پرش به محتوا

چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] ))
خط ۱۶: خط ۱۶:
== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]]
[[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:


«بعد از آغاز [[غیبت صغرا]]، عده‌ای، به خیال کسب [[مال]] و [[مقام]]، شروع به [[ادعای نیابت]] و [[بابیت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} کردند و افرادی مانند [[شریعی]]، [[شلمغانی]]، [[نمیری]]، [[کرخی]]، [[حلاج]]، [[ابن ابی العزاقر]] و ... خود را [[نایب]] و باب [[امام زمان]]{{ع}} نامیدند و بعد از اندک مدتی، کم‌کم، ترقی کردند، خود را [[امام]] و حتی [[پیامبر]] خواندند<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۷- ۳۸۱.</ref>. [[ادعای نیابت]] و حتی ادعای [[مهدویت]] که برای رسیدن به [[مال]] و [[مقام]] دنیوی و [[فریب]] دادن [[مردم]] ساده‌دل بود، بعد از آغاز [[غیبت کبرا]] نیز ادامه یافت و عده‌ای با [[فریب]] [[مردم]]، مدتی به [[فتنه‌انگیزی]] پرداختند و بعد از بین رفتند تا این‌که نوبت به [[استعمار]] رسید. دولت‌های استعماری که در طول [[جنگ‌های صلیبی]]، طعم [[شکست]] را چشیده بودند، بعد از آغاز رنسانس و آغاز نفوذ به کشورهای آفریقایی و آسیایی، به این نتیجه رسیدند که برای نفوذ در کشورهای اسلامی، چاره‌ای جز ایجاد اختلاف‌های دینی ندارند. [[همفر]] (جاسوس [[انگلیسی]]) به هنگام توضیح مواد موافقت‌نامه‌ [[مقامات]] بلندپایه [[وزارت]] مستعمرات بریتانیا برای [[شکست]] و نابودی [[اسلام]]، به چهارده بند از آن اشاره می‌کند. در بند ششم چنین آمده است: [[تبلیغ]] [[عقاید]] و [[مذاهب]] من درآوردی و ساختگی در مناطق اسلامی با [[برنامه‌ریزی]] آگاهانه و منظم به گونه‌ای که [[تبلیغ]] پس از ارزیابی زمینه‌های مساعد [[فکری]] در اقشار [[مردم]] صورت گیرد ... و [[اختلافات]] و [[منازعات]] شدیدی بین این فرقه‌ها برپا گردد تا بدان‌جا که هر فرقه‌ای خود را [[مسلمان]] واقعی و دیگران را [[مرتد]] و [[کافر]] و [[واجب]] القتل پندارد<ref>خاطرات همفر، (جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی)، ص ۱۹۳.</ref>. [[استعمار]] غرب، روش‌های گوناگونی را برای تحقق این اهداف، در پیش گرفت. یکی از آن‌ها، روشی بود که در یک برهه از زمان، مبارزان [[مسلمان]] برای [[مبارزه]] با [[استعمار]] از آن استفاده کرده بودند. آن روش، ادعای [[مهدویت]] از سوی برخی از [[مسلمانان]] آفریقا بود. [[استعمار]] می‌خواست از این حربه، برای [[شکست]] خود [[اسلام]] استفاده کند. [[استعمار]] [[انگلیس]]، طعم [[مبارزه]] با [[مهدی سودانی]] یا [[متمهدی]] سودانی را - که با [[ادعای مهدویت]]، عده‌ای را به دور خود گرد آورد و جنگ‌های بسیاری با [[دولت]] [[مصر]] و حتی [[انگلیس]] کرد<ref>محمد بهشتی، ادیان و مهدویت، ص ۷۱.</ref> - به یاد داشت و حتی در نهایت، از این حرکت نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرد و با [[تشویق]] عده‌ای برای [[ادعای مهدویت]]، ایجاد [[تفرقه]] میان [[مسلمانان]] را آغاز کرد. در کتاب [[ادیان]] و [[مهدویت]]، از حدود [[چهل]] و شش نفر نام برده شده است‌ که مدعی [[مهدویت]] شدهاند<ref>ادیان و مهدویت، ص ۷۱- ۸۳.</ref>. هرچند تعداد مدعیان [[مهدویت]]، بیش از این مقدار است، ولی باید دانست که اوج این ادعاها، در دوره [[استعمار]] بوده است. مؤلف کتاب مذکور، در ادامه می‌نویسد: اشخاص دیگری مدعی [[مهدویت]] شدند که [[سیاست]] خارجی، آن‌ها را تحریک نمود وگرنه فرومایگی آن‌ها مانند [[آفتاب]] [[آشکار]] شد. مانند [[سید علی محمد باب]]، میرزا [[یحیی ازل]]، [[حسین علی عبد البهاء]]، [[یوسف خواجه کاشغری]] که گفت من [[امام زمان]] هستم و پیشوای تراکمه گردید و بیست و نه هزار ترکمن را در کنار رود گرگان با قشون [[ایران]] مصادف داده و نظایر بسیار در اطراف [[جهان]] از آن‌ها دیده شده است<ref>ادیان و مهدویت، ص ۸۳.</ref>. [[استعمار]]، در [[هندوستان]] نیز [[احمد خان قادیانی]] را به این ادعا برانگیخت و [[فرقه قادیانیه]] را ایجاد کرد. این [[فرقه]]، بعدها، به دو [[فرقه]] تقسیم شدند و هم اکنون نیز در [[پاکستان]] به حیات خود ادامه می‌دهد<ref>علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص ۳۴۵- ۳۴۷.</ref>»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۴۶-۱۴۸.</ref>.
«بعد از آغاز [[غیبت صغرا]]، عده‌ای، به خیال کسب [[مال]] و [[مقام]]، شروع به [[ادعای نیابت]] و [[بابیت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} کردند و افرادی مانند [[شریعی]]، [[شلمغانی]]، [[نمیری]]، [[کرخی]]، [[حلاج]]، [[ابن ابی العزاقر]] و ... خود را [[نایب]] و باب [[امام زمان]]{{ع}} نامیدند و بعد از اندک مدتی، کم‌کم، ترقی کردند، خود را [[امام]] و حتی [[پیامبر]] خواندند<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۷- ۳۸۱.</ref>. [[ادعای نیابت]] و حتی ادعای [[مهدویت]] که برای رسیدن به [[مال]] و [[مقام]] دنیوی و [[فریب]] دادن [[مردم]] ساده‌دل بود، بعد از آغاز [[غیبت کبرا]] نیز ادامه یافت و عده‌ای با [[فریب]] [[مردم]]، مدتی به [[فتنه‌انگیزی]] پرداختند و بعد از بین رفتند تا این‌که نوبت به [[استعمار]] رسید. دولت‌های استعماری که در طول [[جنگ‌های صلیبی]]، طعم [[شکست]] را چشیده بودند، بعد از آغاز رنسانس و آغاز نفوذ به کشورهای آفریقایی و آسیایی، به این نتیجه رسیدند که برای نفوذ در کشورهای اسلامی، چاره‌ای جز ایجاد اختلاف‌های دینی ندارند. [[همفر]] (جاسوس [[انگلیسی]]) به هنگام توضیح مواد موافقت‌نامه‌ [[مقامات]] بلندپایه [[وزارت]] مستعمرات بریتانیا برای [[شکست]] و نابودی [[اسلام]]، به چهارده بند از آن اشاره می‌کند. در بند ششم چنین آمده است: [[تبلیغ]] [[عقاید]] و [[مذاهب]] من درآوردی و ساختگی در مناطق اسلامی با [[برنامه‌ریزی]] آگاهانه و منظم به گونه‌ای که [[تبلیغ]] پس از ارزیابی زمینه‌های مساعد [[فکری]] در اقشار [[مردم]] صورت گیرد ... و [[اختلافات]] و [[منازعات]] شدیدی بین این فرقه‌ها برپا گردد تا بدان‌جا که هر فرقه‌ای خود را [[مسلمان]] واقعی و دیگران را [[مرتد]] و [[کافر]] و [[واجب]] القتل پندارد<ref>خاطرات همفر، (جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی)، ص ۱۹۳.</ref>. [[استعمار]] غرب، روش‌های گوناگونی را برای تحقق این اهداف، در پیش گرفت. یکی از آن‌ها، روشی بود که در یک برهه از زمان، مبارزان [[مسلمان]] برای [[مبارزه]] با [[استعمار]] از آن استفاده کرده بودند. آن روش، ادعای [[مهدویت]] از سوی برخی از [[مسلمانان]] آفریقا بود. [[استعمار]] می‌خواست از این حربه، برای [[شکست]] خود [[اسلام]] استفاده کند. [[استعمار]] [[انگلیس]]، طعم [[مبارزه]] با [[مهدی سودانی]] یا [[متمهدی]] سودانی را - که با [[ادعای مهدویت]]، عده‌ای را به دور خود گرد آورد و جنگ‌های بسیاری با [[دولت]] [[مصر]] و حتی [[انگلیس]] کرد<ref>محمد بهشتی، ادیان و مهدویت، ص ۷۱.</ref> - به یاد داشت و حتی در نهایت، از این حرکت نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرد و با [[تشویق]] عده‌ای برای [[ادعای مهدویت]]، ایجاد [[تفرقه]] میان [[مسلمانان]] را آغاز کرد. در کتاب [[ادیان]] و [[مهدویت]]، از حدود [[چهل]] و شش نفر نام برده شده است‌ که مدعی [[مهدویت]] شدهاند<ref>ادیان و مهدویت، ص ۷۱- ۸۳.</ref>. هرچند تعداد مدعیان [[مهدویت]]، بیش از این مقدار است، ولی باید دانست که اوج این ادعاها، در دوره [[استعمار]] بوده است. مؤلف کتاب مذکور، در ادامه می‌نویسد: اشخاص دیگری مدعی [[مهدویت]] شدند که [[سیاست]] خارجی، آن‌ها را تحریک نمود وگرنه فرومایگی آن‌ها مانند [[آفتاب]] [[آشکار]] شد. مانند [[سید علی محمد باب]]، میرزا [[یحیی ازل]]، [[حسین علی عبد البهاء]]، [[یوسف خواجه کاشغری]] که گفت من [[امام زمان]] هستم و پیشوای تراکمه گردید و بیست و نه هزار ترکمن را در کنار رود گرگان با قشون [[ایران]] مصادف داده و نظایر بسیار در اطراف [[جهان]] از آن‌ها دیده شده است<ref>ادیان و مهدویت، ص ۸۳.</ref>. [[استعمار]]، در [[هندوستان]] نیز [[احمد خان قادیانی]] را به این ادعا برانگیخت و [[فرقه قادیانیه]] را ایجاد کرد. این [[فرقه]]، بعدها، به دو [[فرقه]] تقسیم شدند و هم اکنون نیز در [[پاکستان]] به حیات خود ادامه می‌دهد<ref>علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص ۳۴۵- ۳۴۷.</ref>»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۴۶-۱۴۸.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش