پرش به محتوا

آیا غیر معصوم می‌تواند از غیب آگاهی یابد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
* آیا براساس قرآن غیر [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}} کسی می‌تواند عالم به غیب باشد؟
* آیا براساس قرآن غیر [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}} کسی می‌تواند عالم به غیب باشد؟


== پاسخ جامع==
==پاسخ نخست==
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
[[پرونده:1368242.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین امینی|امینی]]]]
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌های تفصیلی (متفرقه) اندیشمندان و نویسدندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
::::::علامه '''[[عبدالحسین امینی]]''' در کتاب ''«[http://ekmal.ir/?p=13678 الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب]»'' در این‌باره گفته‌ است:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
::::::«[[علم غیب]] یعنی آگاهی بر چیزهائی که بیرون از دید و حواس ظاهری ما قرار دارند خواه مربوط به حوادث کنونی و یا آینده باشد، حقیقتی است که همانند آگاهی بر امور ظاهری برای تمام افراد بشر ممکن و مقدار است. هر گاه کسی از حوادث کنونی و یا آینده که فعلا قابل رویت نیستند تنها از رهگذر دانائی که از سرچشمه غیب و شهادت خبر می دهد آگاهی حاصل کند و یا از طریق دانش و خرد مطلع گردد چنین علمی نیز از [[علم غیب]] به شمار می‌رود و هیچ مانعی از تحقق آن وجود ندارد»<ref>[http://ekmal.ir/?p=13678 الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب، ص ۸۰].</ref>.
{|style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
|-
|[[پرونده:sobhani.jpg|95px]]||[[پرونده:769540432.jpg|95px]]||[[پرونده:673589.jpg|95px]]||[[پرونده:11212121.jpg|95px]]||[[پرونده:3456234.jpg|95px]]||[[پرونده:11788.jpg|95px]]||[[پرونده:11720.JPG|95px]]
|-
|<sub>[[جعفر سبحانی|سبحانی]]</sub>||<sub>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]</sub>||<sub>[[رضا استادی|استادی]]</sub>||<sub>[[محسن غرویان|غرویان]]</sub>||<sub>[[سید مرتضی مهری|مهری]]</sub>||<sub>[[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]</sub>||<sub>[[سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]</sub>||
|-
||[[پرونده:11758.jpg|95px]]||[[پرونده:6353525282.jpg|95px]]||[[پرونده:11670.jpg|95px]]||[[پرونده:Pic1419.jpg|95px]]||[[پرونده:847645352.jpg|95px]]||[[پرونده:11270.jpg|95px]]||[[پرونده:11742.jpg|95px]]
|-
|<sub>[[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]</sub>||<sub>[[سید جعفر حسینی|حسینی]]</sub>||<sub>[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]</sub>||<sub>[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]</sub>||<sub>[[محمد تقی شاکر|شاکر]]</sub>||<sub>[[داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]</sub>||<sub>[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]</sub>
|}
{{جعبه نقل قول سفید| عنوان =| نقل‌قول ={{سخ}}
در مورد ارتباط انسان‌هاى وارستۀ کامل با عالَم غیب، ادلّه قرآنى <ref> [[محمد تقی شاکر|شاکر]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۲۸.</ref> و غیر قرآنى داریم، همان گونه که [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} با عالم غیب تماس دارند، غیر [[پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} نیز گاهى تماس دارند<ref> [[محسن غرویان| غرویان]]، [[سید محمد حسین میرباقری| میرباقری]] و [[محمد رضا غلامی| غلامی]]، [[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]، ج٢، ص٢٨؛ [[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]، [http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام].</ref> اسم این ارتباط را [[الهام]] یا هر چیز دیگرى بگذاریم، در هر صورت، وجودش ثابت است<ref>[[رضا استادی|استادی]]،[http://marifat.nashriyat.ir/node/1188 پاسخى به چالش‌هاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹]</ref>؛ اصل ارتباط انسان با عالم غیب از مسائل مسلم قرآن مجید است<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی]]، [http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=171&page=3#id85_p85 آگاهی سوم یا علم غیب]، ص۸۵؛ [[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]، [[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰.</ref>.


البته علم‌هایى که افراد معمولى به [[غیب]] دارند، دایره‌اش نمى‌تواند مطلق باشد؛ یعنى نمى‌توانند بگویند که ما همه چیز را مى‌دانیم، مى‌توانند بگویند بعضى از مطالبى که شما نمى‌دانید و براى شما غیب است، ما مى‌دانیم، زیرا غیب مطلق براى خداى متعال و کسى است که دلیل اثباتى داشته باشیم که خدا آن را در اختیار او گذاشته است<ref>[[رضا استادی|استادی]]، [http://marifat.nashriyat.ir/node/1188  پاسخى به چالش‌هاى فکرى در بحث امامت و عصمت]، نشریه معرفت شماره ۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹ ؛ [[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]، [[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰.</ref> خداوند این وعده را به همه داده است که اگر خود را از تعلقات دنیوی رها سازند و تقوا پیشه کرده و به مقامات والای انسانی دست پیدا کنند<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در  مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی]</ref> خداوند به آنها بصیرت می‌دهد و می‌توانند به حقایقی دست یابند که دیگران را به آن مقام راهی نیست<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]، [http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم]، ج۵؛ [[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]، [[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰؛  [[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]، [http://www.samamos.com/?p=4483 علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]؛ [[داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]، [[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]، ص: ۷.</ref>.
==پاسخ‌های دیگر==
 
غیر معصوم باید غیب را از خداوند یا از عالمی که خداوند متعال به او حقائق را آموخته اقتباس نمایند<ref>[[سید جعفر حسینی|حسینی]]، [http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D9%86%D9%87%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&option=com_mtree&task=readonline&link_id=2626&page=56&chkhashk=909A09C13D&Itemid= آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص۵۶ و ۵۷.]</ref> از جملۀ موارد، می‌توان از [[علم غیب]] [[آیا آیه آیه ۴۵ و ۴۶ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|حضرت مریم]]<ref>{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِينَ}}﴾}}؛ چون فرشتگان مریم را گفتند که خداوند ترا به کلمه‌ای که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است بشارت می‌دهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهی است و با مردم در گهواره - چونان ایام بزرگی- سخن می‌گوید و از جمله صالحان است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵ و ۴۶.</ref>، همسر [[حضرت ابراهیم]]<ref>{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُواْ سَلامًا قَالَ سَلامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ  فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُواْ لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ  وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ}}﴾}} و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت: درود (بر شما)! دیری نپایید که (ابراهیم) گوساله‌ای بریان آورد و چون دید که دستشان به سوی آن دراز نمی‌شود؛ آنان را ناآشنا یافت و از ایشان هراسی در دل نهاد؛ گفتند: مهراس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم. و همسر او، ایستاده بود و خندید  آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم، گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است ؛ سوره هود، آیه: ۶۹ - ۷۳.</ref>، [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|مادر حضرت موسی]] <ref>{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}}؛ و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref>، [[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|آصف بن برخیا]] <ref>{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}﴾}} «کسی که نزد او علمی از کتاب بود گفت من قبل از آن که تو پلک چشمهایت را به هم بزنی تخت بلقیس را برایت حاضر می کنم»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>، [[رشید هجری]]<ref>[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]، [http://www.ghadeer.org/Book/1020/152290 پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌]</ref> و غیره نام برد که در قرآن به آنها اشاره شده است <ref>[[سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]، [[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]].</ref>
 
نکتۀ مهمی که باید بیان کرد این است، مهم‌ترین تفاوت [[علم غیب]] معصومان با افراد عادی، یکی در محدودیت و جزیی بودن علم افراد عادی است <ref>[[رضا استادی|استادی]]، [http://marifat.nashriyat.ir/node/1188 پاسخى به چالش‌هاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹]</ref>، و دیگری اینکه علم انبیا و ائمه به واسطه ارتباط با حقیقت علم الهی تخلف‌بردار نیست. در آن تردید و تشکیکی راه ندارد، در حالی که در علوم دیگر افراد نمی‌توان یقین به درستی و واقعیت کرد و بر آنها اعتماد کامل نمود <ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/20378 پژوهشگران مرکز پاسخ گویی به سؤلات دینی]</ref>.
|تاریخ بایگانی | منبع = <small>'''با انتخاب "ادامه مطلب" از پاسخ‌های تفصیلی ذیل بهره‌مند شوید:'''</small>  | تراز = راست| عرض = 770px | اندازه خط = 14px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
<div style="padding: 15.0em 0em 0.0em;">
<br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/><br/>
 
==پاسخ‌های تفصیلی==
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله سبحانی؛}}
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله سبحانی؛}}
[[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی|سبحانی]]]]
[[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی|سبحانی]]]]
خط ۸۶: خط ۶۵:
[[پرونده:11788.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]]]
[[پرونده:11788.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[اسدالله کرد فیروزجایی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[اسدالله کرد فیروزجایی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«آنچه از آیات و روایات و همچنین کلمات حکما می‌توان برداشت نمود آن است که آگاهی از غیب برای بشر امری ممکن بلکه واقع شده است و جای هیچ شک و تردیدی نیست. نکته اساسی و قابل توجهی که به عنوان سخن آخر می‌توان گفت آن است که باید توجه داشت علم غیب ذاتی از آن خدای متعال است و کسی را به آن مقام راهی نیست جز کسانی که خدا به آنان اذن داده باشد. بنابراین بدون رضایت خدا کسی نمی‌تواند با غیب ارتباط داشته باشد. اگر ثابت شد که اوصیای الهی یعنی [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} با غیب در ارتباط‌اند بخاطر این است که آنها از مصادیق من ارتضی من رسول هستند. از این رو در زیارت جامعه آمده است: {{عربی|اندازه=155%|« وَ ارْتَضاكُمْ لِغَيبِهِ وَ اخْتارَكُمْ لِسِرِّهِ»}} همچنین اگر [[اولیا]] و انسان‌های غیر معصوم [[علم غیب]] پیدا می‌کنند به اذن خداست و خدا این وعده را به همه داده است که اگر خود را از تعلقات دنیوی رها سازند و تقوا پیشه کنند خداوند به آنها بصیرت می‌دهد و می‌توانند به حقایقی دست یابند که دیگران را به آن مقام راهی نیست»<ref>[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰.</ref>.
::::::«پایان یافتن پیامبری ملازم با قطع ارتباط انسان با عالم بالا نیست؛ به تعبیر دیگر می‌توان تصور کرد افرادی به مقام نبوت نرسیده‌اند اما با غیب در ارتباطند؛ چنان که قرآن شاهد است بر وجود افرادی که [[پیامبر]]{{صل}} نبودند ولی با عالم غیب ارتباط داشتند؛ از جمله می‌توان به [[حضرت مریم]]{{س}} اشاره کرد که [[پیامبر]]{{صل}} نبود اما ملائکه با او سخن می‌گفتند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه آیه ۴۵ و ۴۶ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ]]}}﴾}}<ref>هنگامی که فرشتگان به [[مریم]]{{س}} گفتند:ای مریم خدا تو را به فرزندی نوید می‌دهد که نام وی مسیح، عیسی فرزند مریم، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربین درگاه الهی است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.</ref>. و نیز قرآن درباره مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}}﴾}}<ref>و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه:۷.</ref>. در بررسی روایات دیده می‌شود که اخبار فراوانی از [[اهل سنت]] و تشیع وجود دارند که همه گواه بر وجود [[علم غیب]] هستند؛ مرحوم [[ملاصدرا]] در تفسیر خود، حدیثی از [[پیامبر]]{{صل}}  نقل می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}}  فرمود: {{عربی|اندازه=150%|«إنَّ لِلّهِ عباداً لَیسُُوا بأنبیاء یغبطُهُمُِ النُّبوُّةَ»}}<ref>ملاصدرا، تفسیر ملا صدرا، ج۷، ص:۱۵۵.</ref>. برای خداوند بندگانی هستند که آنها [[پیامبر]]{{صل}} نیستند اما مقام پیامبری و نبوت به آنها غبطه می‌خورد. اگر نیم‌نگاهی به نهج‌البلاغه داشته باشیم به روشنی می‌توان دریافت که به اعتقاد [[امام‌ علی]]{{ع}} ارتباط با غیب یک امر مسلم است [[امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: همانا خدای سبحان و بزرگ یاد خود را روشنی‌بخش دلها قرار داد تا گوش پس از ناشنوایی بشنود، چشم پس از کم نوری، بنگرد و انسان پس از دشمنی، رام گردد. خداوند که نعمت‌های او گرانقدر است در دوران‌های مختلف و در دوران فترت تا آمدن پیامبری پس از پیامبر دیگر بندگانی داشته که با آنان در گوش جانشان زمزمه می‌کرد و در درون عقلشان با آنان سخن می‌گفته<ref>{{عربی|اندازه=120%|«إِنَ‏ اللَّهَ‏ سُبْحَانَهُ‏ وَ تَعَالَى‏ جَعَلَ‏ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ‏ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِي الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِم‏‏‏‏‏‏‏»}}؛ شهیدی، ترجمه نهج البلاغه،ص: ۲۵۵.</ref>.
::::::آنچه از آیات و روایات و همچنین کلمات حکما می‌توان برداشت نمود آن است که آگاهی از غیب برای بشر امری ممکن بلکه واقع شده است و جای هیچ شک و تردیدی نیست. نکته اساسی و قابل توجهی که به عنوان سخن آخر می‌توان گفت آن است که باید توجه داشت [[علم غیب]] ذاتی از آن خدای متعال است و کسی را به آن مقام راهی نیست جز کسانی که خدا به آنان اذن داده باشد. بنابراین بدون رضایت خدا کسی نمی‌تواند با غیب ارتباط داشته باشد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی (مقاله)|علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی]]، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰، ص: ۱۳۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۹۸: خط ۷۸:
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛}}
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛}}
[[پرونده:11758.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]]]
[[پرونده:11758.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری]]'''، در مقاله ''«[[علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا (مقاله)|علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری]]'''، در دو مقاله ''«[[علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا (مقاله)|علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]]»'' و ''«[[علم غیب علم شهودی نیکان (مقاله)|علم غیب علم شهودی نیکان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«اگر تقوای عقلانی و فطری موجب پذیرش دین وحیانی و بهره‌مندی از هدایت وحیانی می‌شود، تقوایی که مبتنی بر آموزه‌های وحیانی است مرتبه بالاتری را برای انسان فراهم می‌آورد که از آن جمله می‌توان به علم شهودی و حضوری اشاره کرد. اینگونه است که علم غیب نیز برای کسی که در مرتبه تمامیت تقواست حاصل می‌شود؛ چرا که چنین انسانی در نزد خداوند گرامی‌ترین مردم است؛ زیرا به سبب تقواپیشگی توانسته خود را متاله و ربانی نماید و محبوب خداوند شود؛ پس هیچ چیز از حقایق بر او پنهان نخواهد بود و همه چیز برای او آشکار و هویداست. راه محبوبیت آن است که از خدا و [[پیامبر خاتم|پیامبرش]] {{صل}} اطاعت شود و این گونه است که نفس با اطاعت الهی و در پیش گرفتن تقوا به مقام نفس مطمئن می‌رسد و مرضی خداوند می‌شود. خداوند در آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ}}﴾}}.<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> به صراحت می‌فرماید: تقوای الهی داشته باشید تا خداوند ضمن خیلی چیزها، علوم را نیز به شما بیاموزد. پس تقوای الهی دارای نشانه‌های بسیاری است که از جمله آن می‌توان به آرامش، آسان شدن امور زندگی دنیوی، ادب، ارزش و کرامت انسانی و مانند آن اشاره کرد.
::::::*«اگر تقوای عقلانی و فطری موجب پذیرش دین وحیانی و بهره‌مندی از هدایت وحیانی می‌شود، تقوایی که مبتنی بر آموزه‌های وحیانی است مرتبه بالاتری را برای انسان فراهم می‌آورد که از آن جمله می‌توان به علم شهودی و حضوری اشاره کرد. اینگونه است که علم غیب نیز برای کسی که در مرتبه تمامیت تقواست حاصل می‌شود؛ چرا که چنین انسانی در نزد خداوند گرامی‌ترین مردم است؛ زیرا به سبب تقواپیشگی توانسته خود را متاله و ربانی نماید و محبوب خداوند شود؛ پس هیچ چیز از حقایق بر او پنهان نخواهد بود و همه چیز برای او آشکار و هویداست. راه محبوبیت آن است که از خدا و [[پیامبر خاتم|پیامبرش]] {{صل}} اطاعت شود و این گونه است که نفس با اطاعت الهی و در پیش گرفتن تقوا به مقام نفس مطمئن می‌رسد و مرضی خداوند می‌شود. خداوند در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> به صراحت می‌فرماید: تقوای الهی داشته باشید تا خداوند ضمن خیلی چیزها، علوم را نیز به شما بیاموزد. پس تقوای الهی دارای نشانه‌های بسیاری است که از جمله آن می‌توان به آرامش، آسان شدن امور زندگی دنیوی، ادب، ارزش و کرامت انسانی و مانند آن اشاره کرد.
::::::پس هر کسی برای اینکه بداند چقدر از تقوا بهره برده باید به نشانه‌ها وآثار آن در زندگی‌اش توجه کند. یکی از مهمترین درجات و مراتب تقوا براساس آیه ۲۸۲ سوره بقره علم و دانش الهی است. به این معنا که خداوند در مقام تعلیم او می‌نشیند و به عنوان آموزگار به او تعلیم می‌دهد. شکی نیست که تعلیم الهی همانند تعلیم دیگران نیست که در قالب علم حصولی، مفاهیم و کلمات را بیاموزد. خداوند در آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۱ سوره بقره علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ]]}}﴾}}.<ref>« و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید»؛ سوره بقره، آیه۳۱.</ref> روشن ساخته است که تعلیم الهی نوعی تعلیم خاص است که حتی فرشتگان نمی‌توانند گاه به مفاهیم و مضامین آن برسند و تنها یک ارتباط اجمالی و ساده با آن برقرار می‌کنند»<ref>[http://www.samamos.com/?p=4483 علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]</ref>.
::::::پس هر کسی برای اینکه بداند چقدر از تقوا بهره برده باید به نشانه‌ها وآثار آن در زندگی‌اش توجه کند. یکی از مهمترین درجات و مراتب تقوا براساس آیه ۲۸۲ سوره بقره علم و دانش الهی است. به این معنا که خداوند در مقام تعلیم او می‌نشیند و به عنوان آموزگار به او تعلیم می‌دهد. شکی نیست که تعلیم الهی همانند تعلیم دیگران نیست که در قالب علم حصولی، مفاهیم و کلمات را بیاموزد. خداوند در آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۱ سوره بقره علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ]]}}﴾}}.<ref>« و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید»؛ سوره بقره، آیه۳۱.</ref> روشن ساخته است که تعلیم الهی نوعی تعلیم خاص است که حتی فرشتگان نمی‌توانند گاه به مفاهیم و مضامین آن برسند و تنها یک ارتباط اجمالی و ساده با آن برقرار می‌کنند»<ref>[http://www.samamos.com/?p=4483 علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا]</ref>.
::::::*«هر کسی که متأله شود می‌تواند سطح جهان غیب را بشکافد و نسبت به آن عالم و آگاه شود. کسانی که از چشم برزخی برخوردارند، جنیان نیز مشهود آنان می‌شوند و در مرحله بالاتر فرشتگان مشهود ایشان می‌گردند و در مرحله دیگر، عالم برزخ از ارواح مؤمنان و کافران مشهود آنان می‌شود و اگر کشف الغطاء کامل رخ دهد همانند آن چه برای [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} رخ داده است، همه چیز برای آنها مشهود می‌شود، به گونه‌ای که اگر پرده‌ها فرو افتد هیچ یقینی بر یقین و شهود او افزوده نمی‌شود<ref>{{عربی|اندازه=150%|«لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ‏ يَقِينا‏‏‏‏‏‏‏»}}</ref> چرا که آن چه دیگران پس از مرگ می‌یابند و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ }}﴾}} <ref> به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۶.</ref> ایشان در همین دنیا می‌نگرند و همه هستی برای آنان مشهود است و گزارش از آینده دادن همانند گزارش از حال و دیده کنونی است»<ref>[[علم غیب علم شهودی نیکان (مقاله)|علم غیب علم شهودی نیکان]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۳۶: خط ۱۱۷:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«گاهی برخی حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر "قلب" القاء می‌گردد، ناگهان فضای روح آنچنان روشن که یقین پیدا می‌کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[الهام]] در لغت به معنای القای مطلبی در نفس و جان است. بنا بر برخی تفاسیر [[الهام]] دارای معنای عام و خاص است. معنای خاص [[الهام]] ویژه اولیاء و اوصیاست که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه می‌باشد. [[الهام]] با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج می‌گردد و آنگاه شنیده و معنای مقصود از آن فهمیده می‌شود، صورت می‌پذیرد. این حالت، مانند رؤیا، در حالات اولیه انبیاء رخ می‌دهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار می‌آورند. اما [[الهام]] بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد. معنای عام [[الهام]] نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست می‌آید. [[الهام]] غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی‌های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می‌شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. قرآن کریم نمونه‌ای از آن را نقل می‌کند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}}﴾}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> به مادر [[موسی]]{{ع}} [[الهام]] کردیم که به کودک خود شیر بده، و یا در جای دیگر مادر [[موسی]]{{ع}} دلواپس و نگران سرنوشت فرزند دلبند خود است که ناگهان به او [[الهام]] می‌شود او را در میان جعبه‌ای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه کند و در سرنوشت او فکری نکند زیرا خداوند متعال می‌فرماید {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}} <ref> ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> همانا ما آنرا برمی‌گردانیم بسوی تو و قرار می‌دهیم او را [[موسی]]{{ع}} از مرسلین و انبیاء الهی کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بی‌آلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی می‌شوند. این‌ها طرق و راه‌هایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه می‌سازد»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87)  علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۷]</ref>.
::::::«گاهی برخی حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر "قلب" القاء می‌گردد، ناگهان فضای روح آنچنان روشن که یقین پیدا می‌کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[الهام]] در لغت به معنای القای مطلبی در نفس و جان است. بنا بر برخی تفاسیر [[الهام]] دارای معنای عام و خاص است. معنای خاص [[الهام]] ویژه اولیاء و اوصیاست که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه می‌باشد. [[الهام]] با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج می‌گردد و آنگاه شنیده و معنای مقصود از آن فهمیده می‌شود، صورت می‌پذیرد. این حالت، مانند رؤیا، در حالات اولیه انبیاء رخ می‌دهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار می‌آورند. اما [[الهام]] بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد. معنای عام [[الهام]] نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست می‌آید. [[الهام]] غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی‌های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می‌شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. قرآن کریم نمونه‌ای از آن را نقل می‌کند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}}﴾}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> به مادر [[موسی]]{{ع}} [[الهام]] کردیم که به کودک خود شیر بده، و یا در جای دیگر مادر [[موسی]]{{ع}} دلواپس و نگران سرنوشت فرزند دلبند خود است که ناگهان به او [[الهام]] می‌شود او را در میان جعبه‌ای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه کند و در سرنوشت او فکری نکند زیرا خداوند متعال می‌فرماید {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}}﴾}} <ref> ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> همانا ما آنرا برمی‌گردانیم بسوی تو و قرار می‌دهیم او را [[موسی]]{{ع}} از مرسلین و انبیاء الهی کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بی‌آلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی می‌شوند. این‌ها طرق و راه‌هایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه می‌سازد»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87)  علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۷]</ref>.
::::::«داستان [[حضرت مریم]]، مادر موسی ، و ساره، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} که هرسه از زنان بزرگوار تاریخ هستند، نمونه‌های روشنی است که نشان می‌دهد، خداوند به برخی از غیر پیامبران نیز از امور پنهان آینده خبر داده بود. خداوندی که آگاه به غیب است، در صورتی که نیاز باشد، به دیگر برگزیدگان خود نیز همانند پیامبران از حقایق پنهان، خبر می‌دهد. در قرآن کریم آمده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ }}﴾}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref>. خبر از بازگشت [[موسی]]{{ع}} به دامن مادرش و [[نبوت]] آن حضرت، اخباری شگرف است که به مادرش [[الهام]] شد. و همچنین قرآن کریم در آیاتی از سخن گفتن فرشتگان با [[حضرت مریم]]{{س}} و بشارت دادن او به [[حضرت عیسی]]{{ع}} سخن گفته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ }}﴾}} <ref> آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۵.</ref>. نمونه دیگر خبر دادن از آینده، گفت و گوی فرشتگان با [[حضرت ساره]]{{س}}، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} است که فرشتگان به او و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بشارت فرزند دار شدن دادند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ }}﴾}} <ref> و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم؛ گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند استسوره هود، آیه: ۷۱ - ۷۳.</ref> نمونه‌های یاد شده، برخی از نمونه‌های علم به آینده است که در موارد خاص، خداوند متعال به طور ویژه به برخی از غیر پیامبران عطا کرده است. روشن است که در این مسأله فرقی بین خبر از گذشته یا آینده نیست. بنابراین می‌توان گفت خداوند متعال اگر صلاح بداند برگزیدگان خود از غیر پیامبران را نیز از علوم گذشته یا آینده آگاه می‌سازد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)| علم غیب از دیدگاه فریقین]]؛ ص۲۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۶۳: خط ۱۴۵:
::::::در نتیجه مهم‌ترین تفاوت [[علم غیب]] [[معصومان]] با افراد عادی، محدودیت و جزیی بودن علم افراد عادی است؛ به علاوه تفاوت مهم دیگر بین پیشگویی‌های معصومان و افراد عادی که نام بردیم، علاوه بر محدودیت علم، این است که، علم [[انبیا]] و [[ائمه]] به واسطه ارتباط با حقیقت علم الهی تخلف‌بردار نیست. در آن تردید و تشکیکی راه ندارد، در حالی که در علوم دیگر افراد نمی‌توان یقین به درستی و واقعیت کرد و بر آنها اعتماد کامل نمود»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/20378 مرکز پاسخ گویی به سؤلات دینی]</ref>.
::::::در نتیجه مهم‌ترین تفاوت [[علم غیب]] [[معصومان]] با افراد عادی، محدودیت و جزیی بودن علم افراد عادی است؛ به علاوه تفاوت مهم دیگر بین پیشگویی‌های معصومان و افراد عادی که نام بردیم، علاوه بر محدودیت علم، این است که، علم [[انبیا]] و [[ائمه]] به واسطه ارتباط با حقیقت علم الهی تخلف‌بردار نیست. در آن تردید و تشکیکی راه ندارد، در حالی که در علوم دیگر افراد نمی‌توان یقین به درستی و واقعیت کرد و بر آنها اعتماد کامل نمود»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/20378 مرکز پاسخ گویی به سؤلات دینی]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
==گزیده‌های پاسخ‌ها==
{{ستون-شروع|2}}
* {{nowrap|[[Image:sobhani.jpg|25px]]&nbsp; '''[[جعفر سبحانی|سبحانی]]:''' مطابق آیات قرآن، امکان آگاهی پیامبران و برخی دیگر از بندگان خدا، از غیب و نیز فعلیت و تحقق آن، یکی از مسائل مسلم قرآن مجید است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:769540432.jpg|25px]]&nbsp; '''[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]:''' این طوایف خمسه نشان می‌دهد که هر موجودی مسلم است و مسبّح است و ساجد است و منقاد است و مطیع چنین موجودی صلاحیّت آن را دارد در حدّ خود که [[وحی]] الهی که مناسب با اوست دریافت کند. این نازل‌ترین مرحله [[وحی]] است که به جمادات هم می‌رسد. گرچه روح از جهان تجرّد و غیب است و در رهن زمان و مکان نیست، ولی اگر اشتغال آن به عالم طبیعت کم شود، می‌تواند از جهان غیب به اجازه خدا مطلع شود و اگر در راه درست تربیت شده و از راه درست، از عالم طبیعت منصرف گردد، می‌تواند به غیب آشنا شده و از آن خبر دهد.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:673589.jpg|25px]]&nbsp; '''[[رضا استادی|استادی]]:''' وجود ادلۀ قرآنی و غیر قرآنی مبنی بر ارتباط انسان‌های وارسته با عالم غیب. اصل ارتباط انسان با عالم غیب دلیل دارد. ما منکر نمى‌شویم که ممکن است بعضى [[علم غیب]] داشته باشند، ولى علم‌هایى که افراد معمولى به غیب دارند، دایره‌اش نمى‌تواند مطلق باشد؛ یعنى نمى‌توانند بگویند که ما همه چیز را مى‌دانیم.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11212121.jpg|25px]]&nbsp; '''[[محسن غرویان]]:''' با نظر در آیات قرآن کریم می‌بینیم که مسئله [[وحی]] در رابطه با افرادی غیر از انبیاء نیز مطرح شده است و این خود حاکی از امکان [[علم غیب]] در حق این گونه افراد است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:3456234.jpg|25px]]&nbsp; '''[[سید مرتضی مهری|مهری]]:''' راه‌های دیگری همان‌گونه که اشاره شد برای دستیابی به غیب و آینده جهان وجود دارد؛ راه‌هایی که می‏‌توان گفت طبیعی و معمولی نیستند مانند اِخبار بعضی از مرتاضان و منجّمان و کاهنان که در زمان انبیا بوده‌‏اند و اکنون نیز هستند، و بعضی از گفته‏‌های آنها راست می‌‏آید.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11788.jpg|25px]]&nbsp; '''[[اسدالله کرد فیروزجایی|فیروزجایی]]:''' آنچه از آیات و روایات و همچنین کلمات حکما می‌توان برداشت نمود آن است که آگاهی از غیب برای بشر امری ممکن بلکه واقع شده است و جای هیچ شک و تردیدی نیست. منتها [[علم غیب]] خداوند ذاتی است که به دیگران هم اعطا می‌کند.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11720.JPG|25px]]&nbsp; '''[[سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]:''' تردیدی نیست که پیروان پیامبران و سایر انسان‌ها به واسطه پیامبران از امور غیبی مانند صفات خداوند، حیات پس از مرگ و... آگاه شده‌اند. شواهد قرآنی نشان می‌دهد، افزون بر پیامبران، خداوند به غیر پیامبران نیز در مواردی علم به غیب عطا کرده است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11758.jpg|25px]]&nbsp; '''[[خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]:''' [[علم غیب]] برای کسی که در مرتبه تمامیت تقواست حاصل می‌شود.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:6353525282.jpg|25px]]&nbsp; '''[[سید جعفر حسینی|حسینی]]:''' علم به غیب و آنچه در پس پرده است و دانستن اتفاقات گذشته وآینده برای تمام انسانها همچون علم به شهود امکان‌پذیر است. مشروط به اینکه آن را از عالمی که خداوند متعال به او حقائق را آموخته اقتباس نمایند و هیچگونه مانعی در آن نیست.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11670.jpg|25px]]&nbsp; '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]:''' برخی از انسان‌های عادی، گاهی خواب‌های صادقه می‌بینند و حرف‌های خاصی می‌زنند و مقداری علومشان با علوم دیگران متفاوت است و بعضی‌ها ضعیف‌تر هستند و از همین مقدار علم هم محرومند؛ ولی اگر کسی دارای دریافتی، ماورای دریافت‌های عمومی باشد، می‌گویند فلانی [[علم غیب]] دارد و این حداقل معنای [[علم غیب]] است و اختصاصی هم به [[ائمه]]{{عم}} و اولیاء‌الهی ندارد، حتی اختصاص به انسان‌های خوب هم نداشته و چه‌بسا در بعضی از انسان‌های بد هم وجود دارد.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:Pic1419.jpg|25px]]&nbsp; '''[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]:''' [[علم غیب]] [[رشید هجری]] به واسطۀ تعلیم [[امیر المؤمنین]]{{ع}}.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:847645352.jpg|25px]]&nbsp; '''[[محمد تقی شاکر|شاکر]]:''' آیاتی دیگر دلالت می‌کند غیر انبیاء نیز آگاه و مطلع از غیب شده‌اند. این آیات می‌فهماند که آگاهی و شناختِ نسبت به غیب، منحصر به طبقۀ انبیاء نیست بلکه این نوع آگاهی فضلی است الهی که خداوند به هر کدام از بندگان صالح خود که بخواهد اختصاص می‌دهد. سپس ایشان مثالهایی را ذکر می‌کنند.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11270.jpg|25px]]&nbsp; '''[[داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]:''' [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست می‌آید. [[الهام]] غیر حقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی‌های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می‌شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بی‌آلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی می‌شوند. این‌ها طرق و راه‌هایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه می‌سازد.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:11793.jpg|25px]]&nbsp; '''[[سیده رابیل]]:''' زندگانی اولیاء الله حکایت از تحقق [[علم غیب ]] برای غیر انبیا نیز دارد. اگر حتی حکایت‌های نقل شده دراین باره را نیز نپذیریم،‌ قرآن کریم به عنوان کلام تحریف نشده خداوند،‌ دلالت بر مدعای ما دارد، چرا که [[حضرت مریم]]{{س}}، مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} و یا [[آصف بن برخیا]] هیچکدام از انبیاء‌ الهی نبودند،‌ اما خداوند حکیم آنها را در مواردی آگاه به غیب کرده است.&nbsp;&nbsp;}}
* {{nowrap|[[Image:9030760879.jpg|25px]]&nbsp; '''[[پژوهشگران مرکز پاسخ‌گویی به سؤلات دینی]]:''' نفس انسان از شأن و استعدادی برخوردار است که می‌تواند به مقام و منزلتی برسد که با خزائن علم الهی اتصال و ارتباط پیدا کند.‌ در پی اتصال با خزائن علم الهی از بخشی از امور ثبت شده در آن جا آگاه شود. مهم‌ترین تفاوت [[علم غیب]] معصومان با افراد عادی، محدودیت و جزیی بودن علم افراد عادی است؛ به علاوه تفاوت مهم دیگر بین پیشگویی‌های معصومان و افراد عادی که نام بردیم، علاوه بر محدودیت علم، این است که، علم انبیا و [[ائمه]] به واسطه ارتباط با حقیقت علم الهی تخلف‌ بردار نیست. در آن تردید و تشکیکی راه ندارد، در حالی که در علوم دیگر افراد نمی‌توان یقین به درستی و واقعیت کرد و بر آنها اعتماد کامل نمود.&nbsp;&nbsp;}}
{{پایان}}


==پرسش‌های مصداقی==
==پرسش‌های مصداقی==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش