علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین'
جز (جایگزینی متن - 'رازی' به 'رازی') |
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین') |
||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۸: | ||
| تصویر = 151974.jpg | | تصویر = 151974.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | | پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«'''[[حکمت]] اول: خطر [[امنیت]] جانی [[امام]] از سوی دستگاههای حکومتی''': باید دانست که درگیری و [[جنگ]] [[حق]] و [[باطل]] منحصر به عربها نبوده است، یعنی [[جنگ]] و درگیری [[خاندان]] [[علوی]] با عباسیان و [[امویان]]، بلکه این [[جنگ]] و درگیریها سابقهای طولانی داشته و از زمان گام نهادن [[حضرت آدم]] {{ع}} بر [[زمین]] بوده است. شاید اولین کسانی که راه آنرا هموار ساختند [[فرزندان آدم]] باشند، آن هنگام که یکی دیگری را به قتل رساند و از دفن جنازهاش درمانده گردید. | *«'''[[حکمت]] اول: خطر [[امنیت]] جانی [[امام]] از سوی دستگاههای حکومتی''': باید دانست که درگیری و [[جنگ]] [[حق]] و [[باطل]] منحصر به عربها نبوده است، یعنی [[جنگ]] و درگیری [[خاندان]] [[علوی]] با عباسیان و [[امویان]]، بلکه این [[جنگ]] و درگیریها سابقهای طولانی داشته و از زمان گام نهادن [[حضرت آدم]] {{ع}} بر [[زمین]] بوده است. شاید اولین کسانی که راه آنرا هموار ساختند [[فرزندان آدم]] باشند، آن هنگام که یکی دیگری را به قتل رساند و از دفن جنازهاش درمانده گردید. | ||
خط ۲۷۷: | خط ۲۷۷: | ||
| تصویر = 152012.jpg | | تصویر = 152012.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد محمدی اشتهاردی | | پاسخدهنده = محمد محمدی اشتهاردی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«وضع زمان و عدم پذیرش [[مردم]] باعث شد که [[امام زمان ]]{{ع}} از نظرها پنهان گردد، این پنهانی که از آن به عنوان [[غیبت]] یاد میشود تا زمانی که [[مردم]] آماده شوند و [[شرایط ظهور]] مهیا گردد، ادامه دارد. ولی طبیعی است که وقتی [[امام]] [[مردم]] [[غایب]] شد، [[مردم]] را به حال خود نمیگذارد، بلکه افرادی را بین خود و [[مردم]] واسطه قرار میدهد، [[وظیفه]] [[مردم]] هم این است که با کنجکاوی دقیق این افراد را بشناسند و [[تکلیف]] خود را از آنها بگیرند. بر همین اساس پس از آنکه [[امام زمان ]]{{ع}} در سال ۲۶۰، هنگام [[رحلت]] پدر بزرگوارشان، از نظرها پنهان شدند (و [[غیبت صغری]] بوجود آمد) تا [[نیمه شعبان]] سال ۳۲۹، چهار تن از فقهای ربانی به ترتیب زیر از جانب آن حضرت تعیین شده و واسطه بین آن حضرت و [[مردم]] شدند: | «وضع زمان و عدم پذیرش [[مردم]] باعث شد که [[امام زمان ]]{{ع}} از نظرها پنهان گردد، این پنهانی که از آن به عنوان [[غیبت]] یاد میشود تا زمانی که [[مردم]] آماده شوند و [[شرایط ظهور]] مهیا گردد، ادامه دارد. ولی طبیعی است که وقتی [[امام]] [[مردم]] [[غایب]] شد، [[مردم]] را به حال خود نمیگذارد، بلکه افرادی را بین خود و [[مردم]] واسطه قرار میدهد، [[وظیفه]] [[مردم]] هم این است که با کنجکاوی دقیق این افراد را بشناسند و [[تکلیف]] خود را از آنها بگیرند. بر همین اساس پس از آنکه [[امام زمان ]]{{ع}} در سال ۲۶۰، هنگام [[رحلت]] پدر بزرگوارشان، از نظرها پنهان شدند (و [[غیبت صغری]] بوجود آمد) تا [[نیمه شعبان]] سال ۳۲۹، چهار تن از فقهای ربانی به ترتیب زیر از جانب آن حضرت تعیین شده و واسطه بین آن حضرت و [[مردم]] شدند: | ||
خط ۲۹۱: | خط ۲۹۱: | ||
| تصویر = 639225282.jpg | | تصویر = 639225282.jpg | ||
| پاسخدهنده = محسن قرائتی | | پاسخدهنده = محسن قرائتی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در دو کتاب ''«[[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]»'' و ''«[[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«این مسأله را با یک مثال توضیح میدهم: اگر مسئولان اداره برق در منطقهای لامپی را [[نصب]] کردند؛ ولی [[مردم]] آن را شکستند و مسؤولان لامپ دوم و سوم تا یازدهم را [[نصب]] کنند؛ ولی باز هم [[مردم]] تمام یازده لامپ را در چند مرحله بشکنند؛ این کار آنها نشان میدهد که [[قدر]] [[نور]] را نمیدانند؛ بنابراین باید با سعی و تلاش خود نوری کم؛ ولی با هزینهای سنگین تهیه کنند تا شاید ارزش واقعی برق پی ببرند. ماجرای [[امام مهدی|امام زمان]] نیز هم این گونه است. [[خداوند]] برای [[مردم]] یازده چراغ [[هدایت]] و [[امام]] معین کرد و [[احادیث]] فراوان از زبان مبارک [[پیامبر]]، نام و مشخصات آنها را بیان نمود؛ ولی تمام یازده [[امام]] را یا با زهر یا با [[شمشیر]] به [[شهادت]] رساندند. [[خداوند]] نیز دوازدهمین چراغ [[هدایت]] را در پس پرده [[غیب]] نگاه داشت تا زمانی که [[جامعه]]، انواع [[حکومت]]ها را تجربه کند و به این باور برسد که هیچ گروهی با شعارها و انواع سیاستهای گوناگون، توان ایجاد و گسترش [[عدالت]] واقعی را ندارد و در نتیجه [[مردم]] آن چنان به ستوه آیند که تشنه واقعی برقراری [[عدالت]] و عاشق مردی الهی بشوند تا با [[رهبری]] او، همه باطلها و مستکبرین از بین بروند و [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]] به [[قدرت]] برسند. آری؛ [[درک]] [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و گسترش [[عدالت]] نیازمند [[زمینهسازی]] است»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]، ص ۱۸ - ۱۹.</ref>. | *«این مسأله را با یک مثال توضیح میدهم: اگر مسئولان اداره برق در منطقهای لامپی را [[نصب]] کردند؛ ولی [[مردم]] آن را شکستند و مسؤولان لامپ دوم و سوم تا یازدهم را [[نصب]] کنند؛ ولی باز هم [[مردم]] تمام یازده لامپ را در چند مرحله بشکنند؛ این کار آنها نشان میدهد که [[قدر]] [[نور]] را نمیدانند؛ بنابراین باید با سعی و تلاش خود نوری کم؛ ولی با هزینهای سنگین تهیه کنند تا شاید ارزش واقعی برق پی ببرند. ماجرای [[امام مهدی|امام زمان]] نیز هم این گونه است. [[خداوند]] برای [[مردم]] یازده چراغ [[هدایت]] و [[امام]] معین کرد و [[احادیث]] فراوان از زبان مبارک [[پیامبر]]، نام و مشخصات آنها را بیان نمود؛ ولی تمام یازده [[امام]] را یا با زهر یا با [[شمشیر]] به [[شهادت]] رساندند. [[خداوند]] نیز دوازدهمین چراغ [[هدایت]] را در پس پرده [[غیب]] نگاه داشت تا زمانی که [[جامعه]]، انواع [[حکومت]]ها را تجربه کند و به این باور برسد که هیچ گروهی با شعارها و انواع سیاستهای گوناگون، توان ایجاد و گسترش [[عدالت]] واقعی را ندارد و در نتیجه [[مردم]] آن چنان به ستوه آیند که تشنه واقعی برقراری [[عدالت]] و عاشق مردی الهی بشوند تا با [[رهبری]] او، همه باطلها و مستکبرین از بین بروند و [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]] به [[قدرت]] برسند. آری؛ [[درک]] [[حکومت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و گسترش [[عدالت]] نیازمند [[زمینهسازی]] است»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[جهتنما (کتاب)|جهتنما]]، ص ۱۸ - ۱۹.</ref>. | ||
خط ۳۰۱: | خط ۳۰۱: | ||
| تصویر = 11562.jpg | | تصویر = 11562.jpg | ||
| پاسخدهنده = حبیبالله طاهری | | پاسخدهنده = حبیبالله طاهری | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
*«هر چیزی در این [[عالم]] از جمله [[غیبت امام مهدی|غیبت امام عصر]]{{ع}} بیعلت و بدون فسلفه نیست، چرا که خدای حیکم کار عبث و بیهوده انجام نمیدهد، لکن آن علت برای ما به تفصیل و روشن نیست. چنانکه [[عبدالله بن فضل هاشمی]] میگوید: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: حضرت [[صاحب الامر]]د ناگزیر غیبتی خواهد داشت، به طوری که [[گمراهان]] در [[شک]] واقع میشوند، عرض کردم چرا؟ فرمود: مأموذون نیستم علتش را بیان کنم، گفتم: حکمتش چیست؟ فرمود: همان حکمتی که در [[غیبت]] حجتهای گذشته وجود داشت در [[غیبت]] آن جناب نیز وجود دارد، اما حکمتش ظاهر نمیشود، مگر بعد از [[ظهور]] او، چنانکه [[حکمت]] سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و [[اصلاح]] دیوار به دست [[حضرت خضر]]{{ع}} برای [[حضرت موسی]]{{ع}} آشکار نشد، جز هنگامی که میخواستند از هم جدا شوند.ای پسر [[فضل]] موضوع [[غیبت]] سری است از اسرا [[خدا]] و غیبی است از [[غیوب]] الهی، چون [[خدا]] را [[حکیم]] میدانیم باید اعتراف کنیم که کارهایش از روی [[حکمت]] صادر میشود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.</ref>. از این [[حدیث شریف]] به خوبی استفاده میشود که علت اصلی [[غیبت]] جزء [[اسرار]] الهی است و جز [[ائمه اطهار]] {{ع}} کسی نمیداند، آنها هم مأذون به بازگو کردن آن نبودند، ولی در برخی [[روایات]]<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، باب ۲۰، (باب علة الغیبه).</ref> بعضی از حکمتهای آن بیان شده که ذیلاً به اختصار به آنها اشاره میشود. | *«هر چیزی در این [[عالم]] از جمله [[غیبت امام مهدی|غیبت امام عصر]]{{ع}} بیعلت و بدون فسلفه نیست، چرا که خدای حیکم کار عبث و بیهوده انجام نمیدهد، لکن آن علت برای ما به تفصیل و روشن نیست. چنانکه [[عبدالله بن فضل هاشمی]] میگوید: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: حضرت [[صاحب الامر]]د ناگزیر غیبتی خواهد داشت، به طوری که [[گمراهان]] در [[شک]] واقع میشوند، عرض کردم چرا؟ فرمود: مأموذون نیستم علتش را بیان کنم، گفتم: حکمتش چیست؟ فرمود: همان حکمتی که در [[غیبت]] حجتهای گذشته وجود داشت در [[غیبت]] آن جناب نیز وجود دارد، اما حکمتش ظاهر نمیشود، مگر بعد از [[ظهور]] او، چنانکه [[حکمت]] سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و [[اصلاح]] دیوار به دست [[حضرت خضر]]{{ع}} برای [[حضرت موسی]]{{ع}} آشکار نشد، جز هنگامی که میخواستند از هم جدا شوند.ای پسر [[فضل]] موضوع [[غیبت]] سری است از اسرا [[خدا]] و غیبی است از [[غیوب]] الهی، چون [[خدا]] را [[حکیم]] میدانیم باید اعتراف کنیم که کارهایش از روی [[حکمت]] صادر میشود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.</ref>. از این [[حدیث شریف]] به خوبی استفاده میشود که علت اصلی [[غیبت]] جزء [[اسرار]] الهی است و جز [[ائمه اطهار]] {{ع}} کسی نمیداند، آنها هم مأذون به بازگو کردن آن نبودند، ولی در برخی [[روایات]]<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، باب ۲۰، (باب علة الغیبه).</ref> بعضی از حکمتهای آن بیان شده که ذیلاً به اختصار به آنها اشاره میشود. | ||
#'''[[آزمایش]] و [[امتحان]]:''' در اثر [[غیبت]] طولانی، گروهی که [[ایمان]] کافی ندارند باطنشان ظاهر میشود و کسانی که [[ایمان]] در اعماق دلشان ریشه کرده و به واسطه [[انتظار فرج]]، [[صبر]] بر شدائد و [[ایمان]] بر [[غیب]] ارزششان معلوم میشود و به درجاتی از [[ثواب]] نایل میشوند. [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}} فرمود: "هنگامی که پنجمین فرزند [[امام هفتم]] [[غایب]] شد مواظب [[دین]] خود باشید، مبادا کسی شما را از [[دین]] خارج کند.ای پسرک من! برای [[صاحب]] الأمر ناچار غیبتی خواهد بود، به طوریکه گروهی از [[مؤمنین]] از [[عقیده]] بر میگردند. [[خدا]] به وسیله [[غیبت]] بندگانش را [[امتحان]] میکند"<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳.</ref>. | #'''[[آزمایش]] و [[امتحان]]:''' در اثر [[غیبت]] طولانی، گروهی که [[ایمان]] کافی ندارند باطنشان ظاهر میشود و کسانی که [[ایمان]] در اعماق دلشان ریشه کرده و به واسطه [[انتظار فرج]]، [[صبر]] بر شدائد و [[ایمان]] بر [[غیب]] ارزششان معلوم میشود و به درجاتی از [[ثواب]] نایل میشوند. [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}} فرمود: "هنگامی که پنجمین فرزند [[امام هفتم]] [[غایب]] شد مواظب [[دین]] خود باشید، مبادا کسی شما را از [[دین]] خارج کند.ای پسرک من! برای [[صاحب]] الأمر ناچار غیبتی خواهد بود، به طوریکه گروهی از [[مؤمنین]] از [[عقیده]] بر میگردند. [[خدا]] به وسیله [[غیبت]] بندگانش را [[امتحان]] میکند"<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳.</ref>. | ||
خط ۳۲۰: | خط ۳۲۰: | ||
| تصویر = 13681056.jpg | | تصویر = 13681056.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید جعفر موسوینسب | | پاسخدهنده = سید جعفر موسوینسب | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«هر چیزی در این [[عالم]] از جمله [[غیبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} بدون علّت و [[فلسفه]] نیست. چون کار [[خداوند متعال]] عبث و بیهوده نیست، لکن بعضی از امور علّتش برای ما بیان شده و برخی امور بیان نشده، و [[غیبت]] حضرت از مسائلی است که علّت آن بر ما مخفی است ولی در برخی [[روایات]] [[حکمت]] [[غیبت]] برای ما بیان شده است. که به برخی از آنها اشاره میکنیم. | «هر چیزی در این [[عالم]] از جمله [[غیبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} بدون علّت و [[فلسفه]] نیست. چون کار [[خداوند متعال]] عبث و بیهوده نیست، لکن بعضی از امور علّتش برای ما بیان شده و برخی امور بیان نشده، و [[غیبت]] حضرت از مسائلی است که علّت آن بر ما مخفی است ولی در برخی [[روایات]] [[حکمت]] [[غیبت]] برای ما بیان شده است. که به برخی از آنها اشاره میکنیم. | ||
خط ۳۳۵: | خط ۳۳۵: | ||
| تصویر = 1368299.jpg | | تصویر = 1368299.jpg | ||
| پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | | پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«پیش از پرداختن به اسباب و [[علل غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}}، لازم به ذکر است: از [[روایات]] چنین استفاده میشود که علّت و [[فلسفه]] واقعی [[غیبت]] آن [[امام]] بر [[بشر]] پوشیده است، و جز [[خدا]] و [[پیشوایان]] [[معصوم]] {{عم}} کسی نسبت به آن اطّلاع کافی و کامل ندارد. چنانکه [[عبداللّه بن فضل هاشمی]] [[روایت]] کرده که از [[امام صادق|حضرت صادق]] شنیدم میفرمود: [[صاحب الامر]] غیبتی دارد که ناچار از آن است، به طوری که [[اهل باطل]] در آن [[تردید]] میکنند. عرض کردم: یابن [[رسول]] اللّه! چرا [[غیبت]] میکند؟ فرمود: به علّتی که به ما اجازه ندادهاند آشکار سازیم. عرض کردم: چه حکمتی در [[غیبت]] اوست؟ فرمود: همان حکمتی که در [[غیبت]] سفیران و حجّتهای پیش از او بوده است، [[حکمت غیبت]] [[قائم]] ظاهر نمیشود مگر بعد از آمدن خود او، چنانکه [[حکمت]] سوراخ کردن کشتی توسّط [[خضر]] و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، برای [[حضرت موسی]] {{ع}} ظاهر نگشت، مگر موقعی که خواستند از هم جدا شوند<ref> کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۲</ref>. | «پیش از پرداختن به اسباب و [[علل غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}}، لازم به ذکر است: از [[روایات]] چنین استفاده میشود که علّت و [[فلسفه]] واقعی [[غیبت]] آن [[امام]] بر [[بشر]] پوشیده است، و جز [[خدا]] و [[پیشوایان]] [[معصوم]] {{عم}} کسی نسبت به آن اطّلاع کافی و کامل ندارد. چنانکه [[عبداللّه بن فضل هاشمی]] [[روایت]] کرده که از [[امام صادق|حضرت صادق]] شنیدم میفرمود: [[صاحب الامر]] غیبتی دارد که ناچار از آن است، به طوری که [[اهل باطل]] در آن [[تردید]] میکنند. عرض کردم: یابن [[رسول]] اللّه! چرا [[غیبت]] میکند؟ فرمود: به علّتی که به ما اجازه ندادهاند آشکار سازیم. عرض کردم: چه حکمتی در [[غیبت]] اوست؟ فرمود: همان حکمتی که در [[غیبت]] سفیران و حجّتهای پیش از او بوده است، [[حکمت غیبت]] [[قائم]] ظاهر نمیشود مگر بعد از آمدن خود او، چنانکه [[حکمت]] سوراخ کردن کشتی توسّط [[خضر]] و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، برای [[حضرت موسی]] {{ع}} ظاهر نگشت، مگر موقعی که خواستند از هم جدا شوند<ref> کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۲</ref>. | ||
خط ۳۵۰: | خط ۳۵۰: | ||
| تصویر = 136863.JPG | | تصویر = 136863.JPG | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«بدون [[شک]] [[غیبت]] واپسین [[حجّت]] الهی، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، پدیدهای است که به این صورت هرگز در [[تاریخ]] اتفاق نیفتاده و طبیعی است که ذهن جستجوگر [[انسان]]، همواره این پرسش را مطرح کند که چرا چنین رخدادی پدید آمده است؟! | *«بدون [[شک]] [[غیبت]] واپسین [[حجّت]] الهی، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، پدیدهای است که به این صورت هرگز در [[تاریخ]] اتفاق نیفتاده و طبیعی است که ذهن جستجوگر [[انسان]]، همواره این پرسش را مطرح کند که چرا چنین رخدادی پدید آمده است؟! | ||
*پیش از هر سخنی توجّه به این نکته ضروری مینماید که از آنجایی که [[فلسفه و علل غیبت]] فرع بر [[امامت]] ایشان است، این بحث فقط برای کسانی مفید خواهد بود که اصل [[امامت]] آن [[امام]] همام را پذیرفته باشند و اگر کسی [[امامت]] و [[مهدی]] بودن آن حضرت را قبول نداشته باشد [[آگاهی]] از [[فلسفه و علل غیبت]]، او را فایدهای نخواهد رساند. همانگونه که [[امامت]] آن حضرت فرع بر وجود ایشان است و کسی که وجود آن حضرت را منکر باشد بحث درباره [[امامت]] آن حضرت بیفایده خواهد بود. البته کسی هم که وجود و [[امامت]] آن حضرت را پذیرفته باشد نیاز چندانی به [[آگاهی]] از [[فلسفه و علل غیبت]] آن حضرت ندارد. به عبارت دیگر دانستن و یا ندانستن [[فلسفه و علل غیبت]] تأثیر چندانی در باور او نخواهد داشت. چه اینکه او آن حضرت را موجود و [[امام]]- آن هم با تمام ویژگیهای آن- میداند. و [[نصب]] آن [[امام]] را از طرف [[خداوند]] باور داشته، تمام آنچه [[خداوند]] [[اراده]] فرموده را عین [[حکمت]] میداند و [[غیبت]] آن حضرت نیز در [[اراده خداوند]] بوده است. پس به طور قطع [[خداوند]] [[حکیم]] در پنهان کردن آن [[امام]] حکمتی را در نظر داشته است. | *پیش از هر سخنی توجّه به این نکته ضروری مینماید که از آنجایی که [[فلسفه و علل غیبت]] فرع بر [[امامت]] ایشان است، این بحث فقط برای کسانی مفید خواهد بود که اصل [[امامت]] آن [[امام]] همام را پذیرفته باشند و اگر کسی [[امامت]] و [[مهدی]] بودن آن حضرت را قبول نداشته باشد [[آگاهی]] از [[فلسفه و علل غیبت]]، او را فایدهای نخواهد رساند. همانگونه که [[امامت]] آن حضرت فرع بر وجود ایشان است و کسی که وجود آن حضرت را منکر باشد بحث درباره [[امامت]] آن حضرت بیفایده خواهد بود. البته کسی هم که وجود و [[امامت]] آن حضرت را پذیرفته باشد نیاز چندانی به [[آگاهی]] از [[فلسفه و علل غیبت]] آن حضرت ندارد. به عبارت دیگر دانستن و یا ندانستن [[فلسفه و علل غیبت]] تأثیر چندانی در باور او نخواهد داشت. چه اینکه او آن حضرت را موجود و [[امام]]- آن هم با تمام ویژگیهای آن- میداند. و [[نصب]] آن [[امام]] را از طرف [[خداوند]] باور داشته، تمام آنچه [[خداوند]] [[اراده]] فرموده را عین [[حکمت]] میداند و [[غیبت]] آن حضرت نیز در [[اراده خداوند]] بوده است. پس به طور قطع [[خداوند]] [[حکیم]] در پنهان کردن آن [[امام]] حکمتی را در نظر داشته است. | ||
خط ۳۸۳: | خط ۳۸۳: | ||
| تصویر = Pic259.jpg | | تصویر = Pic259.jpg | ||
| پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | | پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«امر [[غیبت]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را به دو صورت میتوان مورد ارزیابی قرار داد: | «امر [[غیبت]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را به دو صورت میتوان مورد ارزیابی قرار داد: | ||
خط ۴۰۴: | خط ۴۰۴: | ||
| تصویر = 11130.jpg | | تصویر = 11130.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد جواد مروجی طبسی | | پاسخدهنده = محمد جواد مروجی طبسی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«پاسخ مسئله [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} یکی از [[اسرار]] الهی است که تاکنون کسی جز [[معصومین]] {{عم}} نتوانسته است به راز آن پی ببرد. [[دانش]] [[بشر]] توان پی بردن به رازهای [[آفرینش]] هستی را ندارد. از این رو از هنگامی که مسئله [[غیبت]] مطرح گردید، با اینکه هنوز [[حضرت مهدی]] {{ع}} متولد نشده بود، [[مردم]] دراینباره سؤالهای زیادی از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و [[معصومین]] {{عم}} نمودند، اما هرگز به علت آن پی نبردند؛ چون آنها اجازه افشای این راز را نداشتند. | «پاسخ مسئله [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} یکی از [[اسرار]] الهی است که تاکنون کسی جز [[معصومین]] {{عم}} نتوانسته است به راز آن پی ببرد. [[دانش]] [[بشر]] توان پی بردن به رازهای [[آفرینش]] هستی را ندارد. از این رو از هنگامی که مسئله [[غیبت]] مطرح گردید، با اینکه هنوز [[حضرت مهدی]] {{ع}} متولد نشده بود، [[مردم]] دراینباره سؤالهای زیادی از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و [[معصومین]] {{عم}} نمودند، اما هرگز به علت آن پی نبردند؛ چون آنها اجازه افشای این راز را نداشتند. | ||
خط ۴۵۳: | خط ۴۵۳: | ||
| تصویر = 1368119.jpg | | تصویر = 1368119.jpg | ||
| پاسخدهنده = رحیم کارگر | | پاسخدهنده = رحیم کارگر | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[غیبت امام مهدی]]{{ع}} یکی از پدیدههایی است که با [[اراده]] و [[تدبیر]] [[خداوند]] رخ داده است؛ پس به طور حتم دارای [[حکمت]] و مصلحتی مهم و قابل توجه است. | «[[غیبت امام مهدی]]{{ع}} یکی از پدیدههایی است که با [[اراده]] و [[تدبیر]] [[خداوند]] رخ داده است؛ پس به طور حتم دارای [[حکمت]] و مصلحتی مهم و قابل توجه است. | ||
خط ۴۸۶: | خط ۴۸۶: | ||
| تصویر = 783993038.jpg | | تصویر = 783993038.jpg | ||
| پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | | پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«تحلیل [[فلسفه غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیازمند توجه به اهداف کلی [[ظهور]] است؛ همان چیزی که خطوط کلی آن در [[آیات]] [[قرآن کریم]] مطرح شده است. بر اساس رهنمودهای قرآنی، [[خداوند]] [[حکیم]]، وجود مقدس [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} را برای هدفی والا و سترگ [[ذخیره]] نموده و آن، تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین الهی]] و ارزشهای والای انسانی در [[جامعه]] است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند»؛ (سوره توبه، آیه ۳۳؛ سوره صف، آیه ۹).</ref>. این [[هدف]]، به قدری بزرگ و پر ثمر است که [[خداوند]] همه [[پیامبران]]{{عم}} پیشین را برای [[زمینهسازی]] این امر مهم، یعنی "[[حاکمیت]] [[دین]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} توسط [[آخرین وصی]] او [[حضرت مهدی]] {{ع}}" فرستاده است. از این نظر، حتی وجود مقدس [[پیامبر خاتم]] {{صل}} نیز زمینهساز تحقق این [[هدف]] مهم بوده است؛ زیرا اگرچه ایشان پایه گذار این طرح عظیم بوده و اهداف و برنامههای او [[کاملترین]] مرحله [[تکامل]] [[دین]] است، اما [[رسالت]] تحقق این اهداف متعالی، به عهده [[آخرین وصی]] او است. حکمتهای [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیز در راستای این [[هدف]] متعالی و آرمانی قابل [[تفسیر]] است. برخی از علل و حکمتهای [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} از زبان [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بازگو شده و از عواملی مانند [[خوف]] قتل، رهایی از [[بیعت]] با [[ستمکاران]]، [[ستم]] پیشه بودن [[مردم]]، [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[مردم]] و... به عنوان دلائل [[غیبت]] یاد شده است. در اینجا به برخی از این عوامل اشاره میشود. | *«تحلیل [[فلسفه غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیازمند توجه به اهداف کلی [[ظهور]] است؛ همان چیزی که خطوط کلی آن در [[آیات]] [[قرآن کریم]] مطرح شده است. بر اساس رهنمودهای قرآنی، [[خداوند]] [[حکیم]]، وجود مقدس [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} را برای هدفی والا و سترگ [[ذخیره]] نموده و آن، تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین الهی]] و ارزشهای والای انسانی در [[جامعه]] است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند»؛ (سوره توبه، آیه ۳۳؛ سوره صف، آیه ۹).</ref>. این [[هدف]]، به قدری بزرگ و پر ثمر است که [[خداوند]] همه [[پیامبران]]{{عم}} پیشین را برای [[زمینهسازی]] این امر مهم، یعنی "[[حاکمیت]] [[دین]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} توسط [[آخرین وصی]] او [[حضرت مهدی]] {{ع}}" فرستاده است. از این نظر، حتی وجود مقدس [[پیامبر خاتم]] {{صل}} نیز زمینهساز تحقق این [[هدف]] مهم بوده است؛ زیرا اگرچه ایشان پایه گذار این طرح عظیم بوده و اهداف و برنامههای او [[کاملترین]] مرحله [[تکامل]] [[دین]] است، اما [[رسالت]] تحقق این اهداف متعالی، به عهده [[آخرین وصی]] او است. حکمتهای [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیز در راستای این [[هدف]] متعالی و آرمانی قابل [[تفسیر]] است. برخی از علل و حکمتهای [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} از زبان [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بازگو شده و از عواملی مانند [[خوف]] قتل، رهایی از [[بیعت]] با [[ستمکاران]]، [[ستم]] پیشه بودن [[مردم]]، [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[مردم]] و... به عنوان دلائل [[غیبت]] یاد شده است. در اینجا به برخی از این عوامل اشاره میشود. | ||
#'''[[حفظ جان]] حضرت:''' در تعدادی از [[روایات]]، نبود [[امنیت]] جانی و خطر کشته شدن حضرت، مهمترین [[دلیل]] [[غیبت]] عنوان شده است تا بدین وسیله، جریان [[امامت]] تداوم یابد و [[رسالت]] بزرگ [[حاکمیت]] [[دین]] به وسیله او محقق شود. [[زراره]] [[نقل]] کرده است که [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: برای [[قائم]] ما قبل از این که به پا خیزد غیبتی است. من پرسیدم: چرا؟فرمود: چون میهراسد، سپس با دست به شکمش اشاره نمود؛ یعنی از [[ترس]] کشته شدن پنهان میشود<ref>{{عربی|"إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَاف"}}</ref>. [[زراره]] در [[روایت]] دیگری، از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده: "[[قائم]] ما قبل از آن که [[قیام]] کند، ناگریز از [[غیبت]] است"<ref>{{عربی|" لِلْقَائِمِ غَيْبَةٌ قَبْلَ قِيَامِهِ "}}</ref>؛ و در پاسخ به پرسش [[زراره]]، مبنی بر چرایی [[غیبت]]، ادامه داده است: "بر جانش نگران است و از بریدن سرش هراس دارد"<ref>{{عربی|" يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ الذَّبْح"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۹۷.</ref>؛ [[یونس بن عبدالرحمن]] نیز گوید: حضور [[امام کاظم|امام هفتم، موسی بن جعفر]]{{ع}} شرفیاب شدم و به او عرض کردم: یابن [[رسول الله]]! شما [[قائم]] به [[حق]] هستی؟ فرمود: "من هم [[قائم]] به [[حق]] هستم، ولی آن قائمی که [[زمین]] را از [[دشمنان]] خدای عزوجل [[پاک]] میکند و آن را پر از [[عدالت]] مینماید، چنان که پر از [[جور]] و [[ستم]] شده باشد، پنجمین [[فرزند من]] است و برای او غیبتی است طولانی؛ چون بر [[جان]] خود میترسد. مردمی در آن مدت از اعتقادات خود برمیگردند و مردمی در آن ثابت میمانند"<ref>{{عربی|"أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَكِنَّ الْقَائِمَ الَّذِي يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِي لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref> بر اساس این دسته [[روایات]]، [[فلسفه غیبت]] و [[پنهانزیستی]] [[امام]]{{ع}} [[حفظ جان]] و در امان ماندن از خطر [[دشمنان]] است؛ زیرا اگر غیبتی در کار نبود، مطمئناً دستگاه [[معتمد]] عباسی برای به [[شهادت]] رساندن آن وجود مقدس از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکرد. از اینرو به نظر میرسد که [[حکمت]] و راز اصلی [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} [[حفظ جان]] آن حضرت از شر [[جباران]] و [[ستمگران]] باشد و اگر در سایر [[روایات]]، سخن از حکمتهای دیگر به میان آمده، بیانگر آثار تحقق این [[هدف]] بزرگ است. | #'''[[حفظ جان]] حضرت:''' در تعدادی از [[روایات]]، نبود [[امنیت]] جانی و خطر کشته شدن حضرت، مهمترین [[دلیل]] [[غیبت]] عنوان شده است تا بدین وسیله، جریان [[امامت]] تداوم یابد و [[رسالت]] بزرگ [[حاکمیت]] [[دین]] به وسیله او محقق شود. [[زراره]] [[نقل]] کرده است که [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: برای [[قائم]] ما قبل از این که به پا خیزد غیبتی است. من پرسیدم: چرا؟فرمود: چون میهراسد، سپس با دست به شکمش اشاره نمود؛ یعنی از [[ترس]] کشته شدن پنهان میشود<ref>{{عربی|"إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَاف"}}</ref>. [[زراره]] در [[روایت]] دیگری، از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده: "[[قائم]] ما قبل از آن که [[قیام]] کند، ناگریز از [[غیبت]] است"<ref>{{عربی|" لِلْقَائِمِ غَيْبَةٌ قَبْلَ قِيَامِهِ "}}</ref>؛ و در پاسخ به پرسش [[زراره]]، مبنی بر چرایی [[غیبت]]، ادامه داده است: "بر جانش نگران است و از بریدن سرش هراس دارد"<ref>{{عربی|" يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ الذَّبْح"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۹۷.</ref>؛ [[یونس بن عبدالرحمن]] نیز گوید: حضور [[امام کاظم|امام هفتم، موسی بن جعفر]]{{ع}} شرفیاب شدم و به او عرض کردم: یابن [[رسول الله]]! شما [[قائم]] به [[حق]] هستی؟ فرمود: "من هم [[قائم]] به [[حق]] هستم، ولی آن قائمی که [[زمین]] را از [[دشمنان]] خدای عزوجل [[پاک]] میکند و آن را پر از [[عدالت]] مینماید، چنان که پر از [[جور]] و [[ستم]] شده باشد، پنجمین [[فرزند من]] است و برای او غیبتی است طولانی؛ چون بر [[جان]] خود میترسد. مردمی در آن مدت از اعتقادات خود برمیگردند و مردمی در آن ثابت میمانند"<ref>{{عربی|"أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَكِنَّ الْقَائِمَ الَّذِي يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِي لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref> بر اساس این دسته [[روایات]]، [[فلسفه غیبت]] و [[پنهانزیستی]] [[امام]]{{ع}} [[حفظ جان]] و در امان ماندن از خطر [[دشمنان]] است؛ زیرا اگر غیبتی در کار نبود، مطمئناً دستگاه [[معتمد]] عباسی برای به [[شهادت]] رساندن آن وجود مقدس از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکرد. از اینرو به نظر میرسد که [[حکمت]] و راز اصلی [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} [[حفظ جان]] آن حضرت از شر [[جباران]] و [[ستمگران]] باشد و اگر در سایر [[روایات]]، سخن از حکمتهای دیگر به میان آمده، بیانگر آثار تحقق این [[هدف]] بزرگ است. | ||
خط ۵۰۲: | خط ۵۰۲: | ||
| تصویر = 152021.jpg | | تصویر = 152021.jpg | ||
| پاسخدهنده = فرجالله هدایتنیا | | پاسخدهنده = فرجالله هدایتنیا | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[فرجالله هدایتنیا]]'''، در مقاله ''«[[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«همانطور که میدانیم، [[امام زمان]]{{ع}} دو [[غیبت]] دارد: یکی [[غیبت صغری]] و دیگری [[غیبت کبری]]<ref>{{عربی|"لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ: إِحْدَاهُمَا طَوِيلَةٌ وَ الْأُخْرَى قَصِيرَةٌ..."}} (مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵).</ref>. [[غیبت صغری]] مجموعا ۷۴ سال<ref>البته این در صورتی است که غیبت صغری از آغاز تولد حضرت مهدی {{ع}} حساب شود (المفید، [الشیخ] محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، آل البیت {{عم}}، ج ۲، ص ۳۴۰) ولی اگر از زمان وفات امام عسکری {{ع}} محاسبه شود ۶۹ سال خواهد بود.</ref> طول کشیده است و پس از آن (از سال ۳۲۹ ه.ق) [[غیبت کبری]] آغاز شده است که تاکنون و تا زمانی که بر ما پوشیده است ادامه خواهد یافت. آنچه در این سطور بیان میشود راز [[غیبت امام زمان]] و [[فلسفه]] آن است. باید بین "[[فلسفه غیبت]]" و "آثار [[غیبت]]" تفاوت قایل شویم. اینکه [[امام زمان]] چرا [[غایب]] شدهاند، با این مطلب که بر [[غیبت]] آن حضرت چه فوایدی مترتب میشود، تفاوت دارد. | *«همانطور که میدانیم، [[امام زمان]]{{ع}} دو [[غیبت]] دارد: یکی [[غیبت صغری]] و دیگری [[غیبت کبری]]<ref>{{عربی|"لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ: إِحْدَاهُمَا طَوِيلَةٌ وَ الْأُخْرَى قَصِيرَةٌ..."}} (مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵).</ref>. [[غیبت صغری]] مجموعا ۷۴ سال<ref>البته این در صورتی است که غیبت صغری از آغاز تولد حضرت مهدی {{ع}} حساب شود (المفید، [الشیخ] محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، آل البیت {{عم}}، ج ۲، ص ۳۴۰) ولی اگر از زمان وفات امام عسکری {{ع}} محاسبه شود ۶۹ سال خواهد بود.</ref> طول کشیده است و پس از آن (از سال ۳۲۹ ه.ق) [[غیبت کبری]] آغاز شده است که تاکنون و تا زمانی که بر ما پوشیده است ادامه خواهد یافت. آنچه در این سطور بیان میشود راز [[غیبت امام زمان]] و [[فلسفه]] آن است. باید بین "[[فلسفه غیبت]]" و "آثار [[غیبت]]" تفاوت قایل شویم. اینکه [[امام زمان]] چرا [[غایب]] شدهاند، با این مطلب که بر [[غیبت]] آن حضرت چه فوایدی مترتب میشود، تفاوت دارد. | ||
خط ۵۱۸: | خط ۵۱۸: | ||
| تصویر = 13681144.jpg | | تصویر = 13681144.jpg | ||
| پاسخدهنده = علی رضا امامی میبدی | | پاسخدهنده = علی رضا امامی میبدی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از اعتقادات قطعی و خدشهناپذیر [[شیعه دوازده امامی]] این است که با توجه به شرایط و عللی که به آنها اشاره خواهد شد [[امام دوازدهم]] {{ع}} از انظار عمومی پنهان و به [[امر الهی]] [[غائب]] میباشد و این زندگی مخفیانه و در پس پرده [[غیبت]] تا روزی که بستر مناسب برای حضور و [[ظهور]] آن حضرت فراهم نباشد ادامه خواهد داشت. | «یکی از اعتقادات قطعی و خدشهناپذیر [[شیعه دوازده امامی]] این است که با توجه به شرایط و عللی که به آنها اشاره خواهد شد [[امام دوازدهم]] {{ع}} از انظار عمومی پنهان و به [[امر الهی]] [[غائب]] میباشد و این زندگی مخفیانه و در پس پرده [[غیبت]] تا روزی که بستر مناسب برای حضور و [[ظهور]] آن حضرت فراهم نباشد ادامه خواهد داشت. | ||
خط ۵۴۸: | خط ۵۴۸: | ||
| تصویر = 1368231.jpg | | تصویر = 1368231.jpg | ||
| پاسخدهنده = حسین ایرانی | | پاسخدهنده = حسین ایرانی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین ایرانی]]'''، در کتاب ''«[[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[امام علی]] میفرماید: آری خداوندا! هیچگاه [[زمین]] خالی نمیماند از کسی که به [[دلیل]] و [[حجّت]] [[دین خدا]] را برپا دارد، حال یا آشکار و مشهور یا ترسان و پنهان، تا [[حجتها]] و دلیلهای روشن [[خدا]] [[باطل]] نشده و از بین نرود، اینان چه تعدادند و کجایند؟ به [[خدا]] [[سوگند]]! که شمار آنان اندک ولی نزد [[خدا]] [[منزلت]] والا دارند و بسیار بزرگوارند (بزرگمقدارند) که [[خدا]] به وسیله آنان [[حجتها]] و نشانههای خود را حفظ میکند تا به افرادی که همانندشان هستند بسپارد و در دلهای آنان بکارد، آنان که [[علم]] و [[دانش]] را با [[نور]] حقیقتبینی برگرفتند و [[روح]] [[یقین]] را دریافتهاند و آنچه خوشگذرانها دشوار شمارند، آسان و دلنشین گرفته و با آنچه نادانان [[هراس]] دارند، انس گرفتهاند. در [[دنیا]] با بدنهایی [[زندگی]] میکنند که روحهایشان به [[جهان]] بالا پیوند خورده است، آنان [[جانشینان]] [[خدا]] در [[زمین]] و [[دعوت]] کنندگان به سوی [[دین]] خدایند، آه و افسوس، چه سخت [[شوق]] دیدارشان دارم! ای [[کمیل]] هرگاه خواستی بازگرد"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ؛ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ. وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ؟ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً، يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ، هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ، وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى. أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ، وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ. آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ! انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹.</ref><ref>[[حسین ایرانی|ایرانی، حسین]]، [[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]، ص:۴۸-۴۹.</ref> | «[[امام علی]] میفرماید: آری خداوندا! هیچگاه [[زمین]] خالی نمیماند از کسی که به [[دلیل]] و [[حجّت]] [[دین خدا]] را برپا دارد، حال یا آشکار و مشهور یا ترسان و پنهان، تا [[حجتها]] و دلیلهای روشن [[خدا]] [[باطل]] نشده و از بین نرود، اینان چه تعدادند و کجایند؟ به [[خدا]] [[سوگند]]! که شمار آنان اندک ولی نزد [[خدا]] [[منزلت]] والا دارند و بسیار بزرگوارند (بزرگمقدارند) که [[خدا]] به وسیله آنان [[حجتها]] و نشانههای خود را حفظ میکند تا به افرادی که همانندشان هستند بسپارد و در دلهای آنان بکارد، آنان که [[علم]] و [[دانش]] را با [[نور]] حقیقتبینی برگرفتند و [[روح]] [[یقین]] را دریافتهاند و آنچه خوشگذرانها دشوار شمارند، آسان و دلنشین گرفته و با آنچه نادانان [[هراس]] دارند، انس گرفتهاند. در [[دنیا]] با بدنهایی [[زندگی]] میکنند که روحهایشان به [[جهان]] بالا پیوند خورده است، آنان [[جانشینان]] [[خدا]] در [[زمین]] و [[دعوت]] کنندگان به سوی [[دین]] خدایند، آه و افسوس، چه سخت [[شوق]] دیدارشان دارم! ای [[کمیل]] هرگاه خواستی بازگرد"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ؛ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ. وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ؟ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً، يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ، هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ، وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى. أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ، وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ. آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ! انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹.</ref><ref>[[حسین ایرانی|ایرانی، حسین]]، [[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]، ص:۴۸-۴۹.</ref> |