پرش به محتوا

رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\:\s \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\|\sپاسخ‌دهنده\s\= \|\sپاسخ\s\=\s(.*)\[(.*)\s(.*)\]' به '| پاسخ‌دهنده = $3 | پاسخ = $1[$2 $3]')
جز (جایگزینی متن - '\:\s \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۷: خط ۱۷:
== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:1073589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی]]]]
[[پرونده:1073589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین  '''[[ناصرالدین اوجاقی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایان‌نامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین  '''[[ناصرالدین اوجاقی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایان‌نامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«علم لدنی اصطلاحی است که از این آیه در قرآن کریم که در مورد حضرت خضر است اخذ شده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۶۵ سوره کهف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا]]}}<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم»؛ سوره کهف، آیه۶۵.</ref>  می‌توان گفت ویژگی این علم این است که از راه‌های طبیعی به دست نیامده است. بلکه موهبتی الهی است که خدا به هر که بخواهد اعطا می‌کند. در مورد علم امام نیز روایاتی وجود دارد که نشان می‌دهد این علم موهبتی از جانب خداوند است که شامل حال امام می‌شود. مرحوم کلینی دو روایت در این مورد نقل می‌کند. روایت اول که از [[امام رضا]]{{ع}} است به لحاظ سند مرفوعه است. در این روایت حضرت می‌فرمایند که اگر خداوند بنده ای را به امامت برگزیند به او علمی الهی می‌کند که بعد از آن در پاسخ هیچ سؤالی در نمی‌ماند. و به درستی به همه سؤال‌ها پاسخ می‌گوید. روایت دوم از نظر سند روایت صحیح است. این روایت از امام صادق نقل شده است که ایشان در ظمن خطبه‌ای صفات و خصوصیات ائمه را توصیف می‌کنند. در ضمن صفاتی که برای امام در این روایت عنوان می‌شود این است که بعد از آنکه امام قبلی از دنیا رفت خداوند علم خودش را به امام بعدی می‌دهد و اسرار خودش را در نزد او به ودیعه می‌گذارد و او را مخزن علم خویش قرار می‌دهد. (...) [[ابن میثم]] در توضیح این مسأله تأکید می‌کند که بین [[علم غیب]] که اختصاص به خدا دارد و جز او کسی علم به آن ندارد و آنچه که ما در باره علم [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} اثبات کردیم فرق است مراد از [[علم غیب]] علمی است که مستفاد از سبب و علتی که آن را افاده کند نباشد. و این تنها در مورد خداوند صادق است اما غیر خدا همه [[علم غیب]] خود را با واسطه یا بدون واسطه به سبب جود الهی دارند. پس بنابراین علم دیگران [[علم غیب]] نیست بلکه اطلاع از امور غیبی است که البته نصیب هرکسی نمی‌شد و تنها اختصاص به کسانی دارد که عنایت خاص الهی شامل آنهاست. در نتیجه دلیل نفی [[علم غیب]] از سوی [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} روشن می‌شود. زیرا علم آن حضرت مستفاد از جود الهی است»<ref>[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایان‌نامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص۳۲</ref>.
 
«علم لدنی اصطلاحی است که از این آیه در قرآن کریم که در مورد حضرت خضر است اخذ شده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۶۵ سوره کهف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا]]}}<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم»؛ سوره کهف، آیه۶۵.</ref>  می‌توان گفت ویژگی این علم این است که از راه‌های طبیعی به دست نیامده است. بلکه موهبتی الهی است که خدا به هر که بخواهد اعطا می‌کند. در مورد علم امام نیز روایاتی وجود دارد که نشان می‌دهد این علم موهبتی از جانب خداوند است که شامل حال امام می‌شود. مرحوم کلینی دو روایت در این مورد نقل می‌کند. روایت اول که از [[امام رضا]]{{ع}} است به لحاظ سند مرفوعه است. در این روایت حضرت می‌فرمایند که اگر خداوند بنده ای را به امامت برگزیند به او علمی الهی می‌کند که بعد از آن در پاسخ هیچ سؤالی در نمی‌ماند. و به درستی به همه سؤال‌ها پاسخ می‌گوید. روایت دوم از نظر سند روایت صحیح است. این روایت از امام صادق نقل شده است که ایشان در ظمن خطبه‌ای صفات و خصوصیات ائمه را توصیف می‌کنند. در ضمن صفاتی که برای امام در این روایت عنوان می‌شود این است که بعد از آنکه امام قبلی از دنیا رفت خداوند علم خودش را به امام بعدی می‌دهد و اسرار خودش را در نزد او به ودیعه می‌گذارد و او را مخزن علم خویش قرار می‌دهد. (...) [[ابن میثم]] در توضیح این مسأله تأکید می‌کند که بین [[علم غیب]] که اختصاص به خدا دارد و جز او کسی علم به آن ندارد و آنچه که ما در باره علم [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} اثبات کردیم فرق است مراد از [[علم غیب]] علمی است که مستفاد از سبب و علتی که آن را افاده کند نباشد. و این تنها در مورد خداوند صادق است اما غیر خدا همه [[علم غیب]] خود را با واسطه یا بدون واسطه به سبب جود الهی دارند. پس بنابراین علم دیگران [[علم غیب]] نیست بلکه اطلاع از امور غیبی است که البته نصیب هرکسی نمی‌شد و تنها اختصاص به کسانی دارد که عنایت خاص الهی شامل آنهاست. در نتیجه دلیل نفی [[علم غیب]] از سوی [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} روشن می‌شود. زیرا علم آن حضرت مستفاد از جود الهی است»<ref>[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایان‌نامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص۳۲</ref>.


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۲۵: خط ۲۶:
| تصویر = 11607.jpg
| تصویر = 11607.jpg
| پاسخ‌دهنده = حسین صالحی مالستانی
| پاسخ‌دهنده = حسین صالحی مالستانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین صالحی مالستانی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی (مقاله)|علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی]]»'' در این‌باره گفته‌است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین صالحی مالستانی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی (مقاله)|علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی]]»'' در این‌باره گفته‌است:
::::::«در [[قرآن کریم]] واژه {{متن قرآن|لَدُنْ}} به تنهایی ۲ بار، به شکل {{متن قرآن|لَّدُنَّا}} ۲ بار {{متن قرآن|لَدُنْکَ}} ۲ بار و به شکل {{متن قرآن|لَدُنِّی}} ۱ بار به کار رفته است.<ref>محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل واژه "لدن".</ref> از جمله در آیه ۶۵ سوره کهف آمده: {{متن قرآن|فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}<ref>و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم.</ref> [[علم لدنی]] از الطاف الهی برای [[پیامبر]] {{صل}} دانسته شده و تأیید نظر مفسران است. [[علامه طباطبایی|علامه]] در المیزان ذیل آیه ۶۵ سوره کهف آن علم را در حیطه و انحصار الهی می‌داند که حس و فکر در آن دخالت ندارد و از راه اکتساب به دست نمی‌آید و دلیل بر آن را جمله {{متن قرآن|مِن لَّدُنَّا}} از نزد خدا، دانسته است که به عنوان خاستگاه آن محسوب می‌شود و از آخر آیات استفاده کرده که مقصود از آن [[علم به تأویل]] حوادث است.<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%2013&option=com_mtree&task=readonline&link_id=3653&page=731&chkhashk=1AB5813D78&Itemid=281 طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج ۱۳، ص ۴۷۴].</ref> (...) در جای دیگر از آن مرادف با [[عقل کل]] و [[عصمت از خطا]] و [[علم به ماوراءالطبیعه]] و [[علم غیب]] ذکر کرده است. <ref>همان، ج ۲، ص ۲۸۶؛ ج ۵، ص ۲۳۵؛ میرزا خسروانی، تفسیر خسروی، ج ۵۵، ص ۳۶۶</ref> که انبیای الهی از آن بهره‌مند بوده‌اند. بعضی از معاصرین [[علم لدنی]] را به استناد آیه ۶۵ سوره کهف درباره [[حضرت خضر]]{{ع}} مخصوص انبیا دانسته است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ج ۷، ص ۱۹۹</ref>  مرحوم نراقی در جواب سؤال [[علم لدنی]] انبیا و [[ائمه]]{{عم}}، علم به غیر محسوسات را ابتدا تقسیم و دسته‌بندی نموده. قسم سوم به تمام فروعاتش [[علم لدنی]] است که از قول خداوند متعال اخذ گردیده است. {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم». سوره کهف، آیه ۶۵</ref> این علم افضل علوم بلکه علم حقیقی است<ref> نراقی، رسائل و مسائل فی حل غوامض المسائل، ج ۳، ص ۵۲ – ۵۶.</ref>. ایشان برای همه [[انبیا]] نوعی از "[[علم لدنی]]" را قایل می‌شود و آن را مستند به سنت می‌داند<ref> نراقی، رسائل و مسائل فی حل غوامض المسائل، ج ۳، ص ۵۲ – ۵۶.</ref>. به هر حال "[[علم لدنی]]" که مأخوذ از خرمن [[دانش الهی]] است یک نوع [[علم غیب|علم غیبی]] است که به [[انبیا]] و اولیای الهی افاضه شده است. (...) در یکی از [[تفاسیر]] [[اهل سنت]] نیز [[علم لدنی]] را بخشش خدای سبحان و در مقابل علم اکتسابی قرار داده و شامل امور غیبی دانسته است و به همان آیه ۶۵ سوره کهف اشاره کرده که درباره فیض [[علم الهی]] برای [[حضرت خضر]]{{ع}} است.<ref>طنطاوی، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج ۸، ص ۵۶۴</ref> در تفسیر روح البیان تأویل [[رؤیا]] را جزئی از اجزای [[نبوت]] دانسته برای این‌ که آن را [[علم لدنی]] معرفی کرده که خداوند متعال به هر که بخواهد تعلیم می‌نماید.<ref>حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> نسفی هم [[علم لدنی]] را به [[علم الهامی]] معنا کرده.<ref>نسفی، تفسیر نسفی، ج ۱، ص ۵۶۶.</ref> که باز هم همان [[علم غیب]] می‌شود که حقیقت آن نزد خدای حکیم است. شاذلی نیز [[علم لدنی]] را برای [[حضرت یوسف]]، بخشش الهی و به معنای تعبیر [[رؤیا]] و یا بعض از [[غیب]] دانسته است<ref>شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم، فی ضلال القرآن، ج ۴، ص ۱۹۸۷.</ref>» <ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n25246/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D9%84%D8%AF%D9%86%D9%91%DB%8C_%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1_%D8%B5_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C علم غيب و علم لدنی پيامبر از منظر امام خمينی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸].</ref>.
 
«در [[قرآن کریم]] واژه {{متن قرآن|لَدُنْ}} به تنهایی ۲ بار، به شکل {{متن قرآن|لَّدُنَّا}} ۲ بار {{متن قرآن|لَدُنْکَ}} ۲ بار و به شکل {{متن قرآن|لَدُنِّی}} ۱ بار به کار رفته است.<ref>محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل واژه "لدن".</ref> از جمله در آیه ۶۵ سوره کهف آمده: {{متن قرآن|فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}<ref>و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم.</ref> [[علم لدنی]] از الطاف الهی برای [[پیامبر]] {{صل}} دانسته شده و تأیید نظر مفسران است. [[علامه طباطبایی|علامه]] در المیزان ذیل آیه ۶۵ سوره کهف آن علم را در حیطه و انحصار الهی می‌داند که حس و فکر در آن دخالت ندارد و از راه اکتساب به دست نمی‌آید و دلیل بر آن را جمله {{متن قرآن|مِن لَّدُنَّا}} از نزد خدا، دانسته است که به عنوان خاستگاه آن محسوب می‌شود و از آخر آیات استفاده کرده که مقصود از آن [[علم به تأویل]] حوادث است.<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86%20%D8%AC%D9%84%D8%AF%2013&option=com_mtree&task=readonline&link_id=3653&page=731&chkhashk=1AB5813D78&Itemid=281 طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج ۱۳، ص ۴۷۴].</ref> (...) در جای دیگر از آن مرادف با [[عقل کل]] و [[عصمت از خطا]] و [[علم به ماوراءالطبیعه]] و [[علم غیب]] ذکر کرده است. <ref>همان، ج ۲، ص ۲۸۶؛ ج ۵، ص ۲۳۵؛ میرزا خسروانی، تفسیر خسروی، ج ۵۵، ص ۳۶۶</ref> که انبیای الهی از آن بهره‌مند بوده‌اند. بعضی از معاصرین [[علم لدنی]] را به استناد آیه ۶۵ سوره کهف درباره [[حضرت خضر]]{{ع}} مخصوص انبیا دانسته است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ج ۷، ص ۱۹۹</ref>  مرحوم نراقی در جواب سؤال [[علم لدنی]] انبیا و [[ائمه]]{{عم}}، علم به غیر محسوسات را ابتدا تقسیم و دسته‌بندی نموده. قسم سوم به تمام فروعاتش [[علم لدنی]] است که از قول خداوند متعال اخذ گردیده است. {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم». سوره کهف، آیه ۶۵</ref> این علم افضل علوم بلکه علم حقیقی است<ref> نراقی، رسائل و مسائل فی حل غوامض المسائل، ج ۳، ص ۵۲ – ۵۶.</ref>. ایشان برای همه [[انبیا]] نوعی از "[[علم لدنی]]" را قایل می‌شود و آن را مستند به سنت می‌داند<ref> نراقی، رسائل و مسائل فی حل غوامض المسائل، ج ۳، ص ۵۲ – ۵۶.</ref>. به هر حال "[[علم لدنی]]" که مأخوذ از خرمن [[دانش الهی]] است یک نوع [[علم غیب|علم غیبی]] است که به [[انبیا]] و اولیای الهی افاضه شده است. (...) در یکی از [[تفاسیر]] [[اهل سنت]] نیز [[علم لدنی]] را بخشش خدای سبحان و در مقابل علم اکتسابی قرار داده و شامل امور غیبی دانسته است و به همان آیه ۶۵ سوره کهف اشاره کرده که درباره فیض [[علم الهی]] برای [[حضرت خضر]]{{ع}} است.<ref>طنطاوی، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج ۸، ص ۵۶۴</ref> در تفسیر روح البیان تأویل [[رؤیا]] را جزئی از اجزای [[نبوت]] دانسته برای این‌ که آن را [[علم لدنی]] معرفی کرده که خداوند متعال به هر که بخواهد تعلیم می‌نماید.<ref>حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> نسفی هم [[علم لدنی]] را به [[علم الهامی]] معنا کرده.<ref>نسفی، تفسیر نسفی، ج ۱، ص ۵۶۶.</ref> که باز هم همان [[علم غیب]] می‌شود که حقیقت آن نزد خدای حکیم است. شاذلی نیز [[علم لدنی]] را برای [[حضرت یوسف]]، بخشش الهی و به معنای تعبیر [[رؤیا]] و یا بعض از [[غیب]] دانسته است<ref>شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم، فی ضلال القرآن، ج ۴، ص ۱۹۸۷.</ref>» <ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n25246/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D9%88_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D9%84%D8%AF%D9%86%D9%91%DB%8C_%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1_%D8%B5_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C علم غيب و علم لدنی پيامبر از منظر امام خمينی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۲: خط ۳۴:
| تصویر = 11786.jpg
| تصویر = 11786.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد فائز باقری
| پاسخ‌دهنده = سید محمد فائز باقری
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد فائز باقری|باقری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|بررسی علم اولیای الهی]]»'' در این‌باره گفته است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد فائز باقری|باقری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم اولیای الهی (پایان‌نامه)|بررسی علم اولیای الهی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«ویژگی [[علم لدنی]] این است که از راه‌های طبیعی به دست نیامده، بلکه موهبتی الهی است که خداوند متعال به هر که بخواهد، عطا می‌کند.
 
«ویژگی [[علم لدنی]] این است که از راه‌های طبیعی به دست نیامده، بلکه موهبتی الهی است که خداوند متعال به هر که بخواهد، عطا می‌کند.


درباره [[علم امام]]{{ع}} روایاتی وجود دارد که نشان می‌دهد این دانش‌، موهبتی از جانب خدای متعال است که شامل حال [[امام]] می‌شود. مرحوم [[شیخ کلینی]] دو روایت در این زمینه نقل می‌کند.
درباره [[علم امام]]{{ع}} روایاتی وجود دارد که نشان می‌دهد این دانش‌، موهبتی از جانب خدای متعال است که شامل حال [[امام]] می‌شود. مرحوم [[شیخ کلینی]] دو روایت در این زمینه نقل می‌کند.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش