خطبه فدکیه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←دفاع امّ سلمه
(صفحهای تازه حاوی «==دفاع امّ سلمه== پس از پایان خطبه فدکیه حضرت زهرا{{س}} در مسجد و سخنان اها...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
پس از پایان [[خطبه فدکیه حضرت زهرا]]{{س}} در [[مسجد]] و سخنان اهانتآمیز ابوبکر، وقتی خبر به [[امّ سلمه]] رسید، اظهار داشت: آیا در مورد [[شخصیت]] والایی چون [[فاطمه]] دخت [[نبیّ اکرم]]{{صل}} چنین سخنانی گفته میشود؟ به [[خدا]] [[سوگند]]! فاطمه حوریهای میان [[انسانها]] و نفسی برای جانهاست، وی پرورش یافته دامان [[انسانهای پاک]] و برجسته است، در دستان [[فرشتگان]] دست به دست گشته و در دامان زنانی پاکدامن نشو و نما کرده است و به [[بهترین]] وجهی [[بالندگی]] یافته و [[تربیت]] شده است. آیا مدّعی هستید که رسول خدا{{صل}} او را از [[میراث]] خویش [[محروم]] ساخته ولی به او [[اعلان]] نکرده است؟ در صورتیکه [[خداوند]] فرموده است و [[خویشان]] نزدیک خود رای از [[عذاب]] خدا [[بیم]] ده آیا رسول خدا{{صل}} او را [[بیم]] داده و وی، با [[فرمان]] [[رسول خدا]] [[مخالفت]] ورزیده است؟ با اینکه او [[بانوی بانوان]]، و مام پرفضیلت دو [[سالار جوانان]] [[بهشت]] و همتای [[حضرت مریم]] است. رسالتهای [[پروردگار]]، به وجود نازنین [[پدر]] بزرگوارش پایان پذیرفت. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[رسول اکرم]]{{صل}} او را از سرما و [[گرما]] [[مراقبت]] میکرد، دست راستش را زیر سر [[فاطمه]] و دست چپ خود را [[پوشش]] او میساخت، هان! آهستهتر! رسول خدا{{صل}} در برابر دیدگان شما قرار دارد، شما بر [[خداوند]] وارد خواهید شد، وای بر شما، به زودی پی خواهید برد، زیان کار کیست؟. | پس از پایان [[خطبه فدکیه حضرت زهرا]]{{س}} در [[مسجد]] و سخنان اهانتآمیز ابوبکر، وقتی خبر به [[امّ سلمه]] رسید، اظهار داشت: آیا در مورد [[شخصیت]] والایی چون [[فاطمه]] دخت [[نبیّ اکرم]]{{صل}} چنین سخنانی گفته میشود؟ به [[خدا]] [[سوگند]]! فاطمه حوریهای میان [[انسانها]] و نفسی برای جانهاست، وی پرورش یافته دامان [[انسانهای پاک]] و برجسته است، در دستان [[فرشتگان]] دست به دست گشته و در دامان زنانی پاکدامن نشو و نما کرده است و به [[بهترین]] وجهی [[بالندگی]] یافته و [[تربیت]] شده است. آیا مدّعی هستید که رسول خدا{{صل}} او را از [[میراث]] خویش [[محروم]] ساخته ولی به او [[اعلان]] نکرده است؟ در صورتیکه [[خداوند]] فرموده است و [[خویشان]] نزدیک خود رای از [[عذاب]] خدا [[بیم]] ده آیا رسول خدا{{صل}} او را [[بیم]] داده و وی، با [[فرمان]] [[رسول خدا]] [[مخالفت]] ورزیده است؟ با اینکه او [[بانوی بانوان]]، و مام پرفضیلت دو [[سالار جوانان]] [[بهشت]] و همتای [[حضرت مریم]] است. رسالتهای [[پروردگار]]، به وجود نازنین [[پدر]] بزرگوارش پایان پذیرفت. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[رسول اکرم]]{{صل}} او را از سرما و [[گرما]] [[مراقبت]] میکرد، دست راستش را زیر سر [[فاطمه]] و دست چپ خود را [[پوشش]] او میساخت، هان! آهستهتر! رسول خدا{{صل}} در برابر دیدگان شما قرار دارد، شما بر [[خداوند]] وارد خواهید شد، وای بر شما، به زودی پی خواهید برد، زیان کار کیست؟. | ||
نقل شده: امّ [[سلمه]] بهجهت این حقگویی آن سال از دریافتی [[حقوق]] خود از [[بیت المال]] [[محروم]] شد<ref>دلائل الامامه طبری، ص۳۹.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۰۵.</ref>. | نقل شده: امّ [[سلمه]] بهجهت این حقگویی آن سال از دریافتی [[حقوق]] خود از [[بیت المال]] [[محروم]] شد<ref>دلائل الامامه طبری، ص۳۹.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۰۵.</ref>. | ||
==[[شکایت]] به علی== | |||
[[فاطمه زهرا]]{{س}} پس از پایان دادن سخنانش با [[مردم]]، نزد [[قبر مطهّر]] رسول خدا{{صل}} آمد و آنقدر گریست که لباسش از [[اشک]] دیدگان،تر شد و سپس به [[خانه]] بازگشت و امیرالمؤمنین علی{{ع}} در [[انتظار]] ورود و [[طلوع]] [[خورشید]] وجودش بسر میبرد، پس از آنکه آرامشی یافت خطاب به [[امیر مؤمنان]] عرضه داشت: | |||
ای پسر [[ابوطالب]]! مانند جنینی پردهنشین، پرده به خود پیچیدهای و بسان متّهمان، [[خانهنشین]] گشتهای. تو همان [[قهرمانی]] بودی که پیش از این، در میدانهای [[نبرد]]، دلاوران و جنگاوران را به کام [[مرگ]] میفرستادی، چه شد که مرغ پر شکسته و از کار افتادهای که [[قدرت]] پرواز نداشت، به تو چنین [[خیانت]] ورزید. اکنون [[پسر ابوقحافه]]، [[هدیه]] پدرم را از کفم ربوده و [[ذخیره]] کودکانم را از من گرفته است و آشکارا به ستیزهام برخاسته است او را در [[کلام]] با من، [[دشمنی]] سرسخت یافتم تا آنجا که [[فرزندان]] قیله ([[انصار]]) دست از یاریم برداشتند و [[مهاجران]]، پیوند خویشاوندیام را بریدند. مردم از من روی برتافتند و اکنون کسی نیست او را از اینکار باز دارد و از من [[حمایت]] و [[پشتیبانی]] کند، با [[خشم]] و [[غضب]] از خانه بیرون رفتم و با [[خواری]] و [[ذلّت]] بازگشتم تو نیز خود را در تنگنای [[خواری]] انداخته و نیروی خویش را به کار نمیبری، [[دشمنان]] گرگ [[سیرت]] را از هم میدریدی ولی اینک زمینگیر و [[خانهنشین]] شدهای، من از گفتن فرونگذاردم و از در [[باطل]] بیرون نرفتم ولی توان اجرای [[حکم]] [[حق]] را نداشتم. | |||
کاش پیش از این مرده بودم و [[شاهد]] این خواری و [[ذلّت]] نبودم اینک عذرخواه من از تو، خدای من است چه در حق من کوتاهی کنی و یا حامی و پشتیبانم باشی. | |||
[[آه]]! که در هر طلوعی شیونی دارم تکیهگاهم از [[دنیا]] رخت بربست و بازوهایم در [[مصیبت]] او، [[سست]] شد. [[شکایت]] خویش را به پدرم و دادخواهیام را به [[پروردگار]] خود وامیگذارم. خدایا [[قدرت]] تو از همه فراتر و [[شمشیر]] [[عذاب]] و کیفرت برندهتر است. | |||
آنگاه [[امیر المؤمنین]]{{ع}} لب به سخن گشود و فرمود: | |||
[[فاطمه]] [[جان]]! ویل و وای بر تو مباد، و ویژه دشمنانت باد، ای دخت [[برگزیده]] موجودات و ای یادگار [[نبوّت]]! بر من [[خشم]] مگیر. من در امور دینم [[سستی]] و کوتاهی نکردم و از مرز توانائیم پا فراتر ننهادم، اگر نظر به [[رزق و روزی]] و گذران [[زندگی]] داری، [[خداوند]] ضامن روزی تو و کفیل بر تو و پاینده است. و آنچه برایت مهیا شده [[برتر]] از چیزی است که از آن [[محروم]] گشتهای، بنابراین در [[راه خدا]] [[صبر]] و [[شکیبایی]] پیشه کن. | |||
و زهرا{{س}} فرمود: {{متن حدیث|حَسْبِيَ اللَّهُ}}؛ [[خدا]] مرا کفایت میکند و [[سکوت]] کرد و [[آرامش]] یافت.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۰۶.</ref>. |