پرش به محتوا

بحث:دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱: خط ۱:
==سید عبدالحسین لاری==
{{جمع شدن|۲. آیت‌الله نجفی لاری؛}}
[[پرونده:8905674.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحسین نجفی لاری|نجفی لاری]]]]
::::::آیت‌الله '''[[سید عبدالحسین نجفی لاری]]''' در کتاب ''«[[ آگاهی‌های آسمانی (کتاب)| آگاهی‌های آسمانی]]»'' در این‌باره گفته‌است:
::::::«علم گسترده و فعلی [[امام]]{{ع}} به کارهای مردم، موجب اطاعت مردم و ترک نافرمانی آنان از امامان است. پس در این صورت واجب است که خداوند حکیم،آن را "علم گسترده و فعلی را" عطا کند؛ همان طور که واجب است آنان را منصوب و به آنان عصمت ببخشد. به دلیل این که معصیت پنهانی بیشتر از نافرمانی آشکار است. و اینکه کمتر کسی پیدا می‌شود که در معرض دید و اطلاع دیگران، کار خلاف و گناه انجام دهد. پس وقتی که با این قاعده "قاعده لطف" اصل امامت، عصمت [[امام]]{{ع}} و منزه بودن او از تمامی‌ نقص‌های بدنی و اخلاقی و نسبی اثبات می‌شود؛ پس به طریق اولی، گستردگی و فعلیت علم امام نیز ثابت می‌شود. از جمله شواهد قطعی عقلی بر علم امام،این است که اگر بنا باشد علم امام ارادی باشد نه فعلی و محدود باشد نه گسترده و علم او تمامی ‌موضوعات را در بر نگیرد و نیز اگر احتمال سهو در امام وجود داشته باشد، این امر مستلزم چند تالی فاسد خواهد بود.
:::::۱. مستلزم وقوع سهو، فراموشی، خطا، ناکامی‌ و از دست رفتن حکم واقعی در بسیاری از مواقع خواهد بود خصوصاً در زمان طولاتی نزدیک به سیصد سال که با مردم عصر خویش معاشرت داشتند. این نقص نه تنها عقلاً و نقلاً محال است که در [[امام]]{{ع}} وجود داشته باشد و با جایگاه والای امامت [[امام]]{{ع}} ناسازگار است؛ بلکه چنین چیزی  نه در مورد امامان و نه در مورد انبیای گذشته، اصلاً اتفاق نیافتاده است.
:::::۲. این امر "احتمال سهو" مستلزم تنقیص [[امام]]{{ع}} و موجب مفاسد بزرگی می‌شود. از جمله این که امام، از آن مقام و منزلتی که در دل و جان مردم دارد، سقوط کند. دیگر این که گواهی امام، خصوصاً جایی که به نفع خودش باشد، مورد قبول واقع نشود؛در حالی به اتفاق نص و فتوی باید ادعای امام را تصدیق کرد و شهادت او را پذیرفت ولو به نفع خویش گواهی کند، و هیچ بینه‌ای نیز نداشته باشد. به دلیل این که هر کس مدعای امام را تکذیب نماید کافر است. و اگر چنین نباشد "و مدعای امام پذیرفته نشود" لازم می‌آید که قول و فعل و گواهی امام از حجیت ساقط شود و در این صورت لازم می‌آید امام "در بینه" یا محتاج مردم باشد که این ترجیح مرجوح بر راجح است یا به امام دیگری نیازمند باشد و این هم ترجیح بلامرجح است برای این که علت در هر دو امام مشترک است در این صورت یا دور پیش می‌آید یا تسلسل که هر دو باطل است.
:::::۳. احتمال سهو مستلزم تنفر مردم از [[امام]]{{ع}} خواهد شد برای این که در تمامی ‌اقوال و افعال امام دو احتمال نسخ و یا سهو و احتمال صحت و فساد به طور مساوی وجود خواهد داشت و این دو احتمال ناشی از این است که مردم نمی‌دانند که این فعل و یا قول امام جنبه تبلیغی دارد "که سهو در آن امکان ندارد" یا جنبه غیر تبلیغی دارد " که بنا به فرض سهو در آن ممکن است" و بنا بر این فرض که تبلیغ با یکبار، تحقق پیدا می‌کند و چون این کار تاریخ معینی ندارد " بنابراین تشخیص این که کدام فعل و قول تبلیغ معصوم است و در آن سهو وجود ندارد و کدام غیر تبلیغ محسوب می‌شود که امکان سهو و خطا در آن وجود دارد مشکل خواهد بود" و اگر سهو امام جایز باشد، امکان تبدیل و تغییر احکام توسط امام؛ بلکه گمراه کردن و به نادانی کشاندن مردم نیز وجود خواهد داشت.
::::::همچنین جهل، سهو و یا فراموشی امام موجب ترک تمامی‌ واجبات و انجام تمامی ‌گناهان و محرمات و تجاوز به حدود خداوند، ضایع کردن حقوق مردم، امر به منکر، نهی از معروف، ترک جهاد با کفار، همکاری با اشرار، جنگ با نیکان، تلف نمودن اموال مردم و بلکه ناموس و جان مردم، غصب، ظلم، دروغ، گناه، مشروب خواری بلکه کفر نیز خواهد بود. مخصوصاً قبل از تبلیغ و بعثت [[پیامبر]]{{صل}} و قبل از نصب "امام به امامت" و حتی بعد از تبلیغ. همه این موارد، در این که معصیت هستند مشترکند و تفاوتی در عمد و سهو وجود ندارد " و جواز این امور از امام موجب تنفر عمومی‌ خواهد بود". این اشکال که محال است خداوند معصوم را در ارتکاب چنین سهوی "سهو درتبلیغ شریعت" آزاد بگذارد، وارد نیست:
::::::'''الف)''' جواب نقضی : خداوند بندگانش را در ارتکاب گناه عمدی آزاد گذاشته است "چه برسد به سهو واشتباه"
::::::'''ب)''' جواب حلی این که : فرقی بین سهو و جهل فی الجمله "جزئی" با بالجمله "کلی" نیست. برای این که اگر خداوند حکیم بخواهد ظلم، فساد و کارهای زشت را در برخی موارد "در غیر تبلیغ" تجویز کند، این امر بالجمله و در تمام موارد "از جمله در تبلیغ" نیز جایز خواهد بود. بلی محالی که مستشکل مطرح می‌کند، طبق دیدگاه ما که سهو و جهل را به طور کلی برای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} محال می‌دانیم می‌تواند قابل طرح باشد، نه بنا به دیدگاه  مستشکل که سهو و جهل را در برخی موارد تجویز می‌کند برای این که تجویز آن فی الجمله مستلزم تجویز آن بالجمله نیز خواهد بود. اگر جایز باشد که امام از روی سهو و یا جهل برخی از امور و مفاسد فوق را مرتکب شود، در این صورت مردم باید او را نهی از منکر و امر به معروف کنند و بلکه با او بجنگند و در مقابل تجاوز به اموال، نوامیس و جان‌های خود، از خود دفاع کنند. بر این که عموم ادله عقلی و نقلی دفاع از جان، مال و ناموس شامل این مورد نیز می‌شود مانند آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ}}﴾}}<ref>بقره، ۱۹۴ </ref>و {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}﴾}}  <ref>بقره،۱۹۰ </ref> و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنى شما برخیزند جهاد کنید، لکن از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد.
:::::۴) لازم می‌آید کسی که به موضوعی علم فعلی دارد آگاهی او در این موضوع، نسبت به امامی ‌که بالفعل  به آن موضوع، جهل و یا سهو دارد، بیشتر باشد و در نتیجه، از امام افضل و برتر باشد؛ اگرچه از کافران یونان و یا از ساحران فرنگ و یا از حزب شیطان باشد. به طور کلی جهل و نسیان در مورد معصومان که جانشینان خداوند در روی زمین هستند شایسته نیست زیرا آن دو مستلزم مفاسد زیادی از جمله تنقیص امام و تنفر مردم از آنان می‌شود و کسی از اهل ایمان نیز چنین اعتقادی در مورد معصومین ندارد و با عقل و برهان نیز منافات دارد و ناقض تمامی‌ اهداف، الطاف، حکمت‌ها و مصالح خداوند حکیم که مقتضی نصب [[امام]]{{ع}} و ارسال رسل و عصمت آنان است. همچنین "بخاطر این حکمت‌ها و مصالح" آنان را از تمامی ‌پستی ها و نقص های جسمی‌ و روحی منزه گردانیده است و این بخاطر نزدیک ساختن مردم به طاعت خداوند و دور ساختن آنان از معصیت و نیز برای حفظ شریعت از زیادی و نقصان است. همچنین منافات دارد با مصلحتی که ایجاب می‌کند که باید از [[امام]]{{ع}} اطاعت و تبعیت شود و باید تسلیم اوامر آنان بود و نباید با آنان مخالفت و یا بر آنان اعتراضی کرد و این که امامان جانشینان خداوند و گواهان بر مردم هستند»<ref>[[آگاهی‌های آسمانی (کتاب)|آگاهی‌های آسمانی]]، ص ۲۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
==گل‌افشان پارسانسب==
==گل‌افشان پارسانسب==
{{جمع شدن|۲۷. خانم پارسانسب؛}}
{{جمع شدن|۲۷. خانم پارسانسب؛}}
۵۳٬۳۷۰

ویرایش