شورش خوارج در دوران امویان: تفاوت میان نسخهها
←جنبش خوارج
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==جنبش خوارج== | ==جنبش خوارج== | ||
[[جنگ صِفِّین]]، نتایج بسیار مهمی بر اوضاع کلی [[اسلامی]] داشت و آن، گام | [[جنگ صِفِّین]]، نتایج بسیار مهمی بر اوضاع کلی [[اسلامی]] داشت و آن، گام دیگر در راهی بود که با کشته شدن [[عثمان بن عفان]] آغاز شده بود. هنگامی که خطر [[شکست]] [[شام]] آشکار شد، سپاه شام با رهنمود [[عمرو بن عاص]] قرآنها را بر روی نیزههایشان برافراشتند. این کار در میان عراقیان، بهویژه [[قاریان]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۸؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۶۱؛ قاریان با گرایشهای سیاسی متفاوت، به تقوا مشهور بودند (ج).</ref> تأثیر گذاشت. [[امام علی]]{{ع}} به این [[خدعه]] پی برده، اصحابش را از [[پیروی]] از این [[نیرنگ]] برحذر داشت؛ اما او نه تنها نتوانست اثر این کار را از میان [[جانها]] و [[عقلها]] بزداید، بلکه عدهای از افرادش به دلیل اینکه [[امام]] به [[کتاب خدا]] پاسخ مثبت نداد<ref>طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۴۹.</ref>، او را [[تهدید]] کردند. به این ترتیب، بیشتر یارانش راه او را نرفتند و او را به آنچه [[دوست]] نمیداشت، وادار کردند. گروهی نیز از میان سپاهش با حَکَمیّت [[مخالفت]] کرده، پذیرش آن را از طرف او [[ناپسند]] شمردند و [[اصرار]] داشتند که همراه ایشان به جنگ برود تا [[حکم خدا]] جاری شود، اینان [[خوارج]] بودند. | ||
گروهی نیز از میان سپاهش با حَکَمیّت [[مخالفت]] کرده، پذیرش آن را از طرف او [[ناپسند]] شمردند و [[اصرار]] داشتند که همراه ایشان به جنگ برود تا [[حکم خدا]] جاری شود، اینان [[خوارج]] بودند. | |||
برخی از کسانی که [[آتش بس]] را قبول کردند، دریافتند که در کاری [[عجله]] به [[خرج]] دادهاند که در درون خود، [[بشارت]] [[پیروزی]] [[معاویه]] را میدهد و این کار، منافعشان را خیلی بیشتر از گذشته تهدید میکند. از این رو [[توبه]] کرده مجدداً خواستار جنگ شدند و فشارهای گوناگونی بر امام علی{{ع}} وارد کردند تا توبه کرده، جنگ را از نو آغاز کند؛ اما امام علی{{ع}} از اعتراف خودداری کرد؛ لذا این افراد با تمّرد از امام<ref>عیسی، ریاض، الحزبیة السیاسیة منذ قیام الاسلام حتی سقوط الدولة الامویه، ص۹۱.</ref> به گروه خوارج متمایل شدند. | |||
در نتیجه این [[اختلاف]] موضع، [[دوازده]] هزار نفر از [[سپاه امام علی]]{{ع}} بیرون آمدند و به حَرَوْرا<ref>حَرَوْرا، از روستاهای کوفه.</ref> رفته، در آنجا [[عزلت]] گزیدند و به حروریّه معروف شدند<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی ج۲، ص۹۲؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۶۵.</ref>. از آن [[روز]] به بعد، در [[اسلام]] [[حزب]] جدیدی به وجود آمد که از نظر [[سیاسی]] و [[دینی]] تأثیر بسیاری در [[تاریخ اسلام]] برجای گذاشت. | در نتیجه این [[اختلاف]] موضع، [[دوازده]] هزار نفر از [[سپاه امام علی]]{{ع}} بیرون آمدند و به حَرَوْرا<ref>حَرَوْرا، از روستاهای کوفه.</ref> رفته، در آنجا [[عزلت]] گزیدند و به حروریّه معروف شدند<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی ج۲، ص۹۲؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۶۵.</ref>. از آن [[روز]] به بعد، در [[اسلام]] [[حزب]] جدیدی به وجود آمد که از نظر [[سیاسی]] و [[دینی]] تأثیر بسیاری در [[تاریخ اسلام]] برجای گذاشت. | ||
==معاویه و خوارج== | |||
[[معاویه]] بیش از [[امام علی]]{{ع}} از [[خوارج]] [[نفرت]] داشت؛ زیرا به [[اعتقاد]] آنان معاویه از مسیر اسلام [[منحرف]] شده بود. از سوی دیگر، کار ایشان، [[خلیفه]] [[اموی]] را پریشان کرد؛ زیرا مخالف راههای [[مسالمتآمیز]] بودند، از این رو وی با [[خشونت]] به آنان پاسخ داد. | |||
خوارج همزمان با انتقال مرکز [[خلافت]] از [[کوفه]] به دِمَشق، موضع متعادلتر و سازگارتری اتخاذ کردند که این موضع در انتقال مرکز فعالیتِ [[حروریه]] از کوفه به [[بصره]]، [[سستی]] و انشعاب در [[جنبش]] آنان، پیش از پاگرفتن آن و تبدیل شدن به حزب [[عقیدتی]] نمودار شد<ref>عیسی، ریاض، الحزبیة السیاسیة منذ قیام الاسلام حتی سقوط الدولة الامویه، ص۱۱۳.</ref>. | خوارج همزمان با انتقال مرکز [[خلافت]] از [[کوفه]] به دِمَشق، موضع متعادلتر و سازگارتری اتخاذ کردند که این موضع در انتقال مرکز فعالیتِ [[حروریه]] از کوفه به [[بصره]]، [[سستی]] و انشعاب در [[جنبش]] آنان، پیش از پاگرفتن آن و تبدیل شدن به حزب [[عقیدتی]] نمودار شد<ref>عیسی، ریاض، الحزبیة السیاسیة منذ قیام الاسلام حتی سقوط الدولة الامویه، ص۱۱۳.</ref>. | ||
از اینرو باید از [[فِرق]] عقیدتی ناهمگون خوارج | از اینرو باید از [[فِرق]] عقیدتی ناهمگون خوارج ـ که [[دشمن]] یکدیگر بودند ـ سخن بگوییم. این مسئله اثر منفی بر [[نیروی نظامی]] ایشان گذاشت و برای [[حکومت اموی]] فرصتی پدید آورد تا بر آنان چیره شود. [[جنگ نهروان]] نخستین و آخرین [[جنگی]] بود که خوارج در آن، تحت [[سرپرستی]] واحد و در برابر [[دشمنی]] واحد جمع شدند و بعد از آن [[وحدت]] کلمهشان از بین رفت<ref>خلیفات، عوض، نشأة الحرکة الأباضیه، ص۶۴.</ref>. | ||
===سرکوب خوارج توسط فرمانداران معاویه=== | |||
[[خوارج کوفه]] به [[رهبری]] [[فروة بن نوفل اشجعی]] با صلحی که میان [[امام حسن]]{{ع}} و معاویه صورت گرفت، [[مخالفت]] کردند و [در زمانی که هنوز معاویه کوفه را ترک نکرده بود] بر آن شوریدند و به سوی کوفه بازگشته، در [[نخیله]] اردو زدند. درگیریهایی میان ایشان و نیروهای نظامی که معاویه برای سرکوبشان فرستاد، رخ داد<ref>در مورد این درگیریها ر.ک: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۲۴؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۸؛ طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۱۶۶ و ۱۷۳ - ۱۷۴.</ref>. | [[خوارج کوفه]] به [[رهبری]] [[فروة بن نوفل اشجعی]] با صلحی که میان [[امام حسن]]{{ع}} و معاویه صورت گرفت، [[مخالفت]] کردند و [در زمانی که هنوز معاویه کوفه را ترک نکرده بود] بر آن شوریدند و به سوی کوفه بازگشته، در [[نخیله]] اردو زدند. درگیریهایی میان ایشان و نیروهای نظامی که معاویه برای سرکوبشان فرستاد، رخ داد<ref>در مورد این درگیریها ر.ک: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۲۴؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۸؛ طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۱۶۶ و ۱۷۳ - ۱۷۴.</ref>. | ||
جنبشی را که [[مستورد بن علقمه]] (در سال ۴۳) در برابر [[معاویه]] [[رهبری]] کرد، از بزرگترین شورشهای آنان است. [[مغیرة بن شعبه]]، [[استاندار]] [[اموی]] [[کوفه]] در منطقه مذار میان واسط و [[بصره]] با آنان درگیر شد، رهبرانشان را کشت و موفق شد جلوی فعالیت آنان را گرفته و خطر آنان را از کوفه دور کند. در این کار مهم عوامل چندی به کمک او شتافتند: پراکندگی [[قبایل]] [[خوارج]] و [[مردم کوفه]]، [[نیرومندی]] [[حکومت]] مرکزی و [[سیاست]] [[سختی]] که در برابر ایشان در [[عراق]] اتخاذ کرد و [[گرایش]] [[کوفیان]] به [[تشیّع]] [[آل]] [[امام علی]]{{ع}}. شایان ذکر است که خوارج چندین مرتبه تلاش کردند صفوف کوفیان را برای [[جنگ]] [[متحد]] کنند، ولی ناکام شدند. حتی کوفیان جنگ با ایشان را به علت [[منافع]] سیاسیشان ترجیح دادند<ref>عیسی، ریاض، الحزبیة السیاسیة منذ قیام الاسلام حتی سقوط الدولة الامویه، ص۱۱۷ - ۱۱۸.</ref>. | جنبشی را که [[مستورد بن علقمه]] (در سال ۴۳) در برابر [[معاویه]] [[رهبری]] کرد، از بزرگترین شورشهای آنان است. [[مغیرة بن شعبه]]، [[استاندار]] [[اموی]] [[کوفه]] در منطقه مذار میان واسط و [[بصره]] با آنان درگیر شد، رهبرانشان را کشت و موفق شد جلوی فعالیت آنان را گرفته و خطر آنان را از کوفه دور کند. در این کار مهم عوامل چندی به کمک او شتافتند: پراکندگی [[قبایل]] [[خوارج]] و [[مردم کوفه]]، [[نیرومندی]] [[حکومت]] مرکزی و [[سیاست]] [[سختی]] که در برابر ایشان در [[عراق]] اتخاذ کرد و [[گرایش]] [[کوفیان]] به [[تشیّع]] [[آل]] [[امام علی]]{{ع}}. شایان ذکر است که خوارج چندین مرتبه تلاش کردند صفوف کوفیان را برای [[جنگ]] [[متحد]] کنند، ولی ناکام شدند. حتی کوفیان جنگ با ایشان را به علت [[منافع]] سیاسیشان ترجیح دادند<ref>عیسی، ریاض، الحزبیة السیاسیة منذ قیام الاسلام حتی سقوط الدولة الامویه، ص۱۱۷ - ۱۱۸.</ref>. | ||
[[خوارج کوفه]] چند سالی را در [[آرامش]] به سربردند، تا | [[خوارج کوفه]] چند سالی را در [[آرامش]] به سربردند، تا اینکه در سال ۵۸ / ۶۷۸م. [[فرصت]] دیگری برای [[انقلاب]] در برابر [[حکومت اموی]] ـ به رهبری [[حیان بن ظبیان سلمی]] ـ به دست آوردند. در سال بعد، با کشته شدن همگی آنان در [[جنگی]] در بانقیا<ref>ولهوزن، یولیوس، الدولة العربیة و سقوطها، ص۵۸ - ۵۹.</ref>، این [[شورش]] پایان یافت. | ||
[[خوارج بصره]] [[شیوه]] همکیشان [[کوفی]] خود را پیش گرفتند و با وجود گرفتاریهایی که برایشان پیش آمد، آرام نگرفتند و خطر آنان بار دیگر در عراق به سال ۴۱ / ۶۶۱ فزونی گرفت و به رهبری [[سهم بن غالب]] و [[خطیم باهلی]] شورش کردند. [[ابن عامر]]، استاندار اموی با آنان درگیر شده سرکوبشان کرد<ref>طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۵، ص۱۷۰ - ۱۷۱؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۲۵ ـ ۳۲۶.</ref>. | |||
[[ | آشکار است که ابن عامر با خوارج [[مدارا]] میکرد و به آنان [[نرمش]] نشان میداد، از اینرو معاویه او را برکنار کرد و در سال ۴۵ / ۶۶۵ [[زیاد بن ابیه]] را [[استاندار بصره]] کرد. وی به سختی آنان را تحت پیگرد قرار داد و با اندک گمانی آنان را دستگیر کرده و به [[قتل]] رساند تا اینکه توانست سرکوبشان کند<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۱۶، ۲۲۲ و ۲۲۸.</ref>؛ اما آنان پس از [[هلاکت]] زیاد، در سال ۵۳ / ۶۷۳ فعالیت خود را از سر گرفتند. عبیدالله فرزند زیاد که از سوی [[معاویه]] در سال ۵۵ [[استاندار بصره]] شد، با ایشان درگیر شده، به تعقیبشان پرداخت. برخی از آنان را [[زندانی]] کرد و برخی دیگر را کشت<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۹۹، ۳۱۲ و ۳۱۳.</ref>. عبیدالله، استاندار بصره، پیوسته [[خوارج]] را [[تبعید]] میکرد و تحت فشار قرار میداد، تا اینکه معاویه مُرد. | ||
به این ترتیب با وجود شدّت عمل و [[خشونت]] [[استانداران]] در همه دوران معاویه [[سرزمین]] [[عراق]] همچنان ناآرام بود<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۲۳.</ref>. | |||
به این ترتیب با وجود شدّت عمل و [[خشونت]] [[استانداران]] در همه دوران معاویه [[سرزمین]] [[عراق]] همچنان ناآرام بود | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |