استطاعت در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع =='
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} نیز مطالب متعددی در باب [[استطاعت]] دیده میشود. اینکه از ایشان در چندین موضع در این باب پرسیدهاند، نشان میدهد که این بحث در فضای [[جامعه]] [[مسلمانان]] در آن عصر رونق خاصی داشته است. تبیین [[امام]] از بحث استطاعت شباهتهایی با هر سه نظریه پیشگفته دارد، اما کاملاً هیچ یک از آنها نیست و عمق [[توحیدی]] خاصی را داراست که در ادامه بدان اشاره خواهیم کرد. امام بر آن است که [[بنده]] با داشتن چهار ویژگی صاحب استطاعت میشود. نخست اینکه راه عمل وی گشاده باشد و مانعی در مقابلش نباشد. دوم اینکه شخص تندرست باشد. سوم اینکه جوارح و اعضای فرد سالم باشد. چهارم برای او سببی از جانب خدا برسد<ref>الکافی، ج۱، ص۱۶۰.</ref>. امام در ادامه این [[روایت]] ویژگی چهارم را با ذکر مثالی تشریح میکند. ایشان میفرماید: بعد از آنکه بنده راهش باز شد و مانعی نداشت، تندرست و اعضایش سالم بود، قصد آن را میکند که [[زنا]] کند. زنی را در ابتدا برای این کار نمییابد و پس از مدتی چنین کسی را پیدا میکند. آنگاه یا [[خویشتنداری]] میکند و یا [[تسلیم]] امیالش میشود و زنا میکند. نه کسی که خویشتنداری کرده، [[خداوند]] را به [[زور]] [[اطاعت]] نموده است و نه کسی که زنا کرده، با [[نافرمانی]] خود بر او چیره شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۶۱.</ref>. ویژگیهای چهارگانهای که [[امام]] برشمرده، با آنچه از [[عدلیه]] و [[معتزله]] گفته شد، شباهت بسیار دارد و نظیر مطلبی است که آنان درباره [[سلامت جسم]] و مزاج و... بیان کردهاند. هر سه ویژگی نخست بازگشت به زوال مانع دارد و در اصطلاح امری [[علمی]] است، اما ویژگی چهارم امری است وجودی که آنچه «[[استطاعت]]» نامیده میشود، با آن آشکار میشود و تحقق مییابد که البته میتواند مصادیق مختلفی داشته باشد. ویژگی چهارم نه شرط لازم استطاعت است و نه شرط کافی آن، بلکه همان گونه که گفته شد، آشکار کننده و تحققبخش آن است؛ زیرا صرف نبود موانع مطرح شده در سه ویژگی نخست، برای اینکه شخص را صاحب استطاعت کند، کفایت میکند و نیازی نیست که حتماً به ویژگی چهارم ضمیمه شود. [[شیخ مفید]] از این فراتر میرود و بیان میکند که به فرض [[صحت]] استناد این [[حدیث]] به [[معصوم]]{{عم}} (استناد وی به [[حدیثی]] نظیر این حدیث از امام [[موسی کاظم]]{{ع}} است که [[شیخ صدوق]] نقل کرده است)، در این [[روایت]]، تنها ویژگیای در [[ارتباط]] با استطاعت است که از تندرستی حکایت میکند. به [[اعتقاد]] وی هیچ منعی جز عدم [[سلامت]]، موجب عدم استطاعت نمیشود. برای مثال، شخص سالمی که ابزار کاری را ندارد، مستطیع است و تنها وسیله انجام دادن آن را ندارد. البته شیخ مفید غیر از [[ضعیف]] دانستن حدیث، این احتمال را نیز مطرح میکند که مراد از استطاعت در این روایت، تسهیل طریق انجام فعل باشد که البته از نظر وی ربط مستقیمی به استطاعت به معنای مصطلح آن ندارد<ref>تصحیح الاعتقاد، ص۶۳ -۶۴.</ref>. آنچه از این روایت قابل استفاده است این است که [[امام رضا]]{{ع}}، استطاعت را هم به پیش از انجام فعل و هم به حین انجام فعل متعلق میداند. ایشان استطاعت را صرف حالت [[روانی]] [[توانایی]] انجام فعل که با رفع موانع صورت میپذیرد، نمیداند و [[معتقد]] است که استطاعت بعدی وجودی نیز دارد که به [[توفیق الهی]] صورت میپذیرد. این مطلب به [[صراحت]] از ایشان در روایتی دیگر نقل شده است. منقول است [[امام]] در پاسخ شخصی که [[استطاعت]] را «[[توانایی]] بر عمل» میدانست، فرمود: توانایی بر عمل هنگامی محقق میشود که [[خداوند]] [[توفیق]] انجام دادن آن عمل را بدهد و اگر توفیق انجام دادن عمل از سوی [[خدا]] نباشد، استطاعتی در کار نیست، چنان که خداوند توفیق انجام [[تکالیف]] را به [[کفار]] نمیدهد، هر چند در ظاهر واجد استطاعتاند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۳۵۱؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۴۲.</ref>. امام هر چند با تأکید بر اموری چون [[سلامت جسم]] و مزاج، مانند [[عدلیه]] و [[معتزله]]، قائل به استطاعت پیش از عمل است، اما همچنان که در بحث از ویژگی چهارم و نیز مضمون [[حدیث]] اخیر [[مشاهده]] شد، ملاحظات عمیق دیگری نیز دارند و استطاعت را تنها در سطحی که [[متکلمان]] مطرح میکنند، بیان نمیفرماید. ایشان در بحث از استطاعت به [[توحید افعالی]] توجه دارد و استطاعت و [[اختیار]] و اموری از این دست را بیرون از آن نمیداند. همه [[شئون]] وجودی موجودات و از جمله [[انسان]] در نظر امام، در مرتبه الوهی، [[خلق]] خداوند است و [[افعال]] و احوال بشری از این قاعده مستثنا نیستند. داشتن استطاعت و اختیار بشری، با [[خلقت]] [[الهی]] منافاتی ندارد، چون در یک سطح و مرتبه نیستند. از این رو، روایتهایی که به استطاعت حین فعل اشاره دارند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۳۵۱.</ref> در [[تعارض]] با قول به داشتن استطاعت پیش از فعل نیستند که از برخی دیگر از [[روایتها]] قابل استفاده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۶۰- ۱۶۱.</ref>. [[هشام بن حکم]] که [[شاگرد]] [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} بود، بحث استطاعت را تا حدودی همین گونه تبیین میکرد. او بر آن بود که برخی از شروط استطاعت (مانند آنچه درباره ویژگیهای عدم استطاعت در [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} گفته شد)، پیش از فعل محقق میشود و برخی حین انجام فعل. از این رو، میتوان استطاعت را هم به پیش از فعل و هم به حین انجام دادن آن نسبت داد<ref>مقالات الإسلامیین، ص۴۲- ۴۳.</ref>. آنچه از مجموع [[سخنان امام]] به دست میآید این است که هر چند ایشان [[انسان]] را واجد اموری میداند که بر اساس آنها به انجام فعل مستطیع میگردد، اما این داشتهها، همه [[حقیقت]] [[استطاعت]] نیست و این [[خداوند]] است که علت تمام کننده به شمار میآید. به عبارت دیگر، اگر مقصود از استطاعت، اقتضا و توان انجام فعل باشد، مقدم بر فعل است، اما اگر مقصود علیت تامه باشد مقارن با فعل خواهد بود. البته [[مجلسی]] برخی از روایتهای باب استطاعت را که به استطاعت حین عمل ناظر است، روایتهای تقیهای دانسته و [[معتقد]] است که این [[روایتها]] با آنچه در عمده روایتهای [[معصومان]]{{عم}} آمده در [[تعارض]] است<ref>بحار الأنوار، ج۵، ص۴۳.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[استطاعت کلامی - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «استطاعت کلامی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۱۳۶.</ref> | در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} نیز مطالب متعددی در باب [[استطاعت]] دیده میشود. اینکه از ایشان در چندین موضع در این باب پرسیدهاند، نشان میدهد که این بحث در فضای [[جامعه]] [[مسلمانان]] در آن عصر رونق خاصی داشته است. تبیین [[امام]] از بحث استطاعت شباهتهایی با هر سه نظریه پیشگفته دارد، اما کاملاً هیچ یک از آنها نیست و عمق [[توحیدی]] خاصی را داراست که در ادامه بدان اشاره خواهیم کرد. امام بر آن است که [[بنده]] با داشتن چهار ویژگی صاحب استطاعت میشود. نخست اینکه راه عمل وی گشاده باشد و مانعی در مقابلش نباشد. دوم اینکه شخص تندرست باشد. سوم اینکه جوارح و اعضای فرد سالم باشد. چهارم برای او سببی از جانب خدا برسد<ref>الکافی، ج۱، ص۱۶۰.</ref>. امام در ادامه این [[روایت]] ویژگی چهارم را با ذکر مثالی تشریح میکند. ایشان میفرماید: بعد از آنکه بنده راهش باز شد و مانعی نداشت، تندرست و اعضایش سالم بود، قصد آن را میکند که [[زنا]] کند. زنی را در ابتدا برای این کار نمییابد و پس از مدتی چنین کسی را پیدا میکند. آنگاه یا [[خویشتنداری]] میکند و یا [[تسلیم]] امیالش میشود و زنا میکند. نه کسی که خویشتنداری کرده، [[خداوند]] را به [[زور]] [[اطاعت]] نموده است و نه کسی که زنا کرده، با [[نافرمانی]] خود بر او چیره شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۶۱.</ref>. ویژگیهای چهارگانهای که [[امام]] برشمرده، با آنچه از [[عدلیه]] و [[معتزله]] گفته شد، شباهت بسیار دارد و نظیر مطلبی است که آنان درباره [[سلامت جسم]] و مزاج و... بیان کردهاند. هر سه ویژگی نخست بازگشت به زوال مانع دارد و در اصطلاح امری [[علمی]] است، اما ویژگی چهارم امری است وجودی که آنچه «[[استطاعت]]» نامیده میشود، با آن آشکار میشود و تحقق مییابد که البته میتواند مصادیق مختلفی داشته باشد. ویژگی چهارم نه شرط لازم استطاعت است و نه شرط کافی آن، بلکه همان گونه که گفته شد، آشکار کننده و تحققبخش آن است؛ زیرا صرف نبود موانع مطرح شده در سه ویژگی نخست، برای اینکه شخص را صاحب استطاعت کند، کفایت میکند و نیازی نیست که حتماً به ویژگی چهارم ضمیمه شود. [[شیخ مفید]] از این فراتر میرود و بیان میکند که به فرض [[صحت]] استناد این [[حدیث]] به [[معصوم]]{{عم}} (استناد وی به [[حدیثی]] نظیر این حدیث از امام [[موسی کاظم]]{{ع}} است که [[شیخ صدوق]] نقل کرده است)، در این [[روایت]]، تنها ویژگیای در [[ارتباط]] با استطاعت است که از تندرستی حکایت میکند. به [[اعتقاد]] وی هیچ منعی جز عدم [[سلامت]]، موجب عدم استطاعت نمیشود. برای مثال، شخص سالمی که ابزار کاری را ندارد، مستطیع است و تنها وسیله انجام دادن آن را ندارد. البته شیخ مفید غیر از [[ضعیف]] دانستن حدیث، این احتمال را نیز مطرح میکند که مراد از استطاعت در این روایت، تسهیل طریق انجام فعل باشد که البته از نظر وی ربط مستقیمی به استطاعت به معنای مصطلح آن ندارد<ref>تصحیح الاعتقاد، ص۶۳ -۶۴.</ref>. آنچه از این روایت قابل استفاده است این است که [[امام رضا]]{{ع}}، استطاعت را هم به پیش از انجام فعل و هم به حین انجام فعل متعلق میداند. ایشان استطاعت را صرف حالت [[روانی]] [[توانایی]] انجام فعل که با رفع موانع صورت میپذیرد، نمیداند و [[معتقد]] است که استطاعت بعدی وجودی نیز دارد که به [[توفیق الهی]] صورت میپذیرد. این مطلب به [[صراحت]] از ایشان در روایتی دیگر نقل شده است. منقول است [[امام]] در پاسخ شخصی که [[استطاعت]] را «[[توانایی]] بر عمل» میدانست، فرمود: توانایی بر عمل هنگامی محقق میشود که [[خداوند]] [[توفیق]] انجام دادن آن عمل را بدهد و اگر توفیق انجام دادن عمل از سوی [[خدا]] نباشد، استطاعتی در کار نیست، چنان که خداوند توفیق انجام [[تکالیف]] را به [[کفار]] نمیدهد، هر چند در ظاهر واجد استطاعتاند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۳۵۱؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۴۲.</ref>. امام هر چند با تأکید بر اموری چون [[سلامت جسم]] و مزاج، مانند [[عدلیه]] و [[معتزله]]، قائل به استطاعت پیش از عمل است، اما همچنان که در بحث از ویژگی چهارم و نیز مضمون [[حدیث]] اخیر [[مشاهده]] شد، ملاحظات عمیق دیگری نیز دارند و استطاعت را تنها در سطحی که [[متکلمان]] مطرح میکنند، بیان نمیفرماید. ایشان در بحث از استطاعت به [[توحید افعالی]] توجه دارد و استطاعت و [[اختیار]] و اموری از این دست را بیرون از آن نمیداند. همه [[شئون]] وجودی موجودات و از جمله [[انسان]] در نظر امام، در مرتبه الوهی، [[خلق]] خداوند است و [[افعال]] و احوال بشری از این قاعده مستثنا نیستند. داشتن استطاعت و اختیار بشری، با [[خلقت]] [[الهی]] منافاتی ندارد، چون در یک سطح و مرتبه نیستند. از این رو، روایتهایی که به استطاعت حین فعل اشاره دارند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۳۵۱.</ref> در [[تعارض]] با قول به داشتن استطاعت پیش از فعل نیستند که از برخی دیگر از [[روایتها]] قابل استفاده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۶۰- ۱۶۱.</ref>. [[هشام بن حکم]] که [[شاگرد]] [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} بود، بحث استطاعت را تا حدودی همین گونه تبیین میکرد. او بر آن بود که برخی از شروط استطاعت (مانند آنچه درباره ویژگیهای عدم استطاعت در [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} گفته شد)، پیش از فعل محقق میشود و برخی حین انجام فعل. از این رو، میتوان استطاعت را هم به پیش از فعل و هم به حین انجام دادن آن نسبت داد<ref>مقالات الإسلامیین، ص۴۲- ۴۳.</ref>. آنچه از مجموع [[سخنان امام]] به دست میآید این است که هر چند ایشان [[انسان]] را واجد اموری میداند که بر اساس آنها به انجام فعل مستطیع میگردد، اما این داشتهها، همه [[حقیقت]] [[استطاعت]] نیست و این [[خداوند]] است که علت تمام کننده به شمار میآید. به عبارت دیگر، اگر مقصود از استطاعت، اقتضا و توان انجام فعل باشد، مقدم بر فعل است، اما اگر مقصود علیت تامه باشد مقارن با فعل خواهد بود. البته [[مجلسی]] برخی از روایتهای باب استطاعت را که به استطاعت حین عمل ناظر است، روایتهای تقیهای دانسته و [[معتقد]] است که این [[روایتها]] با آنچه در عمده روایتهای [[معصومان]]{{عم}} آمده در [[تعارض]] است<ref>بحار الأنوار، ج۵، ص۴۳.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[استطاعت کلامی - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «استطاعت کلامی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۱۳۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |