می‌آورند؛ مردان کشته می‌شوند، اموالشان به [[غارت]] برده می‌شود و [[عجم]] بر [[عرب]]، حمله می‌کنند. وای بر اهل "خطه" از واقعه‌های مختلفی که پشت سرهم بر آنها می‌آید! اولش واقعه‌ای در بطحاء- روستایی در عراق-، واقعه‌ای در دبیره- منطقه‌ای در بحرین، واقعه صفصف، واقعه‌ای در ساحل، واقعه‌ای در بازار قصاب‌ها، واقعه‌ای در شاهراه آن، واقعه‌ای بین منطقه زراقه، واقعه‌ای در جراره- منطقه‌ای در عراق-، واقعه مدارس و واقعه دیگری در تاروت. وای بر اهل [[بغداد]] از اهل [[ری]]! و از [[مرگ]]، [[قتل]] و ترسی که تمام [[اهل عراق]] زمانی که [[شمشیر]] بین آنها فرود می‌آید و هر چه [[قدر]] که [[خدا]] بخواهد، کشته می‌شوند! از نشانه‌های آن، این است: هنگامی که [[پادشاه روم]] ضعیف شود و [[عرب]] بر آن جا مسلط شود و آزمایشات مثل [[هجوم]] مورچه‌ها به [[مردم]] [[هجوم]] می‌آورند و در آن زمان، [[عجم]] بر [[عرب]] یورش برده، [[بصره]] را تسخیر می‌کند. [[آگاه]] باشید! وای بر [[فلسطین]] و از آزمایشات- که قابل [[تحمل]] نیستند- بر سر آنان فرود می‌آید! [[آگاه]] باشید! وای بر اهل [[دنیا]] از [[فتنه‌ها]] و بلاهایی که بر سرشان می‌آید! وای بر همه کشورهای غرب، شرق، جنوب و شمال! [[آگاه]] باشید! بعضی از [[مردم]] بر بعضی دیگر مسلط می‌شوند و جنگ‌های دایمی، دامن گیر آنان می‌شود و این به سبب اعمال خودشان است و پروردگارت به [[بندگان]]، [[ظلم]] نمی‌کند"<ref>الزام الناصب؛ ج ۲، صص ۱۸۹- ۱۹۱.</ref>.  
خط ۸۰: خط ۸۰:
*«منظور از [[علائم غیر حتمی]]، علائمی است که مشروط به شرایط‌‌‌‌اند، لذا ممکن است شرایط آنها مهیا شود و واقع شوند و ممکن است شراط محقق نشود و واقع نگردند. ضمناً ممکن است بعضی از این [[علائم]] در طول زمان واقع شده و برخی دیگر در آینده واقع گردند، زیرا بسیاری از امور به عنوان [[علائم ظهور]] شمرده شده که سالها پیش واقع شده‌اند، مانند انقراض [[دولت]] [[بنی‌ عباس]]، ولی باید دانست که تنها برخی [[علائم]] "مانند: [[خروج سفیانی]] و [[دجال]] و [[سید حسنی]] و [[ندای آسمانی]]" در ایامی قریب به [[ظهور]] [[حضرت]] رخ می‌دهند و گرنه بسیاری از [[علائم]]، [[علائم]] بعیده هستند که ممکن است بین وقوع آنها و [[ظهور]] [[حضرت]] فاصله‌ای طولانی باشد، منظور [[ائمه]] از بیان این گونه مسائل به عنوان [[علائم]]، این بود که این امور [[قبل از ظهور]] واقع می‌شوند، اما دور یا نزدیک مدنظر نبوده است.  
*«منظور از [[علائم غیر حتمی]]، علائمی است که مشروط به شرایط‌‌‌‌اند، لذا ممکن است شرایط آنها مهیا شود و واقع شوند و ممکن است شراط محقق نشود و واقع نگردند. ضمناً ممکن است بعضی از این [[علائم]] در طول زمان واقع شده و برخی دیگر در آینده واقع گردند، زیرا بسیاری از امور به عنوان [[علائم ظهور]] شمرده شده که سالها پیش واقع شده‌اند، مانند انقراض [[دولت]] [[بنی‌ عباس]]، ولی باید دانست که تنها برخی [[علائم]] "مانند: [[خروج سفیانی]] و [[دجال]] و [[سید حسنی]] و [[ندای آسمانی]]" در ایامی قریب به [[ظهور]] [[حضرت]] رخ می‌دهند و گرنه بسیاری از [[علائم]]، [[علائم]] بعیده هستند که ممکن است بین وقوع آنها و [[ظهور]] [[حضرت]] فاصله‌ای طولانی باشد، منظور [[ائمه]] از بیان این گونه مسائل به عنوان [[علائم]]، این بود که این امور [[قبل از ظهور]] واقع می‌شوند، اما دور یا نزدیک مدنظر نبوده است.  
:::::به هر حال، اموری را که در کتب مربوطه به عنوان [[علائم غیر حتمیه]] نوشته‌اند، عبارتند از:  
:::::به هر حال، اموری را که در کتب مربوطه به عنوان [[علائم غیر حتمیه]] نوشته‌اند، عبارتند از:  
::::#تمامی آنچه در جو [[حاکم]] قبل از [[ظهور]] گفته شد مبنی بر این که [[مردم]] از لحاظ [[عقاید]] و گفتار چگونه خواهند شد، جو [[حاکم]] بر [[جوامع]] چه خواهد بود، [[ظلم و جور]] همه جا را فرا گرفته و [[معصیت خدا]] رائج می‌شود، چون این مسائل در ذیل مطلب دوم بیان شد، از [[نقل]] مکرر آن صرف‌نظر می‌کنیم.  
#تمامی آنچه در جو [[حاکم]] قبل از [[ظهور]] گفته شد مبنی بر این که [[مردم]] از لحاظ [[عقاید]] و گفتار چگونه خواهند شد، جو [[حاکم]] بر [[جوامع]] چه خواهد بود، [[ظلم و جور]] همه جا را فرا گرفته و [[معصیت خدا]] رائج می‌شود، چون این مسائل در ذیل مطلب دوم بیان شد، از [[نقل]] مکرر آن صرف‌نظر می‌کنیم.  
::::#ادعای [[نبوت]] از سوی شصت نفر: در [[روایات]] وارد شده که قبل از [[ظهور]] [[حضرت]] [[ولی عصر]] شصت نفر از کذابین درروی کره [[زمین]] ادعای [[نبوت]] می‌کنند و [[مردم]] را به خود و [[شریعت]] خود می‌خوانند که تاکنون عده‌ای مانند: مسیلمه [[کذاب]]، زنی به نام "سجاج"، [[سید علی محمد باب]] و... [[ادعای نبوت]] کرده‌اند و ممکن است عده‌ای دیگر در اینده چنین ادعایی را داشته باشند.  
#ادعای [[نبوت]] از سوی شصت نفر: در [[روایات]] وارد شده که قبل از [[ظهور]] [[حضرت]] [[ولی عصر]] شصت نفر از کذابین درروی کره [[زمین]] ادعای [[نبوت]] می‌کنند و [[مردم]] را به خود و [[شریعت]] خود می‌خوانند که تاکنون عده‌ای مانند: مسیلمه [[کذاب]]، زنی به نام "سجاج"، [[سید علی محمد باب]] و... [[ادعای نبوت]] کرده‌اند و ممکن است عده‌ای دیگر در اینده چنین ادعایی را داشته باشند.  
::::#ادعای [[امامت]] از سوی [[دوازده نفر]] ازسادات.  
#ادعای [[امامت]] از سوی [[دوازده نفر]] ازسادات.  
::::#[[مسجد]] قرار دادن قبرستان‌ها.  
#[[مسجد]] قرار دادن قبرستان‌ها.  
::::#خرابی شهر [[بغداد]] بعد از آبادی کامل.  
#خرابی شهر [[بغداد]] بعد از آبادی کامل.  
::::#خراب شدن دیوار [[مسجد کوفه]].  
#خراب شدن دیوار [[مسجد کوفه]].  
::::#جریان نهری از شط [[فرات]] از وسط شهر [[کوفه]].  
#جریان نهری از شط [[فرات]] از وسط شهر [[کوفه]].  
::::#آباد شدن شهر [[کوفه]] پس از خراب شدن آن.  
#آباد شدن شهر [[کوفه]] پس از خراب شدن آن.  
::::#جاری شدن نهری از [[فرات]] در شهر [[نجف]].  
#جاری شدن نهری از [[فرات]] در شهر [[نجف]].  
::::#بنا شدن [[قبه]] طلا که شاید منظور قبه‌های طلایی است که بر روی قبرهای [[ائمه]]{{عم}} به وسیله [[سلاطین]] [[شیعه]] بنا شده است.  
#بنا شدن [[قبه]] طلا که شاید منظور قبه‌های طلایی است که بر روی قبرهای [[ائمه]]{{عم}} به وسیله [[سلاطین]] [[شیعه]] بنا شده است.  
::::#ظاهر شدن [[ستاره دنباله‌دار]] در نزدیکی ستاره جدی.  
#ظاهر شدن [[ستاره دنباله‌دار]] در نزدیکی ستاره جدی.  
::::#[[ظهور]] [[قحطی]] شدید، و در بعضی از [[روایات]] [[قحطی]] شدید قبل از [[ظهور]] [[حضرت]] جزء [[علائم حتمیه]] شمرده شده که این خود [[امتحان]] [[سختی]] برای [[مردم]] است. [[امام صادق]]{{ع}} پس از بیان این علامت به [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ}} استشهاد کرده و [[آیه]] را با آن [[امتحان]] تطبیق فرموده است.  
#[[ظهور]] [[قحطی]] شدید، و در بعضی از [[روایات]] [[قحطی]] شدید قبل از [[ظهور]] [[حضرت]] جزء [[علائم حتمیه]] شمرده شده که این خود [[امتحان]] [[سختی]] برای [[مردم]] است. [[امام صادق]]{{ع}} پس از بیان این علامت به [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ}} استشهاد کرده و [[آیه]] را با آن [[امتحان]] تطبیق فرموده است.  
::::#وقوع [[زلزله]] شدید و بروز [[طاعون]]  
#وقوع [[زلزله]] شدید و بروز [[طاعون]]  
::::#تهاجم ملخ.  
#تهاجم ملخ.  
::::#[[خراب شدن بصره]] به دست سیدی معروف به [[صاحب الزنج]].  
#[[خراب شدن بصره]] به دست سیدی معروف به [[صاحب الزنج]].  
::::#[[قتل بیوح]]، یعنی کشتاری وسیع و فراگیر که در اثر [[جنگ‌ها]]، حتی گفته شده که دو سوم [[مردم]] کشته می‌شوند.  
#[[قتل بیوح]]، یعنی کشتاری وسیع و فراگیر که در اثر [[جنگ‌ها]]، حتی گفته شده که دو سوم [[مردم]] کشته می‌شوند.  
::::#تزیین [[قرآن]] و طلاکاری مساجد و تطویل منارات.  
#تزیین [[قرآن]] و طلاکاری مساجد و تطویل منارات.  
::::# [[خروج یمانی]] که از [[یمن]] [[خروج]] می‌کنند و پس از [[خروج]] او [[فتنه]] عظیمی در اطراف [[یمن]] و نواحی آن برپا می‌شود.  
# [[خروج یمانی]] که از [[یمن]] [[خروج]] می‌کنند و پس از [[خروج]] او [[فتنه]] عظیمی در اطراف [[یمن]] و نواحی آن برپا می‌شود.  
::::#[[خروج خراسانی]] که از [[خراسان]] [[خروج]] می‌کند و [[فتنه]] عظیمی در اطراف [[خراسان]] برپا خواهد شد، در بعضی [[روایات]] آمده که [[یمانی]] و [[خراسانی]] و [[سفیانی]] در زمان واحد [[خروج]] می‌کنند و [[یمانی]] [[هدایت]] کننده‌تر از آن دو است و او خلایق را به [[حق]] [[دعوت]] می‌کند. و ده‌ها علامت دیگر گه گفته شد ذکر این نکته لازم است که بسیاری از [[علائم غیر حتمی]] در عالم واقع شده و برخی هم ممکن است در آینده واقع شود.  
#[[خروج خراسانی]] که از [[خراسان]] [[خروج]] می‌کند و [[فتنه]] عظیمی در اطراف [[خراسان]] برپا خواهد شد، در بعضی [[روایات]] آمده که [[یمانی]] و [[خراسانی]] و [[سفیانی]] در زمان واحد [[خروج]] می‌کنند و [[یمانی]] [[هدایت]] کننده‌تر از آن دو است و او خلایق را به [[حق]] [[دعوت]] می‌کند. و ده‌ها علامت دیگر گه گفته شد ذکر این نکته لازم است که بسیاری از [[علائم غیر حتمی]] در عالم واقع شده و برخی هم ممکن است در آینده واقع شود.  
:::::نکته دیگر اینکه معمولاً [[علائم]] و [[نشانه‌های ظهور]]، اغلب در [[روایات]] [[ملاحم و فتن]] آمده است و از [[اخبار غیبی]] هستند که [[فهم]] دقیق آنها و تطبیق صحیح آنها بر مصادیق خارجی، کاری مشکل و در پاره‌ای از آنها برای ما ناممکن است، زیرا گاهی علامتی را در گذشته با مصداقی تطبیق کردند، ولی بعداً نیز همان علامت به وقوع پیوست و باز معلوم نیست که حقیقتاً این مصداق همان علامتی باشد که در [[روایت]] آمده است، لذا پیدا کردن مصداق و [[تطبیق علائم]] ذکرشده در [[روایات]] با آنها کاری بس مشکل است. پس اینکه بعضی از مؤلفان، مانند [[صاحب]] کفایة الموحدین بسیاری از [[علائم غیر حتمیه]] را به حوادثی که واقع شده تطبیق کرده، معلوم نیست که تطبیقی دقیقی باشد و شاید آنچه در [[روایات]] آمده است در آینده واقع شود»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۲۷۹-۲۸۱.</ref>.
:::::نکته دیگر اینکه معمولاً [[علائم]] و [[نشانه‌های ظهور]]، اغلب در [[روایات]] [[ملاحم و فتن]] آمده است و از [[اخبار غیبی]] هستند که [[فهم]] دقیق آنها و تطبیق صحیح آنها بر مصادیق خارجی، کاری مشکل و در پاره‌ای از آنها برای ما ناممکن است، زیرا گاهی علامتی را در گذشته با مصداقی تطبیق کردند، ولی بعداً نیز همان علامت به وقوع پیوست و باز معلوم نیست که حقیقتاً این مصداق همان علامتی باشد که در [[روایت]] آمده است، لذا پیدا کردن مصداق و [[تطبیق علائم]] ذکرشده در [[روایات]] با آنها کاری بس مشکل است. پس اینکه بعضی از مؤلفان، مانند [[صاحب]] کفایة الموحدین بسیاری از [[علائم غیر حتمیه]] را به حوادثی که واقع شده تطبیق کرده، معلوم نیست که تطبیقی دقیقی باشد و شاید آنچه در [[روایات]] آمده است در آینده واقع شود»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۲۷۹-۲۸۱.</ref>.
}}
}}
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


«پاره‌ای از [[نشانه‌ها]] در [[سال ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} یا کمی پیش‌تر از آن به وقوع می‌پیوندند، اما حتمی نیستند؛ یعنی احتمال "[[بداء]]" و تغییر در آن‌ها وجود دارد. بخشی از این علامت‌ها عبارت است از:
«پاره‌ای از [[نشانه‌ها]] در [[سال ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} یا کمی پیش‌تر از آن به وقوع می‌پیوندند، اما حتمی نیستند؛ یعنی احتمال "[[بداء]]" و تغییر در آن‌ها وجود دارد. بخشی از این علامت‌ها عبارت است از:
::::#'''[[مرگ و میرها]]، [[زلزله‌ها]]، [[جنگ‌ها و آشوب‌های داخلی و خارجی]]:''' خشک‌سالی، [[زلزله]] و جنگ‌های خانمان‌سوز داخلی و خارجی، [[مرگ]] و میرهای فراوان به ارمغان می‌آورد و [[جهان]] را به اوج [[بدبختی]] و [[بیداد]] می‌رساند. به [[گواه]] [[روایات]]، دوسوم [[مردم]] نابود می‌شوند و بقیه در [[ستم]] و [[فقر]] و فلاکت، روزگار می‌گذرانند. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} را می‌فرماید: "برامت من بلایی که سخت‌تر از آن شنیده نشده است، نازل می‌شود و [[زمین]] با همه وسعتش بر آن‌ها تنگ می‌گردد"<ref> عمادالدین طبری، بشارة المصطفی، ص۲۵۰.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} نیز فرمود: "[[ظهور]] تحقق نمی‌یابد جز هنگامی که دوسوم [[مردم]] نابود شوند. [[اصحاب]] پرسیدند: پس چه کسی باقی می‌ماند؟ [[حضرت]] فرمود: آیا نمی‌پسندید از ثلث باقی باشید؟!<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳و ۲۰۷.</ref>. در این باره از [[امام صادق]]{{ع}}این گونه [[نقل]] شده است: "پیش از آمدن [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} دو [[مرگ]] گسترده خواهد بود؛ [[مرگ سرخ]] و [[مرگ سفید]]، تا از هفت بخش [[انسان‌ها]]، پنج بخش نابود گردد.<ref>[[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۶۵۵ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۰۷ .</ref>. درباره این حوادث، [[روایات]] بسیار است.<ref> تفصیل روایات این بحث و موضوع بندی آن در موسوعة حضرت امام مهدی{{ع}} و يوم‌الخلاص (كامل سليمان) وجود دارد.</ref>.
#'''[[مرگ و میرها]]، [[زلزله‌ها]]، [[جنگ‌ها و آشوب‌های داخلی و خارجی]]:''' خشک‌سالی، [[زلزله]] و جنگ‌های خانمان‌سوز داخلی و خارجی، [[مرگ]] و میرهای فراوان به ارمغان می‌آورد و [[جهان]] را به اوج [[بدبختی]] و [[بیداد]] می‌رساند. به [[گواه]] [[روایات]]، دوسوم [[مردم]] نابود می‌شوند و بقیه در [[ستم]] و [[فقر]] و فلاکت، روزگار می‌گذرانند. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} را می‌فرماید: "برامت من بلایی که سخت‌تر از آن شنیده نشده است، نازل می‌شود و [[زمین]] با همه وسعتش بر آن‌ها تنگ می‌گردد"<ref> عمادالدین طبری، بشارة المصطفی، ص۲۵۰.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} نیز فرمود: "[[ظهور]] تحقق نمی‌یابد جز هنگامی که دوسوم [[مردم]] نابود شوند. [[اصحاب]] پرسیدند: پس چه کسی باقی می‌ماند؟ [[حضرت]] فرمود: آیا نمی‌پسندید از ثلث باقی باشید؟!<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳و ۲۰۷.</ref>. در این باره از [[امام صادق]]{{ع}}این گونه [[نقل]] شده است: "پیش از آمدن [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} دو [[مرگ]] گسترده خواهد بود؛ [[مرگ سرخ]] و [[مرگ سفید]]، تا از هفت بخش [[انسان‌ها]]، پنج بخش نابود گردد.<ref>[[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۶۵۵ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۰۷ .</ref>. درباره این حوادث، [[روایات]] بسیار است.<ref> تفصیل روایات این بحث و موضوع بندی آن در موسوعة حضرت امام مهدی{{ع}} و يوم‌الخلاص (كامل سليمان) وجود دارد.</ref>.
::::#'''[[خسوف و کسوف]]:''' [[خورشید]] گرفتگی یا ماه گرفتگی عجیب نیست؛ اما آنچه همه محققان پذیرفته‌اند، تحقق [[کسوف]] در اواخر و [[خسوف]] در اواسط ماه قمری است. تا کنون عکس این حالت شنیده نشده و اگر تحقق یابد، بسیار شگفتی آفرین است. براساس [[روایات]]، نزدیک [[زمان ظهور]]، این حادثه رخ خواهد داد؛ یعنی [[خورشید]] گرفتگی در وسط و ماه گرفتگی در اواخر یا اوایل ماه قمری اتفاق می‌افتد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: دو نشانه، اندکی [[پیش از ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ خواهد داد؛ [[خسوف]] در پنجم ماه و [[کسوف]] در پانزدهم. این وضعیت از هبوط [[حضرت آدم]]{{ع}} به [[زمین]] تا آن روز بی‌سابقه است. در آن هنگام، حساب و [[نظام]] ستاره‌شناسان به هم می‌خورد.<ref>[[شیخ صدوق]]، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۵۵ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۰۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع }} می‌فرماید: "[[خورشید]] در پانزدهم [[رمضان]] می‌گیرد و ماه در آخر آن؛ بر خلاف آنچه تا کنون انس گرفته‌اند.<ref>محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۴ و لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشر {{ع}}،ص۴۴۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمودند: به زودی [[خداوند]] این نشانه را خواهد فرستاد: [[خورشید]] از هنگام زوال تا عصر در وسط [[آسمان]] خواهد ماند؛ همه به این نشانه توجه خواهند کرد. آن‌گاه سیمای مردی را در [[خورشید]] می‌بینند و نام و نشانش را خواهند [[شناخت]]. این نشانه پرشکوه در [[عهد]] [[سفیانی]] خواهد بود<ref> بحارالانوار، ص ۲۲۱ و سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوي القربی، ج ۳، ص ۱۶۴.</ref>. برخی معتقدند، مراد سیمای [[حضرت مسیح]]{{ع }} است که در [[خورشید]] [[آشکار]] می‌شود؛ او از [[آسمان]] فرود می‌آید، با حسب و [[نسب]] شناخته می‌شود و دیگر کسی درباره‌اش [[تردید]] نمی‌کند. هم چنین در [[روایات]] آمده است: "در زمان قریب به [[ظهور]]، كف دستی در [[آسمان]] ظاهر می‌شود.<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۳۳.</ref>
#'''[[خسوف و کسوف]]:''' [[خورشید]] گرفتگی یا ماه گرفتگی عجیب نیست؛ اما آنچه همه محققان پذیرفته‌اند، تحقق [[کسوف]] در اواخر و [[خسوف]] در اواسط ماه قمری است. تا کنون عکس این حالت شنیده نشده و اگر تحقق یابد، بسیار شگفتی آفرین است. براساس [[روایات]]، نزدیک [[زمان ظهور]]، این حادثه رخ خواهد داد؛ یعنی [[خورشید]] گرفتگی در وسط و ماه گرفتگی در اواخر یا اوایل ماه قمری اتفاق می‌افتد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: دو نشانه، اندکی [[پیش از ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ خواهد داد؛ [[خسوف]] در پنجم ماه و [[کسوف]] در پانزدهم. این وضعیت از هبوط [[حضرت آدم]]{{ع}} به [[زمین]] تا آن روز بی‌سابقه است. در آن هنگام، حساب و [[نظام]] ستاره‌شناسان به هم می‌خورد.<ref>[[شیخ صدوق]]، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۵۵ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۰۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع }} می‌فرماید: "[[خورشید]] در پانزدهم [[رمضان]] می‌گیرد و ماه در آخر آن؛ بر خلاف آنچه تا کنون انس گرفته‌اند.<ref>محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۴ و لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشر {{ع}}،ص۴۴۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمودند: به زودی [[خداوند]] این نشانه را خواهد فرستاد: [[خورشید]] از هنگام زوال تا عصر در وسط [[آسمان]] خواهد ماند؛ همه به این نشانه توجه خواهند کرد. آن‌گاه سیمای مردی را در [[خورشید]] می‌بینند و نام و نشانش را خواهند [[شناخت]]. این نشانه پرشکوه در [[عهد]] [[سفیانی]] خواهد بود<ref> بحارالانوار، ص ۲۲۱ و سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوي القربی، ج ۳، ص ۱۶۴.</ref>. برخی معتقدند، مراد سیمای [[حضرت مسیح]]{{ع }} است که در [[خورشید]] [[آشکار]] می‌شود؛ او از [[آسمان]] فرود می‌آید، با حسب و [[نسب]] شناخته می‌شود و دیگر کسی درباره‌اش [[تردید]] نمی‌کند. هم چنین در [[روایات]] آمده است: "در زمان قریب به [[ظهور]]، كف دستی در [[آسمان]] ظاهر می‌شود.<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۳۳.</ref>
::::#'''[[بارش بسیار باران]]:''' در [[زمان ظهور]]، [[بارانی بی‌سابقه]] فرو می‌بارد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌گاه که هنگامه [[قیام]] فرا رسد، [[بارانی بی‌همانند]] بر [[مردم]] می‌بارد؛ [[بارانی که نظیر آن دیده نشده]] است.<ref> علی حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۹ و شیخ علی کورائی، معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۴،ص ۷۹ .</ref> [[شیخ مفید]] در توضیح این پدیده می‌گوید: آن‌گاه سلسله [[نشانه‌های ظهور]]، با ۲۴ روز [[باران پیاپی]] و [[باران فراوان|فراوان]] پایان می‌پذیرد. [[خداوند]] به وسیله آن، [[زمین]] را پس از مردنش زنده می‌سازد و برکاتش را [[آشکار]] می‌سازد.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸ .</ref>
#'''[[بارش بسیار باران]]:''' در [[زمان ظهور]]، [[بارانی بی‌سابقه]] فرو می‌بارد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌گاه که هنگامه [[قیام]] فرا رسد، [[بارانی بی‌همانند]] بر [[مردم]] می‌بارد؛ [[بارانی که نظیر آن دیده نشده]] است.<ref> علی حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۹ و شیخ علی کورائی، معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۴،ص ۷۹ .</ref> [[شیخ مفید]] در توضیح این پدیده می‌گوید: آن‌گاه سلسله [[نشانه‌های ظهور]]، با ۲۴ روز [[باران پیاپی]] و [[باران فراوان|فراوان]] پایان می‌پذیرد. [[خداوند]] به وسیله آن، [[زمین]] را پس از مردنش زنده می‌سازد و برکاتش را [[آشکار]] می‌سازد.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸ .</ref>
::::#'''[[سید هاشمی]]:''' برخی از محققان، [[سید هاشمی]] را همان "[[نفس زکیه]]" پنداشته‌اند<ref> ر.ک: سیدمحمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۰۰.</ref> در حالی که پیش‌تر بیان کردیم، "[[نفس زکیه]]" در [[مسجدالحرام]] و بین [[رکن و مقام]] به [[شهادت]] می‌رسد. البته بعضی از [[روایت‌ها]] "[[سید حسنی]]" و "[[سید خراسانی]]" را نیز [[نفس زکیه]] خوانده‌اند. این [[سید]] که [[حسنی تبار]] است، اندکی پیش از [[قتل]] [[نفس زکیه]] در [[مکه]]، هم‌زمان با یورش [[سپاه سفیانی]] به [[عراق]] و نیز رسیدن [[سپاه خراسانی]] از طریق قصر شیرین و خانقین بدان سامان، به [[شهادت]] می‌رسد. [[سید هاشمی]] مورد تأیید و [[ستایش]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} است. [[سید حسنی]] با [[سید خراسانی]] تفاوت دارد؛ براساس پاره‌ای [[روایات]]، [[سید خراسانی]] "[[سید حسینی|حسینی]]" است و یک ماه بعد از کشته شدن "[[سید حسنی]]"، [[تسلیم]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} شده و با او [[بیعت]] می‌کند. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: گویا دو [[سید حسنی]] و [[سید حسینی|حسینی]] را با خود می‌بینم که هر دو ، آن [[پرچم هدایت]] را به اهتزاز در می‌آورند. [[سید حسینی]] آن را به [[امام]]{{ع}} [[تسلیم]] و با او [[بیعت]] می‌کند.<ref> کامل سليمان، يوم الخلاص، ص ۱۰۲۶ .</ref> [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} نیز فرموده است: مردی [[هاشمی]] با هفتادتن از [[بندگان]] [[شایسته]] [[خدا]] در [[پشت کوفه]] کشته می‌شود و [[نفس زکیه]] میان [[رکن و مقام]] به [[قتل]] می‌رسد.<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰ و ۲۷۳ و علی محمد علی دخیل، الامام المهدی{{ع}}،ص۲۳۳.</ref>
#'''[[سید هاشمی]]:''' برخی از محققان، [[سید هاشمی]] را همان "[[نفس زکیه]]" پنداشته‌اند<ref> ر.ک: سیدمحمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۰۰.</ref> در حالی که پیش‌تر بیان کردیم، "[[نفس زکیه]]" در [[مسجدالحرام]] و بین [[رکن و مقام]] به [[شهادت]] می‌رسد. البته بعضی از [[روایت‌ها]] "[[سید حسنی]]" و "[[سید خراسانی]]" را نیز [[نفس زکیه]] خوانده‌اند. این [[سید]] که [[حسنی تبار]] است، اندکی پیش از [[قتل]] [[نفس زکیه]] در [[مکه]]، هم‌زمان با یورش [[سپاه سفیانی]] به [[عراق]] و نیز رسیدن [[سپاه خراسانی]] از طریق قصر شیرین و خانقین بدان سامان، به [[شهادت]] می‌رسد. [[سید هاشمی]] مورد تأیید و [[ستایش]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} است. [[سید حسنی]] با [[سید خراسانی]] تفاوت دارد؛ براساس پاره‌ای [[روایات]]، [[سید خراسانی]] "[[سید حسینی|حسینی]]" است و یک ماه بعد از کشته شدن "[[سید حسنی]]"، [[تسلیم]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} شده و با او [[بیعت]] می‌کند. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: گویا دو [[سید حسنی]] و [[سید حسینی|حسینی]] را با خود می‌بینم که هر دو ، آن [[پرچم هدایت]] را به اهتزاز در می‌آورند. [[سید حسینی]] آن را به [[امام]]{{ع}} [[تسلیم]] و با او [[بیعت]] می‌کند.<ref> کامل سليمان، يوم الخلاص، ص ۱۰۲۶ .</ref> [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} نیز فرموده است: مردی [[هاشمی]] با هفتادتن از [[بندگان]] [[شایسته]] [[خدا]] در [[پشت کوفه]] کشته می‌شود و [[نفس زکیه]] میان [[رکن و مقام]] به [[قتل]] می‌رسد.<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰ و ۲۷۳ و علی محمد علی دخیل، الامام المهدی{{ع}}،ص۲۳۳.</ref>
::::#'''[[خروج سید خراسانی]]:''' [[سید خراسانی]]، [[شیعه]] و پیرو [[خاندان رسالت]] است. او در [[عقیده]] خویش [[استوار]] می‌نماید و از نفوذ گسترده و [[محبوبیت]] مردمی بهره می‌برد. نهضتش را از [[ایران]] آغاز کرده، به [[عراق]] می‌رسد و به [[یاری]] [[ایرانیان]] [[سپاه]] [[سفیانی]] را [[شکست]] می‌دهد.  [[پیامبر خاتم|پیامبراکرم]]{{صل }} فرمود: به زودی عجم‌ها برای بازگشت شما به [[دین]] با شما خواهند جنگید؛ چنان‌که برای پذیرش نخستین [[اسلام]] با آن‌ها جنگیدید. [[خداوند]] دست‌های شما را از آن‌ها پر می‌کند و آنها شیران ژیانی می‌شوند که هرگز از برابر شما نمی‌گریزند و گردن‌های شما را می‌زنند و [[ثروت]] های شما را تحت سیطره خود در می‌آورند.<ref> کامل سليمان، يوم الخلاص، ص۱۰۳۷.</ref>. بر اساس [[روایات]]، [[پرچم]] دار این [[سپاه]] "[[شعیب بن صالح]]" است. او از [[ایران]] به سوی [[عراق]] و [[سوریه]] و سپس [[بیت المقدس]] پیش می‌تازد، با [[سپاه]] [[یمنی]] [[پیمان]] می‌بندد، در نهایت با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کند و خود و سپاهیانش را در [[اختیار]] آن [[حضرت]] قرار می‌دهد. [[پیامبر]]{{صل }} فرمود: پرچم‌های سیاهی که از [[خراسان]] در می‌آید، در [[کوفه]] فرود می‌آید. هنگامی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، این [[پرچم‌ها]] برای [[بیعت]] حضور آن [[حضرت]] گسیل می‌شود.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۲۷۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷.</ref>»<ref>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۶۲-۲۶۶.</ref>.
#'''[[خروج سید خراسانی]]:''' [[سید خراسانی]]، [[شیعه]] و پیرو [[خاندان رسالت]] است. او در [[عقیده]] خویش [[استوار]] می‌نماید و از نفوذ گسترده و [[محبوبیت]] مردمی بهره می‌برد. نهضتش را از [[ایران]] آغاز کرده، به [[عراق]] می‌رسد و به [[یاری]] [[ایرانیان]] [[سپاه]] [[سفیانی]] را [[شکست]] می‌دهد.  [[پیامبر خاتم|پیامبراکرم]]{{صل }} فرمود: به زودی عجم‌ها برای بازگشت شما به [[دین]] با شما خواهند جنگید؛ چنان‌که برای پذیرش نخستین [[اسلام]] با آن‌ها جنگیدید. [[خداوند]] دست‌های شما را از آن‌ها پر می‌کند و آنها شیران ژیانی می‌شوند که هرگز از برابر شما نمی‌گریزند و گردن‌های شما را می‌زنند و [[ثروت]] های شما را تحت سیطره خود در می‌آورند.<ref> کامل سليمان، يوم الخلاص، ص۱۰۳۷.</ref>. بر اساس [[روایات]]، [[پرچم]] دار این [[سپاه]] "[[شعیب بن صالح]]" است. او از [[ایران]] به سوی [[عراق]] و [[سوریه]] و سپس [[بیت المقدس]] پیش می‌تازد، با [[سپاه]] [[یمنی]] [[پیمان]] می‌بندد، در نهایت با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کند و خود و سپاهیانش را در [[اختیار]] آن [[حضرت]] قرار می‌دهد. [[پیامبر]]{{صل }} فرمود: پرچم‌های سیاهی که از [[خراسان]] در می‌آید، در [[کوفه]] فرود می‌آید. هنگامی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، این [[پرچم‌ها]] برای [[بیعت]] حضور آن [[حضرت]] گسیل می‌شود.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص ۲۷۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۷.</ref>»<ref>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۶۲-۲۶۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
| پاسخ‌دهنده = سید مجتبی السادة
| پاسخ‌دهنده = سید مجتبی السادة
| پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::#« '''نمایان شدن بدنی کاملا واضح در قرص [[خورشید]] و دستی که از [[آسمان]] اشاره می‌کند:'''
#« '''نمایان شدن بدنی کاملا واضح در قرص [[خورشید]] و دستی که از [[آسمان]] اشاره می‌کند:'''
::::##'''خارج شدن سروسینه مردی در قرص [[خورشید]]:''' [[امام باقر‌]] {{ع}} ذیل این [[آیه]] که: {{متن قرآن|إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ}}<ref>اگر بخواهیم آیه‌ای را از آسمان بر آنها نازل می‌کنیم که گردن‌های خود را خاضعانه در مقابل آن فرود آورند؛ سوره الشعراء، آیه ۴.</ref>. فرمودند: [[خداوند]] با آنها چنین خواهد کرد؛ [[راوی]] می‌گوید: پرسیدم آنها چه کسانی هستند؟ فرمودند: [[بنی امیه]] و [[پیروان]] آنها منظور [[سفیانی]] و یارانش است‌<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۳؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ المهدی الموعود {{ع}}، ص ۵۳؛ یوم الخلاص، ص ۵۱۷؛ السفیانی، ص ۱۲۱.</ref>. [[راوی]] می‌گوید باز پرسیدم: آن [[آیه]] چیست؟ [[حضرت]] جواب دادند: "ثابت ماندن [[خورشید]] از ظهر تا وقت عصر و خارج شدن سینه و صورت مردی در قرص [[خورشید]] که با حسب و نسبش برای مردم‌ شناخته شده است. اینها در زمان [[سفیانی]] است و پس از آن او و پیروانش هلاک می‌شوند"<ref>{{عربی|" رُكُودُ الشَّمْسِ‏ مَا بَيْنَ‏ زَوَالِ‏ الشَّمْسِ‏ إِلَى‏ وَقْتِ‏ الْعَصْرِ وَ خُرُوجُ صَدْرِ رَجُلٍ وَ وَجْهِهِ فِي عَيْنِ الشَّمْسِ يُعْرَفُ بِحَسَبِهِ وَ نَسَبِهِ ذَلِكَ فِي زَمَانِ السُّفْيَانِيِّ وَ عِنْدَهَا يَكُونُ بَوَارُهُ وَ بَوَارُ قَوْمِهِ "}}الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳؛ بشارة الاسلام، ص ۱۲۰.</ref>. این [[حدیث]] به خوبی [[تبیین]] می‌کند که این علامت پس از [[خروج سفیانی]] است و [[سفیانی]] هم همان‌گونه که بیان شد در [[ماه رجب]] [[خروج]] می‌کند. علاوه بر این، [[امام صادق]]‌ {{ع}} طی [[حدیث]] دیگری تصریح می‌کنند که این نشانه در [[ماه رجب]] واقع می‌شود و فرمودند: "سالی که در آن [[صیحه]] و فریاد آسمانی واقع می‌شود، قبل از آن آیه‌ای در [[ماه رجب]] نمایان خواهد شد"<ref>{{عربی|" الْعَامُ‏ الَّذِي‏ فِيهِ‏ الصَّيْحَةُ قَبْلَهُ‏ الْآيَةُ فِي‏ رَجَبٍ‏ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ وَجْهٌ يَطْلُعُ فِي الْقَمَرِ وَ يَدٌ بَارِزَةٌ"}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۷۲؛ بشارة الاسلام، ص ۱۲۰.</ref>. [[راوی]] می‌گوید: پرسیدم آن [[آیه]] چیست؟ فرمودند: چهره‌ای که در ماه (و به قولی [[خورشید]]) و دستی نمایان، دیده می‌شود. این [[بدن]] کامل و نمایان (سینه و صورت) از آن همان کسی است که نداهای سه‌گانه [[ماه رجب]] را- همانگونه که خواهیم دید- سر خواهد داد. از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] کرده‌اند که ضمن [[حدیثی]] طولانی می‌فرمایند: "...و صدای سومی که [با آن‌] بدنی واضح و نمایان در قرص [[شمس]] دیده می‌شود..." <ref>{{عربی|" وَ الصَّوْتُ‏ الثَّالِثُ‏ يَرَوْنَ‏ بَدَناً بَارِزاً نَحْوَ عَيْنِ‏ الشَّمْسِ‏ هَذَا "}}؛ یوم الخلاص، ص ۵۱۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳ با الفاظی دیگر.</ref>. برخی از [[علما]] معتقدند که این پیکر همان [[بدن]] [[مطهر]] [[امام علی|امیر المؤمنین‌]]{{ع}} است که [[مردم]] ایشان را می‌شناسند. [[شیخ]] [[محمد نجفی]] در کتاب بیان الائمه‌ {{عم}} (ج ۳ ص ۴۸) چنین نظری را بیان می‌کنند. و بعضی دیگر می‌گویند [[حضرت مسیح]]{{ع}} است که این نظر را [[حجة الاسلام]] [[علی کورانی]] در کتاب الممهدون لل[[مهدی]]‌ {{ع}} (ص ۳۷) بیان کرده‌اند که این نظر قابل قبول‌تر به نظر می‌رسد.
##'''خارج شدن سروسینه مردی در قرص [[خورشید]]:''' [[امام باقر‌]] {{ع}} ذیل این [[آیه]] که: {{متن قرآن|إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ}}<ref>اگر بخواهیم آیه‌ای را از آسمان بر آنها نازل می‌کنیم که گردن‌های خود را خاضعانه در مقابل آن فرود آورند؛ سوره الشعراء، آیه ۴.</ref>. فرمودند: [[خداوند]] با آنها چنین خواهد کرد؛ [[راوی]] می‌گوید: پرسیدم آنها چه کسانی هستند؟ فرمودند: [[بنی امیه]] و [[پیروان]] آنها منظور [[سفیانی]] و یارانش است‌<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۳؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ المهدی الموعود {{ع}}، ص ۵۳؛ یوم الخلاص، ص ۵۱۷؛ السفیانی، ص ۱۲۱.</ref>. [[راوی]] می‌گوید باز پرسیدم: آن [[آیه]] چیست؟ [[حضرت]] جواب دادند: "ثابت ماندن [[خورشید]] از ظهر تا وقت عصر و خارج شدن سینه و صورت مردی در قرص [[خورشید]] که با حسب و نسبش برای مردم‌ شناخته شده است. اینها در زمان [[سفیانی]] است و پس از آن او و پیروانش هلاک می‌شوند"<ref>{{عربی|" رُكُودُ الشَّمْسِ‏ مَا بَيْنَ‏ زَوَالِ‏ الشَّمْسِ‏ إِلَى‏ وَقْتِ‏ الْعَصْرِ وَ خُرُوجُ صَدْرِ رَجُلٍ وَ وَجْهِهِ فِي عَيْنِ الشَّمْسِ يُعْرَفُ بِحَسَبِهِ وَ نَسَبِهِ ذَلِكَ فِي زَمَانِ السُّفْيَانِيِّ وَ عِنْدَهَا يَكُونُ بَوَارُهُ وَ بَوَارُ قَوْمِهِ "}}الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳؛ بشارة الاسلام، ص ۱۲۰.</ref>. این [[حدیث]] به خوبی [[تبیین]] می‌کند که این علامت پس از [[خروج سفیانی]] است و [[سفیانی]] هم همان‌گونه که بیان شد در [[ماه رجب]] [[خروج]] می‌کند. علاوه بر این، [[امام صادق]]‌ {{ع}} طی [[حدیث]] دیگری تصریح می‌کنند که این نشانه در [[ماه رجب]] واقع می‌شود و فرمودند: "سالی که در آن [[صیحه]] و فریاد آسمانی واقع می‌شود، قبل از آن آیه‌ای در [[ماه رجب]] نمایان خواهد شد"<ref>{{عربی|" الْعَامُ‏ الَّذِي‏ فِيهِ‏ الصَّيْحَةُ قَبْلَهُ‏ الْآيَةُ فِي‏ رَجَبٍ‏ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ وَجْهٌ يَطْلُعُ فِي الْقَمَرِ وَ يَدٌ بَارِزَةٌ"}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۷۲؛ بشارة الاسلام، ص ۱۲۰.</ref>. [[راوی]] می‌گوید: پرسیدم آن [[آیه]] چیست؟ فرمودند: چهره‌ای که در ماه (و به قولی [[خورشید]]) و دستی نمایان، دیده می‌شود. این [[بدن]] کامل و نمایان (سینه و صورت) از آن همان کسی است که نداهای سه‌گانه [[ماه رجب]] را- همانگونه که خواهیم دید- سر خواهد داد. از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] کرده‌اند که ضمن [[حدیثی]] طولانی می‌فرمایند: "...و صدای سومی که [با آن‌] بدنی واضح و نمایان در قرص [[شمس]] دیده می‌شود..." <ref>{{عربی|" وَ الصَّوْتُ‏ الثَّالِثُ‏ يَرَوْنَ‏ بَدَناً بَارِزاً نَحْوَ عَيْنِ‏ الشَّمْسِ‏ هَذَا "}}؛ یوم الخلاص، ص ۵۱۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۳ با الفاظی دیگر.</ref>. برخی از [[علما]] معتقدند که این پیکر همان [[بدن]] [[مطهر]] [[امام علی|امیر المؤمنین‌]]{{ع}} است که [[مردم]] ایشان را می‌شناسند. [[شیخ]] [[محمد نجفی]] در کتاب بیان الائمه‌ {{عم}} (ج ۳ ص ۴۸) چنین نظری را بیان می‌کنند. و بعضی دیگر می‌گویند [[حضرت مسیح]]{{ع}} است که این نظر را [[حجة الاسلام]] [[علی کورانی]] در کتاب الممهدون لل[[مهدی]]‌ {{ع}} (ص ۳۷) بیان کرده‌اند که این نظر قابل قبول‌تر به نظر می‌رسد.
::::##'''دستی که در [[آسمان]] ظاهر می‌شود و اشاره می‌کند: این [[حق]] است‌ این [[حق]] است‌:''' بعضی از [[روایات]] این نشانه را از [[علایم حتمی]] شمرده‌اند: [[امام صادق]]‌ {{ع}} در [[حدیثی]] بلند و طولانی فرمودند: "و دستی که از [[آسمان]] طلوع کرده و نمایان می‌شود از [[علایم حتمی]] است"<ref>{{عربی|" وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ "}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۲۰؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۸۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۹؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶.</ref>. آن [[حضرت]] در [[تبیین]] علامت‌های روز [[موعود]] هم این‌چنین می‌فرمایند: "نشانه آن‌روز دستی است از [[آسمان]] بر [[حکومت]] و [[امیر]] آن زمان دلالت کرده که [[مردم]] به آن خواهند نگریست" <ref>{{عربی|" أمارة ذلک الیوم، إن کفا من السماء مدلاة ینظر إلیها الناس‌ "}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ یوم الخلاص، ص ۵۴۱.</ref>. چقدر [[امامان]] بزرگوار‌ {{عم}} بلند مرتبه‌اند که صدها سال قبل ما را از این جریانات باخبر کردند. [[بدن]] و دست معجزه‌ای [[الهی]] است و درحالی‌که [[انسان]] در عصر کنونی ثابت کرد می‌تواند صحبتهایش را با اختراعات و اکتشافات و [[علم]] خویش از سطح ماه به [[زمین]] منتقل کند و از آنها بیشتر قدرت‌نمایی کند. از خداوندی که مسلما از مخلوقاتش داناتر و تواناتر است، این مطلب، خیلی عجیب و غیر قابل تصور، نخواهد بود.
##'''دستی که در [[آسمان]] ظاهر می‌شود و اشاره می‌کند: این [[حق]] است‌ این [[حق]] است‌:''' بعضی از [[روایات]] این نشانه را از [[علایم حتمی]] شمرده‌اند: [[امام صادق]]‌ {{ع}} در [[حدیثی]] بلند و طولانی فرمودند: "و دستی که از [[آسمان]] طلوع کرده و نمایان می‌شود از [[علایم حتمی]] است"<ref>{{عربی|" وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ "}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۲۰؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۶۸۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۹؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶.</ref>. آن [[حضرت]] در [[تبیین]] علامت‌های روز [[موعود]] هم این‌چنین می‌فرمایند: "نشانه آن‌روز دستی است از [[آسمان]] بر [[حکومت]] و [[امیر]] آن زمان دلالت کرده که [[مردم]] به آن خواهند نگریست" <ref>{{عربی|" أمارة ذلک الیوم، إن کفا من السماء مدلاة ینظر إلیها الناس‌ "}}؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ یوم الخلاص، ص ۵۴۱.</ref>. چقدر [[امامان]] بزرگوار‌ {{عم}} بلند مرتبه‌اند که صدها سال قبل ما را از این جریانات باخبر کردند. [[بدن]] و دست معجزه‌ای [[الهی]] است و درحالی‌که [[انسان]] در عصر کنونی ثابت کرد می‌تواند صحبتهایش را با اختراعات و اکتشافات و [[علم]] خویش از سطح ماه به [[زمین]] منتقل کند و از آنها بیشتر قدرت‌نمایی کند. از خداوندی که مسلما از مخلوقاتش داناتر و تواناتر است، این مطلب، خیلی عجیب و غیر قابل تصور، نخواهد بود.
::::#'''نداهای سه‌گانه‌:''' سه [[ندای آسمانی]] را همه در [[ماه رجب]] می‌شنوند:
#'''نداهای سه‌گانه‌:''' سه [[ندای آسمانی]] را همه در [[ماه رجب]] می‌شنوند:
::::##{{عربی|" أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ‏ عَلَى‏ الْقَوْمِ‏ الظَّالِمِينَ‏ "}}<ref>بدانید لعنت خدا شامل حال جمعیت ظالم و ستمکار می‌شود.</ref>
##{{عربی|" أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ‏ عَلَى‏ الْقَوْمِ‏ الظَّالِمِينَ‏ "}}<ref>بدانید لعنت خدا شامل حال جمعیت ظالم و ستمکار می‌شود.</ref>
::::## {{عربی|" يَا مَعَاشِرَ الْمُؤْمِنِين‏‏ "}} {{متن قرآن|أَزِفَتِ الآزِفَةُ}}<ref>سوره نجم، آیه ۵۸.</ref>؛<ref>ای گروه مؤمنان قیامت (ظهور) نزدیک شده است‌آزفة امری است که به نزدیکی وصف می‌شده و یا واقعا نزدیک شدنی بوده است (ر.ک: علامه مجلسی، سه رساله درباره حجة ابن العسکری {{ع}}، ص ۱۵۸.) که این لفظ در قرآن به معنای قیامت به کار رفته و در اینجا منظور ظهور حضرت مهدی {{ع}}، می‌باشد. (م.)</ref>.
## {{عربی|" يَا مَعَاشِرَ الْمُؤْمِنِين‏‏ "}} {{متن قرآن|أَزِفَتِ الآزِفَةُ}}<ref>سوره نجم، آیه ۵۸.</ref>؛<ref>ای گروه مؤمنان قیامت (ظهور) نزدیک شده است‌آزفة امری است که به نزدیکی وصف می‌شده و یا واقعا نزدیک شدنی بوده است (ر.ک: علامه مجلسی، سه رساله درباره حجة ابن العسکری {{ع}}، ص ۱۵۸.) که این لفظ در قرآن به معنای قیامت به کار رفته و در اینجا منظور ظهور حضرت مهدی {{ع}}، می‌باشد. (م.)</ref>.
::::## [[بدن]] [[آشکار]] و نمایانی ندا می‌دهد: {{عربی|" الا ان الله بعث مهدی آل‌ محمد {{صل}} للقضاء [[علی]] الظالمین‏‏ "}}<ref>بدانید که خداوند مهدی آل محمد {{صل}} را برای نابود کردن ستمکاران برانگیخت و فرستاد.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} طی [[حدیثی]] طولانی فرمودند: "ندایی می‌آید که هردور و نزدیکی آن را می‌شنود؛ برای [[مؤمنان]] [[رحمت]] و برای [[کافران]] [[عذاب]] است"<ref>{{عربی|" قَدْ نُودُوا نِدَاءً يَسْمَعُهُ‏ مَنْ‏ بِالْبُعْدِ كَمَا يَسْمَعُهُ‏ مَنْ‏ بِالْقُرْبِ‏ يَكُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ فَقُلْتُ بِأَبِي وَ أُمِّي أَنْتَ وَ مَا ذَلِكَ النِّدَاءُ قَالَ ثَلَاثَةُ أَصْوَاتٍ فِي رَجَبٍ أَوَّلُهَا  {{متن قرآن|أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ}} ‏ وَ الثَّانِي‏  {{متن قرآن|أَزِفَتِ الْآزِفَةُ}}  يَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الثَّالِثُ يَرَوْنَ يَداً بَارِزاً مَعَ قَرْنِ الشَّمْسِ يُنَادِي أَلَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ فُلَاناً عَلَى هَلَاكِ الظَّالِمِينَ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَأْتِي الْمُؤْمِنِينَ الْفَرَجُ وَ يَشْفِي اللَّهُ صُدُورَهُمْ-  {{متن قرآن|وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ}} ‏‏ "}}</ref>. [[حسن بن محبوب]] که [[راوی]] است، می‌گوید: به [[حضرت]] عرض کردم: [[پدر]] و مادرم به فدایتان؛ آن ندا چیست؟ فرمودند: سه ندا در [[رجب]] خواهد بود. اولین آنها چنین است: بدانید که [[لعنت خدا]] شامل [[ستمکاران]] می‌شود و دومین آنها:‌ای گروه [[مؤمنین]] [[قیامت]] ([[ظهور]]) نزدیک شده است و سومین بدنی آشکارا در قرص [[خورشید]]، مشاهده می‌شود که ندا درمی‌دهد: [[خداوند]] فلان بن فلان را برای هلاک و نابودی [[ستمکاران]] برانگیخته است و در این زمان [[فرج]] و گشایش‌ [[مؤمنین]] خواهد آمد و [[خداوند]] سینه‌هایشان را شفا داده و [[سختی]] و [[غم]] و غصه را از قلبهایشان می‌زداید". قریب به این مضمون هم از [[امام باقر‌]] {{ع}} [[نقل]] شده است که فرموده‌اند: "[[خداوند]] تبارک و تعالی با پدید آوردن این [[آیات]]، انکارکنندگان را مبهوت و متحیر خواهد کرد"<ref>{{عربی|" و سیبهت الله المنکرین حین حدوث هذه الآیات "}}</ref> و [[امام صادق]]‌ {{ع}} چنین می‌فرمایند که: "سالی که در آن [[صیحه آسمانی]] واقع می‌شود پیش از آن آیه‌ای در [[رجب]] خواهد بود. از ایشان پرسیدند: آن [[آیه]] چیست؟ فرمودند: چهره‌ای که در ماه نمایان می‌شود و دستی که آشکارا اشاره می‌کند و ندایی که از [[آسمان]] هرکس آن را به زبان خویش می‌شنود"<ref>{{عربی|" الْعَامُ‏ الَّذِي‏ فِيهِ‏ الصَّيْحَةُ قَبْلَهُ الْآيَةُ فِي رَجَبٍ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ وَجْهٌ يَطْلُعُ فِي الْقَمَرِ وَ يَدٌ بَارِزَةٌ وَ نِدَاءٌ مِنَ السَّمَاءِ حَتَّى يَسْمَعَهُ‏ أَهْلُ‏ الْأَرْضِ‏ كُلُ‏ أَهْلِ‏ لُغَةٍ بِلُغَتِهِمْ‏ "}}؛الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ یوم الخلاص، ص ۵۴۱.</ref>. با توجه به آنچه گفته شد می‌توانیم میان [[ندا]] و [[صیحه]] تفاوت قایل شویم، چراکه [[صیحه]] در [[ماه رمضان]] واقع می‌شود و به شکل ندای [[جبرئیل‌]]{{ع}} است؛ در حالی‌ که نداهای سه‌گانه در [[ماه رجب]] پدید می‌آیند و ندای چهارم در ماه [[محرم]] و روز [[ظهور]] [[حضرت]] خواهد بود و به خلاف نداهای چهارگانه در ماه‌های [[رجب]] و [[محرم]]، [[صیحه]] [[ماه رمضان]] در زمره علایم محتوم به شمار آمده است.
## [[بدن]] [[آشکار]] و نمایانی ندا می‌دهد: {{عربی|" الا ان الله بعث مهدی آل‌ محمد {{صل}} للقضاء [[علی]] الظالمین‏‏ "}}<ref>بدانید که خداوند مهدی آل محمد {{صل}} را برای نابود کردن ستمکاران برانگیخت و فرستاد.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} طی [[حدیثی]] طولانی فرمودند: "ندایی می‌آید که هردور و نزدیکی آن را می‌شنود؛ برای [[مؤمنان]] [[رحمت]] و برای [[کافران]] [[عذاب]] است"<ref>{{عربی|" قَدْ نُودُوا نِدَاءً يَسْمَعُهُ‏ مَنْ‏ بِالْبُعْدِ كَمَا يَسْمَعُهُ‏ مَنْ‏ بِالْقُرْبِ‏ يَكُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ فَقُلْتُ بِأَبِي وَ أُمِّي أَنْتَ وَ مَا ذَلِكَ النِّدَاءُ قَالَ ثَلَاثَةُ أَصْوَاتٍ فِي رَجَبٍ أَوَّلُهَا  {{متن قرآن|أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ}} ‏ وَ الثَّانِي‏  {{متن قرآن|أَزِفَتِ الْآزِفَةُ}}  يَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الثَّالِثُ يَرَوْنَ يَداً بَارِزاً مَعَ قَرْنِ الشَّمْسِ يُنَادِي أَلَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ فُلَاناً عَلَى هَلَاكِ الظَّالِمِينَ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَأْتِي الْمُؤْمِنِينَ الْفَرَجُ وَ يَشْفِي اللَّهُ صُدُورَهُمْ-  {{متن قرآن|وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ}} ‏‏ "}}</ref>. [[حسن بن محبوب]] که [[راوی]] است، می‌گوید: به [[حضرت]] عرض کردم: [[پدر]] و مادرم به فدایتان؛ آن ندا چیست؟ فرمودند: سه ندا در [[رجب]] خواهد بود. اولین آنها چنین است: بدانید که [[لعنت خدا]] شامل [[ستمکاران]] می‌شود و دومین آنها:‌ای گروه [[مؤمنین]] [[قیامت]] ([[ظهور]]) نزدیک شده است و سومین بدنی آشکارا در قرص [[خورشید]]، مشاهده می‌شود که ندا درمی‌دهد: [[خداوند]] فلان بن فلان را برای هلاک و نابودی [[ستمکاران]] برانگیخته است و در این زمان [[فرج]] و گشایش‌ [[مؤمنین]] خواهد آمد و [[خداوند]] سینه‌هایشان را شفا داده و [[سختی]] و [[غم]] و غصه را از قلبهایشان می‌زداید". قریب به این مضمون هم از [[امام باقر‌]] {{ع}} [[نقل]] شده است که فرموده‌اند: "[[خداوند]] تبارک و تعالی با پدید آوردن این [[آیات]]، انکارکنندگان را مبهوت و متحیر خواهد کرد"<ref>{{عربی|" و سیبهت الله المنکرین حین حدوث هذه الآیات "}}</ref> و [[امام صادق]]‌ {{ع}} چنین می‌فرمایند که: "سالی که در آن [[صیحه آسمانی]] واقع می‌شود پیش از آن آیه‌ای در [[رجب]] خواهد بود. از ایشان پرسیدند: آن [[آیه]] چیست؟ فرمودند: چهره‌ای که در ماه نمایان می‌شود و دستی که آشکارا اشاره می‌کند و ندایی که از [[آسمان]] هرکس آن را به زبان خویش می‌شنود"<ref>{{عربی|" الْعَامُ‏ الَّذِي‏ فِيهِ‏ الصَّيْحَةُ قَبْلَهُ الْآيَةُ فِي رَجَبٍ قُلْتُ وَ مَا هِيَ قَالَ وَجْهٌ يَطْلُعُ فِي الْقَمَرِ وَ يَدٌ بَارِزَةٌ وَ نِدَاءٌ مِنَ السَّمَاءِ حَتَّى يَسْمَعَهُ‏ أَهْلُ‏ الْأَرْضِ‏ كُلُ‏ أَهْلِ‏ لُغَةٍ بِلُغَتِهِمْ‏ "}}؛الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ یوم الخلاص، ص ۵۴۱.</ref>. با توجه به آنچه گفته شد می‌توانیم میان [[ندا]] و [[صیحه]] تفاوت قایل شویم، چراکه [[صیحه]] در [[ماه رمضان]] واقع می‌شود و به شکل ندای [[جبرئیل‌]]{{ع}} است؛ در حالی‌ که نداهای سه‌گانه در [[ماه رجب]] پدید می‌آیند و ندای چهارم در ماه [[محرم]] و روز [[ظهور]] [[حضرت]] خواهد بود و به خلاف نداهای چهارگانه در ماه‌های [[رجب]] و [[محرم]]، [[صیحه]] [[ماه رمضان]] در زمره علایم محتوم به شمار آمده است.
::::#'''ثابت ماندن [[خورشید]] و [[خسوف]] ماه در شب [[بدر]] (نیمه ماه):''' از علایم غیر حتمی [[سال ظهور]] ثابت ماندن [[خورشید]] و حرکت نکردن آن از ظهر تا هنگام عصر یکی از روزهای [[ماه رجب]] است. همچنین در شب [[بدر]] این ماه، [[خسوف]] و ماه‌گرفتگی رخ خواهد داد. از [[امام بقار|امام پنجم‌]]{{ع}} در مورد این [[آیه]] (اگر بخواهیم از [[آسمان]] بر آنها آیه‌ای نازل می‌کنیم)<ref>{{متن قرآن|إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً...}} سوره شعراء، آیه ۴.</ref> پرسیدند [[حضرت]] فرمودند: "ثابت ماندن [[خورشید]] از ظهر تا هنگام عصر ... که اینها در زمان [[سفیانی]] است و به دنبال آن، او و [[قوم]] و پیروانش هلاک خواهند شد" <ref>{{عربی|" رُكُودُ الشَّمْسِ‏ مَا بَيْنَ‏ زَوَالِ‏ الشَّمْسِ‏ إِلَى‏ وَقْتِ‏ الْعَصْرِ وَ خُرُوجُ صَدْرٍ وَ وَجْهٍ فِي عَيْنِ الشَّمْسِ يُعْرَفُ بِحَسَبِهِ وَ نَسَبِهِ وَ ذَلِكَ فِي زَمَانِ السُّفْيَانِيِّ وَ عِنْدَهَا يَكُونُ بَوَارُهُ وَ بَوَارُ قَوْمِهِ‏ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱.</ref>.
#'''ثابت ماندن [[خورشید]] و [[خسوف]] ماه در شب [[بدر]] (نیمه ماه):''' از علایم غیر حتمی [[سال ظهور]] ثابت ماندن [[خورشید]] و حرکت نکردن آن از ظهر تا هنگام عصر یکی از روزهای [[ماه رجب]] است. همچنین در شب [[بدر]] این ماه، [[خسوف]] و ماه‌گرفتگی رخ خواهد داد. از [[امام بقار|امام پنجم‌]]{{ع}} در مورد این [[آیه]] (اگر بخواهیم از [[آسمان]] بر آنها آیه‌ای نازل می‌کنیم)<ref>{{متن قرآن|إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً...}} سوره شعراء، آیه ۴.</ref> پرسیدند [[حضرت]] فرمودند: "ثابت ماندن [[خورشید]] از ظهر تا هنگام عصر ... که اینها در زمان [[سفیانی]] است و به دنبال آن، او و [[قوم]] و پیروانش هلاک خواهند شد" <ref>{{عربی|" رُكُودُ الشَّمْسِ‏ مَا بَيْنَ‏ زَوَالِ‏ الشَّمْسِ‏ إِلَى‏ وَقْتِ‏ الْعَصْرِ وَ خُرُوجُ صَدْرٍ وَ وَجْهٍ فِي عَيْنِ الشَّمْسِ يُعْرَفُ بِحَسَبِهِ وَ نَسَبِهِ وَ ذَلِكَ فِي زَمَانِ السُّفْيَانِيِّ وَ عِنْدَهَا يَكُونُ بَوَارُهُ وَ بَوَارُ قَوْمِهِ‏ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱.</ref>.
:::::این نشانه به خوبی از [[خروج]] و [[شورش]] [[سفیانی]] در [[ماه رجب]] حکایت می‌کند؛ چرا که این علامت در زمان او اتفاق می‌افتد. سکون [[خورشید]] در [[آسمان]] هرچند برای مدت کمی رخ می‌دهد، ولی معجزه‌ای عجیب از [[ناحیه]] [[خداوند متعال]] است. [[مردم]] از طولانی شدن ناگهانی مدت روز، تابش نامتعارف و بیش از حد گرما و حرارت [[خورشید]] به [[زمین]] از این واقعه باخبر می‌شوند. پدید آمدن چنین نشانه‌ای آسمانی در [[ماه رجب]] خبر از [[هلاکت]] و درهم کوبیده شدن [[سفیانی]] و [[سپاهیان]] و حزب و پیروانش می‌دهد. تأکید بر ثابت ماندن [[خورشید]] در [[ماه رجب]] ناظر به همزمانی این حادثه با [[خروج]] سینه و صورت مردی در قرص [[خورشید]] است که قبلا در زمره حوادث [[ماه رجب]] و همزمان با [[شورش]] [[سفیانی]] از آن یاد کردیم.
:::::این نشانه به خوبی از [[خروج]] و [[شورش]] [[سفیانی]] در [[ماه رجب]] حکایت می‌کند؛ چرا که این علامت در زمان او اتفاق می‌افتد. سکون [[خورشید]] در [[آسمان]] هرچند برای مدت کمی رخ می‌دهد، ولی معجزه‌ای عجیب از [[ناحیه]] [[خداوند متعال]] است. [[مردم]] از طولانی شدن ناگهانی مدت روز، تابش نامتعارف و بیش از حد گرما و حرارت [[خورشید]] به [[زمین]] از این واقعه باخبر می‌شوند. پدید آمدن چنین نشانه‌ای آسمانی در [[ماه رجب]] خبر از [[هلاکت]] و درهم کوبیده شدن [[سفیانی]] و [[سپاهیان]] و حزب و پیروانش می‌دهد. تأکید بر ثابت ماندن [[خورشید]] در [[ماه رجب]] ناظر به همزمانی این حادثه با [[خروج]] سینه و صورت مردی در قرص [[خورشید]] است که قبلا در زمره حوادث [[ماه رجب]] و همزمان با [[شورش]] [[سفیانی]] از آن یاد کردیم.
:::::از جمله دیگر حوادث [[ماه رجب]]، [[خسوف]] و ماه‌گرفتگی در شب [[بدر]] این ماه است؛ [[ام سعید اخمسیه]] به [[امام صادق]]‌ {{ع}} عرض می‌کند: "یابن [[رسول الله]] {{صل}} فدایتان شوم! نشانه‌ای از [[خروج]] و [[قیام]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} به من [[مرحمت]] کنید. [[حضرت]] فرمودند: "ام سعید! وقتی ماه در شب [[بدر]] [[ماه رجب]] گرفته شود و [[خسوف]] رخ دهد، مردی پس از آن [[خروج]] کند و به دنبال آن [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[قیام]] خواهند کرد"<ref>{{عربی|" يَا أُمَّ سَعِيدٍ، إِذَا انْكَسَفَ الْقَمَرُ لَيْلَةَ الْبَدْرِ مِنْ‏ رَجَبٍ‏، وَ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ تَحْتِهِ، فَذَاكِ عِنْدَ خُرُوجِ الْقَائِمِ‏ "}}؛ دلائل الامامة، ص ۲۵۹؛ بیان الائمه {{عم}} ج ۲، ص ۶۹۵.</ref>»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۹۵-۱۰۲.</ref>.
:::::از جمله دیگر حوادث [[ماه رجب]]، [[خسوف]] و ماه‌گرفتگی در شب [[بدر]] این ماه است؛ [[ام سعید اخمسیه]] به [[امام صادق]]‌ {{ع}} عرض می‌کند: "یابن [[رسول الله]] {{صل}} فدایتان شوم! نشانه‌ای از [[خروج]] و [[قیام]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} به من [[مرحمت]] کنید. [[حضرت]] فرمودند: "ام سعید! وقتی ماه در شب [[بدر]] [[ماه رجب]] گرفته شود و [[خسوف]] رخ دهد، مردی پس از آن [[خروج]] کند و به دنبال آن [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[قیام]] خواهند کرد"<ref>{{عربی|" يَا أُمَّ سَعِيدٍ، إِذَا انْكَسَفَ الْقَمَرُ لَيْلَةَ الْبَدْرِ مِنْ‏ رَجَبٍ‏، وَ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ تَحْتِهِ، فَذَاكِ عِنْدَ خُرُوجِ الْقَائِمِ‏ "}}؛ دلائل الامامة، ص ۲۵۹؛ بیان الائمه {{عم}} ج ۲، ص ۶۹۵.</ref>»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۹۵-۱۰۲.</ref>.
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:


«[[علائم]] فروان دیگری برای [[ظهور]] بیان شده است که غیر حتمی هستند. بعضی از آن‌ها عبارتند از: [[خروج خراسانی]]، [[خروج سید حسنی]]، [[قیام]] [[شعیب بن صالح]]، [[خورشید]] گرفتگی، ماه گرفتگی در [[ماه رمضان]]، [[بارش باران‌های فراوان]] و آشوب‌های فراگیر. اکنون برخی از این [[نشانه‌ها]] را به اختصار توضیح می‌دهیم:
«[[علائم]] فروان دیگری برای [[ظهور]] بیان شده است که غیر حتمی هستند. بعضی از آن‌ها عبارتند از: [[خروج خراسانی]]، [[خروج سید حسنی]]، [[قیام]] [[شعیب بن صالح]]، [[خورشید]] گرفتگی، ماه گرفتگی در [[ماه رمضان]]، [[بارش باران‌های فراوان]] و آشوب‌های فراگیر. اکنون برخی از این [[نشانه‌ها]] را به اختصار توضیح می‌دهیم:
::::#'''[[خروج خراسانی]]:''' در [[روایات]] متعدد از [[قیام]] مردی [[خراسانی]]، [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} یاد شده و گفته شده است که [[قیام]] او همزمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] خواهد بود.<ref>غیبت طوسی، ح ۴۴۳، ص ۴۴۶.</ref> گفتنی است که ویژگی‌های [[خراسانی]] و [[قیام]] او در [[روایات]] [[شیعه]]، به روشنی بیان نشده است؛ولی به نظر می‌رسد که او از [[زمینه‌سازان ظهور]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} خواهد بود.
#'''[[خروج خراسانی]]:''' در [[روایات]] متعدد از [[قیام]] مردی [[خراسانی]]، [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} یاد شده و گفته شده است که [[قیام]] او همزمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] خواهد بود.<ref>غیبت طوسی، ح ۴۴۳، ص ۴۴۶.</ref> گفتنی است که ویژگی‌های [[خراسانی]] و [[قیام]] او در [[روایات]] [[شیعه]]، به روشنی بیان نشده است؛ولی به نظر می‌رسد که او از [[زمینه‌سازان ظهور]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} خواهد بود.
::::#'''[[خروج سید حسنی]]:''' در [[روایات]] [[شیعه]] از [[قیام]] مردی به عنوان [[حسنی]] یاد شده و از [[علائم ظهور]] شمرده شده است. [[راوی]] می‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم: "[[فرج]] شما چه زمانی است؟ فرمود: وقتی شامی و [[یمانی]] ظاهر شوند و [[سید حسنی|حسنی]] حرکت کند... آن گاه که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از [[خدا]] برای [[ظهور]] اجازه می‌گیرد، در این زمان بعضی از [[یاران]] [[سید حسنی|حسنی]] از این امر [[آگاه]] می‌شوند و به [[سید حسنی|حسنی]] خبر می‌دهند و او [[قیام]] می‌کند، ولی اهل [[مکه]] او را می‌کشند. پس در آن هنگام [[صاحب الامر]] [[ظهور]] می‌کند و [[مردم]] با او [[بیعت]] می‌کنند <ref>کافی، ج ۸، ح ۲۸۵، ص ۲۲۴.</ref>. از [[روایت]] بالا معلوم می‌شود که حرکت [[سید حسنی|حسنی]] زمانی است که امر [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} هنوز بر [[مردم]] [[جهان]] [[آشکار]] نشده و [[سید حسنی|حسنی]] با [[قیام]] خود به دنبال [[زمینه‌سازی]] برای [[قیام]] بزرگ آن [[حضرت]] است.
#'''[[خروج سید حسنی]]:''' در [[روایات]] [[شیعه]] از [[قیام]] مردی به عنوان [[حسنی]] یاد شده و از [[علائم ظهور]] شمرده شده است. [[راوی]] می‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم: "[[فرج]] شما چه زمانی است؟ فرمود: وقتی شامی و [[یمانی]] ظاهر شوند و [[سید حسنی|حسنی]] حرکت کند... آن گاه که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از [[خدا]] برای [[ظهور]] اجازه می‌گیرد، در این زمان بعضی از [[یاران]] [[سید حسنی|حسنی]] از این امر [[آگاه]] می‌شوند و به [[سید حسنی|حسنی]] خبر می‌دهند و او [[قیام]] می‌کند، ولی اهل [[مکه]] او را می‌کشند. پس در آن هنگام [[صاحب الامر]] [[ظهور]] می‌کند و [[مردم]] با او [[بیعت]] می‌کنند <ref>کافی، ج ۸، ح ۲۸۵، ص ۲۲۴.</ref>. از [[روایت]] بالا معلوم می‌شود که حرکت [[سید حسنی|حسنی]] زمانی است که امر [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} هنوز بر [[مردم]] [[جهان]] [[آشکار]] نشده و [[سید حسنی|حسنی]] با [[قیام]] خود به دنبال [[زمینه‌سازی]] برای [[قیام]] بزرگ آن [[حضرت]] است.
::::#'''[[فتنه دجال]]:''' کلمه "[[دجّال]]" از ریشه "دجْل" و به معنای [[دروغ‌گو]] و حیله‌گر است. این واژه پیش از [[اسلام]] در [[مسیحیت]] و در کتاب [[انجیل]] در معنای "ضدّ [[مسیح]]" بارها به کار رفته است. در رساله اوّل یوحنّا نوشته است: [[دروغ‌گو]] کیست جز آنکه [[مسیح]] بودن [[عیسی]] را [[انکار]] کند؟ او [[دجال]] است که [[پدر]] و پسر را [[انکار]] می‌کند.<ref>رساله اول یوحنّا، باب ۲، آیه ۲۲.</ref> به نظر می‌رسد [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[خروج]] [[دجّال]] را خبر داده و [[مردم]] را از فتنه‌اش پرهیز می‌داده است. در [[اسلام]] نیز مطالبی درباره [[دجّال]] به ویژه در [[روایات اهل سنت]] آمده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: تمام پیامبرانی که بعد از [[نوح]] [[مبعوث]] شدند [[قوم]] خود را از [[فتنه دجال]] می‌ترسانیدند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۷، ح ۲، ص ۵۲۸.</ref> نیز فرمود: "[[قیامت]] بر پا نشود، تا اینکه سی نفر [[دجّال]] و [[دروغ‌گو]] ظاهر شوند"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ح ۴۰۰، ص ۶۹.</ref>. از این [[روایات]]، استفاده می‌شود که [[دجّال]]، نام شخص معینی نیست و به هر [[دروغ‌گو]] و [[گمراه]] کننده‌ای گفته می‌شود و اینکه در بعضی از [[روایات]] از فردی خاص نام برده شده و برای او و مرکبش اوصاف عجیب و غریبی بیان گردیده، مدرک قابل اعتمادی ندارد؛ بلکه درباره [[دجال]] می‌توان چنین گفت که در آخر الزمّان و نزدیک [[ظهور]] [[امام مهدی|صاحب الامر]]{{ع}} شخصی پیدا خواهد شد که در حیله گری، سرآمد حقّه‌بازان است و در دروغ‌گویی بر تمام دجال‌های گذشته [[برتری]] دارد. با ادعاهای پوچش گروهی را [[گمراه]] می‌کند و چنین جلوه می‌دهد که حیات [[مردم]] و [[آب]] و نام آن‌ها به دست اوست. کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی می‌کند؛ امّا کفرش بر همگان [[آشکار]] است.<ref>ر.ک: دادگستر جهان، ص ۲۱۷ – ۲۱۹.</ref> گفتنی است که بعضی از [[دانشمندان]] معتقدند که [[دجّال]]، کنایه از [[استکبار جهانی]] و [[سلطه]] [[فرهنگ مادی]] بر [[جهان]] است؛ زیرا [[استکبار]] با تکیه بر [[ثروت]] و [[قدرت]] مادّی و نیز [[فریب]] و [[نیرنگ]]، بسیاری از [[مردم]] را به [[تباهی]] و [[فساد]] می‌کشاند و از مسیر [[بندگی]] [[خدا]] به [[بردگی]] [[شیطان]] [[منحرف]] می‌کند. طبق این برداشت، "[[دجّال]]" جریانی [[انحرافی]] است که [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} ایجاد می‌شود.<ref>ر.ک: حکومت جهانی امام مهدی، ص ۱۷۸ – ۱۸۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۷۷ - ۱۷۹.</ref>.
#'''[[فتنه دجال]]:''' کلمه "[[دجّال]]" از ریشه "دجْل" و به معنای [[دروغ‌گو]] و حیله‌گر است. این واژه پیش از [[اسلام]] در [[مسیحیت]] و در کتاب [[انجیل]] در معنای "ضدّ [[مسیح]]" بارها به کار رفته است. در رساله اوّل یوحنّا نوشته است: [[دروغ‌گو]] کیست جز آنکه [[مسیح]] بودن [[عیسی]] را [[انکار]] کند؟ او [[دجال]] است که [[پدر]] و پسر را [[انکار]] می‌کند.<ref>رساله اول یوحنّا، باب ۲، آیه ۲۲.</ref> به نظر می‌رسد [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[خروج]] [[دجّال]] را خبر داده و [[مردم]] را از فتنه‌اش پرهیز می‌داده است. در [[اسلام]] نیز مطالبی درباره [[دجّال]] به ویژه در [[روایات اهل سنت]] آمده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: تمام پیامبرانی که بعد از [[نوح]] [[مبعوث]] شدند [[قوم]] خود را از [[فتنه دجال]] می‌ترسانیدند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۷، ح ۲، ص ۵۲۸.</ref> نیز فرمود: "[[قیامت]] بر پا نشود، تا اینکه سی نفر [[دجّال]] و [[دروغ‌گو]] ظاهر شوند"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ح ۴۰۰، ص ۶۹.</ref>. از این [[روایات]]، استفاده می‌شود که [[دجّال]]، نام شخص معینی نیست و به هر [[دروغ‌گو]] و [[گمراه]] کننده‌ای گفته می‌شود و اینکه در بعضی از [[روایات]] از فردی خاص نام برده شده و برای او و مرکبش اوصاف عجیب و غریبی بیان گردیده، مدرک قابل اعتمادی ندارد؛ بلکه درباره [[دجال]] می‌توان چنین گفت که در آخر الزمّان و نزدیک [[ظهور]] [[امام مهدی|صاحب الامر]]{{ع}} شخصی پیدا خواهد شد که در حیله گری، سرآمد حقّه‌بازان است و در دروغ‌گویی بر تمام دجال‌های گذشته [[برتری]] دارد. با ادعاهای پوچش گروهی را [[گمراه]] می‌کند و چنین جلوه می‌دهد که حیات [[مردم]] و [[آب]] و نام آن‌ها به دست اوست. کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی می‌کند؛ امّا کفرش بر همگان [[آشکار]] است.<ref>ر.ک: دادگستر جهان، ص ۲۱۷ – ۲۱۹.</ref> گفتنی است که بعضی از [[دانشمندان]] معتقدند که [[دجّال]]، کنایه از [[استکبار جهانی]] و [[سلطه]] [[فرهنگ مادی]] بر [[جهان]] است؛ زیرا [[استکبار]] با تکیه بر [[ثروت]] و [[قدرت]] مادّی و نیز [[فریب]] و [[نیرنگ]]، بسیاری از [[مردم]] را به [[تباهی]] و [[فساد]] می‌کشاند و از مسیر [[بندگی]] [[خدا]] به [[بردگی]] [[شیطان]] [[منحرف]] می‌کند. طبق این برداشت، "[[دجّال]]" جریانی [[انحرافی]] است که [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} ایجاد می‌شود.<ref>ر.ک: حکومت جهانی امام مهدی، ص ۱۷۸ – ۱۸۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۷۷ - ۱۷۹.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش