امام حسن مجتبی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'اقبال' به 'اقبال'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] {{پایان}} {{پایان}} == منابع == {{منابع}} +]] {{پایان مدخلهای وابسته}} == منابع == {{منابع}})) |
جز (جایگزینی متن - 'اقبال' به 'اقبال') |
||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "در [[شب معراج]] دیدم که بر در [[بهشت]] نوشته بود: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ حَبِيبُ اللَّهِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ فَاطِمَةُ أَمَةُ اللَّهِ عَلَى بَاغِضِهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ}}"<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زوارهای)، ج۲، ص۹۶.</ref>. | از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "در [[شب معراج]] دیدم که بر در [[بهشت]] نوشته بود: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ حَبِيبُ اللَّهِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ فَاطِمَةُ أَمَةُ اللَّهِ عَلَى بَاغِضِهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ}}"<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زوارهای)، ج۲، ص۹۶.</ref>. | ||
و او از [[عمر]] [[نقل]] میکند که میگفت: از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که میفرمود: "[[فاطمه]] و [[علی]] و [[امام حسن]] و [[حسین]] در حظیره القدس در قبة البیضا خواهند بود که سقف آن [[عرش]] رحمان ـ جل [[جلاله]] ـ است. و او از [[جابر]] نیز [[روایت]] کرده است که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[بهشت]]، [[مشتاق]] چهار کس از [[اهل]] من است که [[خدای تعالی]] ایشان را [[دوست]] میدارد و مرا نیز به [[دوستی]] ایشان [[دستور]] داده است؛ ایشان عبارتاند از: [[علی بن ابیطالب]] و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] و [[مهدی]]{{ع}} که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} پشت سر [[مهدی]]{{ع}} [[نماز]] میگذارد". و در کتاب [[آل]] آورده است: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[بهشت]] گفت: "یا [[رب]]! آیا به من [[وعده]] نفرموده بودی که در من رکنی از ارکان خود را ساکن گردانی؟" [[حق تعالی]] به وی [[وحی]] فرستاد: "آیا [[راضی]] نیستی که من تو را به [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] مزین گردانم؟" پس [[بهشت]] | و او از [[عمر]] [[نقل]] میکند که میگفت: از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که میفرمود: "[[فاطمه]] و [[علی]] و [[امام حسن]] و [[حسین]] در حظیره القدس در قبة البیضا خواهند بود که سقف آن [[عرش]] رحمان ـ جل [[جلاله]] ـ است. و او از [[جابر]] نیز [[روایت]] کرده است که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[بهشت]]، [[مشتاق]] چهار کس از [[اهل]] من است که [[خدای تعالی]] ایشان را [[دوست]] میدارد و مرا نیز به [[دوستی]] ایشان [[دستور]] داده است؛ ایشان عبارتاند از: [[علی بن ابیطالب]] و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] و [[مهدی]]{{ع}} که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} پشت سر [[مهدی]]{{ع}} [[نماز]] میگذارد". و در کتاب [[آل]] آورده است: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[بهشت]] گفت: "یا [[رب]]! آیا به من [[وعده]] نفرموده بودی که در من رکنی از ارکان خود را ساکن گردانی؟" [[حق تعالی]] به وی [[وحی]] فرستاد: "آیا [[راضی]] نیستی که من تو را به [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] مزین گردانم؟" پس [[بهشت]] اقبال نمود و مثل خرامیدن عروس میخرامید"<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زوارهای)، ج۲، ص۹۶.</ref>. | ||
[[نقل]] شده است، روزی عدهای از [[اصحاب]] دیدند که [[پیامبر]]{{صل}} [[زبان]] خود را برای [[حسن بن علی]] که [[کودکی]] خردسال بود، بیرون میآورد و [[کودک]]، همین که سرخی زبان [[پیامبر]]{{صل}} را میدید، جست و خیز و [[شادی]] میکرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۸.</ref>. یک بار [[عیینة بن حصن فزاری]] که حضور داشت، به [[پیامبر]]{{صل}} عرض کرد: "شگفتا که میبینم اینچنین با این [[کودک]] [[رفتار]] میکنی! برخی از پسران من به مردی رسیده و ریش درآوردهاند تاکنون آنها را نبوسیدهام و نمیبوسم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "من چه کنم که [[خداوند]] [[مهربانی]] را از [[دل]] تو بیرون کشیده است!". [[محمد بن بشر]] در [[حدیث]] خود افزوده است که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "آن کس که [[مهرورزی]] نکند، بر او [[مهرورزی]] نمیشود"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۹؛ المنصف، عبدالرزاق، ج۱۱، ص۲۹۸؛ ادب المفرد، بخاری، ج۱، ص۱۸۶؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۹ – ۱۷۰.</ref>. | [[نقل]] شده است، روزی عدهای از [[اصحاب]] دیدند که [[پیامبر]]{{صل}} [[زبان]] خود را برای [[حسن بن علی]] که [[کودکی]] خردسال بود، بیرون میآورد و [[کودک]]، همین که سرخی زبان [[پیامبر]]{{صل}} را میدید، جست و خیز و [[شادی]] میکرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۸.</ref>. یک بار [[عیینة بن حصن فزاری]] که حضور داشت، به [[پیامبر]]{{صل}} عرض کرد: "شگفتا که میبینم اینچنین با این [[کودک]] [[رفتار]] میکنی! برخی از پسران من به مردی رسیده و ریش درآوردهاند تاکنون آنها را نبوسیدهام و نمیبوسم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "من چه کنم که [[خداوند]] [[مهربانی]] را از [[دل]] تو بیرون کشیده است!". [[محمد بن بشر]] در [[حدیث]] خود افزوده است که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "آن کس که [[مهرورزی]] نکند، بر او [[مهرورزی]] نمیشود"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۹؛ المنصف، عبدالرزاق، ج۱۱، ص۲۹۸؛ ادب المفرد، بخاری، ج۱، ص۱۸۶؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۹ – ۱۷۰.</ref>. |