استدلال عقلی قائلان به علم تام امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۸۹: خط ۲۸۹:
#'''ضرورت [[امامت]]''': [[وجود امام]]{{ع}} ضروری است و عقل آن ضرورت را درک می‌کند و از دلیل ضرورت امام{{ع}} علم خدادادی "غیب" ثابت می‌شود زیرا: قبلاً گفته شد [[امام]]{{ع}} تمام مقامات [[پیامبر]]{{صل}} به جز وحی را دارد پس لوازم آن مقام را نیز باید داشته باشد. مصونیت قرآن از تحریف را خداوند ضمانت کرده اما هیچ ضمانتی درباره بیانات [[پیامبر]]{{صل}} وجود ندارد لذا راویان گاهی مطالب متفاوتی در یک موضوع از [[پیامبر]]{{صل}} نقل می‌کنند بنابراین ما نیازمند تبیین جدید هستیم اگر شخص بیان کننده دارای علم عادی باشد و دچار خطا شود بیان او حجت نخواهد بود پس شخص بیان کننده بعد از [[پیامبر]]{{صل}} باید معصوم و دارای [[علم غیب]] باشد و الا ختم نبوت برخلاف حکمت است.
#'''ضرورت [[امامت]]''': [[وجود امام]]{{ع}} ضروری است و عقل آن ضرورت را درک می‌کند و از دلیل ضرورت امام{{ع}} علم خدادادی "غیب" ثابت می‌شود زیرا: قبلاً گفته شد [[امام]]{{ع}} تمام مقامات [[پیامبر]]{{صل}} به جز وحی را دارد پس لوازم آن مقام را نیز باید داشته باشد. مصونیت قرآن از تحریف را خداوند ضمانت کرده اما هیچ ضمانتی درباره بیانات [[پیامبر]]{{صل}} وجود ندارد لذا راویان گاهی مطالب متفاوتی در یک موضوع از [[پیامبر]]{{صل}} نقل می‌کنند بنابراین ما نیازمند تبیین جدید هستیم اگر شخص بیان کننده دارای علم عادی باشد و دچار خطا شود بیان او حجت نخواهد بود پس شخص بیان کننده بعد از [[پیامبر]]{{صل}} باید معصوم و دارای [[علم غیب]] باشد و الا ختم نبوت برخلاف حکمت است.
#'''افاضه خداوند''': خداوند فیاض مطلق است و بر کسانی که قابلیت کامل دارند باید افاضه کند والّا لازم می‌آید که محتاج و بخیل باشد. آن چه را که علت مفیضه افاضه می‌کند اثر واحد و مطلق است اما استعداد و قابلیت گیرندگان فیض مختلف است که یکی فیض را نمی‌پذیرد یکی اندکی قبول نموده و دیگری همه را قبول می‌کند مانند نور آفتاب که یک نور است ولی اجسام در نورگیری و استفاده از آن مختلف است. از آیه۲۴ سوره تکویر نیز می‌توان به این دلیل عقلی که همان افاضه خداوند است پی‌برد زیرا در این آیه آمده است {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}} که چه مرجع ضمیر خداوند باشد یا [[پیامبر]]{{صل}} در هر صورت مطلب قابل اثبات است زیرا در صورت اول معنا این می‌شود که خداوند بر غیب بخیل نیست و بر افراد قابل افاضه می‌کند و در صورت دوم مطلوب به صورت جالب‌تر استفاده می‌شود زیرا ثابت می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} [[علم غیب]] دارد و الا بخل معنا نداشت چون باید علم غیبی داشته باشد تا بگوئیم بخیل هست یا نیست.
#'''افاضه خداوند''': خداوند فیاض مطلق است و بر کسانی که قابلیت کامل دارند باید افاضه کند والّا لازم می‌آید که محتاج و بخیل باشد. آن چه را که علت مفیضه افاضه می‌کند اثر واحد و مطلق است اما استعداد و قابلیت گیرندگان فیض مختلف است که یکی فیض را نمی‌پذیرد یکی اندکی قبول نموده و دیگری همه را قبول می‌کند مانند نور آفتاب که یک نور است ولی اجسام در نورگیری و استفاده از آن مختلف است. از آیه۲۴ سوره تکویر نیز می‌توان به این دلیل عقلی که همان افاضه خداوند است پی‌برد زیرا در این آیه آمده است {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}} که چه مرجع ضمیر خداوند باشد یا [[پیامبر]]{{صل}} در هر صورت مطلب قابل اثبات است زیرا در صورت اول معنا این می‌شود که خداوند بر غیب بخیل نیست و بر افراد قابل افاضه می‌کند و در صورت دوم مطلوب به صورت جالب‌تر استفاده می‌شود زیرا ثابت می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} [[علم غیب]] دارد و الا بخل معنا نداشت چون باید علم غیبی داشته باشد تا بگوئیم بخیل هست یا نیست.
#'''افضلیت''': مرحوم [[شیخ مفید]] می‌فرماید: واجب است [[امام]]{{ع}} افضل از رعیت باشد چون [[امام]]{{ع}} از نظر فضائل یا مساوی با رعیت یا ناقص‌تر از آنها است یا افضل از آنها است و تحت این حکم داخل می‌شود که [[امام]]{{ع}} از نظر علم باید افضل باشد که همین درست است زیرا صورت اول ترجیح بلامرجح و صورت دوم باعث مقدم شدن مفضول "ناقص در کمالات" بر فاضل "کامل در کمالات" می‌شود.[[امام علی|علی]]{{ع}}در موارد زیادی از غیب خبر داده و این مرتبه برای هیچ یک از صحابه حاصل نشده سپس حتماً [[علی]]{{ع}} از آنها افضل است مانند خبر دادن از کشته شدن ذوالثدیه. دلیل [[امامت]] عین دلیل نبوت است بنابراین [[امام]]{{ع}} باید به عنوان قائم مقام [[پیامبر]]{{صل}} در جمیع شئون بجز [[وحی]] دارای صفات کمال مانند شجاعت و کرم و عفت و صدق و عدل تدبیر و عقل و حکمت باشد و همچنین باید اکمل و افضل از غیر خودش باشد تا بتواند آنها را هدایت نموده و مردم نیز در یادگیری و استکمال مطیع او باشند وگرنه نیابت محقق نشده و نقض غرض می‌گردد.
#'''افضلیت''': مرحوم [[شیخ مفید]] می‌فرماید: واجب است [[امام]]{{ع}} افضل از رعیت باشد چون [[امام]]{{ع}} از نظر فضائل یا مساوی با رعیت یا ناقص‌تر از آنها است یا افضل از آنهاست و تحت این حکم داخل می‌شود که [[امام]]{{ع}} از نظر علم باید افضل باشد که همین درست است زیرا صورت اول ترجیح بلامرجح و صورت دوم باعث مقدم شدن مفضول "ناقص در کمالات" بر فاضل "کامل در کمالات" می‌شود. [[امام علی|علی]]{{ع}}در موارد زیادی از غیب خبر داده و این مرتبه برای هیچ یک از صحابه حاصل نشده سپس حتماً [[علی]]{{ع}} از آنها افضل است مانند خبر دادن از کشته شدن ذوالثدیه. دلیل [[امامت]] عین دلیل نبوت است بنابراین [[امام]]{{ع}} باید به عنوان قائم مقام [[پیامبر]]{{صل}} در جمیع شئون بجز [[وحی]] دارای صفات کمال مانند شجاعت و کرم و عفت و صدق و عدل تدبیر و عقل و حکمت باشد و همچنین باید اکمل و افضل از غیر خودش باشد تا بتواند آنها را هدایت نموده و مردم نیز در یادگیری و استکمال مطیع او باشند وگرنه نیابت محقق نشده و نقض غرض می‌گردد.


'''اشکال''': برهان افضلیت، علم [[ائمه]]{{ع}} به احکام را ثابت می‌کند نه [[علم غیب]] را بنابر این اگر [[ائمه]]{{ع}} در علم به احکام و حلال و حرام از سائرین افضل باشد کافیست.
'''اشکال''': برهان افضلیت، علم [[ائمه]]{{ع}} به احکام را ثابت می‌کند نه [[علم غیب]] را بنابر این اگر [[ائمه]]{{ع}} در علم به احکام و حلال و حرام از سائرین افضل باشد کافیست.


'''جواب''': افضلیت مراتب دارد و اگر کسی در فقه مثلاً افضل باشد ممکن است در علوم دیگر افضل نباشد ولی ما برای [[ائمه]]{{ع}} مرتبه‌های از فضیلت را قائل هستیم که بدون ارتباط غیبی ممکن نیست به تعبیر مرحوم مازندرانی حتی اگر در میان امت کسی باشد که چیزی را بداند ولی [[امام]]{{ع}} همان چیز را نداند [[امام]] نخواهد بود. در بعضی کتب عبارت "کل واحد من اهل زمانه" "کل فن من الفنون" در توضیح برهان افضلیت به کار رفته که مقصود اینست که [[ائمه]]{{ع}} باید از تک‌ تک افراد جامعه افضل و از هر فنی از فنون آگاه باشد و این خود شامل علم غیب شده و علم [[ائمه]{{ع}} به موضوعات را هم در بر می‌گیرد از عبارات کشف المراد نیز به وضوح استفاده می‌شود که علم غیب از مصادیق افضلیت است و یکی از فضائل [[علی]]{{ع}} را [[علم غیب]] دانسته. لذا می‌توان از دلیل افضلیت برای اثبات [[علم غیب]] به شکل زیر بهره گرفت: [[علم غیب]] فضیلت است و از هر فضیلتی [[امام]]{{ع}} نباید بی‌بهره باشد پس [[امام]]{{ع}} نباید از [[علم غیب]] بی‌بهره باشد»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص: ۳۶ تا ۴۰ </ref>
'''جواب''': افضلیت مراتب دارد و اگر کسی در فقه مثلاً افضل باشد ممکن است در علوم دیگر افضل نباشد ولی ما برای [[ائمه]]{{ع}} مرتبه‌های از فضیلت را قائل هستیم که بدون ارتباط غیبی ممکن نیست به تعبیر مرحوم مازندرانی حتی اگر در میان امت کسی باشد که چیزی را بداند ولی [[امام]]{{ع}} همان چیز را نداند [[امام]] نخواهد بود. در بعضی کتب عبارت "کل واحد من اهل زمانه" "کل فن من الفنون" در توضیح برهان افضلیت به کار رفته که مقصود این است که [[ائمه]]{{ع}} باید از تک‌ تک افراد جامعه افضل و از هر فنی از فنون آگاه باشد و این خود شامل علم غیب شده و علم [[ائمه]]{{ع}} به موضوعات را هم در بر می‌گیرد از عبارات کشف المراد نیز به وضوح استفاده می‌شود که علم غیب از مصادیق افضلیت است و یکی از فضائل [[علی]]{{ع}} را [[علم غیب]] دانسته. لذا می‌توان از دلیل افضلیت برای اثبات [[علم غیب]] به شکل زیر بهره گرفت: [[علم غیب]] فضیلت است و از هر فضیلتی [[امام]]{{ع}} نباید بی‌بهره باشد پس [[امام]]{{ع}} نباید از [[علم غیب]] بی‌بهره باشد»<ref>[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]؛ ص: ۳۶ تا ۴۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش