پرش به محتوا

اثبات نصب الهی امام در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵: خط ۵:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[آیات]] و [[روایات]] مختلف، متعدد و بعضاً متواتری بر [[امامت]] دلالت می‌‌‌کند که نظریه [[انتصابی بودن]] [[امامت]] را اثبات و [[تأیید]] می‌‌‌کند. افزون بر این [[نصوص]]، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بعضاً نیز به [[انتصابی بودن]] اصل [[حکومت]] بعد از [[رحلت]] خویش تصریح می‌‌‌کند که تعیین کننده آن [[خداوند]] است. چنان‌‌که در صدر [[اسلام]] قبیله‌‌ای به نام بنی‌‌عامر [[اسلام]] خود را به این شرط منوط نموده‌‌اند که بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} آنان در [[حکومت]] سهمی‌ داشته باشند. حضرت ضمن پاسخ منفی دلیل آن را نه عدم پذیرش [[مردم]] یا سران قبایل بلکه تعلق [[مشروعیت]] آن به [[خداوند]] ذکر فرموده‌‌اند که تعیین [[حکومت]] و [[خلافت]] بعد از من تنها در [[صلاحیت]] [[خداوند]] است{{متن حدیث|الامر إلى‏ اللّه‏ يضعه‏ حيث‏ يشاءِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص ۸۴؛ سیره ابن‌هشام، ج۲، ص ۵۵؛ سیره حلبی، ج۲، ص ۳. </ref>. تاریخ نشان می‌‌‌دهد مشابه این جریان و درخواست برای گروه‌‌های مانند کنده<ref>سیره ابن‌کثیر، ج۲، ص ۱۵۹.</ref>، [[عامر‌‌ بن طفیل]] و [[ارید بن‌‌ قیس]]<ref>[[سیره]] ابن‌کثیر، ج۲، ص۱۱۴.</ref> اتفاق می‌‌‌افتاد که همیشه با پاسخ منفی حضرت روبرو می‌‌‌شدند.  
[[آیات]] و [[روایات]] مختلف، متعدد و بعضاً متواتری بر [[امامت]] دلالت می‌‌‌کند که نظریه [[انتصابی بودن]] [[امامت]] را اثبات و [[تأیید]] می‌‌‌کند. افزون بر این [[نصوص]]، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بعضاً نیز به [[انتصابی بودن]] اصل [[حکومت]] بعد از [[رحلت]] خویش تصریح می‌‌‌کند که تعیین کننده آن [[خداوند]] است. چنان‌‌که در صدر [[اسلام]] قبیله‌‌ای به نام بنی‌‌عامر [[اسلام]] خود را به این شرط منوط نموده‌‌اند که بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} آنان در [[حکومت]] سهمی‌ داشته باشند. حضرت ضمن پاسخ منفی دلیل آن را نه عدم پذیرش [[مردم]] یا سران قبایل بلکه تعلق [[مشروعیت]] آن به [[خداوند]] ذکر فرموده‌‌اند که تعیین [[حکومت]] و [[خلافت]] بعد از من تنها در [[صلاحیت]] [[خداوند]] است{{متن حدیث|الامر إلى‏ اللّه‏ يضعه‏ حيث‏ يشاءِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص ۸۴؛ سیره ابن‌هشام، ج۲، ص ۵۵؛ سیره حلبی، ج۲، ص ۳. </ref>. تاریخ نشان می‌‌‌دهد مشابه این جریان و درخواست برای گروه‌‌های مانند کنده<ref>سیره ابن‌کثیر، ج۲، ص ۱۵۹.</ref>، "عامر‌‌ بن طفیل" و "ارید بن‌‌ قیس"<ref>سیره ابن‌کثیر، ج۲، ص۱۱۴.</ref> اتفاق می‌‌‌افتاد که همیشه با پاسخ منفی حضرت روبرو می‌‌‌شدند.  


نکته قابل ذکر در توضیح این نکته اینکه درخواست گروه‌‌های مزبور از حضرت دقیقاً واگذاری [[حکومت]] و صحنه [[سیاست]] و [[قدرت]] بود که [[اهل سنت]] آن را به عنوان یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] در [[صلاحیت مردم]] و [[انتخاب]] آنان توصیف می‌‌‌کنند که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آن را حق و فعل الهی توصیف می‌‌‌فرمود.
نکته قابل ذکر در توضیح این نکته اینکه درخواست گروه‌‌های مزبور از حضرت دقیقاً واگذاری [[حکومت]] و صحنه [[سیاست]] و [[قدرت]] بود که [[اهل سنت]] آن را به عنوان یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] در [[صلاحیت مردم]] و [[انتخاب]] آنان توصیف می‌‌‌کنند که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آن را حق و فعل الهی توصیف می‌‌‌فرمود.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش